مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
تنظیم شناختی هیجان
حوزه های تخصصی:
تعلل ورزی تحصیلی یکی از مشکلات شایع در بین دانش آموزان و دانشجویان است و باید متغیرهای مرتبط با آن شناخته شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اضطراب امتحان در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و تعلل ورزی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر ارومیه به تعداد 980 نفر در سال تحصیلی 97-1396 بود که از بین آن ها با روش نمونه گیری در دسترس 212 نفر انتخاب شدند و در این پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، پرسشنامه اضطراب امتحان ابولقاسمی (1374) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) بود. نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان با تعلل ورزی تحصیلی همبستگی منفی و اضطراب امتحان و راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان با تعلل ورزی تحصیلی همبستگی مثبت دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از نقش واسطه ای اضطراب امتحان در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و تعلل ورزی تحصیلی بود. بر این اساس، تنظیم سازش نایافته هیجان و اضطراب امتحان با تعلل ورزی و افت عملکرد تحصیلی دانشجویان همراه است. بنابراین، متخصصان در زمینه آموزش و کار با بهبود امور تحصیلی باید مداخلات روان شناختی را به سمت تنظیم شناختی هیجان و اضطراب امتحان دهند.
اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر بهبود تنظیم شناختیِ هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD)
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مهر ۱۴۰۰ شماره ۴۰
203 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر بهبود تنظیم شناختیِ هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکانِ پسر 11-9 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی ویژه کودکان شهر تهران در نیمه اول سال 1397 بود که با توجه به هدف پژوهش، از میان جامعه آماری فوق تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به صورت چند مرحله ای انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان - فرم کودکان (CERQ-K-P). پس از اجرای پیش آزمون، گروه گواه در انتظار ماند و بازی درمانی فلورتایم برای گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای به شیوه گروهی به اجرا گذاشته شد و سپس در پایان مداخلات درمانی، بار دیگر آزمودنی های دو گروه آزمایش و گواه توسط پرسشنامه تنظیم شناختیِ هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بعد از مداخله بین گروه آزمایش و گواه در میزان افزایش راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجانِ تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و میزان کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنی داری وجود دارد (p<0/05)، ولی تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گواه از لحاظ راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجانِ پذیرش، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه پذیری وجود نداشت (p>0/05).
اثربخشی گروه درمانی فراتشخیصی یکپارچه بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1402-1383
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان داده اند که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر در تأکید ویژه اش روی نحوه تجربه و پاسخدهی به هیجان ها بی همتا و منحصر به فرد است. اما پیرامون اثر بخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تنظیم شناختی هیجانات مادران کودکان مبتلا به سرطان پژوهشی صورت نگرفته است. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه بر تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان مبتلا به سرطان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان مبتلا به سرطان که در بیمارستان های محک، شهدای تجریش، بهرامی و حضرت علی اصغر در سال 1398 در شهر تهران تحت درمان بودند، تشکیل داد. 31 نفر از مادران به با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه جایگزین شدند . ابزارهای پژوهش حاضر عبارت بودنداز، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) فرم کوتاه (گارنفسکی و کرایج، 2006) و پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو،2011). گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای درمان فراتشخیصی یکپارچه دریافت کردند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نرم افزار 23 SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فرا تشخیصی یکپارچه به افزایش استفاده از راهبردهای سازش یافته شامل پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه گیری در مقایسه با گروه گواه شد و همچنین به کاهش معنادار استفاده از راهبردهای سازش نایافته شامل: فاجعه سازی، ملامت خویشتن، نشخوارگری و ملامت دیگران منجر شد (0/001 P≤ ) . نتیجه گیری: درمان فرا تشخیصی یکپاچه نگر باعث افزایش استفاده از راهبردهای انطباقی هیجانی و کاهش استفاده از راهبردهای غیر انطباقی در مادران کودکان مبتلا به سرطان می شود که این فرآیند به بهبود سلامت روان این مادران کمک شایانی خواهد کرد.
پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس استحکام من و تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری اجتماعی براساس استحکام من و تنظیم شناختی هیجان انجام بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر در مقطع دبیرستان بود. در این پژوهش 337 دانش آموز دختر دبیرستانی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند . ابزارهای پژوهش شامل: مقیاس سازگاری بل، (1961)، ( BAI )، مقیاس استحکام من بشارت، (1386)، ( ESS ) و مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج، (2006)، ( CERQ ) بود . این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی است . برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان (05/0 p< ،60/0 = r ) و استحکام من (05/0 p< ،50/0 = r ) میزان سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. از طرف دیگر نتایج پژوهش نشان داد که با کاهش نمره در راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان (05/0 p< ،54/0- = r ) میزان سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با سازگاری اجتماعی رابطه دارند و 47 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند (05/0 p < ،47/0 = R 2 ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که استحکام من به عنوان ظرفیتی روان شناختی و هیجان ها به عنوان پاسخ های زیست شناختی بر تعاملات و کارکرد اجتماعی مؤثر هستند. پیشنهاد می شود برای ارتقاء سازگاری اجتماعی به پرورش استحکام من و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پرداخته شود.
رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و ازدواج موفق: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
102-93
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و ازدواج موفق با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری تحقیق زنان و مردان متاهل شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 635 نفر داوطلب در بازه ی زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399)انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه ( IMS ) شاخص ازدواج موفق هودسن (1992)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی ( CFI ) دنیس و وندروال (2010) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ( CERQ ) گارنفسکی،کرایج و اسپینهاون (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر مستقل انعطاف پذیری شناختی و متغیر وابسته ازدواج موفق با هم رابطه داشته و تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش میانجی جزئی دارد(001/0 P> ). همچنین ازدواج موفق با تنظیم شناختی هیجان نیز رابطه دارد001/0 P> ). از آنجا که مهارت های تنظیم شناختی هیجان، یکی از مهمترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می آید، بنابراین نقش آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی بسیار مهم بوده و ضرورت توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران را می طلبد.
مدل روابط ساختاری سیستم های مغزی رفتاری و تنظیم شناختی هیجان با واسطه گری کارکردهای شناختی اجرایی در مردان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش رفتارهای مجرمانه و آسیب های وارده ی ناشی از آن در جامعه، بررسی عوامل روانشناختی مستعدکننده و یا بازدارنده ارتکاب به جرم ضروری به نظر می رسد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی در رابطه ی بین سیستم های مغزی-رفتاری با تنظیم شناختی هیجان انجام گرفت. پژوهش از لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه شامل تمامی مردانی بود که دوره محکومیت خود را در زندان مرکزی شهر کرمانشاه در سال98 می گذراندند، که از بین آن ها 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شخصیت گری ویلسون (فرم 28 سوالی)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و توانایی های شناختی (نجاتی، 1392) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS24 انجام شد. یافته ها نشان دادند که مدل تحلیل مسیر رابطه سیستم های مغزی رفتاری با تنظیم شناختی هیجان با نقش واسطه ای کارکردهای اجرایی دارای نیکویی برازش می باشند. نتایج بر اهمیت سیستم های مغزی رفتاری و کارکردهای اجرایی در تنظیم شناختی هیجان تاکید دارند. در نتیجه، توجه به کارکردهای اجرایی در کنترل و تنظیم شناختی هیجان و ارتقاء آن می تواند در زمینه کاهش رفتارهای مجرمانه موثر باشد.
اثربخشی بهزیستی درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان، نگرانی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
67 - 84
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار بخش قابل توجهی از افراد جامعه را تشکیل می دهند و پژوهش ها میزان سلامت روانی این گروه از زنان را نسبت به زنان دیگر کمتر گزارش کرده اند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بهزیستی درمانی(WBT) بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان، نگرانی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانوار شهر شیروان بود که در دامنه سنی 20 تا 49 سال قرار داشتند. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله به شیوه گروهی بود بدین صورت که صرفا برای گروه آزمایش 8 جلسه هفتگی بهزیستی درمانی انجام شد. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، نگرانی پنسیلوانیا، تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و بهزیستی روان شناختی ریف. در ادامه با بهره گیری از SPSS تحلیل کواریانس تک متغیری انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بهزیستی درمانی باعث افزایش میزان تاب آوری، راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان، بهزیستی روان شناختی و کاهش نگرانی گروه آزمایش شده است هرچند کاهش معنادار راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجانی را در پی نداشته است.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد با و بدون تجربه رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
467 - 482
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد دارای تجربه و فاقد تجربه رابطه فرازناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع مقایسه ای بود. از بین کلیه افراد متقاضی طلاق در دادگاه های شهر مشهد، تعداد 100 نفر ( 50 فرد دارای تجربه و 50 فرد فاقد تجربه رابطه فرازناشویی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه های راهبردهای تنظیم شناختی- هیجان و ذهن آگاهی گردآوری و با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در راهبردهای تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بین دو گروه تفاوت وجود دارد، به نحوی که در راهبردهای تنظیم شناختی مثبت، تمرکز مثبت مجدد، ارزیابی مثبت، برنامه ریزی، دیدگاه وسیع تر، پذیرش، عمل همراه با آگاهی، توصیف، مشاهده، قضاوت نکردن و واکنش نشان ندادن، نمرات افراد فاقد روابط فرازناشویی بالاتر از افراد دارای تجربه روابط فرازناشویی بود. از طرفی، گروه فاقد تجربه فرازناشویی در تنظیم شناختی منفی، سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه آمیزی نمرات پایین تری کسب کردند. نتایج این پژوهش نشان داد مهارت های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی بازدارنده در روابط فرازناشویی عمل کند و آموزش این مهارت ها برای زوجین پیشنهاد می شود.
بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر مشکلات عصب روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۲)
۱۲۶-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر مشکلات عصب روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی انجام شد. روش: پژوهش حاضر ی ک مطالعه نیم ه آزمایشی با گروه گواه و پیش آزمون و پس آزمون همراه با گمارش تصادفی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی شهرستان اردکان در سال تحصیلی 1398-1399 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 26 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 13 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد مشکلات عصب روان شناختی کانرز (2004) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاوم (۲۰۰۱) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله تئوری انتخاب را در 12 جلسه یک ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت نکردند. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و در سطح معنا داری 005/0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمره های مشکلات عصب روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری پیدا کرده است (001/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، آموزش تئوری انتخاب می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۹۶-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر که در سال تحصیلی 99-98 در مدارس دولتی منطقه 1 شهر تهران مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند، که از میان آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه مساوی (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2006) بود که در سه مرحله قبل، بعد و 2 ماه پس از جلسات اجرا شد. مداخلات درمانی برای گرو ه های آزمایش به مدت 8 جلسه برگزار شد، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های به دست آمده از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که هر دو روش مداخله بر بهبود تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آن مؤثر بوده و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر است (01/0P<). همچنین نتایج آزمون t نشان داد بین میزان اثربخشی دو روش بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دارای رفتارهای خودآسیب رسان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما اثربخشی ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی بیشتر است (0001/0=P).
اثر آموزش ایمن سازی روانی در برابر تنیدگی بر تنظیم شناختی هیجان و مشکلات روان شناختی مادران کودکان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مادران کودکان نابینا در تنظیم هیجان و واکنش های روان شناختی با مشکل مواجه هستند. به نظر می رسد که آموزش ایمن سازی روانی برای آنها مفید باشد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ایمن سازی روانی در برابر تنیدگی بر تنظیم شناختی هیجان و مشکلات روان شناختی مادران کودکان نابینا بود. روش : پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری را مادران کودکان نابینای 7 تا 10 ساله شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری در دسترس از مدارس ویژه نابینایان شهر اصفهان، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه 17 نفری جایدهی شدند. گروه آزمایش، مداخله را در 10 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کرد، ولی گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای استفاده شده، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995) بود. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ایمن سازی روانی اثر معناداری بر نمره های افتراقی راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان در آزمودنی ها داشت (01/0P= و 91/6F=) ولی تأثیر معناداری بر راهبردهای سازش نایافته آنها نداشته است (66/0P= و 19/0F=). همچنین این برنامه تأثیر معناداری بر افسردگی (0001/0P= و 42/22F=) و تنیدگی (002/0P= و 99/10F=) آزمودنی ها داشته، ولی تأثیر معناداری بر اضطراب آنها نداشت (66/0P= و 19/0F=). نتیجه گیری: برنامه ایمن سازی روانی بر تجربه های هیجانی و واکنش های روان شناختی تأثیر می گذارد؛ بنابراین، نقش مهمی در بهبود تنظیم هیجان و مشکلات روان شناختی مادران کودکان نابینا دارد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مختصر بر افسردگی، افکارخودکشی و تنظیم شناختی هیجان در زنان اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۷۸۶-۱۷۶۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به افزایش تمرکزدرمان های جدید بر مداخلات فوری و کوتاه مدت، درمان شناختی رفتاری مختصر با هدف غیرفعال کردن حالت خودکشی و تثبیت علائم از طریق ایجاد خودکارآمدی در مهارت های تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی طراحی شده است. اما در خصوص احتمال اثربخشی این درمان درجامعه ایران شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مختصر بر افسردگی، افکارخودکشی و تنظیم شناختی هیجان در زنان اقدام کننده به خودکشی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری وگروه گواه بود. جامعه آماری زنان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان در سال 1399 بود. تعداد ۳۰ بیمار با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: افسردگی بک ویرایش دوم (1996)، افکار خودکشی بک (1979)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی (2001) و 12 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری مختصر (برایان و راد، 2018). تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که درمان شناختی - رفتاری مختصر عامل افزایش راهبردهای تنظیم هیجانی سازش یافته و کاهش راهبردهای سازش نایافته، افکار خودکشی و افسردگی در پایان مداخله و دوره پیگیری شده است (0/01 P<). نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری مختصر می تواند افسردگی، افکار خودکشی و راهبردهای سازش نایافته در تنظیم شناختی هیجان را در افراد اقدام کننده به خودکشی کاهش دهد.
اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت زندگی و تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان دارای اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت زندگی و تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد.این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل حدود3500 مادر دارای کودکان با اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به انجمن اتیسم ایران در شهر تهران بود که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. از پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی (2001) و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت(1991) برای گردآوری داده ها و از تحلیل واریانس آمیخته چند متغیری با رعایت پیش فرضها برای تحلیل داده ها استفاده شد. برنامه ارتقائی مادران ( رمضانلو، 1399) در 7 جلسه دوساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج نشان داد که نمرات راهبردهای منفی تنظیم هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش اما در راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در مولفه های(سلامت روانی و روابط اجتماعی) به طور معنادار افزایش یافته است(P<0.01) در مرحله پیگیری نیز ماندگاری اثر دیده شد. با توجه به موثر بودن برنامه ارتقائی مادران (مدیریت استرس- هیجان) در بهبود کیفیت زندگی و استفاده از راهبردهای موثر تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم، از این بسته می توان به عنوان یک مداخله روانشناختی استفاده کرد.
نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۵
137 - 146
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن در دانش آموزان دختر بود.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس دوره دوم متوسطه شهر تربت حیدریه خراسان رضوی (2832N=) در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آنها تعداد 390 نفر بر اساس فرمول اسلووین و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه های ناگویی خلقی، شیوه های فرزندپروری بامریند، وارسی بدنی ریس و همکاران و تنظیم شناختی گارنفسکی و همکاران را تکمیل نمودند. اطلاعات بدست آمده با روش معادلات رگرسیونی با کمک نرم افزار23 Spss و 18 Amos تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: همبستگی مثبت معنی داری بین متغیرهای ناگویی خلقی، رفتار والدینی سهل گیر و مستبد و تنظیم شناختی هیجان ناسازگار با نگرش به خوردن وجود دارند. همچنین همبستگی منفی معنی داری بین متغیرهای رفتار والدینی قاطع و اطمینان بخش و تنظیم شناختی هیجان سازگار با نگرش به خوردن وجود دارند (01/0>P). همچنین مسیر غیرمستقیم نگرش به خوردن بر اساس ناگویی خلقی و رفتار والدینی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان سازگار و ناسازگار معنادار بود به طوری که 57 درصد از متغیر نگرش به خوردن را پیش بین نمودند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان با آموزش شیوه های فرزندپروری و مهارت های تنظیم شناختی هیجان، در شکل گیری رفتارها و نگرش های مناسب مربوط به خوردن و بهبود آن تأثیر گذاشت.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و ولع مصرف در افراد سوءمصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۴۰-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
هدف: باتوجه به شیوع روزافزون اعتیاد، هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و ولع مصرف در افراد سوء مصرف کننده مواد بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل در انتظار درمان بود. جامعه آماری این پژوهش سوء مصرف کنندگان مواد مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی درمان سوء مصرف مواد در شهر مشهد در سال 1399 بود. پژوهش حاضر بر روی 45 فرد در سه گروه طرحواره درمانی (15نفر؛20جلسه؛ جلسه90دقیقه؛ هفته ای یکبار)، رفتاردرمانی شناختی (15نفر؛ 12جلسه؛ جلسه90دقیقه؛ هفته ای یکبار) و کنترل در انتظار درمان (15نفر) انجام گردید. گروه ها با استفاده از مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی (2001)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد (1995) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و ولع مصرف در دو گروه آزمایش به طور معناداری موثر بودند و رفتاردرمانی شناختی در پس آزمون تاثیر بیشتری بر تاب آوری و ولع مصرف مواد و طرحواره درمانی تاثیر بیشتری در مرحله پیگیری در تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری و ولع مصرف افراد داشت (0/05>P). نتیجه گیری: بنابراین، هر دو روش طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر متغیرهای پژوهش در افراد سوء مصرف کننده مواد موثر هستند. اما، طرحواره درمانی اثر موثرتری در پیشگیری از بازگشت نشانگان در دراز مدت دارد.
پیش بینی اضطراب کووید- ۱۹ براساس سبک های تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رفتار، تفکر و واکنش های عاطفی افراد در بحران ها کمک شایانی به کاهش و پیشگیری از آسیب ها در جنبه های مختلف زندگی، به ویژه بُعد روانی خواهد کرد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب کرونا بود. به منظور دست یابی به هدف پژوهش، 305 نفر با میانگین سنی 6/34 (انحراف معیار 04/9) از استان مرکزی ازطریق فراخوان برخط در این مطالعه شرکت کردند. شرکت کنندگان به پرسشنامه سبک های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرج، 2006) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علی پور و همکاران، 2020) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری در این پژوهش نشان داد ابعاد سازش یافته (پذی رش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه) و سازش نایافته (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نش خوار فکری، فاجع ه آمیزپنداری) تنظیم هیجانی به طور معناداری بُعد جسمانی و روانی اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند (05/0p<). همچنین، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سطح تحصیلات و سن می تواند 25درصد از علائم روان شناختی و ۳۴درصد از علائم جسمی تغییرات اضطراب کرونا را تبیین کند. به طورکلی، می توان گفت که بحران هایی مانند شیوع ویروس کووید ۱۹ بر سلامت روان افراد جامعه تأثیر می گذارد. میزان آسیب در ابعاد هیجانی مانند اضطراب تحت تأثیر سبک تنظیم شناختی هیجان، سن و سطح تحصیلات افراد قرار می گیرد.
رابطه بین ذهن آگاهی و تفکر مثبت: نقش میانجی تنظیم هیجانی و شفقت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
183 - 204
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی برازش رابطه بین ذهن آگاهی و تفکر مثبت با میانجی گری تنظیم هیجانی و شفقت خود در دانشجویان انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های شهر قزوین بود که از میان آن ها 200 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این مطالعه به چهار مقیاس پنج وجهی ذهن آگاهی بایر و همکاران، افکار خود آیند مثبت اینگرام و ویسنیکی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و شفقت خود نف پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج شاخص های برازندگی حاکی از برازش مدل پیشنهادی بود. ضرایب مسیرهای مدل پیشنهادی نشان داد که بین ذهن آگاهی و تنظیم شناختی هیجان، بین ذهن آگاهی و تفکر مثبت، بین ذهن آگاهی و شفقت خود رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین دو متغیر ذهن آگاهی و تفکر مثبت با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان و شفقت خود نیز رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. یافته های پژوهش نشانگر اهمیت ذهن آگاهی به عنوان یکی از ویژگی ها و مهارت های روان شناختی بر تفکر مثبت دانشجویان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان و شفقت خود بود.
مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
91 - 110
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیده ای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخ دهی به درمان های معمول می کنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. از بین 60 نفر از بیماران مراجعه کننده به کلینیک درد که مایل به شرکت در پژوهش بودند؛ تعداد 33 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در 3 گروه 11 نفره جایگزین شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل بسته کامل آموزش نظم دهی عاطفه (ART) و بسته آموزش اتوژنیک (AT) و همچنین پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از کاهش نمرات تنظیم شناختی هیجان منفی و زیرمقیاس های آن (سرزنش خود و دیگران، نشخ وار فک ری، فاج عه آمیز کردن و پذیرش) در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو مداخله ART و AT از طریق مکانیزم های یکسانی با ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بدن توانسته اند باعث نظم دهی هیجان های منفی در افراد مبتلا به کمردرد شوند.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت حافظه کاری بر تنظیم شناختی هیجان و سرعت پردازش اطلاعات دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
73 - 92
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و تقویت حافظه کاری بر تنظیم شناختی هیجان و سرعت پردازش اطلاعات دانش آموزان نارساخوان صورت گرفت. روش: جامعه آماری این مطالعه نیمه تجربی شامل کلیه دانش آموزان نارساخوان ارجاع شده به مراکز مشاوره اداره آموزش پرورش شهر نیشابور در سال تحصیلی 1398-1399 می شد. از این میان تعداد 43 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هرکدام 14 نفر جایگزین گردیدند. شرکت کنندگان با کمک پرسشنامه خواندن و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان- فرم کودکان گارنفسکی و همکاران (2002) در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، متغیرهای مستقل برای دو گروه آزمایش اجرا گردید. گروه آزمایش اول و دوم توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و تقویت حافظه کاری را طی هجده جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. گروه سوم به عنوان گروه کنترل در لیست انتظار قرارگرفته و در طی پژوهش هیچ نوع درمانی را دریافت نکردند. داده ها بر اساس تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: راهبردهای مثبت تنظیم شناختی و سرعت پردازش اطلاعات در گروه های مداخله نسبت به کنترل افزایش و میزان راهبردهای منفی تنظیم هیجان کاهش یافته بود (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت اثربخشی در گروه توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت حافظه کاری متغیر سرعت پردازش اطلاعات بهبودی بالاتری داشت؛ اما اثربخشی درمان توان بخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه در متغیر تنظیم شناختی هیجان (راهبردهای مثبت) بیشتر بوده است.
اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش اموزان دوره دوم متوسطه در شرایط پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1 - 12
حوزه های تخصصی:
در شرایط مجازی شدن آموزش، مفاهیم مهمی مثل هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دستخوش تغییراتی شده اند .مطالعه حاضربا هدف تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش اموزان دوره دوم متوسطه در شرایط پاندمی کرونا انجام شده است.این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه اماری ان شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز میباشد ،که به تعداد 40نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به عنوان نمونه های تحقیق ، بطور تصادفی در دو گروه ازمایش و شاهد قرار گرفتند . دانش اموزان هر دو گروه پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران ( CERQ) ،پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین – سومینی (AWBQ) و پرسشنامه هیجان تحصیلی پکران و همکاران(2011) را در دو نوبت پیش ازمون و پس ازمون تکمیل نمودند. گروه ازمایش طی 16 جلسه اموزش های تنظیم شناختی هیجان را دریافت کردند .داده های حاصله با استفاده از ازمون تحلیل واریانس چند متغییره (MANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج مطالعه حاضر نشانگر این میباشد که هیجانات تحصیلی مثبت در گروه ازمایش نسبت به گروه شاهدافزایش و هیجانات تحصیلی منفی کاهش و بهزیستی تحصیلی در گروه ازمایش افزایش قابل توجهی داشته است. با توجه به ابعاد تاثیرات این پاندمی و تغییر روش اموزش و یادگیری ،بخصوص در دانش اموزان دوره دوم متوسطه ،اموزشهای مکمل از جمله تنظیم شناختی هیجان ضروری میباشد.