مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
کهن الگو
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷۸
19-49
حوزه های تخصصی:
بنیاد های فکری و ساختار ذهنی هر ملت و جامعه ای در آثار ادبی و هنری درخشان آن بازتاب می یابد. شاهنامه فردوسی با مجموعه ای عظیم از یادگارهای کهن، نمونه ای حماسی از محتویات و نمودهای ناخودآگاه جمعی قوم ایرانی است. طغیان در برابر ستم (قیام کاوه آهنگر در برابر ضحاک: داستان فریدون) حفظ آبرو، زیر بار زور نرفتن (داستان رستم و اسفندیار) نکوهش تهمت و اثبات پاکی و بی گناهی(داستان سیاوش) باور به نیروی ایزدی و آسمانی(فر یا فره ایزدی، سیمرغ و ...) گسستن این نیرو در اثر ناسپاسی(جمشید و اسفندیار) راز و نیاز همراه با مناسک آیینی (رستم پیش از کارزار یا پس از آن، گذر از آب: داستان کیخسرو) و ... از نمونه های نهفته در ناخودآگاه قوم ایرانی و سرچشمه گرفته از کهن الگوها هستد که او را در کسب انرژی از آغاز آفرینش(زمان مقدس)، نیروی پایان ناپذیر یاری می رساند. مفاهیم نهفته در نهاد آدمی می تواند او را در پیوند با سرچشمه آفرینش نگه دارد، در سلامت روانی، تعالی و سامان اجتماعی مفید و مؤثر واقع گردد. این مقاله با بررسی بعضی شخصیت های اسطوره ای و مفاهیم کهن الگویی درصدد آن است تا نشان دهد ارتباط با زمان مقدس و ازلی، از رهگذر کلید فهم فرهنگ ها یعنی اساطیر می تواند ساختار ذهنی سالم و نیرمندی را در جامعه ایجادکند.
تحلیل کهن الگوی «پیرخردمند در کلیله ودمنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصطلاحات مهم که کارل گوستاو یونگ (Carl Gustav Jung) در روان پزشکی خود به کار برده، کهن الگو (Archi type) است که اقسام مختلف دارد. از برجسته ترین کهن الگوهای مطرح شده توسط یونگ، کهن الگوی پیرخردمند است. این کهن الگو غالباً در شخص به صورت راهنما و در ادبیات و اساطیر، در قالب شخصیت پیران خردمند روشن ضمیر، نمود پیدا می کند. یونگ در آثار خود شاخصه هایی همچون دانش، تعمق، بینش، خرد، زیرکی، جذبه، بی مرگی و نیز ارتباط با ماوراءالطبیعه را برای آن بر شمرده است. بنابراین می توان گفت مهم ترین ویژگی پیرخردمند از نظر یونگ، راهنمایی و دستگیری خردمندانه قهرمان در زمان بروز مشکلات می باشد. با توجه به بن مایه های تعلیمی و سیاسی کلیله ودمنه که در قالب حکایت و داستان، بیان شده، در این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی، سعی شده است ویژگی های برجسته و بارز قهرمانان حکایات کلیله ودمنه با خصوصیات مطرح پیرخردمند یونگ مقایسه شود. تقریباً می توان گفت مهم ترین ویژگی های پیرخردمند یونگ، در کارکرد و سیمای قهرمانان، شاهان و وزیران مطرح شده در کلیله ودمنه، از قبیل راهنمایی، همراهی، سیمای دل نشین، خردمندی و برخورداری از قدرت پیش گویی به وضوح دیده می شود.
تحلیل ژرف ساخت اسطوره ای آثار مهسا محب علی با تکیه بر رمان نفرین خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره نحوه تلقی بشر اعصار کهن از پدیده هاست؛ بیانی است که ژرف ساخت آن حقیقت و روساخت آن داستان است. اسطوره پرداز معاصر بر پایه ایدئولوژی خود و بر اساس شرایط اجتماعی تاریخی دوره خویش به تجدید حیات اسطوره دست می زند و این زندگی تازه اسطوره در اثر ادبی، محصول نگاه فلسفی اجتماعی اوست. نویسنده معاصر برای نشان دادن دیدگاه های خود از اسامی نمادین و کهن الگوها استفاده می کند تا بتواند به معنای ضمنی و دیدگاه شخصی خود تجسم عینی ببخشد. مهسا محب علی از جمله زنان داستان نویس معاصر است که در داستان های خود اسطوره را در خدمت روایت و مقاصد معناشناختی و زنانه خود قرار داده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه های روان کاوی اساطیر، در پی تحلیل چگونگی و دلایل بازآفرینی مضامین اسطوره ای در آثار وی است. از میان آثار محب علی نفرین خاکستری رمانی است که فضاسازی، مضمون سازی و شخصیت پردازی آن را تنها با نگاهی اسطوره شناختی می توان تبیین کرد. در این رمان، محب علی از فضای تهران معاصر و با بهانه قرار دادن بیماری روانی و مسئله روان کاوی، نقبی به گذشته می زند و از این طریق پیکره رمانش را از زبان شخصیت محوری داستان بنا می نهد. نویسنده در جست وجو و دفاع از هویت و حقوق زن از کهن الگوها و اسطوره ها بهره می جوید
کهن الگوی مادر مثالی در قصه های مشدی گلین خانم با تکیه بر نظریات یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
211 - 247
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای نقد معاصر، نقد کهن الگویی است که بر پایه اندیشه های کارل گوستاو یونگ، روان پزشک سوئیسی، شکل گرفته است. کهن الگوها از عناصر مهم روان شناختی هستند که در ناخودآگاه جمعی بشر قرار گرفته اند. قصه ها و افسانه ها نیز به عنوان شاخه ای از ادبیات شفاهی، عناصر کهن الگویی فراوانی دارند. کهن الگوها انواع مختلفی دارند که یکی از شناخته شده ترین آن ها مادر مثالی است. کهن الگوی مادر مثالی در صورت های واقعی، مجازی و با نمودهایی مثبت و منفی نمایان می شود. هدف این پژوهش، یافتن جایگاه این کهن الگو در کتاب قصه های مشدی گلین خانم با تکیه بر تعاریف کهن الگویی یونگ است. برای این منظور قصه های مذکور مطالعه و نمونه های کهن الگویی آن استخراج و تحلیل شد. همچنین فراوانی حضور هر یک از مظاهر آن مشخص گردید. پژوهش نشان داد که این کهن الگو، عنصری تأثیرگذار و مهم در قصه های ایرانی است و قصه ها از لحاظ عناصر کهن الگویی و به ویژه، مادر مثالی، غنی هستند و بر نظریات یونگ، مطابقت می نمایند. در نتیجه شناخت کهن الگوها می تواند به درک درست و واقعی قصه های ایرانی از ابعاد شخصیت شناسی و نمادشناسی کمک کند.
بررسی نمادها و کارکردهای کهن الگوی «دایره» با تأکید بر تفکّر اسطوره ای و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
281 - 320
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها مجموعه ای از تصاویر، صور مثالی و تجربیات زیستی روانی آدمیان را تشکیل می دهد که در قالب نماد و مضامین مشترک در اساطیر، ادیان و آیین ها، عرفان و قصه ها، نمود پیدا کرده است. از مهم ترین این کهن الگوها، تصویر دایره است که از دیرباز، نمادها و کارکردهای مشترکی در اسطوره و عرفان داشته است. از جمله نمادهای مربوط به کهن الگوی دایره می توان به وحدت و تمامیّت، روح، خود، کمال، جلال و قدرت، قداست و تبرّک، بخت و طالع، دوستی و صمیمیّت، زمان و ابدیّت و کارکردهایی چون حفاظت و نگهبانی، تمایز دو فضای ناهمگون، درمان بخشی و تحرک، خودشناسی، تجلّی حقّ، تمثّل معارف الهی و حقایق ربّانی و اطوار هفت گانه قلب، اشاره کرد. این مقاله با رویکرد تطبیقی تحلیلی، به برشمردن مهم ترین نمادها و کارکردهای کهن الگوی دایره در اسطوره و عرفان و بیان خاستگاه ها و وجوه مشترک آن کوشیده است اهمیت «دایره، مرکز و حرکت دوری» را در تفکر اسطوره ای و باورهای دینی عرفانی بیان کند همچنین وضوح نقش محوری این طرح واره تصویری را در بیان موتیف هایی چون تجلّی، روند تکاملی عالم، قوس نزولی و صعودی، خلق مدام و هفت گانه های نمادین و مقدّس در حوزه عرفان و تصوّف آشکار تر کند.
بررسی و تحلیل نمادشناسی نگاره های هفت خان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۷
211 - 234
حوزه های تخصصی:
نمادگرایی در تفکرات و رؤیاهای نژادهای مختلف بشری وجود دارد و انسان را به گستره تفکر بدون گفتار رهنمون می کند. <em>شاهنامه</em> از دیرباز مورد توجه مردم ایران زمین بوده است که با توجه به بافت داستانی این اثر، ارتباط نزدیکی با آن برقرار می کردند. در دوره صفویه، نقالان در قهوه خانه ها، داستان های <em>شاهنامه</em> را با پرده خوانی و آرایش صحنه ها برای سرگرمی شرح می دادند. این پژوهش به بررسی و رمزگشایی نمادها در نگاره های مربوط به هفت خان رستم در <em>شاهنامه</em> فردوسی می پردازد. رستم برای نجات کیکاوس و تشرف به پایگاه قهرمانی، آزمون هفت خان را پشت سر می گذارد. هر خان نمادی از تقابل با موجودات نهفته در ناخودآگاه بشری است که وی را در رسیدن به کمال با دشواری روبه رو می کند. رستم در خان اول با شیر (نماد غرور و نیروی اهریمنی)، در خان دوم با تشنگی و گرما (نماد قدرت بدون شکل و روح و نیز انگیزه پنهان و ناشناخته آن)، در خان سوم با اژدها (نماد خشکسالی)، در خان چهارم با زن جادوگر (نماد آنیمای منفی)، در خان پنجم با اولاد دیو (نماد نگهبان آستانه)، در خان ششم با ارژنگ دیو (نماد یاریگر ضدقهرمان) و در خان هفتم با دیو سپید (نماد مرگ و خون او نماد زندگی بخشی) روبه رو می شود. هدف این پژوهش، تحلیل نمادها در نگاره های مصور مربوط به هفت خان رستم در <em>شاهنامه </em>فردوسی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی است. نتیجه آن نیز این است که در همه نگاره ها، نمادهای موجود در داستان هفت خان رستم در <em>شاهنامه</em>، در تصاویر ارائه شده اند و رابطه بین تصویر و متن اصلی را برای مخاطب معنادار کرده است.
نقد کهن الگوی «پیر خردمند» در مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
98 - 81
حوزه های تخصصی:
«کهن الگو» نمایه ها و تصاویری ازلی از اندیشه های بدوی و کهن است که به واسطه ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر در ذهن آدمی انباشته شده است. همین انگاره ها بخشی از محتویات ضمیر ناخودآگاه فردی را نیز تشکیل می دهند و در این میان، «پیر خردمند» نیز یکی از مهم ترین این کهن الگوهاست که می توان گفت چهره وی، مظهر دنیای معنوی و روحانی و نمونه ای از صورت مثالی پدر در جهان اسفل است که فرد را در شرایط بحرانی و دشوار به سوی رهایی و نیکبختی رهنمون می شود. در این میان، مقامات حمیدی از آثار برجسته در مقامه نویسی پارسی است که در آن، قهرمان داستان هر بار در هر یک از مجالس با چهره ای متفاوت و ناشناس به بیان روایات شگفت انگیز می پردازد تا به این ترتیب، راوی را از تنگناها برهاند و نیازهای وی را با نوعی بزرگ منشی و صفات قهرمانانه مثبت برآورده سازد و آنگاه ناپدید شود. از این رو، با دیگر مقامات که اغلب داستان قلاشان و اوباش است، متفاوت است و حول بازگویی مفاهیم عارفانه و معنوی می پردازد. بر اساس بررسی های انجام شده به نظر می رسد کهن الگوی «پیر خردمند» در مقامات حمیدی، همواره هدف «وعظ» و «آموزگاری» را پیش رو دارد و به صورت های گوناگون از جمله «پیر روحانی»، «پیر مسافر» و «جوانمرد خردمند» ظاهر می شود که در واقع، جلوه هایی از همان پیر خردمند است.
بررسی کهن الگوگرایانه «درخت» در رمان سووشون
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها، آرکی تایپ ها یا صورت های اولیه و ازلی، اشکال ناشناخته نشأت گرفته از ناخودآگاه جمعی افراد بشر در طول تاریخ تلقی می شوند که در بین تمامی ملل مختلف جهان مشترک اند. کهن الگو ابتدا توسط روان شناسانی چون «یونگ» و «فروید» مطرح شد، اما پس از آن توسط ادب پژوهان برای بررسی و نقد آثار ادبی مورد استفاده قرار گرفت. نقد کهن الگویی مبحثی تازه در حوزه نقد روان شناختی محسوب می شود که بابی پر اهمیت را در بررسی ادبیات، اساطیر، هنر، ادیان، آیین ها و باورداشت های مردمان از روزگاران دیرین تا به امروز گشوده است. رمان سووشون نوشته «سیمین دانشور» یکی از چند رمان ماندگار معاصر است که مضامین اسطوره ای و کهن الگوهای بسیاری در سطوح مختلف آن بازآفرینی شده است. درخت از جمله آرکی تایپ هایی است که در این رمان توجه ویژه ای به آن صورت گرفته است. دانشور با بهره گیری از آرکی تایپِ درخت مفهوم زندگی، باروری، امیدواری، استقامت و غیره را القاء کرده است. در این مقاله سعی بر آن بوده است تا با بهره گیری از شیوه تحلیلی – استنباطی نقش درخت و چگونگی ظهور و گسترش آن در متن و بطن رمان سووشون از دیدگاه نقد کهن الگویی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. درخت در این رمان با مدلول هایی مانند مادینگی، نور، جاودانگی، سوگواری، آرامش، جنسیت و کسب تجربه عرفانی ارتباط کاملی پیدا می کند. ردّ پای درخت کیهانی را هم در رمان می توان یافت. به جز این در مقاله به جایگاه و مفاهیم درختانی از قبیل سرو، گردو و کاج نیز اشاراتی شده است. از سوی دیگر درختِ گیسو، دالّ محوری رمان قلمداد می شود که به اجزای دیگر داستان روح و معنایی اصیل، استعلایی و البته اسطوره ای بخشیده است.
فرآیند فردیت در داستان خسرو و شیرین (با تکیه بر شخصیت خسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۹۵-۱۱۴
حوزه های تخصصی:
خسرو و شیرین دومین منظومه از پنج گنج نظامی و از زیباترین داستان های عاشقانه ادب فارسی است. این داستان تاکنون از جنبه های گوناگون و با رویکردهای متفاوت بررسی شده است. یکی از رویکردهایی که در تحلیل این داستان تاکنون مغفول مانده، تطبیق آن با نظریه فرآیند فردیت از دیدگاه یونگ است. ازاین رو، هدف مقاله پیش ِرو، واکاوی کنش های شخصیت خسروپرویز و تحول شخصیت او و دیگر شخصیت های تأثیرگذار این داستان، در طی این مسیر برپایه کهن الگوهای آنیما و آنیموس، سایه، نقاب، خویشتن، پیر خردمند و... با روش تحلیلی توصیفی است. نتیجه بررسی حکایت از آن دارد که برای نیل به تفرد و یک پارچه سازی شخصیت خسرو، در جایگاه قهرمان داستان، ورود به عرصه ناخودآگاه الزامی است تا به وسیله نمایه های نمادین درون، قهرمان به خودشناسی دست یابد و تولدی دیگر در زندگی او حادث و مسیر دست یابی به تاج و تخت و شیرین برایش هموار شود.
تحلیل داستان گل و نوروز خواجوی کرمانی با تأکید بر فرآیند فردیت یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۱۶۱-۱۷۶
حوزه های تخصصی:
کارل گوستاو یونگ، بنیان گذار روان شناسی تحلیلی در قرن بیستم، معتقد است در زیر سطح ظاهری آگاهی انسان ها بخش دیگری به نام ناخودآگاه جمعی ازلی وجود دارد که به صورت عامل روانی مشترک و موروثی خانواده بشری درآمده است. او موفق به کشف و معرفی کهن الگوهای مشترک در اساطیر ملل شد و این موضوع، مکتب روان کاوی او را شکل داد. در این پژوهش داستان گل و نوروز از این دیدگاه و با تأکید بر فردیت هدف تأمل و مداقه قرار می گیرد. توجه به کهن الگوها برای رمزگشایی داستان گل و نوروز ضرورت دارد؛ زیرا این مجموعه به طورکلی برپایه این نمادهای کهن پی ریزی شده است. نوروز نماد نیروهای ناخودآگاه پیروزشاه است و پیروزشاه نماینده بُعدِ فعلیت یافته کهن الگوی خود است. نوروز پس از سفرهای خطرناک فراوان، در انتها، به وصال محبوبش می رسد و با متولدشدن فرزندش، چرخه فرآیند فردیت کامل می شود.
بررسی تطبیقی نظریه فطرت استاد مطهری و نظریه کهن الگوی خداوند یونگ در باب منشأ دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
787 - 806
حوزه های تخصصی:
پرسش از منشأ دین از پرسش های انسان مدرن محسوب می شود و مانند بسیاری از بحث های نوپدید دیگر، حاصل گذار انسان از سنت به مدرنیته است. این بحث با زمینه های دانشی دیگری و از جمله روانشناسی دین، جامعه شناسی دین، مردم شناسی و نیز تاریخ ادیان مرتبط است. تبیین یونگ از منشأ دین در فضای غرب و تبیین استاد مطهری از این مسئله در فضای اسلامی، از تبیین های مشهور در این زمینه هستند. تبیین یونگ با استفاده از مفهوم ناخودآگاه در روانکاوی و تبیین استاد مطهری با استفاده از مفهوم فطرت در فضای اندیشه اسلامی است. عمومیت و شمول کهن الگوها و فطریات، در ناخودآگاه قرار داشتن کهن الگوها و بالقوه بودن فطریات، بروز و ظهور کهن الگوها در شرایط خاصی مانند خواب و بروز و ظهور فطریات در حالات خاصی مانند ابتلا به خطرات، از اهم اشتراک های نظریات این دو اندیشمند است.
»طبیعت» تجلی مکان مقدس در نگارگری ایران بازتاب کهن الگوی ایرانی «زمین» و «کوه» در نگارگری ایران با کمک از آرای میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
131 - 145
حوزه های تخصصی:
منظره نگاری ایرانی با حضور تأثیرگذار خود اگرچه در نگاه عمومی بخشی از بافت روایی و در ارتباط با متن مصور به نظر می رسد، اما از نگرشی ویژه به طبیعت برخوردار است و جنبه هایی نمادین به خود می پذیرد. چنانکه مناظر همیشه بهار نگارگری، مکان رویدادها را در حالتی ازلی و آغازین نمایش داده که به آن جلوه ای تقدس گونه می بخشد. تحقیق پیش رو با در نظرداشتن این معنی به دنبال بررسی جنبه های اساطیری طبیعت در نگارگری مکتب شیراز سده های8تا10هق است که با مضامین آفرینش طبیعت در فرهنگ ایران باستان مرتبط به نظر می رسد. انعکاس برخی از مضامین تقدس گونه طبیعت در نگارگری ایران، بیشتر با شواهدی در رابطه با «کوه» و «زمین» و در تجلی مفهوم «مقدس» از مکان همراه است و آن را در آرای میرچا الیاده پیرامون تقدس مکان در طبیعت می توان مشاهده نمود و از آن در این پژوهش بهره برد. واکاوی الگوی اسطوره شناسانه تقدس طبیعت در آرای الیاده و بازخوانی و ارجاع اسطوره های آفرینش طبیعت در ایران باستان به متون اصلی و پایه اساطیری قبل از اسلام مانند بخش های مختلفی از اوستا، به ویژه «بندهش» و ردیابی آن در نگارگری و منظره پردازی، هدف اصلی این تحقیق می باشد. در همین راستا، این مقاله به دنبال پاسخ دو سؤال اصلی است:1- اساطیر آفرینش طبیعت در ایران باستان تا چه اندازه در منظره پردازی هایی از نگارگری حضور دارد؟ 2- الگوی تقدس محور طبیعت در اسطوره شناسی الیاده تا چه میزانی درباره آنها مصداق دارد؟ اطلاعات ضروری تحقیق، به صورت کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده و به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیان تجسمی ویژه از طبیعت و روح کلی مناظر نگارگری ایران که «زمین»و«کوه» دو عنصر غالب آن به شمار می رود، با روایت های اساطیری از «طبیعت» در فرهنگ ایران باستان مرتبط بوده و در مواردی نیز به آنها اشاره مستقیم دارد و همانگونه که الیاده به «تقدس طبیعت» در اساطیر سرزمین های مختلف اعتقاد دارد، الگوهای کلی طبیعت پردازی نگارگری ایران نیز نشان دهنده تقدس طبیعت و عناصر اصلی آن است.
«معشوقِ پهلوان» بازشناخت صورت دوگانه کهن الگوی پری در تقابل با شش شخصیت حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
209 - 232
حوزه های تخصصی:
ز دیدگاه روان شناسی تحلیلی، بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، کهن الگوها عناصر مشترک در ضمیر ناخودآگاه انسان ها هستند و اسطوره ها از تجلّی گاه های کهن الگوها به شمار می روند. پری، از جمله کهن الگوها یا میراث روانی مشترک بشر است که در بخش غنایی داستان های حماسی وجود دارد. هدف این جستار، شناسایی و بازشناخت پری و ویژگی های آن در روایات رستم و سهراب، برزونامه، بانوگشسپ نامه، فرامرزنامه، شهریارنامه و جهانگیرنامه است. قهرمانان اصلی این روایات، شامل رستم و دیگر پهلوانان که همگی از نسل اویند، در بخش غنایی داستان ها، درتقابل با پری قرار می گیرند. این پژوهش، به روش تحلیلی-توصیفی گرد آمده است. با واکاوی کهن الگوی پری در این داستان ها، آنچه دریافت شده آن است که پری، صورتی دوگانه دارد؛ گاهی نقش آنیمای پهلوان را به صورت مثبت و سازنده برعهده دارد و موجب تثبیت شخصیت و کمک به او در رسیدن به کمال یابی می شود و گاهی به صورت زن جادو، بازتابی از آنیمای منفی پهلوان و سایه است که مانع از رسیدن به فردیت یابی می شود و باید کنترل شود. همچنین به این نکته پرداخته شده است که چگونه کهن الگوی پری که دارای نقش مثبت در ایران باستان است، به زن جادو در ادبیات مزدیسنایی تبدیل شده است.
ناپدیدشدگان در عرصه ادبیات (رمزگشایی از راز ناپدید شدن برخی قهرمانان در پایان داستان ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
283 - 324
حوزه های تخصصی:
ناپدیدشدن قهرمانان و شخصیّت های داستانی، از نکات مورد توجهی است که در ادبیات ایران حضوری روشن دارد. این پژوهش با ذکر نمونه هایی از آثار ادبی جهان و تحلیل آن ها به این نتیجه می رسد که در ادبیات سایر ملّت ها نیز نمونه هایی مشابه با قهرمانان ناپدید شده در ادبیات ایران، یافت می شود و نتیجه دیگر آنکه باور داشت اصل ناپدیدی در همه ادوار بشری، حتّی دوره متاخّر نیز در میان همه اقوام وجود دارد. بنابراین، قدم بعدی یافتن دلیل این همسانی است که، به فرضیه ریشه مشترک در ادبیات جهان قوت می بخشد. نگارنده با بررسی راز ناپدید شدن قهرمانان، در شش محور و با پاسخ به این سؤالات که ناپدیدشدگان آثار ادبی، چه کسانی هستند، چه ویژگی هایی دارند؟ چرا ناپدید شدند؟ و چه ارتباطی میان ناپدیدشدگان با مکانی که ناپدیدی در آن صورت گرفته مثل کوه و غار و ... وجود دارد؟ سعی دارد به گونه ای پرده از این راز بردارد. از آنجایی که کهن الگوهای قهرمان، زمان، سفر، جاودانگی، مرگ و تولد دوباره، بازگشت و ... قابلیت انطباق با موضوع این پژوهش را دارد، هدف، بررسی ناپدید شدن قهرمانان بر اساس روش نقد کهن الگویی است که به مناسبت از نظریات یونگ، الیاده و کمبل نیز استفاده شده است .
تحلیل کهن الگویی هفت خوان رستم با تکیه برنظریه روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
167 - 193
حوزه های تخصصی:
از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر، تحلیل روان کاوانه آن هاست. کارل گوستاو یونگ، واضع نظریه روان شناسی شخصیّت، با مطرح ساختن مقوله کهن الگوها دریچه ای تازه، رو به دنیای نقد و تحلیل اساطیر گشود. یونگ برای هر شخص، ناخودآگاه فردی و جمعی را در نظر می گیرد. از نظر او ناخودآگاه فردی بر لایه ای عمیق تر فطری بنا شده که ناخودآگاه جمعی یا کهن الگو نامیده می شود. بروز و ظهور کهن الگو در آثار هنری به خصوص ادبیات و اسطوره ها برجسته تر است. این پدیده در شاهنامه که از نامورترین اسناد اساطیری و حماسی ایرانی به شمار می رود، قابل توجه است. کهن الگوهایی چون عبور از موانع و مشکلات، پهلوان آزمون، نقش برجسته قهرمان (پهلوان)، مادرمثالی، سایه، آنیما، آنیموس و... از کهن الگوهای برجسته شاهنامه هستند. در هفت خوان رستم بسیاری از این کهن الگوها دیده می شوند؛ همچنین مطابق نظریه یونگ می توان مراحل هفت خوان را نوعی گذر از «من» و رسیدن به «خود» در جهت شکل گیری «فردانیّت روانی فرد» دانست. این مسیر جز با یاری قهرمان (رستم) و گذر از سایه ممکن نیست. در واقع در این مسیر کیکاووس که نماد انسان است، در مسیر حرکت از «من» به «خود» (فردانیّت فرد) از یاری های رستم (قهرمان) بهره مند می شود. این پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی و با تکیه بر نظریه روان شناسی یونگ، کهن الگویی داستان هفت خوان رستم را بررسی می کند.
کاربرد کهن الگوها برای تعیین شخصیت برند سازمان لیگ حرفه ای فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۳۹۸ شماره ۵۴
171 - 190
حوزه های تخصصی:
برندسازی یک راهبرد بسیار کاربردی برای متمایزشدن در صنایع مختلف خدماتی و تولیدی است. در دنیای امروز، شرکت ها و سازمان ها علاوه بر رقابت برای به دست آوردن بازار محصولات و خدمات، در تلاش برای ایجاد همسویی ادراکات ذهنی مشتریان با خودشان (محصول، برند و شرکت) هستند؛ ازاین رو، یکی از مفاهیم موجود در برند که سازمان ها را در رسیدن به این هدف یاری می کند، شخصیت برند است که به عنوان عاملی برای تجزیه وتحلیل پاسخ مشتری به برند یا محصولات با نام آن برند شناخته می شود؛ براین اساس، هدف از انجام مقاله، تعیین شخصیت برند سازمان لیگ فوتبال ایران با استفاده از کهن الگوها بود. با استفاده از روش پژوهش کیفی ازنوع تحلیل محتوا، مصاحبه هایی عمیق با مدیران صف و ستاد و مشاوران این سازمان انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند بود و درنهایت، 14 مصاحبه کیفی تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. یافته های پژوهش ازطریق روش تحلیل محتوا کدگذاری شد. یافته ها بیانگر 191 نشان مؤثر در ادراک شخصیت برند سازمان لیگ فوتبال بود. این نشان ها در هفت مفهوم طبقه بندی شدند که شامل مفاهیم مدیریت و برنامه ریزی سازمانی، منابع سازمانی، ماهیت سازمانی، ویژگی شخصی مدیر، ارتباطات، تأثیرات محیط و تأثیرات باشگاه ها بود. مفاهیم شناسایی شده در دو مقوله تجربیات و ارتباطات برند دسته بندی شدند. شخصیت برند کنونی سازمان لیگ، «هرکس» و شخصیت برند مطلوب آن، «نگهدارنده» تعیین شدند. با توجه به یافته های پژوهش امکان ارائه راهبردهای کلانی وجود دارد که راهگشای مدیران سازمان لیگ برای دستیابی به شخصیت برند مطلوب سازمان باشند.
معرفی کهن الگوی «موبد» و بررسی نقش آن در رفتار و آثار برخی علمای ایرانی دوره میانه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها به عنوان شاخص هاییاز روان شناسی تحلیلیمی تواننددرتحلیل هایژرفانگر تاریخی مؤثر باشند. در پژوهش حاضر ضمن تعریف کهن الگوها و معرفی کهن الگوهای بومی و مشخصاً کهن الگوی "موبد" نقش این استعدادهای روانی در واکنش های علما نسبت به رویدادهای جاری (اعم از سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) در دوره میانه اسلامی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. پرسش اصلی این است که به چه مصداقیعلمای اسلام در جغرافیای فرهنگی ایران از پدیده نامبرده متأثر بوده اند؟ پاسخ به این پرسش در تعلیل و تحلیل برخی از رفتارهای علما در عرصه اجتماعی، فرهنگی و حتی فردی مثمر ثمر است.یافته های تحقیق حاکی از وجه تمایزی است که حول رجعت به اندیشه های کهن دینیمی گرددو به طور ملموسی در سیره علمای اسلام از قوه به فعل می رسیده است.بنا بر ماهیت موضوع،روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی است.
بنیان های ادبی یک هنر جدید (نقد و بررسی کتاب راه نمایی بر ادبیات و فیلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۶۹)
103-116
در این متن تلاش شده است، براساس ساختار تعیین شده و مشخص قبلی، به تحلیل و تفسیر شکلی و محتوایی کتاب راه نمایی بر ادبیات و فیلم بپردازیم. روش در این نوشتار توصیفی تحلیلی است و با مراجعه به فصول مختلف کتاب و مقالات موجود در آن چگونگی شکل گیری اهداف موردنظر نویسنده (نویسندگان) را موردبررسی قرار می دهیم. در جریان بررسی کتاب درمی یابیم که این کتاب درادامه سه کتاب تهیه شده است که هریک به مبانی نظری سینما و ارتباط سینما با دیگر هنرها و تأثیر آن ها در سینما می پردازد. در این راه، نویسنده با گردآوری مقالات مختلف از نویسندگان گوناگون به نقش اقتباس های ادبی در سینما می پردازد. ساختار شکلی کتاب خوب است و مقالات مختلف براساس ترتیب سال های ساخت آثاری که درمورد آن ها صحبت شده است دسته بندی شده اند.
بررسی تطبیقی کهن الگوی کودک در قصه های کامل کیلانی و صمد بهرنگی بر مبنای نقد کهن الگویی (نمونه موردی 10 داستان از هر نویسنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی که برگرفته از آرای روان شناسانه ی کارل گوستاو یونگ است، در دوران معاصر از روش های مدرن نظریه ی نقد ادبی تطبیقی بر پایه ی نقد روان شناختی به شمار می رود که توجه بسیاری از منتقدان معاصر را به خود جلب کرده است. این گونه ی نقد ادبی در پی یافتن ارتباطی میان ذهن نویسنده و ساختار کهن الگویی است. کهن الگو، صورت نوعی موجود در حافظه ی ناخودآگاه بشری است که در ابعاد متعدد زندگی افراد در قالب افکار، اعمال و رفتار های گوناگون بروز می کند. کهن الگوی کودک به منزله ی یکی از انواع کهن الگو ها، خود، قابلیت تقسیم به انواع دیگری دارد و به بررسی جنبه های مختلف کودکی درون افراد می پردازد. نویسندگان در مقاله ی حاضر به بررسی این کهن الگو در داستان های دو تن از نویسندگان مشهور ادبیات عربی و فارسی یعنی کامل کیلانی و صمد بهرنگی می پردازند و تلاش می کنند تا جنبه های مختلف بازتاب کهن الگوی کودک را در آثار این دو بررسی نمایند و بدین نکته دست یابند که کهن الگوی کودک در بسیاری از داستان های آنان بروز یافته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد بسیاری از جنبه های مختلف کهن الگوی کودک در قصه های دو نویسنده، نزدیکی و همسانی اندیشه ی آنان را بازمی نماید و داستان های آنان می تواند تجلّی بخش روحیات و زندگی فردی و قومی آنان باشد.
کهن الگوی وصلت مینوی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
111-151
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی یکی از رویکردهای مهم در بررسی آثار ادبی مختلف، ازجمله متن ادبی قرآن کریم، است که بر شالوده یافته های تاریخی، مطالعات تطبیقی ادیان، انسان شناسی فرهنگی و روان شناسی به وجود آمده و بیشترین تأثیرات را از نظریات یونگ درباره ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها پذیرفته است. در این پژوهش، با این رویکرد انگاره ازدواج مقدس که حاصل پیوند کهن الگوی مامِ زمین و پدرِ آسمان است در متن قرآن کریم بررسی شده است. فرضیه این انگاره نتیجه فرافکنی محتویات ناخودآگاه جمعی آدمیان در اجرام طبیعی همانند آسمان و زمین است که جفت یکدیگر تلقی شده و صاحب نقش هایی شده اند که در فرهنگ و ادب جهان، ازجمله باورهای فرهنگی مردمان عصر نزول قرآن کریم، نمود دارند. قرآن کریم با توجه به لسان قوم معرفی کردن خویش (ابراهیم/ 4)، به بازتاب این انگاره پرداخته و از آن برای القای پیام هدایت خویش بهره برده است. بر همین اساس، پرسش های این پژوهش عبارت اند از: دیرینه انگاره ازدواج مقدس در میان مردمان بین النهرین و اقوام سامی چیست؟ نحوه بازنمایی و تجلی این انگاره در آیات الهی چگونه است؟ این بن مایه در القای پیام هدایت الهی چه کارکردهایی را ایفا می کند؟ مطابق یافته های این پژوهش، به نظر می رسد قرآن کریم با رویکردی ایجابی به این انگاره، از مزایای کهن الگویی آن بهره برده و با کارکردی تعلیمی از آن، اولاً به اصلاح خودآگاه مخاطبان درباره معرفی هویت الله و تثبیت جایگاه او در هستی پرداخته؛ ثانیاً، با نفوذ در ناخودآگاه آدمیان پیدایش هستی را حاصل وحدت نمادین این اضداد، یعنی کهن الگوی مام زمین و پدر آسمان، معرفی کرده است. بر همین اساس از منظر قرآن کریم، درک این وحدت نمادینِ اضداد پلی است برای تعالی به سمت الله و آغا ز زایش و شکوفایی .