مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
منافع ملی
حوزه های تخصصی:
نظر به پیامدهای چشمگیر اتخاذ راهبرد مقاومت توسط جمهوری اسلامی ایران، در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی، در پژوهش حاضر کارکردهای این راهبرد در سیاست خارجی ایران به بحث گذارده شده است. ایده این است که با توجه به مفصل بندی گفتمان انقلاب اسلامی، ایران توانست که گفتمان مقاومت را در منطقه پررنگ نموده و همچنین محور مقاومت را در مقابل نیروهای مداخله گر فرامنطقه ای، به عنوان یک کنشگر مؤثر مطرح نماید. نتیجه این راهبرد تقویت و ارتقای ضریب امنیتی کشورهای عضو این محور بوده است. محقق ضمن تحلیل سیاست های مقاومت طراحی و اجرا شده در مناطقی چون سوریه، عراق، لبنان و یمن نشان می دهد که چگونه این راهبرد توانسته تأمین منافع ملی ایران و تقویت منافع راهبردی کشورهای محور مقاومت و منطقه را به صورت توأمان در پی داشته باشد.
تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه (۲۰۱۰- ۲۰۲۲م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
174 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، دست یابی به درک صحیحی از رویکرد رئالیسم تدافعی جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه است.(هدف) مسئله اصلی این پژوهش این است که منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در سال های 2010-2022م چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، این فرضیه ارائه می شودکه: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه، حمایت، حفاظت وتقویت محور مقاومت، و کمک به امنیت و ثبات سوریه است. به علت قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و وجود خط پشتیبانی ایران از حزب الله لبنان در سوریه از حمایت ایران برخوردار است.( مسئله) چارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریه رئالیسم تدافعی استفان والت و جک اسنایدر استفاده شده است. روش پژوهش روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است(روش)یافته های پژوهش نشان می دهد،. که ج.ا.ایران، خود را رهبر جبهه مقاومت در برابر آمریکا و ارژیم صهیونیستی می داند. منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در چارچوب منافع ایدئو لوژیکی، استراتژیکی، و اکونومیکی و ژئوپلیتیکی تعریف می شود.ج.ا.ایران سعی دارد با نفوذ بیشتر در منطقه و بهره گیری از سیاست اتحاد با سوریه، نخست امنیت ملی خویش و پس از آن، منافع ملی خود را تأمین کند.(یافته ها).
تجزیه و تحلیل راهبرد سیاست خارجی ترکیه پس از انتخابات ریاست جمهوری 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
269 - 293
حوزه های تخصصی:
انتخابات ترکیه به پایان رسید و اردوغان در یکصدمین سالگرد تأسیس جمهوری ترکیه مجددا به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد. با توجه به نقش استراتژیک و ژئوپلیتیک این کشور اکنون مسئله این است که چه تغییری در راهبرد سیاست خارجی ترکیه ایجاد خواهد شد. تلاش ترکیه همواره بر این بوده است که با تأکید بر منافع ملی و تکیه بر دو بعد سیاست و اقتصاد جایگاه منطقه ای و بین المللی خود را حفظ کند. ترکیه پس از اجرای سیاست تنش صفر با همسایگان و سیاست مداخله در امور داخلی برخی از همسایگان، در دوره جدید هر چه بیشتر به سمت راهبرد «همه جانبه نگری متعادل و متوازن» در سیاست خارجی خود روی آورده است. بنابراین با نگاهی به گذشته و تجربه حاصل از آن، سعی می کند مبتنی بر واقعگرایی و با دوری از تنش زایی راهبرد سیاست خارجی خود را سامان بخشد. این پژوهش با کاربست روش توصیفی تحلیلی و در قالب چارچوب نظری نوواقعگرایی به دنبال پاسخ به این پرسش است که راهبرد سیاست خارجی ترکیه پس از انتخابات 2023 چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که اردوغان پس از کسب مجدد قدرت با اتخاذ رویکردی همه جانبه نگر به دنبال ایجاد توازن در سیاست خارجی و اجرای اهداف بلند مدت خود برای تأمین منافع ملی و ارتقای جایگاه منطقه ای و بین المللی ترکیه است. در نتیجه، اردوغان در دوره جدید به دنبال پیگیری سیاست های پوپولیستی، گسترش روابط با کشورهای همسایه، ترمیم روابط با اتحادیه اروپا، آمریکا و اسرائیل و حفظ تظاهر به بیطرفی در جنگ بین روسیه و اوکراین خواهد بود.
تحولات نوین منافع ملی و تاثیر آن بر ماهیت و گستره اصل عدم مداخله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
211 - 228
حوزه های تخصصی:
بررسی تحولات مربوط به منافع ملی دولت ها هنگامی اهمیت می یابد که دریابیم منافع ملی، در حکم شمشیری دولبه برای دولت ها به شمار می رود. از یک سو برخی دولت ها با حربه دستیابی به منافع ملی و یا صیانت از آن، هیچ گونه مداخله ای را بر نمی تابند و از سوی دیگر برخی دولت ها در اقدامی متعارض، رفتار مداخله جویانه خود را در پوشش منافع ملی حیاتی توجیه می کنند. این امر ضرورت انجام یک پژوهش جامع و مستقل به منظور یافتن نسبتی میان تغییرات در منافع ملی و اصل عدم مداخله را بیش از پیش آشکار می سازد. مقاله پیش رو با روش توصیفی – تحلیلی در پی یافتن پاسخ برای این پرسش کلیدی بوده است که منافع ملی به ویژه در طی سالیان اخیر با چه نوع تحولاتی مواجه بوده و این تحولات چه تاثیری بر ساحت اصل عدم مداخله و قوت و ضعف آن نهاده است؟ یافته های مقاله، نشان می دهد که روند تحولات در حوزه منافع ملی عمدتاَ در راستای حقوق بنیادین بشر و منفعت کلی جامعه بین المللی در حال شکل گرفتن بوده و دستاورد این تحولات نیز در نهایت کاهش اختیارات دولت ها در استناد به منافع ملی برای توجیه توسل به اصل عدم مداخله بوده است.
رفتارسنجی آمریکا در قبال دومینوی انقلاب های خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روندهای سیاسی در ایالات متحده آمریکا همواره نشانه هایی از تداوم حضور عناصر پایدار در بنیان های رفتاری در حوزه سیاست خارجی دارد. از این رو، رویکرد سیاست خارجی باراک اوباما را می توان در چارچوب فضای واقع گرایی امنیتی توضیح داد که اساس آن بر برقراری و حفظ «توازن قوا» مبتنی است. در مقاله حاضر نشان داده می شود که دولت اوباما چگونه تلاش می کند با پیشبرد نوعی توازن کنشی در حوزه سیاست خارجی، صحنه انقلاب های در حال شکل گیری در خاورمیانه را مدیریت کند.
پیامد های سیاسی- امنیتی افزایش قدرت منطقه ای ترکیه بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال آن است که پیامدهای سیاسی- امنیتی افزایش قدرت منطقه ای ترکیه را در حوزه شرق مدیترانه منطقه غرب آسیا[ شامل کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی] بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مورد ارزیابی و واکاوی قرار دهد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و اطلاعات و داده های کتابخانه ای بر مبنای استدلال علمی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سوال اصلی مقاله این است که افزایش قدرت منطقه ای ترکیه چه پیامدهای سیاسی- امنیتی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در حوزه شرق مدیترانه دارد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که قدرت منطقه ای ترکیه در یک دهه گذشته افزایش یافته و در بسیاری از رویداد ها و فرآیند های منطقه ای از منابع لازم برای اعمال قدرت و پیشبرد سیاست ها و برنامه های خود برخوردار شده است. ایفای نقش مدیریتی و دستیابی به مرجعیت منطقه ایی با میزبانی بسیاری از نشست ها و مذاکرات حساس از جمله برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، ایفای میانجی گری در مساله به اصطلاح صلح اعراب و اسرائیل و همچنین رویداد ها و انقلاب های مردمی کشورهای منطقه، ارائه مدل حکومتی جایگزین( که مورد حمایت کشورهای غربی نیز می باشد)، ایجاد محور جدید در کنار آمریکا،کشورهای غربی و عربی در مقابل جمهوری اسلامی ایران برای بر هم زدن موازنه استراتژیک در منطقه، تضعیف محور مقاومت اسلامی(مهمترین دستآورد جمهوری اسلامی ایران) با تضعیف سوریه به عنوان بازیگر کانونی این محور، تضعیف عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و افزایش تهدیدات نظامی و امنیتی برای آن از سوی رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، و اتخاذ رویکرد های غرب گرایانه، عملا منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در منطقه به خطر انداخته است. بدیهی است، ادامه چنین روندی کاهش قدرت و کم رنگ شدن نفوذ ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی ایران را به دنبال خواهد داشت.
پایش شالوده های دیپلماسی دفاعی در دیدگاه امنیتی امام خامنه ای(مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
77 - 107
حوزه های تخصصی:
ضرورت: دیپلماسی دفاعی به عنوان یکی از راه های مناسب برای پاسخگویی به تحولات عرصه بین الملل و شکل دهی به روندهای نظام مند در قالب قدرت نرم شناخته می شود که کشورها با بهره گیری از آن، امکان ارتقاء سطوح مختلف امنیت و قدرت ملی خود را امکان پذیر می سازند. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از بازیگران عرصه بین الملل تلاش دارد تا با بهره گیری از این ابزار، اهداف سیاست خارجی خود را در عرصه بین المللی پیگیری کند.هدف: همین امر ما را بر آن داشت تا به شناخت مبانی فکری و اندیشه ای رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) اقدام نماییم. پرسش: دیپلماسی دفاعی چگونه از منظر آیت الله خامنه ای قابل تجزیه و تحلیل (عناصر، بسته معنایی و جایگاه نظری) است؟ فرضیه و روش: دیپلماسی دفاعی در در اندیشه رهبری، مبتنی بر سه اصل ارتباط برادرانه با کشورهای اسلامی، مقابله با دشمنان و روابط مسالمت آمیز با کشورهای دوست است. این پژوهش یک تحلیل کیفی (کدمحور) از نوع تحلیل محتوا است. نتیجه گیری و دستاوردها: عناصر دیپلماسی دفاعی ایران از دیدگاه رهبری عبارتند از: «مقابله با نظام سلطه»، «همکاری های نظامی و دفاعی» «تقویت اتحادهای نظامی در جهان اسلام». جایگاه تئوریک این عناصر این معانی را برای مخاطب بازتولید می کند که مقابله با رفتار نظام سلطه در سیاست خارجی مشروع و مقبول است، همکاری های دفاعی و تقویت روابط دوستانه در دیپلماسی دفاعی باید هم راستا باشند و اتحادهای منطقه ای و اتحادهای نظامی در جهان اسلام ضروری است.
جایگاه منافع ملی و ایدئولوژیک در رویکرد سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
46 - 87
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در روابط بین الملل به منظور بررسی ماهیت و رویکردهای سیاست خارجی کشورها موضوع و جایگاه منافع ملی و ایدئولوژیک می باشد که براساس نوع حکومت و جهان بینی خاص حاکم بر آن تبیین می شود. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان بازیگری در نظام بین الملل از این قاعده مستثنی نیست و بنابراین پژوهش حاضر به بررسی رابطه این منافع در سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران می پردازد. در پرسش مربوط به جایگاه و نقش منافع ملی و ایدئولوژیک و چیستی آن در کلیت و کُنش و واکنش های سیاست خارجی ایران باید توجه داشت که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بنابر ماهیت ارزشی اسلامی و انقلابی آن که در متن و بطن قانون اساسی متجلی و به تمام شئون کشور جهت می دهد و سرلوحه و خط مشی انقلابیون و نخبگان حاکم قرار گرفت، شاهد رویکردی هویت محور هستیم. هر چند در اکثر کشورها ارزش ها و هنجارهای به درجاتی در رویکردهای سیاست خارجی تأثیرگذار هستند، اما منافع ایدئولوژیک سهم قابل توجهی در امر سیاست سازی و اجرای سیاست خارجی ایران داشته و در حکم اصول راهبردی محسوب می شوند. البته این بدان معنا نیست که متفکرین و بانیان انقلاب از اهمیت منافع ملی و عینی و مساعی وصول به آن غافل مانده و یا اهمیتی بر آن قائل نبوده و نیستند، بلکه بر وجه کلی در سیاست خارجی و در رأس آن سیاست های کلان جمهوری اسلامی ایران با توأمان بودن منافع ملی و ایدئولوژیک و تلفیقی هوشمندانه و پویا از آن دو و گاهأ غلبه یکی بر دیگری بنابر مقتضیات زمانی و مکانی و شرایط جاری داخلی و بین المللی مواجه هستیم.
بررسی تحول دکترین امنیتی آمریکا در غرب آسیا و الزامات راهبردی جمهوری اسلامی ایران ۲۰۰۹-۲۰۲۲ (مطالعه موردی افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
108 - 131
حوزه های تخصصی:
بررسی دکترین سیاست خارجی ایالات متحده آمریکادرخاورمیانه با تمرکزبرافغانستان بین سال های ۲۰۰۹_۲۰۲۲ حکایت ازاین داردکه یکی ازمهمترین جنبه های سیاستهای خارجی ایالات متحده پیرامون خاورمیانه ومنطقه غرب آسیا بوده و کلیه استراتژیها و سیاستهای اعلامی و عملی آمریکادرخصوص تحولات منطقه و افغانستان با توجه به تحولات اخیر یعنی روی کار آمدن طالبان در این کشور اهمیتی وافر برای وضعیت منطقه خاورمیانه دارد.از منابع کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است.در این راستا با استفاده از نظریه ی واقع گرایی در پی پاسخ به این سؤال هستیم که دکترین سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه بین سال های ۲۰۰۹_۲۰۲۲ بر اساس رویکرد نگاه به شرق و مدیریت هزینه ها دچار چه تغییر و تحولاتی شده است؟ تغییر و تحولات دکترین امنیتی آمریکا در غرب آسیا از سال 2009 تا 2022 مبتنی بر ائتلاف سازی و مدیریت هزینه ها در منطقه ، پیگیری منافع از طریق متحدین ، همچنین به دلیل نگاه به شرق و هزینه هایی که در خاورمیانه متحمل شده است، شاهد تغییراتی شامل کاهش دخالت نظامی ، نبرد با القاعده در افغانستان و کاهش دخالت همه جانبه در غرب آسیا بوده است. در نتیجه با اعلام اولویت استراتژیک جدید رقابت با قدرت های بزرگ و به ویژه چین، تغییری دراستراتژی خود ایجاد کرده و با تمرکز بر افزایش حضور خوددر شرق آسیا، به دنبال بهینه سازی حضورخود در کل جهان است. خاورمیانه هم از این امر مستثنی نشده است وکاهش وتغییرحضورنیروهای آمریکایی درمنطقه به ویژه در افغانستان وبسته شدن سه پایگاه آمریکایی درقطرو انتقال آنها به اردن همگی نشان ازتغییر وتحول دکترین سیاست خارجی آمریکادرخاورمیانه دارد.
راهبرد میانجیگری چین در سیاست خارجی؛ مطالعه موردی میانجی گری چین در روابط ایران و عربستان (2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
125 - 148
حوزه های تخصصی:
نقش چین به عنوان میانجیگر بین عربستان و ایران برای بسیاری از ناظران غافلگیرکننده بود؛ زیرا تا همین اواخر، پکن از دخالت در رویدادهای برجسته درصحنه جهانی اجتناب می کرد. چین ترجیح می داد تا مسئولیت کنترل تهدیدات علیه ثبات را بر عهده نگیرد و به سازمان ملل نقش ناظر در حوادث جهانی بدهد. میانجیگری چین شاهد جدید و واضحی بود که نشان می دهد، پکن از اصل دیپلماسی دنگ شیائوپینگ مبنی بر «در پس زمینه ماندن» به دیپلماسی فعال تر یک قدرت بزرگ روی آورده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش چین در میانجیگری بین ایران و عربستان بر اساس نظریه تصمیم گیری مرتبط با مدیریت ریسک سایمون است. بر این اساس سؤال پژوهش حاضر این است که چرا ایران و عربستان چین را به عنوان میانجی مورد اعتماد و مؤثر انتخاب کردند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که مزیت چین برای ایران و عربستان در پارادایم دیپلماتیک آن که شامل اجتناب از جانب داری؛ تلاش برای نزدیک کردن هر دو طرف به یکدیگر؛ توانایی استفاده از نفوذ فزاینده ژئواکونومیکی چین و خودداری این کشور در استفاده از زور در امور منطقه، نهفته است. هدف این رویکرد ارائه روش جدید برای مشارکت چین در امور صلح منطقه است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که موفقیت میانجیگری چین را می توان به رویکرد دیپلماتیک پکن در عدم تعهد و عدم مداخله نسبت داد که بر تصویر بی طرف چین در میان ایران و عربستان و انباشت طولانی مدت پیوندهای اقتصادی آن بنا شده است. این رویکرد چین به عنوان «توانایی عدم استفاده از قدرت» در نظر گرفته شده است. روش پژوهش، کیفی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است.
بررسی و تحلیل روش ها و شاخص های سنجش قدرت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
141 - 164
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد جوزف نای به عنوان واضع نظریه و مفهوم قدرت نرم، سنجش و ارزیابی میزان کارایی و کارآمدی قدرت امری ضروری برای عمال کنندگان آن است. این در حالی است که قدرت نرم مفهومی نسبتاً سیّال بوده و بر همین مبنا چارچوب های مختلفی برای سنجش آن وجود دارد. به رغم اهمیتی که قدرت نرم در روابط بین الملل دارد، چگونگی سنجش آن دشوار است چرا که شاخص های آن متغیر و با توجه به ذهنی بودن برخی از شاخص ها، اندازه گیری آنها دشوار است. بنابراین، با عنایت به مشکلاتی که در خصوص چگونگی سنجش قدرت نرم کشورها وجود دارد، مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که مهمترین روش ها و شاخص های سنجش قدرت نرم کدامند؟ برای پاسخ به این سوال، از روش شناسی کیفی و تحلیل محتوای متون و منابع موجود در خصوص قدرت نرم استفاده شده است. نتایج نشان داد که در یک جمع بندی کلی، شاخص های سنجش قدرت نرم در سه گروه اصلی مشتمل بر احساسات/عواطف، برداشت ها/عقاید و رفتارها قابل طبقه بندی هستند و برای هر کدام از این سه گروه و متناسب با داده های در دسترس، می توان روش های مختلفی را مورد استفاده قرار داد.
اتحاد اسرائیل و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران از منظر موازنه تهدید
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رژیم اسرائیل به عنوان موجودیتی نامشروع و اشغالگر تلقی شده و یکی از سیاست های اصولی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه در حمایت از جنبش های مقاومت بر علیه اسرائیل قرار دارد، این رژیم با احساس تهدید مواجه بوده و همواره تلاش داشته است تا در برابر این تهدید به ایجاد موازنه بپردازد. لذا این پژوهش با مبنا قرار دادن نظریه موازنه تهدید استفن والت و با پژوهشی تئوریک در پی پاسخ به این پرسش اصلی می باشد که؛ عوامل مؤثر بر احساس تهدید و هراس رژیم اسرائیل از جمهوری اسلامی ایران و دلایل نزدیکی آن به ایالات متحده آمریکا از دیدگاه نظریه موازنه ی تهدید چیست؟ در پاسخ به سؤال اصلی این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که؛ حمایت جمهوری اسلامی ایران از جنبش های مقاومت و قطع ارتباط و اعلام عدم مشروعیت رژیم اسرائیل در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش برای افزایش قدرت و دست یابی به انرژی هسته ای و تشکیک در موضوع هولوکاست که بهانه اشغال سرزمین ملت فلسطین است، موجب شده که این رژیم، جمهوری اسلامی ایران را تهدیدی علیه موجودیت خود قلمداد کند. این امر موجب نزدیکی بیش از پیش این رژیم به ایالات متحده بر علیه جمهوری اسلامی ایران با هدف کاستن از تهدیدات مزبور شده است.
رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در جنگ اوکراین؛ دستاوردها و چالشها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی نظام دو قطبی و تشدید دشمنی آمریکا علیه ایران، گرایش به شرق در سیاست خارجی به اولویت راهبردی ایران تبدیل شد. در این میان، ایران در مواجهه با تهدیدات غرب و با آرزوی شکلگیری جهان چند قطبی، رقابت تاریخی خود با روسیه را کنار گذاشته و اخیراً در جنگ اوکراین مواضعی فراتر از رویکرد «نگاه به شرق» بروز داده است. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که تحت تاثیر چه مولفه هایی سیاست خارجی ایران در قبال تهاجم روسیه به اوکراین شکل گرفته و تا چه اندازه در راستای اهداف ملی و منافع بلندمدت ایران بوده است؟ در پاسخ میتوان گفت جمهوری اسلامی تهاجم روسیه را آغاز دگرگونی در نظام بین الملل با ظهور بلوک ها و ائتلاف های جدید تعبیر میکند که به تهران امکان خروج از انزوا و بازیگری در عرصه جهانی را میدهد. برای جمهوری اسلامی حمایت همه جانبه از مسکو در جنگ اوکراین، بخشی از یک استراتژی واحد برای مشارکت و استفاده از نظم بین المللی در حال ظهور است. این نوشتار با سنجش فرصتها و تهدیدات بحران اوکراین توصیه میکند که ایران با اتخاذ رویکردی محتاطانه در حمایت از روسیه از تحریک رقبای مسکو اجتناب و کشور را از قرار گرفتن در معرض تحریم ها و فشارهای گسترده دور سازد. مقاله با رویکردی کیفی و استفاده از روش تحلیل رویدادها و شواهد تاریخی در روابط تهران - مسکو و تاثیر تحولات ساختاری در نظام بین الملل و سیاست داخلی ایران در چارچوب نظریه واقعگرایی نوکلاسیک، سیاست خارجی ایران در جنگ اوکراین را بررسی میکند.
تبیین مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
26 - 56
حوزه های تخصصی:
علایق ژئوپلیتیک جزء لاینفک منافع ملی هر دولت سرزمینی قلمداد می شود. با شناسایی مولفه های تاثیرگذار این مفهوم و میزان اثرگذاری آنها در روابط دوجانبه، می توان روابط خارجی بین کشورها را دقیق تر تجزیه و تحلیل نمود. روابط ایران و ترکیه در طول تاریخ متاثر از علایق ژئوپلیتیکی دو کشور در مقیاس های ملی، منطقه ای و بین المللی بوده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، و با استفاده از روش میدانی و کتابخانه ای به بررسی مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط دو کشور پرداخته است. همچنین در بخش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از آزمون T-Tet و در بخش رتبه بندی مولفه ها از آزمون فریدمن استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، در 8 بعد: سیاسی، جغرافیایی، ژئواکونومی، ژئوکالچری، ژئواستراتژی، فضای مجازی-رسانه ای، علمی-تکنولوژی و اکولوژی قابلیت طبقه بندی دارد. همچنین طبق رتبه بندی مولفه ها، مولفه جغرافیایی بیشترین و اکولوژیکی کمترین میزان اثرگذاری را در روابط دو کشور داشته است.
بررسی مقایسه ای عوامل تداوم سیاست خارجی ایران درشرق مدیترانه (دوران صفویه و جمهوری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه شرق مدیترانه از دوران صفویه تاکنون، به عنوان یکی از حوزه های ژئوپلیتیک حساس پیرامون ایران، منافع و امنیت ملی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال اصلی است که مؤلفه های تداوم سیاست خارجی ایران در شرق مدیترانه در دوران صفوی و جمهوری اسلامی کدامند؟ پاسخ موقتی که پژوهش گران به عنوان فرضیه مطرح کرده اند، از این قرار است که نیازهای امنیتی- راهبردی و اشتراکات فرهنگی- مذهبی از مهم ترین علل تداوم سیاست خارجی ایران درشرق مدیترانه و تفاوت رویکرد ایران به اروپا، از نکات افتراق سیاست ایران در دو دوره صفویه و جمهوری اسلامی ایران بوده است. یافته های این تحقیق که در قالب نظریه سازه انگاری و با استفاده از روش علی- مقایسه ای انجام شده است، نشان می دهد که تشابه هویت نوعی و نقشی دولتمردان صفوی و جمهوری اسلامی ایران، به تعریف منافع مشترک و در نتیجه رویکردهای سیاست خارجی مشابه از سوی آن ها انجامیده است؛ به گونه ای که رقابت های راهبردی متداوم ایران با سایر قدرت های منطقه ای و لزوم مهار و کنترل تهدیدات آن ها دور از مرزها، نقش شیعیان شرق مدیترانه در پیشبرد اهداف ایران، منافع اقتصادی و ابتنای رقابت های ژئوپلیتیک ایران بر هویت و ایدئولوژی، مهم ترین علل تداوم سیاست خارجی ایران در شرق مدیترانه در دوران صفویه و جمهوری اسلامی بوده است.
استفاده ابزاری از حقوق بشر و تاثیر آن در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا مطالعه موردی کشورهای در حال توسعه پس از سال 1990
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای مهم استفاده ابزاری از حقوق بشر در سیاست خارجه ایالات متحده آمریکا، توجیه سیاست هایی است که این کشور در نقاط مختلف جهان دنبال می کند.در این مقاله تلاش خواهد شد به این سوال پاسخ داده شود که حقوق بشر چه جایگاهی در منظومه سیاست خارجه آمریکا داشته و چگونه به ابزاری در خدمت منافع ملّی آن تبدیل شده است ؟ایالات متحده آمریکا از جمله معدود کشورهایی است که سیاست خارجه ایدئولوژیک دارد. با این تفاوت که در بسیاری از موارد مانند حمایت از حقوق بشر و ترویج دمکراسی ، سیاست خارجه ایدئولوژیک بعنوان یک ابزار برای تأمین منافع ملّی آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد. بررسی اقدامات این کشور هم در سطح سیاست خارجه و هم در حوزه سیاست داخلی نیز نشان می دهد نگاه ایالات متحده نسبت به حقوق بیشتر یک نگاه ابزاری است.این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و از منابع گلخانه ای، پویش اینترنتی و سایت های معتبر جمع آوری و مورد استفاده قرار گرفته است .یافته های پژوهش حاکی از آن است که دفاع از حقوق در کلام و نقض گسترده آن در عمل باعث شده که حقوق بشر به ابزاری در خدمت منافع ملّی آمریکا تبدیل شود.
مرز و تأثیر آن بر منافع ملی کشورهای همجوار
منبع:
پژوهش های بنیادین در حقوق سال اول تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
72 - 93
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، اهمیت مرزها و ارتباط آن با منافع کشورهای همجوار محور اصلی است. یکی از موضوعات مهم در مورد مرزهای بین المللی، نقش و کارکردهای مختلف آن بر منافع ملی کشورهای همجوار است. صاحبنظران و کارشناسان نقشها و کارکردهای متفاوتی را برای مرزها بر شمرده اند که از جمله می توان به مواردی مانند جداکنندگی، یکپارچه سازی ، ارتباط، تحدید حدود منطقه اعمال حاکمیت و قدرت حکومت، شکل دهی به مناسبات اقتصادی و سیاسی بین حکومتها، مانع دفاعی و اقتصادی و... اشاره کرد. به نظر می رسد بر اساس یک رویکرد نوین و یک نگرش کلی می توان گفت وضعیت مرزهای هر کشور بدون شک بر همسایگان اثرات مثبت یا منفی خواد داشت. در این مقاله به شیوه نظری و با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، به بررسی اثرات مختلف مرزها از جمله اثرگذاری بر منافع ملی همسایگان از جنبه های تجاری، امنیتی، سیاسی و غیره می پردازیم. سوال اصلی، نحوه و چگونگی تاثیر گذاری مرزها بر منافع همسایگان است. رهاورد اصلی کار نیز مبتنی بر این است که ثبات، امنیت و پایداری مرزها از جنبه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، جامعه شماسی و غیره وضعیت کشورهای همجوار را تخت تاثیر قرار می دهد چنانچه تزلزل در مرزها و هر گونه استفاده ابزاری از مرزها برای اهداف سوء و ضعف امنیت آنها موجب تضعیف و ضربه زدن به کشورهای همسایه می شود.
نقد نظریه صلح گرایی و واقع گرایی در اخلاق جنگ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
8 - 25
حوزه های تخصصی:
مفهوم «جنگ» مستلزم قتل و نابودی دارایی هاست. بنابراین، ورود به آن نیازمند دلیل است. اصل عقلائی بر جلوگیری از بروز جنگ است مگر دلیلی بر خلاف آن اقامه شود. در این زمینه سه نظریه در این مقاله طرح شده است: نخست، نظریه «صلح گرایی یا نظریه احتراز از جنگ» قائل است که چون جنگ به صورتی مطلق ظلم و منع حق دیگری است، باید از آن پرهیز کرد. ورود به جنگ در هر شرایطی - از نظر اخلاقی - مثل ظلم است و به هر نتیجه ای منجر شود، قبیح است و از این نظر، استثنابردار نیست. نظریه دوم، «واقع گرایی سیاسی» است که معتقد است «دولت» مقتدرترین عامل در صحنه ارتباط بین دولت هاست. دولت، خودمختار است و قدرت خود را با توانایی های نظامی ای که دارد به دیگران تفهیم می کند. هیچ اصول کلی و جهانی وجود ندارد که راهنمای عملی برای همه دولت ها باشد. واقع گرایان، دو رویکرد دارند: الف) فردگرایی؛ به این معنا که حقوق اختصاصی حکومت ها نمی تواند از حقوق جمعی ثابت شده برای افرادی که تحت حاکمیت آن زندگی می کنند، فراتر رود. دولت، باید خواسته افراد را دنبال کند و اهداف سیاسی دولت ها نمی تواند توجیهی برای آغاز جنگ باشد. ب) جمع گرایی؛ به این معنا که دولت، هویت حقوقی مستقلی دارد و معیارهای ارزشی خاص و مستقل از معیارهای ارزشی فردی بر رفتار آن حاکم است. دولت ها - در جنگ - نه تنها از جان افراد، بلکه از نوعی حیات اجتماعی دفاع می کنند. در این مقاله، اشکالات وارد بر صلح گرایی، فردگرایی و جمع گرایی به بحث گذاشته شده است و در نتیجه گیری، نظریه سومی - که تجمیع منافع دولت و افراد است - ارائه شده است.
بررسی نقش تشکل های غیر دولتی جوانان « YNGOs» در کسب منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
سازمان های غیردولتی، یکی از مصادیق جامعه مدنی در ارتباط با حاکمیت ارزش های مردمی هستند که زمینه مشارکت بیشتر مردم را در اداره امور مختلف اجتماعی فراهم می کنند و می توانند با کمک در اموری چون: سیاستگذاری، اجرا و پیگیری فعالیت ها در اداره امور عمومی نقش داشته باشند .در این مقاله به بررسی وضعیت YNGOs(سازمان های غیر دولتی جوانان) در ایران پرداخته شده است. این پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای سعی بر آن دارد تا نقش و اهمیت سازمان های مردم نهاد جوانان در کسب منافع ملی برای جمهوری اسلامی ایران را بررسی نماید و اهمیت این سازمان ها و لزوم تلاش برای تغییر وضعیت موجود آنها در جهت منافع کشور را بازگو نماید. امروزه، سازمان های غیر دولتی جوانان با فعالیت غیر انتفاعی و داوطلبانه در جهت رفاه و خدمات عمومی به انجام فعالیت می پردازند. این سازمان ها بنابر تعریف سازمان ملل متحد، در کاهش دردها و افزایش منافع فقرا و حفظ محیط زیست، تامین خدمات اجتماعی و شاخص های توسعه فعال هستند. با توجه به تلاش هایی که سازمان های غیردولتی در راستای اقدامات بشردوستانه و کمک رسانی در زمینه مواد غذایی، مراقبت های پزشکی، لباس و سایر نیازمندی ها در شرایط وقوع رخدادهایی که موجب خسارت به جوامع بشری از جمله عوامل طبیعی و یا جنگ و اقدامات تروریستی گروه های افراطی می شود صورت می دهند، به این نتیجه رسیدیم که این اقدامات عام المنفعه به ویژه توسط تشکل های غیر دولتی جوانان در سایر کشورهای جهان که به صورت طبیعی در مسیر اعمال نفوذ بر مخاطبان خارجی، ایجاد فهم مشترک از برنامه های عام المنفعه و بشردوستانه کشور خود برای دیگران و به عبارتی دیگر، تصحیح سوء برداشت ها با ورود به عرصه هایی که دغدغه مشترک جامعه بشری است، می گردد با کسب منافع ملی برای کشور خود رابطه مستقیم دارد. در پایان، با ارائه پیشنهاداتی سعی می شود که به مشکلات و موانع توسعه این تشکل ها در حوزه جوانان پرداخته شود.
حکمرانی، استبداد دیوانی و دولت مستحکم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۴
44 - 79
حوزه های تخصصی:
در خرد حکمرانی، کارامدی دولت بر بنیان مشارکت و بهره گیری از عقل جمعی بنا شده است. بررسی ها حاکی از آن است که در کشور های ضعیف، محوریت مناقشه ها حول بنیان اساس نظام و خِرد دولت بوده، مناظرات کمتر در قلمرو سیاستگذاری، برنامه ریزی و تصمیم گیری مطرح است؛ در حالی که در کشورهای قدرتمند، مناقشه ها و چانه زنی ها حول محور تصمیم ها و سیاست ها بوده و عقلانیتی که اساس حاکمیت بر آن بنا نهاده شده است، کمتر محل چالش و مناقشه است. اکنون این پرسش مطرح است که ریشه این تفاوت در چیست و پیامدهای آن کدام است؟ در این راستا، پژوهش حاضر با روشی تحلیلی، به تفکیک دو نوع عقلانیت پایه و سیاستگذاری پرداخته و بر این باور است که شکل گیری استحکام کشور منوط به آن است که عقلانیت پایه، ایده دولت و مسائلی که حول آن شکل می گیرد، از میدان چانه زنی و چالش های روزمره به دور مانده و در مقابل، مسائلی که در حوزه عقلانیت سیاستگذاری و منافع ملی است، هر اندازه محل کاوش پیوسته و گسترده و با بهره گیری از خرد جمعی بیشتر انجام پذیرد، به اتخاذ تصمیم ها و سیاست های بهینه منجر خواهد شد. با وجود این در کشورهای ضعیف هم دستگاه اجرایی و بوروکراسی و هم دشمنان نظام با انگیزه های متفاوت تلاش دارند تا معرکه گفتگو را به مسائلی از سنخ نخست محدود کنند و مسائل نوع دوم را از دسترس مشارکت جمعی خارج سازند. در نتیجه ایده دولت تضعیف شده و تصمیم های حوزه منافع ملی، سیاست گذاری و تصمیم گیری نیز از خرد جمعی بی بهره می گردد و راه را بر دیکتاتوری دستگاه بوروکراسی و مدیران میانی هموار می کند.