مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
اولجایتو
حوزه های تخصصی:
در اواسط دوره حکومت اولجایتو (حک703-716ق) که در نتیجه مجادلات مذهبی دو گروه عمده اهل سنت، حنفی و شافعی ها، مغولان ایران در آستانه رویگردانی از اسلام و مسلمانی بودند، تشیع نقش تاریخی مهمی بر عهده گرفت و با گرویدن اولجایتو به مذهب تشیع (709ق)، از تجدید آیین ها و سنن مغولی در ایران ممانعت شد. حضور فعال و مؤثر تشیع در عرصه مذهبی ایران در این برهه از زمان، علاوه بر اینکه به نفع اسلام و مسلمانان تمام شد، این فرصت را برای شیعیان فراهم آورد تا جامعه ایران را بیش از پیش با عقاید مذهبی خود آشنا سازند. اگرچه رسمیت تشیع پس از اولجایتو استمرار نیافت، اما تاثیر بسیاری در تحولات مذهبی ایران در ادوار بعد برجای گذاشت که برایند آن، رسمیت و تثبیت تشیع در عهد صفوی بود.
بازتاب تغییر معیشت مغول در معماری عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواست اصلی این مقاله ارائه نظرهایی در جهت تطبیق معماری بناهای اواخر دوره ایلخانان با تمایلات کوچرویی است. ساکنان آسیای مرکزی از دیرباز چندین بار به صورت مهاجر یا مهاجم به سرزمین های همجوار خود وارد شدند. مغولان آخرین گروه از مهاجرینی بودند که پس از ترک مأوای خود، به سرزمین های چین و ایران رهسپار شدند. تعامل ساکنان سرزمین های جدید با مهاجمین تاثیرات متقابلی به همراه داشت. مطالعه معماری و شهرسازی عصر ایلخانان و تغییر معیشت آنان دریچه ای به تاثیرات متقابل ساکنان بومی ایران و مهاجمین مغول است. از یک سو معماری این دوره دچار تحولی شگرف گردید، به طوری که برخی از اندیشمندان معماری قرون هفتم و هشتم هجری را عصر شکوفایی معماری و شهرسازی می دانند و از سوی دیگر ابنیه این دوره، نشانگر تحول اجتماعی مغولان در ایران است. مسأله پژوهشی این مقاله بررسی سیر استحاله فکری کوچرویی به یکجانشینی و انعکاس تفکر کوچرویی بر بنیان شهرها و معماری دو مجموع عمرانی شنب غازان و مجموعه سلطانیه است، که با استمداد از منابع تاریخی سعی بر تبیین آن دارد.
دارالسیاده زمینه های شکل گیری، جایگاه و کارکرد آن در عصر ایلخانان مغول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی تردید، احترام به سادات و ذریة رسول خدا صلی الله علیه و آله سابقه ای به قدمت دین مبین اسلام دارد. تأسیس «دیوان نقابت» در نیمة قرن سوم هجری در عصر دوم عباسی، که وظیفه اش رسیدگی به امور سادات بود، حاکی از اهمیت اجتماعی این قشر تأثیرگذار در تحولات سیاسی اجتماعی است که با حملة مغول در دهة دوم سدة هفتم هجری برای چند دهه به فراموشی سپرده شد. پس از موج دوم حملات مغول به ایران و جهان اسلام و تشکیل حکومت ایلخانان مغول در ایران و در پی آن، مسلمان شدن برخی حاکمان مغول، همچون غازان خان، جایگاه اجتماعی سادات احیا شد. آنان با تأسیس بنایی فرهنگی به نام «دارالسیاده»، برای کسب مشروعیت حکومت خود تلاش کردند. بی شک، حضور علمای سنی و شیعه در کنار ایلخانان، تأثیر سترگی در این زمینه داشت. به رغم اهمیت این موضوع، هنوز کار عمیق و نسبتاً جامعی در این باره انجام نشده است. این پژوهش بر آن است تا اندک گزارش های موجود را از لابه لای منابع استخراج و با پالایش آنها، به پرسش های ذیل پاسخ دهد: زمینه ها و عوامل مؤثر بر شکل گیری دارالسیاده ها چه بود؟ پراکندگی جغرافیایی دارالسیاده ها و کارکرد آنها چگونه بود؟ فرضیة مقاله آن است که مغولان برای کسب مشروعیت و تثبیت حکومتشان اقدام به ساخت آن کردند. محدودة زمانی موضوع از سال 694 736 هجری است.
نقش و جایگاه اولجایتو در فعالیّت های شهرسازی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ایلخانی با آنکه شهرسازی و عمران در زمان هلاکو آغاز گردید، اما در دوره اولجایتو به بالندگی رسید؛ به گونه ای که وی چهار شهر به نام های سلطانیه، سلطان آباد چَمچَمال، اولجایتوآباد و آق قلعه را ساخت. آگاهی از ضروریات و نیازهای یک شهر سلطنتی یا پایتخت، استفاده از تجارب موفق شهرسازی غازان، به ارث بردن خزانه ای غنی، وجود نیروی متخصّص و کارگزارانی مایل به عمران، سبب ترغیب شهریار ایلخانی به شهرسازی گردید. برخلاف عصر غازانی که شهر جدید در کنار شهرهای قدیم شکل می گرفت، در این دوره شهر جدید، هویّت کاملاً مستقلی داشت. با این وجود در اصول شهرسازی کاملاً پیرو سنن شهرسازی ایرانی- اسلامی بود و در ایجاد فضاهای شهری به تمام نیازهای شهرنشینان توجه می شد که در این بین سلطانیه نمونه کامل و سرآمد شهرهای نوبنیاد به شمار می رود. صدور فرمان ساخت شهر توسط ایلخان و طرح از پیش تعیین شده شهر یکی از نکات درخور توجه در شهرسازی عصر اولجایتو است. پژوهش پیش رو در پی آن است تا با استفاده از متون تاریخی برجای مانده و داده های باستان شناختی موجود، تصویری کلی از شهرسازی در روزگار اولجایتو و عوامل موثر بر شکل گیری شهرها ارائه کند.
رویکرد ایلخانان نسبت به هنر در ایام سلطنت سلطان محمد خدابنده اولجایتو
در عصر مغول ها با توجه به دین ستیزی آن ها ابتدا هنرهایی چون موسیقی و نقاشی و به خصوص مجسمه سازی رونق گرفت و کارهای ارزنده و باشکوهی را به وجود آوردند؛ اما پس از تسلط اسلام و گرویدن سلاطین مغول به دین جدید، هنر نیز چون سایر مظاهر جامعه دستخوش تغییر و تحول گردید و بالاجبار در راهی افتاد که اسلام پیشنهاد می کرد. هنرهایی مثل موسیقی، مجسمه سازی که با اسلام مغایرت داشتند به فراموشی سپرده شدند و به جای آن معماری به جلو آمد و متعاقب آن نقاشی، کاشی کاری، آجرکاری، گچ بری و خوشنویسی فعال شد. از آن پس سلاطین ایلخانی، برای نمایاندن شوکت و جلال خود، از هنر سود می جستند و برای ساختن شاهکارهای هنری، هنرمندان را به خدمت می گرفتند. یکی از این سلاطین، سلطان محمد خدابنده اولجایتو میباشد که حامی و مشوق هنر بوده است. از جمله هنرهای متداول در این دوره، رشتههای هنری چون معماری، نقاشی و خوشنویسی است که مورد توجه و عنایت ویژهای سلطان ایلخانی قرار گرفته شده که در نتیجهی آن باعث رونق و گسترش آن ها گردیده است. در این پژوهش سعی بر آن است که ضمن بررسی جایگاه هنر و معماری در دوره سلطان محمد اولجایتو به بحث در باب وجوه مختلف هنر این دوران و اینکه سلطان ایلخانی نسبت به هنر چه نوع رویکردی داشته، با روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانهای، پرداخته شود.
مطالعه تطبیقی فرم نقشمایه های چهار محراب دوره ایلخانی در استان اصفهان (اولجایتو، مقبره پیربکران، مسجدجامع اشترجان، مسجدجامع هفتشویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقشمایه های گچ بری شده محراب های دوره ایلخانی، شاهکاری در طراحی و اجرا هستند. در این پژوهش، در راستای رسیدن به هدف، با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، چهار محراب در دوره ایلخانی که عبارتند از محراب اولجایتو، محراب مقبره پیربکران، محراب مسجدجامع اشترجان و محراب مسجدجامع هفتشویه، از لحاظ نقشمایه های گیاهی و هندسی، نسبت ها، ساختار و روابط هندسی توصیف، تحلیل و مقایسه و نقشمایه های گچ بری دوره ایلخانی شناسایی شده اند. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این سوال ها است که انواع نقشمایه های به کاررفته در این محراب ها کدامند و ارزش های بصری و زیبایی شناختی نقشمایه های این محراب ها چیست و کدام نقشمایه در این محراب ها بیشتر به کارگرفته شده است و چه شباهت ها و تفاوت هایی بین نقشمایه های این چهار محراب وجود دارد؟ اکثر بررسی های صورت گرفته تنها به توصیف کلی این آثار و تاریخ اجرا و یا محدوده تاریخی آنها پرداخته و به نقشمایه های تزیینی، نسبت های طلایی و ساختار و روابط هندسی در به کارگیری آنها توجه نکرده اند. بررسی تطبیقی، وجوه افتراق و اشتراک نقشمایه های به کاررفته شده در این دوره را آشکار می کند و ویژگی های نقشمایه ها را نشان می دهد. به طور خلاصه نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که هم فرم کلی محراب و هم اکثر نقشمایه ها در چهار محراب دارای ساختار و روابط هندسی ویژه و بر پایه نسبت های طلایی طراحی شده اند. نقشمایه های گچ بری شده محراب های مذکور با ضخامت و برجستگی زیاد و پیچیده اجراء شده اند با این تفاوت که نقشمایه های محراب اولجایتو دارای برجستگی کمتر و ظرافت بیشتر است. در این محراب ها از انواع اسلیمی ها مانند خرطومی، دهانه اژدری، اسلیمی های قاب بند و گردش های حلزونی بسیار استفاده شده است. تکرار و تقارن باعث ایجاد ریتم، حرکت و هماهنگی نقشمایه ها گردیده است. با کنار هم قرار دادن نقشمایه های محراب های مذکور به خوبی روند تحول و تکامل تدریجی آن ها از یک طرح ساده اولیه به طرح های پیچیده تر را نشان می دهد.
چگونگی اسلام آوردن محمد اولجایتو
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶
7 - 15
حوزه های تخصصی:
پس از حمله مغولان به ایران هیچ گاه تصور نمی شد که نوادگان چنگیز باعث نضج و رشد تشیع در دوره های پس از خود شوند. چنگیز خان خود مذهب شمن داشت و نواده هایش چون هلاکوخان، آباقاخان و فرزندان آباقاخان بودایی بودند، با وجود این، نسبت به پیروان دیگر ادیان و مذاهب با تسامح و تساهل مذهبی برخورد می کردند. دربار هلاکوخان در ایران همیشه محل رفت و آمد علمای ادیان دیگر بود. برخی از فرزندان و نواده های هلاکو به مصلحت زمان، دین آبا و اجدادی خود را رها کردند و مسلمان یا مسیحی شدند، از جمله غازان خان و محمد اولجایتو که به دلیل نفوذ علمای مسلمان به دربارشان، به دین اسلام و مذهب تشیع توجه کردند. غازان خان مذهب حنفی را برگزید، اما بنا به دلایل سیاسی آن زمان تشیع خود را به طور رسمی اعلام نکرد. محمد اولجایتو برادر او، بنا به دلایلی از جمله نفوذ علما، وزراء و امرای شیعی چون علامه حلی، پسرش فخرالمحققین و امیر طرمطاز به دربارش و آوردن دلایلی مبنی بر برتری شیعه بر سنی،سلطان را به تشیع ترغیب کرد. وی مذهب شیعه اثنی عشری را برای خود انتخاب کرد و هم زمان دستور داد در نماز جمعه به نام امامان شیعه خطبه خوانده شود و به نام آنها در سراسر ایران سکه ضرب شود. در زمان این دو خان مغول به خصوص محمد اولجایتو، اوضاع مسلمانان به خصوص شیعیان بهبود یافت.
واکاوی سیر تشیع امامیه در حکومت ایلخانیان (مطالعه موردی: دوره الجایتو)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۰
43 - 58
حوزه های تخصصی:
با شکست حکومت عباسی و استقرار حکومت ایلخانی، شیعیان دوازده امامی که در دوره عباسی اجازه فعالیت نداشتند با کمک افرادی هم چون خواجه نصیرالدین طوسی و روح تسامح و تساهل مغولان و عدم تعصب آنان نسبت به مذهبی خاص توانستند مذهب شیعه را ترویج کنند. در اواسط دوره ایلخانان تنی چند از سلاطین ایلخان مسلمان شدند و مذهب اهل سنت را اختیار کردند. هرچند که به دلیل اختلافات داخلی علمای اهل تسنن و وجود دولت سنی مذهب ممالیک مصر، که دشمن ایلخانان به شمار می رفت، و همچنین تلاش دولتمردان شیعی، مذهب تشیع توانست در حکومت ایلخانان نقش مهمی بر عهده گیرد و با گرویدن اولجایتو به مذهب تشیع از تجدید سنن مغولی در ایران ممانعت شد. رسمی شدن تشیع بر علما و دولت مردان سنی سخت شد و آنان تصمیم گرفتند اولجایتو را از این کار باز دارند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه ای ضمن بررسی این پدیده تاریخی- مذهبی تا حد امکان به پرسش اصلی این پژوهش پاسخ دهد که علل افول تشیع در پایان حکومت اولجایتو و جانشینان او چه بود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تشیع در دوره اولجایتو در مقطعی بسیار قدرت گرفت و همسویی ایلخان در تقویت این مذهب بسیار تأثیرگذار بود، اما به هر روی نتوانست روند رو به رشد خود را ادامه دهد و در حاشیه قرار گرفت.