مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
خاقانی شروانی
حوزههای تخصصی:
خاقانی شاعری اندوه پیشه و حسرت سراست. نگاشته های او که آیینه راست کردار روانش است، مشحون از واژه های ناخرسندی و نامرادی است. روحیه زودرنج و حساس او، کم لطفی و کم مهری پدر، انزواطلبی و مرگ طلبی، هجران و دوری از سرزمین های دوست-داشتنی اش و درد و غم از دست دادن عزیزان و آشنایانی که عمری با آنها خاطره داشته، همچنین حبس و دربدری و در نتیجه گذشته نگری و گذشته گرایی، بن مایه های مهم اشعار و گفته های نوستالژیک خاقانی است. از این منظر، شاید به جرأت بتوان گفت که بر اساس شواهد و اسناد، وی محزونترین و دردچشیده ترین شاعری است که در قرن ششم می زیسته است.
«شکواییه در شعر خاقانی»
حوزههای تخصصی:
شکواییه گونه ای از ادبیات غنایی است که در آن شاعر می کوشد تا عامل رنج وآزردگی خاطر خود را برای مخاطب روشن کند. به طور کلی شکواییه را براساس موضوع می توان به پنج دسته تقسیم کرد:1) شخصی 2) اجتماعی 3) فلسفی 4) سیاسی 5) عرفانی.
خاقانی از جمله شا عرانی است که غم و اندوه از جانمایه های شعر اوست.تقریباً می توان گفت شکوه و شکایت در شعر او نمود خاصی یافته است. او در دیوان اشعارش که شامل هفده هزار بیت است تقریباًًًًًًًًًًً هزاربیت به شکوه و شکایت پرداخته یعنی حدود 6 % دیوان خود را به این موضوع اختصاص داده است.شکواییه عرفانی در شعر خاقانی اصلاً وجود ندارد و شکواییه سیاسی کم ترین بسامد را داراست اما دیگر موضوعات، خود به شاخه های متنوع دیگری تقسیم می شوند.در این نوشتار به بررسی مقوله شکواییه وبازتاب آن در شعر خاقانی پرداخته می شود.
دو شخصیت هم نام اصفهانی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ بهار ۱۳۹۰ شماره ۷
133 - 146
حوزههای تخصصی:
اصفهان، دو شخصیت به نام جمال الدین دارد. یکی جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، سخنور توانا و بنام سده ششم که نام و اشعارش بر همگان به ویژه پژوهندگان شعر ادب فارسی آشناست و در این مقال ما را سر پرداختن به او نیست، و دیگری محمدبن علی بن منصور، معروف به جمال الدین اصفهانی، وزیر نیکوکار عصر سلجوقی است که او هم در سده ششم می زیسته. و در قیاس با جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی گمنام تر و ناشناخته تر است. از قضا خاقانی شروانی، دیگر قصیده پرداز و سخنور سده ششم، با این هر دو جمال الدین دوستی و ارتباط داشته. درباره آشنایی و نیز معارضات خاقانی با جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی، در تذکره های ادبی، کتاب های تاریخ ادبیات و نقدهای ادبی به تفصیل سخن رفته و ما از ذکر آن در می گذریم. آنچه موضوع اصلی این مقاله است، معرفی شخصیت، شرح احوال و نقد روزگار جمال الدین اصفهانی وزیر و شرح مکارم و صفات اخلاقی او از زبان مورخان و نیز ذکر خیر او در اشعار خاقانی شروانی است.
بررسی مفهوم فقر در اشعار خاقانی
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی، سخنور بزرگ ادب فارسی در قرن ششم از شاعران گران مایه و از استادان درجه اول سخن پارسی می باشد؛ که در بسیاری از جنبه های سخنوری ممتاز محسوب می شود. معانی به کار رفته در شعر خاقانی تا سالیان دراز به دلیل استفاده وی از استعارات، آرایه های هنری و به کار بردن اصطلاحات علمی که سبک خاص وی را رقم می زند مورد غفلت واقع شده بود. پیداش افکار و مفاهیم عارفانه در شعر فارسی، سبب شد تا بسیاری از شاعران در این زمینه طبع آزمایی و نظریات خود را بیان کنند.
از جمله مسائلی که در اشعار وی، نمود فراوانی دارد و وی بارها بدان پرداخته است، مفاهیم عارفانه و صوفیانه می باشد. بررسی کلی و همه جانبه ی افکار وی از این منظر، مسلماً در خور یک مقاله نیست. لذا در این مقاله سعی شده است تا مفهوم فقر که وی خود را در این زمینه نظریه پرداز می داند مورد ارزیابی واقع شود.
واکاوی مفاخره در شعر فارسی با استفاده از نظریه میدان ادبی بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۸۲-۵۷
حوزههای تخصصی:
مفاخره در مقام مضمونی شعری یا به عنوان زیرگونه ای ادبی، در دیوان های شاعران کلاسیک فارسی حضوری پررنگ دارد. این جستار با رویکردی تحلیلی در پی واکاوی مفاخره در شعر شاعرانی چون منوچهری دامغانی، سنایی غزنوی، و خاقانی شروانی برپایه نظریه میدان بوردیو است. به این منظور، پس از استخراج نمونه هایی از قصاید مفاخره آمیز این شاعران و درنظرگرفتن مسائل تاریخی و اوضاع اجتماعی حاکم بر دوره های موردنظر و منش و ذهنیت شاعران، کوشش کردیم نمونه ها را براساس چهار قاعده میدان ادبی بوردیو (منش، سرمایه، منازعه و بی غرضی) تحلیل کنیم. نتایج بررسی ها نشان داد که منوچهری، به دلیل گرایش به میدان قدرت، برای رسیدن به نام و نان و تثبیت موقعیت خود، شعر و هنرش را برای مدح و مفاخره به این میدان اختصاص داده و اصل بی غرضی میدان ادبی را، که در پی ناب سازی ادبیات است، رعایت نکرده و به همین دلیل به حاشیه میدان رانده شده است. اما، با تغییر میدان قدرت در عهد غزنویان دوم و دوره سلجوقی و تغییر احوال شاعران به دلیل مسائل و پریشانی های به وجودآمده، شاعرانی چون سنایی و خاقانی با توجه به منش خاص خود از میدان قدرت فاصله گرفتند و در پی ناب سازی ادبیات و مبارزه با میدان قدرت برآمدند که دراین میان، خاقانی، به دلیل بی غرضی و رعایت قواعد میدان ادبی، توفیق بیشتری نسبت به سنایی غزنوی داشته است.
بررسی تطبیقی مدح پیامبر اکرم(ص) در اشعار خاقانی و صفی الدین حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتراک ادیبان اسلامی در ستایش حضرت محمد(ص)، نمایانگر میراثی از تفکر و عاطفه دینی مشترک در تمدن ایران و عرب است. در این راستا، بررسی مدایح نبوی صفی الدین حلی و خاقانی شروانی که هریک به دلیل داشتن ابیاتی در مدح حضرت محمد(ص) به نوعی افتخار شاعر پیامبر بودن خویش را به همراه دارند، جلوه محسوسی به پیوند ادبیات این دو ملت می دهد. پژوهش حاضر به بررسی وجوه اشتراک و افتراق مدح حضرت محمد(ص) در اشعار این دو شاعر نامدار با رویکرد مکتب تطبیقی آمریکایی می پردازد و به این نتایج دست یافته است: استخدام معانی متنوع، وسعت دایره تخیل، اصرار بر تناسبهای لفظی و معنوی کلام و نیز تلمیح به آیات و احادیث و حوادث تاریخی، منجر به پیچیدگی و دشوار شدن فهم بسیاری از ابیات این دو شاعر گشته است.
اشعار نویافته نرگسی ابهری
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۲)
49 - 62
حوزههای تخصصی:
نرگسی ابهری از شاعران قرن نهم و دهم هجری است و نسخه های اندکی از دیوانش تا روزگارِ ما باقی مانده و به چاپ رسیده است. او شاعری غزل پرداز و عاشقانه سراست و در رباعی و مثنوی نیز دستی داشته است. دیوان نرگسی ابهری به همت حمیدرضا قلیچ خانی تصحیح و در سال ۱۳۷۶ منتشر شده است. تصحیح دیوان، بر مبنای دو دستنویس اصلی (نسخه کتابخانه ملک و دانشگاه تهران) و دو دستنویسِ تکمیلی صورت گرفته است. دیوان چاپی، فقط چهار رباعی دارد که هر چهار، سروده خاقانی شروانی است. همچنین، فاقد برخی از غزل ها و رباعیات شاعر است. ما در دستنویسی از دیوان نرگسی که در 959 ق کتابت شده و در کتابخانه مونیخ نگهداری می شود، 94 بیتِ افزوده یافتیم که در مقاله حاضر، به نقل آن ها می پردازیم.
که چو خوش بنگری ای سرو روان ...(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
107 - 132
این نوشته پاسخی است به نقدی با عنوان «گذری بر تحفهالعراقین خاقانی شروانی به کوشش علی صفری آق قلعه» به قلم آقای سعید مهدوی فر که در شماره 49 آینه میراث منتشر شده بود. در نوشته کنونی به اشتباهات منتقد و شیوه نادرستی که در نوشته خود در پیش گرفته بود پرداخته شده است.
بررسی انسجام در قصیده منطق الطیر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
533 - 564
حوزههای تخصصی:
الگوهای معاصر در مطالعات ادبی حجت های روشنی برای اظهار نظر در باب موضوعات ادبی هستند. یکی ازین الگوها، الگوی انسجام هلیدی-حسن است که مدتی پس از انتشار توسط خانم رقیه حسن بازنگری و کمی بعد توسط هلیدی و حسن به شکل نهایی ارایه شد. چند دهه است که مطالعات شکلی بر اساس این الگو اهمیت روزافزون یافته است. از سویی اهمیت و توفیق خاقانی در شعر فارسی همواره مطرح بوده است. در این پژوهش با استفاده از نظریه تکامل یافته انسجام هلیدی و حسن (۱۹۸۵) در زبانشناسی نقشگرا به تحلیل و انسجام و پیوستگی در ابیاتی از قصیده خاقانی پرداخته شده تا مشخص بنا به الگوی هلیدی نیز از انسجام بالایی برخوردار است.اگر چه استحکام ساختار شعر شود که در این قصیده ارتباط معنایی زنجیره های انسجامی چگونه محقق گردیده است. بر اساس این نظریه، انسجام روابط میان عناصر، سازنده متن است اما صرف دست یافتن به عوامل انسجام در متن آن کافی نیست؛ بلکه پس از نشان دادن این عوامل، بررسی پیوستگی متن مورد نظر برپایه هماهنگی انسجام، ضروری است. این پژوهش در پی دستیابی به عوامل انسجام و پیوستگی متن قصیده، منتهی شد به این نتیجه که ابیات خاقانی خاقانی محتاج تایید این گونه مدل ها نیست اما برهان قاطع و حجت موجهی ست که نشان می دهد الگوهای مورد پسند پژوهشگران امروزی نیز انسجام کلام بزرگان ادب پارسی را نیز تایید می کند.
بررسی و تحلیل ساختار زبانی و رده بندی قصاید کوتاه خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
171 - 196
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که در قرن ششم برخی از مضامین شعری در حال گسترش است، در دیوان شاعرانی چون سنایی و خاقانی مشکل رده بندی اشعار در حوزه مضمون و قالب به وجود آمده است. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگی های زبانی قصاید کوتاه به بررسی و رده بندی قصاید کوتاه خاقانی پرداخته ایم. با توجه به ساختار زبانی این اشعار، برخی از قصاید کوتاه خاقانی در بخش غزلیات و برخی از غزلیات در بخش قصاید کوتاه جای گرفته است. قصاید کوتاه خاقانی را می توان به 7 گروه دسته بندی کرد: 1. مدحی، 2. تغزلاتِ نا تمام، 3. رثایی، 4. هجایی، 5. حکمی، 6. شکوایی، 7. قلندرانه ها. خاقانی از شاعرانی است که صدای «مدح» را، پس از سنایی، در غزل افزوده است و نخستین شاعری است که در قالب غزل «مرثیه» گفته است؛ همین امر و چندین عامل دیگر سبب محوشدن مرز میان قصاید کوتاه و غزلیات وی شده و رده بندی اشعار او را دشوار ساخته است.
بررسی و تحلیل گونه های فخر در دیوان خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فن مفاخره که از فروع نوع ادبی حماسه به حساب می آید، یکی از بن مایه های مضمونی شعر فارسی، بلکه ادبیات جهان به شمار می رود. البته در این میان برخی شاعران به فراوانی از آن سود می برند که خاقانی شروانی یکی از این چهره هاست. خاقانی با نازش به خود و شیفتگی به شعر خویش، در خودستایی و برتری جویی مبالغه کرده است. در این مقاله، گونه های مختلف فخر وی در بیش از ده تقسیم بررسی و دلایل مفاخره شاعر نیز به تمامی بیان شده است و این نکته چشم انداز تازه ای برای مقاله حاضر رقم زده است. همچنین سخن در «واسوخت از فخر» مبحث کاملاً جدیدی است که در این نوشته و با توجه به شواهد متعدد آن در شعر خاقانی، مورد توجه قرار گرفته است. روش تحقیق ما در این مقاله کتابخانه ای است و به شیوه منبع پژوهی، پس از تدوین یافته ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. سخن ستایی، برتری جویی و فخر به فضایل اخلاقی از برترین مفاخرات این شاعر است.
بازخوانی انتقادی جایگاه کتاب خاقانی شروانی: حیات، زمان و محیط او در حوزه خاقانی پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
27 - 57
حوزههای تخصصی:
خاقانی پژوهی از دیرباز جزء یکی از مهم ترین حوزه های مطالعاتی ادب فارسی در نزد پژوهشگران به شمار می آمده است. در اهمیت جایگاه خاقانی پژوهی همین بس که چندین مقاله و پایان نامه با موضوع کتاب شناسی خاقانی تاکنون نگارش یافته است. یکی از حوزه هایی که کمتر مورد توجه خاقانی پژوهان قرار گرفته، مستندات تاریخی شاعر است. اهمیت جایگاه چنین پژوهشی تا جایی است که مجهول ماندن مستندات تاریخی درباره شاعر، سهو و اشتباه خاقانی پژوهان را نیز به دنبال خواهد داشت. کندلی هریسچی بر آن بود تا با کتاب خاقانی شروانی: حیات، زمان و محیط او با هدف رفع مجهولات مزبور گامی بردارد. بر آن شدیم تا با نگاهی پژوهش محور و به دور از حبّ و بغض و با توجه به نقل قول های گوناگون محققان، کتاب مزبور را در بوته نقد بسنجیم و به این پرسش ضروری پاسخ بدهیم که ضرورت وجودی این کتاب در حوزه خاقانی پژوهی چیست و مزایا و معایب آن کدام اند؟ دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که نخست، این کتاب با عنایت به مطالعات تاریخی نویسنده کتابی ممتاز است؛ دوم، بعضی از محققان منصفانه و متعهدانه گزاره های کتاب را قضاوت کرده اند و بعضی دیگر خلاف دسته قبلی عمل کرده اند و سوم، نقطه قوت کتاب در توجه ویژه نویسنده به نامه ها و تحفه العراقین خاقانی است. کندلی هریسچی با تأکید بر استقرای تام گفته هایش فقط به اطلاعات کتابخانه ای داخلی توجه نکرده و پا را از مرزها فراتر گذاشته است. وی همچنین نشان داده است نگاه تاریخی و ارائه زمان بندی برای روشن کردن مسائل انتزاعی ای مثل تصوف و فتوت و اخوت شاعر کارایی ندارد.
رباعیات اسیر شهرستانی در دیوان خاقانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۰)
295 - 312
حوزههای تخصصی:
مسئله اشعار ناسره در دیوان شعرا، یکی از مشکلات همیشگی تاریخ شعر فارسی است. تقریباً می شود گفت که هیچ دیوانی نیست که از اشعار الحاقی در امان مانده باشد. یکی از اصلی ترین دلایل آن در متن های تصحیح شده، استفاده از دستنویس های مشکوک و منابع نامعتمد است. بدین ترتیب که مصحح، در کار تصحیح، به نسخه هایی بر می خورد که دارای اشعار مشکوک است و بدون آنکه در این مسئله ارزیابی دقیقی صورت دهد، آن ها را وارد متن می کند. در مقاله حاضر، به بررسی رباعیات الحاقی در چند چاپ دیوان خاقانی پرداخته ایم و 22 رباعی اسیر شهرستانی را در این چاپ ها شناسایی کرده ایم. منشأ این اختلاط، چاپ مطبعه نول کشور است که در سال 1295 ق در لکهنو منتشر شده است.
مضامین مشترک مدایح نبوی در سروده های احمدشوقی و بدیل خاقانی شروانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
213 - 238
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی در تاریخ ادبیات عربی و فارسی از دیرباز ریشه دوانیده است. تأثیر ادب عربی بر ادب فارسی به ویژه در مدایح نبوی، بر هیچ پژوهشگر ادبی، پوشیده نیست. ستایش پیامبر بزرگوار اسلام (ص) میراثی از عاطفه و تفکّر دینی مشترک بین ادیبان اسلامی است. شعر فارسی با تأسّی از شعر عربی در قالب ها و اوزان و بحور شعری، افق های نوینی رو به دنیای ادب گشود که در این میان بحرهای فراهیدی پایه های اوّلیه این گشایش و ابتکار بود. تأثیر و تأثّر میان دو ادب عربی و فارسی متقابل است. در مقایسه اشعار احمد شوقی و بدیل خاقانی در محور مدایح نبوی، مضامین مشترکی همچون: میلاد، اخلاق و خلقت پیامبر(ص)مقام و منزلت یاران و خاندان پیامبر(ص)، حوض کوثر، معجزات و تأثیرپذیری از قرآن و حدیث نبوی و توجه به عیسی پیامبر مرسل قابل مقایسه و تطبیق است. با این تفاوت که خاقانی هرچند دارای مسلک صوفیانه نیست، ولی در خلق معانی و به کارگیری لغات متنوّع ادبیات صوفیانه تبحّر خاصی دارد و اغلب توصیف هایش کوتاه و خلاصه است، اما شوقی در غالب موارد به شکلی ساده و روشن و مفصل در مدایح نبوی خود به بیان مطلب می پردازد. پژوهش حاضر با رویکردی تطبیقی مکتب فرانسوی و با روش توصیفی - تحلیلی به مقایسه اشعار شوقی و خاقانی با تکیه بر مدایح نبوی آنان می پردازد، تا در خلال آن وجوه اشتراک و گاهی افتراق این دو شاعر نامدار در شیوه سخن پردازی نمایان شود.
بررسی و تحلیل بلاغی مُشک در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
کاربرد واژه مُشک در متون ادب فارسی متفاوت است. شاعران و نویسندگان ادوار مختلف از این مادّه دارویی و معطّرِ گرانبها و کمیاب جهت تصویرسازی و آراستن کلام خود به انواع زیورهای ادبی بهره های فراوان برده اند. کاربرد واژه مُشک در دیوان خاقانی شروانی نیز ویژه و کم نظیر است. وی در اغلب موارد از واژه مشک به صُوَرخیال نظر داشته است. خاقانی که به حق یکی از تواناترین شاعران تصویرساز در ادب فارسی است به یاری شاخه های علم بیان تصاویر شاعرانه زیبا و لطیفی با واژه مُشک آفریده است. تصویرسازی این شاعر با واژه مُشک در چهار دسته جلوه های زیبایی محبوب، عناصر طبیعی، سخنوری و ارزشمندی دسته بندی می شود خاقانی شاعری استعاره ساز است و در استفاده از واژه مشک بیش از گونه های دیگر علم بیان به استعاره توجه داشته است. این شاعر با آفریدن تصاویر بدیع و مضامین نو با واژه مُشک کلام خود را خیال انگیز و تاحدّی دشوار کرده و ذهن مخاطب را به تکاپو واداشته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی تصاویر بلاغی و خیال انگیزی که شاعر به کمک واژه مُشک آفریده است می پردازد. کوشیده ایم پس از استخراج ابیاتی از دیوان خاقانی که واژه مُشک در آنها به کار رفته است و با ارائه آمار و جدول، مهارت و توانایی خاقانی در استفاده از این واژه در تصویرآفرینی هنرمندانه را بیان کنیم.
رباعیات صرفی کشمیری در دیوان خاقانی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
315 - 334
حوزههای تخصصی:
دیوان خاقانی برای نخستین بار در سال 1293 و 1295 ق در دو جلد در شهر لکهنوی هند به چاپ رسید. این چاپ با شرح اشعار خاقانی به قلم سید محمد صادق علی رضوی لکهنوی متخلّص به «غالب» همراه است و طبق یادداشتی که او در انتهای بخش رباعیات نوشته، تحشیه و حلّ مشکلات کلیات خاقانی از جانب منشی نول کشور به او محول شده است. متأسفانه اشعار خاقانی در این چاپ درآمیخته با اشعار دیگران است و این مسئله، در بخش رباعیات نمودِ بیشتری دارد. پیشتر در مقاله «رباعیات اسیر در دیوان خاقانی» که در همین نشریه به چاپ رسید، موفق به شناسایی و معرفی 22 رباعی اسیر شهرستانی در این چاپ شدم. برخی از رباعیات الحاقیِ چاپ لکهنو، به سایر چاپ های دیوان خاقانی نیز رسوخ کرده است. در مقاله حاضر به معرفی 39 رباعی دیگرِ این چاپ که سروده صرفی کشمیری شاعر قرن دهم هجری است، پرداخته ام. در برخی از این رباعیات، تخلّص «صرفی» به خاقانی و خاقان تبدیل شده است.