آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

متون فلسفی سرشار از مباحث گسترده ای در عرصه معرفت شناسی است. این نوشتار در پی تبیین نظریه شناخت از دیدگاه توماس آکوئیناس و برجسته نمودن جایگاه خداوند در این منظومه فکری است. بدین منظور، بحث از جایگاه عقل و ایمان، از مسائل ضروری این نوشتار است. پژوهش حاضر، که با مراجعه به آثار خود توماس و نیز آنچه که در مورد او به نگارش درآمده انجام گرفته است، بر این باور است که در اندیشه توماس گزاره های دینی در نسبت با گزاره های عقلانی درجه یقین بالاتری را به خود اختصاص میدهند. در نظر او، انسان بدون امدادهای وحیانی از کسب حقیقت ناتوان است. به نظر نگارنده، اعتقاد به خداوند از سه جهت در فلسفه توماس اهمیت دارد: خداوند به مثابه عنصر اصلی در باب ایمان، خداوند به مثابه متعلق شناخت؛ خداوند به عنوان غایت تمام معارف بشری.

تبلیغات