بررسی و تحلیل بلاغی مُشک در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
135 - 154
حوزه های تخصصی:
کاربرد واژه مُشک در متون ادب فارسی متفاوت است. شاعران و نویسندگان ادوار مختلف از این مادّه دارویی و معطّرِ گرانبها و کمیاب جهت تصویرسازی و آراستن کلام خود به انواع زیورهای ادبی بهره های فراوان برده اند. کاربرد واژه مُشک در دیوان خاقانی شروانی نیز ویژه و کم نظیر است. وی در اغلب موارد از واژه مشک به صُوَرخیال نظر داشته است. خاقانی که به حق یکی از تواناترین شاعران تصویرساز در ادب فارسی است به یاری شاخه های علم بیان تصاویر شاعرانه زیبا و لطیفی با واژه مُشک آفریده است. تصویرسازی این شاعر با واژه مُشک در چهار دسته جلوه های زیبایی محبوب، عناصر طبیعی، سخنوری و ارزشمندی دسته بندی می شود خاقانی شاعری استعاره ساز است و در استفاده از واژه مشک بیش از گونه های دیگر علم بیان به استعاره توجه داشته است. این شاعر با آفریدن تصاویر بدیع و مضامین نو با واژه مُشک کلام خود را خیال انگیز و تاحدّی دشوار کرده و ذهن مخاطب را به تکاپو واداشته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی تصاویر بلاغی و خیال انگیزی که شاعر به کمک واژه مُشک آفریده است می پردازد. کوشیده ایم پس از استخراج ابیاتی از دیوان خاقانی که واژه مُشک در آنها به کار رفته است و با ارائه آمار و جدول، مهارت و توانایی خاقانی در استفاده از این واژه در تصویرآفرینی هنرمندانه را بیان کنیم.