مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
قرآن، کتاب هدایتی است که به دلیل جاودانگی، محدوده خطابش منحصر به مردمان عصر نزول نیست. احادیث معصومان علیه السلام با جایگاهی که در تفسیر قرآن دارند، اصطیاد پیام های ماندگار این کتاب را هموار می سازند. این مهم در تفسیر فرازهایی همانند «وَ أتُوا البُیُوتَ مِن أَبوابِها» که مستقل از بستر تاریخی زمانه نزول، بر معنای دیگری هم دلالت دارند، بروز نموده و زمینه توجه بسیاری از مفسران نسبت به قاعده «حجیت مفاد فرازهای مستقل قرآن» را تدارک دیده است. باور به مَثَل بودن این فراز و گرایش تفسیری برخی مفسران از دیگر عواملی است که زمینه ساز نگاه استقلالی به این جمله است. نوشتار حاضر با تحلیل دیدگاه های گوناگون، ضمن اثبات معناداری فراز مذکور در خارج از سیاق آیه 189 بقره، نشان می دهد تفسیر روایات بر پایه استقلال مفاد آن، قاعده ای تفسیری و عملاً آموزشی برای مفسران است.
سکنا یا اُنس گرفتن مردان به زنان در قرآن و حدیث با رویکرد ریشه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکنا یا انس گرفتن مردان به زنان در قرآن کریم و احادیث بارها گوشزد شده است، ولی فهم این آموزه، نه تنها امروز که در سده های متقدم نیز با ابهاماتی نزد مفسران و شارحان حدیث روبه رو بوده است. امروز هم برای مخاطبان حاضر این پرسش در میان است که در این نصوص سخن از چه نوع نسبتی میان مردان با زنان است و محتوای این نصوص تا چه اندازه به استوارسازی مبانی خانواده و تا چه اندازه به لذت جویی مردان مربوط می شود و چرا گرانیگاه این نسبت زنان است. در مقاله حاضر کوشش شده است تا با ریشه شناسی و استفاده از روش های زبان شناسی تاریخی به تحلیل آیات و احادیث مربوط پرداخته شود و در موارد نیاز از مطالعات تطبیقی متون ادیان نیز استفاده شده است. به عنوان دستاورد پژوهش می توان گفت آموزه قرآنی سکنا، کاملاً ناظر به استوارسازی مبانی خانواده است و آموزه انس در احادیث، یا برآمده از آن است که ماده قرآنی «س ک ن» به ماده «ا ن س» نقل به معنا شده و تحولات اجتماعی به موازات تحولات زبانی مسیر این آموزه را تغییر داده است؛ یا به موازات آموزه قرآنی سکنا، نسبت انس میان مرد و زن به عنوان یک آموزه دیرین در ادیان ابراهیمی و نه تفسیر سکنا، در روایات اسلامی مطرح گشته است.
تحلیل لغوی- تفسیری گستره معنایی واژگان مربوط به معاد در قرآن کریم (مطالعه موردی واژگان با بارمعنایی بازگشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه گزاره های مربوط به معاد، واژگان بسیاری (28مورد) در قرآن وجود دارد که از این میان، تنها 17 مورد در این باب استعمال می شود. این مقاله، بار معنایی هر یک از این واژگان و نقاط مشترک و تفاوت های معنایی آنها را از نظر فرهنگ های معتبر عربی و دیدگاه مفسران مطرح مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که هر یک از این واژگان با واژگان دیگری از این حوزه اشتراک معنایی دارند و بواسطه همین موضوع جزء نظایر قرآنی قرار می گیرند در حالی که در کتب وجوه و نظایر اشاره ای به این لغات نشده است؛ همچنین برخی واژگان متحمل معنای خاصی هستند که با توجه به سیاق آیه نمی توان نظایرش را جایگزین واژه مزبور نمود. نتیجه مهم دیگر تعلق غالب واژگان حوزه معاد به سور مکی است که مرتبط با محتوای سور مکی می باشد.نتیجه مهم دیگر تعلق غالب واژگان حوزه معاد به سور مکی است که مرتبط با محتوای سور مکی می باشد.نتیجه مهم دیگر تعلق غالب واژگان حوزه معاد به سور مکی است که مرتبط با محتوای سور مکی می باشد.
بررسی تطبیقی وجوه معناشناختی و وجودشناختی مفهوم «بطن» و «تأویل» با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مفاهیمی که در ارتباط با تفسیر و بعضا مرادف با آن استعمال شده است، واژه تأویل است. درباره تأویل دیدگاه های متعددی وجود دارد که «ترادف با تفسیر»، «صرف از معنی ظاهر به معنی خلاف ظاهر» و نهایتا «دلالت بر باطن» مهم ترین این دیدگاه ها است. با وجود این که دیدگاه دلالت بر باطن، از شهرت کمتری برخوردار است، ادله متعددی آن را تأیید می کند که از جمله مهمترین این ادله، دلالت آیات قرآنی و احادیث دال بر این معنی است. با این وجود ابهام مفهوم «باطن» کمتر از ابهام مفهوم «تأویل» نیست و همین مطلب، ماجرای «تأویل» را پیچیده تر می سازد. برخی بسیار ساده و سطحی از کنار «باطن» و «تأویل» می گذرند و روندی را طی می کنند که به نفی «باطن» و «تأویل» منجر می شود. علامه طباطبایی (ره) به «تأویل» نگاهی وجود شناسانه و به «باطن» نگاهی معناشناسانه دارد که نیازمند تحلیلِ و تبیین است. این مقاله در صدد بررسی تطبیقی دو مفهوم «باطن» و «تأویل» در دو ساحت وجود شناسانه و معناشناسانه است و اثبات می کند می توان به هر دو مقوله بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو مفسر برجسته معاصر بر اساس نگرش وجود شناختی و معرفت شناختی نگریست.
تعمیم حجیت خبر واحد به گزاره های تفسیری و عقیدتی
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
107 - 135
حوزه های تخصصی:
حجیت خبر واحد (متشکل از دو اصطلاح «حجیت» و «خبر واحد»)، از بحث های مبسوط در کتب فقهی، اصولی و تفسیری است. خاستگاه اصطلاح «حجیت»، غالباً به فقه باز می گردد، با این حال، این اصطلاح به ادبیات علم تفسیر قرآن نیز راه یافته است؛ برای نمونه، مسئله حجیت در تفسیر، به صورت مشخص در مواردی چون حجیت خبر واحد و همین طور حجیت اقوال صحابه و تابعین مطرح شده است. حال این سؤال جدّی مطرح است که مفهوم و کارکرد اصطلاح حجیت، در غیر فقه چگونه است؟ به نظر می رسد نه تنها می توان میان کارکرد حجیت در مقام فهم و مقام عمل، تمایز قائل شد، حتی می توان به امتناع کاربرد حجیت در مقام فهم و معرفت قائل شد. نسبت به اصطلاح «خبر واحد» نیز می توان از امکان تفاوت نگرش به آن در فضاهای غیر فقهی سخن گفت. این نگرش غیر فقهی را می توان ضمن تحلیل رابطه ای میان متن و مخاطب (چه در زمان تولید متن و چه در زمان تفسیر آن) پی گیری کرد. به هر حال، زدودن ذهن از نگاه فقهی و تمایز بخشی بین فقه و غیر آن اعمّ از تفسیر و تاریخ و ...، نه از باب تنقیص فقه بلکه به سبب ژرفای دستگاه فقاهتی در طول تاریخ و اثرگذاری ناخواسته آن بر سایر علوم اسلامی است.
قواعد در تفسیر سوره عبس بر اساس تفسیر المیزان
حوزه های تخصصی:
قواعد تفسیر، دستور العمل هایی کلی برای تفسیر قرآن مبتنی بر مبانی عقلی، نقلی و عقلایی است که با وجود آن ها تفسیر ضابطه مند می شود و با رعایت آن ها خطا در فهم معنا و مراد آیات کاهش می یابد و مفسر اگر چه ممکن است در متن تفسیر نامی از این قواعد ذکر نکرده باشد؛ لکن با تکیه به این قواعد برای بدست آوردن مراد جدی خداوند کوشش می نماید. علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان با رعایت قواعد و اصول ، تفسیری ماندگار و ارزشمند را برای کسانی که خواهان فهم قران می باشند به یادگار گذاشته اند.شناخت این قواعد برای قرآن پژوهان اندیشه امری ضروری می باشد. در ایننوشتار، قواعد تفسیری به کار رفته در سوره عبس از تفسیر المیزان با استفاده از روش تبیینی-تحلیلی، استخراج شده است؛ مهم ترین قواعد به کار رفته عبارتند از: تبیین مفردات و ساختار ادبی کلمات، توجه به قرائن متصل و منفصل آیات و لزوم علم یا علمی بودن مستندات تفسیر.
دوگان کلام محوری / انسان محوری؛ رویکردی نو در گونه شناسی تفاسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
31-50
حوزه های تخصصی:
گونه شناسی تفاسیر قرآن کریم با توجه به حجم انبوه متون تفسیریِ تولیدگشته در طول تاریخ اسلام، به یکی از مهمترین دغدغه های پژوهشگران قرآنی در سده اخیر تبدیل شده است. طبقه بندی تفاسیر بر اساس «روش ها و گرایش ها»ی تفسیری و نیز «ادوار تاریخی» که از سوی اندیشمندان مسلمان و همچنین مستشرقان پیشنهاد شده، به رغم نقاط مثبتی که دارد، از نقاط ضعفی رنج می برد و در نتیجه نیازمند ارائه گونه شناسی های تکمیلی است. از همین روی این نوشتار تلاش کرده است تا علاوه بر ذکر کاستی ها و نقایصِ طبقه بندی های رایج، طبقه بندیِ جدیدی مبتنی بر دو رویکرد کلانِ «انسان محوری» و «کلام محوری» پیشنهاد دهد. بر این اساس، تفاسیر انسان محور سعی در ارائه برداشت های تفسیری متناسب با نیازها و گفتمان های زمانه ی مخاطبان خویش دارند. این در حالی است که تفاسیر کلام محور به تولید متون تفسیری مبتنی بر میراث تفسیری گذشتگان و با اثرپذیری از سنت فهم قرآن کریم دست می زنند.
مؤلفه ها و شواهد تقریب در تفسیر الکاشف مغنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد « تقریب » و اعتدال گرایی در تفسیر، تلاشی است برای نزدیک کردن پیروان مذاهب اسلامی برپایه ی اصول مشترک و مسلّم اسلامی که هدف نهاییِ آن تحقّق « امّت واحده » و ایجاد اتّحادی معنی دار میان مذاهب است. محمد جواد مغنیه از جمله مفسران شیعی است که در عین حفظ اصول و مبانی اعتقادی خویش در تفسیر الکاشف چنین رویکردی را اتّخاذ کرده و تلاش نموده تا در سراسر تفسیر خود از برجسته سازی موضوعات اختلافی میان مذاهب و نیز از تکیه بر عقایدی که مختص مذهب و گروهی خاص است، بپرهیزد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و از طریق جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای به واکاوی چگونگی رویکرد مغنیه به تقریب در تفسیرش پرداخته و نمود این رویکرد را در مؤلفه هایی نظیر مؤاخات، دوری از تعصّب، حفظ سیاق آیات، پرهیز از تفسیرهای باطنی، رعایت اصل احترام، بیداری در برابر دشمن مشترک و نقل اقوال از منابع اهل سنّت و گاها ترجیح آنها تبیین نموده است. بی شک، با عنایت به اوضاع کنونی کشورهای مسلمان، چنین پژوهشی می تواند گامی در راستای تقویت اتحاد کشورهای مسلمان به معنای راستین کلمه باشد.
نقد و تحلیل دیدگاه ها در آیه «لَتَرْکَبُنَّ طَبَقًا عَنْ طَبَقٍ» و فهم آن بر پایه تئوری چندمعنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
113 - 137
حوزه های تخصصی:
آیه نوزدهم سوره انشقاق که مفسران در تفسیر آن دیدگاه های مختلفی را مطرح کرده و گاهی آن را مجمل خوانده اند، از چندمعنایی برخوردار است. منظور از چندمعنایی در آیه، نه به مفهوم ابهام معنایی است که بدون قصد گوینده در کلام رخ می دهد، بلکه حاکی از قدرت و حکمت خداوند در گزینش واژه ها و ترکیب هایی است که همزمان بیانگر چند معنا بوده و همه معانی، مقصود او نیز باشد. تحقیق حاضر که با روش انتقادی تحلیلی نگاشته شده، ابتدا دیدگاه مفسران را تبیین نموده و پس از بررسی اجمالی دیدگاه ها به بررسی فرضیه چندمعنایی در آیه می پردازد. زمینه ها و عوامل مٶثر بر رخداد این مسئله در آیه مورد بحث عبارت اند از: چندمعنایی تکواژ و واژگان آیه، تعدد قرائات، ساختار نحوی جمله و بافت زبانی سوره یا سیاق کلام. وجوه معانی که می توان برای آیه برشمرد، عبارت اند از: 1 تبعیت از پیشینیان و رخداد سنن الهی در میان مخاطبان قرآن، 2 تبدیل نسل ها، 3 ورود به صحرای محشر، 4 ورود به دوزخ در بین امم پیشین، 5 صعود انسان ها به آسمان، 6 معراج حضرت محمد(ص). با توجه به عدم تعارض میان معانی مذکور با یکدیگر، با کلیت متن و معارف مسلم دینی می توان همه آن ها را به عنوان معانی متعدد آیه و مراد احتمالی خداوند متعال پذیرفت.
مؤلفه ها و شواهد اخلاق تقریب گرایانه در تفسیر مجمع البیان طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
151-172
حوزه های تخصصی:
«اخلاق تقریب گرایانه» در تفسیر، تلاشی است برای نزدیک کردن پیروان مذاهب اسلامی برپایه ی اصول مشترک که هدف نهاییِ آن، ایجاد اتّحادی معنی دار میان مذاهب است. طبرسی در تفسیر مجمع البیان چنین رویکردی را اتّخاذ کرده و از جمله مفسران شیعی است که در عین حفظ اصول، تلاش نموده تا در سراسر تفسیر خود، از برجسته سازی موضوعاتی که محل اختلاف میان مذاهب بوده است، بپرهیزد. در رویکرد طبرسی، مؤلفه هایی نظیر مؤاخات، دوری از تعصّب، حفظ سیاق آیات و پرهیز از تفسیرهای باطنی، رعایت اصل احترام در ذکر اقوال فقهای اهل سنّت و رعایت اعتدال را در موضوعات صرفاً کلامی می توان معیار قرار داد تا اخلاق تقریب گرایانه او را برجسته ساخت. پژوهش حاضر بر آن است تا این مؤلفه های بنیادین و نیز شواهد اخلاق تقریب گرایانه را در مجمع البیان بررسی کند. بی شک، با عنایت به اوضاع کنونی کشورهای مسلمان، چنین پژوهشی می تواند گامی در راستای تقویت اتحاد کشورهای مسلمان باشد.
خاستگاه و سیر تطور جریان ظاهرگرایی اهل سنت در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۲۷۸
87-98
حوزه های تخصصی:
جریان ظاهرگرایی از کهن ترین جریان های فکری در جهان اسلام، به ویژه اهل سنت است که تاکنون ابعاد و زوایای آن کمتر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بررسی خاستگاه و سیر تطور ظاهرگرایی در فهم قرآن در میان اهل سنت، موضوع این پژوهش است. در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی، خاستگاه پدیده ظاهرگرایی و سیر تاریخی آن در بین اهل سنت بررسی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ظاهرگرایی در اهل سنت، به مثابه یک جریان تأثیرگذار در فهم قرآن و برداشت از کتاب الهی، به دوران پس از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و عصر صحابه بازمی گردد که در طی قرون مختلف، در قالب مکاتب گوناگونی مانند اهل اثر، اهل حدیث حنابله، سلفیه و وهابیت، تا عصر حاضر استمرار داشته است. طرف داران این جریان در رویکرد خود، بحث در اطراف برخی از حقایق دینی و عبور از ظواهر کتاب و سنت را بدعت می دانند. آنها با نادیده گرفتن عقل، نگاهی افراطی به نقل دارند و معتقدند اعتبار و میزان عقل به کتاب و سنت است و با وجود قرآن به استدلال های اهل کلام و روش متکلمان نیازی نیست. این رویکرد مبتنی بر اصالت ظاهر کتاب و سنت و کفایت نقل، بر تمام اصول و اندیشه های جریان ظاهرگرا حاکم است.
تبیین مبانی تفسیر روان شناختی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به ویژگی های روانی انسان ها در تعامل خداوند با بندگان از جمله در تشریع احکام، در آیات مختلف قرآن کریم مشاهده می شود. علاوه بر وجود مفاهیم و کلیدواژه های روان شناختی در برخی آیات قرآن کریم، آیاتی نیز به طور غیرمستقیم دارای اشارات نهفته روان شناختی هستند که لازم است مفسران با نگاهی دقیق و تخصصی به تبیین آنها پرداخته و در نهایت آموزه های روانشناسی قرآن را استخراج نمایند. تفسیر روان شناختی یکی از گرایش های تفسیری است که مفسر با رویکرد روان شناختی به مجموع آیات قرآن نگریسته و با استفاده از منابع تفسیری و با هدف عرضه یافته های گذشته دانش روانشناسی، تولید یافته های جدید روانشناسی از آیات و نظام سازی بر اساس آنها، به تفسیر اشارات روان شناختی قرآن کریم می پردازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مبانی تفسیر روان شناختی قرآن کریم انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصولی مانند: «وجود آیات روان شناختی در قرآن کریم»، «جواز و حجیت تفاسیر روان شناختی»، «نظریات مسلم روان شناختی، قرائنی مقبول در تفاسیر روان شناختی»، «تقدم نظریات مسلّم روانشناسی بر ظاهر آیات»، «توجه به حالات روانی انسان ها در کلام الهی»، «چند بُعدی بودن معارف قرآن» و «واقع نما بودن نظریات قرآنی» را می توان به عنوان مبانی تفسیر روان شناختی بیان نمود.
تأمّلات تاریخی و متن شناختی در رساله نیروزیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیروزیّه رساله ای است منسوب به ابن سینا که موضوع آن تفسیر قرآن کریم است. ابن سینا در این رساله براساس اصول فلسفی خود و نیز حساب جمل، تلاش کرده است تا حروف مقطّعه قرآن را تفسیر کند. با توجه به اینکه عدم ذکر این رساله در برخی کتب تراجم قدیمی موجب بروز تردید در انتساب این رساله شده است، تحقیق در بررسی انتساب این رساله به ابن سینا و سپس بررسی تاریخ احتمالی تألیف آن ازجمله ابعاد پژوهشی مهم در مورد این رساله است. ابن سینا در ابتدای این رساله طی مقدّمه ای بیان می کند که آن را به رسم هدیه نوروزی به شخصی با لقب الشیخ الأمیر هدیه کرده است. مهدی إلیه این رساله، به طورقطع روشن نیست، اما براساس شواهد تاریخی و شواهد موجود در متن، می توان اشخاصی از معاصران و نزدیکان ابن سینا را به عنوان مهدی إلیه احتمالی بررسی کرد. در میان این اشخاص، احتمال مهدی إلیه بودن أبوعبدالله برقی از دیگران قوی تر است. بر این اساس، ابن سینا این رساله را تقریباً در حدود سال های 387 392ه ، یعنی زمان اقامتش در بخارا تألیف کرده است؛ بررسی های متن شناختی نیز نشان می دهد که محتوای رساله با سایر آثار ابن سینا هماهنگ است و اصطلاحات کلیدی رساله همچون اصطلاح خاص او برای خداوند و نیز اصطلاحات خاص او برای بیان مراتب خلقت و تقریر نظریه صدور، انتساب رساله نیروزیّه را به ابن سینا تأیید می کند.
علامه سید جعفر مرتضی عاملی مرزبانی حساس و ژرف اندیش
منبع:
آینه پژوهش سال سی ام آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۱۷۹)
121 - 125
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، با هدف معرفی شخصیت و آثار علمی جعفر مرتضی عاملی، با تقسیم بندی آثار ایشان به کتاب هایی در تبیین سنت و سیره صحیح معصومان، آثاری در دفاع از شخصیت های شیعه، کتبی در رد مسائل تاریخی، تفسیر سوره هایی از قرآن و آثاری در مسائل اجتماعی، به ذکر نام کتاب های ایشان در هر دسته، اقدام نموده است.
نقد نگاشت ترجمه های قرآن (1)، ترجمه ای متفاوت از قرآن، برآمده از اصولی متفاوت
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ مرداد و شهریور ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۸۳)
229 - 252
حوزه های تخصصی:
علامه مصطفوی مؤلف کتاب تفسیر روشن، در کتاب خود بعد از عنوان یک یا چند آیه از قرآن، به شرح لغات پرداخته و پس از آن، ترجمه آیات را ذیل عنوان ترجمه می آورد. نویسنده در نوشتار حاضر، ترجمه مذکور را در بوته نقد و بررسی قرار داده است. به زعم وی، ترجمه مؤلف درعین حال که در بسیاری از آیات، مقصود و منظور متکلم را تفهیم نمی کند؛ چه بسا در آن، تحریف معنایی دیده می شود. همچنین، پیچیده، ناخوانا و دارای لغزش و خطاست. نگارنده برای تأیید انتقادات وارده خود، نخست، از علت کاستی های کتاب سخن به میان می آورد. وی اشکالات را برخاسته از ضعف نگارش فارسی مؤلف و اصول مورد پذیرش وی درباره لغات قرآن و معانی آنها از کتاب التحقیق فی کلمات القرآن می داند. در ادامه، با بیان شاهد مثال هایی از متن کتاب، خطاهای رخ داده در ترجمه را پیش چشم مخاطبان قرار می دهد.
نقدنگاشت ترجمه های قرآنی (2)، ترجمه ای متفاوت از قرآن، برآمده از اصولی متفاوت (بخش دوم)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۸۴)
221 - 237
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو، بخش دوم مقاله ای است که قسمت نخست آن در شماره 183 (مرداد و شهریور 1399) آینه پژوهش به چاپ رسیده است و در آن نویسنده به نقد ترجمه مصطفوی از قرآن در کتاب تفسیر روشن، اهتمام ورزیده است. نگارنده در این بخش از مقاله، ابتدا منشأ خطاهای ترجمه را بررسی می کند و سپس با ذکر نمونه هایی از خطاهای برخاسته از توجه نداشتن مترجم به ادبیات زبان عرب و ابتنای ترجمه بر اصول و مبانی و تحقیقات لغوی اش در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن، به نقد و واکاوی این موارد اقدام می نماید.
نقد نگاشت ترجمه های قرآنی (3)، ترجمه ای متفاوت از قرآن، برآمده از اصولی متفاوت (بخش سوم)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ آذر و دی ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۱۸۵)
205 - 223
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو، بخش سوم مقاله ای است که قسمت نخست آن در شماره 185 (آذر و دی 1399) آینه پژوهش به چاپ رسیده است و در آن نویسنده به نقد ترجمه مصطفوی از قرآن در کتاب تفسیر روشن، اهتمام ورزیده است. نگارنده در این بخش از مقاله، ابتدا منشأ خطاهای ترجمه را بررسی می کند و سپس با ذکر نمونه هایی از خطاهای برخاسته از توجه نداشتن مترجم به ادبیات زبان عرب و ابتنای ترجمه بر اصول و مبانی و تحقیقات لغوی اش در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن، به نقد و واکاوی این موارد اقدام می نماید.
روش شناسی تفسیر آیت الله نجفی با مروری بر زندگی و آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۹)
136 - 165
مرحوم آیتالله حاج شیخ علی آقا نجفی کاشانی، از نوادر علمایی است که در پنجاه سال اخیر در کاشان، مجدانه به تفسیر قرآن روی آورد و کل قرآن را دوبار طی سی سال برای مر دم کاشان تفسیر کرد. او تحصیلات سطح و خارج را در حوزه نجف گذراند و در دو حوزه نجف و قم به تدریس پرداخت. وی علاوه بر تدریس تفسیر برای عموم مردم، به نوشتن تفسیر مبادرت کرد. از مجموعه آثار تفسیری وی، به عنوان میراث مکتوب منطقه کاشان، روش شناسی این مفسر را میتوان جستوجو کرد. در این پژوهش، ابتدا به موضوع زندگی و معرفی آثارعلمی معظم له و در نهایت، به روش شناسی تفسیر او پرداخته شده است.
ترس از حفره در قرآن کریم؛ رویکردی انسان شناختی به امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«امنیت» به معنای احساس آرامش و آسودگی از ترس ها و تهدیدها، یکی از ضروری ترین نیازهای جوامع انسانی است که به طور گسترده مورد توجه قرآن کریم قرار گرفته است. با این حال، بر اثر فاصله های تاریخی- گفتمانی از عصر نزول، غالباً امنیت در قرآن کریم محدود به مفاهیمی چون حرب و قتال یا آیاتی چون انفال/60 شده و هنوز ابعاد مهمِ دیگری از آن از نظر قرآن پژوهان دور مانده است. به منظور جبران بخشی از این خلأ مطالعاتی، در این پژوهش کوشش می شود با اتّخاذ رویکرد انسان شناسی تاریخی به امنیت، یکی از گونه های اصلی اما مغفولِ ترس در فرهنگ عرب پیش از اسلام - یعنی ترس از حفره - به مطالعه گذاشته شود و بخشی از آموزه های کم شناخته قرآن کریم در این باره مورد بحث قرار گیرد. در پژوهش حاضر این نتیجه به دست آمد که اصلی ترین گونه های ترس از حفره در بافت نزول را می توان در چهار مقوله کلّی، از یکدیگر بازشناخت: ترس از حفره های ویرانگر، ترس از حفره های تنگ، ترس از حفره های ارتباطی و ترس از حفره های نفوذی. این دستاورد انسان شناختی توانست در مسیر فهم دقیق تر از پاره ای آیات قرآنی یاری رساند و ابعاد مغفولی از امنیت در قرآن کریم را روشن سازد.
بررسی و نقد ایده «تفسیر پلورالیستی قرآن بر مبنای هرمنوتیک فلسفی مدرن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
169 - 192
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک فلسفی مدرن که طی سده اخیر در میان جمعی از اندیشمندان غربی در باب چیستی فهم و تفسیر متون ظهور یافته، برخی از نویسندگان اسلامی را بر آن داشته است بر مبنای آن به ایده تفسیر پلورالیستی قرآن روی آورند و با تکیه بر پاره ای مبانی و مفروضات قطعی حوزه تفسیر به تنسیق و تثبیت این دیدگاه بپردازند. بنای چنین دیدگاهی بر پایه هرمنوتیک فلسفی از جهات مختلف با چالش های جدی مواجه است؛ زیرا نه هرمنوتیک فلسفی به دلیل نقدهای استواری که بر آن شده است از چنین قابلیتی برخوردار است که بتواند به عنوان پایه و زیرساخت یک دیدگاه حساس و ذوابعاد به شمار آید و نه تفسیر پلورالیستی قرآن ایده ای است که با مبانی و مفروضات قطعی در حوزه تفسیر قرآن همخوانی داشته باشد یا بتواند به درستی از عهده اهداف بنیادی این حوزه برآید. این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است و به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی به انجام می رسد، در صدد است با تبیین دیدگاه تفسیر پلورالیستی قرآن و چگونگی ابتنای آن بر هرمنوتیک فلسفی مدرن، آن را از دو زاویه مبنایی و بنایی در معرض نقد قرار دهد. محصول نهایی این پژوهش آن است که دیدگاه تفسیر پلورالیستی قرآن نه فقط با مبانی و مفروضات عام حوزه تفسیر که حتی با مبانی و مفروضاتی که مقبول صاحبان همین دیدگاه است نیز سر سازش ندارد.