آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

در تلقی رایج اندرزنامه های دوران میانه بازسازی اندیشه شاه آرمانی بشمار می آیند اما در اغلب آثار شاخص این سنت فکری نشانه های گسست از مفهوم فرّه ایزدی و گرایش به تلقی عرفی از سیاست و حکومت مشاهده می گردد. از این رو تحلیل اندرزنامه های برجسته دوران میانه از منظر اندیشه سیاسی می تواند دیباچه تفسیری نوآیین از سنت اندرزگویی باشد. اندیشه سیاسی تأمل عقلانی در شیوه تولید و توزیع قدرت در بستر مدینه و ارائه چهارچوبی از رابطه حکم و اطاعت است. لذا هدف این مقاله استخراج مقولات ناظر بر مفاهیم حکم و اطاعت از متن قابوسنامه امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار با تأکیدی ویژه بر باب چهل و دوم و تحلیل آنها از این منظر جهت شناخت ابعاد اندیشه سیاسی قابوسنامه است؛ اندرزنامه ای که به گونه ای جامع و کاربردی روش درست رفتار در زندگی را بیان می نماید. یافته های پژوهش دلالت بر این دارد که عنصرالمعالی مهم ترین پاره گفتار قدما در خصوص سیاست، یعنی برگزیدگی و عنایت الهی شاهان را در معرض تردید قرار داده و بر مبنایی عملی و عرفی، تمشّیت امور را عامل پایداری حکومت می داند.

تبلیغات