مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
برنامه ریزی راهبردی
حوزه های تخصصی:
بناهای مذهبی و مکان های مقدس دورنماهای بسیار مسلط از دین و مذهب هستند. در تاریخ، زیارت مذهبی مولّد واقعی اقتصاد و عاملی برای توسعة خدمات و رفع نیازهای مربوط به این مناطق توصیف شده است. به این دلیل، گاهی امروزه مکان های مذهبی و جاذبه های گردشگری از حامیان اصلی کل اقتصاد به شمار می روند. در حال حاضر، گردشگری مذهبی یکی از راه های تنوع بخشی و یا رهایی از مشکلات اقتصادی تلقی شده است. جاذبه های مذهبی، زیارتگاه ها و مکان های مقدس هر سال تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب می کنند. این امر فواید اقتصادی، اجتماعی و کالبدی زیادی را در جامعة پذیرای گردشگران مذهبی دارد. به همین منظور، برنامه ریزی با رویکرد راهبردی می تواند یکی از شیوه های بهره برداری از این فرصت ها برای مناطقی با ظرفیت های فرهنگی و مذهبی باشد. در این میان، روستاهای اورامان تخت، هجیج و نجار به دلیل موقعیت خاص خود دارای ظرفیت های بالا ازنظر جذب گردشگران مذهبی هستند؛ اما تاکنون به دلایل متعدد از این فرصت ها به طور بهینه و پایدار استفاده نشده است. باوجود این، تحقیقات میدانی نگارندگان در سطح سیصد نفر از ساکنان روستاهای مورد مطالعه با طرح سی گویه تبیین کنندة پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی از طریق آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد حضور گردشگران مذهبی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را با بیشترین تأثیر بر ابعاد اجتماعی به همراه داشته است. همچنین، تحقیقات نشان می دهند براساس رویکرد راهبردی مبتنی بر مدل SWOT لازم است به منظور تقویت و توسعة گردشگری مذهبی در منطقة مورد مطالعه، راهبرد رقابتی به عنوان یک بستة راهبردی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی گردشگری مذهبی مورد توجه قرار گیرد.
برنامه ریزی راهبردی توسعة گردشگری شهری با استفاده از مدل استراتژیک SOAR (نمونة موردی شهر تفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش سریع شهرنشینی و تغییر در بنیادهای شیوة زندگی در دنیای معاصر، ضرورت برنامه ریزی و مدیریت گذران اوقات فراعت را بیش از پیش نمایان کرده است. از سوی دیگر، در بسیاری از کشورهای موفق در حوزة گردشگری، شهر پایه و اساس توسعة گردشگری است. امروزه، تجربه نشان داده است هرکجا گردشگری به طور اتفاقی و بدون برنامه ریزی و استراتژی مشخص توسعه یابد، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی متعددی به وجود می آید و در درازمدت مشکلات آن بیش از فوایدش می شود. از مدل های استراتژیک مورد استفاده در توسعة گردشگری شهری، مدل سنتی «سوات» است؛ اما امروزه طی سال ها استفاده از این مدل کاربردی و ارزیابی آن، این نتیجه به دست آمده است که تأکید بر ضعف ها و تهدیدها موجب کم توجهی به قوّت ها و فرصت ها می شود و به طور ناخودآگاه فرایند تدوین استراتژی به سمت نقاط منفی و جلوگیری از آن ها حرکت می کند. درنتیجه، اندیشمندان با ترکیب تکنیک سوات و دیدگاه مثبت شناسی، مدل استراتژیک SOAR را ایجاد کرده اند.
این پژوهش با هدف توسعة گردشگری در شهر تفت، برای نخستین بار به معرفی مدل استراتژیکSOAR در گردشگری پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها و تحلیل اطلاعات مورد نیاز اسنادی، پیمایشی و میدانی است. برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوّت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج قابل اندازه گیری از تکنیک تحلیلی SOAR استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده، وجود فضای سبز مناسب در شهر تفت، داشتن آب وهوایی بهتر نسبت به شهر یزد و مزیت های دیگر باعث ایجاد پتانسیلی بالا درجهت توسعة گردشگری در این شهر و نیز موجب پدید آمدن فرصت هایی ازقبیل دست یافتن به منبع درآمد مطمئن در شهر و افزایش رغبت سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری شده است. درواقع، شهر تفت قابلیت تبدیل شدن به شهری با اقتصاد پویا و سرآمد در بخش گردشگری را داراست. بنابراین، نتایجی مانند کاهش درصد بیکاری از 5.5 درصد به 2 درصد، رسیدن به سرانة پارک در شهر از 5.7 متر به 8 متر، برگزاری جمعه بازار در دو پارک شهید بنایی و پارک شهر که در آن محصولات کشاورزی و دامی و لبنیات شهر عرضه می شود و نیز آغاز کار مرکز بین المللی قلب محمد رسول الله(ص) واقع در جادة تفت- یزد مورد انتظار است.
ارزیابی راهبردی توسعه فعالیت های باغداری (مطالعه موردی بخش باغبهادران-شهرستان لنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ و توسعه فعالیت باغداری به صورت پایدار نیازمند زیرساخت های مناسب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اکولوژیکی و نهادی است و نیز مشارکت، برنامه ریزی دقیق و همه جانبه ای را در مقیاس محلی تا ملی نیاز دارد. فعالیت باغداری بخش باغبهادران نقش قابل توجهی در اقتصاد روستایی داشته و توانایی توسعه روستایی به صورت گسترده تر را داراست. بنابراین هدف از تحقیق تحلیل توانمندیها و محدودیت های توسعه فعالیت باغداری در منطقه و شناسایی راهبردهای توسعه فعالیت باغداری در منطقه به صورت پایدار می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است. از 146 باغدار منطقه به عنوان نمونه آماری منتخب از کل جمعیت منطقه با روش کوکران و نیز از تعداد 30 کارشناس مرتبط با فعالیت باغداری پرسش شده است. برای تبیین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدها از تکنیک SWOT و به منظور اولویت بندی راهبردها و تبدیل شاخص های کیفی به شاخص های کمی از روش«بی مقیاس کردن با استفاده از نرم» استفاده شده است. نتایج حاصل در اولویت بندی نهایی؛ وجود درآمد اقتصادی برای باغدار، ایجاد محیط زیست مناسب، چشم اندار زیبا و اشتغال زایی، وجود باغداران با تجربه و دانش بومی، از اولویت های ممتاز فعالیت باغداری منطقه در زمینه نقاط قوت می باشد. در بین نقاط ضعف، کم سوادی یا بی سوادی باغداران، عدم و یا کمبود دسترسی به انبار، سردخانه و امکانات بسته بندی مناسب، وجود واسطه ها و اختلافات بر سر قیمت، عدم تحول در میزان وضع وام و اعتبارات در این زمینه از مهمترین موانع فعالیت باغداری مطرح شده اند. از بین فرصتهای بیرونی، گسترش شیوه های آبرسانی نوین، ایجاد صنایع تبدیلی از عوامل امیدوار کننده برای حفظ و توسعه باغات و موثر بر فعالیت باغداری منطقه محسوب می گردد. نوسان بازار قیمت، ضعف در قیمت گذاری محصولات از طرف سازمان های مربوطه، خشکسالی، رقابت شدید یا یک طرفه بین محصولات باغی وارداتی و داخلی، وجود مراکز صنعتی آلوده کننده دراطراف منطقه، فقدان برنامه جامع و سیاستگذاری بر نگهداری و توسعه باغات و کاهش زمین های باغی به علت ویلا سازی گسترده مهمترین عوامل تهدید کننده بیرونی مطرح شده اند. واژه های کلیدی: برنامه ریزی راهبردی،بی مقیاس کردن،تکنیک SWOT،توسعه،فعالیت باغداری، باغبهادران.
تدوین برنامة راهبردی ادارة کل ورزش و جوانان استان خراسان رضوی در حوزة ورزش و تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای موفقیت در عرصة ورزش، استان ها باید برنامه های خود را در راستای برنامه های ملی و کلان ورزشی تنظیم کنند. استان خراسان رضوی، به عنوان یکی از استانهایی که همیشه سهم به سزایی در ورزش کشور داشته، برنامة مدون در حوزة ورزش نداشته و فعالیتهای مربوط به طور سلیقه ای و تصادفی دنبال میشوند. بنابراین، این پژوهش به دنبال تدوین برنامة راهبردی ادارة کل ورزش و جوانان خراسان رضوی در حوزة ورزش و تربیت بدنی است. جامعة آماری پژوهش، صاحبنظران و دستاندرکاران عالی ورزش خراسان رضوی بودند (در مجموع 220 نفر). روش نمونه گیری از نوع سرشماری بود و در نهایت 202 پرسشنامه به درستی برگشت داده شد. ترکیبی از روشهای کیفی (پرسشنامة باز و مصاحبه) و روشهای کمی (ضریب دهی و رتبه دهی) برای گردآوری و تحلیل داده ها استفاده شد. ابزار پژوهش، پرسشنامة باز بود که در آن از پاسخ دهندگان خواسته شد که قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای این ادارة کل را در بخش ورزش فهرست کنند. سپس کمیتة راهبری پژوهش با تعیین ضریب اهمیت و رتبة هریک از این عوامل و مشخص کردن موقعیت راهبردی سازمان و تطبیق عوامل داخلی و خارجی، دوازده راهبرد را استخراج و راهبردها را به برنامه های عملیاتی خرد کردند. ضمن اینکه چشم انداز، مأموریت، ارزشهای محوری و اهداف کیفی آن مشخص شدند. ادارة کل ورزش و جوانان خراسان رضوی در منطقة راهبردی SO قرار داشت. بنابراین راهبردها باید بیشتر در جهت توسعه و گسترش فعالیتها باشند که این مهم مورد توجه قرار گرفت.
ارائه برنامه راهبردی فناوری اطلاعات معاونت آموزش نهاجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاعات نقش کلیدی در موفقیت سازمان ها بر عهده دارد، به ویژه آنکه مدیریت را قادر به تصمیم گیری بر روی گستره وسیعی از وظایف و کارکردها، می سازد. و از آنجایی که نهاجا دارای کارکردهای متعدد و تنوع کارکنان و تخصص های مختلف بوده و از گستردگی سر زمینی برخوردار می باشد، لذا جمع آوری حجم زیادی از اطلاعات صحیح و دقیق، شفاف و مرتبط با این کارکردها و کارکنان، که نیاز به دسته بندی، پردازش، تحلیل و بازیابی دارد، استفاده از فناوری اطلاعات را با دید جامع و راهبردی الزامی ساخته است.
معاونت آموزش نهاجا که در رأس مدیریت هرم سازمانی آموزش و سیاست گذار موسسات آموزشی وابسته است (دانشگاه هوایی، مرکز آموزش های هوایی و آموزشگاه بهیاری و.....) مأموریت اجرای فرایند انواع آموزش های مختلف را بر عهده دارد؛ برای مدیریت آموزشی، یعنی مدیریت آن بخش از کارکردهای سازمان که مستقیماً با داده ها و اطلاعات آموزش مرتبط است، از جمله طراحی، برنامه ریزی، سازماندهی، اجرا و ارزشیابی فعالیت های آموزشی (تهیه و تدوین مواد و محتوی دروس، روش ها و وسایل آموزشی، مشاوره و راهنمایی تحصیلی، اقدامات آموزشی مکمل برنامه ها) ناگزیر از به کارگیری برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات است.
این تحقیق با هدف شناسایی وضعیت موجود فناوری اطلاعات در معاونت آموزش نهاجا و تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی راهبردی در معاونت آموزش نهاجا و برنامه راهبردی فناوری اطلاعات معاونت آموزش نهاجا صورت گرفته است: در نتیجه از آن مدل برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات معاونت آموزش نهاجا پیشنهاد شده است.
روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی بوده و جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان معاونت آموزش نهاجا، معاونت فاوای نهاجا، دفتر پژوهش های راهبردی، دانشگاه هوایی شهید ستاری و فرماندهی آموزش های هوایی شهید خضرائی است.156 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای از جامعه مذکور انتخاب شد. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل 33 سؤال طراحی و اعتبار سنجی گردید. داده های گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS[1] و LISREL[2] و براساس آزمون های t استیودنت و F (فیشر) و رگرسیون چند متغیره تحلیل گردید. نتایج تحقیق وضعیت موجود فناوری اطلاعات و عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات را نشان داد و مدل مناسب برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات برای برنامه ریزی در معاونت آموزش نهاجا تأیید شد.
توسعة فرآیند سیاستگذاری با استفاده از راهبرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده نگاری[1] از جمله مفاهیم نوپایی است که به واسطه نوپا بودنش هنوز مفهومی ساخته و پرداخته نیست و منابع قابل توجهی نیز از آن در دسترس قرار ندارد. هر مفهومی از سیر تحول تاریخی خاصی برخوردار است و در مواجهه با چالش ها و مسائل خاصی بروز و ظهور یافته است. بنابراین به منظور پرداختن به مفاهیم، ذکر این مواجهه ها اهمیت و ضرورت می یابد. مفهوم آینده نگاری نیز از ناتوانی دانش پیش بینی[2]، دانش سیاستگذاری و دانش مدیریت راهبردی در پاسخگویی به چالش هایی خاص ظاهر گشته است. به این ترتیب شناسایی چالش هایی که ما را در ساخت مفهوم آینده نگاری کمک کرده اند، اهمیت دارد. مقاله حاضر سعی دارد تا ابتدا با ذکر تاریخچه ای در مورد مباحث آینده اندیشی، به ناتوانی های پیش بینی در پاسخ به سؤالات آینده اندیشانه بپردازد و در این خلال به مفهوم آینده نگاری برسد. لازم به توضیح است که تمرکز این مقاله بر آینده نگاری های سازمانی و ملی است و به همین خاطر به اینگونه مباحث پرداخته شده است. در پایان هم استفاده از این مفاهیم به طور مشترک در فرایند سیاستگذاری آینده نگرانه سازمان ها توصیه شده است.
تدوین و معرفی منظرهای راهبردی اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان از طریق مدل دیوید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین منظرها و نقشه راهبردی اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان برای یک دوره زمانی پنج ساله از سال 1390 لغایت 1394 بود. تحقیق حاضر از نوع کمی و کیفی بود. نمونه آماری 150 نفر از مدیران عالی و میانی ورزش استان اصفهان بودند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته، که روایی آن را متخصصان تأیید کردند و در بخش کیفی نیز از مصاحبه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات مورد نیاز در بخش کمی از ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام راهبردی (SPACE) و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM) استفاده شد. در بخش کیفی از روش استقرای منطقی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اداره کل ورزش و جوانان پنج هدف بلندمدت و پنج راهبرد کلان دارد. ضمن اینکه موقعیت راهبرد های اداره کل براساس ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام راهبردی در موقعیت تهاجمی قرار گرفت. در نهایت می توان نتیجه گرفت که منظرها، اهداف و نقشه راهبردی ترسیم شده قابلیت اجرای راهبرد اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان را دارد.
ساماندهی بافت قدیمی محله ساغری سازان کلان شهر رشت و ارائه راهکارهای آن با رویکرد نو شهرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساماندهی محلات قدیمی با رویکرد نوشهرگرایی در بافت تاریخی شهر رشت (محله ساغری سازان) می باشد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و از مطالعات میدانی، تکنیک پرسشنامه و همچنین مطالعات اسنادی استفاده شده است. ابتدا مبانی نظری تحقیق در دو بخش بافت های فرسوده و نوشهرگرایی تشریح می شود. در ادامه پس از تدوین فرایند برنامه ریزی راهبردی، قلمروی مکانی پژوهش در بخش محیطی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی، مورد بررسی قرار می گیرد. در مرحله بعد، چشم انداز، مأموریت ها و اهداف کلان و خرد محله تدوین می گردد و سپس با بهره گیری از تکنیک SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها تحلیل و براساس ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، راهبردهای ساماندهی محله تدوین می شود. در مرحله آخر، محله ساغری سازان با توجه به اصول نوشهرگرایی طراحی و راهبردها و برنامه های اجرایی، مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهند که 57 درصد از ساکنان، دریافت تسهیلات بانکی برای نوسازی را برگزیده اند و تنها 8 درصد با رویکرد تجمیع موافق هستند، همچنین میزان رضایت بیش از 50 درصد ساکنین از محله مذکور، در سطح کم و خیلی کم قرار دارد. در این زمینه، کمبود فضای سبز و عرض نامناسب معابر، از جمله مهمترین مشکلاتی است که ساکنین به آن اشاره کرده اند.
تدوین و گزینش راهبردهای مناسب بر اساس تحلیل ماتریس سوات در صنعت نشر ایران
حوزه های تخصصی:
امروزه در کنار فروش و عرضة کالاهای سنتی و مصرفی، کالاها و خدمات فرهنگی نیز جایگاه اقتصادی ویژه ای دارند. بنابراین، شرکت ها و ناشران فعال در صنعت نشر، به عنوان تولیدکنندگان یکی از شاخص ترین اقلام فرهنگی (کتاب، نشریه، مجله، و روزنامه)، به منظور تحقق اهداف کلان و نیز اهداف بازاریابی خود به برنامه ریزی راهبردی نیاز دارند.
از این رو، با توجه به ضرورت برنامه ریزی راهبردی برای پاسخ گویی به محیط، هدف این پژوهش بهره گیری از ماتریس سوات برای تدوین راهبردهای مناسب برای صنعت منظور است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا اطلاعات مربوط به فرصت ها و تهدیدهای پیشروی صنعت نشر و سپس نقاط قوت و ضعف آن با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه با مدیران داخلی شرکت های انتشاراتی و نیروهای انسانی دخیل در آن ها، جمع آوری و تحلیل شد. در انتها بر اساس نتایج به دست آمده، برای ادامة فعالیت هر چه بهتر این صنعت در کشور عزیزمان، راهبردهای مناسبی مطرح شد.
قابلیت سنجی توسعه گردشگری با رویکرد توسعه پایدار در شهر مرزی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود به هزاره سوم میلادی، کشورهای مختلف دنیا از منابع اقتصادی متعددی در توسعه کشورها استفاده می کنند که از جمله آنها، گردشگری است. شهر ارومیه یکی از مناسب ترین مناطقی است که دارای جاذبه های متعدد گردشگری است و با برنامه ریزی در این زمینه، می توان به توسعه اقتصادی، فرهنگی، و زیرساختی لازم در این شهر دست یافت.
روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی- توسعه ای است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و پس از پرسشگری از مردم، گردشگران و مسؤلین حوزه گردشگری به تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک دلفی و مدل SWOT پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مناسب ترین راهبرد توسعه گردشگری منطقه، راهبرد بازنگری (WO) با امتیاز 3.266 است. بر این اساس لازم است اقداماتی نظیر بسترسازی برای توسعه سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی برای ایجاد زیرساخت های مناسب، آموزش متخصصین برای استفاده بهینه از ظرفیت های منطقه، ایجاد محیط های پیاده محور و تشویق مردم به استفاده از وسایط نقلیه عمومی، تبلیغات پتانسیل های منطقه برای شناسایی قابلیت های منطقه در سطح ملی و فرا ملی، اهمیت دادن به صنعت گردشگری به عنوان صنعتی فرابخشی برای تمام دستگاه های اجرایی مرتبط با گردشگری انجام گیرد.
طراحی و تدوین برنامه راهبردی والیبال ساحلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر طراحی و تدوین برنامه راهبردی والیبال ساحلی جمهوری اسلامی ایران است. روش مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی تحلیلی است. در بخش نظرسنجی از پرسشنامه تحلیل سوات (84.60/.=α) استفاده گردید. بدین منظور50 نفر از کارشناسان والیبال ساحلی به عنوان نمونه انتخاب و از آنها نظرسنجی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های توصیفی، آزمون فریدمن ،از ماتریس های ارزیابی درونی و بیرونی، تحلیل سوات و ماتریس کمّی برنامه ریزی راهبردی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد والیبال ساحلی در وضعیت کنونی از 15 قوت و 21 ضعف برخوردار و با 12 فرصت و 13 تهدید مواجه می باشد. در نقاط قوت والیبال ساحلی کشور، گویه مطرح بودن والیبال ساحلی به عنوان تنها ورزش ساحلی در المپیک بالاترین میزان اهمیتو در بخش ضعف گویه نبود یک سیستم استعداد یابی به عنوان بالاترین نقطه ضعف و در بخش فرصت ها گویه وجود خط ساحلی 3000 کیلومتری در کشور بالاترین میزان اهمیت و در بخش تهدید ها گویه انگیزه های مالی بیشتر در رشته های دیگر به عنوان بالاترین مورد که والیبال ساحلی کشور را مورد تهدید قرار می دهد، انتخاب گردید. پس از تجزیه و تحلیل محرز شد که فدراسیون والیبال در بخش ساحلی در موقعیت محافظه کارانه قرار داردکه می بایستی از راهبردهای محافظه کارانه استفاده نماید. در کل 2 راهبرد تهاجمی، 3 راهبرد رقابتی، 8 راهبرد محافظه کارانهو 2 راهبردتدافعیجهت تبدیل نقاط ضعف به قدرت و تهدیدها به فرصت ها برای توسعه والیبال ساحلی ارائه شده است.
کاربست چارچوب جامع تدوین راهبرد جهت بهبود نظام ملی نوآوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام ملی نوآوری کارامد از مهم ترین عوامل توسعه یافتگی و رشد اقتصادی کشور های پیشرفته است که دست یابی به این مهم توسط کشور های در حال توسعه نظر به برخورداری از فرصت ها و توانمندی- های ملی فراوان، با ضعف ها و تهدید های بسیاری نیز مواجه می باشد.
هدف از تحقیق حاضر تدوین و اولویت بندی راهبرد های بهبود نظام ملی نوآوری کشور به روش چارچوب جامع تدوین راهبرد است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مجریان نهاد های سیاست گذاری و قانون گذاری از قبیل مجلس شورای اسلامی، کارشناسان نهاد های دولتی شامل وزارتخانه های علوم، تحقیقات و فناوری و صنعت، معدن و تجارت، مراکز رشد و تحقیق و توسعه و کاربران نوآوری در بخش های صنعتی استان خراسان رضوی تشکیل می دهد. بدین ترتیب با انجام یک صد مصاحبه بر اساس پرسشنامه های طراحی شده، نقاط قوت و ضعف و تهدید ها و فرصت های مرتبط با نظام نوآوری ایران شناسایی گردید. در مرحله بعد ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی حاصل و بر اساس میزان تاثیرگذاری عوامل، ماتریس داخلی- خارجی به منظور شناسایی موقعیت راهبردی ترسیم شد. در نهایت با استفاده از ماتریس تحلیلی Swot، راهبرد های بهینه تدوین و سپس نسبت به تعیین جذابیت و اولویت بندی راهبرد ها با استفاده از مدل برنامهریزی استراتژیک کمی اقدام گردید.
نتایج این تحقیق قابل استفاده در دو سطح کاربردی و نظری است. بدین ترتیب که در حوزه نظری به گردآوری شواهد تجربی برای مفهوم سازی و توسعه دانش در حوزه نظام ملی نوآوری کمک می کند و در سطح کاربردی و مدیریتی نیز بر توجه نهاد های حکومتی به عوامل و راهبرد های شناسایی شده در جهت بهبود نظام ملی نوآوری در کشور تاکید می نماید.
برنامه ریزی راهبردی توسعه ی قابلیت های گردشگری در فضاهای شهری مطالعه ی موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر ارومیه به عنوان مرکز استانی که با سه کشور خارجی همسایه بوده و همچنین به دلیل برخورداری از دومین دریاچه آب شور جهان، دارای پتانسیل های طبیعی، تاریخی و قومی- فرهنگی با ارزش فراوانی در زمینه ی گردشگری است. در این پژوهش هدف اصلی آن است که با استفاده از رویکرد برنامه ریزی راهبردی، ضمن مطرح نمودن پتانسیل های موجود گردشگری شهر ارومیه، به ارائه ی راهبردها و تعیین استراتژی های در خور و شایسته در جهت توسعه ی گردشگری به منظور بهره مندی ساکنان شهر از این فعالیّت اقدام شود. در این مقاله نخست جهت تدوین مؤلفه ها با استفاده از پرسشنامه ی دلفی به نظرسنجی از 30 تن از متخصصان و کارشناسان امور شهری و گردشگری شهر ارومیه اقدام گردید و فهرست عوامل درونی و بیرونی مورد نیاز برای برنامه ریزی راهبردی تهیه شد، سپس با استفاده از روش میدانی دیدگاه سه گروه گردشگران، مردم میزبان و مسؤولان در خصوص گردشگری، کمبودها و نیازها در قالب ابزار پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. جهت تعیین حجم نمونه گروه گردشگران و مردم میزبان از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران استفاده شد و در مورد گروه مسؤولان از آنجا که تعداد جامعه ی آماری کم بود، سعی شد که از همگی آنها نظرسنجی به عمل آید. آزمون آماری آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ی گروه گردشگران، مردم میزبان و مسؤولان (به ترتیب 89/0، 90/0، 74/0) نشان داد که این پژوهش از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. در مرحله ی بعد برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه ی راهبردهای توسعه ی گردشگری از الگوی تحلیلیSWOT بهره گرفته شد و جهت تعیین وزن نسبی مؤلفه ها از تلفیق نظرات سه گروه مشارکت کننده استفاده شده است. نتایج نهایی مبین آن است که راهبردهای قابل قبول در برنامه ریزی گردشگری این شهر، در اولویّت نخست استراتژی های تهاجمی اند (SO) و در واقع استراتژی های تنوع بخشی (ST) و بازنگری (WO) در اولویّت های بعدی برنامه ریزی قرار دارند. در نهایت ماتریس QSPM برای هر گروه از راهبردها تشکیل شده و اولویّت بندی راهبردهای توسعه ی گردشگری شهر ارومیه در گروه های سه گانه ارائه گردیده است.
رویکرد پژوهش در عمل فضایی: تعادل میان مقیاسی به روابط قدرت، دانش و تصمیم گیری در برنامه ریزی فضایی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر برنامه ریزی راهبردی بر اساس رویکرد دموکراسی مشارکتی و عقلانیت ارتباطی مطرح شد و سپس به دلیل عدم ارائه کاربست عملی مورد نقد قرار گرفت. برای رفع این محدودیت، برخی محققین مانند گاونتا، کرنوال و آتاو معتقدند باید بر رویکرد پژوهش در عمل به مثابه یک راه حل روش شناختی تمرکز کنیم که در آن تأکید بر امر یادگیری متقابل است و منجر به کنش متقابل میان مجموعه متعددی از بازیگران می شود. با وجود این، تحلیل پژوهش های آن ها نشان می دهد که تنها به کاربرد رویکرد پژوهش در عمل در یک مقیاس جغرافیایی توجه شده و از مفهوم کثرت گرای مقیاس غفلت کرده اند، درحالی که به دلیل ماهیت چندمقیاسی مکان ها و ارتباط متقابل مقیاس ها، موفقیت دموکراسی مشارکتی در یک سطح به سطوح دیگر نیز وابسته است. بنابراین، ضروری است تا نگرشی موزون و بهم پیوسته برای برنامه ریزی راهبردی و رویکرد پژوهش در عمل بر اساس روابطِ میانِ مقیاس های مختلف و معنای کثرت گرای مقیاس تدوین شود. این نوشتار با رویکردی کثرت گرایی فضایی و طرح مفهوم “برنامه ریزی با مقیاس ها” افق گسترده تری را برای رویکرد پژوهش در عمل فراهم می آورد و از این طریق می تواند به تعادل بخشی روابط دانش، قدرت و تصمیم گیری میان مقیاسی در برنامه ریزی راهبردی مساعدت و ابعاد دموکراتیک آن را تقویت کند.
ارائه الگوی نظام مند برای انتخاب راهبرد استوار با رویکرد آینده پژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش یافتن الگویی برای انتخاب استراتژی با نگاهی چندگانه به آینده است. بدین منظور، ابتدا با شناسایی عوامل محرک محیطی شکل دهنده آینده، سناریوهایی را برای ترسیم آینده های محتمل برای پردیس کیش دانشگاه تهران ترسیم گردیده و سپس جهت انجام یک برنامه ریزی راهبردی دقیق و هماهنگ در همه حوزه های راهبردی، با استفاده از برنامه ریزی خطی، بسته های راهبردی بهینه برای هر سناریو ( شامل راهبرد های آموزشی، پژوهشی، بازاریابی، منابع انسانی و مالی ) و در نهایت بسته راهبردی استوار که در مجموع سناریوها از عمکرد قابل قبولی برخوردار باشد، انتخاب شده است. شیوه گردآوری اطلاعات مصاحبه و جامعه خبرگان این پژوهش همه برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان پردیس کیش بوده اند که با روش نمونه گیری گلوله برفی، از 13 مصاحبه جمع آوری گردید. روایی محتوایی ابزار به کارگرفته شده(مصاحبه) نیز با قضاوت خبرگان این حوزه تأیید و از شیوه تحلیل محتوای کیفی، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در هر سناریو، بسته بهینه منتخب، شامل راهبرد هایی است که علاوه بر اینکه کاملا متناسب و هماهنگ اند، با شرایط سناریوی مربوطه هم کاملا مطابق و سازگارند. همچنین یافته ها حاکی از آنند که دو بسته راهبردی استوار منتخب که یکی با رویکرد مبتنی بر عملکرد و دیگری با رویکرد مبتنی بر تأسف انتخاب شده، در کلیه سناریوها از مطلوبیت مناسب برخوردارند.
راهبردهای مدیریت مخاطره سیل در مناطق روستایی با مدل SWOC-TOPSIS (مطالعه موردی حوضه آبریز قره چای رامیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از انواع مخاطرات طبیعی است که بسیاری از اجتماعات ازجمله روستاییان حاشیه رودخانه ها هرساله تلفات جبران ناپذیری از وقوع آن متحمل می شوند؛ لذا امروزه برای کاهش آسیب های ناشی از وقوع سیلاب، مدیریت و برنامه ریزی بلندمدت به همراه آینده نگری و مشارکت همزمان گروه های تصمیم گیر و مردم به عنوان ذینفعان اصلی اجتناب ناپذیر است. بر این اساس در این مطالعه با ترکیب برنامه ریزی راهبردی و شیوه مدیریت مشارکتی ازدیدگاه دو گروه روستاییان و مسئولین در حوضه آبریز قره چای رامیان گرگان رود، تلاش شده تا به ارائه راهبرد کانونی مناسب در جهت مدیریت سیل و کاهش اثرات منفی آن در مناطق روستایی پرداخته شود. برای این منظور روش شناسی توصیفی- تحلیلی در چارچوب مدل SWOC(SWOT) و تکنیک چند معیاره TOPSIS به کار گرفته شد و نتایج به دست آمده از محاسبات مدل راهبردی نشان داد که در هر دو سطح مسئولین و مردم روستایی، جهت گیری عمده در وضع موجود به سوی راهبرد محافظه کارانه یا بازنگر می باشد که دارای 10 استراتژی است. همچنین اولویت بندی استراتژی ها بر اساس مدل تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس نشان داد که راهبرد «بازنگری در نحوه نظارت بر ساخت وسازها و فعالیت های اقتصادی حاشیه رودخانه ها و استفاده از بدنه کارشناسی و خبرگان محلی در ارائه مجوز برای فعالیت در حاشیه رودخانه ها در مناطق روستایی» با امتیاز 843/0 از اولویت اجرایی بالاتری نسبت به سایر گزینه ها در روستاهای منطقه مورد مطالعه برخوردار است.
برنامه ریزی راهبردی ارتقاء وضعیت رفاه دانشجویان در نظام آموزش عالی ایران (از منظر کیفیت زندگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط داخلی و بین المللی کشورمان در عرصه علمی، توجه به وضع رفاهی نخبگان به طورعام و دانشجویان به شکل خاص را مضاعف ساخته است. مهاجرت نخبگان علمی، جذابیت های تحصیل در خارج از کشور و بهره برداری کشورهای توسعه یافته از دانش آموختگان ایرانی، در سال های اخیر، توجه به کیفیت زندگی دانشجویی و برنامه ریزی راهبردی برای ارتقای آن را، اجتناب ناپذیر کرده است. گزارش های ملی دربخش آموزش عالی، نشان دهنده سطوح پایین امکانات مادی و بی توجهی به ابعاد گوناگون کیفیت زندگی دانشجویان است. هدف اصلی این مقاله، ارائه برنامه راهبردی- پیشنهادی در این راستا از طریق مطالعه منابع چندگانهو سرانجام تحلیل محیطی وضعیت صندوق رفاه دانشجویی، به منظور تعیین و تحقق اهداف واقع بینانه تر در مسیر ارتقاء کیفیت زندگی دانشجویان، می باشد. این بررسی، علاوه بر توصیف جایگاه رفاه دانشجویی در نظام آموزش عالی به بررسی عملکرد صندوق رفاه دانشجویان به عنوان متولی اصلی تأمین رفاه این بخش از جامعه پرداخته و عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر موفقیت و یا عدم موفقیت این نهاد را مورد شناسایی قرار دادهاست. روش جمع آوری اطلاعات و داده ها روش سه سویه نگری است که مقدمتاً با استفاده از منابع و گزارش های معتبر و متعدد، از جمله گزارشهای رسمی معاونت برنامه ریزی ریاست جمهوری، عملکرد صندوق رفاه دانشجویان، مورد بررسی قرار گرفت و در پایان با استفاده از تکنیک تحلیل محیطی (سوات ) برنامه راهبردی پیشنهادی ارتقاء وضعیت رفاه و کیفیت زندگی دانشجویی برای نظام آموزش عالی کشور و مشخصاً صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم و وزارت بهداشت تنظیم گردید. برنامه ای که ضمن در نظرگرفتن اصول و ارزش های موجود در اسناد بالادستی، به لزوم ارتقای زندگی و بهزیستی دانشجویان تأکید و آن را ضرورتی در سطح ملی می داند و با تقسیم کار نهادی (نگاشت نهادی)راهبردها و اقدامات متنوع و عملیاتی ارائه می دهد.
بررسی تغییرات فضای سبز با مدل مارکوف و شاخص NDVI و تبیین راهبردها با مدل SWOT مطالعه موردی: منا طق 18 ، 19 و 21 شهرداری تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی ویژگیهای کمی و کیفی فضای سبز در مناطق 18 ، 19و21 شهرداری تهران بوده است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست5 در سالهای1991 ، 2000 و 2010، نقشه تراکم فضای سبز با استفاده از شاخص ان دی وی آی تهیه شده است. همچنین برای پیش بینی روند تغییرات فضای سبز در آینده از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شد. نتایج نشان میدهند بیشترین تغییر کاربریها مربوط به تغییر کاربری فضای سبز به اراضی شهری بوده است. بنابراین می توان چنین ادعا کرد که توسعه شهرنشینی در مناطق مورد مطالعه منجر به از بین رفتن فضای سبز و راضی کشاورزی شده است و کمترین احتمال در رابطه با تغییر سایر کاربریها بوده است. از مقایسه نتایج احتمال تغییر کاربریها با تقسیم بندی ان دی وی آی مشخص میشود که طی سالهای 1991 تا 2010 ، 12.5 هکتار به وسعت اراضی شهری اضافه شده که این امر باعث کاهش فضای سبز مناطق مورد مطالعه شده است. در این تحقیق جهت مدیریت فضای سبز مناطق مورد مطالعه از فنون مدیریت استراتژیک و برای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار از ماتریس سوات استفاده شد. با توجه به امتیاز به دست آمده از عوامل داخلی(2.89) و خارجی(3.23) میتوان نتیجه گرفت که وضعیت فضای سبز مناطق مورد مطالعه در حالت تهاجمی قرار دارد. در چنین شرایطی مناطق میبایست راهبردهای"" قدرت _ فرصت""را در پیش بگیرند. بازنگری در طرح تفصیلی شهر تهران و ارائه الزامات قانونی سختگیرانه تر از جمله راهبردهای پیشنهادی در این تحقیق است.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری روستایی با استفاده از ماتریس ارزیابیIFE و EFE (مطالعه موردی: بخش سامان- شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه نواحی روستایی نیازمند برنامه ریزی و اجرای راهبردهای کارآمد در زمینه های مختلف از جمله گردشگری است. پژوهش حاضر با تدوین راهبرد توسعه گردشگری روستایی و به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، و از نوع پیمایشی انجام شده است. سه گروه (خانوارهای روستایی، گردشگران، مسئولان) در انجام این پژوهش مشارکت داشته اند. بخش سامان دارای 23 روستاست که از 8 روستا با مجموع 2848 خانوار بر اساس پتانسیل ها و جاذبه ها و موقعیت جغرافیایی شان، 150خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری جامعه محلی انتخاب شدند. و از جامعه آماری گردشگران نیز بر مبنای برآورد تعداد گردشگران در طول یک هفته (600 نفر)، 60 نفر و از مسئولان به تعداد 20 نفر (تقریباً همه آنها) انتخاب شدند. این پژوهش در چند مرحله و با تحلیل SWOT انجام گرفته و در آن به ارائه راهبرد برای توسعه گردشگری پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در ماتریس ارزیابی داخلی و خارجیIE ، راهبردهای تدافعی به عنوان راهبردهای اجراشدنی در بخش سامان مطرح اند، که از بین آنها بهترین راهبردWT2 با امتیاز 36/7 با نام «زمینه سازی و تشویق مردم به مشارکت در جهت توسعه و تجهیز روستاها از نظر زیرساختارها، تسهیلات و تجهیزات توریستی با حمایت های دولتی» انتخاب و معرفی شد.
ارائه ی الگوی برنامه ریزی راهبردی توسعه ی گردشگری پایدار روستایی(مطالعه ی موردی: دهستان لواسان کوچک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که شکل پایدار آن در ابعاد مختلفِ اقتصادی، اجتماعی و محیطی، بسترساز دست یابی به توسعه ی پایدار جوامع محلّی می شود. از این رو، دست یابی به این مهم، نیازمند طرّاحی، تدوین و به کارگیری الگوی راهبردی، به همراه راهبردهای مناسب و ویژه ی این نواحی از سوی برنامه ریزان و مدیران گردشگری است. بنابراین این پژوهش با هدف تدوین الگوی راهبردی مناسب برای توسعه ی گردشگری در روستاهای منطقه ی مورد مطالعه انجام شده است. سؤال اساسی پژوهش این است که الگوی راهبردی مناسب برای توسعه ی گردشگری که به توسعه ی پایدار روستایی منجر شود، کدام است؟ بر این اساس، پژوهش پیش ِرو با بررسی های اسنادی و میدانی و نیز، روش شناسی توصیفی تحلیلی و از سه گروه مشارکت کننده ی (مردم روستا 170 نفر، گردشگران 140 نفر، مسئولان 25 نفر) در 14 روستای دهستان لواسان کوچک و دیدگاه های آنها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه ی الگوی راهبردی توسعه ی گردشگری روستایی در چارچوب جامع راهبردی، از روش تحلیلی سوات استفاده شده است. با توجّه به نتایج از بین مجموع عوامل داخلی، تعداد 9 قوّت و تعداد 11 ضعف و از بین مجموع عوامل خارجی، تعداد 7 عامل، به عنوان فرصت خارجی و تعداد 11 عامل، به عنوان تهدید خارجی پیش روی این نواحی شناسایی شدند. این نتایج بیانگر این مطلب است که سطح آسیب پذیری اغلب روستاها، به دلیل توسعه ی گردشگری بسیار بالاست و توزیع و تخصیص مجدّد منابع در سطح نواحی مورد مطالعه با توجّه به محدود بودن فرصت ها و بالابودن نقاط ضعف، امری الزامی است.