در سنت حکمی کلامی اسلامی، معاد جسمانی یکی از غامضترین مسائل بوده است، بطوریکه فیلسوفان و متکلمان قبل از ملاصدرا یا از تبیین آن اظهار عجز میکردند یا تبیینی غیر معقول یا غیر مشروع ارائه میدادند. بعد از آنکه ملاصدرا درباره معاد جسمانی تبیینی معقول و منطبق با شرع ارائه کرد بیشتر فیلسوفانِ متأخر، نظریه وی را پذیرفتند. گرچه برخی از صاحبنظران، که تفسیر او را منطبق با شرع نیافتند، با دیدگاه او مخالفت کرد ه اند. در این میان، علامه طباطبایی که از پیروان حکمت متعالیه است درباره کیفیت معاد جسمانی با صراحت اظهار نظر نکرده است. بر همین اساس، عده یی او را مخالف معاد جسمانی صدرایی و عده یی او را موافق آن میدانند. بررسی هندسه معرفتی علامه طباطبائی گویای این حقیقت است که وی معتقد به معاد جسمانی مورد نظر ملاصدرا بوده است چراکه، اولاً مبانی فلسفی، تفسیری و عرفانی علامه طباطبایی و ملاصدرا با هم منطبقند، ثانیاً علامه مخالفتی با معاد جسمانی مورد نظر ملاصدرا و موافقتی با معاد جسمانی مورد نظر دیگران ابراز نکرده است.