مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تحلیل مسیر
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه منطقه همدان با رویکرد تحلیل مسیر و تکنیک نوین سوارا است. بدین منظور در این پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، متخصصان و مدیران بانک، 9 عامل کلیدی و بحرانی در موفقیت سیستم شناسایی و 9 فرضیه مرتبط پیشنهاد شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. برای تحلیل داده های پژوهش از رویکرد تحلیل مسیر و تکنیک تصمیم گیری نوین سوارا با نرم افزارهایSPLS وExcel بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش در دو بخش درنظر گرفته می شود؛ در خصوص بررسی عوامل نهایی تأثیرگذار بر اجرای سیستم مدیریت استراتژیک دانش در بانک سپه با رویکرد تحلیل مسیر، نظرات کلیه کارکنان به تعداد 330 نفر درنظرگرفته شد. روش نمونه گیری این پژوهش، روش تصادفی ساده است و مطابق جدول مورگان و فرمول ذکر شده، اندازه نمونه آماری برابر با 180 نفر است که در این پژوهش، پرسشنامه طراحی شده در اختیار 200 نفر از مدیران، خبرگان و کارشناسان سازمان مذکور قرار گرفت تا دیدگاه ها و نظرات خود را در خصوص اهمیت و تأثیرگذاری این عوامل اعلام نمایند. همچنین در رابطه با ارزیابی، تعیین وزن، اهمیت عوامل و نهایتاً رتبه بندی آن ها از تکنیک سوارا و بکارگیری عقاید مدیران و متخصصان با حداقل مدرک کارشناسی و ۵ سال سابقه کار در بانک سپه منطقه همدان استفاده شد که تعداد کل آن ها، 93 نفر است؛ به طوری که نهایتاً با استفاده از نمونه ای 61 نفری از این جامعه نسبت به ارزیابی عوامل اقدام شد. خروجی تحلیل مسیر نشان داد که تمامی 9 عامل در پیاده سازی سیستم مذکور مؤثر هستند. بر مبنای خروجی نهایی تکنیک سوارا نیز، عامل «استراتژی منابع انسانی» در بالاترین اولویت و «فرآیندهای مارپیچ دانش سازمان» در پایین ترین اولویت از نظر اهمیت در پیاده سازی سیستم مدیریت استراتژیک دانش شناسایی شد.
بررسی ابعاد و مدل سرمایه اجتماعی در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل سرمایه اجتماعی، اندازه گیری سرمایه اجتماعی، و طراحی مدل سرمایه اجتماعی در سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران اهداف غایی این پژوهش را می سازند. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و جامعه مورد مطالعه کارکنان وزارت ورزش و جوانان میباشد. لذا، ابتدا مجموعه ای از سوالات جمع آوری شد و با استفاده از آزمون تحلیل عاملی چهار عامل در پرسشنامه سرمایه اجتماعی شناسایی شد. این عوامل به ترتیب عبارت بودند از: اعتماد سازمانی، شهروندی سازمانی، اعتماد و روابط متقابل، و مشارکت غیر رسمی سازمانی. بمنظور طراحی مدل سرمایه اجتماعی در سازمان تربیت بدنی سه مدل بر اساس سه دیدگاه اجتماع گرا، شبکه ای، و نهادی با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل آزمون شد. در نهایت مدل نهادی از شاخص های برازش مناسب تری نسبت به مدل شبکه ای، و اجتماع گرا در وزارت ورزش و جوانان برخوردار بود. میزان سرمایه اجتماعی از حد متوسط به شکل معنی داری پایین تر بود، امتیاز همه عامل ها به جز عامل"رفتار شهروندی سازمانی" پایین تر از حد متوسط بودند.
تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر توسعه نیافتگی گردشگری دفاع مقدس در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری جنگ نوعی از گردشگری است که هدف از آن بازدید از مناطق جنگی و کاوش در خاطرات زمان جنگ است. پیشینه گردشگری جنگ به دوره بعد از جنگ جهانی دوم بازمی گردد که افراد برای بهبود بخشی به زندگی و معاش مردمانی که در مناطق جنگی به سر می بردند، به این مناطق سفر می کردند. این گونه از گردشگری در ایران نیز چندی پس از پایان جنگ تحمیلی ایران با عراق آغاز گشت. این نوع از گردشگری که در حیطه ی گردشگری فرهنگی قرار می گیرد از شاخه های تخصصی و با اهمیت گردشگری است که با نشان دادن ویرانی های ناشی از جنگ علاوه بر بیدار کردن حس جنگ ستیزی و عواطف بشر دوستانه در گردشگران به حفظ تاریخ معنوی و حماسی یک کشور کمک می کند. گردشگری جنگ می تواند کارکردهای اجتماعی و فرهنگی گوناگونی را در جامعه دنبال کند که تسهیل در جریان هویت بخشی به جامعه به ویژه جوانان از مهم ترین این کارکردهاست. یکی دیگر از مزیت های بزرگ گردشگری جنگ در ایران، همراه بودن آن با معنویت و انسانیتی است که مدیون رشادت های رزمندگان بی شماری است که جان در راه اهداف خود گذاشته و عهد خویش را با خون خود امضا نمودند. افراد با سفر به این مناطق با دور شدن از دنیای مادی، راهی برای جستجوی معنویات می یابند و خود را از قید این دنیا حتی برای لحظاتی رها می کنند. استان خوزستان یکی از استان های اصلی در مسیر جنگ بوده است که آثار جنگ در این منطقه به عنوان جاذبه گردشگری مطرح می شود. جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران از جمله جنگ هایی است که در تاریخ، آثار، حماسه ها و رشادت های آن ثبت شده است و برای گردشگران جذابیت های خاص خود را دارد. این آثار در حال حاضر شاید تنها هدف سفر کاروان راهیان نور باشند، اما این ظرفیت را دارند تا مانند سایت های باقی مانده از دوران جنگ جهانی دوم که گردشگران بسیاری را به خود جذب می کنند، مورد بازدید گردشگران مختلف داخلی و خارجی قرار بگیرند. بنابراین پژوهش حاضر در راستای استفاده از منافع سرشار گردشگری و خصوصاً گردشگری جنگ بر آن است تا به شناسایی موانع توسعه گردشگری دفاع مقدس در استان خوزستان پرداخته و راهبردهایی برای توسعه گردشگری دفاع مقدس در این استان ارائه نماید. رویکرد حاکم بر این پژوهش توسعه ای – کاربردی و روش تحقیق به شیوه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین تعدد مراکز تصمیم گیری؛ ضعف بازاریابی؛ کمبود امکانات زیربنایی و خدمات گردشگری؛ ضعف فرهنگ پذیرش گردشگر و توسعه نیافتگی گردشگری دفاع مقدس رابطه وجود دارد.
واکاوی عوامل تبیین کننده پایداری اجتماعی در مناطق روستایی. مطالعه موردی: شهرستان چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۳
147 - 166
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار روستایی منوط به پایداری ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) می-باشد. به طوری که بدون تحقق پایداری در هر یک از ابعاد مذکور، توسعه پایدار روستایی با چالش های متعددی مواجه خواهد شد. در این میان، پایداری اجتماعی یکی از سه رکن اساسی و هدف غایی توسعه پایدار بوده که محققان در پژوهش حاضر به دنبال بررسی وضعیت کلی آن و همچنین، عوامل تبیین کننده پایداری اجتماعی در بین جوامع روستایی می باشند. جامعه آماری پژوهش حاضر را، که بر مبنای هدف از نوع کاربردی و روش آن توصیفی است، کلیه سرپرستان خانوارهای مناطق روستایی شهرستان چرداول (9107 = N) تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران 260 نفر به عنوان نمونه انخاب شده اند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن با مراجعه به اساتید دانشگاهی و انجام اصلاحات لازم مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق،30 پرسشنامه در یک روستای خارج از محدوده مورد مطالعه تکمیل گردید و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده (819/0)، نشان دهنده قابلیت اعتماد و اعتبار بالای ابزار تحقیق بود. جهت دستیابی به اهداف پژوهش از آزمون های توصیفی و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد سطح پایداری اجتماعی در بین 52 درصد افراد مورد مطالعه در سطح ضعیف و بسیار ضعیف، در بین 26 درصد افرد مورد بررسی در سطح توسط و در بین 22 درصد افراد، در سطح زیاد و بسیار زیادی می باشد. نتایج مدل تحلیل مسیر نشان داد سه متغیر امنیت (837/0)، عدالت (096/0) و کیفیت زندگی (872/0) دارای رابطه مستقیمی با پایداری اجتماعی روستاییان شهرستان چرداول می باشند.
تحلیل اثرات کشت زعفران بر حس تعلق به مکان در بین خانوارهای روستایی. مطالعه موردی: دهستان رشتخوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
51 - 66
حوزه های تخصصی:
کاربردهای متعدد زعفران و مصارف متنوع غذایی آن و از همه مهم تر نقش عمده ای که در زندگی کشاورزان خراسان مرکزی و جنوبی دارد، توجه ویژه به مسائل تولید زعفران و نقش آن را در توسعه نواحی روستایی بیش از پیش روشن می سازد. هدف این مقاله نیز بررسی اثرات کشت زعفران بر حس تعلق مکانی در بین خانوارهای روستایی دهستان رشتخوار می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات و داده ها در مطالعات نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه میدانی از طریق پرسش نامه می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای روستایی دهستان رشتخوار می باشد (4672N=). 160 سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون های t تک نمونه ای، برازش رگرسیونی، رگرسیون چند متغیره و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دهنده تاثیر مثبت کشت زعفران بر ابعاد چهارگانه تعلق مکانی در بین خانوارها در منطقه مورد مطالعه بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین اثر کلی کشت زعفران مربوط به بُعد اقتصادی است. به طوری که، میزان درآمد و مقدار پس انداز خانوارهای روستایی، میزان اشتغال خانوارها به خصوص اشتغال زنان روستایی، تنوع اقتصادی و شغلی در روستاهای منطقه در سطح قابل قبولی افزایش داشته که این امر به نوبه خود، باعث افزایش سطح رفاه و توانمندی خانوارها و به تبع، باعث افزایش حس تعلق به مکان در بین خانوارهای روستایی در منطقه مورد مطالعه شده است.
نقش گردشگری کشاورزی بر توسعه فعالیت های کشاورزی در استان گلستان از دید کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
129 - 154
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری کشاورزی می تواند بر تولید و عملکرد بخش کشاورزی و رفاه کشاورزان مؤثر باشد. با توجه به توسعه گردشگری کشاورزی در استان گلستان و اهمیتی که بخش کشاورزی در اقتصاد استان دارد، لازم است ارتباط بین این دو بخش در فرآیند توسعه شناسایی شود. به منظور شناسایی و تحلیل این ارتباط، نمونه گیری میدانی با 377 پرسشنامه در سه روستای یلمه خندان، نوچمن و الازمن در استان گلستان در بهار سال 1400 به انجام رسید و نتایج نمونه گیری برای رسیدن به دو هدف آزمون شد. در نخستین گام بررسی نگرش روستاییان در مورد تأثیر گردشگری کشاورزی بر بخش کشاورزی با روش مقایسه میانگین و آزمون فریدمن نشان داد که در بسیاری از بخش ها، نگرش روستاییان در سه روستا تفاوت معنا داری با یکدیگر دارد اما بااین حال نتایج نشان می دهد که روستائیان باور دارند توسعه گردشگری کشاورزی می تواند سبب بهبود درآمد و رفاه کشاورزان شود. هرچند آنان باور دارند که این فرآیند می تواند منجر به افزایش قیمت زمین کشاورزی و تغییر کاربری اراضی شود. در گام دوم پژوهش عامل های مؤثر بر ارتباط هم افزا بین گردشگری کشاورزی و بخش کشاورزی با استفاده از مدل تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان از آن داشت که افزایش آمادگی و گرایش کشاورزان، تجربه بالاتر و پتانسیل بالاتر کشاورزی در منطقه، سبب خواهد شد تا ارتباط هم افزا بین توسعه گردشگری کشاورزی و درآمد و رفاه در بخش کشاورزی تقویت شود. در این بین متغیرهایی همانند دانش و آگاهی کشاورزان، ساختار قانون و مقررات حاکم بر گردشگری کشاورزی تأثیر بالایی را داشته است. بنابراین نیاز است به منظور سیاست گذاری برای توسعه گردشگری کشاورزی به عامل های بنیادینی که می تواند سبب افزایش احتمال هم افزایی این دو بخش شود، و توجه بیشتری صورت گیرد.
الگوی کارآفرینی فناورانه با رویکرد نوآوری باز: توسعه پایدار شرکت های دانش بنیان نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه ارائه مدل کارآفرینی فناورانه با رویکرد نوآوری باز در شرکت های دانش بنیان نفت و گاز ایران بمنظور دستیابی به موفقیت این شرکت ها در راستای توسعه اقتصادی پایدار بوده است. لذا از رویکرد آمیخته اکتشافی شامل تحلیل محتوا در بخش کیفی و پیمایشی در بخش کمی استفاده شد. بخش کیفی با انتخاب 87 مقاله از بین 336 مقاله در پایگاه های داده آی اس ای و اسکوپوس و بخش کمی در مرحله دلفی با توزیع هدفمند 15 پرسشنامه بین آگاهان کلیدی و در مرحله تحلیل مسیر با توزیع تصادفی ساده 230 پرسشنامه بین مدیران شرکت های دانش بنیان انجام شد. روایی و پایایی بخش کیفی از طریق معیارهای ورود به بررسی، بازبینی توسط کدگذار متخصص، توافق چند کد گذار و بخش کمی توسط خبرگان و آلفای کرونباخ تایید شد. تحلیل داده های بخش کیفی با کدگذاری باز و محوری و بخش کمی با دلفی فازی و تحلیل مسیر انجام گردید. نتایج نشان داد نوآوری باز در کشف و توسعه فناوری های جدید، خلق نوآوری های محصولی یا فرآیندی و درنهایت ارزش آفرینی و کسب مزیت رقابتی موثر بوده و ضمن تسهیل فرآیند کارآفرینی فناورانه سبب سودآوری و افزایش سهم بازار شرکت ها می گردد . همچنین عوامل سازمانی و محیطی به واسطه نوآوری باز بر کارآفرینی فناورانه و موفقیت شرکت ها بیشترین تاثیر را دارند. لذا این پژوهش می تواند در برطرف نمودن چالش های این شرکت ها جهت دستیابی به موفقیت و به سیاست گذاران این حوزه در کارآفرینی فناورانه و توسعه پایدار کمک نماید.
ارزیابی مؤلفه های ریخت شناسی عرصه های همگانی امن، مطالعه موردی: محله دوهزار بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
55 - 80
حوزه های تخصصی:
درک رابطه میان ساختارفضایی سکونتگاه های انسانی وزندگی اجتماعی ساکنان، یکی ازچالش های اساسی پژوهشگران شهری است. یکی از مهمترین ساختارهای فضایی شهری، عرصه های همگانی می باشد. عرصه ی همگانی معمولاً برای استفاده آزاد عموم افرادجامعه ایجاد می شود. همه حق دسترسی و استفاده از عرصه ی همگانی را دارند. عرصه های همگانی یک مکان عمومی، جهت تعاملات اجتماعی می باشند. وحیات اجتماعی شهر را به وجود آورده اند، موضوعی که بسیار حائز اهمیت است امنیت وحس امنیت شهروندان در عرصه ها ی همگانی می باشد. بدون شک بدون ایجاد امنیت، عرصه های همگانی کارایی خودرا از دست خواهند داد. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی–تحلیلی وبه لحاظ هدف کاربردی است. ابزار کلی مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه توسط شهروندان محله دوهزار است که این پرسشنامه متناسب با نوع اطلاعات موردنظر و براساس طیف لیکرت طراحی شده است. جامعه آماری این تحقیق عبارت اند از شهروندان محله دوهزار(کوی ملت)بندرعباس، نمونه آماری تحقیق 376 نفر از ساکنان محله است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و انتخاب شدند، همچنین روش توزیع پرسشنامه تصادفی ساده است. در تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار SPSSوAMOS صورت گرفته شده است. نتایج نشان دادکه تاثیرگذارترین مولفه برامنیت، شاخص شبکه حرکت ودسترسی می باشدوکمترین میزان تاثیرگذاری را کیفیت دسترسی دارد. با توجه به یافته های پژوهش پنج رویکرد مقیاس وفرم فضا، شبکه حرکت ودسترسی، آسایش محیطی، کیفیت دسترسی وکیفیت فعالیت ها وکاربری زمین موجب ارتقاء امنیت درعرصه های همگانی می شوند.
مدل یابی ارتباط دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، با نقش میانجی خداآگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مدل یابی ارتباط علّی دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، با اضطراب وجودی، به واسطه نقش میانجی خداآگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از اجرای همزمان سه مقیاس دلبستگی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی، بر روی 300 نفر از طلاب حوزه علمیه قم استفاده گردید. یافته ها حاکی از وجود رابطه معنادار و دو به دو بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی بود. برای سنجش نقش میانجی خداآگاهی، در ارتباط میان سبک های گوناگون دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، مطابق رویکرد بارون و کنی عمل شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم هریک از دلبستگی های ایمن، اضطرابی و اجتنابی به خدا در اضطراب وجودی، از طریق میانجی گری خداآگاهی معنادار است. بنابراین، تأثیر دلبستگی به خدا در کاهش اضطراب وجودی از طریق میانجی گری فرآیند خداآگاهی، تبیین پذیر است.
الگوی تحلیل مسیر سواد رسانه ای سلامت و ارتباط آن با مصرف رسانه های اجتماعی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم بهار ۱۴۰۱شماره ۲۹
74 - 41
حوزه های تخصصی:
استفاده بهینه از فناوری های نوین ارتباطی در عین حالی که نیازمند سواد رسانه ایست، ممکن است با بهبود این مهارت ها همراه باشد. برای بررسی این موضوع، هدف از این پژوهش، دستیابی به الگویی برای پیش بینی وضعیت سواد رسانه ای درحوزه سلامت با توجه به نقش و سهم استفاده کاربران از رسانه های اجتماعی است. منظور از سواد رسانه ای سلامت، درک افراد از توانایی شان در دسترسی، تحلیل، خلق و انتقال پیام های ارتباطی در حوزه سلامت از طریق رسانه هاست. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری، شهروندان بزرگسال تهرانی هستند که از اینترنت استفاده می کنند. نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای و زمان اجرای پیمایش، اردیبهشت ماه سال 1398 بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی (صوری و سازه) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ 837/0) آن مناسب ارزیابی شده است. بر اساس الگوی تحلیل مسیر، از میان متغیرهای بررسی شده، «رضامندی از کاربرد رسانه های اجتماعی در حوزه سلامت» بیشترین سهم را در پیش بینی تغییرات سواد رسانه ای سلامت کاربران اینترنت در تهران دارد و بعد از آن به ترتیب «میزان استفاده از رسانه های اجتماعی»، «سال های تحصیل»، «پذیرش رسانه های اجتماعی در حوزه سلامت» و «سن» قرار دارند. می توان نتیجه گرفت با افزایش ضریب نفوذ اینترنت، شکاف دیجیتال بیش از دسترسی و میزان استفاده اعضای جامعه از فناوری های نوین، در زمینه نحوه بهره گیری آنان از این رسانه ها معنا پیدا می کند. در بین متغیرهای زمینه ای، «جنس» نقشی در تبیین سواد رسانه ای در حوزه سلامت نداشته است اما «تحصیلات» و «سن» به شکاف دیجیتال در بین گروه های اجتماعی دامن می زنند.
سنجش شاخص های اثرگذار در کیفیت زندگی با تأکید بر برنامه ریزی راهبردی اجتماع محور در شهرهای جدید نمونه موردی هشتگرد و پردیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هجدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
19 - 40
حوزه های تخصصی:
شهرهای جدید، اجتماع و شهرهای برنامه ریزی شده اند که تمام جنبه های توسعه پیش از ساخت وساز آن ها آغاز می شود. افزایش جمعیت کلان شهرهای کشور به خصوص تهران، توسعه کالبدی این شهرها را در مسیری غیرمعقول قرار داده است و زندگی شهروندان و اقشار تازه شهرنشین شده را با معضلات تازه مواجه ساخته است. بر این اساس هدف این تحقیق ارزیابی شاخص های اثر گذار در شهرهای جدید پردیس و هشتگرد می باشد. تحقیق حاضر با توجه به ماهیت موضوع و هدف کلی آن، از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و با ابزار پرسشنامه به تعداد 100 نفر انجام گرفته است. متغیر ها در 4 بخش اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی و اوقات فراغت مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در سنجش میزان کیفیت زندگی از تحلیل مسیر و رگرسیون استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد یک واحد تغییر در انحراف معیار متغیر اختلاط عملکرد و فعالیت و سازگاری فعالیت ها ، باعث می شود تا انحراف معیار متغیر وابسته (عرصه عمومی بافت فرسوده) به اندازه 83 و 77 درصد تغییر کند. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیر اوقات فراغت تنها متغیری بوده است که توانسته است تنها به صورت مستقیم بر کیفیت زندگی تأثیر بگذارد. البته چون این متغیر بلافاصله بعد از متغیر کیفیت زندگی وارد معادله شده و به عنوان متغیر وابسته میانی (درونی) در نظر گرفته شده است، بنابراین تأثیر غیرمستقیم بر روی کیفیت زندگی نداشته است.
تبیین نقش مؤلفه های ژئوپلیتیکی تاثیرگذار بر آمایش مناطق مرزی (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های ژئوپلیتیکی در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی- فرهنگی دارای اثرات غیرقابل انکاری بر آمایش مناطق مرزی هستند که ممکن است در نقاط مختلف مناطق مرزی دارای کارکردهای متفاوتی باشند. پژوهش حاضر با هدف کلی شناسایی مؤلفه های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر آمایش مناطق مرزی در شهرستان های استان آذربایجان غربی صورت گرفته است. پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بوده که با استفاده از آزمون های آماری، تحلیل مسیر و مدل تصمیم گیری پرومته اقدام انجام گرفته است. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای اجتماعی با مقدار 811/0=r، اقتصادی 562/0r=، سیاسی با 851/0=r در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که به ترتیب مؤلفه های سیاسی با 96/0، مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی با 93/0 و مؤلفه های اقتصادی با 36/0، اثرگذاری مستقیم در تحقق آمایش مناطق مرزی استان آذربایجان غربی دارند. در نهایت نتایج مدل پرومته نشان داد که به ترتیب شهرستان سردشت، ماکو، اشنویه، پیرانشهر، ارومیه، سلماس، خوی، سیه چشمه، سردشت از نظر آمایش مناطق مرزی در اولویت های اول تا نهم قرار دارند. بنابراین با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود اقدامات تأمینی و امنیتی با رویکرد، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی- فرهنگی صورت پذیرد.
ارائه مدل یکپارچه ارزیابی عملکرد تأمین کنندگان سبز و تاب آور با ترکیب رویکرد تحلیل مسیر و تکنیک های تصمیم گیری سوارا و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
227 - 251
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی معیارهای ارزیابی سنتی، سبز و تاب آوری در عملکرد تأمین کنندگان سبز و تاب آور و رتبه بندی آن ها با رویکرد تحلیل مسیر، سوارا و تاپسیس در شرکت پتروشیمی فناوران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. ابتدا با تحلیل مسیر، اهمیت معیارها بررسی شد. جامعه آماری، 55 نفر از خبرگان شرکت یادشده است که به دلیل محدودبودن، نظرهای کل اعضای جامعه در مرحله اول موردمطالعه قرار گرفت. در مرحله دوم با روش غیراحتمالی و هدفمند، 30 نفر از صاحب نظران به عنوان نمونه آماری برای رتبه بندی معیارها انتخاب و در مرحله سوم 10 نفر از مدیران حوزه تأمین به منظور آزمون مدل و رتبه بندی تأمین کنندگان انتخاب شدند. طبق نتایج از میان معیارهای سنتی، زیرمعیار «کیفیت» با بیشترین وزن از نظر اهمیت در رتبه نخست و زیرمعیار «حجم معاملات» در رتبه آخر؛ از میان معیارهای سبز، زیرمعیار «رعایت استانداردهای لازم» به عنوان مهم ترین زیرمعیار و زیرمعیار «رعایت مسائل زیست محیطی» در رتبه آخر؛ از میان معیارهای تاب آوری، زیرمعیار «چابکی» در جایگاه نخست و زیرمعیار «پیچیدگی» در جایگاه آخر قرار گرفت. در ارزیابی نهایی اهمیت معیارهای اصلی پژوهش نیز معیار «تاب آوری» در رتبه نخست، معیار «سبز» در رتبه دوم و معیار «سنتی» در رتبه آخر قرار گرفت.
تبیین مولفه های تاثیر گذار بر رضایت مندی گردشگران (مطالعه موردی: محور نوشهر- رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت گردشگر معمولا به افزایش نرخ حمایت از ماندگاری، وفاداری و جذب گردشگر کمک می کند و این امر نیز در کسب اهداف اقتصادی چون افزایش تعداد گردشگران و نیز افزایش سود موثر خواهد بود. هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر رضایتمندی گردشگران در محور نوشهر-رامسر می باشد. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گرد آوری داده ها مورد نیاز از طریق پرسشنامه است. باتوجه به مشخص نبودن تعدادگردشگران به مجتمع های گردشگری تعداد 214 به عنوان نمونه انتخاب گردید و به صورت تصادفی از نوع ساده در بین مراجعه کنندگان به مجتمع های گردشگری انتخاب گردید روایی گویه های پرسشنامه با نظر تعدادی از محققان تایید شده و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 71/0محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که از بین مولفه های رضایت مندی گردشگران مولفه خدمات عمومی با 2844/0 بیش ترین تاثیر را در رضایت مندی گردشگران داشته است.
مدیریت ارتباط با دانشجو: رویکردی نوین در تعالی آموزش عالی (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش کیفیت آموزش و خدمات آموزشی از اهداف اصلی نظام آموزشی در هر کشور است. دانشگاه ها به عنوان سازمان های ارائه دهنده این خدمات در عالی ترین سطح، پذیرای گروه های مختلف دانشجویان و دانشپذیران می باشند و لذا جلب رضایت آنان و بهبود و ارتقای سطح رابطه با آنان از طریق فرآیند مدیریت ارتباط با دانشجو[1] (SRM) می تواند زمینه ساز تحقق اهداف نظام آموزشی و تعالی آموزش عالی شود. SRM می تواند از طریق نظام مند نمودن فرآیندها و بهبود اطلاع رسانی، ادراک دانشجویان از عدالت را بهبود بخشد و همین امر موجب افزایش رفتار شهروندی دانشجویان و کاهش رفتارهای مخرب آن ها می گردد. در این مطالعه ابتدا از طریق تحلیل عاملی ابعاد SRM شناسایی و معرفی شد و سپس چارچوب مفهومی پژوهش توسط مدل یابی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار لیزرل[2] مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که SRM رابطه مثبت و مستقیمی با انواع عدالت اعم از توزیعی، رویه ای و مرواده ای دارد. همچنین رابطه معکوسی بین عدالت رویه ای و مرواده ای با رفتار مخرب دانشجویان وجود دارد. از سوی دیگر بین عدالت رویه ای و مرواده ای ادراک شده با رفتار شهروندی دانشجویان، رابطه مستقیمی مشاهده شد.
ارتباط بین مفاهیم سرمایه ی اجتماعی و کیفیت ذهنی و عینی محیط شهری (نمونه موردی محله پنبه ریسه قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هشتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۰
87 - 109
حوزه های تخصصی:
نگرش اجتماعی به مسائل شهری پارادایمی است که از دهه 60 میلادی جایگاه خود را در ادبیات نظری و سپس در طرح های شهری پیدا کرده است. در واقع ارتقاء کیفیت های محیطی نه تنها به مهم ترین هدف در طرح های شهری شده است بلکه پایش و اندازه گیری آن نیز یکی از شاخص ها و ابزارهای مهم در زمینه پایش اهداف برنامه ریزی و طراحی شهری است. به طور کلی در ادبیات نظری مربوط به بررسی کیفیت های محیطی دو رویکرد عمده وجود دارد. یکی به بررسی ابعاد عینی و مصداقی در زمینه کیفیت محیط می پردازد و دیگری به کیفیت اظهار شده توسط شهروندان توجه می کند که با عنوان کیفیت ذهنی محیط شناخته می شود. به طور قطع می توان اظهار داشت بین این دو مفهوم ارتباط مستقیمی وجود دارد. ولی این رابطه همیشه به صورت رابطه ی خطی نیست. هدف اصلی این پژوهش بررسی علل اصلی این موضوع است. بر این اساس، فرضیه این پژوهش به صورت زیر تعریف شد: میزان سرمایه ی اجتماعی شهروندان در مقایسه با شرایط عینی محیط، تأثیر بیش تری بر میزان رضایت از محیط شهری دارد. در واقع سرمایه ی اجتماعی بالاتر سبب ایجاد رضایت مندی کلی از زندگی و به طور خاص از محیط شهری خواهد شد.
به منظور بررسی فرضیه فوق محله پنبه ریسه قزوین به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا جهت سنجش شرایط عینی و میزان رضایت مندی ذهنی (کیفیت ذهنی) از محیط شهری و سرمایه ی اجتماعی شاخص هایی تبیین شد. سپس بر اساس این شاخص ها پرسش نامه ای تدوین و در یک نمونه با حجم 311 نفر از ساکنان محله توزیع شد. سپس از طریق روش تحلیل مسیر که اساس آن بر محاسبه ی ضرایب رگرسیونی استاندارد شده می باشد، به بررسی میزان تأثیر سرمایه ی اجتماعی و کیفیت عینی محیط شهری بر میزان کیفیت ذهنی محیط پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است ضریب تأثیر سرمایه ی اجتماعی بر کیفیت ذهنی محیط شهری برابر 0.457 می باشد. این درحالی است که ضریب تأثیر کیفیت عینی بر کیفیت ذهنی برابر 0.381 است. این موضوع فرضیه پژوهش را تأیید می کند. بر این اساس با ارتقاء 1 واحدی در میزان سرمایه ی اجتماعی می توان انتظار داشت میزان کیفیت ذهنی 0.457 واحد بیش تر و با افزایش 1 واحدی در کیفیت عینی کیفیت ذهنی 0.381 واحد بیش تر شود. در نتیجه این پژوهش اهمیت توجه به ارتقاء سرمایه ی اجتماعی و توجه به این ابعاد را در برنامه ریزی و طراحی شهری نشان می دهد. در واقع ایجاد امکان تعاملات اجتماعی از طرق مختلف باید یکی از اهداف اصلی در طرح های توسعه ی شهری قرار گیرد.
بررسی تاثیر تصویر مقصد و رضایت از مقصد بر نیت های بازدید گردشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای موفقیت در زمینه گردشگری باید گردشگران و رفتارهای شان را مورد مطالعه قرار دهیم. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر متغیرهای رضایت و تصویر مقصد بر نیت های بازدید در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، جهت بررسی فرآیند بازگشت گردشگران و شناسایی رفتار آن ها در شهر تهران می باشد. این متغیرها به عنوان عوامل موثر بر نیت های بازگشت یا عدم بازگشت گردشگران در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع هدف توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از گردشگران شهر تهران در بازه زمانی تابستان سال 91 است. بدین منظور براساس جدول مورگان نمونه ای برابر با 390 گردشگر انتخاب شد. نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که پایایی و روایی آن به وسیله آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی مورد سنجش قرار گرفت. مدل مفهومی پژوهش با استفاده از بخش ساختاری مدل معادلات ساختاری موسوم به تحلیل مسیر مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که تفاوت قابل ملاحظه ای بین نیت های بازدید در فواصل زمانی مختلف با توجه به رضایت و تصویر مقصد افراد وجود دارد. متغیر رضایت در کوتاه مدت بر نیت بازگشت تاثیر دارد اما در میان مدت کم رنگ تر می گردد. تصویر مقصد افراد در کوتاه مدت تمایلی به بازدید از مقصد در آنان ایجاد می کند، ولی در بازه زمانی بلندمدت تاثیر این عامل بر نیت بازدید کاهش می یابد.
تحلیل نقش عوامل و شاخص های کیفیت محیطی موثر در برندسازی مقصدهای گردشگری روستایی(مورد مطالعه: منطقه ی قومی- فرهنگیِ اوراماناتِ- استان های کردستان و کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
105 - 136
حوزه های تخصصی:
مبنای برندسازی برای هر مقصد گردشگری، خصوصیات و ویژگی های منحصر به فرد محیطی است که تحت عنوان عوامل کیفیت محیطی از آن ها یاد می شود زیرا کیفیت محیطی مطلوب زمینه ساز شکل گیری حس مثبت به مقصدهای گردشگری و سرانجام توسه گردشگری است. تبیین کیفیت محیطی و به تبع آن برندسازی مقاصد گردشگری روستایی کمک شایانی به ایجاد یک تجربه لذت بخش و خاطره به یادماندنی در اذهان گردشگران می کند و وفاداری گردشگر به مقصد و نهایتاً جذب بیشتر گردشگر و رونق گردشگری منطقه را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین شناسایی عوامل کیفیت محیطی و تبیین سهم هریک از آنها کمک زیادی به برندسازی و نهایتاً بازاریابی و توسعه گردشگری این مقاصد می کند. با توجه به اهمیت این موضوع، در این تحقیق به تعیین سهم عوامل کیفیت محیطی منطقه قومی- فرهنگی اورامانات به منظور برندسازی برای مقصدهای گردشگری روستایی این منطقه، پرداخته شده است. در این تحقیق در ابتدا از روش کیفیِ تحلیل محتوا برای شناسایی عوامل کیفیت محیطی استفاده شد و سپس به کمک روش تحلیل مسیر به تعیین سهم هر یک از این عوامل و ارتباط آن با برندسازی پرداخته شد. براساس نتایج حاصل از پرسشنامه های تکمیل شده و تحلیل همبستگی، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر میان عوامل کیفیت محیطی به عنوان متغیر مستقل و برند مقصد گردشگری اورامانات به عنوان متغیر وابسته در نهایت عامل محیط اجتماعی- فرهنگی با 45/0 درصد بیشترین تأثیر(اعم از مستقیم و غیر مستقیم) را بر متغیر وابسته(برند مقصد گردشگری اورامانات) داشته و عامل محیط طبیعی با 12/0 درصد کمترین تأثیر را بر متغیر وابسته داشته است؛ عوامل محیط نهادی، کالبدی و اقتصادی نیز به ترتیب با 36/0، 32/0 و 16/0 در این میان قرار دارند.
مطالعه رابطه بیگانگی و گرایش به طلاق در میان زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
روند رو به افزایش طلاق در ایران طی سالیان اخیر، آن را تبدیل به یک مساله اجتماعی نموده است. مطالعه حاضر، ارتباط میان گرایش به طلاق با بیگانگی را در میان نمونه ای از زنان شهر مشهد مورد کنکاش قرار داده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه زنان متاهل شهر مشهد و حجم نمونه نیز 384 نفر می باشد. برای انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. یافته های تحلیل مسیر نشان می دهد که تاثیر بیگانگی بر صمیمیت زناشویی، دخالت خانواده ها، نزاع بر سر قدرت تصمیم گیری و گرایش به طلاق معنادار است. هم چنین تاثیر بیکاریِ همسر بر صمیمیت زناشویی، نزاع بر سر قدرت تصمیم گیری و گرایش به طلاق معنادار است. براساس یافته ها، متغیر بیگانگی همراه با متغیرهای میانجی 53 درصد از عوامل گرایش به طلاق را تبیین کردند. از آن جایی که ریشه احساس بیگانگی در «عدم یکپارچگی» و «عدم انسجام» فردی و اجتماعی نهفته است، سیاست گذاری در جهت افزایش و بهبود روش های منتهی به کنش ارتباطی مناسب در حوزه عمومی جامعه ضرورت دارد.
سواد رسانه ای: یک فراتحلیل علم شناسانه از اسناد و تولیدات علمی (1970-2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این مقاله، مطالعه و تحلیل مسیر روند رشد تولیدات علمی در زمینه "سواد رسانه ای" در پایگاه استنادی "وب.آو.ساینس" است. روش این تحقیق، فراتحلیل از نوع "علم سنجی" است. جامعه آماری تحقیق، کلیه اسناد علمی تولید شده در پایگاه استنادی "وب.آو.ساینس"در بازه زمانی 1970 تا 2019 بوده است. نمونه تحقیق، در مرحله اول، 1671 سند علمی است که با موضوع "سواد رسانه ای" در این پایگاه استنادی منتشر شده اند. در مرحله دوم، از بین 1671 سند علمی، 642 سند علمی که کلیدواژه "سواد رسانه ای" در عنوان خود داشته اند، با هدف تحلیل مفهوم پردازی های صورت گرفته در آنها مورد مطالعه قرار گرفته اند.در یک دهه اخیر، موضوع "سواد رسانه ای" توجه زیادی در حوزه ها و رشته های مختلف دانشگاهی به خود جلب است. با این همه و به رغم گستردگی مفهوم پردازی های صورت گرفته، توجه کمتری به انجام فراتحلیل از نوع علم سنجی در این زمینه صورت گرفته است.نتایج این تحقیق نشان می دهد که توزیع جغرافیایی و زبانی تولید علمی در زمینه "سواد رسانه ای" به صورت ملموسی ناهمگن و به سمت کشورهای پیشرفته غربی جهت دار است. به لحاظ کیفی، موضوع "جوانان"، "آموزش"، "رفتار" و "تلویزیون" مهمترین محورهای مفهوم پردازی و مبنای تحقیقات تجربی در این زمینه بوده است. همچنین کشورهای درحال توسعه، به رغم مسایل مبتلا به، با توجه به فقدان حضورشان در شبکه بین المللی تحقیق و توسعه در این حوزه، نقش کمتری در گسترش ادبیات مربوط به "سواد رسانه ای" داشته اند.