مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
اصالت وجود
حوزه های تخصصی:
قاعده امکان اشرف از قواعد مهم فلسفه اشراق است. شیخ اشراق، اهتمام ویژه یی به این قاعده داشته است و در اکثر آثار خود بر این قاعده اقامه استدلال کرده است. هدف اصلی ما در این نوشتار بررسی نسبت قاعده امکان اشرف با اصالت وجود است. بدین منظور، لازم است به این پرسشها پاسخ داده شود: آیا برهان مشهور این قاعده که در آثار سهروردی و پیروان او مطرح شده، بر اصالت ماهیت مبتنی است؟ موضع ملاصدرا بعنوان مؤسس فلسفه اصالت وجودی، در قبال این قاعده و برهان آن چیست؟ آیا تاکنون تقریری از قاعده امکان اشرف با ابتناء بر اصالت وجود ارائه شده است؟ نقاط قوت و ضعف براهین و تقریرهای مختلف این قاعده چیست؟ از طرفی، اشکالاتی نیز بر این قاعده مطرح شده است که با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه قابل دفع میباشند. محقق دوانی، اشکالی بر قاعده مطرح نموده است که ملاصدرا بر اساس اصالت وجود و فروعات آن، به اشکال پاسخ داده است. این پاسخ میتواند زمینه ساز تقریر دیگری از قاعده شود که در مقاله بدان پرداخته شده است.
تبیین مبانی وجودشناختی، جایگاه تکوینی و آثار حقیقت محمّدیه در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله صدور عقل اول بعنوان نخستین مخلوق بیواسطه حق تعالی، یکی از مسائل مهم حکمت اسلامی است. عقل یا صادر اول در حکمت متعالیه، ذات و روح متعالی نبی اکرم(ص) یا همان «حقیقت محمّدیه است که با شواهد نقلی و قواعد عقلی تأیید میشود. این جُستار با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بیان معنا و مصداق حقیقت محمدیه در حکمت و عرفان اسلامی، به تبیین مبانی وجودشناختی این نظریه در حکمت متعالیه میپردازد. برخی از این مبانی فلسفی که فهم و تبیین حقیقت محمّدی(ص) مبتنی بر آنهاست، عبارتند از: اصالت وجود، قاعده الواحد، قاعده امکان اشرف، بساطت وجود یا قاعده بسیط الحقیقه و اصل انبساط و سریان وجود. سرانجام با تکیه بر آثار ملاصدرا به تبیین جایگاه تکوینی حقیقت محمدیه در نظام هستی پرداخته ایم و برخی از مهمترین آثار و برکات وجودی این حقیقت متعالی همچون وساطت در فیض و رحمت الهی، حفظ اساس و نظام عالم، هدایت به صراط مستقیم و وصول به سعادت، و وساطت در تقرّب و شفاعت را بیان میکنیم.
تحقیق و بررسی نظر نهایی ملاصدرا در باب معنای «اعتباریت ماهیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار ملاصدرا دو معنای متفاوت از «اعتباریت ماهیت» بچشم میخورد. در معنای اول «اعتباریت ماهیت» بمعنی تحقق تبعی ماهیت بواسطه وجود است، اما در معنای دوم، «اعتباریت ماهیت» بمعنی وجود ذهنی و مجازی ماهیت در متن خارج. ما در این مقاله سه فرضیه را بعنوان راهکارهای ممکن برای نیل به نظر نهایی ملاصدرا در باب معنای «اعتباریت ماهیت» پیشنهاد میکنیم و در نهایت با تقویت فرضیه سوم، این نتیجه را خواهیم گرفت که معنای اول «اعتباریت ماهیت» بعلت اشکالات عقلی که بر آن وارد میشود، قابل پذیرش نیست و صرفاً معنای دوم «اعتباریت ماهیت» را میتوان نظر نهایی حکمت متعالیه قلمداد کرد.
تحلیل تقسیمات دو ضلعی وجود بر مبنای نظام فلسفی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله احکام وجود، مساوقت آن با فعلیت، خارجیت و وحدت است. بر این اساس، اشکال میشود که این تساوق مستلزم آنست که قسیمهای دیگر، یعنی وجود بالقوه، ذهنی و کثیر، از دایره تقسیم وجود خارج شوند. حکمای متأخر در رفع این مشکل، دو اعتبار نفسی و اضافی را لحاظ کرده اند. به اعتبار نفسی، فعلیت، وحدت و خارجیت بدون مقایسه با موجودات دیگر در نظر گرفته میشوند و با این ملاحظه، وجود مساوق با فعلیت، وحدت و عینیت است. به اعتبار اضافی، وجودات با وجودات دیگر مقایسه میشوند و جایگاه خود را در تقسیم پیدا میکنند و قسیم ضلع مقابل خود قرار میگیرند. این بیان مشکل دیگری در پی دارد؛ به این شکل که با فرض دوم، ضلع دیگر با مفاد قسیم بودن اقسام سازگاری ندارد، زیرا اقسام مباین یکدیگرند و وجه مشترک ندارند وگرنه تقسیم فاقد معنا خواهد بود. بنظر میرسد این مشکل در مواجهه با دو مبنای اصالت وجود و مباحث ماهوی و تباین وجودی، حادث میشود؛ چراکه تقسیم اولیه مطابق با نظام فلسفی حکمای متقدم شکل گرفته و با همان مبنا سازگار است. مقاله حاضر با روش تحلیل محتوایی و مقایسه مبانی، در پی ریشه یابی روند تحولات در مبحث تقسیمات دوضلعی وجود است و نشان میدهد که آغاز این تقسیمات در آثار حکمای پیش از صدرالمتألهین و بدون توجه به مسئله اصالت وجود شکل گرفته است و سپس با مبنای اصالت وجود قرائت جدیدی یافته و موجب بروز این مشکل شده است. با تحلیل این مسئله در پرتو مبانی صدرایی، میتوان به توجیه قابل قبولی در اینباره دست یافت.
گستره حکایت مفاهیم ماهوی، بر مبنای اصالت وجود از منظر مفسران معاصر حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، مبنای اصلی فلسفه ملاصدرا و نظریات خاص اوست. از طرفی او در نظام فلسفیش تصوری روشن و دقیق از اصالت وجود و اعتباریت ماهیت ارائه نداده و از ماهیت با تعابیر مختلف یاد نموده است. هریک از مفسران معاصر حکمت متعالیه، براساس ظن و مبانی مطلوب خود، بنحوی ماهیت و چگونگی حکایت آن از وجود را تفسیر کرده و نظر صدرالمتألهین را بر آن حمل نموده اند. در حالیکه با توجه به نقش اساسی ماهیت و مفاهیم ماهوی در کسب معرفت حصولی، اختلاف در تفاسیر ماهیت، در نحوه» حکایت علم حصولی نیز مؤثر خواهد بود. از اینرو پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در تلاش است با ارائه تفسیر صحیح ماهیت از منظر مفسران معاصر حکمت صدرایی، این مسئله را بررسی کند که آیا شناخت ما از موجودات در علم حصولی که از طریق مفاهیم ماهوی حاصل میشود شناختی ایجابی است یا سلبی؟ بر همین اساس، تفاسیر شارحان معاصر حکمت صدرایی در باب ماهیت و نوع حکایت آن از وجود، نقد و بررسی میگردد. پاسخ اجمالی اینست که بنظر میرسد بنابر نظر صحیح که همان نظر استاد جوادی آملی است ماهیت، ظهورِ وجودِ متعین بوده و مفاهیم ماهوی حاکی از وجودِ محدودند؛ البته حکایتی ایجابی نه سلبی و تنزیهی.
بررسی مبانی فلسفی- عرفانی ملاصدرا در تفسیر آیه نور و مقایسه آن با تفاسیر شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
177-198
حوزه های تخصصی:
آیه شریفه نور از جمله آیاتی است که اندیشمندان مختلف به تفسیر و تأویل آن همت گماشته اند. صدرالمتألّهین نیز به عنوان عارف و فیلسوفی متألّه از رهگذر عرفان و فلسفه به تفسیر این آیه می پردازد. و ضمن توجه به معنای ظاهر آیه با تکیه بر اصولی همچون اصالت وجود و تشکیک وجود کوشیده است تحلیلی وجودی برای تبیین نزول فیض و رحمت الهی در عالم ارائه دهد. علاوه بر آن مراتب صعود انسان کامل به سوی کمال حقیقی را ترسیم نموده و تمثیل های موجود در آیه را با این تحلیل تطبیق داده و حقایق دینی را با حقایق فلسفی پیوند می دهد . بر این اساس با روشی توصیفی- تحلیلی و استنادی ابتدا مروری بر رویکرد تفسیری ملاصدرا و مبانی فلسفی و عرفانی وی در آیه مذکور خواهیم داشت و سپس به مقایسه دیدگاه وی با دیدگاه سایر مفسران شیعی می پردازیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که وی کوشیده تا حد امکان این آیه شریفه را به صورت هماهنگ با دیدگاههای فلسفی خود تفسیر کند و با رویکردی فلسفی عرفانی تفسیرهایی متناسب با ظاهر آیه ارائه دهد که اغلب با تفسیر سایر مفسران هم پوشانی داشته و همگام است.
بررسی تبیین های سه گانه نظریه اصالت وجود و انسجام منطقی سخنان صدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
125 - 153
حوزه های تخصصی:
محور اصلی حکمت متعالیه و مبنای بسیاری از نظریات صدرالمتألهین، نظریه اصالت وجود است. این نظریه در آثار متعدد صدرا وجود دارد و نزد شارحین نیز مورد تفسیر و تبیین های گوناگون قرار گرفته است. می توان حداقل سه تفسیر مهم از این نظریه را برشمرد که هرکدام تقریر خود را به صدرا نسبت داده اند. تفسیر نخست معتقد است ماهیت به تبع وجود در خارج موجود است و تحقق ماهیت در خارج حقیقی است. در تقریر دوم، ماهیت حدّ وجود دانسته شده است که به عرض وجود، در خارج موجود می شود و موجودیت ماهیت در این تفسیر، اعتباری است. برداشت سوم، موجودیت ماهیت در خارج را مجازی و جایگاه ماهیت را ذهن می داند به گونه ای که در خارج، تنها و تنها وجود، متحقق است و ماهیت، ظهور عقلی و ذهنی وجودهای محدود است. در پژوهش حاضر، دو فرضیه مطرح و پی-گیری می شود: اول اینکه عامل اصلی پیدایش سه دیدگاه متفاوت درباره نظریه ی واحد اصالت وجود، عبارات متفاوت خود صدرالمتألهین و تبیین های گوناگون ارائه شده از جانب خود ایشان است؛ دوم آنکه شواهد فلسفی دیگری از سایر نظریات صدرا می تواند تأییدی بر تفسیر سوم از نظریه اصالت وجود بوده و گویا در دیدگاه نهایی وی ماهیت صرفا، وجودی مجازی دارد. در تبیین فرضیه اول، عبارات همخوان و سازگار با هر دیدگاه را مطرح و منشأ آن را در تعابیر صدرا نشان می دهیم. در اثبات فرضیه دوم، از مسأله وجود رابط از دیدگاه صدرا بهره خواهیم برد. ماهیت نداشتن وجود رابط و ربط بودن ممکنات نسبت به حق تعالی، تفسیر سوم اصالت وجود را به عنوان نزدیکترین تفسیر به رأی حقیقی صدرالمتألهین تأیید می کند.
واقع گرایی هستی شناختی و معرفت شناختی در تفاسیر اصالت وجود و اعتباریت ماهیت
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷ ویژه فلسفه و کلام
53 - 84
حوزه های تخصصی:
در میان تفاسیر متعددی که از اصالت وجود شده است، سه تفسیر از بقیه شاخص تر است و هم اکنون نیز قائلینی میان بزرگان فلسفه اسلامی دارد. از منظر هستی شناسانه با اینکه هرسه تفسیر واقع گرا هستند لکن در برخی تفاسیر واقع صرفا از سنخ وجود است و در برخی دیگر هم از سنخ وجود و هم از سنخ ماهیت است، این اختلاف منجر به اختلاف در شناخت واقع می شود. از منظر معرفت شناختی در هر سه نظریه، شناخت حضوری به وجود، شناختی ممکن و بلکه کامل و خطاناپذیر است. اما در مورد شناخت حصولی از موجود خارجی، در تفسیری که واقع حقیقتاً هم از وجود و هم از ماهیت تشکیل شده است، امکان شناخت حصولی کامل نسبت به هر دو (هم وجود و هم ماهیت) را فراهم کرده است. این تفسیر در پی آن است که بیان کند که در شناخت حصولی موجود خارجی، حقیقتاً انطباق، بین ذهن و عین وجود دارد و عینیت وجود و ماهیت در خارج، مصحح انطباق مفهوم ماهیت با واقع خارجی می گردد درحالی که در تفسیردیگری از اصالت وجود که واقع را فقط از سنخ وجود دانسته و ماهیت را اعتباری ذهنی محض می داند، این انطباق به سختی ایجاد می شود و دایره علم حصولی بسیار تنگ خواهد شد. تفسیر سوم که خارج را از سنخ وجود می داند، لکن برای ماهیت واقع خارجی قائل است، با ارائه نظریه شهود عقلی، حقیقت ادراک و علم حصولی را به علم حضوری پیوند می زند و مصحح ارتباط ذهن و عین را به علم حضوری نسبت می دهد.
تقریرهای نوصدرایی برهان صدیقین و نوآوری های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا به عنوان مؤسس حکمت متعالیه در بسیاری از آراء خود دارای نوآوری است که این نوآوریها وجه تمایز و برتری این مکتب فلسفی نسبت به مکاتب گذشته است. وی، به تبع نوآوریهای مبنایی خود، به تقریر جدیدی از برهان صدیقین نیز دست یافته است. وجه امتیاز تقریر صدرا بر تقریرهای ابن سینا و سهروردی در بتنای این تقریر بر مبانی خاص صدرایی چون اصالت وجود، تشکیک وجود، بساطت وجود و امکان فقری نهفته است. همچنین این نوآوریها در تقریرهایی که پیروان مکتب صدرایی نیز به چشم می خورد که نقطه اوج آنها در تقریر علامه طباطبایی و تقریری است که استاد جوادی آملی از تقریر علامه به دست می دهد؛ نوآوری ایشان اولاً در تعیین دقیق محل نزاع برهان است که بر اساس آن محل نزاع، حیثیّت اطلاقی حقیقت وجود است و نیز در تبیین صحیح مدعای برهان است مبنی بر اینکه گزاره «حقیقت وجود ضرورت(ازلی) دارد» یک گزاره بدیهی اولی است. بنابراین مسأله اصلی چنین است: «نوآوریهای ملاصدرا و حکمای صدرایی در برهان صدیقین چیست؟». هدف از این پژوهش آن است که با تبیین صحیح دو تقریر علامه و استاد جوادی آملی بتواند از اشکالات وارده بر تقریرهای برهان صدیقین بکاهد.
نقد حکمت متعالیۀ صدرایی از منظر عرفان نقد نظریۀ اصالت وجودهای خاص(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
35 - 52
حوزه های تخصصی:
باورود نظریه «اصالت وجود در تحقق» از عرفان به فلسفه توسط صدرالمتألهین در قرن یازدهم تحول بزرگی در فلسفه شکل گرفت. او مصداق این نظریه را دو مورد قرار داد: اول حقیقت لابشرطی «وجود» که در عرفان هم سابقه داشت؛ دوم وجودات خاص امکانی که در عرفان سابقه نداشت. پس بر اساس تعمیم او وجودات خاص امکانی نیز اصیل و موجود بالذات شدند و این مستلزم پذیرش وجوب ذاتی آنها بود که مقبول و معقول نبود. صدرالمتألهین خود به این اشکال متفطن بود و برای حل اشکال دو پاسخ ارائه کرد: یکی بر اساس فرق بین معنای «بالذات» در دو تعبیر «واجب الوجود بالذات» و «موجود بالذات» و دیگر بر اساس فرق بین «ضرورت ذاتی» و «ضرورت ازلی»؛ ولی هیچ یک از دو پاسخ، رافع اشکال نبودند و این، اضطرابی را در آرای خود صدرالمتألهین به وجود آورده است؛ لذا او در برخی آثارش از تعمیم خود عقب نشینی کرده است.
تأثیر مکاشفات عرفانی ابن عربی بر اندیشه های حکمی ملاصدرا(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی سال ششم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
129-164
حوزه های تخصصی:
بسیاری از نوآوری های ملاصدرا در حکمت متعالیه، همچون "اصالت وجود"،"تشکیک در وجود"،"وحدت وجود"،"اصل علیت"،"حرکت جوهری"،"حدوث و قدم عالم" و"معاد جسمانی و روحانی" رنگ و بوی مکاشفات عرفانی دارد. بررسی هر یک از این مسائل مهم، تأثیرگذاری مکاشفات عرفانی ابن عربی را بر اندیشه های حکمی ملاصدرا به خوبی نشان می دهد. در جای جای آثار و نوشته های ملاصدرا، سخنان ابن عربی به عنوان مؤید بیان می شود.مهم ترین تحول فکری ملاصدرا فروگذاردن نظریه اصالت ماهیت، و اثبات اصالت وجود است. این تحول فکری و گرایش او به اصالت وجود، وام دار عوامل گوناگونی بود که بیشتر این عوامل به جنبه های مختلف عرفان و شخصیت های عرفانی هم چون ابن عربی بازمی گردد.دیدگاه فکری و مشرب ذوقی ملاصدرا، در مسئله وحدت وجود و عدمی بودن ممکنات، به مکاشفات ابن عربی بسیار نزدیک است.البته اثبات مراتب مختلف هستی در مقام بحث و تعلیم، با مسئله وجود و موجود منافاتی ندارد.ملاصدرا قائل به وجود ذهنی است و برای اثبات آن از سخنان ابن عربی بهره می برد. وی در مسئله حرکت جوهری، نخست در برابر مخالفان برهان می آورد و سپس به آیات قرآن استناد می کند؛ آن گاه سخنانی از ارسطو نقل کرده و سرانجام برای تأیید مطالب خود نمونه هایی از ابن عربی می آورد.این موارد نمونه هایی از تأثیرگذاری ابن عربی بر اندیشه های فلسفی عرفانی ملاصدرا است که در این مقاله مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد.
تحلیل و بررسی سازگاری رمزپردازی با دو مبنای اصالت وجود و اصالت ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمزپردازی در عرصه متافیزیک شیوه ای است که همواره در ادیان و مکاتب متعدد حِکمی و عرفانی و همچنین هنرهای سنتی نظیر هنر اسلامی ایرانی مورد توجه بوده و به صورت گسترده ای به کار رفته است. کاربست این شیوه مستلزم فراهم نمودن مبانی وجودی و معرفتی خاص خود است. با توجه به اینکه رمزپردازی متافیزیکی مربوط به عرصه وجود و هستی است و در حکمت اسلامی اصالت وجود و اصالت ماهیت دو مبنایی هستند که در حوزه مباحث هستی شناختی مطرح اند و طرفداران هر یک از این مبانی استدلال های خاص خود را ارائه نموده اند؛ لذا مسأله این پژوهش بررسی سازگاری این دو مبنا با رمزپردازی است؟ کدام مبنا بر دیگری ارجحیت دارد و دلایل این رجحان چیست؟ دستاورد این پژوهش با توجه به رویکرد عمیق و وسیع مبنای اصالت وجود به هستی و همچنین ابتنای رمزپردازی متافیزیکی بر اساس نگاه تشکیکی و ساختار ذومراتبی هستی، این است که رمزپردازی با مبنای اصالت وجود سازگار است و این مبنا بر اصالت ماهیت رجحان دارد زیرا اصالت ماهیت قادر نیست بنیان نظری رمزپردازی را تأمین نماید. این مدعا در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و استدلال عقلی تبیین و تحلیل می شود.
ذاتگرایی در حکمت متعالیه؛ مبانی و لوازم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ذاتگرایی» بمعنای استقلال اشیاء خارجی از علایق و ادراک انسانهاست. در سنت فلسفه اسلامی، عموماً با نگرشی ایجابی، اشیاء مجموعه یی از صفات ذاتی و عرضی دانسته شده که از اندیشه انسانها مستقل هستند. این مسئله در تفکر ملاصدرا نیز دو وجه عمده می یابد. او در رویکرد عام خویش، بنابر مشرب قوم و بویژه ابن سینا، اشیاء خارجی را مستقل از ادراک بشری و متشکل از مجموعه صفات ذاتی و عرضی میداند. صدرالمتألهین در رویکردی خاص، ضمن تأکید بر استقلال وجودی اشیاء خارجی، بر اساس مبانی وجودی و معرفتی تفکر خود، ذات اشیاء خارجی را در حقیقتِ واحد و فارد وجود منحصر کرده و با نفی هرگونه تأصلِ خارجیِ اجزاءِ ذاتی و عرضی و همچنین کلیه لواحق ماهوی، ترکیب احتمالی موجودات از دوگانه های ماده و صورت یا جنس و فصل را مربوط به عالم ذهن و ذیل قدرت خلاقیت نفس قلمداد میکند.
تحلیل انتقادی «معقولات ثانیه فلسفی» در اندیشه قاضی سعید قمی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
86 - 114
حوزه های تخصصی:
شناخت معقولات ثانیه فلسفی، مقدمه ای ضروری در بازشناخت نظام اندیشه فلسفی قاضی سعید قمی به ویژه مخالفت وی با قائلان به اصالت وجود است. این پژوهش با بررسی دقیق و تفصیلی آثار قطعی الانتساب به وی به روش توصیفی- تحلیلی تلاش می کند آرا و مبانی قاضی درباره معقولات ثانیه فلسفی و احکام آن را استخراج و تحلیل کند. بررسی ها نشان می دهد وی اصطلاح معقول ثانی را به کار نبرده، بلکه از معقولات ثانیه فلسفی با عنوان «امور عامه» سخن گفته و مفاهیمی همچون وجود، شیء، امکان و وجوب را از امور عامه برشمرده و آنها را مفاهیمی عام، بدیهی و معانی مصدری عارض و محمول بر همه اشیا می خواند که ضعیف ترین اشیا از جهت تحقق و دارای حظّی از وجود در نفس الأمر هستند. برخی اقوال وی بر نحوه ای عروض مابعدالطبیعی مفاهیم فلسفی دلالت دارد؛ البته او در بحث جعل، «ماهیت» را مجعول بالذات و دیگر اعراض و لوازم شیء را مجعول بالعرض می داند. تأکید وی بر جعل بسیط، برخی ابهام های یاد شده را برطرف می سازد. از سخن قاضی، دو سطح متمایز از خارجی بودن مفاهیم فلسفی فهمیده می شود: یکی آنکه این مفاهیم بهره ضعیفی از تحقق و عینیت دارند؛ دوم آنکه هیچ تحقق و عینیت زائد بر ذات ندارند
بازخوانی معاد جسمانی در پرتوی وحدت شخصی وجود در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله معاد جسمانی که یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه و کلام اسلامی است، ذهن بسیاری از اندیشمندان اسلامی را معطوف به خود کرده است. ملاصدرا از جمله اندیشمندانی است که در آثار مختلف فلسفی، براساس اصول یازدهگانهای از حکمت متعالیه به تبیین مساله معاد جسمانی پرداخته است. از جمله این اصول، تشکیک در مراتب وجود است که نقش مهمی در تبیین معاد جسمانی و پرسشهای مرتبط با آن دارد. از سوی دیگر، نظر نهایی صدرالمتالهین در گذر از تشکیک در مراتب وجود به تشکیک در مظاهر تفسیر بسیاری از موضوعات فلسفی از جمله مساله معاد جسمانی را تحت تاثیر قرار میدهد. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکردی اجتهادی، خوانش جدیدی از مساله معاد جسمانی بر اساس وحدت شخصی وجود و تشکیک در مظاهر آن مطرح شود. دستاورد این پژوهش نشان میدهد که معاد مبتنی بر وحدت شخصی وجود، عبارت است از رفع کثرات وهمی در مرتبه ادراکی انسان.
نگاهی دیگر به اندیشههای ملاصدرا با رویکرد حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمیان تمام اعلام نظرها و بحثها و گفتوگوها از گفتمانهای مختلف که میراث فکر و اندیشه بشر است گفتمان غالب نه در یک شهر و کشور بلکه کل جهان، گفتمان حقوق بشر است. اصول و قواعد و ارزشهای حقوق بشری و جنبههای مختلف آن همچون نسبیگرایی یا جهانشمولی حقوق بشر علاوه بر طرح در نشستها و هم اندیشیهای دانشگاهی و فلسفی، در محافل خصوصی و شخصی و در بستر جامعه مورد توجه قرار گرفته است. به همین جهت بازخوانی نظرها و اندیشههای بزرگان فلسفه و دریافت فهم آنان از حقوق بشر میتواند بر فهم بیشتر و امروزی از نظرات آنان و به هدف نهایی حقوق بشر که کرامت انسانی و زندگی شرافتمندانه است و در منظومه فکری بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه جایگاه بلندی دارد کمک کند. در این راستا در این مقاله با این پرسش که حقوق بشر و ارزشهای آن چه جایگاهی در اندیشههای ملاصدرا داشته است به پژوهش با روش کیفی پرداخته و این نتیجه حاصل شد که در نظام فکری ملاصدرا با توجه به نوع رهیافت و رویکرد وی به مبانی نظری فلسفی، نزد وی حقوق بشر از اصالت و اهمیت برخوردار نیست.
تحول متافیزیکی مفهوم جوهر در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم جوهر در فلسفه اسلامی با طرح نسبت وجود و ماهیت در تفکر فارابی و ابن سینا تفاوت شگرفی با فلسفه ارسطویی پیدا میکند. در واقع فارابی و به دنبال او ابن سینا با تحول در نظام فلسفه اسلامی و قرار دادن مفهوم جوهر در ذیل تقسیمات ماهیت، جایگاه آن را در فلسفه اسلامی دگرگون میکنند. این دگرگونی در نسبت میان جوهر و اعراض نیز گسترده شده است. در گرانیگاه تفکر صدرایی که همانا اصالت وجود است، بیشتر مسائل فلسفی با تصویر جدیدی رونمایی میشوند که مفهوم جوهر و نسبت آن با اعراض نیز از آن جمله است. ملاصدار اکثر مسائل فلسفی و از جمله مفهوم جوهر را در سه گام متحول کرده است. درگام نخست به همراهی با قوم به بیان دیدگاه پیشینیان در باب جوهر و رابطه آن با اعراض پرداخته است. در گام بعدی متناسب با مبانی حکمت صدرایی، تصویری جدید از مسئله ارائه میدهد. در این گام دو تفسیر از یک نگاه در رابطه اعراض و جوهر قابل رصد و رهگیری است. در تفسیر اول مطابق با این دیدگاه که ماهیت بالعرض وجود در خارج موجود است، جوهر و عرض همچنان دارای دو مرتبه وجودی هستند و اعراض به نظر ماهوی همچنان ماهیتی مستقل از جوهر دارد. اما مطابق با تفسیر دوم که ماهیت شأن معرفت شناختی دارد، جوهر و ویژگیهای آن را، موجود به یک وجود دانسته، اعراض را شئونات جوهر معرفی میکند. در این مقاله سعی برآن است که سیر تطور مسئله رابطه جوهر و عرض بررسی واز رهگذر آن، از تصویر نهایی ملاصدار تبیین دقیقتری ارائه شودتا برخی اشکالات وارده بر آن برطرف گردد.
تبیین اصالت وجود از نظر ملاصدرا با توجه به تفاسیر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
102 - 83
حوزه های تخصصی:
مسئله این مقاله ضمن بررسی چند تفسیر اصلی از اصالت وجود، تفسیر دیدگاه ملاصدرا با روش راوی سوم است. طبق این تفسیر آنچه در اصالت وجود اصل است، تمایز ذهن و عین یا ماهیت و وجود و تفاوت احکام هر یک و رابطه آن ها است. با این حال ملاصدرا مدعای خویش را در قالب قضیه «وجود موجود است» بیان می کند و این قضیه را از سنخ حمل شایع صناعی می داند. در تفسیر این مقاله از دیدگاه ملاصدرا سه گزاره اصلی درون مایه اصالت وجود وی می باشد: وجود مصداق دارد، ماهیت در خارج مصداق ندارد و ماهیت به عرض وجود و مجازا در خارج مصداق دارد. این سه گزاره به صورت کلی در سایر تفاسیر نیز مطرح می شود، اما شرح هر کدام متفاوت است. اما تمایز اصلی تفسیر این مقاله، آن است که ماهیت اساسا امکان صدق بر خارج را ندارد.
تقریری از اصالت ماهیت و وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
107-128
حوزه های تخصصی:
مابعدالطبیعه یا فلسفه ی اولی، به مثابه ی دانش کلی و به مثابه ی بنیاد دانش ها، عهده دار بحث از چیستی و هستی (= ماهیت و وجود) و احکام آن هاست. پرسش از چیستی ها و هستی های خاص و پاسخ به آن ها پرسش و پاسخ اصلی همه ی دانش هاست. مسائل هر فلسفه ی نظام مند در بن و پایه به این دو می رسد. از این رو فلسفه ی اسلامی در دوره ی اخیر خود این پرسش را به میان آورد که کدام یک از این دو اصیل است و دیگری اعتباری. دو نظریه ی اصالت ماهیت و اصالت وجود در پاسخ به این پرسش مطرح شد. هر کدام از این دو نظریه که در فلسفه ای پذیرفته شود چهره ی آن را متفاوت از فلسفه ای می کند که نظریه ی رقیب را برگزیده است، به طوری که هیچ اختلافی به اندازه ی این اختلاف در تفاوت فلسفه ها موثر نبوده است. شهرت نظریه ی اصالت وجود در دوره ی اخیر و ردّ اصالت ماهیت در ضمن تثبیت آن موجب شده است که تقریر مستقلی از اصالت ماهیت در کتاب های مشهور یا متداول این دوره به انجام نرسد. در این نوشتار می کوشیم نظریه ی اصالت ماهیت و جمع نهایی میان این دو نظریه در عین ترجیح اصالت ماهیت را از زبان محقق لاهیجی تقریر کنیم.
بررسی رابطه اقسام معقولات با نظریه اصالت وجود نزد حکمای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی حکمای معاصر درباره مبحث اصالت وجود و اعتباریت ماهیت و مبحث اقسام معقولات اظهارنظر کرده اند، اما در منظومه آرای ایشان، انسجام میان این دو مبحث جای تأمل دارد. ازجمله این افراد می توان علامه طباطبائی و شهید مطهری را نام بُرد. در این نوشتار، ماحصل این دو مبحث به طور خلاصه از منظر این دو حکیم تشریح و ارتباط این دو نظریه در منظومه فکری ایشان بررسی شده است. به طورکلی از عدم هماهنگی این دو نظریه، انفکاک مبحث «صدق» از «تحقق عینی» حاصل می گردد که بی توجهی به این نتیجه، انفکاک معرفت شناسی از هستی شناسی را نتیجه می دهد. در این مقاله علاوه بر بررسی نظرات حکمای مذکور، ارتباط میان مبحث «صدق» و «تحقق عینی» تبیین شده و از ارتباط این دو مبحث با یکدیگر، در منسجم کردن نظریه اصالت وجود با مبحث اقسام معقولات استفاده گشته است. در پایان دسته بندی جدیدی از اقسام معقولات ارائه شده است.