مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
امید
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش صبر بر بهزیستی روان شناختی و امید، در مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس بود. آزمودنی های تحقیق 20 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی شهر تهران بودند که با استفاده از مقیاس صبر، غیرصبور شناخته شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی و امید اجرا شد. آموزش صبر به عنوان مداخله ای در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پیش از شروع مداخله، بعد از پایان جلسات آموزشی و همچنین دو ماه بعد از مداخله، پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی و امید اجرا شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس و t زوجی انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش صبر بر ارتقا امید و بهزیستی روان شناختی مؤثر است. بنابراین، از آموزش صبر می توان برای ارتقا امید و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی استفاده نمود.
مقایسه رضایت از زندگی، امید و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به بررسی تفاوت رضایت از زندگی، امید و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف پرداخته است. حجم نمونه مورد پژوهش، 316 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پژوهش از نوع مطالعه همبستگی است. ابزار پژوهش، پرسش نامه 13 سؤالی ارتباط با جنس مخالف، پرسش نامه 5 سؤالی رضایت از زندگی و پرسش نامه 12 سؤالی امید اشنایدر است. داده ها بر اساس آزمون خی دو، آزمون T مستقل و آزمون کروسکال والیس تحلیل شد. یافته ها حکایت از این دارد که پسران بیش از دختران وارد ارتباط با جنس مخالف می شوند. همچنین، ارتباط با جنس مخالف با کاهش رضایت از زندگی و امید، همبسته است. یافته دیگر اینکه، بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، خودمهارگری مورد تأکید قرار گرفته است.
بررسی مقایسه ای اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شهرستان بندرعباس می باشد که تعداد آنها 124 نفر می باشد، حجم نمونه براساس معیارهای ورودی به 60 نفر تقلیل یافت و براساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 45 نفر، که به طور هدفمند انتخاب شده و به سه گروه 15 نفری به طور تصادفی تقسیم شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش اول مداخله ذهن آگاهی و گروه آزمایش دوم مداخله تاب آوری به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) و شادکامی آرگایل و لو (1989) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کواریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج بررسی فرضیه های تحقیق از طریق آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که بین اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس تفاوت وجود دارد ( P<0.01 ). همچنین شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس اثربخش بودند ( P<0.01 ). نتایج تحقیق نشان دهنده تاثیرات مداخلات مثبت نگر بر امیدواری و شادکامی بیماران مولتیپل اسکروزیس می باشد.
نقش سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) در انگیزه پیشرفت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آبان ۱۳۹۸ شماره ۸ (پیاپی ۴۱)
167-174
حوزه های تخصصی:
انگیزه پیشرفت از جمله عوامل موثر بر موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان می باشد، طبق پژوهش های پیشین انگیزه پیشرفت متاثر از عوامل مختلفی می باشد، در این پژوهش به بررسی نقش سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) در پیش بینی انگیزه پیشرفت دانشجویان پرداخته شده است. در این مطالعه همبستگی، 260 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به شیوه خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتاز و همکاران و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس اجرا شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-18 استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد که سرمایه های روانشناختی، خودکارآمدی (273/0 r= )، تاب آوری (221/0 r= )، امید (368/0 r= ) و خوش بینی (369/0 r= ) با انگیزه پیشرفت در دانشجویان رابطه معنادار مثبت دارند (01/0> P ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که به ترتیب متغیرهای خوش بینی، امید و خودکارآمدی قادر به تبیین 25/0 از واریانس انگیزه پیشرفت در دانشجویان بودند. با توجه به اینکه سرمایه های روانشاختی نقش مهمی در انگیزه پیشرفت دانشجویان دارند، می بایست در برنامه ریزی های نظام آموزش عالی در جهت موفقیت تحصیلی دانشجویان به این امر مهم توجه شود.
نقش واسطه ای شادکامی در رابطه میان امید و خودکارآمدی تحصیلی با سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه امید و خودکارآمدی تحصیلی با سرزندگی تحصیلی با توجه نقش واسطه ای شادکامی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در بهار 1395 بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 431 دانش آموز (187 پسر و 244 دختر) با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای طبقه ای متناسب با جنسیت انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های امید اسنایدر، خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ، شادکامی لیبومیرسکی و فرم کوتاه شده سرزندگی تحصیلی چاری پاسخ دادند. داده ها از طریق آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی به وسیله نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . نتایج نشان داد امید (26/0= β و 05/0 P< ) و خودکارآمدی تحصیلی (21/0= β و 05/0 P< ) می توانند به طور معناداری سرزندگی تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کنند و شادکامی نقش میانجی گر در رابطه امید و خودکارآمدی با سرزندگی تحصیلی دارد. بنابراین، از طریق افزایش سطح امید و خودکارآمدی تحصیلی می توان به افزایش شادکامی و به این ترتیب ارتقاء سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان و افزایش توانایی حل کردن چالش ها و موانع تحصیلی آنان کمک نمود .
نیازهای روانشناختی اساسی و روان درستی فاعلی: نقش میانجی امید و چشم انداز آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (دی) ۱۳۹۸ شماره ۸۲
1151-1163
حوزه های تخصصی:
زمینه: برآورده شدن نیازهای روانشناختی اساسی از عوامل تعیین کنندۀ اصلی رواندرستی فاعلی به شمار می رود. کشف روابط این متغیرها از اهمیت تربیتی و کاربردی برخوردار است. اما نکته قابل توجه این است که نقش میانجی برخی متغیرها مانند امید و چشم انداز آینده در این روابط مشخص نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ نیازهای روانشناختی اساسی و رواندرستی فاعلی با میانجی گری نقش امید و چشم انداز آینده در دانش آموزان بود. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش را کلیۀ دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر خرم آباد تشکیل می دادند که از میان آنها تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های نیازهای روانشناختی اساسی (دسی و ریان،2000)، امید (اسنایدر و همکاران، 1991)، چشم انداز آینده (زیمباردو و بوید، 1999)، رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985) و عاطفۀ مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) جمع آوری و به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که برآورده شدن نیازهای روانشناختی اساسی و امید رابطۀ مثبت و معناداری با رواندرستی فاعلی داشتند. همچنین نیازهای روانشناختی اساسی به طور غیرمستقیم و از طریق امید و چشم انداز آینده با رواندرستی فاعلی رابطه داشتند (0/001> P ). اما چشم انداز آینده با روان درستی فاعلی رابظۀ معنا داری نداشت. نتیجه گیری: نیازهای روانشناختی اساسی، امید و چشم انداز آینده نقش قابل ملاحظه ای بر روان درستی فاعلی دانش آموزان دارند.
مقایسه تأثیر آموزش ذهن آگاهی و دارو درمانگری بر افزایش امید زنان سالمند مبتلا به آلزایمر آسایشگاه های قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (دی) ۱۳۹۸ شماره ۸۲
1175-1180
حوزه های تخصصی:
زمینه : از موضوعات بسیار مهم در زندگی سالمندان مسئله امید است. اما مسئله اصلی اینست: آموزش ذهن آگاهی و دارو درمانگری کدام کارایی بیشتری بر امید سالمندان دارند. هدف: مقایسه تأثیر روی آورد آموزش ذهن آگاهی بر افزایش امید زنان سالمند مبتلا به بیماری آلزایمر بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری، تمامی زنان مبتلا به بیماری آلزایمر خفیف ساکن آسایشگاه های قزوین در سال 1396 بودند که 27 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه، تقسیم گردیدند. ابزار عبارتند از: مقیاس امید بزرگسالان اشنایدر و همکاران (1991) و پروتکل درمانی بر اساس ذهن آگاهی (رحمانی فرد، کلانتر کوشه و فرامرزی، 1396). نتایج با روش آنالیز واریانس یک راهه و واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. یافته ها: تفاوت معناداری بین اثربخشی درمان ذهن آگاهی و دارو درمانگری بود (0/01 p< ). نتیجه گیری: برای افزایش امید زنان سالمند مبتلا به آلزایمر می توان از آموزش ذهن آگاهی استفاده کرد .
اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پسران دانش آموز قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
10.22051/psy.2019.25096.1865
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پسران دانش آموز قلدر دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه به صورت هدفمند از یک هنرستان فنی و حرفه ای شهر ارومیه انتخاب شد و به منظور اجرای پژوهش بعد از اجرای پرسش نامه قلدر-قربانی الویوس تعداد 30 نفر از دانش آموزان که به عنوان قلدر طبقه بندی شده بودند در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش شناختی امید قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید. داده ها با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از بهبود راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، اتخاذ دیدگاه، سرزنش دیگران و فاجعه انگاری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. درنتیجه می توان از برنامه آموزش شناختی ارتقاء امید به عنوان بخشی از برنامه های توانمندسازی مشاوران و متولیان عرصه تعلیم و تربیت استفاده نمود.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی بر افسردگی مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی بر افسردگی مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران کودکان دارای معلولیت جسمی حرکتی بود. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از بین این افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارش شدند و گروه آزمایش امید درمانی قرار گرفت. مقیاس افسردگی بک به صورت پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نمرات شرکت کنندگان گروه آزمایش، در نمره افسردگی به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: بر این اساس، امید درمانی می تواند باعث کاهش علائم افسردگی مادران کودکان معلول شود و گام مؤثری در بهبود وضعیت روانی آن ها و روابط والد فرزندی باشد.
اثربخشی روان درمانی گروهی هیجان مدار بر افزایش امید و بخشودگی بین فردی در نشانگان ضربه عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی بالینی و مشاوره سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
10.22067/ijap.v9i2.68223
حوزه های تخصصی:
هدف: نشانگان ضربه ی عشق، مجموعه علائم شدیدی است که پس از فروپاشی یک رابطه ی رمانتیک بروز پیدا می کند، عملکرد فرد را در زمینه های متعدد، مختل می کند و مشکلاتی از جمله کاهش امید و عدم بخشودگی را در فرد ایجاد می کند. هدف از این مطالعه اثربخشی روان درمانی گروهی هیجان مدار بر افزایش امید و بخشودگی بین فردی در نشانگان ضربه عشق می باشد. روش: این مطالعه، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای مشهد، می باشد که دارای نشانگان ضربه عشق هستند. روش نمونه گیری، هدفمند و داوطلبانه می باشد و در نهایت30 نفر از دانشجویان، با توجه به معیارها انتخاب شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در جریان مداخله 6 نفر از آنها از ادامه درمان انصراف دادند، بنابراین حجم نمونه به 24 نفر رسید، که در نهایت در هر گروه کنترل و آزمایشی 12 نفر حضور داشتند. گروه آزمایشی، 10 جلسه درمان هیجان مدار را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت درمانی را دریافت ننمودند. یافته ها: میانگین هر دو مؤلفه در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش یافت و تفاوت معناداری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون ایجاد شد (P< 0/05). بر اساس نتایج به دست آمده، می توان دریافت که درمان هیجان مدار می تواند به طور معناداری باعث افزایش امید و بخشودگی بین فردی در مراجعان شود.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سرمایه روانشناختی (امید، خوش بینی، تاب آوری و خودکارآمدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سرمایه روان شناختی (امید، خوش بینی، تاب آوری و خودکارآمدی) در نمونه ای از دانشجویان متأهل انجام شد. این مطالعه توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی بود. دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال 1397جامعه آماری این مطالعه را تشکیل دادند. 270 (183 زن و 87 مرد) نفر از دانشجویان جهت شرکت در پژوهش به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بر اساس فرمول چو انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) و مقیاس بازنگری شده ابعاد سازگاری زناشویی باسبی و همکاران (1995) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به روش گام به گام انجام شد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که سازگاری زناشویی با متغیرهای امید (322/0= r )، خوش بینی (191/0= r )، تاب آوری (366/0= r ) و خودکارآمدی (268/0= r ) همبستگی مثبت و معنی دار دارد (0۱/۰> P ). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به ترتیب مولفه های تاب آوری، امید و خودکارآمدی قادر به پیش بینی 22% از تغییرات متغیر سازگاری زناشویی می باشند. مجموع نتایج این مطالعه از اهمیت مولفه های سرمایه روانشناختی در سازگاری زناشویی دانشجویان متاهل حمایت می کند. بر این اساس پیشنهاد می شود که درمانگران خانواده، در اجرای مداخلات به سرمایه روانشناختی زوجین توجه ویژه داشته باشند.
تحلیل تطبیقی مفهوم وطن در اشعار نزار قبانی و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
185 - 202
حوزه های تخصصی:
وطن دوستی امری طبیعی است و از این امر، در آثار و اشعار شعرا و نویسندگانِ معاصر به شیوه های گوناگون یاد شده است. این مقاله به شیوه تطبیقی و بر مبنای مکتب امریکایی، دیدگاه دو شاعر؛ احمد شاملو –شاعر پارسی گوی– و نزار قبانی – شاعر عرب– را تحلیل می کند تا به پاسخ این پرسش برسد که چه تفاوت ها و شباهت های فکری در خصوص وطن در شعر این دو شاعر وجود دارد؟ در فراز و نشیب زندگی اجتماعی و ادبی این دو شاعر، وجوه اشتراک متعدّدی وجود دارد که باعث همسانی این مفهوم در بیان آنان شده است. این دو شاعر، عشق به وطن را در اشعار خود مطرح کرده و از شهرهای مختلف نام برده اند و به فردایی بهتر و روشن تر برای وطن خویش امید دارند. هر دو شاعر طعم غربت و دوری از وطن را چشیده و این حسّ را در شعر خود منعکس کرده اند. نزار از این که وطن بزرگش به اجزاء کوچک تر تقسیم شده و از شکوه پیشینش چیزی باقی نمانده احساس شرم می کند و شاملو برخلاف نزار، عشق آسمانی به وطن را با عشق زمینی درهم نمی آمیزد.
مضامین مشترک در اشعار سلمان هراتی و بدرشاکرالسیّاب با تکیه بر«أنشوده المطر»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
105 - 125
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی به مقایسه و موازنه میان آثار ادبی می پردازد و این مقاله کوششی تطبیقی است که برخی از مضامین مشترک را در آثار سلمان هراتی، شاعر پارسی گوی و «أنشوده المطر» بدر شاکر السیاب، شاعر عرب بیان کند. هردو شاعر به وطن خویش عشق ورزیده و آن را چون موجودی زنده به تصویر کشیده اند؛ سلمان هراتی در توصیف وطن، عقل و عشق و معنویت را در هم آمیخته است. این دو شاعر در اشعار خود، از غفلت مردم گلایه می کنند و در عین حال به آن ها نوید فردای بهتر و روشن تر را می دهند. سلمان هراتی، امید به فردا را با مفهوم انتظار در هم می آمیزد و السیاب با بهره گیری از نماد باران، این امید را منعکس می کند. بدر شاکر السیاب و سلمان هراتی، برای بیان آن چه که از گفتن صریح آن عاجز هستند، از نمادها و رمزهای گوناگونی مانند شب، باران، حیوانات و... کمک می گیرند و این کاربرد در اشعار السیاب از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و وی آن را با اسطوره ها در هم آمیخته است.
بررسی مؤلفه های سرمایه روانشناختی درنظام آموزش عالی جهت ارائه مدل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه اندیشمندان بر این باورند که صرف وجود سه نوع سرمایه مادی، انسانی و اجتماعی، برای موفقیت سازمانها کافی نیست بلکه صفات مثبت کارکنان موضوعی حائز اهمیت تر است (براتی سده، 1390). نظر به اهمیت مؤلفه های روان شناختی در حوزه سازمان و مدیریت، امروزه از نوعی سرمایه با نام «سرمایه روان شناختی» سخن به میان آمده است. نظر به اهمیت سرمایه روان شناختی در زندگی اجتماعی و سازمانی و به دلیل خلأ پژوهشی که به شناسایی مؤلفه های مؤثر بر آن پرداخته باشد، هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی مؤلفه های مثبت روانشناختی دخیل در شکل گیری این نوع سرمایه می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت بود از اعضای هیأت علمی تمام وقت منطقه 3 دانشگاه آزاد اسلامی. نمونه گیری از نوع «تصادفی طبقه ای» می باشد. با استناد به ادبیات و مبانی نظری و پیشینه پژوهشی 100 مؤلفه شناسایی و با آزمون تحلیل عاملی تأییدی مورد سنجش قرار گرفت. تناسب مدل نیز بوسیله ماتریس همبستگی مورد آزمون قرار گرفت.
مقایسه سلامت عمومی، شادکامی و امید به زندگی مادران دانش آموزان عادی با مادران دانش آموزان اتیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۵۰
51-68
حوزه های تخصصی:
شیوع اختلال اتیسم به عنوان یکی از اختلالات فراگیر رشد، تمرکز بر نیازها و تجارب والدین این کودکان را ضروری می نماید. هدف این پژوهش، مقایسه سلامت عمومی، شادکامی و امید به زندگی مادران دانش آموزان اتیسم با مادران دانش آموزان عادی بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و روش پژوهش توصیفی-مقایسه ای می باشد. جامعه آماری شامل مادران دانش آموزان اتیسم و مادران دانش آموزان عادی استان مازندران می باشد. با عنایت به گستردگی جامعه آماری، نمونه گیری به روش نمونه در دسترس انجام شد و 112 نفر (56نفر مادران دانش آموزان اتیسم و 56 نفر مادران دانش آموزان عادی) انتخاب شدند. پرسشنامه امیدواری میلر (1988)، پرسشنامه سلامت عمومی GHQ و پرسشنامه شادکامی آکسفورد به عنوان ابزارهای پژوهش به کار رفتند. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ 8/0، 79/0 و 83/0 محاسبه شد. به منظور تحلیل آماری داده ها از tمستقل جهت مقایسه دو گروه استفاده شد. یافته ها نشان داد بین امیدواری، سلامت عمومی و شادکامی مادران دانش آموزان اتیسم و عادی تفاوت معنادار شد. نتایج نشان داد که اتیسم روی سلامت عمومی، امیدواری و شادکامی مادران این دانش آموزان آموزان تاثیر منفی دارد.
اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر امید کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر امید کودکان بود. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی (نوع AB یا مشاهده مستقیم مکرر) با پیگیری یک ماهه استفاده شد. بدین منظور پس از نمونه گیری هدفمند از جامعه، سه نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم دبستان که در مقیاس ناامیدی کازدین، رادجرز و کولباس (1986) نمره ی بالاتر از 8 کسب کردند، به شیوه ی هدفمند انتخاب شده و مداخلات معنوی با محوریت مذهب را به مدت 13 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس ناامیدی کازدین و همکاران در سه مرحله ی خط پایه، مداخله و پیگیری استفاده شد و در نهایت داده ها به روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از درصد بهبودی هر سه شرکت کننده پس از مداخلات، حاکی از افزایش معنادار نمرات امید آن ها بود که علی رغم کاهش سه درصدی در دوره ی پیگیری یک ماهه، همچنان قابل توجه است. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب تاثیر مثبت معناداری بر افزایش امید کودکان داشته است.
تأثیر آموزش مهارت های معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
161 - 180
حوزه های تخصصی:
توجه به شرایط کودکان کم توان ذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها می شود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.20 مادر با کودک کم توان ذهنی در مدرسه استثنایی شهید ساریخانی شهر تهران در سال تحصیلی 97- 1396 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اطلاعات کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امید جمع آوری شد. سپس آموزش مهارتهای معنوی در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. آزمودنیها پس از اتمام جلسات مجدداً مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره امید به زندگی در گروه آزمایش از 21/3 ±11/20 قبل از مداخله به 24/3 ±00/26 بعد از مداخله و میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمایش83 /11±00/67 قبل از مداخله به 10/10±22/72 افزایش معناداری یافت (01/0>p). براساس یافته های این پژوهش، آموزش مهارتهای معنوی تأثیر مثبتی در ارتقای کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی داشته است
بررسی سرمایه روانشناختی در دانش آموزان ابتدایی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال دوم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۱۴
54 - 46
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر از نوع مروری – کتابخانه ای است که با توجه به منابع کتابخانه ای و جمع آوری نظرات اندیشمندان این حوزه نگاشته شده است. هدف از به تحریری در آوردن این مقاله بررسی سرمایه روانشناختی دانش آموزان است؛ همچنین هدف ضمنی ارائه افق دیدی بهتر به مربیان تعلیم و تربیت که این سرمایه روانشناختی دانش آموزان را بهتر درک کنند. نتایج این مقاله نشان می دهد که سرمایه روانشناختی دانش آموزان از 4 مولفه : خودکارآمدی، امید، خوشبینی و تاب آوری تشکیل شده است که سرمایه روانشناختی تاثیر مستقیم و مثبتی بر عملکرد و یادگیری دانش آموزان دارد.
پیش بینی پیشرفت تحصیلی براساس هوش معنوی، امید و مسئولیت پذیری در دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
181 - 196
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر در صدد بر آمده است تا رابطه ی هوش معنوی، امید و مسئولیت پذیری را با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع سوم متوسطه شهرستان لنگرود بررسی کند. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع سوم متوسطه شهرستان لنگرود تشکیل دادند( 1217= N). به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از جامعه آماری تعداد 318 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای و بر اساس جدول جرسی و مورگان انتخاب شدند و به آزمون های هوش معنوی کینگ ، امید اسنایدر، خرده مقیاس مسوئلیت پذیری شخصیت کالیفرنیا به طور همزمان پاسخ دادند.. داده های حاصل از آزمون ها توسط ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی ومؤلفه های آن، امید ومؤلفه ی کارگزار وگذرگاه و نیز مسئولیت پذیری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ی مثبت ومعنا دار وجود دارد. متغیرهای پیش بین 456/ درصد واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین نمودند (675/0= R و 456/0= 2R). بنابراین می توان نتیجه گرفت که برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کنار آموزش های رسمی باید به ابعاد روانشناختی دانش آموزان نیز توجه شود.
تأثیر مداخله مبتنی بر سرمایه روانشناختی بر امید، خوشبینی، تاب آوری و خودکارآمدی بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۹ شماره ۹۵
1411-1422
حوزه های تخصصی:
زمینه: در قالب مطالعات مداخله ای، اثربخشی درمان های روانشناختی مختلف بر روی افسردگی مورد بررسی قرار گرفته است، اما پژوهشی که به بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر سرمایه روانشناختی بر امید، خوشبینی، تاب آوری و خودکارآمدی بیماران افسرده پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر سرمایه روانشناختی برامید، خوشبینی، تاب آوری و خودکارآمدی بیماران افسرده انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه این پژوهش را تمامی افراد مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط مراجعه کننده به مرکز مشاوره آفتاب شهر نجف آباد اصفهان در نیمه اول سال 1397 تشکیل دادند. نمونه این مطالعه 30 بیمار افسرده بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرارگرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه افسردگی بک (1978) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی مک گی (2011) بود. گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر سرمایه روانشناختی (لوتانز، یوسف و آولیو، 2007) را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به شیوه گروهی دریافت نمودند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیری و تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که مداخله مبتنی بر سرمایه روانشناختی در بهبود سرمایه روانشناختی و مؤلفه های امید، خوشبینی، تاب آوری و خودکارآمدی بیماران افسرده مؤثر بود. همچنین مداخله آموزشی در کاهش میزان افسردگی بیماران اثر مثبت داشت (0/01> p ) . نتیجه گیری: مداخله مبتنی بر سرمایه روانشناختی می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت افزایش نیرومندی های امید، خودکارآمدی، تاب آوری و خوشبینی و کاهش نشانه های افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی مورد استفاده قرار گیرد.