مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
حرکت های دفاع از حقوق زن مسلمان، که تحت تأثیر جنبش فمینیسم غربی در جهان اسلام شکل گرفته بود، در اواخر قرن بیستم قرائت زن گرایانه از قرآن را پدید آورد. این قرائت با اعتقاد به این که رسول خدا (ص) در پانزده قرن پیش با توجه به آیات قرآنی ارزش و شخصیت ویژه ای به زن داد، بر آن است که پس از رسول خدا، قرآن دست خوش تمایلات مردسالارانة مفسران شده است. قرائت زن گرایانه از قرآن با توجه به برابر بودن زن و مرد در آفرینش ایدة برابری حقوقی زن و مرد را مطرح می کند. این قرائت رویکرد هرمنوتیک و موضوعی در تفسیر آیات قرآن را در حکم مبنای روش شناختی خود مطرح می کند و توجه به ماهیت جنسیتی و قواعد زبان عربی در تفسیر از قرآن را ضروری می داند. طرف داران این قرائت معتقدند بر این اساس می توان بسیاری از آموزه ها و احکام قرآنی مربوط به زن، هم چون تعدد زوجات، حجاب و دیگر مسائل حقوقی زنان را به گونه ای دیگر تبیین کرد.
تحلیل انتقادی استناد به ظواهر قرآنی در تفسیر «من وحی القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر «من وحی القرآن» از تفاسیر معاصر شیعی است. محمدحسین فضل الله مفسری است که در تفسیر خود بر ظواهر قرآنی تأکید می ورزد و یکی از مبانی خود را در تفسیر اعتماد به ظواهر قرآنی بیان می کند. استفاده از ظهور در تفسیر وی انواع گوناگونی دارد. فضل الله از مجموع این ظواهر استفاده های گوناگونی چون تأیید یک احتمال تفسیری، نقد و ردّ نظر مفسران دیگر و نقد روایات تفسیری بهره می برد. وی در اکثر موارد همراه با ذکر ظهور، قرائن و شواهدی از قبیل قرائن منفصل قرآنی، روایی یا عقلی را یادآور می شود تا استظهار خود را تأیید کند. با این وجود فضل الله درجایی که قرائنی قرآنی، روایی یا عقلی مبنی بر اراده خلاف ظاهر در میان باشد از ظهور الفاظ دست برمی دارد؛ ولی پایبندی بیش از اندازه ی فضل الله به ظهور در برخی از آیات موجب شده است که وی در ورطه ی افراط افتاده و در معنای ظاهری الفاظ جمود پیدا کند و آرایی خلاف مشهور مفسران و به ویژه مفسران شیعه ارائه دهد.
مفسر معیار در قرآن پژوهی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
اندیشمندان اسلامی؛ از فقها و متکلمان گرفته تا حکما و عرفا، توجه ویژه به آیات قرآنی داشته و هر کدام به قدر توان خود و با تکیه بر معارف و مبانی علوم تخصصی خود به تفسیر کلام الهی پرداخته و متون تفسیری گرانقدر و مختلفی را نگاشته اند. اختلاف موجود ریشه در تعریف متفاوت آنان از تفسیر صحیح و معیار دارد. ملاصدرا به عنوان بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت متعالیة نیز با تکیه بر دو مشرب مشائی و اشراقی تفسیر قرآن کریم نگاشته است. این مقاله بر آن است تا تبیین ملاصدرا از تفسیر صحیح و مفسر معیار را استخراج نماید. وی در قرآن پژوهی خود بر این باور است که مفسر با تکیه بر استدلال و برهان عقلانی از یک طرف و بهره گیری از مجاهدات نفسانی و اشراقات قلبی می تواند به ملکوت و غیب الهی متصل شود و اشارات عرشی و فیوضات ربانی را در آیینه قلب خود مشاهده کند و به مرتبه مکاشفه و رسوخ در علم برسد و معانی آیات الهی را دریافت کند. این دو مقوله در متن تفسیر ملاصدرا با تعبیر «هدایة عقلیة» و «لمعة اشراقیة» بیان شده اند. وی معتقد است که نفس مفسر قرآن با گذر از قوه فکر و مجهز شدن به قوه حدس و سپس با شدت در قوه حدس می تواند به مدارج بالاتری از قوا دست یازد؛ قوه ای که در نوع کمالی آن قوة قدسیة نامیده می شود. ملاصدرا شدت در حدس و قوه قدسیه را علاوه بر نفس شریف انبیاء علیهم السلام برای مفسران غیر نبی -به شرط مواظبت از نفس و رفع موانع و حجابهای نفسانی و اشتعال کبریت نفس به انوار ملکوتی- نیز قائل است. وی تفسیر خود را محصول چنین فرآیندی و فیوضات ربانی بر قلب خودش می داند.
معناداریِ بخشی از آیه یا آیات، هم در سیاق و هم خارج از سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
یکی از قرائن مهم در فهم هر آیه، توجه به سیاق آن است. مفسران آنجا که پیوستگیِ نزول آیات ثابت گردد، در حجیت سیاق و تأثیر معنائیِ آیات در یکدیگر هم داستانند. اما آنجا که پیوستگی اثبات نشود، یک آیه یا یک مجموعه ایات را مستقل از سیاق شمرده و بدون توجه به بافت، تفسیر می کنند. گذشته از این دو، مقالة حاضر به شاخة سومی پرداخته که هر دو قسم فوق را شامل می شود. این پژوهش با روش تحلیلی ثابت می کند که در پرتو تعالیم اهل بیت(ع) هر پاره و بخشی از یک آیه، می تواند فارغ از کلِ آیه، مفید معنای دیگری هم باشد؛ و نیز هر آیة مرتبط با مجموعه ای از آیات که با هم نازل شده اند، می تواند علاوه بر مفادی که در کنار مجموعة خود دارد، مفیدِ معنای مستقل دیگری هم باشد. البته در هر دو مورد، عدم تناقض معنای جدید با قرآن و سنت شرط اساسی است. این نظریه، که خود یک اصل و قاعدة تفسیری مهم است، توسط اهل بیت(ع) طراحی و آموزش داده شده، و شواهد روائیِ فراوان دارد و عرصة تازه و بدیعی را در مباحث وجوه قرآن و باطن آن می گشاید. اگرچه سازوکارهائی دارد که باید مراعات شود و لذا در همه جا و همة گزاره ها، نمی توان چنین تعمیمی داد
تفسیر بیضاوی در آینه فقهای مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالله بیضاوی از دانشمندان نامدار فارس، از خود آثاری بر جای نهاده که از بین آنها کتاب «انوار التنزیل» ایشان بیشترین توجه دانشمندان گوناگون اعم از متکلم، محدث، مفسر و فقیه را به خود جلب نموده است. در این میان توجه فقهای مذاهب اسلامی به کتاب مزبور به شکل حاشیه، شرح و تعلیق به علل گوناگون از جمله تاریخ فقه حائز اهمیت است. از بررسی فقهایی که تفسیر بیضاوی را مورد توجه قرار داده اند، برمی آید که به ترتیب فقهای حنفی، امامی و شافعی بیشترین سهم را در توجه به تفسیر مزبور دارند و فقهای حنبلی و مالکی به ترتیب کمترین سهم را در این باره دارند که این امر می تواند ناشی از نقل گرایی حنبلیها در مقابل عقل گرایی حنفیها و زیادی پیروان ایشان باشد. شیخ بهایی از عالمان عصر صفویه اولین فقیه امامی است که بر تفسیر بیضاوی حاشیه نوشته و آن را شرح کرده است. پس از شیخ بهایی، دیگر فقهای امامیه نیز به تفسیر مزبور توجه نموده اند که در مقایسه با فقهای شافعی، شمار آنها بیشتر است.
بازشناسی جایگاه سنت در مکتب تفسیری قرآن به قرآن براساس تفاوت دو مرحلة تدبر و تبیین (تفسیر)
حوزه های تخصصی:
مکتب تفسیری علامه طباطبایی با رویکرد قرآن به قرآن سال هاست ذهن پژوهشگران را به درک، بررسی، نقد و تکمیل خود مشغول کرده است. باوجود تلاش صاحب نظران و گشایش برخی دریچه های نوین، هنوز درک جامعی از چیستی این مکتب، به ویژه جایگاه سنت در آن به دست نیامده و بررسی های کنونی اشکال دارند و متناقض اند. یکی از دلایل مهم این نقصان، تفکیک نکردن «تدبر در قرآن» از «تبیین (تفسیر) قرآن» و خلط مباحث این دوست. در این مقاله ابتدا با نگاه جامع به سخنان علامه نشان می دهیم ایشان، احیاگر این مکتب، به این دو مرحله و تفاوت آن ها توجه کرده اند. سپس تفاوت های این دو را بررسی و براین اساس، تعریف جدیدی از جایگاه سنت در این مکتب عرضه می کنیم.
بررسی و نقد مبانی ادبی ابن تیمیه در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن تیمیه، به عنوان اثرگذارترین عالم سلفی، دارای مبانی و دیدگاه هایی خاص در تفسیر قرآن است. پیرامون این مبانی، تألیفات گسترده ای انجام شده، ولی درباره مبانی ادبی وی در تفسیر، تحقیقی صورت نپذیرفته است. در مقاله حاضر، مهم ترین مبانی ادبی ابن تیمیه در تفسیر قرآن را تبیین کرده و سپس مورد بررسی و نقد قرار می دهیم و نشان می دهیم که انکار مجاز، مهمترین مبنای ادبی در دیدگاه تفسیری ابن تیمیه است. ادله ابن تیمیه در انکار مجاز را که عبارت است از: عدم ذکر مجاز در کلام صحابه و تابعین و علمای سلف، عدم تعریف جامع و مانع از مجاز، انکار وضع لغات و ادعای توقیفی بودن زبان، عدم وجود علامت صحیح برای تشخیص حقیقت و مجاز و انکار استعمالات مجازی را بررسی و نقد می نماییم. سپس، دیگر مبانی ادبی ابن تیمیه در تفسیر را که شامل: تأکید ناپذیری مجاز، تغایر لازمه عطف، انکار افاده نفی ابدی برای ""لن"" ، عدم بکارگیری حروف به جای یکدیگر و تحریف اصطلاحات و ضرب المثل ها را گزارش و نقد می نماییم.
نقد نظریه نیاز فهم مقاصد قرآن به اسباب نزول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خبرها و احادیثی درباره زمینه ها و موجبات نزول آیات قرآن نقل شده که اسباب نزول نامیده می شوند. بعضی از مفسران و نویسندگان علوم قرآنی از «نقش مؤثر اسباب نزول در تفسیر قرآن» سخن گفته اند، ولی برخی کتاب خدا را در تفهیم مقاصد خود بی نیاز از اسباب نزول دانسته اند. طرفداران تأثیر، معترفند که بیشتر اخبار اسباب نزول ضعف سندی دارند و تعدد، تعارض و تنافی نیز گریبانگیر آنهاست، ولی تلاش کرده اند تا ضعف سندها را جبران و تعارض ها را حل کنند، ولی مخالفان چاره جویی ها را مفید نشمرده اند. از آنجا که به نظر رسید مجموع ادله، قوت نظر مخالفان تأثیر سبب نزول در تفسیر و فهم قرآن را نشان می دهد و از سویی ملاحظه شد که نظریه تأثیر در متون درسی طلاب حوزه علمیه گنجانده شده و ترویج می شود، بر آن شدیم که نظریه فوق را نقد کنیم تا در ذهن طلاب، اصلی مسلم تلقی نشود. این پژوهش تحلیلی انتقادی است.
نگاهى به مبانى تفسیر قرآن در آثار استاد آیت اللّه مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانى تفسیر از جمله مؤثرترین عوامل جهت دهنده تلاش مفسر در عملیات تفسیرى است و در شکل گیرى فهم درست از مقاصد خداوند از آیات نقشى بى بدیل دارد. یکى از راه هاى شناخت مبانى تفسیر قرآن، مراجعه به مقدمه و یا متن تفاسیرى است که به مناسبت مقام از مبنایى سخن گفته و یا در تلاش تفسیرى خود از آن بهره برده اند. در تفسیر موضوعى معارف قرآن اثر استاد آیت اللّه مصباح و نیز در برخى آثار دیگر ایشان به برخى مبانى اشارتى شده و اثرگذارى آن در فهم قرآن روشن شده است. نگارنده با مرورى بر این آثار، آن مبانى را استخراج و توصیف و تحلیل کرده است. برخى از این مبانى عبارتند از: کلام خدا بودن قرآن؛ عقلایى بودن زبان قرآن؛ امکان و جواز فهم قرآن؛ تفاوت تفسیر با تأویل؛ واقع نمایى آیات قرآن؛ هدف دارى؛ مصونیت از تحریف؛ اعجاز در هماهنگى و عدم اختلاف؛ جهانى بودن و جاودانگى؛ جامعیت در بیان امور مرتبط با هدایت انسان.
چهارده استدلال بر جواز و لزوم بهره گیرى از عقل در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان عقل گرایى به مثابه یک طیف، نظریه ها و دیدگاه هاى مختلفى را دربر مى گیرد. تمام نگرش ها در این طیف نسبت به اصل اثرگذارى عقل در فرایند تفسیر توافق دارند، اما در کم و کیف و شرایط آن، اختلاف هایى در بین آنان دیده مى شود. از دیدگاه این جریان، نه تنها بهره گیرى از قوه عقل و داده هاى عقلى در فهم و تفسیر قرآن مجاز، بلکه لازم است. مقاله با روش توصیفى تحلیلى و با هدف ارائه مهم ترین استدلال هاى اقامه شده در اثبات مدعاى یادشده فراهم آمده است. تعدادى از این ادله ناظر به اصل جواز به کارگیرى عقل در تفسیر هستند و برخى دیگر بر لزوم به کارگیرى عقل در فرایند تفسیر دلالت و تأکید دارند. حاصل پژوهش این است که با وجود ادله متقن عقلى و نقلى، دخالت عقل به عنوان قوه استنباط و نیز به کارگیرى مدرکات عقلى به عنوان قرینه براى فهم مراد خدا از آیات قرآن لازم است و با حذف عقل از صحنه تفسیر قرآن، دستیابى به معناى مراد الهى در بخشى از آیات ناممکن و در تعدادى دیگر از آیات منجر به انحراف در تفسیر و حصول معنایى نادرست از آیات خواهد شد.
سیر تطور تفسیر اخلاقی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد اخلاقی در تفسیر قرآن در طول تاریخ اسلام دوره های گوناگونی را پشت سر گذاشته است. این ادوار در ویژگی ها و خصوصیات با هم تفاوت داشته اند. از عصر نزول قرآن و توأمان بودن روایات تفسیری و اخلاقی تاکنون پنج دوره در تفسیر اخلاقی قابل شناسایی و تفکیک است: 1. پیدایش توجه خاص به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی (عصر اقدمین)، 2. افول صبغه اخلاقی در تفسیر آیات (عصر متقدمان)، 3. احیاء صبغه اخلاقی در قالب تفاسیر جامع (دوره اول عصر متأخران)، 4. رشد توجه به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی (دوره دوم عصر متأخران) 5. شکوفایی توجه به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی (دوره معاصران). آنچه باعث ایجاد و آغاز هریک از این دوره ها شده شرایط و فضای جامعه، نیاز مخاطبان و دغدغه مفسران بوده است؛ چنان که برآیند این عوامل در یک دوره خاص سبب شده است تا رویکرد اخلاقی در تفاسیر قرآن دچار شدت و ضعف شود. این نوشتار به معرفی دوره های گوناگون در تفسیر اخلاقی و تحلیل دلایل فراز و نشیب آن پرداخته است.
ارزیابی کارآمدی « تأویل گرایی» در فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر گاه ظاهر آیات قرآن با دلایل بیرون از قرآن تعارض داشته باشد، فهمنده قرآن باور به معنای تأویلی که معنایی دورتر است، منتقل می شود. دلیل مخالف ظهور آیه، غالباً از داده های علوم عقلی، تاریخی و تجربی فراهم می آید. مقاله حاضر ضمن تقریر چیستی و چرایی عبور از «معنای ظاهری» به «معنای تأویلی»، از روایی یا ناروایی چنین فرایندی سخن می گوید و نشان می دهد که اعتبار و کارآمدی برگزیدن «معنای تأویلی»، مُطلق و همه جایی نیست، بلکه این شیوه با موانع و محدودیت هایی روبه روست. مهم ترین چالش استفاده از راهکار «تأویل» آن است که گاه معنای تأویلی را نمی توان اراده متکلم برای فضای نزول قرآن دانست. زیرا آن معنا، مبتنی بر داده های علوم جدید مطرح شده است و در فضای نزول، دلیلی برای عدول از ظاهر وجود نداشته است. افزون بر این، استشهاد به تأویل در مواجهه با قرآن ناباوران، کاربرد چندانی ندارد، زیرا ایشان، به خطاناپذیری قرآن (که خاستگاه عدول از معنای ظاهری است) التزام ندارند.
بررسى مشروعیت ازدواج فرزندپذیر با فرزندخوانده با نگاه به آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از وضعیت حقوقى ازدواج فرزندپذیر با فرزندخوانده به جهت طرح آن در مجامع علمى و رسانه اى که در پى درخواست قانونى شدن ممنوعیت چنین ازدواجى از سوى نمایندگان مجلس ایجاد شد، داراى اهمیت است. در نوشتار حاضر پس از بیان وضعیت حقوقى نهاد فرزندخواندگى و سرپرستى و مقایسه آن دو نهاد با یکدیگر، با رویکردى تحلیلى و با استفاده از ادله قرآنى به بررسى مشروعیت ازدواج فرزندپذیر با فرزندخوانده پرداخته ایم. اهمّ یافته هاى این مقاله با توجه به مفاد آیات قرآن کریم این است که فرزندخوانده در فرهنگ اسلامى فرزند واقعى تلقى نشده است و در نتیجه، احکام فرزند واقعى از جمله حرمت ازدواج او با سرپرستش منتفى است.
جایگاه زیدبن على در علوم قرآن و تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفى تحلیلى و از رهگذر شناسایى آثار قرآنى زیدبن على، جایگاه وى را در علوم قرآن و تفسیر بازگشوده است. کاربرد «حلیف القرآن» درباره وى نشانگر پیوند استوار او با قرآن است. زید داراى قرائتى مشهور بوده که برخى آن را در کتابى مستقل جمع آورده اند. «مدخل الى القرآن و تفسیر لمواضع مختارة منه» زید، علاوه بر مباحث مقدماتى لازم براى تفسیر، مشتمل بر تفسیر برخى آیات مى باشد. احتمالاً «تفسیر سورة الفاتحة و بعض آیات القرآن» منسوب به وى، درس گفتارهاى او در مدت پنج ماه زندانى بودنش در کوفه مى باشد. همچنین احتمالاً «الرد على القدریة من القرآن» منسوب به وى، همان «الرد على المجبرة» است که در ضمن مجموعه کتاب ها و رسائل زید منتشر شده است. زید «الصفوة» را به منظور اثبات برترى اهل بیت علیهم السلام با تکیه بر آیات قرآن نگاشت و در «کتاب القلة و الکثرة» که نگاشته خود زید یا به املاى اوست، ملاک حقانیت نبودن اکثریت را از منظر قرآن اثبات کرد. «تفسیر غریب القرآن» در صورت صحت انتسابش به زید، نخستین تألیف در غریب القرآن خواهد بود.
اثرپذیری بازرگان از جریان های عصری، در تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
با گذر زمان و نمود مکاتب مادی گرا در اروپا و به تَبَع آن ممالک اسلامی، تفسیر قرآن هم سمت و سوی جدیدی یافت به نحوی که مفسران از همین اندیشه ها و تحولات عصر، در جهت تفسیر قرآن تأثیر پذیرفتند. این نظرات به مرور به ایران هم راه پیدا کرد. مهدی بازرگان از جمله مفسرانی است که این تأثیر را در تفسیر خود نشان داده است. به عبارتی بازرگان تا حد زیادی تفسیر خود را به نیازهای دوران و شبهه های برآمده از مکاتب عصری چون: لیبرالیسم، داروینسیم و کمونیسم و مارکسیسم و اندیشه ها و نظریات مطرح شده مدرنیته همچون دموکراسی اختصاص داده است. این نوشتار که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی و تحلیلی فراهم آمده به چگونگی اثر پذیری تفسیر بازرگان از جریان های روز پرداخته و ثابت کرده است که وی در تفسیر قرآن از این اندیشه ها متأثر بوده و توانسته با استناد به آیات قرآنی، برخی اصول و نظریات مطرح شده در مکاتب ماتریالیستی و نیز جریان ها و تحولات عصر خود – در قالب رد یا نقد و در برخی موارد، تأیید آن ها- پاسخ دهد.
هرمنوتیک و نقش آن در کشف شبکه معنایی آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش جامع گرایانه در تفسیر قرآن و کشف شبکه معنایی آیات در گرو بهره گیری از روش های سنتی و رهاورد دانش های نوینی همچون هرمنوتیک است؛ در دانش هرمنوتیک بیش از همه، دو مقوله دور هرمنوتیکی (به علت نقش آن در فهم متن) و پیش فرض ها (به علت ارتباط آن با یکی از طرف های دور) می تواند در ترسیم شبکه معنایی آیات مؤثر واقع شود. در این تحقیق پس از تشریح تقریرهای مختلف از دور هرمنوتیکى و نظرگاه قرآن پژوهان مسلمان، نقش دور هرمنوتیکی در تنویر ارتباط های پیدا و پنهان و شبکه ای متن قرآن و بهره گیری از عوامل متنی، کل گرایی و برون متنی و بینامتنی در فهم آیات تبیین شد و انواع دور هرمنوتیکی میان واژه و آیه، آیه و سیاق متنی، آیات و سیاق موقعیتی، آیه و سوره، آیات و قرآن و میان قرآن و سایر منابع دینی مطرح گردید. همچنین ضمن تبیین نگرش قرآن پژوهان بر تأثیر پیش فرض ها در تفسیر قرآن، فرایند استخراج، بازنگری و توسعه پیش فرض ها در رجوع به متن قرآن و امکان خلق افق های معنایی جدید بررسی شد.
واکاوی مؤلفه های تعلیم در تبیین آموزه های وحی در سیره رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶شماره ۱۸
63-94
حوزه های تخصصی:
در جامعه دینی توجه به امر تعلیم و آموزش مفاهیم دینی جایگاه محوری دارد چرا که تعلیم و تعلم آیات الهی ابزاری برای رسیدن انسان به سعادت است. ازآن جاکه به اعتقاد شیعه، ائمه اطهار (ع) منزلت ویژه ای در تفسیر معارف الهی دارند، این پژوهش در پاسخ به پرسش مهم ترین شیوه های تعلیم و تبیین مفاهیم دینی در سیره رضوی، به معرفی دو دسته مؤلفه پرداخته است. مؤلفه های مستقیم که متعلم با قصد قبلی برای یادگیری حاضر می شود؛ روش هایی چون پرسش و پاسخ، مناظره، جدل، خطابه و موعظه و مؤلفه های غیر مستقیم که معلم بدون آن که مستقیم متعلمان را مورد خطاب قرار دهد، این آموزش را به طور غیر مستقیم انجام می دهد مانند نمایش، مثال، قصه و مقایسه؛ البته نوع استفاده امام رضا (ع) ازاین روش ها طبیعتا متناسب با روحیه افراد و شرایط زمانی و مکانی بوده است. این روش ها می تواند الگویی برای تدوین سند چگونگی تعلیم وآموزش معارف الهی در میان معلمان ادیان و مذاهب باشد.
نظریه تفسیری بافت گرایانه قرآن؛ نگرانی ها و راهکارها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بافت گرایی نظریه ای معنایی است که بر نقش آفرینی بافت درون زبانی و برون زبانی در فرایندهای تولید و فهم معنا تکیه دارد و در مقابلِ وضع گرایی و یا دوئالیسم هسته گرا قرار دارد و به این ترتیب، نگرانی هایی را در حوزه تفسیر قرآن در پی دارد؛ زیرا آن را بر تقدیر اراده بافت عصر نزول، به دیدگاه قوم گرایان و بر تقدیر اراده بافت عصر مفسّر، به دیدگاه مخاطب گرایان نزدیک می کند. به باور نگارنده اشکال های فراروی نظریه بافت گرایی، به سوء تقریر آن در آرای باورمندان و منتقدان مربوط می شود. به همین منظور، نگارنده از میان قرائت های مختلف فرمالیستی، پراگماتیستی، رفتارگرایی، مفهوم گرایی و معناشناختی، به نوعی رویکرد هرمنوتیکی گرایش می یابد که با تبیینی فلسفی بر سرشت بین الأذهانی فهم زبانی تأکید می ورزد و با اتکا بر ویژگی های بافتی متمایز قرآن، بر سیالیت هنجارمند معانی آن استدلال می کند. با این روش، به نگرانی هایی همچون عینیت ناپذیری معنای بافت نهاد، سیالیت معانی بافت نهاد و فرهنگ زدگی معانی بافت نهاد پاسخ داده می شود. برایند التزام به نظریه بافت گرایی را در تحوّل روش ها و ضوابط حاکم بر تفسیر متن، تغییر نوع نگاه به متن، معنا و عناصر مؤثّر در فهم می توان یافت.
روش شناسی مبانی ادبی « ابن عطیه اندلسی » در تفسیر « المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش اساسی مباحث ادبی در تفسیر قرآن بر همگان عیان است و کاربرد فراوان مباحث ادبی در تفاسیر فریقین در دوره های مختلف تاریخ تفسیر قرآن، نشان از نقش مهم آن در علم تفسیر دارد. تفسیر «المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز» «ابن عطیه اندلسی» از تفاسیر مهم مکتب اجتهادی ادبی معتبر و مؤثر جهان مغرب اسلامی می باشد که مباحث ادبی یکی از منابع اساسی آن است. ذکر معنای دقیق واژگان غریب قرآن و اولویت دادن به آراء لغوی ها درباره اشتقاق آن، استناد به آیات قرآن، استشهاد به شعر کهن عربی، روش ابن عطیه در مباحث صرفی می باشد. همچنین بیان آراء نحوی دو مکتب «بصره» و «کوفه» و ترجیح آرا نحوی جمهور به ویژه «سیبویه» و ذکر نظرات اختلافی روش کار مفسر در تبیین مباحث نحوی است. حقیقی دانستن معانی واژگان قرآن و بی نیازی مفسر از اطلاق مجاز به آن، موجب محدود شدن و سطحی بودن مباحث بلاغی در تفسیر وی شده است. در این پژوهش از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده است. این مقاله در صدد است با استقرا و استخراج شواهد و تحلیل آنها، مبانی ادبی تفسیر ابن عطیه را تبیین نماید، تا روش استفاده ابن عطیه از منابع ادبی در تفسیر المحرر الوجیز حاصل شود.
جایگاه علم اصول فقه در تفسیر قرآن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
امروزه روش مند کردن فهم و تفسیر قرآن و تبیین جایگاه و میزان کارایی هریک از علوم مؤثر در این فرآیند، یک ضرورت می نماید. این نوشته در صدد تبیین جایگاه علم اصول فقه و ضرورت سنجی آن در فهم و تفسیر قرآن، با محوریت تفسیر «تسنیم» است و برای این امر، ضمن استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی از ارائه نمونه های عینی تفسیری بهره برده است. اصول فقه به عنوان پیش نیاز تفسیر، مورد اهتمام آیت الله جوادی در تفسیر تسنیم بوده است. ایشان از یافته ها و اصول تدوین شده در علم اصول برای تبیین نکات نظری تفسیر استفاده کرده اند و از قواعد موضوعه این دانش نیز در فهم آیات و انجام عمل تفسیر کمک گرفته اند. مبحث الفاظ این دانش بیشترین کارایی را در این فرآیند دارد و لازم است مؤلفه ها و قواعد تفسیری کارآمد آن به عنوان یک ابزار ضروری با نگاهی نو، به تمام مخاطبان، آموزش داده شود؛ از جمله این مباحث، بحث مشتق، معنای تطابقی و التزامی با محوریت انواع مفاهیم، عام و خاص، مطلق و مقید، استعمال لفظ در اکثر از یک معنا و سیاق است.