مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
جوامع محلی
حوزه های تخصصی:
تبیین راهبرد گردشگری فرهنگ محور در دهستان کلین- فشافویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین اثرات گردشگری فرهنگ محور، سعی دارد تا با تأکید بر ثروت های فرهنگی غنی مکان-های روستایی کشور مانند شیخ کلینی در دهستان کلین - بخش فشافویه، ابتدا به تحلیل اثرات گردشگری فرهنگ محور در این منطقه نسبت به انواع دیگر گردشگری پرداخته و سپس نحوه درک آثار این نوع گردشگری را توسط جامعه محلی و گردشگران مورد کاوش قرار دهد.
روش: از نظر هدف کاربردی، از نظر روش همبستگی و اکتشافی، و از نظر گردآوری اطلاعات اولیه در زمره مطالعات میدانی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل 170 نفر از ساکنان چهار روستای مورد مطالعه و 70 نفر از گردشگران می باشند. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 801/0 و 832/0 بدست آمد که بیانگر ضریب اعتماد بالا می باشد. تحلیل داده های پژوهش با آزمون های آماری Tمستقل، t-test تک نمونه ای، رتبه بندی فریدمن و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار 21Spss صورت گرفته است.
یافته ها: بنا به دلایل متفاوت نظیر وجود اماکن مقدس مذهبی و تاریخی و نیز قرابت فرهنگی جامعه محلی با گردشگران و همچنین کمک به احیای هویت فرهنگی، مردم محلی از گسترش گردشگری فرهنگ محور در منطقه حمایت بیشتری می-کنند.
محدودیت ها/ راهبردها: دسترسی دشوار طی چند مرحله به روستاهای مورد مطالعه به دلیل کمبود امکانات زیربنایی موجود در منطقه بود.
راهکارهای عملی: علیرغم امکانات کم این مکان ها، گردشگران رضایت مندی دارند. بنابراین، پیشنهاد می شود که زمینه توسعه گردشگری فرهنگ محور و شخصیت محور بیش از پیش فراهم شود تا امکان استفاده از قابلیت های فرهنگی موجود فراهم شود.
اصالت و ارزش: این پژوهش با رویکرد جدیدی به نظریه تبادلات اجتماعی می نگرد که تبادل سود را نه در نگاه مادی و سود مالی، بلکه با نگرش معنوی و با تأکید بر تبادل منافع مذهبی و هویت دینی و تاریخی تعریف می کند.
تحلیل سرمایة اجتماعی شبکة زنان روستایی در راستای توانمندسازی جوامع محلی (منطقة مورد مطالعه: روستای بزیجان، شهرستان محلات، استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی، یکی از مفاهیم اساسی توسعه اجتماعی محسوب می شود. درواقع، ظرفیت سازی و توانمندسازی روستاییان و تشکل ها، از پیش شرط های توسعة پایدار است. در این پژوهش، سرمایه اجتماعی شبکة زنان روستایی، از طریق تکمیل پرسشنامة تحلیل شبکه ای و مصاحبة مستقیم با اعضای گروه های توسعة روستایی زنان بررسی می شود. این پژوهش، در روستای بزیجان از توابع شهرستان محلات استان مرکزی صورت گرفته است. روستای بزیجان، تحت پوشش پروژة الگوی ایرانی مشارکت و توانمندسازی جوامع محلی است. پژوهش با رویکرد شبکه های اجتماعی انجام گرفت. در این راستا، کارگاه های مشارکتی بسیج منابع اجتماعی در روستا برگزار شد که خود زمینه ساز تشکیل گروه های توسعة زنان روستایی بود. به منظور تحقق توانمندسازی اجتماعی باید مؤلفه های سرمایه اجتماعی مانند مشارکت و اعتماد در میان افراد تقویت شود. در این راستا، پیوندهای اعتماد و مشارکت میان 78 زن عضو در گروه های توسعة روستایی (تمامی اعضا) در منطقة مورد بررسی با استفاده از شاخص های کمی سطح کلان شبکه بررسی شد و سرمایه اجتماعی زنان در مراحل مختلف پیش از اجرای پروژه، مرحلة گروه بندی و مرحلة تشکیل صندوق اعتباری خرد سنجش شد. نتایج نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی و به تبع آن، سرعت گردش پیوندهای اعتماد و مشارکت پیش از اجرای پروژه در حد متوسط بوده و طی مراحل تشکیل صندوق اعتباری خرد افزایش یافته است. از این رو، می توان گفت که اجرای این پروژه- که بر تقویت سرمایه اجتماعی تأکید دارد- میزان سرمایه اجتماعی را در شبکة روابط زنان روستای بزیجان افزایش داده است.
نقش مشارکت جوامع محلی در صنعت گردشگری پایدار (مطالعه موردی: سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غفلت از جوامع محلی در فعالیت های صنعت گردشگری خلأیی اساسی در برنامه ریزی مشارکتی به منظور دستیابی به توسعة پایدار گردشگری محسوب می شود. الگوی توسعة گردشگری جامعه محور می کوشد بخشی از این خلأ اساسی را پر کند. تحقیق حاضر با محوریت الگوی توسعة گردشگری جامعه محور به دنبال تعیین وضعیت مشارکت ساکنان محلی سرعین در زمینة گردشگری پایدار و همچنین معرفی رویکرد مشارکتی به عنوان راهبردی برای توسعة پایدار گردشگری در منطقة مورد مطالعه بوده است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و برای تبیین و تشریح موضوع مورد نظر از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. در این زمینه، مطالعة پیمایشی با استفاده از نرم افزار Spss و بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد سازوکار صنعت گردشگری در سرعین به گونه ای است که بیشتر ساکنان بومی در آن نقشی ندارند و مشارکتی عینی در فعالیت های گردشگری ندارند. با این همه، پتانسیل مشارکتی در آن به منظور دستیابی به توسعة پایدار گردشگری به ترتیب اولویت از طریق ملاحظات اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی گردشگری قابل حصول است. موارد اخیر به ترتیب با ضرایب بتای 611/0، 198/0 و 118/0 و مجموع همبستگی 683/0 و ضریب تعیین 467/0 نقش مؤثری در توسعة پایدار گردشگری سرعین داشته اند. بدین ترتیب، مشارکت اقتصادی در درجة اول و مشارکت زیست محیطی در درجة دوم از طریق تأثیرگذاری بر مشارکت اجتماعی- فرهنگی ساکنان، زمینة توسعة پایدار گردشگری را در سرعین فراهم می سازند.
ژئوتوریسم: شاه کلید حفاظت و ساماندهی توانمندی های جوامع محلی با نمونه هایی از شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه شواهد و قرائن درباره روستاها و جوامع محلی ایران، حاکی از نابودی تدریجی توانمندی های آنهاست؛ پدیده ای که مهاجرت بیش از پیش ساکنان این مناطق را به سوی شهرها به دنبال داشته است. ژئوتوریسم که بر نگاهداری و حمایت از ابعاد پنج گانه اساسی ویژگی های جغرافیایی یک ناحیه، یعنی محیط، فرهنگ، زیبایی، علم، آموزش و بهزیستی مردم محلی تأکید دارد، نقش ویژه ای در حفظ توانمندی های جوامع محلی ایفا می کند. این پژوهش سعی دارد با معرفی بعضی ژئوسایت ها و ژئومورفوسایت های شمال غرب ایران، نقش توسعه یا نابودی محوطه های ژئوتوریستی را در حفاظت و ساماندهی توانمندی های جوامع محلی تبیین کند. روش شناسی پژوهش مبتنی بر بررسی ادبیات موضوع، بهره گیری از تجارب ارزنده سایر کشورها و پژوهشگران عرصه گردشگری، شناسایی و تحلیل مسائل ژئوتوریستی بعضی محوطه های ژئوتوریستی شمال غرب ایران با بهره گیری از تکنیک های تحلیل چشم انداز و درنهایت تبیین جایگاه ژئوتوریسم در حفاظت و ساماندهی محوطه های ژئوتوریستی است. بررسی وابستگی های جوامع محلی در محوطه های بررسی شده به تغییرات محیطی و تأثیرپذیری پایایی یا نابودی سرمایه های ژئوتوریستی از این تغییرات، نشان داد ویژگی های ذاتی ژئوتوریسم، همانند محیط محوری، بهره وری، حفظ منابع، احترام به سنن و فرهنگ محلی، کیفی نگری، هم افزایی، مشارکت، آگاهی بخشی، نفع اقتصادی، حفظ تمامیت و درنهایت رضایتمندی، همگی بر حفاظت محوری آن و بهره برداری همراه با توسعه پایدار دلالت دارند.
مهاجرت جوانان، به راستی مشکل کجاست؟ جوامع محلی و آینده نگری برای شکل دهی به سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خوی، آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرا مهاجرت جوانان روستایی به شهرها - به رغم پیشرفت های قابل توجهی که در دو دهه اخیر در روستاهای کشور صورت گرفته است- همچنان ادامه دارد؟ در سوابق مطالعاتی به وجوه فراوانی از دلایل مهاجرت اشاره شده است که دو وجه آن تازگی داشته و در شرایط کنونی می تواند مورد توجه قرار گیرد: پیش بینی و تجویز ملزومات خدماتی برای آینده روستا مبتنی بر الگوهای کلیشه ای ساده و پیشین توسعه و بی توجهی به نقش مشارکت شهروندان در فرایند توسعه روستایی. در مقاله حاضر به شناسایی خواسته های جوانان شهرستان خوی از آینده روستایی برحسب الگوهای نوین خدمات رسانی و توسعه ای و تجربیات چندگانه و محیط های متفاوت سکونتگاهی در سه فاز معیشت، محل اقامت و شیوه زندگی و نواحی طبقه بندی شده شهر، حومه، مراکز روستایی و روستاهای دوردست پرداخته شده است. هدف ارائه راه حلی روش شناسانه برای تشخیص ذهنیات و ترجیحات سکونتی جوانان روستایی و در نتیجه جلوگیری از روند روز افزون مهاجرت است. روش پژوهش حاضر، کیفی و هدف آن کاربردی است. 87 مصاحبه از نوع ساخت یافته با جوانان روستایی در سنین 18تا 39 سال و به صورت هدفمند به عمل آمد. نتایج نشان می دهد که آینده شخصی جوانان خویی در پیوند با خواسته های چندبُعدی و متنوع است: گوناگونی اشتغال، محل اقامت و سبک زندگی که شامل کار در کارخانجات و اداره ها با حقوق و مزایای ثابت، داشتن شغل دوم و بیشتر خدماتی، رفت و آمد پی در پی به مرکز شهر، مجاورت و همسایگی، خانه های بزرگ و حیاط دار، خود معیشتی و کارخانگی و درگیری اجتماعی و با جامعه و دوستان بودن می شود. در عین حال، خواسته های بی شمار و بسیار پیچیده تر جوانان در نواحی روستایی دوردست در مقایسه با سایر نقاط، نتیجه ای فراتر از انتظار بود. در واقع، تصوّر از آینده در سطح خُرد با آنچه که در سطح عمومی از زندگی روستایی روایت می شود فرق دارد. بدون شک، اثربخشی سیاست های خدمات رسانی و توسعه در روستاها به طور قابل توجهی با لحاظ کردن خواسته های مورد انتظار جوانان از آینده روستایی می تواند بالا رود؛ بر اساس شاخصه های چند بُعدی و متنوع اشتغال، محل اقامت و سبک زندگی و در انواع مختلفی در سکونتگاه های روستایی.
دیدگاه خانوارهای محلی پیرامون پیامدهای اجتماعی احداث سد بهشت آباد در حوزه مبدأ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
628 - 645
حوزه های تخصصی:
احداث سدها به منظور ذخیره سازی و انتقال آب بین حوزه ای یکی از راهکارهای سیاست گذاران به منظور مدیریت چالش کمبود آب در دهه های اخیر است، اما این راهبرد می تواند منجر به پیامدهای منفی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی گردد. هدف این مقاله بررسی دیدگاه خانوارهای روستایی و شهری محلی در مورد پیامدهای اجتماعی حاصل از احداث سد بهشت آباد و انتقال آب بین حوزه ای است. این پژوهش در حوزه آبخیر بهشت آباد واقع در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد و جوامع محلی که به طور مستقیم تحت تأثیر سد قرار می گیرند موردمطالعه قرار گرفت. در این مطالعه پیمایشی، با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای 200 خانوار از 3514 خانوار منطقه انتخاب شدند و داده ها با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه ساختاریافته گردآوری گردیدند. از دید جوامع محلی احداث سد موجب افزایش مهاجرت که منجر به حاشیه نشینی در اطراف شهرها شده، تضعیف مشارکت بین خانوارهای محلی و افزایش آسیب پذیری معیشت ها، به ویژه در فعالیت هایی همچون زراعت، باغداری، دامپروری و خدمات مرتبط و افزایش قیمت زمین در مناطق تحت تأثیر احداث سد خواهد شد، هرچند به اعتقاد برخی از افراد، احداث سد سبب ایجاد مشاغل گوناگونی خواهد شد. این دیدگاه ها به طور معنی داری تحت تأثیر سن پاسخگو، میزان تحصیلات، تعداد فرزندان و تعداد دام خانوارها بود. این نشان می دهد که پاسخگویان که دارای سن بالاتر، تعداد دام سبک بیشتر و تعداد فرزند بیشتری بودند تأثیر احداث سد را منفی تر و افرادی که دارای سطح تحصیلات بالاتری بودند دید مثبت تری نسبت به احداث سد داشتند.
تبیین راهبردهای توسعه گردشگری پیراشهری جامعه محور،مطالعه موردی منطقه کن - سولقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
121 - 135
حوزه های تخصصی:
رشد بدون برنامه گردشگری در مناطق پیرا شهری و عدم توجه به خواست و نظرات مردم محلی که درنهایت منجر به تمرکزگرایی برنامه ها می شود می تواند آسیب های جدی بر روستاها وارد سازد. این پژوهش باهدف تدوین استراتژی های مناسب برای توسعه گردشگری در نواحی پیرا شهری بخش کن در استان تهران انجام شده است. پژوهش با روش اکتشافی و با ماهیت کیفی و ازلحاظ نوع تحقیق، کاربردی و توسعه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش متصدیان فعالیت های گردشگری، مدیران محلی و متولیان جاذبه های گردشگری هفت روستا از دهستان سولقان در بخش کن که دارای طیف گسترده ای از جاذبه های گردشگری هستند، تعیین گردید. با توجه به ماهیت کیفی مطالعه، به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز، گروه های کانونیدر سه گروه مردم محلی، مدیران و گردشگران و در قالب گروه های 9 الی 12 نفره تشکیل شده و در کارگاه های جداگانه ای که در روستای مرکزی (سولقان) برگزار شد، شرکت کردند. از تحلیل SWOT برای جمع آوری داده های موردنیاز استفاده شد و استراتژی های مرتبط تعیین شد. ماتریس نقاط قوت، فرصت ها، ضعف ها و تهدیدها ازنظر سه گروه مشارکت کننده در تحقیق همسویی بیش تر نظرات بین مردم محلی و مدیران و تفاوت در نگرش در بین متولیان گردشگری را نشان می دهد. از سوی دیگر تفاوت در نگرش ها در خصوص نقاط قوت و ضعف که برگرفته از نیازها و عملکردهای متفاوت است، منجر به ارائه راهبردهای متفاوتی می شود.
تأثیر احداث سد بهشت آباد بر راهبردهای معیشت خانوارهای جوامع محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از کشورها جمعیت روبه افزایش دارند و با کمبود جدی آب مواجه هستند و تأمین و توزیع آب متناسب با تقاضای آن ها نیست. احداث سدها از راهکارهای اساسی جهت مدیریت چالش کمبود آب در دهه های اخیر است، اما این راهبرد می تواند پیامدهای منفی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به همراه داشته باشد. هدف این مقاله بررسی دیدگاه خانوارهای محلی پیرامون پیامدهای احتمالی حاصل از احداث سد بهشت آباد بر راهبردهای معیشت کشاورزی و غیرکشاورزی آن هاست. این پژوهش پیمایشی در جوامع روستایی و شهری واقع در حوزه مبدا و محل احداث سد، یعنی حوزه آبخیز بهشت آباد در استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفت . در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای 200 خانوار از 3514 خانوار منطقه انتخاب شدند و داده ها با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه ساختاریافته گردآوری گردیدند. از دید جوامع محلی احداث سد بهشت آباد باعث تخریب دارایی های فیزیکی کشاورزی و غیرکشاورزی و افزایش آسیب پذیری معیشت آن ها خواهد شد که این امر خود سبب افزایش مهاجرت، تغییر فرهنگ محلی، روی آوردن خانوارها به مشاغل کاذب و فروپاشی خانوارها بر اثر مهاجرت اجباری محلی خواهد شد. این دیدگاه به طور معنی داری تحت تأثیر داشتن شغل کشاورزی و خدماتی خانوار، میزان اراضی خانوار، تعداد دام سبک و سنگین، سن و میزان تحصیلات بود. این پژوهش نشان داد از دید جوامع محلی و شهری در صورت احداث سد دارایی های فیزیکی کشاورزی و غیرکشاورزی آسیب دیده و مشاغل مربوط به آن ها از بین خواهد رفت، هرچند ممکن است برخی مشاغل وابسته به صنعت و خدمات نیز به وجود آید؛ بنابراین قبل از احداث سد، سیاست گذاران و برنامه ریزان باید امکان سنجی و تأمل بیشتری صورت گیرد تا پیامدهای ناگواری پس از آن به وجود نیاید.
پلیس؛ عدالت ترمیمی و پیشگیری از جرم در جوامع محلی
ظهور عدالت ترمیمی نتیجه یکی از تحولات به وجود آمده در نگرش به عدالت کیفری و تفکر ناظر به جرم در دو دهه گذشته می باشد. عدالت ترمیمی رویکرد متوازن و همه جانبه به شرایط جرم است و تلاش می نماید با ابزارهایی مانند میانجی گری بتواند نه تنها منافع تمام آسیب دیدگان ناشی از جرم را تأمین نماید، بلکه زمینه های بازپذیری و باز اجتماعی شدن مجرم را فراهم آورد. تحقق اهداف عدالت ترمیمی مستلزم وجود کنشگرانی است که ضمن آشنایی با مبانی و اهداف عدالت ترمیمی، به اصول آن نیز اعتقاد داشته باشند. بی تردید پلیس بعنوان یکی از مهم ترین نهادهای مسئول پاسخ دهی به پدیده مجرمانه و بعنوان اولین نهاد مورد رجوع بزه دیدگان پس از وقوع جرم، نقش مهمی در اجرای برنامه های ترمیمی دارد. در پیشگیری انتظامی جامعه محور از جرم، پلیس علاوه بر بهره گیری از ابزارهای تعریف شده در نظام عدالت کیفری، از همکاری و مشارکت نهادهای اجتماعی و دولتی برای کنترل عوامل ایجاد کننده جرم استفاده می کند. نتایج بیانگر آن است که نقش میانجی گری پلیس با رویکرد فرآیند محوری و با استفاده از ظرفیت های جامعه محلی، با امکان تأثیر گذاری بر شرایط فردی و اجتماعی مجرم، گرایش مجدد وی را در ارتکاب جرائم کاهش خواهد داد و به عبارتی می توان بیان نمود، هر قدر گرایش پلیس در نقش میانجی گری به سمت فرآیند محوری باشد، از تکرار بزه کاری مجرم پیشگیری شده و برعکس هر قدر گرایش پلیس در نقش میانجی گری به سمت نتیجه و کاهش تراکم پرونده ها متمرکز شود، امکان تکرار بزه کاری مجرم افزایش پیدا خواهد نمود.
نقش توانمندسازی جوامع محلی در مدیریت پایدار منابع طبیعی (مطالعه موردی: حوزه رامه شهرستان آرادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع طبیعی یکی از ثروت های حائز اهمیت برای نسل های کنونی و آینده است که نقش بسیار مهمی در تعادل بوم شناختی، درآمدزایی و توسعه روستایی دارد؛ اما این منابع اکنون با بهره برداری بیش ازحد مجاز و غیراصولی در معرض نابودی قرارگرفته است. حفاظت از این منابع به صورت حاکمیتی و با برنامه ریزی از بالا به پایین انجام می شود و علی رغم اقدامات سخت گیرانه و هزینه های زیاد از طرف دولت، تخریب منابع طبیعی همچنان ادامه دارد، این مسئله نیاز به مدیریتی سازگار برای حفاظت منابع طبیعی با تأکید بر همکاری جوامع محلی را ضروری می نماید. جامعه آماری در بخش کمی تحقیق شامل بهره برداران مراتع حوزه رامه بود است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و تعداد 70 پرسشنامه تکمیل و مقایسه نگرش ساکنین و تحلیل عاملی صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد اجرای توانمندسازی و توان افزایی جوامع محلی درنهایت منجر به حفاظت بهتر منابع طبیعی شده و گروه های محلی پایدار مانده و رضایتمندی مردم با مشارکت در مراحل برنامه ریزی اجرا و پایش حاصل شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های کمی و کیفی مربوط به اثرات اجرای طرح و میزان واریانس تبیین شده آن ها نشان می دهد مؤلفه مشارکت مردم در اجرای طرح اثربخش تر بوده و توجیه کننده واریانس بیشتری (95/32) نسبت به دیگر مؤلفه ها بود؛ به عبارت دیگر در تلخیص مؤلفه های موردبررسی، مشارکت مردم در اجرای طرح بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است.
مطالعه آثار اجتماعی و فرهنگی گردشگری روستایی از منظر جوامع محلی(مطالعه موردی روستاهای طایقان و چشمه علی استان قم)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
296 - 307
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری در دنیا، یکی از عوامل موثر در تبادلات بین فرهنگی محسوب می شود و به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی جهان جایگاه ویژه ای دارد. گونه های متفاوتی از گردشگری با استقبال فراونی از سوی گردشگران روبرو شده است.گردشگری روستایی، یکی از گونه های گردشگری فرهنگی است.در خصوص مفهوم گردشگری روستایی می توان آن را شامل هر نوع فعالیت تفریحی و گذران فراغت یا دریافت خدماتی از قبیل غذا، محل اقامت و محصولات ساکنین محلی ، در مکانی که از نظر قوانین و مقررات جاری کشور روستا است در نظر گرفت (افتخاری و قادری،1381: 28) این نوع از گردشگری، همانند سایر انواع گردشگری با آثار مختلف اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی روبرو بوده است.آثار زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی گرشگری نقش به سزایی را در جامعه ی میزبان و گردشگر دارند.از سوی دیگر درک افراد از آثار گردشگری در جامعه محلی نقش به سزایی را در توسعه گردشگری دارد.پژوهش حاضر با هدف مطالعه آثار اجتماعی و فرهنگی گردشگری روستایی از منظر جامعه محلی در روستای طایقان و چشمه علی استان قم، با روش کیفی صورت گرفته است.پژوهشگر با حضور در میادین تحقیق به مصاحبه و سپس ثبت و تحلیل مشاهدات خود پرداخته است.روش تحلیل مضمون نیز روش تحلیل داده های پژوهش حاضر است. مصاحبه ی نیمه ساختار یافته ی فردی و مشاهده از فنون گرداوری داده اند.همچنین در این پژوهش از تحلیل زمینه ای برای تحلیل داده های پژوهشی استفاده شده است. جامعه ی پژوهش شامل ساکنین روستای چشمه علی و طایقان -واقع در قم- هستند که از این میان پژوهشگر 30 نفر را به عنوان نمونه ی هدف انتخاب نموده است .نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است.نتایج تحقیق در قالب مفاهیم متعدد و 6 مقوله ارائه شده است.
پیامدهای فرهنگی توسعه گردشگری در کشور از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
21 - 28
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری بر مبنای ارتباطات انسان ها با فرهنگ های متفاوت در بستر مقاصد گردشگری جریان داشته و این ارتباطات گردشگران با فرهنگ های متفاوت، تأثیرات مثبت و منفی متعددی در پی خواهد داشت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناخت مهمترین اثرات توسعه گردشگری بر فرهنگ مقاصد گردشگری، در سطح جامعه محلی و ملی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه نمونه 50 نفر از خبرگان میان رشته ای در حوزه فرهنگ و گردشگری بوده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Excel استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند توسعه گردشگری پیامدهای فرهنگی مثبت و منفی متعددی بر جامعه مقصد گردشگری در سطح محلی و ملی دارد. تأثیرات مثبت گردشگری در سطح جامعه محلی بر شاخص های احیای سنت ها و مراسم بومی، حفاظت از مکان های تاریخی و باستانی و آشنایی با آداب و رسوم فرهنگ های مختلف است و چنانچه توسعه گردشگری بدون برنامه ریزی دقیق جریان پیدا کند، مخرب بوده و باعث توسعه رفتار تجملی و کالایی شدن فرهنگ در سطح اجتماعات محلی می شود. همچنین توسعه گردشگری در سطح ملی نیز نتایجی از قبیل تقویت غرور ملی و تفاهم فرهنگی با سایر ملل در پی خواهد داشت.
طراحی الگوی مرحله ای مدیریت بحران با رویکرد ظرفیت سازی جوامع محلی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
175 - 203
حوزه های تخصصی:
هدف: طی سال های اخیر، ظرفیت سازی جوامع محلی به عنوان یکی از رویکردهای استفاده شده در مدیریت بحران مطرح شده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مرحله ای مدیریت بحران با رویکرد ظرفیت سازی جوامع محلی با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. روش: در این پژوهش، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی در چارچوب پژوهشی اسنادی استفاده شده و برای اجرای تحلیل محتوای کیفی نیز با روش فراترکیب، تدوین چارچوب کدگذاری مناسب انجام شده است. یافته ها: در این پژوهش، عوامل مؤثر بر مدیریت بحران با رویکرد ظرفیت سازی جوامع محلی در چهار دسته «عوامل مرتبط با مرحله پیشگیری و کاهش اثرهای بحران»، «عوامل مرتبط با مرحله آمادگی در برابر بحران»، «عوامل مرتبط با مرحله مقابله با بحران» و «عوامل مرتبط با مرحله بازسازی و بازتوانی پس از بحران» جای داده شدند. هر یک از این مراحل از زیربخش هایی تشکیل شدند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه تاکنون، در رابطه با الگوی پنج مرحله ای ارائه شده در این پژوهش برای مدیریت بحران با تأکید بر ظرفیت سازی جوامع محلی در کشور، مدلی جامع و گام به گام ارائه نشده است، این پژوهش می تواند برای اجرای مدیریت بحران با رویکرد ظرفیت سازی جوامع محلی در کشور نقشه راه جامع و مناسبی باشد.
تحلیل رابطه سطح انتظارات از دولت و تمایل جوامع محلی به اقدامات پیشگیرانه در برابر مخاطرات (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1313 - 1333
حوزه های تخصصی:
امروزه، تأکید بر مدیریت ریسک و اجرای اقدامات پیشگیرانه به عنوان اساسی ترین رویکرد در ادبیات مدیریت بحران مطرح است. اما تحقق این فرایند، به ویژه در جوامع روستایی و با جلب مشارکت جوامع محلی به انجام دادن اقدامات پیشگیرانه تحت الشعاع عوامل و موانع بسیاری است که سطح انتظارات جوامع محلی از دولت و وابستگی به آن برای مدیریت بحران و اثرهای آن یکی از مهم ترین این عوامل است. بنابراین، در پژوهش حاضر به تحلیل تأثیر انتظارات از دولت بر میزان تمایل جوامع محلی به مشارکت در انجام دادن اقدامات پیشگیرانه در برابر سوانح طبیعی با روش توصیفی- پیمایشی و با ابزار پرسش نامه پرداخته شده است. به منظور سنجش هدف و تحلیل داده ها، از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون خطی، و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کاربردی و از لحاظ نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. بر اساس نتایج به دست آمده، در منطقه مورد مطالعه میزان تمایل روستاییان به اقدامات پیشگیرانه پایین تر از سطح متوسط است. در حالی که سطح انتظارات مردم از دولت در برابر سوانح طبیعی بسیار بالاست. همچنین، ضمن تأیید ارتباط بین این دو متغیر، تأثیرگذاری متغیر انتظارات روستاییان از دولت بر عدم تمایل جوامع محلی به اقدامات پیشگیرانه در برابر سوانح طبیعی با میزان ضریب 38 درصد تبیین و تأیید می شود. از سویی، بر اساس نتایج به دست آمده، تمایل به اقدامات پیشگیرانه در بین روستاییانی که واکنش ترجیحی آن ها در برابر سوانح بر اساس مستندات و آرشیو تجربه آن هاست بیشتر از سایر روستاییان است.
تدوین راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان بازان شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
502 - 519
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی دهستان بازان است، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع پژوهش های کاربردی - توسعه ای است.گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. منطقه مورد مطالعه دهستان بازان در بخش مرکزی شهرستان جوانرود، استان کرمانشاه و جامعه آماری پژوهش روستاهای دهستان بازان است، روستاهای نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، 10 آبادی انتخاب شدند. در این روش مرحله اول روستاهای بالای 20 خانوار به جهت دارا بودن آستانه جمعیتی جهت دریافت امکانات و خدمات و در مرحله دوم با توجه به فاصله از مرکز شهرستان مد نظر قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای است که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (7/0<α). این پرسشنامه شامل، ویژگی های عمومی پاسخ گویان، سنجش وضعیت اقتصادی، سنجش انسجام اجتماعی، وضعیت کالبدی و محیطی است، برای تجزیه وتحلیل داده ها، در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS22 و پیاده سازی مدل های SWOT و QSPM از نرم افزار اکسل استفاده شد.یافته ها نشان داد نقاط قوت وفرصت های مناسبی در دهستان بازان وجود دارد، پتانسل هایی چون توسعه کشت زعفران، گردشگری مذهبی، واحدهای بلوک زنی، وجود باغات و محصولات جالیزی، ضرورت توانمندسازی این پتانسیل ها نظیر حمایت از احداث صنایع بسته بندی در قالب تعاونی های تولید و ایجاد زمینه های لازم برای مشارکت روستاییان در بازاریابی این محصولات مهم ترین راهبرد انتخاب شده مدل (QSPM) بودند همچنین به نقش جوامع محلی در استفاده از این پتانسیل ها و توانمند سازی آن ها تاکید شده است.
بررسی علل عدم تاب آوری جوامع محلی در مقابله با بلایای طبیعی (موردمطالعه: زلزله استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
163 - 179
حوزه های تخصصی:
زلزله استان کرمانشاه که در تاریخ 21 آبان ماه 1396 اتفاق افتاد پیامدهای ناگواری به دنبال داشت و این امر به عدم آمادگی و برنامه ریزی لازم برای مقابله با چنین حادثه ای برمی گردد؛ بنابراین عدم تاب آوری در مقابل زلزله، موضوع اصلی این پژوهش است که در قالب رویکرد کیفی و به روش تئوری بنیانی انجام شد. جامعه موردمطالعه، مطلعان کلیدی دهستان قلعه شاهین از توابع شهرستان سرپل ذهاب بودند (15 نفر) که مطابق طبیعت تحقیق کیفی، به شیوه هدفمند انتخاب شد. جمع آوری داده ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته انفرادی، گروه های متمرکز، مشاهده مستقیم و یادداشت های میدانی صورت گرفت. جهت اعتبار و اطمینان پژوهش نیز با به کارگیری روش های چندگانه در جمع آوری داده ها در پژوهش کیفی، اعتبار یافته ها حاصل گردید. نتایج نشان داد عواملی از قبیل؛ کمبود سرمایه اجتماعی (33 بار تکرار)، وضعیت نامناسب اقتصادی (31 بار تکرار)، عدم آگاهی در خصوص زلزله (9 بار تکرار)، خسارت جانی و مالی (16 بار تکرار)، مشکلات روحی و روانی (44 بار تکرار)، اختلافات قومی و قبیله ای (40 بار تکرار) و عدم دسترسی به تجهیزات و امکانات (18 بار تکرار) موجب گردیده که زلزله زدگان پیامدهایی از قبیل، مشکلات خانوادگی، مشکلات بهداشتی، مشکلات حاد روانی، از بین رفتن فرهنگ انگیزه کار، از بین رفتن حریم شخصی و خصوصی افراد و خشونت علیه زنان و کودکان را متحمل شوند؛ بنابراین پیشنهاد می شود که مسئولین با به کارگیری روانشناسان و ایجاد حس صمیمیت و همدلی، می توانند برادری و همبستگی را در بین زلزله زدگان بالا برده و سرمایه اجتماعی را تقویت نمایند.
تأثیرگذاری رویدادهای ورزشی بین المللی بر برند شهری (مورد مطالعه: شهرستان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹)
195 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیرگذاری رویدادهای ورزشی بین المللی بر برند شهری بود. روش پژوهش شبه تجربی و از نوع کاربردی و شامل یک مرحله پیش آزمون و یک مرحله پس آزمون بود. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد برند شهری مریلس و همکاران (2009) بود. روش اجرا به این صورت بود که ابتدا بین یک گروه از افراد که به محل برگزاری مسابقات نرفته بودند، پرسشنامه برند شهری توزیع شد (گروه کنترل) سپس با رفتن به محل برگزاری مسابقات کشتی جام باشگاه های جهان در بجنورد، ابتدا پرسشنامه بین تماشاچیان پخش شد و از آن ها خواسته شد به پرسشنامه برند شهری پاسخ دهند و یک هفته بعد از اتمام مسابقات، دوباره به همان پرسشنامه پاسخ دادند. تعداد 90 نفر از افراد به صورت در دسترس در سه گروه که 30 نفر به عنوان گروه به پرسشنامه پاسخ دادند. از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آنوای یک راهه و تی زوجی برای مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه ها استفاده شد. یافته ها نشان داد بین نمرات برند شهری گروه کنترل و گروه گردشگران تفاوت معنی داری وجود ندارد اما در گروه افراد بومی بین پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده شد. در نتیجه میتوان بیان کرد که رویدادهای کوچک در بین گروه علاقه مند به آن رویداد ورزشی حس تعلق بیشتر به شهر و احساس رضایت درونی منجر خواهد شد پس مهم است که شهرهای کوچکتر از این فرصت استفاده کنند و با دریافت حق میزبانی مسابقات ورزشی مختلف در ارتقا برند شهر خود گام بردارند و از مزایای آن بهره مند شوند.
تحلیل تأثیر ادراک از خطر بر میزان تاب آوری جوامع محلی در برابر سیلاب (منطقۀ موردمطالعه: روستاهای شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره ادراک مخاطرات و آگاهی از اثرهای آنها براساس ماهیت عقلایی زیستی بشر و تمایل وی برای بقا، موجب تلاش برای کاهش احتمال وقوع مخاطرات و ارت ق ای آم ادگ ی در برابر اثرهای احتمالی می شود. در این راستا، در پژوهش حاضر، تأثیر ادراک از خطر سیلاب بر میزان تاب آوری جوامع محلی در خانواده های روستایی شهرستان بینالود بررسی و تحلیل می شود. این پژوهش ازنظر روش، توصیفی تحلیلی و از حیث هدف، کاربردی است. واحد تحلیل در این پژوهش، 190 خانوارهای روستایی منطقه با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 07/0 تعیین شده است. نتایج تحلیل آزمون های آماری نشان دهنده این است که شاخص های بعد ادراک احساسی و شناختی به ترتیب با میانگین 5/3 و 1/3 بیشترین تأثیر و سپس عملکردی با میانگین 5/2 کمترین مقدار را در سطح نمونه ها دارد؛ همچنین نتایج ارزیابی میزان اثرگذاری ابعاد ادراک خطر بر میزان تاب آوری با استفاده از آزمون رگرسیون نشان دهنده این است که از بین ابعاد ادراک خطر، بعد شناختی بیشترین اثر را در تاب آوری روستاهای مطالعه شده داشته است. از سویی، براساس نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس، اختلاف معناداری بین تاب آوری گروه های با سطح ادراک خطر متفاوت در جوامع محلی وجود دارد و گروه های با سطح ادراک متوسط بیشترین میزان تاب آوری را بین سایر گروه ها دارد؛ همچنین زنان روستایی درک بیشتری از سیلاب و احتمال وقوع آن داشته و درنتیجه تاب آوری آنها بیشتر است. از طرفی، مقایسه ادراک و تاب آوری بین افراد بیمه شده و نشده نشان دهنده آن بود که افراد بیمه شده ادراک و تاب آوری بیشتری نسبت به افراد بیمه نشده دارند.
توسعه جوامع محلی پیراشهری با تاکید بر نقش مدیریت مشارکتی (مورد: صفادشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه جوامع محلی پیراشهری صفادشت با تأکید بر نقش مدیریت مشارکتی است. روش تحقیق کمی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت توصیفی-تحلیلی و ازنظر روش، در گروه پژوهش کمی قرار دارد. همچنین به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل تلفیقی (سورای فازی و کوپراس فازی) و نرم افزار SPSS استفاده شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل دو بخش می باشد، بخش اول ساکنین محلی عرصه پیراشهری صفادشت می باشد که بر اساس نمونه گیری تصادفی و روش کوکران، تعداد (379 خانوار) به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. در بخش دوم نیز جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحب نظر در این حوزه می باشد، با توجه به اینکه جامعه نمونه در بیشتر مدل های فازی بین 20-30 نفر می باشد، در این قسمت از پژوهش نیز 20 نفر (متخصص) به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. نتایج مشخص کرد، وضعیت مدیریت مشارکتی و به دنبال آن وضعیت توسعه جوامع محلی در منطقه پیراشهری صفادشت در وضعیت مطلوبی قرار ندارد، بنابراین بین دو متغیر ارتباط معنادار و مثبتی مشاهده شد. در ادامه نیز، نتایج مدل تلفیقی (سواری فازی و کوپراس فازی) به منظور رتبه بندی میزان تأثیرپذیری مدیریت مشارکتی در هر یک از مؤلفه های مطرح شده در ابعاد (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) نشان داد، امتیاز کل بعد اجتماعی (34/72)، در وضعیت سبز و سطح کیفی خوب قرار دارد، و از بین مؤلفه های آن، بیشترین میزان تأثیر مدیریت مشارکتی در مؤلفه (مشارکت و کنترل محلی) می باشد. همچنین در بعد اقتصادی، امتیاز کل (48/72)، در وضعیت سبز و سطح کیفی خوب قرار دارد، و از بین مؤلفه های آن، عدالت و رفاه اقتصادی با امتیاز (11/73)، بیشترین میزان تأثیر را از مدیریت مشارکتی به خود اختصاص داده است. درنهایت، امتیاز کل بعد زیست محیطی (345/71)، در وضعیت سبز و سطح کیفی خوب قرار دارد، و بین مؤلفه های آن، تقویت آگاهی های زیست محیطی با امتیاز (44/72)، بیشترین میزان تأثیرپذیری را از مدیریت مشارکتی به خود اختصاص داده است.