مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
پهلوی دوم
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین الگوی ولایت فقیه سیاسی توسط امام خمینی و بررسی روند تاریخی شکل گیری انقلاب اسلامی بر اساس آن می باشد. امام خمینی با نامشروع دانستن ماهیت و اعمال دستگاه حاکم برای اداره مملکت ایران در آغاز دهه 40، با قابلیت رهبری فراکاریزمایی خود و توانایی بسیج سیاسی توده ها برای احیاء فرهنگ ایرانی – اسلامی به تقابل با دستگاه مطلقه حاکم پرداخت. در دوران تبعید اجباری، مبادرت به نگارش کتاب حکومت اسلامی و طراحی نظام سیاسی مطابق آموزه مذهب شیعی کرد. وعده ی تحقق آرمان ها و تثبیت معنایی ارزش های انقلابی، سبب تحرک اجتماعی فراگیر برای طرد رقیب حاکم گردید. از یافته های مقاله حاضر، هوشیاری رهبری انقلاب در طراحی حکومت اسلامی مطابق آموزه ی شیعی و تثبیت معنایی آن برای آینده سیاسی کشور، دو قطبی سازی جامعه به گروه اقلیت حاکم طاغوتی و اکثریت محروم و شبیه سازی دستگاه حاکم به نمادهای منفور در آموزه ی شیعی، وابسته به اجانب قلمداد کردن حاکمان، قدرت بسیج سیاسی جامعه و طغیان آن ها، اراده ملی و ائتلاف جامعه که منجر به فروپاشی حکومت پهلوی دوم گردید. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای درصدد تبیین انقلاب اسلامی بر اساس نظریه ولایت فقیه سیاسی و مبانی معرفت شناختی آن و علل مشروعیت گسترده از سوی جامعه می باشد.
واکاوی زمینه های تاریخی فروپاشی نظم سلطانی و کاهش مقبولیت حکومت پهلوی دوم
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی زمینه های تاریخی گرایش پهلوی دوم به سمت نظم سلطانیسم و کاهش مقبولیت آن در روند دگرگونی سیاسی ایران می باشد. شاه در سال های پس از کودتای 28 مرداد، با افزایش قدرت فردی و تجمیع منابع ثروت و قدرت در دست خود و به حاشیه رانی نیروهای مخالف عمده از قبیل ملیون و حزب توده سعی داشت با تکیه بر عناصر سنتی و باورهای ملی، اقتدار سیاسی خود را مشروع قلمداد کند. وی متأثر از شرایط مناسب داخلی و بین المللی مبادرت به انجام نوسازی کرد. تغییرات ساختاری شاه در نتیجه سرکوب و انزوای احزاب آزاد و نهادهای مدنی و در جهت تثبیت هژمونی دستگاه حاکم و تضعیف نیروهای مخالف پیاده گردید و با نظم سنتی سیاسی و تضاد با ارزش های مردم قلمداد گردید. این پژوهش درصدد است با روش پژوهش تحلیل محتوای تاریخی و بهره گیری از الگوی نظری سلطانیسم، به بررسی زمینه های تاریخی گرایش شاه به نظم سلطانی و علل کاهش مقبولیت آن بپردازد.
سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت با تأکید بر روابط ایران و آلمان از 1340تا1357ش/1961تا1978م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدرضاشاه پهلوی پس از پادشاه شدن تلاش کرد که ایران را به کشورهای اروپایی نزدیک کند. افزایش چشمگیر بهای نفت برگ برنده حکومت بود تا به سوی آرمان های پیش بینی شده حرکت کند؛ به این ترتیب، بسیاری از صنایع به کشور وارد شدند. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان نیاز داشت محصولات صنعتی خود را بفروشد و مواد اولیه وارد کند و ایران می توانست از تأمین کنندگان مهم منابع اقتصادی آلمان باشد؛ با این رویکرد، رفت وآمدهای سیاسی و اقتصادی نمایندگان این کشور به ایران افزایش یافت. کنار این صنایع، در ایران مدارس فنی آلمانی برای انتقال دانش فنی آغاز به کار کردند. در پژوهش حاضر، سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به اسناد، مدارک آرشیوی، کتاب ها و مطبوعات بررسی می شوند. همچنین هدف پژوهش حاضر، بررسی سیاست های اقتصادی این دوره است که به ورود صنایع مختلف به ایران منجر شدند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که سیاست های اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت، به ویژه با استفاده از صنایع آلمانی، چه تحول کمی و کیفی در راستای نوسازی صنایع ایران ایجاد کرد؟. برای یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا اجمالی سیاست های اقتصادی پهلوی دوم را واکاوی و سپس روابط با کشورهای دیگر را در زمینه صنعت و قراردادها و انگیزه های این فعالیت ها را بررسی می کنیم.
تأثیر سیاست های کشاورزی دولت ایران بر بهره برداری از آب های زیرزمینی در دوران برنامه های عمرانی(1357-1327ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان تنظیم برنامه های عمرانی یکی از اهداف اصلی این برنامه ها توسعه کشاورزی ایران و افزودن بر سطح زیر کشت اراضی بود. به این منظور طرح های مختلف آبیاری به اجرا درآمد و توجه به آب های زیرزمینی به علت صرفة اقتصادی آن ها شکل ویژه ای به خود گرفت. در این دوران دولت با اختصاص اعتبارات و وام های مختلف کوشید از آب های زیرزمینی بهره برداری بهتری کند و سیاست مشخصی را جهت حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق به مرحله اجرا درآورد. در این پژوهش سعی بر آن است تا با واکاوی این سیاست به تأثیر سیاست های کشاورزی دولت بر بهره برداری از منابع آب های زیرزمینی پرداخته و نشان داده شود که به دلیل اجرای الگوی توسعه ناپایدار و سیطره نگاه ابزاری به منابع طبیعی و نیز توجه به صرفه اقتصادی منابع آب زیرزمینی، این سیاست ها بدون در نظر گرفتنِ توان واقعی آب های زیرزمینی به اجرا درآمد و همین امر منجر به پایین رفتن سطح این منبع گردید. همچنین از آنجا که دولت صرفاً جنبه اقتصادی و ابزاری منابع آب را جهت توسعه کشاورزی و رشد اقتصادی در نظر داشت، اجرای این سیاست هرگز متوقف نگردید و تا امروز ادامه یافته است.
تبیین مفاهیم دوگانه (مستضعفین– مستکبرین) در منظومه فکری امام خمینی و هویت یابی گفتمان انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
برنامه های نوسازی متمرکز دولتی گفتمان پهلوی دوم از آغاز دهه 1340، به دنبال تغییر ساخت قدرت اجتماعی - اقتصادی و سامان سیاسی به طبقه جدید با ایدئولوژی مطابق با نظام معنایی تبلیغی خود و نظارت بر گروه های منتقد با ایدئولوژی متضاد پیاده گردید. با رویکرد گفتمان انتقادی فرکلاف مقاله حاضر می کوشد به تبیین مفاهیم دوگانه مستضعفین – مستکبرین در منظومه فکری امام خمینی و دولت آرمانی مورد نظر ایشان بپردازد. امام خمینی (ره) با توصیف گفتار حکومت متناسب با سنن مذهبی کوشید در متن جامعه رفتارهای سیاسی گفتمان حاکم را متضاد با فرهنگ دینی رایج معرفی کند و زمینه های حرکت انقلابی را مهیا سازد. با تفسیر ژانرهای مستضعفین (اکثریت مردم)و مستکبرین(گروه حاکم) به عنوان نشانگان رایج در متن جامعه ایران و با دو قطبی سازی جامعه براساس متون دینی و تشبیه گروه حاکم با نمادهای منفور در حیات سیاسی و دینی به نفی رقیب حاکم مبادرت کرد و الگوی حکومت اسلامی و زعامت ولی فقیه سیاسی را به عنوان یک آلترناتیو مطلوب برای جامعه بازتفسیر و محقق نماید.
نقش سیاست گذاری های دولتی در کاهش تولید و مصرف ذغال چوب در ایران طی برنامه های اول و دوم عمرانی (1327-1341)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران تابستان و پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۸ (پیاپی ۷۶/۵)
125-144
حوزه های تخصصی:
جنگل ها و محصولات جنگلی در طول تاریخ به عنوان عاملی جهت رفع نیازهای انسانی چه در تأمین بخشی از مواد غذائی و سوخت مورد نیاز بشر و چه در برآوردن برخی از نیازهای صنعتی نقش مهمی بازی کرده اند. یکی از مصارف جنگل ها در ایران از دیرباز تأمین ذغال مورد نیاز شهرها و روستاها بوده است. به همین جهت قسمت عمده ای از جنگل های مرکز و غرب و جنوب ایران در اثر بهره برداری بی رویه جهت تأمین ذغال مورد نیاز از بین رفتند. همچنین جنگل های شمال نیز به میزان قابل توجهی در اثر همین عامل تخریب گردیدند. لذا با شروع برنامه های عمرانی از سال 1327 ش سیاست گذاری هایی از جانب دولت جهت کاهش تولید و مصرف ذغال اجرا گردید؛ بنابراین در این پژوهش با استفاده از داده های به دست آمده از اسناد و مدارک دولتی، به توضیح سیاست گذاری های دولتی طی دوران برنامه های هفت ساله اول و دوم عمرانی (1327-1341ش/1948-1962م) در این عرصه پرداخته خواهد شد و نشان خواهیم داد که سیاست گذاری های دولتی در دو جهت تغییر شیوه ذغالگیری و کاهش تولید و مصرف این سوخت از طریق جایگزینی سوخت های دیگر مانند نفت موفقیت های قابل توجهی به دست آورد.
زنان و موًسسات خیریه رفاهی– بهداشتی ایران از مشروطه تا پایان حکومت پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۱
233 - 256
حوزه های تخصصی:
ایجاد و گسترش موًسسه های خیریه نوین در دوره مشروطه پایه گذاری شد . از همین دوران، شمار زیادی از زنان با برپایی انجمن ها و جمعیت های مخصوص بانوان، موجودیت خود را اعلام کردند. این انجمن ها با صبغه سیاسی و درعین حال فعالیتی مخفیانه، در دوران رضاشاه و هم سو با شعارهای دولت مدرن پهلوی اول عرصه تازه ای یافتند که فعالیت زنان در موًسسات و انجمن های اجتماعی و فرهنگی را میسّر می نمود. با تحوّل این تشکّل ها و جمعیت های زنانه و در راًس آن کانون های خیریه رفاهی و بهداشتی، زنان با حمایت و پشتیبانی حکومت، فرصت و موقعیت ارائه خدمات در بخش های رفاهی و بهداشتی را به دست آوردند.
در دوران پهلوی دوم باوجود تحوّلات سیاسی متاًثّر از استعفای رضاشاه، جنگ جهانی دوم و اشغال ایران و به رغم دوری روشنفکران و نخبگان فرهنگی از رژیم و همکاری نکردن با سازمان ها و نهادهای خیریه رفاهی - بهداشتی، بسیاری از زنان با شور و اشتیاق به فعالیت خود در این حوزه ادامه دادند. این مقاله بر آن است به سوًالات زیر پاسخ دهد:
1-حضور زنان در مؤسسات خیریه رفاهی – بهداشتی، از مشروطه تا پایان حکومت پهلوی دوم چه فراز و نشیب هایی داشته است؟
2-عوامل تشویقی یا موانع بر سر راه زنان فعّال در این حوزه چه بوده و میزان کارآمدی زنان در عرصه فعالیت های خیریه رفاهی – بهداشتی تا چه میزان قابل ارزیابی است؟
روش پژوهش مورداستفاده نیز منابع کتابخانه ای و آرشیوی، با روش تحقیقات کیفی و شیوه توصیفی– تحلیلی است
ایجاد و گسترش موًسسه های خیریه نوین در دوره مشروطه پایه گذاری شد . از همین دوران، شمار زیادی از زنان با برپایی انجمن ها و جمعیت های مخصوص بانوان، موجودیت خود را اعلام کردند. این انجمن ها با صبغه سیاسی و درعین حال فعالیتی مخفیانه، در دوران رضاشاه و هم سو با شعارهای دولت مدرن پهلوی اول عرصه تازه ای یافتند که فعالیت زنان در موًسسات و انجمن های اجتماعی و فرهنگی را میسّر می نمود. با تحوّل این تشکّل ها و جمعیت های زنانه و در راًس آن کانون های خیریه رفاهی و بهداشتی، زنان با حمایت و پشتیبانی حکومت، فرصت و موقعیت ارائه خدمات در بخش های رفاهی و بهداشتی را به دست آوردند.
در دوران پهلوی دوم باوجود تحوّلات سیاسی متاًثّر از استعفای رضاشاه، جنگ جهانی دوم و اشغال ایران و به رغم دوری روشنفکران و نخبگان فرهنگی از رژیم و همکاری نکردن با سازمان ها و نهادهای خیریه رفاهی - بهداشتی، بسیاری از زنان با شور و اشتیاق به فعالیت خود در این حوزه ادامه دادند. این مقاله بر آن است به سوًالات زیر پاسخ دهد:
1-حضور زنان در مؤسسات خیریه رفاهی – بهداشتی، از مشروطه تا پایان حکومت پهلوی دوم چه فراز و نشیب هایی داشته است؟
2-عوامل تشویقی یا موانع بر سر راه زنان فعّال در این حوزه چه بوده و میزان کارآمدی زنان در عرصه فعالیت های خیریه رفاهی – بهداشتی تا چه میزان قابل ارزیابی است؟
روش پژوهش مورداستفاده نیز منابع کتابخانه ای و آرشیوی، با روش تحقیقات کیفی و شیوه توصیفی– تحلیلی است
ساختار حکومت استبدادی و نقش آن در رواج توهم توطئه در عصر پهلوی دوم
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که، ساختار حکومت استبدادی در عصر پهلوی دوم، چگونه موجب شکل گیری و رواج توهم توطئه یا توطئه باوری در جامعه ایران شده بود؟ به طور کلی سخن اساسی مقاله این است که به میزانی که حکومت استبدادی به تئوری توطئه به عنوان ابزار سلطه سیاسی و فرهنگی روانی متوسل می شود، توطئه گری و توطئه بینی نیز فضای اجتماعی را در بر می گیرد. براین اساس، حکومت استبدادی محمدرضاشاه با بهره گیری از تئوری توطئه و توطئه پردازی و با نسبت دادن تمامی مخالفان و نیز مشکلات و ناکامی های داخلی به عوامل و قدرت های خارجی و توطئه های بیگانگان و اعمال سانسور و خفقان به بهانه سوءاستفاده دشمنان، موجب رواج ذهنیت توطئه پنداری در جامعه ایران شده بود، به طوری که در این جامعه ی استبدادزده، روان شناسی اجتماعی مبتنی بر این که هر حادثه ای محصول دسیسه و توطئه بیگانگان و عوامل پشت پرده است، گسترش یافته بود. لازم به ذکر است که در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی بهره برده شده است.
بررسی نقش و جایگاه سینمای ایران در سیر تحولات فرهنگی و سیاسی منتهی به انقلاب اسلامی ایران در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت پهلوی سعی داشت ساختار سینما را در جهت خواست ها ی خود، مصادره به مطلوب کند و به خدمت گیرد، البته تا اندازه زیادی نیز موفق شد. از این رو در این پژوهش تلاش شده است بر اساس نظریه نقش اجتماعی رسانه های جمعی و تأثیر آن ها بر دگرگونی ارزش های جوامع، سینمای ایران در تحولات سیاسی و فرهنگی دوران منتهی به انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. در همین راستا، فرضیه تحقیق نیز بر این امر استوار است که سینما، به عنوان رسانه ای حکومتی، متولی سیاست گذاری های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی است و تصاویری کاریکاتورگونه و ناقص از تحولات و شرایط ایران ارائه می داد که سرانجام نیز عواملی مانند شیوع ابتذال در بدنه سینمای فارسی و حمایت این رسانه از حکومت، موجب شد تا در دوران انقلاب، سینما به عنوان یکی از عناصر اصلی ساختار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پهلوی، باعث سرخوردگی مردم از سیاست های فرهنگی حکومت شود و در جریان اعتراضات و مخالفت های مردمی بر علیه ابزار تبلیغی حاکمیت پهلوی و شکل گیری انقلاب، جایگاهی ویژه بیابد."
تأملی جامعه شناسانه بر احزاب دولتی در عصر پهلوی دوم؛ مطالعه موردی احزاب مردم و ملیّون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۲
181-200
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از ادبیات موجود در باب احزاب دولتی، ناظر به عملکرد، کارایی و در نهایت، فرجام احزاب (مردم، ملیون) است. در حالی که مسئله اصلی این مقاله، انگیزه و نیت مؤسس احزاب نام برده است. پرسش تحقیق این است که «چرا دولت های اقتدارگرا، اقدام به تأسیس حزب می کنند»؟ یافته های مقاله با اتکا به امتزاج چارچوب های مفهومی گِدز و ماگالونی در باب احزاب دولت ساخته در اتصال به دو مورد مطالعاتی حزب مردم و ملیّون، حکایت از آن دارد که احزاب به مثابه ابزارهایی برای بقای رئیس دولت (دیکتاتور) عمل می کنند. بدین معنا که احزاب، زمان سقوط دیکتاتور را به آینده دور موکول و یا به استمرار حضور او در حکومت کمک می نمایند. بر این اساس، استنتاج می شود که محمدرضا پهلوی با اتکا به دو کارویژه مرسوم احزاب، یعنی کارویژه های «کنترل» و «رضایت بخشی» و به طور تفصیلی تر، به مدد اقداماتی همچون بازتعریف نقش پادشاه، موازنه رقبای سیاسی، کادرسازی و درنهایت، همسان ساختن احزاب و گروه های سیاسی مخالف، به استمرار حضور خود در قدرت کمک شایانی کرده است."
دولت رانتی و چالش های دولت سازی در عصر پهلوی دوم (1357-1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع و درآمدهای ملی همواره یکی از مهم ترین و حیاتی ترین ابزارها برای تکوین دولت مدرن و پیشبرد فرایند دولت سازی در هر کشوری به شمار می آید. با این حال، میزان و نحوه بهره برداری از این منابع توسط نخبگان و سیاست گذاران می تواند پیامدهای مثبت و یا منفی برای توسعه ملی در پی داشته باشد. در دوره پهلوی دوم، درآمدهای سرشار نفتی جایگاه مهمی در سیاست و اقتصاد ایران پیدا کرد و بخش عمده ای از بودجه و هزینه های دولت را به خود اختصاص داد. با این توصیف، پرسش اساسی پژوهش پیش رو این است که رانتی شدن دولت و اتکای آن به درآمدهای نفتی چه تأثیری بر فرآیند دولت سازی (ماهیت، ساختار، عملکرد و قابلیت های دولت مدرن) در آن دوران بر جای گذاشت؟ فرضیه اصلی پژوهش این است که وابسته شدن دولت به درآمدهای نفتی و شیوه به کارگیری این درآمدها در فرآیند سیاست گذاری های توسعه، فرآیند دولت سازی در این دوره را با چالش هایی اساسی در زمینه امنیت، نهادسازی، استقلال ملی و ... روب رو ساخت. پرداختن به این مسئله تاریخی از آن روی حائز اهمیت است که پس از گذشت بیش از نیم قرن از وابستگی برنامه های توسعه به درآمدهای نفتی، دولت در ایران هم چنان درگیر تبعات زیان بار این تصمیم (در عرصه داخلی و بین المللی) بوده و نتوانسته است خود را از کمند این چالش ها برهاند. برای تبیین این موضوع، ترکیبی از نظریات دولت سازی و نظریة دولت رانتی در این پژوهش به کار گرفته شده است.
تحلیلی تاریخی از زمینه های پیدایش برنامه ریزی توسعه ای و شکل گیری سازمان برنامه در ایران (دوره پهلوی 1304 – 1327 ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی به منظور توسعه در ابتدای قرن بیستم و به دنبال تحولات بین المللیِ میان دو جنگ جهانی و پس ازآن از سوی غالب کشورهای توسعه نیافته پیگیری شد. در ایران پیدایش اندیشه برنامه ریزی و تجربه تلاش در عملی ساختن آن در مقطعی کوتاه، پیش از گرایش گسترده در سطح بین المللی، طی حکومت رضاشاه به منصه ظهور رسید. به دنبال تحولات بین المللی و داخلیِ پس از جنگ جهانی دوم بازآفرینی اندیشه برنامه ریزی در میان جامعه و دستگاه حاکمه ایران شکل گرفت و گرایش به آن پیگیری شد. تلاش در تدوین نخستین برنامه و استقرار نظام برنامه ریزی در این زمان چهار سال به طول انجامید. طی این دوره استفاده از دانش تخصصی شرکت های مشاوره ای آمریکا به توصیه بانک بین المللی ترمیم و توسعه موجب شده تا استقرار نظام برنامه ریزی در ایران در راستای منافع نظام سرمایه داری ارزیابی گردد. پژوهش حاضر مسئله ی چگونگی پیدایش نظام برنامه ریزی در ایران را با سؤال استقرار نظام برنامه ریزی در ایران حاصل اندیشه و نیاز داخلی بوده یا برنامه ه ای تحمیلی در راستای منافع نظام سرمایه داری مورد بررسی قرار داده و این فرضیه که: هرچند اندیشه برنامه ریزی در ایران سابقه ای طولانی دارد، اما هدایت و استقرار آن پس جنگ جهانی دوم متأثر از شرایط بین الملل از سوی ایالات متحده، در راستای اهداف و مطامع نظام سرمایه داری صورت گرفت، را تحلیل و ارزیابی می کند. این پژوهش به روش تاریخی و با تکیه بر اسناد و منابع نو، منشأ و سرچشمه ایرانی نظام برنامه ریزی را اثبات می نماید.
بررسی تطبیقی مشارکت سیاسی در دو دوره پهلوی دوم و جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی به عنوان یکی از ابعاد مهم فرهنگ سیاسی مورد توجه جامعه شناسان سیاسی بوده است. طبعاً این مفهوم در کشورهای مختلف به گونه های مختلفی درک شده است. اما آن چه که به عنوان فصل مشترک همه این برداشت ها، مشارکت سیاسی در انتخابات و نیز کیفیت و نحوه برگزاری آن در این کشورها بوده است. کشور ایران نیز با این پدیده پس از انقلاب مشروطه درگیر بوده است و توسعه سیاسی کشور نیز همیشه تابعی از کیفیت و میزان برگزاری انتخابات بوده است. در دوران حاکمیت پهلوی دوم دوره های متعدد برگزاری انتخابات و مشارکت سیاسی داشته ایم. با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر در حاکمیت سیاسی به نظر می رسد میزان مشارکت سیاسی افزایش پیدا کرده است. نوشتار در پی پاسخ به این سؤال اساسی است که «نحوه و میزان مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی نسبت به دوره پهلوی دوم چه تغییر و تحولی داشته است؟». فرض بر این است که در زمینه مشارکت سیاسی ، دوره جمهوری اسلامی با توجه به ماهیت، ساختار و عملکرد سه دهه نسبت به دوره پهلوی دوم رشد و تحول جدی داشته ایم به طوری که از آن می توان به عنوان گذر از «فرهنگ سیاسی تبعی» به «فرهنگ سیاسی مشارکتی» یاد کرد. استفاده از الگوی نظری فرهنگ سیاسی آلموند و همکارانش و نیز روش تطبیق تاریخی جهت تحلیل مشارکت سیاسی در دو مقطع زمانی اصلی ترین رویکرد پژوهشی در این مقاله است.
تحلیل چالش تفکیک قوا در دور ﮤ پهلوی دوم؛ نمونه پژوهی: تفسیر اصل 82 متمم قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر اصل 82 متمّم قانون اساسی از مصوبات چالش برانگیز دورﮤ رضاشاه بود که با زیر پا گذاشتن اصل تفکیک قوا، اختیار تغییر قضات را به دولت تفویض کرد. پس از استعفای رضاشاه، مصوﺑﮥ مذکور دستخوش چالش های حقوقی و سیاسی گوناگونی شد. هدف این پژوهش تحلیل فرازونشیب هایی است که تفسیر مذکور طی کرد؛ بنابراین پژوهش درصدد است با رویکرد توصیفی تحلیلی و به روش اسنادی و کتابخانه ای، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه عواملی بروز چالش در اجرای تفسیر اصل 82 متمّم قانون اساسی را موجب شد. چنین فرض می شود که ساختار قدرت سیاسی پس از جنگ جهانی دوم و تمایل به تمرکز قدرت در نهاد پادشاهی، در تعیین سرنوشت تفسیر این اصل از قانون اساسی عامل مؤثری بود. نتایج پژوهش نشان می دهد پیش از لغو تفسیر اصل مزبور، اجرای تمهیدات و اصلاحات پیچیده و دشواری ضرورت داشت و بدون انجام آنها، الغای تفسیر مذکور نتایج منفی به دنبال می آورد. از طرف دیگر، در فضای بی ثبات اوایل دورﮤ پهلوی دوم در عمل، انجام اصلاحات ضروری امکان پذیر نبود؛ بنابراین لغو آن سال ها به تأخیر افتاد. در سال 1331ش/1952م این تفسیر به طور کامل لغو شد؛ ولی در سال های 1333و1335ش/1955و1956م، بنابر علت های سیاسی، دو قانون دیگر وضع شد که قانون نخست این تفسیر را تعدیل می کرد و قانون دوم آن را به طور غیرمستقیم احیا می کرد.
ازدواج زودرسِ دختران در مناطق شهری ایران طی دهه های چهل و پنجاه شمسی(مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به یکی از مقولات اجتماعی فرهنگی تاریخ معاصر ایران یعنی نرخ پیشرسی ازدواج برای دختران در شهر تهران طی دو دهه آخر حکومت پهلوی می پردازد. به عبارتی دقیق تر، با تأکید بر پروژه مدرنیزاسیون حکومت پهلوی دوّم طی دهه های چهل و پنجاه شمسی، اثرات این پروژه نوسازی بر تهران را با تمرکز بر سه شاخص میزان شهرنشینی، جایگاه اجتماعی زنان، و میزان سواد و آموزش در جامعه، در معرض بررسی قرار می دهد، و سپس در چارچوب تئوری مدرنیزاسیون، رابطه این مولفه های تحوّل کلان در پایتخت ایران را با یکی از پدیده های اجتماعی یعنی نرخ ازدواج زودرس در بین دختران تهرانی، طی مقطع زمانی موردنظر، واکاوی می کند. روش پژوهش در این مقاله، روش تحلیل ثانویه بر اساس داده های عمدتاً کمّی و بعضاً کیفی است و شیوه گردآوری اطّلاعات نیز به صورت مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بوده که از طریق فیش برداری و جمع آوری داده های خامِ کیفی و کمّی انجام شد. یافته ها بیانگر آن است که با افزایش تکاپوهای حکومت پهلوی برای نوسازی و تحوّل در جامعه ایران طی دو دهه آخر حکومت مذکور، و هنگامی که شهرنشینی، موقعیّت اجتماعی زنان، و سطح سواد و آموزش در جامعه شهری ایران روند صعودی را طی می کرد، در طرف مقابل، نرخ پیشرسی ازدواج دختران با جریان نزولی و رو به کاهش توأم شد.
بررسی اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایل بیرانوند در دوره پهلوی دوم
حوزه های تخصصی:
ایل بیرانوند بعد از شکست در برابر حکومت مرکزی از سال 1312 ه.ش تا سقوط رضاشاه دوره ای از آرامش را سپری کرد. در عصر پهلوی دوم با اینکه مسائلی مانند بازگشت تبعیدی های ایل و مسائل مالکیت زمین در سیلاخور می رفت که با دیگر ایل را به اغتشاش وا دارد اما با اقدامات حاکمان نظامی فعالیت نایب الایاله های ایل بیرانوند اصلاحات در میان ایل شروع شد. در عصر پهلوی دوم نیز اکثر سران و افراد ایل تابع حکومت مرکزی بودند تنها تحرکات مرتضی خان اعظمی در دهه 30 و پسرش هوشنگ اعظمی در دهه 50 شمسی تحرکات همه گیری نبوده و بعد از آن شورشی در میان ایل به وقوع نپیوست. با انجام اصلاحات ارتش در لرستان، ایل بیرانوند همچون بسیاری از ایلات لرستان و دیگر مناطق عشایری کشور تا حدود زیادی تحت تأثیر قرار گرفته و از حالت عشایری و ناآرامی به سمت یکجانشینی و زندگی مدنی تحت سوق پیدا کردند. این تحقیق به روش کتابخانه ای و استفاده از تاریخ روایی و شفاهی و به روش توصیفی_تحلیلی در پی بررسی تاریخچه ایل بیرانوند در عهد پهلوی می باشد. تاکنون تحقیق یا پژوهشی که وقایع سیاسی و اجتماعی ایل بیرانوند در دوره پهلوی دوم را مورد بررسی قرار دهد کار نشده است و تنها بعضی مطالب پراکنده در بعضی آثار تاریخ محلی لرستان یا خاطرات معمرین آمده است.
مطالعه نقوش اسلیمی و ختایی در طراحی تمبرهای سیاسی دوره پهلوی دوم
حوزه های تخصصی:
زبان تصویر به عنوان یکی از مؤثرترین وسایل ارتباطی قادر به نشر دانش و فرهنگ بوده است، تمبر نیز به عنوان وسیله ایی که تصویر را منتقل می کند. نمود وسیعی از انتقال دانش و فرهنگ های متفاوت به شمار می رود. هدف این مقاله مطالعه نقوش اسلیمی و ختایی در طراحی تمبرهای سیاسی دوره پهلوی دوم می باشد. برای دستیابی به این امر، ابتدا تمبرهایی با مضمون سیاسی شامل نقوش اسلیمی و ختایی، مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است و در پی یافتن وجود نقوش اسلیمی و ختایی و کاربرد این نقوش در تمبرهای این دوره هستیم. در بررسی به این مورد دست یافتیم که نقوش اسلیمی و ختایی علاوه بر بار نمادین، بخشی از عناصر تزیینی محسوب می شود تا افراد با فرهنگ و هویت ایرانی آشنا شوند و با کمک گرفتن کیفیت زیباشناختی، استعداد و قابلیت عناصر نقوش اسلیمی و ختایی به طراحی تمبر بپردازند.
شوروی هراسی و نقش آن در فرآیند سیاست خارجی پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره تبیین ابعاد سیاست خارجی حکومت های گذشته ایران چراغ راهی برای تعیین سیاست گذاری و عرصه تصمیم گیری برای آینده است. در تحلیل سیاست خارجی رژیم پهلوی دوم، این نکته توسط نویسندگان شناسایی و تحلیل شده که ایران یک هراس همیشگی نسبت به شوروی داشته و این هراس در سیاست گذاری ها و راهبردهای روابط خارجی پهلوی نقش مهمی ایفا نموده است. این مقاله تلاش می کند عوامل و منابع ایجاد هراس از شوروی در حکومت پهلوی دوم را تبیین و نقش آن را در تصمیم گیری سیاست خارجی تحلیل کند. رویکرد محققان در این مقاله توصیفی تبیینی بوده و در همین راستا با ترکیب دو نظریه روان شناسی سیاسی ماروین زونیس و نظریه پیوستگی جیمز روزنا ، الگوی نظری جدیدی را طراحی نموده اند که مبنای تحلیل قرار گرفته است. نویسندگان با تبیین منابع فرد، نقش، ساختار حکومت، ساختار اجتماعی، عوامل فراملی یا نظام بین الملل، ابعاد شوروی هراسی را تبیین؛ و اثرگذاری آن در فرآیند تصمیم گیری سیاست خارجی پهلوی دوم را نشان داده اند.
نقش طنز مطبوعاتی در آگاهی جامعه و نقد عملکرد نهادهای قدرت (مطالعه موردی: انتخابات مجالس شورای ملی در دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر موضوعی مرتبط با کارکرد مفهومی طنز در نقد گفتمان های سیاسی حاکم است؛ که با استفاده از روش تحلیل گفتمان، آثار مهم طنز در مقطع زمانی عنوان شده و در موضوع انتخابات مجالس شورای ملی مورد تتبع و جستجو قرارگرفته است. برای تحلیل متون طنز انتخابی با بهره گیری از روش تبیینی نورمن فرکلاف نشان داده ایم در دوره پهلوی دوم چگونه مطبوعات طنز موضوعات سیاسی روز را به باد انتقاد گرفته و محتوای گفتمانی خویش را تولید و هویت یابی کرده اند. با توجه به فضای سیاسی و گفتمان های انتقادی آن دوران، طنزهای مندرج در مطبوعات عمدتاً دارای دلالت های سیاسی بودند و در اکثریت موارد، سایر حوزه های مفهومی طنز منتشر شده نیز به ویژه در قالب اشعار با اغراض سیاسی و در جهت تامین مقاصد گفتمانی منتشر شده اند. فضای خاص سیاسی و نوع مناسبات و فرهنگ عمومی حاکم در دوره محمدرضا شاه پهلوی، سایه خود را بر آثار ادبی این دوران گستراند، به گونه ای که بعد از حوادث مهم و قابل تأمل کودتای 28 مرداد، با اعمال نظارت بیشتر بر فعالیت های مطبوعاتی، طنز به عنوان ابزاری برای بیان حقایق و آگاهی مردم مورداستفاده منتقدان قرار گرفت؛ در این میان موضوع نقد انتخابات یکی از سوژه هایی بود که هرازچندگاهی عناصر هویتی گفتمان حاکم را در معرض نقد قرار می داد.
تأثیر سیاست های اقتصادی در تقابل بازاریان با حکومت در عصر پهلوی دوم (1320-1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: توضیح سیاست های اقتصادی دولت در تقابل بازاریان با حکومت پهلوی دوم است؛ در پاسخ به این پرسش که سیاست ها و عملکرد اقتصادی دولت چه تأثیری بر نارضایتی و تقابل بازاریان با حکومت پهلوی دوم داشته است؟روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی-تبیینی و با تکیه بر اسناد و منابع اصلی انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست های تبعیض آمیز دولت علیه بازاریان، مداخله نهادهای دولتی در امور بازار، افزایش روزافزون نقش دولت در اقتصاد، بحران های اقتصادی و تحت فشار قرارگرفتن بازاریان ازسوی دولت، و هم چنین تلاش دولت درجهت مدرنیزه کردن اقتصاد و اجرای برنامه توسعه صنعتی شتابان در کشور و پیامدهای ناشی از آن، به طور روزافزون عرصه را بر بازاریان تنگ کرد و با تهدید کسب وکار بازاریان، نارضایتی و واکنش آن ها را علیه حکومت پهلوی دوم برانگیخت.