مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مغول
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی جایگاه دیوان عرض به عنوان بخشی از تشکیلات دیوانی حکومت محمد خوارزمشاه در سازمان اداری سپاه خوارزمشاهی است و در آن تلاش شده است تا ضعف و ناکارآمدی دیوان عرض و مقام عارض در اداره لشکر و سازماندهی تشکیلات نظامی مورد بررسی قرار گیرد و تأثیر آن بر ناکامی های محمد خوارزمشاه در برابر حمله مغول و فروپاشی دور از انتظار حکومت وی نشان داده شود. این نوشتار بر آن است بر اساس روش تحلیلی در پژوهش تاریخی نشان دهد خوارزمشاهیان در ایجاد یک نظام اداری و پشتیبانی نظامی به ویژه هماهنگ با مطامع و اهداف توسعه طلبانه ای که در پیش گرفته بودند، ناتوان ماندند. بخشی از ناکامی آنان به واسطه نداشتن تشکیلات اداری کارآمد، به خصوص در حوزه دیوان عرض بود.
نصیرالدین طوسی و گفتمان مَهار در عهد نامسلمانی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واگرایی جامعه و حکومت و تقابل عناصر ایرانی با فرهنگ مغولان، که درپی عملکرد آنهادر عهد هجوم و چند دهه نابسامانی پس از آن حاصل شده بود، با تشکیل حکومت ایلخانی تعدیل شد و عناصر ایرانی را به هم گرایی با مغولان و تعامل با ایلخانان سوق داد. تعامل مذکور، سیاستی حساب شده در جهت تعدیل مشی حکومتی مغول، در برخورد با جامعه و اقتصاد و تلاش در راستای مهار رفتار مغولها و همنوایی با عناصر بومی بود. اگر سلسله تلاش هایی که در جهت تعدیل رفتار مغولان با هدف احیای فکر و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و نزدیک کردن قوم غالب با مؤلفه های مدنی ایرانی صورت گرفت را «گفتمان مهار» نام گذاری کنیم، مقاله حاضر درپی آن است که سهم نصیرالدین طوسی، فیلسوف بزرگ دنیای اسلامی را درخصوص این گفتمان و میزان کارآمدی آن بررسی نماید.
بررسی تاریخی ناامنی های عهد مغول و نقش آن در انحطاط اخلاقی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره استیلای مغول، با به خطر افتادن امنیت مردم و لرزان شدن پایه های زندگی اجتماعی و فردی، ارزش های اخلاقی تا حدودی رو به انحطاط رفت؛ زیرا بارزترین انواع امنیت- که در پناه آن می توان آسوده زندگی کرد- مانند امنیت اجتماعی، اقتصادی، شغلی، فردی، قضایی، روانی و فرهنگی، همگی دچار سیر نزولی شدید شدند و با تنگ شدن عرصه زندگی بر ایرانیان، مبارزه آنان با حاکمان مغول به مبارزه برای بقا تبدیل شد و مسئله فرهنگ و اخلاق اصیل به مرتبه دوم سقوط کرد.البته باید اذعان کرد که مغولان علت تامه انحطاط اخلاقی نبودند، یعنی نمی توان همه نابسامانی ها در این حوزه را به آنان منتسب کرد؛ اما روش حکومت و سیاست گذاری های آنان به گونه ای بود که منجر به تشدید این انحطاط شد؛ انحطاطی که از قبل آغاز شده بود.پس از پایان حاکمیت مغول، تمامی خسارات در حوزهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، شغلی و... جبران شد، اما خسارت های اخلاقی تا مدت ها پایدار و پابرجا بود؛ به گونه ای که بعضی صاحب نظران معتقدند که تاکنون نیز تأثیر اقدامات آنان در لایه های زیرین تفکر و فرهنگ ایرانی مشهود است.در این مقاله، با روش تحلیلی به تبیین این موضوع می پردازیم.
بازتاب مفهوم ایران و اندیشه ایرانی در آثار
حوزه های تخصصی:
تهاجم ویرانگر مغول و فروپاشی خلافت بغداد با وجود پیامدهای گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در تاریخ ایران دوران اسلامی از منظر بررسی فرایند بازسازی هویت و موجودیت سیاسی ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بازنمایی مفهوم ایران در متون تاریخی، جغرافیایی و ادبی این دوره و بازتاب نظری و عملی فرهنگ سیاسی ایرانی و الگوی ملکداری ایران از جمله ویژگی های مهم این دوره تاریخی به شمار می آیند. بی تردید متون تاریخی و نوشته های مورخین بزرگ این دوره تاریخی از حوزه های بسیار مهم بروز و بازتاب این مفاهیم و افکار و اندیشه ها به شمار می آیند. ناصرالدین منشی کرمانی به عنوان یکی از مورخان برجسته دوره ی مغول به سبب تألیف آثار مهمی چون «سمط العلی للحضره العلیا» و «نسائم الاسحار من لطائم الاخبار» از جمله مورخین برجسته ی تاریخ میانه ی ایران به شمار می آید که به سبب پاره ای ویژگی های تاریخنگاری و پردازش موضوعی می توان افزون بر داده های تاریخی ویژه، با بررسی و جست وجو در نوشته های او مفاهیم مهمی درباره ایران و تفکر ایرانی و بازتاب الگوی نظام سیاسی ایران شناسایی کرد. از این رو مقاله حاضر تحت عنوان «بازتاب مفهوم ایران و اندیشه ایرانی در آثار ناصرالدین منشی کرمانی» با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای با چنین رویکردی به بررسی موضوع می پردازد. این مقاله پس از مقدمه، روش و مفاهیم و مروری بر زندگی ناصرالدین منشی کرمانی و آثار و نوشته های او بازتاب ایران و هویت ایرانی را در این آثار و نگرش او را درباره نهاد شاهی، ویژگی ها و کارکردهای آن، وزارت، نظم سیاسی اجتماعی و توازن عناصر موثر در ساخت قدرت بر پایه ی منطق تبیین تاریخی او در «سمط العلی للحضره العلیا» و «نسائم الاسحار من لطائم الاخبار» مورد بررسی قرار می دهد.
بازتاب تغییر معیشت مغول در معماری عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواست اصلی این مقاله ارائه نظرهایی در جهت تطبیق معماری بناهای اواخر دوره ایلخانان با تمایلات کوچرویی است. ساکنان آسیای مرکزی از دیرباز چندین بار به صورت مهاجر یا مهاجم به سرزمین های همجوار خود وارد شدند. مغولان آخرین گروه از مهاجرینی بودند که پس از ترک مأوای خود، به سرزمین های چین و ایران رهسپار شدند. تعامل ساکنان سرزمین های جدید با مهاجمین تاثیرات متقابلی به همراه داشت. مطالعه معماری و شهرسازی عصر ایلخانان و تغییر معیشت آنان دریچه ای به تاثیرات متقابل ساکنان بومی ایران و مهاجمین مغول است. از یک سو معماری این دوره دچار تحولی شگرف گردید، به طوری که برخی از اندیشمندان معماری قرون هفتم و هشتم هجری را عصر شکوفایی معماری و شهرسازی می دانند و از سوی دیگر ابنیه این دوره، نشانگر تحول اجتماعی مغولان در ایران است. مسأله پژوهشی این مقاله بررسی سیر استحاله فکری کوچرویی به یکجانشینی و انعکاس تفکر کوچرویی بر بنیان شهرها و معماری دو مجموع عمرانی شنب غازان و مجموعه سلطانیه است، که با استمداد از منابع تاریخی سعی بر تبیین آن دارد.
روابط تجاری ایران و جنوا در دوره ی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت مناسب دولت شهر جنوا و همکاری در جریان جنگ های صلیبی و تحول در تجارت از لحاظ تشکیلات و شیوه در آستانه ی تشکیل امپراتوری مغول، باعث شکل گیری مرحله ی جدیدی از تجارت بین قاره ای شد. تجارت برای مغول به عنوان یک سنت در حکومت ایلخانان همچنان اهمیت داشت. حضور تجار جنوایی در بنادر شرق طالع و دریای سیاه و نیازهای دو جانبه موجب نزدیکی روابط دو طرف شد و دوره ی خاصی در مناسبات تجاری ایران و دولت شهر جنوا به وجود آمد. جنوایی ها به ایجاد کنسولگری و اعزام کنسول هایی برای نظارت بر تجار خود در شهرهایی مانند تبریز پرداختند. حکومت های مسیر جاده ی ابریشم که از منافع تجارت بین قاره ای بهره مند بودند، با ایجاد تسهیلات و واگذاری امتیازاتی به تجار، به روند تجارت سرعت بخشیدند. هرچند ایلخانان در انجام فعالیت های تجاری به مسائل سیاسی توجه نداشتند، به دنبال شکست های متعدد در شام، بخشی از فعالیت های آنان از مسائل سیاسی تأثیر پذیرفت. سیاست ضربه به منافع تجاری همزمان با فعالیت های نظامی دنبال شد. ایلخانان در کسب همکاری متحدان جنوایی خود به دلیل منافع حاصل از تجارت با ممالیک، موفقیت چندانی به دست نیاوردند.
فرایند تاریخی تشکیل حکومت ایلخانی و ایرانمداری هلاکو خان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هلاکو پس از پیروزی های بزرگ در ایران و بین النهرین و تابع ساختن آسیای صغیر و ارمنستان حکومتی دودمانی در سرزمین های مفتوحه پدید آورد که درآغاز تابع صوری دربار مرکزی مغول بود و بتدریج به استقلال کامل سیاسی دست یافت. تاسیس حکومت ایلخانی و فرمانروایی آن بر ایران، پس از سقوط عباسیان از منظر فرایند تکامل هویت سیاسی ایران بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. با این حال چگونگی تاسیس حکومت ایلخانان موضوعی است که نیازمند بررسی و بازبینی دوباره است. در بسیاری پژوهش های تاریخی عمدتا تاسیس حکومت ایلخانان را بر پایه روایت تاریخنگاری ایرانی دوره مغول در چارچوب ماموریت هلاکو خان به سوی غرب و با اجازه و هماهنگی دربار مرکزی مغول بیان کرده اند، اما برخی پژوهشگران نیز با دیده ابهام و پرسش به این نظر پرداخته اند. از این روی این مقاله با عنوان «فرایند تاریخی تشکیل حکومت ایلخانی» با چنین رویکردی به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی فرایندی تاریخی می پردازد که در آن هلاکو خان در قامت خانزاده ای جهانگشای به فرمانروایی با دعوی جهانداری تبدیل شد و در متون تاریخنگاری ایرانی در سیمای پادشاهان اسطوره ای و باستانی ایران معرفی شد.
بدینسان این مقاله پس از مقدمه به بررسی موضوع در چارچوب اوضاع ایران در آستانه لشکرکشی هلاکو خان، اهداف لشکرکشی هلاکو به سوی غرب، بازتاب اهداف جهاندارانه ماموریت هلاکو به سوی غرب در تاریخنگاری ایرانی، مرگ منگو قاآن و پیامدهای آن در ایران، شکست عین جالوت و فرمانروایی هلاکو بر قلمرو باستانی ایران و پایان شکست ناپذیری مغولان و نگرش ایرانمداری هلاکو می پردازد.
ناسازگاری های زندگی کوچرویی با زندگی شهری و روستایی در ایران دورة مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود مغول ها نظام اجتماعی کوچ رویی در ایران غلبه یافت و از آن جا که نسبت به تجربة اجتماعی زندگی کوچ رویی ایرانیان شرایط بسیار ابتدایی تری داشت، پیامدهای اجتماعی ناگواری به بار آورد. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل تاریخی، ضمن بررسی ویژگی های اجتماعی و فرهنگی جماعت کوچ رو و یک جانشین، پیامدهای ناشی از گسترش تضاد بین زندگی یک جا نشینی و صحراگردی و مناسبات حاکم بر آن در دورة مغول در ایران بررسی می شود. حضور صحراگردان ترک و مغول پیرامون برخی مراکز شهری ایران سبب افزایش تعارضات زندگی صحراگردی و یک جانشینی، کم توجهی به ساختارهای زندگی شهری، و تلاش برای حفظ ارزش های خود در این دوره شد. این امر سبب ویرانی روستاها و شهرهای ایران، زوال مناسبات شهری، کاهش جمعیت، تبدیل شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک و شهرهای کوچک به روستا، تضعیف بخش های تولیدی در پی کاهش نیروی کار و ضعف مناسبات بازارها، فقر بیش تر روستاییان و پیشه وران شهری، تغییر شیوه های بهره برداری از منابع و مراتع، و تخریب کشاورزی و شبکه های آبیاری شد.
تحلیل محتوای نفثه المصدور نسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق و مسائل اخلاقی در نفثه المصدور نسوی موضوع اصلی این تحقیق است. در این پژوهش کوشش شده که به درون مایه های اخلاقی و سرچشمه های نظری اخلاقی- تربیتی زیدری نسوی نقبی زده شود و نوع نگرش نویسنده به موضوعاتی چون وفاداری، آزادگی، دوستی و مهر، بی وفایی، رذایل برخی دولت مردان، بی اعتنایی مردم به احوال یکدیگر، خیانت در امانت و خطاهای راهبردی سلطان بازشناسی گردد. نسبت نظریه اخلاقی نسوی که مانند غالب نویسندگان، منشیان و ادیبان عصر او از آبشخور قرآن و سنت سیراب می شود با وضعیتی که نویسنده در آن گرفتار شده (ایلغار مغول) در این تحقیق کاویده شده. هدف این مقاله دستیابی به سرچشمه نگرش ها و آموخته های اخلاقی نویسنده نفثه المصدور و تعیین آبشخورهای ذهنی او در نوع برخورد انفعالی با مصیبت مغول است. همچنین قصد بررسی نوع بلاغت نویسنده و نسبت آن با مقوله جنگ در این مقاله از اهداف دیگر است. روش بررسی تحلیل محتوا و نوع مطالعه، کتابخانه ای است.
نقد تصوف در آثار صوفیان قبل و بعد از حمله مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری جریان تصوف در قرن دوم هجری، از یک سو منشأ تحولات فراوانی در حوزه های مختلف اجتماعی شده و از سوی دیگر این جریان فکری، پذیرای اندیشه ها، سلیقه ها و برداشت های گوناگون دینی شده است. این تأثیر و تأثرات سبب بروز درگیری و نزاع درونی جریان فکری تصوف شده است. در مراحل رشد و رونق تصوف، جوامع اسلامی درگیر حمله های بنیان کن مغول شدند که در همه سطوح فرهنگی و اقتصادی جامعه تأثیر نهاد و بی شک جریان فکری و اجتماعی تصوف نیز از این تأثیرات
نمی توانست برکنار بماند. در این پژوهش سعی شده نقدهایی که صوفیان سده های پنجم و ششم – به عنوان سده های قبل از حمله مغول - و صوفیان سده های هشتم و نهم -که پس از ویرانی مغول قرار دارد - در آثار خود بر دیگر صوفیان روا داشته اند، استخراج و هر دوره با هم دیگر مقایسه شود تا بتوان از این میان به شناخت بهتر و بیشتری از جریان های نابه هنجار تصوف قبل و بعد از حمله مغول دست یافت. در پایان نتیجه گرفته می شود، حمله مغول به شکل مستقیم بر دگرگونی های صوفیانه و نقدهای درون مشربی آنان تأثیر نگذاشته است.
سیمای زنان در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتب تاریخ و ادبیات هر دوره، آینه ای است که شرایط اجتماعی آن دوره را منعکس می کند و می توان از طریق بررسی و مطالعه دقیق این آثار به شرایط و مقتضیات آن دوره آگاهی پیدا کرد. عادات و رسوم هر قوم و طایفه ای، نمودار میزان تمدن و فرهنگ آن قوم است و از میان آن ها می توان سایه روشنی از اوضاع یک ملت را شناخت و به آرا و عقاید آن ها پی برد. در این مقاله سعی شده است با بررسی اتفاقات و حوادثی که رد پای زنان در آن ها دیده می شود، به شناختی همه جانبه از جایگاه و سیمای زنان در تاریخ جهانگشای جوینی دست یافت و نقش زنان در مسایل سیاسی و فرهنگی جامعه آن روزگار و چگونگی رسیدن زنان به پایگاه اجتماعی و حقوق مدنی خود را روشن ساخت. هرچند، این نقش ابتدا به صورت غیر مستقیم و پنهان بود و بعدها آشکارترگردید.
بررسی نظامیگری در عصر مغولان
حوزه های تخصصی:
بدون شک سپاه مغولان در پیروزی هایشان نقش محوری داشته است. احیای نظم سپاه مغول از جمله اولین اقدامات چنگیز در بازسازی لشکر مغولان بود؛ با توجه به این، وی تصمیم گرفت، قبایل سرسختی را که نافرمانی می کردند، نابود کند، بعد از آن به ادغام قبایل در یکدیگر پرداخت تا بتواند لشکر خود را به صورت جدیدی سازمان دهد. برای دستیابی به این مهم تصمیم گرفت که اولاً فرماندهان لایقی برای سپاه خود انتخاب کند که معیارهایی برای گزینش آن ها معین کرده بود، ثانیاً با قبایل تحت انقیاد خود رابطه خویشاوندی برقرار کند، تا از وفاداری آن ها به خود مطمئن شود. البته قبایل نیز در گرایش به چنگیز اهداف سیاسی خود را دنبال می کردند. چنگیز همه این اقدامات را با تکیه بر یاسای خود انجام داد.
موضع شیعیان نسبت به مغولان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده ام تا موضع شیعیان را نسبت به حکومت مغولان در ایران روشن نمایم. شیعیان همیشه توسط خلفا و حکومت های وابسته به آنها سرکوب شده بودند. بنابر این شیعیان دشمن خلفا بودند. اما سرانجام سلسله خلافت عباسی به دست مغولان مضمحل شد. بی تردید شعیان از این واقعه خوشحال شدند. از نظر شیعیان هر دو آنها غاصبان حکومت بودند. با این حال، مغولان برای شعیان بهتر بودند. زیرا مغولان نسبت به پیروان همه مذاهب بردبار بودند و با شیعیان رفتاری مهربانانه تر داشتند. بنابراین، روابط شیعیان با ایلخانان نزدیکتر بود.
این دیدگاه شعیان دلایل تاریخی، سیاسی و فقهی داشت. بنابراین شعیانبه حکومت مغولان نزدیک تر شدند. آنها جان بسیاری از شعیان و سنیان به ویژه دانشمندان را نجات دادند و کتاب های زیادی را از نابودی نجات دادند. همچنین اوقاف را احیاء کردند و مؤسسات علمی بسیاری را در سراسر کشور تأسیس کردند. سیاست آزادی مذهبی مغولان و برخورداری شعیان از قدرت سیاسی و ثروت بیشتر موجب گسترش تشیع شد.
یورش مغولان، رکود علمی و اثر آن بر گسترش تشیع در ایران
یورش مغولان که با کشتارهای فجیع و ویرانی های عظیم همراه بود، تمدن اسلامی را تا آستانه نابودی کامل کشانید. نابودی مراکز علم و دانش، کتابخانه ها، کشتار دانشوران و طلاب، مهاجرت و گریز بسیاری از ایشان به اکناف و اطراف دنیای اسلام دور از چپاول مغول گوشه ای از ضربات این بلیه ی تاریخی محسوب است.
از دیگر سوی با اتمام سیل ویرانگر فتوحات مغولی و در سایه ی تساهل مذهبی مغول و البته برافتادن تسلط مذهبی خاندان عباسی و فروماندن مذهب اهل تسنن از پشتیبانی بی شرط و قید دستگاه خلافت، مذهب تشیع به فرصتی تاریخی دست یافت تا آزادانه در معرض تبلیغ و نشر قرار گیرد. در کنار تمام عللی که بر گسترش تشیع در این عهد عنوان شده اند، بر نقش مناظرات آزاد مذهبی میان ارباب مذاهب و پیروزی علمای شیعی در برابر رقیبان اهل سنت خویش در پرتو دانش و منطق،خاصه در منابع شیعی تاکید رفته است. این نوشته با صحه گذاشتن بر چنین روندی در پی آن است که نشان دهد، ضربات جبران ناپذیر مغول بر بنیان های دانش و مراکز پژوهش و مدارس و ویرانی شهرها و مراکز تمدنی، فضایی از رکود علمی پدید آورد که قربانیان اصلی آن جامعه ی علمی اهل سنت و اسماعیلیان بودند. جامعه ی تشیع اما تیزبینانه با نزدیکی به حاکمیت مغولی و اظهار ایلی و مصون ماندن از هم پاشیدگی کامل، نیز حتی المقدور، مشارکت یا سهیم شدن در قدرت، خود را تا حد زیادی از این فروپاشی رهانید. تاکید این مقاله نیز به واقع بر آن است که در گسترش تشیع در این عهد در میان تمام اسباب دیگر این رکود علمی جامعه را نادیده نباید گرفت.
جایگاه اقتصادی و اجتماعی اصفهان در عصر فرمانروایی مغول ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصفهان به عنوان منطقه برخوردار و دارای جایگاه راهبردی در حاشیه رودخانه زاینده رود، در تاریخ ایران موقعیت ویژه ای دارد. در دوران اسلامی، اصفهان از رونق شهری درخور توجهی برخوردار بود و این مهم در التفات اقوام و جهانگشایان مختلف به این شهر مؤثر بود و البته در جای خود، یکی از عوامل رونق مذکور قلمداد می شد. با این همه، اختلافات سیاسی و مذهبی و نفاق اجتماعی حاکم بر شهر در قرن ششم قمری/دوازدهم میلادی، موجب شد تا این شهر رونق مطلوب خود را از دست بدهد. رونق نسبی مذکور نیز با ایلغار مغول در محاق فرو رفت و تا دوران صفویه رونق لازم را حاصل نکرد. نوشتار حاضر در پرتو تبیین وضع حاکم بر اصفهان و با طرح این سؤال که ایلغار مغول بر حیات اقتصادی و اجتماعی این شهر چه تأثیری گذاشت؟ زمینه های اقتصادی اجتماعی غلبه مغول بر اصفهان را بررسی می کند، تا پیامدهای هجوم و حاکمیت مغول بر این شهر را تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد ایلغار مغول گسست حیات اجتماعی و رکود معیشت شهری و کشاورزی اصفهان را درپی داشت و در فضای کالبدی و ساختاری شهری اصفهان تغییراتی ایجاد کرد.
بررسی تحلیلی تأثیر پیوند ایلخانان و دربار مرکزی مغول در مسئله جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از تصمیم قوریلتای دربار مرکزی مغول و اعزام هلاکو به غرب، حکومت ایلخانی در ایران طی فرایندی تاریخی و تابع تحولات دربار مرکزی و اقدامات نظامی و سیاسی هلاکوخان شکل گرفت. هدف لشکرکشی هلاکو به غرب، تثبیت حاکمیت مغولان بر سرزمین های فتح شده و نیز فتح مناطق جدید بود و تشکیل حکومت ایلخانی در ایران جزو اهداف مأموریت هلاکوخان در غرب تعیین نشده بود. تحولات امپراتوری مغول پس از مرگ منگوقاآن و رقابت های جانشینی که به نشستن قوبیلای قاآن بر تخت خانی انجامید، بین دو برادر فاتح خاندان تولوی یعنی قوبیلای و هلاکو روابطی مبتنی بر مصالح و منافع دوجانبه برقرار کرد؛ روابطی که قوبیلای را در برابر رقیبان از حمایت هلاکو برخوردار کرد و هلاکوخان، یکی از مقتدرترین خان زادگان خاندان چنگیزی، را به اندیشه تبدیل مناطق فتح شده معادل ایران و قلمرو پادشاهان باستانی آن به حصه خاندانی راهنمایی و تأیید قوبیلای زمینه تشکیل حکومتی دودمانی را در این قلمرو فراهم کرد. اگرچه این مناسبات به علت تحولات درونی امپراتوری مغول و ساختار جغرافیایی آن نمود چندان فعالی در معادلات محلی و منطقه ای نداشتند، تأیید دربار مرکزی به علت پاره ای ویژگی ها و ماهیت سیاسی و اجتماعی حکومت ایلخانی، در مشروعیت بخشی به فرمانروایان ایلخانی و چالش های جانشینی ایشان حداقل تا برآمدن پادشاهان مسلمان مغول نقش مهمی داشتند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای، نقش و تأثیر مناسبات ایلخانان و دربار مرکزی را در مسئله جانشینی بررسی می کند.
شناسایی و بررسی تشکیلات نظامی جایگزین دیوان عرض در دوره ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با هجوم مغولان به ایران، جایگاه و موقعیت دیوان عرض به طور کامل دگرگون شد و تشکیلات اداری و مالی نظامی مغولان جایگزین این دیوان شد. مساله اصلی پژوهش متکی بر این است که مغول ها و ایلخانان حکمران چه سازو کارهایی برای جایگزینی عملکرد دیوان عرض و عارض و متناسب یا ناهمسان با سنت های اداری قلمرو متصرفی(ایران) اتخاذ کردند. این تحقیق با هدف بررسی مساله فوق و نیز شناسایی و بررسی تشکیلات نظامی جایگزین دیوان عرض در دوره ایلخانان، فرایند این جایگزینی و نیز نتایج مترتب بر آن و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی در حوزه مطالعات کتابخانه ای سامان یافته است. مغولان به دلیل توانمندی خود در نظامیگری و تشکیلات آن، استفاده از دیوان عرض را منسوخ کردند. در تشکیلات جدید برخی از وظایف دیوان عرض به امرای نظامی و بخشی نیز به الغ بیتکچی و دیگر کارکنان اداری و مالی داده شد. با شروع حکومت ایلخانان و به خصوص ایلخانان مسلمان، علیرغم تداوم سنت های مغولی در سازمان لشکری و خصوصاً از عهد غازان خان، تغییراتی همسو با سنت های اداری ایرانی در این حوزه صورت گرفت. این اقدامات-خواسته یا ناخواسته- گرچه نشان از بازگشت کم رنگ دیوان عرض و عارض در این دوره را دارد، ولی به دلیل حضور پر رنگ امرای نظامی و نیز ظاهراً اختلافات دیوانسالاران ایرانی، این دیوان نتوانست همچون برخی عناصر اداری ایرانی به صورت کامل احیا شود. این بازنمایی کم رنگ نیز ناشی از تلاش هوشمندانه دیوانسالاران ایرانی در احیا و یا حداقل در تلفیق سنت های اداری ایرانی با سنت های مغولی محسوب می شود.
منغول و مغول ؛ بررسی تاریخی ضبط یک نام در تاریخ سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب تاریخ سیستان برای نامیدن مهاجمان تورانی به سیستان دو نام »منغول« و »مغول« به کار رفته است. مرحوم ملک الشعرای بهار، مصحح کتاب، در حاشیه آوردهاند که واژۀ «منغول» را منابع اروپایی نقل میکنند، اما توضیح دیگری در این باره نمیدهند. تحقیقات دربارۀ تاریخ و زبان مغولی نشان میدهد که »منغول« اصیلتر از »مغول« است و با ساده شدن آن یا منشأیی غیر از زبان مغولی صورت تلفظ »مغول« به وجود آمده است. در متن تاریخ سیستان نیز انطباق دو نام منغول و مغول با سالشمار وقایعی که در هنگام کاربرد آنها رخ داده است، نشان میدهد نویسنده یا نویسندگان تاریخ سیستان در ضبط هر یک از این نامها در جای خود با دقت نظر عمل کرده اند.
جایگاه امارت های مغولی در نهادینگی ساختار حکومتی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هجوم مغول و نابسامانی های پس ازآن، ساختار سیاسی و حیات اقتصادی- اجتماعی بخش مهمی از ایران را دچار گسست کرد و تا مدتی زمینه های لازم برای از میان رفتن نابسامانی های مذکور هموار نگردید. نوشتار حاضر با طرح این سؤال که: پیشینه قومی- قبیله ای حاکمان مغولی پیش از تشکیل حکومت ایلخانان در احیای سنن حکومتی ایرانی و امنیت بخشی به اوضاع چه تأثیری داشته و در نظام مندی ساختار سیاسی عهد ایلخانی از چه جایگاهی برخوردار بوده است؟ بر این باور است که تلاش برای کاستن از شدت نابسامانی های حاکم بر ایران، نابسامانی هایی که مبهم بودن جایگاه سیاسی ایران در تقسیم اولوس های چنگیزی و نگرش مقطعی و موقتی مغول ها به این سرزمین آن را تشدید می کرد، از سوی نمایندگان اعزامی مغول که پایگاه قومی- قبیله ای متمدن تری داشتند آغاز شد. این کارگزاران مغولی با بهره گیری از پیشینه تمدنی خویش و سهمی که نمایندگان قبیله ای آن ها در نظام مندی قدرت نوظهور مغولی داشتند، موجبات احیای سنن سیاسی ایران را فراهم کردند و انتقال تجربیات ایشان در نهادینگی حکومت ایلخانی و روالمندی سنن سیاسی این عهد، سهم به سزایی داشت.