مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تنظیم شناختی هیجان
هدف: در پژوهش حاضر نقش ابعاد دینداری در پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. روش: شرکت کنندگان پژوهش شامل 183 نفر از دانشجویان مرکز علمی کاربردی بهزیستی و تأمین اجتماعی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و توسط مقیاسهای دینداری و خودتنظیمی شناختی هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرنباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عوامل تعیین شد. نتایج، بیانگر روایی و پایایی مطلوب پرسشنامه ها بود. برای بررسی نقش دینداری در پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانشجویان، از روش آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. یافته ها:یافته های حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد اعتقادی و مناسکی دینداری به صورت مثبت راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی می کند و ابعاد اعتقادی و پیامدی دینداری به صورت منفی و بعد عاطفی دینداری به صورت مثبت راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: همان طور که نتایج این تحقیق نشان داد، دینداری می تواند راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و به تبع آن تأمین بهداشت روانی را در پی داشته باشد. این مسئله باید در برنامه های پیشگیری و درمان مدّ نظر قرار گرفته، بر اساس آن برنامه ریزی شود#,
نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و تکانش گری با ولع مصرف در اعتیاد به مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش محافظتی و تشدیدکننده راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در آسیب شناسی، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و تکانش گری با ولع مصرف در افراد مصرف کننده مواد محرک بود. روش: در طرح پژوهشی حاضر که از نوع توصیفی و همبستگی بود، تعداد ۲۴۹ نفر مصرف کننده مواد محرک که دوره سم زدایی را گذرانده بودند با روش نمونه گیری هدفمند و لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج انتخاب گردیدند و پرسشنامه های مقیاس تکانش گری بارت، مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری (کارور و وایت)، فرم کوتاه نسخه فارسی پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان و پرسشنامه ولع مصرف فرانکن جهت گردآوری داده ها استفاده شد، برای تجزیه تحلیل اطلاعات از رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه ی متوالی مطابق با مراحل پیشنهادی بارون و کنی نشان داد که راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی هیجانی می تواند به صورت معناداری نقش واسطه ای در میان سیستم فعال ساز رفتاری و تکانش گری با ولع مصرف ایفا نماید. نتیجه گیری: راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی هیجان یکی از عوامل تشدیدکننده مشکلات مربوط به ولع مصرف در افراد مصرف کننده مواد محرک است. این پژوهش پیشنهاد می کند که برنامه های مداخله ای و پیشگیری از عود می بایست با در نظر گرفتن راهبردهای نظم جویی هیجانی مرتبط با ولع مصرف طراحی گردد.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آمیختگی اندیشه-کنش در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی: با میانجی گری نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:با توجه به اهمیت تنظیم شناختی هیجان و آمیختگی اندیشه-کنش در حیات اجتماعی، پژوهش حاضر به منظور مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه-کنش بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مقایسه ای است، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 زوج متقاضی طلاق (30 نفر زن و 30 نفر مرد) و 30 زوج به عنوان زوجین عادی از طریق همتاسازی انتخاب، و دو پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و آمیختگی فکر - عمل تجدید نظر شده (TAF-R) بر روی آنها اجرا، و برای آزمون فرضیه ها از تجزیه تحلیل واریانس دو طرفه بین گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج اولأ نشان داد که زوجین متقاضی طلاق در برخورد با تجربه منفی از راهبردهای منفی و زوجین عادی از راهبردهای مثبتِ تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، و همچنین از نظر تمام مؤلفه های آمیختگی اندیشه- کنش به جزء مؤلفه های احتمال خطر و TAFاخلاقی، بین دو گروه از زوجین تفاوت مشاهده شد که در سطح (05/0 > p) معنادار می باشد، و دوم این که بین دو گروه از زوجین از نظر تمام راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه – کنش با اعمال نقش جنسیت در سطح (05/0 > p) تفاوت معناداری بدست آمد، و در نهایت F (F اثر متقابل) به غیر از راهبردهای (نشخوارگری، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و فاجعه انگاری) و مؤلفهِ TAF اخلاقی در سایر راهبردها و مؤلفه ها در سطح (05/0 >p) معنادار می باشد.. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین زوجین متقاضی طلاق و عادی از نظر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه-کنش می باشد، این نتایج نقش و اهمیت چنین متغیرهای را در پایداری روابط زناشویی خاطر نشان می سازد.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین آسیب پرهیزی و بهزیستی روانشناختی در والدین کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرطان کودکی، تهدیدکننده زندگی و چالشی بزرگ برای خانواده است و سازگاری و سلامت روانی اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. عوامل بسیاری در بهزیستی افراد در شرایط استرس زا نقش دارند. آسیب پرهیزی و راهبردهای تنظیم هیجان ازجمله عوامل تأثیرگذار محسوب می شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین آسیب پرهیزی و بهزیستی روان شناختی در والدین کودکان مبتلا به سرطان بود. روش: این پژوهش، یک مطالعه اکتشافی از نوع همبستگی است. از میان والدین کودکان سرطانی مراجعه کننده به سه بیمارستان،140 نفر (70 مرد، 70 زن) به روش در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، زیرمقیاس آسیب پرهیزی از مقیاس مزاج و منش TCI)) و زیرمقیاس بهزیستی روان شناختی از مقیاس سلامت روانی (MHI) را تکمیل کنند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آسیب پرهیزی و بهزیستی روان شناختی با راهبردهای تنظیم شناختی هیجان رابطه دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه بین آسیب پرهیزی و بهزیستی روان شناختی تحت تأثیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار می گیرد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه آسیب پرهیزی و بهزیستی روان شناختی یک رابطه خطی ساده نیست و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارند. بررسی تأثیر راهبردهای تنظیم هیجان و ویژگی ها شخصیتی بر یکدیگر تبیین دقیق تری از نقش هر یک در رفتار و نهایتاً سلامت روانی در اختیار پژوهشگران قرار خواهد داد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری ( اجرای حضوری و اینترنتی) بر راهبردهای تنظیم هیجانی افراد با همبودی بی خوابی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بی خوابی حضوری و مبتنی بر اینترنت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به همبودی بی خوابی با افسردگی بود. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری برای دو گروه آزمایشی و کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، چهل و پنج نفر از کارکنان و اساتید دانشگاه که در پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از برش کسب کردند و از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاکهای تشخیصیDSM-5، افسردگی و بی خوابی داشتند، انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفی، در هر سه گروه، 15 نفر جایگزین شدند. گروههای آزمایش 6 جلسه درمان شناختی-رفتاری برای بی خوابی دریافت کردند. نتایج نشان داد اجرای حضوری پروتکل درمان درکاهش نمرات فاجعه سازی، افزایش قدرت درک دیدگاه دیگران و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی موثرتر از روش اجراء با استفاده از اینترنت بود. دو گروه آزمایشی در راهبردهای نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ملامت دیگران و ملامت خویش با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند، اما در ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش بین سه گروه تفاوتی دیده نشد. بر اساس یافته های پژوهش هر دو شیوه اجرای درمان در بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان موثر است
پیش بینی تاب آوری بر اساس مولفه های تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به عفونت HIV(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ابتلا به عفونت HIV پدیده ی اجتماعی جدیدی است که تقریباً همه ابعاد سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و اقتصادی فرد را در زندگی تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری بر اساس مؤلفه های تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به عفونت HIV است. روش: بدین منظور تعداد 130 نفر از افراد مبتلا به عفونت HIV با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بر روی آنان اجرا شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که تاب آوری را به طور کلی می توان از روی مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی سازگار و ناسازگار پیش بینی کرد. افراد مبتلا که مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی سازگار داشتند، از تاب آوری بیشتری و افراد مبتلا که مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی ناسازگار داشتند، از تاب آوری کمتری برخوردار بودند (46/0=R 2). نتیجه گیری: مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی سازگار نقش مهمی در میزان تاب آوری افراد مبتلا به عفونت HIV دارد. افزون بر این، طراحی مداخلات روان شناختی در این زمینه توأم با شناسایی و تغییر مؤلفه های تنظیم شناختی هیجانی ناسازگار می تواند به بهبود تاب آوری افراد کمک کنند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان وابسته به مواد صورت گرفت. روش: نوع پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در نیمه اول سال 1394 بود. به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب شدند. پرسش نامه های ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در 10 جلسه دو ساعته در گروه آزمایشی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش ولع مصرف و کاهش شدت وابستگی به مواد و افزایش استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان در زنان وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از روش های درمانی تاثیرگذار بر ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان وابسته به مواد می باشد.
پیش بینی گرایش به مواد مخدر بر اساس تنهایی روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان در بیماران معتاد اقدام به ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مواد مخدر بر اساس تنهایی روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان در بیماران معتاد اقدام به ترک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. حجم نمونه شامل 120 نفر از بیماران معتاد اقدام به ترک بودند که بر اساس فرمول کوکران تعیین، و با روش نمونه گیری ملاک مدار به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسش نامه های گرایش به مواد مخدر فرچاد (1385)، تنهایی روان شناختی راسل، پیلوا و کورتونا (1980)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تنهایی روان شناختی و نشخوار فکری با گرایش به مواد مخدر رابطه مثبت دارد، اما تنظیم شناختی هیجان با گرایش به مواد مخدر رابطه منفی داشت، در صورتی که بین سرزنش خود و گرایش به مواد مخدر رابطه وجود نداشت. قوی ترین متغیر پیش بینی کننده گرایش به مواد مخدر «تنهایی روان شناختی» بود. نتیجه گیری: این نتایج تلویحات مهمی در آسیب شناسی سوءمصرف مواد دارد. بر این اساس متخصصان بالینی می توانند با ارائه مشاوره مناسب از ایجاد تنهایی روان شناختی پیشگیری و با آموزش راهبردهای تنظیم شناختی به مقابله با سوءمصرف مواد بپردازند.
مدل یابی روابط ساختاری طرحواره، سبک های دلبستگی با آمادگی به اعتیاد با واسطه گری راهبردهای مقابله ای استرس، تنظیم شناختی هیجان واحساس تنهایی در معتادان در حال ترک اعتیاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی روابط ساختاری طرحواره، سبک های دلبستگی با آمادگی به اعتیاد با واسطه گری راهبردهای مقابله ای استرس، تنظیم شناختی هیجان واحساس تنهایی در معتادان در حال ترک اعتیاد به مواد مخدر انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی تحقیق عبارت بودند از: معتادان در حال بهبودی استان گلستان در سال 1395. به روش نمونه گیری لوهلین (2004)، 300 نفر از معتادان درحال بهبودی به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسش نامه های، آمادگی به اعتیاد، سبک های دلبستگی هازن و شیور، راهبردهای مقابله با استرس اندلر و پارکر، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهاون، احساس تنهایی راسل، طرحواره یانگ فرم کوتاه استفاده شد. یافته ها: به طورکلی پنج متغیر توانستند 74 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد را تبیین نمایند. نتیجه گیری: با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرها می توان از نتایج در مداخلات و آموزش ها در کلینیک های ترک اعتیاد استفاده نمود.
رابطه بین تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری در مدیران هلال احمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری در مدیران هلال احمر بوده است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه مدیران هلال احمرتهران بود که تعداد 108 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش آزمون نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بوده است. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد متغیر استراتژی های تنظیم شناختی هیجان مثبت به صورت مثبت و معنی دار متغیر تاب آوری را پیش بینی می کند. متغیر استراتژی های تنظیم شناختی هیجان منفی به صورت منفی و معنی دار قادر به پیش بینی متغیرتاب آوری بود. بین تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری در مدیران هلال احمر رابطه وجود دارد (01/0> p ). لذا توصیه می شود از راهبردهای تنظیم هیجان مثبت در افزایش تاب آوری استفاده شود.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی در معتادان در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
209-230
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی تنظیم شناختی هیجان در دو بعد سازگارانه و ناسازگارانه بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسناد در معتادان در حال ترک بود. روش: جامعه تحقیق شامل افرادی بود که به یکی از مراکز درمان اعتیاد در شهر قدس (تحت درمان با متادون) در سال 1395 مراجعه کرده بودند. تعداد ۱۶3 شرکت کننده سه پرسش نامه ی باورهای فراشناخت ولز، سبک های اسنادی سلیگمن و تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که دو مؤلفه باورهای فراشناخت، یعنی باورهای مثبت در مورد نگرانی و خودآگاهی هیجانی، توانستند به صورت مثبت راهکارهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند؛ و سه مؤلفه سبک های اسنادی، یعنی اسناد شکست به عوامل درونی، و پایدار و کلی توانستند به صورت منفی راهکارهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه را پیش بینی کنند. همچنین راهکارهای تنظیم شناختی سازگارانه بر اساس اسناد موفقیت به عوامل درونی و کلی به صورت مثبت پیش بینی شدند. به علاوه باورهای مثبت در مورد نگرانی و نیاز به کنترل افکار، به ترتیب به صورت منفی و مثبت توانستند راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند. اسناد شکست به عوامل درونی، پایدار و کلی، به صورت مثبت راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کردند. همچنین اسناد موفقیت به عوامل پایدار به صورت مثبت تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی نقش تعیین کننده ای در تبیین مولفه های تنظیم هیجانیِ شناختی معتادان در حال ترک با متادون دارند.
اثربخشی روان درمانی بین فردی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و پردازش پس رویدادی دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی بین فردی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و پردازش پس رویدادی دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام شد. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه علامه طباطبائی در نیم سال دوم سال تحصیلی۹۵-۹۴ بود. ۲۴ دانشجوی مضطرب اجتماعی از طریق غربالگری شناسایی شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش پرسشنامه های هراس اجتماعی کانور، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و پردازش پس رویدادی در چهار مرحله ی پیش آزمون، میان آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شدند. گروه آزمایش ۱۲ جلسه درمان بین فردی را دریافت کرد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط بین-درون آزمودنی استفاده شد. یافته ها نشان داد که روان درمانی بین فردی بر نمره ی اضطراب اجتماعی و راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان تأثیر معناداری داشت. این مداخله بر راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و پردازش پس رویدادی مؤثر نبود. بنابراین روان درمانی بین فردی می تواند بر راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مؤثر باشد.
تبیین علی سرزندگی تحصیلی بر اساس دلبستگی به والدین و همسالان و تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین دلبستگی به والدین و همسالان و سرزندگی تحصیلی، با واسطه گری تنظیم شناختی هیجان انجام شد. برای انجام این پژوهش 360 نفر (180 نفر دختر و 180 نفر پسر) از دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان شیراز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (Armsden & Greenberg, 1987)، تنظیم شناختی هیجان (Garnefski et al, 2001) و سرزندگی تحصیلی (Dehghanizadeh & Hosseinchari, 2012) بود. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با روش آماری تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOSانجام شد. نتایج نشان داد که مدل این پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. با توجه به یافته ها، دلبستگی به والدین و همسالان، به نحو مثبت و معنادار سرزندگی تحصیلی را پیش بینی می کند. همچنین این متغیر اثر معناداری بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نشان داد. راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نیز به نحو معنادار سرزندگی تحصیلی را پیش بینی نمودند. علاوه بر این، دلبستگی به والدین از طریق راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و دلبستگی به همسالان تنها از طریق راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان، سرزندگی تحصیلی را تحت تأثیر قرار داد. در کل، نتایج پژوهش حاضر شواهدی را مبنی بر نقش واسطه ایاا تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین دلبستگی به والدین و همسالان و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان فراهم آورد.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با استفاده از انعطاف پذیری ذهن، بازداری و توجه پیوسته در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری ذهن، بازداری و توجه پیوسته) در پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان دختر است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان خورموج هستند که در سال 94 – 95 تحصیل کرده اند. نمونه پژوهش شامل 117 نوجوان دختر مقطع متوسطه دوم است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نرم افزارهای ویسکانسین، استروپ و عملکرد پیوسته می باشند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که انعطاف پذیری و بازداری پیش بینی کننده سرزنش خود؛ انعطاف پذیری، بازداری و توجه پیوسته پیش بینی کننده نشخوارگری؛ انعطاف پذیری شناختی و بازداری شناختی پیش بینی کننده راهبرد تمرکز مجدد مثبت؛ انعطاف پذیری شناختی و توجه پیوسته، پیش بینی کننده ارزیابی مجدد و توجه پیوسته و بازداری پیش بینی کننده توسعه دیدگاه بوده است. همچنین بازداری شناختی توانسته است که میزان فاجعه سازی را در نوجوانان گروه نمونه پیش بینی کند. نتایج: این نتایج رهنمودهایی به منظور بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با استفاده از کارکردهای اجرایی را ارائه می دهد.
اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام پذیرفت. این پژوهش، درگروه پژوهش های نیمه تجربی قرار می گیرد. روش: طرح تحقیق پژوهش به صورت دو گروهی (گروه آزمایش و کنترل) و شامل سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی بیماران زن و مرد 50-30 ساله ی شهر تبریز در سال 1394 بود که توسط پزشک متخصص، تشخیص دیابت نوع 2 دریافت کرده بودند. به روش نمونه گیری در دسترس نمونه به تعداد 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفت. افراد گروه آزمایش مداخله ی درمانی را در 8 جلسه (60 تا 90 دقیقه ای) به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه قبل از شروع مداخلات، پایان جلسات و در پیگیری یک ماهه، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود دارد. نتیجه گیری: در مدیریت دیابت هرچند مصرف داروها و تغییر سبک زندگی ارکان اصلی درمان قلمداد می شوند ولی تاثیر عوامل روان شناختی بر زندگی افراد مبتلا به بیماری های مختلف ثابت شده است. بنابراین، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش استفاده از راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان به عنوان مسائل روانی – اجتماعی مطرح در این بیماری شد.
مقایسه تنظیم شناختی هیجان و شیوه های حل مساله در افراد وابسته به مواد اپیوئیدی و افراد بهنجار
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تنظیم شناختی هیجان و شیوه های حل مساله در افراد معتاد و عادی انجام پذیرفت. روش: این پژوهش یک مطالعه علی - مقایسه ای می باشد که بر روی دو گروه 30نفره (معتاد و عادی)، به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. اطلاعات با پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان و شیوه های حل مساله گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با شاخص های توصیفی و آزمون تی مستقل انجام گردید. یافته ها: نتایج نشان داد افراد معتاد از قابلیت تنظیم شناختی هیجان کمتری نسبت به افراد عادی برخوردارند و در مقایسه با افراد عادی کمتر از شیوه های سازنده در حل مساله استفاده می کنند. نتیجه گیری: افراد معتاد نقائصی را در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و شیوه های حل مساله نشان می دهند که در افراد عادی دیده نمی شود.
نقش آموزش مهارت حل مساله و بازسازی شناختی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و کارکرد خانواده در زنان نابارور
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زنان نابارور به دلیل شرایط بیماری خود و استرس های وارد شده به آنان، در معرض مشکلات بسیاری از جمله اختلال در کارکرد خانواده و تنظیم شناختی هیجان هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله و بازسازی شناختی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و کارکرد خانواده در زنان نابارور انجام گرفت. روش ها: روش پژوهش در این تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و با گروه گواه بود. جامعه مطالعه شامل تمام زنان نابارور شهر کرمانشاه در سال 1393 بودند. که از بین آن ها 49 نفر به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه مداخله و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. هر گروه مداخله در 10 جلسه گروهی آموزش های لازم را دریافت کردند ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss22 و آزمون t زوجی و آزمون کوواریانس (ANCOVA) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس (ANCOVA) نشان داد که هم در متغیر تنظیم شناختی هیجان (43/19=F، 001/0>p) و هم در متغیر کارکردهای خانواده (51/26=F، 001/0>p) تفاوت معناداری میان سه گروه وجود دارد. نتایج تحلیل تعقیبی بونفرنی نیز نشان داد که گروه بازسازی شناختی هم نسبت به گروه حل مسئله و هم نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری را در تنظیم شناختی هیجان سبب شده است و گروه حل مسئله نیز در مقایسه با گروه بازسازی شناختی و گروه کنترل سبب بهبود بیشتر کارکرد خانواده شده است. بحث و نتیجه گیری: باتوجه به تاثیرگذاری مثبت و معنادار دو رویکرد حل مساله و بازسازی شناختی بر کارکرد خانواده و تنظیم شناختی هیجان، درمانگران خانواده می توانند از این دو رویکرد در رفع مشکلات زنان نابارور استفاده نمایند.
رابطه سبک تنظیم شناختی هیجان مادران با نحوه ی واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
237-251
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک تنظیم شناختی هیجان مادران با نحوه واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکان بود. به این منظور، 400 نفر از مادران دارای کودک 3 تا 6 سال به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، پرسشنامه واکنش های والدین به هیجانات منفی کودکان (CCNES) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران با واکنش های غیرحمایت گرایانه آن ها به هیجانات منفی کودکان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. هم چنین بین سبک سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران با واکنش های حمایت گرایانه آن ها به هیجانات منفی کودکان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران پیش بینی کننده 9 درصد از نوسانات واکنش های غیرحمایت گرایانه آن ها در برابر هیجانات منفی کودکان است و هم چنین سبک های سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران پیش بینی کننده 8 درصد از نوسانات واکنش های حمایت گرایانه آن ها در برابر هیجانات منفی کودکان است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که سبک تنظیم شناختی هیجان مادران، می تواند میزانی از واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکانشان را پیش بینی کند. این یافته می تواند در مداخلات مربوط به بهبود شیوه های والدگری مدنظر قرار گیرد.
مدل یابی روابط ساختاری هیجان طلبی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری تمایز یافتگی خود و تنظیم شناختی هیجان در بین معتادان مرد درحال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
213-228
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری هیجان طلبی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری تمایز یافتگی خود و تنظیم شناختی هیجان در بین معتادان مرد درحال بهبودی انجام شد. روش: از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، تمامی معتادان مرد درحال بهبودی شهر ساری حدودا500 نفر بود که تعداد 350 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها پرسش نامه های تمایز یافتگی خود، تنظیم شناختی هیجان، آمادگی به اعتیاد و هیجان خواهی مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: به طورکلی روابط معناداری بین متغیرهای پژوهش به دست آمد و مدل پژوهش مورد تایید قرار گرفت. در مجموع 17 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد قابلیت پیش بینی توسط متغیرهای پژوهش را دارا بود. نتیجه گیری: یافته ها دارای نتایج کاربردی در مراکز مداخله ی اعتیاد می باشند.
رابطه باورهای فراشناختی، نارسایی شناختی و تحمل ابهام با تنظیم شناختی هیجان در زنان وابسته به مواد
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۹
91-110
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای فراشناختی، نارسایی شناختی و تحمل ابهام با تنظیم شناختی هیجان در زنان وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه زنان وابسته به مواد در کمپ ترک اعتیاد و کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان تبریز در سال 1396 بود. از این جامعه آماری تعداد 100 زن وابسته به مواد با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نارسایی شناختی، پرسش نامه تحمل ابهام، پرسش نامه باورهای فراشناختی و پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تحمل ابهام با راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان رابطه مثبت معنادار و با راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان رابطه منفی معناداری داشت. متغیرهای نارسایی های شناختی و باورهای فراشناختی رابطه منفی معناداری با راهبردهای سازگارنه تنظیم شناختی هیجان نشان دادند. نارسایی های شناختی و باورهای فراشناختی رابطه مثبت معناداری با راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان داشتند. نارسایی های شناختی (به طور منفی) و تحمل ابهام (به طور مثبت) به شکل معناداری راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کردند . تحمل ابهام راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را به طور منفی و معناداری پیش بینی می کند . با توجه به این نتایج می توان گفت باورهای فراشناختی، نارسایی های شناختی و تحمل ابهام نقش مهمی در تنظیم هیجان دارند.