مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
الگوی کشت بهینه
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تدوین الگوی کشت در شرایط ریسکی ، با در نظر گرفتن کاهش مصرف آب در شهرستان مرودشت استان فارس بوده است . برای این منظور رهیافت برنامه ریزی چندهدفی بکار گرفته شد . هدف های بالا با توجه به تمایلات بهره برداران مبنی بر حفظ سطح مشخصی از درآمد مورد توجه قرار گرفت . الگوهای ریسکی شامل تارگت - موتاد و واریانس درآمد بود . از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای از 50 بهره بردار ، برای جمع آوری داده ها استفاده شد و با توجه به تعدد پاسخ های ارایه شده در الگوی واریانس درآمد ، با استفاده از تحلیل خوشه ای پاسخ های بهینه انتخاب شدند . این انتخاب با استفاده از معیار ترکیبی که سه هدف کاهش مصرف آب ، کاهش ریسک و افزایش بازدهی را در بر می گرفت ، صورت پذیرفت . یافته های پژوهش نشان داد که میان هدف های یاد شده تبادل وجود دارد . در الگوهای منتخب سطح زیر کشت گندم با افزایش سطح ریسک دارای روند افزایشی بود . همچنین در این الگوها سطح زیرکشت ذرت و سبزی بیشتر از مقدار الگوی فعلی بدست آمد ، اما از کشت جو کاسته شد . سطح زیرکشت باقلا نیز نزدیک به سطح فعلی آن بود . همچنین نتایج نشان داد که با افزایش ریسک فاصله ی میان الگوی فعلی با الگوهای بهینه افزایش می یابد .
تعیین ارزش اقتصادی آب با رهیافت برنامه ریزی آرمانی ( مطالعه موردی : سد بارزو شیروان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کافی نبودن آب برای محصولات کشاورزی و کمبود آن در سایر مصارف یکی از مسایل مهم اقتصادی در یک اقلیم خشک و نیمه خشک محسوب می شود. از سوی دیگر همراه با رشد روزافزون جمعیت، توسعه فعالیت های اقتصادی و بهبود در سطح استانداردهای زندگی، تقاضا برای آب افزایش یافته و نیاز به سرمایه گذاری در جهت استحصال آب به مراتب بیشتر شده است. بنابراین اعمال مدیریت تقاضای آب از طریق تعیین ارزش اقتصادی آب به عنوان رویکردی جدید، در مدیریت و بهره برداری از منابع آب ضروری به شمار می آید. در این مقاله با ارایه یک الگوی برنامه ریزی آرمانی به بهینه سازی روند تولیدات کشاورزی و تعیین ارزش اقتصادی آب در سه منطقه زیر سد بارزوی شیروان واقع در استان خراسان شمالی اقدام شده است. در این تحقیق ابتدا پنج هدف اساسی مشخص و پس از تعیین الگوی کشت بهینه، از طریق تحلیل حساسیت قیمت سایه ای آب به عنوان ارزش اقتصادی آب محاسبه شده است. بر اساس نتایج حاصله بالاترین و پایین ترین ارزش اقتصادی آب در ماه های مهر و فروردین به ترتیب معادل 2277 و 56 ریال برآورد شده است.
بهره برداری بهینه از مخزن سد درودزن با تأکید بر بهره وری آب کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه الگوی بهره برداری از مخزن سد درودزن به همراه تعیین الگوی کشت بهینه، با تأکید بر بهره وری آب در بخش کشاورزی برای یک دوره سه ساله از 90-1389 تا 92-1391 تدوین شد. به این منظور، از یک مدل هیدرو-اقتصادی چندهدفه با بازه های زمانی 10 روزه استفاده شد. توابع هدف مدل شامل حداکثرسازی بهره وری آب آبیاری و حداکثر سازی بازده برنامه ای تولیدات کشاورزی محدوده مورد مطالعه می باشند. همچنین به منظور حل مدل چندهدفه از روش قاموسی و نرم افزار GAMS استفاده شد. در ادامه، سناریوهای متفاوتی شامل اعمال کم آبیاری در دوره های مختلف رشد گیاه، استفاده از سیستم های نوین آبیاری، سیاست کاهش مصرف آب های زیرزمینی تا حد مجاز تعیین شده، ذخیره آب شرب، استفاده از رقم های جدید و اصلاح شده، رهاسازی و عدم رهاسازی حقابه زیست محیطی در مدل اعمال شدند. نتایج مدل بهینه نشان داد که در صورت اعمال کلیه سناریوهای فوق، بهره وری آب 62 درصد افزایش و به طور متوسط 15 درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی کاهش می یابد. در مقابل، الگوی پیشنهادی بازده برنامه ای منطقه را تنها 2/0 درصد افزایش می دهد. الگوی کشت بهینه، کاشت دو محصول گندم رقم سیروان با 40 درصد کم آبیاری در مرحله رسیدن (50994 هکتار) و ذرت سینگل کراس 703 بدون اعمال کم آبیاری (9476 هکتار) را از میان محصولات با رقم های مختلف پیشنهاد می نماید. در پایان نیز منحنی فرمان مخزن سد درودزن تحت سناریوهای فوق ارائه شد. مدیریت و نظارت بر چاه های کشاورزی و جلوگیری ازبهره برداری و انسداد چاه های غیر مجاز و کنترل آنها از جمله اقدامات پیشنهادی است. طبقه بندی JEL: Q15، Q25
تلفیق الگوی برنامه ریزی آرمانی چی بی شف و فوکوس-لاس جهت تعیین برنامه زراعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
155-176
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی نقش اساسی و زیر بنایی در اقتصاد ملی هر کشوری دارد. امروزه متد هایی که برای تعیین الگوی کشت توأم با ریسک برای محصولات زراعی بکار می روند، اغلب در جهت افزایش رفاه کشاورزان و حداکثر سازی سود آنها قدم بر می دارند. در مطالعه حاضر، هدف تدوین الگوی بهینه کشت محصولات کشاورزی در شرایط ریسکی در منطقه سیستان در استان سیستان و بلوچستان براساس داده های مقطعی 96- 1395می باشد. برای این منظور، از مدل تلفیقی برنامه ریزی آرمانی چی بی شف و مدل فوکوس-لاس شد. نتایج نشان داد که در زمین های بیش از 3 هکتار مقدار درآمد ناخالص، در مناطق زابل، زهک و هیرمند به ترتیب 1954567، 1324568 و 1245751 تومان و لاس در منطقه زابل و هیرمند به ترتیب 351254 و 4/253698 تومان در هکتار می باشد و این نتایج نشان دهنده این است که با افزایش سطح زیرکشت مزارع الگوهای تولید با چند محصول محدود را انتخاب می کنند و هرچه مزرعه کوچکتر شود برای کاهش ریسک درآمدی خود تنوع محصولات کشت شده را افزایش می دهد. از طرف دیگر با افزایش سطح زیرکشت مقدار مصرف آب کمتر شده و درآمدناخالص افزایش می یابد. در همه مزارع نمونه درآمد ناخالص بدست آمده بیش از نیاز خانوار برای نیازهای اولیه بوده و با استفاده از آن می تواند سرمایه گذاری بیشتری انجام دهد. پیشنهاد می گردد که با اجرای سیاست یکپارچه سازی مزارع کوچک در منطقه سیستان، درآمد ناخالص کشاورزان را افزایش داده و همچنین موجب استفاده بهینه از نهاده ها می شود.
پهنه بندی فضایی کشت گندم و جو در اراضی کشاورزی در معرض بحران آب، مورد مطالعه: ناحیه سنتی لنجانات اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های کشاورزی به عنوان یکی از محورهای اساسی رشد و توسعه و جزئی از فرایند توسعه روستایی، تضمین کننده حیات اقتصادی بسیاری از روستاهای کشور بوده که در سال های اخیر تحت تاثیر بحران کم آبی و محدودیت های سایر منابع تولید قرار گرفته و پایداری و حیات سکونتگاه های روستایی را با چالش های جدی مواجه ساخته است. در همین راستا ساماندهی الگوی کشت یا تدوین الگوی کشت بهینه یک امر ضروری در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار کشاورزی و روستایی ایران به شمار می رود. برای نیل به این هدف باید کشت محصولات کشاورزی متناسب با ظرفیت ها و قابلیت های منابع تولیدی به خصوص منابع آبی و در راستای توازن بخشی به فضا باشد. بنابراین تعیین توزیع فضایی مناسب اراضی برای کشت انواع محصولات، از پایه های اصلی اجرای طرح های تدوین الگوی کشت بهینه می باشد. بر همین اساس، در این پژوهش با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره، به تهیه نقشه های تناسب محصولات عمده کشاورزی در 10 کیلومتری دو طرف حاشیه رودخانه زاینده رود در ناحیه سنتی لنجانات که درمعرض بحران فزاینده آب قرار گرفته اند، پرداخته شد. بدین ترتیب، ابتدا نیازهای زراعی- بوم شناختی دو محصول عمده ناحیه (گندم و جو) تعیین گردید و برای هر گیاه زراعی، نقشه های معیار با استفاده از نرم افزار ArcGIS طبقه بندی شدند. لایه های رقومی با اختصاص وزن به دست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از روش وزن دهی جمعی ساده روی هم گذاری و تلفیق شدند و در نهایت کار پتانسیل سنجی و پهنه بندی اراضی در چهار طبقه از نا مناسب تا خیلی مناسب برای کشت گندم و جو انجام شد. نتایج حاصل از نقشه میزان تناسب اراضی نشان داد که مجموعا 6/90 درصد و 4/91 درصد از اراضی کشاورزی محدوده به ترتیب برای کشت گندم و جو بسیار مناسب و نسبتاً مناسب است. مناطق شمالی و شرقی محدوده، واقع در شهرستان فلاورجان و بخش شمالی شهرستان مبارکه، مناسب ترین مناطق برای کشت گندم و جو هستند و هر چه از سمت شمال و شرق به طرف غرب محدوده پیش می رویم، از میزان استعداد مناطق کشت گندم و جو کاسته می شود. بافت نامناسب خاک، عمق کم خاک، شیب بالا و زهکشی پایین از مهم ترین عوامل محدودکننده کشت گندم و جو در این مناطق هستند. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که پهنه بندی مناسب اراضی (با هدف تناسب اراضی با الگو کشت) می تواند با بهینه سازی ساختار فضایی کشت محصولات زراعی، زمینه را برای توازن بخشی فضایی فراهم سازد.
تعیین الگوی کشت و سبد بهینه مصرف انرژی مورد نیاز در پمپاژ آب آبیاری (مطالعه موردی: اراضی شمال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
253 - 269
حوزههای تخصصی:
محدود بودن منابع انرژی فسیلی و مشکلات ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای حاصل از آن، ضرورت مصرف انرژی های تجدیدپذیر را بر همگان روشن ساخته است. بر همین اساس در تحقیق حاضر سعی شده است، با استفاده از مدل چندهدفه، الگوی کشت بهینه زراعی و سبد بهینه مصرف انرژی در اراضی کشاورزی به گونه ای که منافع حاصل از تولید محصولات زراعی کشاورزان با تکیه بر استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر و کاهش مصرف سوخت منابع انرژی فسیلی مورد استفاده در سیستم آبیاری، تعیین شود. جامعه آماری پژوهش، زارعین منطقه بیشه جنوبی شهرستان بابل می باشند. داده های مربوطه از طریق اداره جهاد کشاورزی منطقه و سازمان ساتبا، در سال 1400 به صورت خام جمع آوری شد. نتایج مطالعه، در وضعیت ترکیب انرژی تجدیدپذیر با انرژی فسیلی در پمپاژ آب آبیاری، کشت محصولات شالی طارم، شالی شیرودی، سویا، و ذرت به ترتیب با سطح کشت 44/0، 30/0، 16/0 و 10/0 در هکتار را به عنوان مقادیر بهینه پیشنهاد می کند. با اجرای الگوی پیشنهادی، سود زارعین منطقه به ازای هر هکتار از 49/536 به 41/538 میلیون ریال نسبت به وضعیت عدم لحاظ انرژی تجدیدپذیر در الگوی جاری، افزایش می یابد. سبد بهینه مصرف انرژی به صورت ترکیب به کارگیری انرژی خورشیدی و انرژی فسیلی، 2690 کیلووات ساعت به دست آمد، که از این مقدار، 82 درصد به انرژی فسیلی و 18 درصد به انرژی خورشیدی اختصاص دارد. همچنین، براساس نتایج، با انتخاب سیستم پمپ ترکیبی فسیلی-خورشیدی و همچنین کاهش سطح کشت شیرودی و افزایش سطح طارم، سویا و ذرت نسبت به الگوی فعلی منطقه در شرایط عدم استفاده از انرژی تجدیدپذیر به عنوان منبع سوخت آبیاری، 18 درصد از میزان انتشار گازهای گلخانه ای صرفه جویی خواهد شد. لذا، تشویق و حمایت دولت از کشاورزان در زمینه استفاده از منابع انرژی های تجدیدپذیر در تأمین سوخت کشاورزی می تواند در کاهش زیان های محیط زیستی ناشی از کشاورزی نقش به سزایی داشته باشد.