پیام باستان شناس

پیام باستان شناس

پیام باستان شناس دوره 15 بهار و تابستان 1402 شماره 28 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

مقالات

۱.

اصالت سنجی بشقاب های نقره ساسانی بر مبنای بررسی های فن شناسی و آسیب شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فلزکاری ساسانی طلاکاری جیوه ای فن شناسی آسیب شناسی اصالت سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۵۲۰
تعیین اصالت اشیاء باستانی یکی از موضوعات مهم در حوزه میراث فرهنگی است که با توجه به متنوع تر شدن شیوه های جعل، پژوهشگران را به سوی استفاده از روش های کاربردی تر برای تشخیص اصالت آثار سوق می دهد. بشقاب های نقره ساسانی از جمله اشیایی هستند که به دلیل آشکارساختن برخی ویژگی های فرهنگی و هنری دوره ساسانی، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. تاکنون تشخیص اصالت این بشقاب ها بیشتر مبتنی بر ریخت شناسی و تبیین نقوش بوده است که با توجه به سهولت ایجاد نقشمایه های این دوره، شیوه مزبور برای شناسایی بشقاب های جعلی کافی نبوده و نیاز به روش های تکمیلی وجود دارد. هدف از این پژوهش، یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا تشخیص اصالت اثر می تواند بر مبنای شناسایی تکنیک های ساخت و تزئین و تشخیص آسیب های وارد شده به شیء انجام گیرد؟ به این منظور، تعداد ۵۰ عدد بشقاب نقره ساسانی در موزه های رضا عباسی، میهو، متروپولیتن، ارمیتاژ و موزه بریتانیا مورد مطالعات فن شناسی و آسیب شناسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که آنالیز نقره مورد استفاده، مقایسه غلظت عناصر با نمونه اصلی و تکنیک طلاکاری جیوه ای در بخش فن شناسی و خوردگی های دو فلزی با ویژگی های خاص و مشاهده خوردگی های رشته ای در بخش آسیب شناسی نیز می توانند در کنار اصالت فرم و نقش، در تشخیص اصالت این قبیل آثار راهگشا باشند.
۲.

توصیف و طبقه بندی ظروف سفالین گورستان سَرند – دغدغان، آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شهرستان هریس گورستان سَرند - دغدغان عصر آهن I و II طبقه بندی سفال گاهنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۷۱
سفال به عنوان یکی از مهم ترین یافته های فرهنگی در گاهنگاری محوطه ها و بازسازی برهم کنش های فرهنگی منطقه ای و فرامنطقه ای جایگاه مهمی دارد. بنابراین، شناخت سفالینه های هر دوره بسیار مهم است. در برخی از مناطق شمال غربی ایران تاکنون محوطه هایی از عصر آهن I و II شناسایی و کاوش شده است و لذا یک شناخت نسبی از ظروف سفالی این منطقه وجود دارد. با این حال، در برخی از نواحی، به خصوص شهرستان هِریس، وضعیت عصر آهن چندان شناخته شده نیست. کاوش گورستان سَرند – دغدغان در شناخت وضعیت فرهنگی این شهرستان در عصر آهن اهمیت زیادی دارد و معرفی و ارائه مجموعه ظروف سفالی این محوطه برای مطالعات منطقه ای و گاهنگاری نسبی و شناخت گونه های سفالی در این حوزه سودمند است. در این تحقیق که به روش میدانی و کتابخانه ای انجام شده است، یافته های سفالی به دست آمده از گورستان سَرند – دغدغان مورد مطالعه، گونه شناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش به دنبال مطالعه تطبیقی ظروف سفالی گورستان سرند – دغدغان با سایر محوطه هاست تا ضمن ارائه گاهنگاری نسبی برای این آثار، به گونه شناسی مجموعه ظروف سفالی این گورستان نیز بپردازد. در این گورستان تعداد ۶ گونه از اشکال ظروف شناسایی و مستندنگاری شده است که قابل مقایسه با داده های برخی از محوطه های عصر آهن I و II ایران، جنوب قفقاز و شرق آناتولی است. بنابر مطالعات انجام شده و گاهنگاری نسبی می توان بیان نمود که مجموعه سفالی گورستان سَرند – دغدغان هریس مربوط به عصر آهن I و II است.
۳.

کاوش های باستان شناختی در غار مونه (شهرستان لنده، استان کهگیلویه و بویر احمد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: غار مونه لنده کاوش باستان شناختی سفال مس سنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۵۰
برخی غارها به دلیل شرایط محیطی مناسب برای مدت طولانی کانون استقرار انسان و فعالیت های انسانی بوده اند و از این رو، لایه های رسوبی کف غارها و دیواره صخره ای آن ها همواره حاوی مدارک ارزشمندی از تحول جوامع انسانی است. غار مونه از جمله مکان های باستانی شهرستان لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد است که به دلیل داشتن شرایط ویژه، مورد توجه انسان های گذشته بوده است. بروز اختلافات و درگیری میان اهالی منطقه در پی حفاری های غیر مجاز آن ها در این غار، زمینه کاوش باستان شناختی آن را فراهم آورد. پژوهش های باستان شناختی صورت گرفته بر روی غار منجر به شناخت سه تالار و یک دالان ارتباطی بین تالارها گردید. علاوه بر این، کاوش دو گمانه در این غار، زمان استفاده از آن را به دوره مس سنگی جدید تا قرون متاخر دوران اسلامی رسانید. طی این دوران، دامداران به طور موقتی از غار استفاده می کردند. بررسی محیط پیرامون غار نیز منجر به شناسایی بقایای دیوارهای سنگ چین سترگی در ۲۰۰ متری غرب و شمال غربی غار شد که سن سنجی سفال های به دست آمده از آن به روش ترمولومینسانس، قدمت آن را به دوره عباسیان رسانید.
۴.

پیشنهادی برای گاهنگاری و تعیین کاربری بقایای معماری دفاعی کوه اشکوت، محمودآباد (شمال غربی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: محمودآباد کوه اشکوت استحکامات دفاعی برج و باروی سنگی دوره اشکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
کوه اشکوت در شمال شرقی شهر محمودآباد، دارای آثار باستانی وسیعی است. در اضلاع غربی، شمالی و جنوبی این کوه، بناهای سنگی فروریخته ای وجود دارد که به احتمال مربوط به استحکامات دفاعی یک دژ است. همچنین، بر بالای این کوه، سازه های معماری پراکنده ای به صورت پشته های کم ارتفاع و پایه دیوارهای منظم دیده می شود. توصیف، تفسیر و گاهنگاری این آثار، با توجه به شیوه ساخت، مصالح به کار رفته، داده های سفالی و الگوهای دیرین اقلیم شناختی انجام شده است. پس از مطالعات تطبیقی، بازه زمانی کاربرد این کوه و آثار معماری اصلی دژ به طور احتمالی به هزاره اول ق.م تخمین زده می شود که بعدها در دوره اشکانی-ساسانی با توجه به موقعیت راهبردی آن مجدداً مورد سکونت قرار گرفته است. طی بررسی مقدماتی سطح کوه اشکوت و توده خاک های حفاری شده توسط حفاران غیرمجاز، قطعاتی از ظروف سفالی شامل لبه، دسته، کف و بدنه، بدون لعاب با خمیر و پوشش نخودی رنگ که به احتمال زیاد متعلق به هزاره اول ق.م، دوره اشکانی-ساسانی است، به دست آمد. عوامل طبیعی و انسانی در گذر زمان، آثار کوه اشکوت و بقایای معماری روی آن را تغییر داده اند. حفاری های غیرمجاز عامل مهمی است که پلان معماری این محوطه بزرگ طبیعی - باستانی را دچار آسیب کرده است. در این زمینه لازم است، برنامه های حفاظتی و مدیریتی مورد توجه مسئولان میراث فرهنگی قرار گیرد.
۵.

نگاهی نو به انتساب نقش برجسته رگ بی بی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نقش برجسته های ساسانی رگ بی بی بهرام دوم شاپور اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۲
در سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) در خارج از مرزهای ایران در منتهی الیه شمال شرقی افغانستان در محلی که مسیر باستانی ورود به شبه قاره هند است، نقش برجسته ای کشف شد که با توجه به قواعد و قراردادهای هنری در عصر باستان و همچنین، پوشش فرد اصلی حاضر در صحنه که محوریت ایجاد این نقش برجسته است، با عنوان یک اثر ساسانی شناسایی گردید. این اثر به طور اضطراری توسط هیأت باستان شناسی فرانسوی حاضر در افغانستان اسکن شد و مورد بررسی قرار گرفت و در سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ طی مقالاتی به زبان های فرانسوی و انگلیسی معرفی گردید. با توجه به از بین رفتن چهره و تاج شاه در نقش برجسته مزبور نمی توان آن را به طور قطع به یکی از شاهان ساسانی منتسب کرد. با این حال، فرانسیس گرنه این نقش را به طور قطع متعلق به شاپور اول می داند. متأسفانه، به دلیل اوضاع سیاسی و نظامی محل نقش برجسته که طی سال های گذشته چندبار میان طرفین درگیر دست به دست شده است، امکان رؤیت و بررسی نقش برجسته از نزدیک وجود ندارد. با توجه به بررسی همه جانبه نقش برجسته رگ بی بی و مقایسه اجزاء آن با دیگر نقش برجسته های ساسانی و همچنین، واکاوی بستر سیاسی و فرهنگی که موجب ایجاد چنین اثری در خارج از مراکز اصلی تمرکز نقش برجسته های این دوره شده است، می توان به این نتیجه رسید که احتمالاً حضور بهرام دوم به عنوان شاه شکارگر در مرکز نقش برجسته، انتسابی صحیح تر است.
۶.

بازنگری نهشته های پسااورارتوئی دژ بسطام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اورارتو م‍اد نهشته های پسااورارتویی بسطام فروپاشی اورارتو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۲۰۸
پژوهش درباره تمدن اورارتو از اوایل قرن نوزدهم میلادی و با اعزام شولتز از سوی انجمن آسیایی در اطراف دریاچه وان صورت جدی به خود گرفت. نتیجه کشفیات شولتز و مطالعات دیگر موجب شد تا اورارتو از زیر قرن ها خاموشی سربلند کند. رمزگشایی از خطوط میخی توسط پژوهشگران سایر حوزه ها به خواندن کتیبه های اورارتویی کمک نمود. پژوهش های اورارتویی در شمال غربی ایران، با کشف کتیبه ای مربوط به روسای دوم (۶۸۰-۶۴۶ پ.م) در نزدیکی روستای بسطام واقع در شمال دریاچه اورمیه، توجه جامعه پژوهشگران اورارتو را متوجه ایران کرد. کاوش های باستان شناسی توسط ولفرام کلایس از سال ۱۹۶۷ شروع گردید و تا ۱۹۷۸ ادامه داشت. مطالعه روی نهشته های پسااورارتویی در محوطه بسطام و همچنین، سنجش آن با نهشته های سایر محوطه های اورارتویی از جمله شرق آناتولی نشان می دهد که فروپاشی اورارتو تقریباً از زمان سقوط آشور توسط ماد و بابل و حتی قبل از آن شروع شده بود و سرزمین های اورارتویی در شمال غربی فلات ایران در آن زمان توسط مادها اشغال شده بودند. میزان تأثیر نهشته های پسااورارتویی یافت شده در محوطه های مورد کاوش از اهداف این پژوهش است. برای این پژوهش از روش تاریخی، تحلیلی و توصیفی استفاده شده و شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای بوده است. در نهایت، بنابه بررسی نهشته های پسااورارتویی و تحلیل تاریخی، نتیجه گرفته شد که فروپاشی اورارتو از حدود ۶۳۵ پ.م شروع شده و بر طبق آثار فرهنگی و معماری یافت شده از بسطام و نیز سنجش آن با محوطه های دیگر در شرق آناتولی، سرزمین های شرقی اورارتو از این زمان در اشغال مادها و اقوام ایرانی بوده است.
۷.

تبیین الگوی استقراری شهرستان فنوج در منطقه مکران بلوچستان از پیش از تاریخ تا دوران اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بلوچستان شهرستان فنوج الگوهای استقراری ArcGIS SPSS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۶۹
یکی از روش های بررسی و شناسایی عوامل مورد نظر در مطالعات باستان شناسی مطالعه الگوی استقرار و تحلیل استقراری است که به بررسی شکل گیری محوطه های باستانی در انواع بسترهای محیطی می پردازد. شهرستان فنوج در منطقه مکران بلوچستان در جنوب شرقی ایران، قرار گرفته است. برخلاف دیگر بخش های جنوب شرقی ایران، این ناحیه با وجود تنوع جغرافیایی و زیست محیطی، از دیدگاه باستان شناسی چندان شناخته شده نیست. اقوامی که در طول هزاره ها در این سرزمین زندگی می کرده اند، خود را با شرایط دشوار محیطی منطقه وفق داده اند. ناحیه مزبور دارای محوطه هایی از عصر مفرغ تا دوران اسلامی است. این پژوهش برای نخستین بار به بازشناسی مبحث الگوی استقراری در این شهرستان می پردازد. هدف این پژوهش، شناخت چگونگی و چرایی شکل گیری محوطه های باستانی در شهرستان فنوج است. در این راستا، با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS و SPSS به تحلیل و شناسایی الگوهای استقراری شهرستان فنوج در ارتباط با عوامل مختلف جغرافیای طبیعی پرداخته شده است. مطالعات نشان می دهد که بیشتر استقرارگاه ها به عوامل محیطی و طبیعی وابسته بوده اند و غالباً در نزدیکی منابع آبی شکل گرفته اند.
۸.

گونه شناسی ساختار قبور دوره اشکانی منطقه جنوبی دریای کاسپی حاصل کاوش های علمی باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تدفین اشکانی گونه شناسی تدفین دریای کاسپی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
ظهور و منشأ الگوهای تدفینی به درستی مشخص نیست، ولی الگوهای تدفین و آداب ورسوم خاک سپاری مردگان در هر منطقه، ارتباط مستقیمی با اعتقادات و جهان بینی اقوام، سطح طبقاتی افراد از لحاظ اجتماعی _ اقتصادی، سنت های بومی و ویژگی های جغرافیای طبیعی آن منطقه دارد. الگوهای تدفین در ادوار باستانی به عنوان رویکردی مهم در مطالعات باستان شناسی، از بدو شروع فعالیت های باستان شناسی همواره مورد توجه باستان شناسان و پژوهشگران قرار داشته است. یکی از این ادوار، دوره اشکانی است. براین اساس، مهم ترین هدف این مقاله روشن ساختن انواع ساختار قبور دوره اشکانی در منطقه جنوبی دریای کاسپی و تفسیرهای گوناگون از آن ها است تا از این طریق به درک و شناخت درستی درخصوص انواع ساختار قبور مردمان این منطقه و ارتباط آن ها با سایر مناطق زیر سیطره حکومت اشکانی دست پیدا کنیم. در گونه شناسی ساختار قبور، به مباحث نظری معماری قبور، یعنی فضا، شکل یا فرم و نوع مصالح پرداخته شده است. اطلاعات این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی گردآوری شده و به شیوه کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که (۱) ساکنان منطقه جنوبی دریای کاسپی در دوره اشکانی از الگوهای تدفینی نظیر چاله ای ساده، دخمه ای، تدفین خمره ای، چهار چینه سنگی و رفی برای دفن مردگان خود استفاده می کرده اند؛ (۲) تعدادی از الگوهای تدفینی دوره اشکانی این منطقه ادامه سنت تدفین دوران گذشته بوده و نشان دهنده تداوم فرهنگی در این منطقه است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹