مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
ارزش اقتصادی آب
حوزه های تخصصی:
کافی نبودن آب برای محصولات کشاورزی و کمبود آن در سایر مصارف یکی از مسایل مهم اقتصادی در یک اقلیم خشک و نیمه خشک محسوب می شود. از سوی دیگر همراه با رشد روزافزون جمعیت، توسعه فعالیت های اقتصادی و بهبود در سطح استانداردهای زندگی، تقاضا برای آب افزایش یافته و نیاز به سرمایه گذاری در جهت استحصال آب به مراتب بیشتر شده است. بنابراین اعمال مدیریت تقاضای آب از طریق تعیین ارزش اقتصادی آب به عنوان رویکردی جدید، در مدیریت و بهره برداری از منابع آب ضروری به شمار می آید. در این مقاله با ارایه یک الگوی برنامه ریزی آرمانی به بهینه سازی روند تولیدات کشاورزی و تعیین ارزش اقتصادی آب در سه منطقه زیر سد بارزوی شیروان واقع در استان خراسان شمالی اقدام شده است. در این تحقیق ابتدا پنج هدف اساسی مشخص و پس از تعیین الگوی کشت بهینه، از طریق تحلیل حساسیت قیمت سایه ای آب به عنوان ارزش اقتصادی آب محاسبه شده است. بر اساس نتایج حاصله بالاترین و پایین ترین ارزش اقتصادی آب در ماه های مهر و فروردین به ترتیب معادل 2277 و 56 ریال برآورد شده است.
تعیین ارزش اقتصادی آب در روش تابع تولید، با بکارگیری مدل های کلاسیک و آنتروپی (مطالعه موردی: محصول گندم در شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصلاح نظام قیمت گذاری مبتنی بر ارزش اقتصادی آب در بخش کشاورزی، یکی از کارآمدترین ابزارهای مدیریت تقاضا است که به تنظیم الگوی مصرف آب در این بخش می انجامد. با اصلاح تعرفه های آب در بخش کشاورزی، می توان امیدوار بود که مقدار تقاضای آب کاهش یافته و زمینه صرفه جویی و ذخیره سازی آن فراهم گردد. مطالعه حاضر در این راستا، به منظور تعیین ارزش اقتصادی آب کشاورزی، از روش تابع تولید در محصول گندم و در شهرستان مشهد استفاده نمود. در این روش به منظور برآورد ضرایب توابع تولید، دو مدل کلاسیک و آنتروپی حداکثر تعمیم یافته مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که روش آنتروپی قادر به برآورد دقیق ضرایب توابع نبوده و نمی توان از نتایج آن در محاسبه ارزش اقتصادی آب استفاده نمود. در حالیکه در روش کلاسیک، تابع ترانسلوگ از بین اشکال مختلف توابع، به عنوان بهترین فرم تابع در تولید محصول گندم، انتخاب و ارزش اقتصادی آب معادل 1870 ریال محاسبه شد.
مدیریت منابع آبی زاینده رود بین بخش های صنعت و کشاورزی استان اصفهان با استفاده از نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، پیامدهای اجتناب ناپذیر سیر صعودی تقاضا و همچنین کاهش منابع آبی و کاهش بارندگی و خشکسالی موجب افزایش مناقشات میان مصرف کنندگان آب شده است. از طرفی، نیاز مبرم بخش کشاورزی به آب و گسترش بخش صنعت در استان اصفهان، رقابت میان مصرف کنندگان کشاورزی و صنعت برای کسب آب افزایش یافته است. در مطالعه حاضر، برای تخصیص بهینه منابع آبی حوزه آبریز زاینده رود، از نظریه بازی ها کمک می گیریم. میزان بهره برداری بهینه از حوزه آبریز زاینده رود طی سال های 1388-1379، با استفاده از منحنی بهینه پارتو و چهار روش حل تضادها برای هر بخش با محیط زیست و سپس برای بازی دونفره دو بخش مذکور تعیین می شود. با تعریف سه بازی «بخش صنعت و محیط زیست» و «بخش کشاورزی با محیط زیست» و «بخش کشاورزی و بخش صنعت» در می یابیم که تخصیص آب بین دو بخش مذکور، طی سال های 1388-1379، بهینه نیست. مطابق نتایج حاصل از بازی دونفره کشاورزی و صنعت، پس از کسر آب شرب، سهم بخش های کشاورزی و صنعت به ترتیب به میزان 82/85% و 18/14% است تا سود کل استان ماکزیمم شود، از طرفی نیز با توجه به برآورد ارزش اقتصادی آب در دو بخش با استفاده از برنامه ریزی خطی و روش ارزش مانده، قیمت واقعی آب در بخش کشاورزی و صنعت به ترتیب 13010 ریال در هر متر مکعب و 95/6001 ریال در هر متر مکعب برآورد شدند. با توجه به اختلاف زیاد میزان قیمت واقعی آب با تعرفه تعیین شده، از سوی وزارت نیرو، برای بخش کشاورزی و نتایج حاصل از نظریه بازی ها، پیشنهاد می شود به بخش صنعت استان، که آب کمتری نسبت به کشاورزی مصرف می کند، بهای بیشتری بدهیم و در بخش کشاورزی از روش های نوین آبیاری استفاده کنیم تا از هدررفت منابع آبی در این بخش جلوگیری کنیم.
اثرسیاست خرید تضمینی محصول گندم برارزش اقتصادی منابع آب زیرزمینی؛ مطالعه موردی دشت ارزوئیه-کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر منابع آب های زیر زمینی در دشت های استان کرمان به دلیل تقاضای رو به افزایش آن ها به شدت تحت فشار بوده اند. از این رو، مدیریت هوشمندانه و تخصیص بهینه ی منابع آب از اهمیت روزافزونی در بین سیاست گذاران و کشاورزان برخوردار شده است. بدون تردید یکی از مهم ترین ابزارهای تخصیص بهینه ی منابع آب، ارزش اقتصادی این نهاده است که راهبرد توسعه ی بلندمدت کشور نیز بر آن تأکید دارد. با این حال سؤال اصلی مورد بحث اینجاست که آیا سیاست های کشاورزی مختلفی که دولت عموماً جهت نیل به خودکفایی در تولید محصولات اساسی اتخاذ می کند، هم راستا با مدیریت منابع آبی هستند؟ با این رویکرد و جهت ایجاد چهارچوبی تحلیلی برای پاسخ گویی به مسئله ی فوق، در مطالعه ی حاضر اثر سیاست خرید تضمینی گندم به عنوان یکی از مهمترین سیاست های حمایتی دولت در بازار این محصول بر ارزش اقتصادی منابع آب زیر زمینی دشت ارزوئیه با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی چند دوره ای مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه برای سال زراعی 91-90 با استفاده از اطلاعات پرسشنامه ای از کشاورزان منطقه ارزوئیه، همچنین از سازمان آب منطقهای و سازمان جهاد کشاورزی استان کرمان جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که سیاست خرید تضمینی گندم هر چند سود ناخالص کشاورزان را افزایش می دهد ولی با مدیریت اقتصادی منابع آبی دشت سازگار نیست. لذا می بایست سیاست گذاران در زمان وضع سیاست های حمایت از تولید، اثرات جنبی آن ها بر منابع آبی را مد نظر قرار دهند تا علاوه بر تشویق به تولید بیشتر به حفظ منابع آب نیز اهمیت داده شود. همچنین به منظور کاهش و کنترل بهره برداری از منابع آب، همگام با سیاست های حمایت از تولید سیاست دریافت آب بهای تدریجی، بسط تکنولوژیهای جدید و آب اندوز، ترویج ارقام مقاوم به خشکی و البته استراتژی کم آبیاری بهینه نیز می تواند اجرا شود.
کم آبیاری و بهبود فناوری آبیاری؛ راهبر های بهینه ی سازگاری با تغییرپذیری اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه ی حاضر، راهبرد کم آبیاری به عنوان راه حلی پایدار جهت مقابله با آثار تغییر اقلیم در دشت همدان- بهار مورد تحلیل قرار گرفت. بدین منظور در ابتدا آثار تغییرات دما، بارش و سطح انتشار CO2، بر الگوی کشت در چهار بعد اقتصادی، فیزیولوژی، هیدرولوژی و هواشناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش سطح انتشار دی اکسید کربن و تغییرات اقلیمی ناشی از آن، از طریق کاهش عملکرد محصولات کشاورزی و نیز کاهش بیلان آب های زیرزمینی، دارای آثار منفی بر الگوی کشت منطقه است و در بدبینانه ترین پیش بینی، کاهش سود ناخالص بخش کشاورزی دشت به میزان 169 میلیارد ریال، کاهش موجودی آب زیرزمینی به میزان 11 درصد و افزایش ارزش اقتصادی نهاده ی آب به میزان 21 درصد را تا سال 2040 در پی خواهد داشت. هم چنین نتایج نشان داد که از طریق اعمال سیاست 5 درصد کم آبیاری بهینه در کشت محصولات آب بر و نیز استفاده از فناوری های نوین آبیاری، جبران زیان مذکور امکان پذیر خواهد بود.
ارائه سیستم حمایت تصمیم گیری جهت حداکثرسازی ارزش اقتصادی آب آبیاری توأم با کاهش شکاف غذایی در نواحی اکولوژیکی-زراعی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمیابی آب برای تولیدات کشاورزی در رابطه مستقیم با امنیت غذایی به مسئله ای جهانی تبدیل شده است. به همین دلیل ضرورت استفاده پایدار از آب در دراز مدت نیازمند بکارگیری استراتژی های مؤثر می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز توسعه یک سیستم حمایت تصمیم گیری برای دستیابی به سیاست ها و استراتژی های فوق در نواحی دهگانه اکولوژیکی زراعی کشور با توجه به میزان آب مجازی محصولات زراعی است. این سیستم پشتیبانی با بهره گیری از یک مدل برنامه ریزی خطی برای ارائه الگوی بهینه کشت، بررسی وضعیت فعلی منابع آب، تعیین فاصله یا شکاف غذایی، تعیین ارزش اقتصادی آب مجازی هر ناحیه به کار گرفته شد. داده های مورد نیاز از طریق پایگاه داده ای وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو و ادارات ذی ربط در ناحیه های مربوطه در سال زراعی ۹۲-۹۱ جمع آوری شد. به منظور دستیابی به نتایج مطلوب و دقیق، از ارزش اجتماعی محصولات و نهاده ها در مدل استفاده گردیده است. حل مدل پیشنهادی نیز در محیط نرم افزاری گمز نسخه ۵/۳۲ صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که مقدار آب مورد استفاده توسط کشاورزان به کشت محصولات عمده در مناطق مختلف در سال ۱۳۹۲، ۶/۱۹میلیارد مکعب است. زاگرس مرکزی بیشترین میزان ارزش اقتصادی آب با رقم ۸/۳ میلیارد مکعب و ناحیه خشک مرکزی با رقم از ۲/۱ میلیارد مکعب آب به کمترین مصرف. نتایج همچنین حاکی از اینست که بیشترین و کمترین تغییر در ارزش اقتصادی آب آبیاری به ترتیب به گندم آبی و پنبه آبی اختصاص دارد. از دیدگاه ناحیه ای، بزرگترین و کمترین ارزش آب به ترتیب به منطقه زاگرس جنوبی و منطقه خوزستان مرتبط است. در ضمن الگوی تقاضا از طریق افزایش کشت برخی از محصولات استراتژیک، شکاف غذایی را کاهش می دهد. به منظور کاهش شکاف غذایی، یکی از راهکارهای مهم افزایش کشت گندم است لذا پیشنهاد می گردد که به منظور افزایش امنیت غذایی به همراه مدیریت صحیح منابع آب، با توجه به شرایط آبی منطقه سطح زیرکشت محصولات با نیاز آبی بالا کاهش یافته و آب اندوخته شده به محصولاتی چون گندم اختصاص یابد
ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر منابع آب در دسترس و تولیدات کشاورزی در حوضه آبخیز شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
1365 در حوضه آبخیز - در این مطالعه ابتدا الگوی رفتاری متغیر اقلیمی بارش طی دوره 1392
شاهرود بررسی شد. سپس، از یک سیستم مدلسازی بیوفیزیکی- اقتصادی برای تحلیل اثرات
تغییر اقلیم ناشی از کاهش بارش بر منابع آب در دسترس، تولیدات کشاورزی و شاخصهای
اقتصادی سود ناخالص و ارزش آب تحت سناریوهای گوناگون (تغییر اقلیم ملایم، متوسط و شدید)
استفاده شد. سیستم مدلسازی بالا، شامل تابع عملکرد محصولات مبتنی بر میزان بارش (جزء
بیوفیزیکی مدل) و رهیافت برنامهریزی ریاضی مثبت (جزء اقتصادی مدل) بود که طی سه مرحله
حل شد. الگوی رفتاری بارش نشان داد که این متغیر اقلیمی GAMS پیاپی در محیط نرمافزاری
پس از سال 1385 در حوضه آبخیز شاهرود روندی کاهشی را داشته است. نتایج مدل ارایهشده نیز
نشان دادند که تغییر اقلیم ناشی از کاهش بارش منجر به کاهش منابع آب در دسترس، افزایش
ارزش اقتصادی آب آبیاری، کاهش مجموع سطح زیر کشت محصولات آبی و کاهش سود ناخالص
کشاورزان در حوضه آبخیز شاهرود شده است. بیش ترین کاهش منابع آب در دسترس نیز در
30 میلیون مترمکعب بدست آمد. در پایان، برای / سناریوی تغییر اقلیم شدید و به مقدار 03
رویارویی با اثرات تغییر اقلیم و حفاظت از منابع آب استان قزوین بکارگیری روشهای کم آبیاری،
تعیین نرخ آببها برای کشاورزان بر اساس ملاحظه برابری، آیشگذاری اراضی و ارایه تسهیلات به
کشاورزان برای تجهیز مزارع به سیستمهای نوین آبیاری پیشنهاد شد.
تعیین ارزش اقتصادی و تابع تقاضای آب در تولید محصول یونجه در دشت دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه اقتصادی به آب و بیان اهمیت و لزوم قیمت گذاری آن پیشینه طولانی در سطح جهانی دارد. این مطالعه تلاش می کند، ارزش اقتصادی آب مصرفی برای محصول یونجه را از نگاه بهره برداران و با استفاده از تابع تولید برآورد نماید. داده های لازم بمنظور رسیدن به اهداف مطالعه از راه مصاحبه و تکمیل پرسش نامه از 110 کشاورز در دشت دهگلان برای سال زراعی 93-1392 گرد آوری شده است. نتایج نشان می دهند، پس از تخمین توابع تولید انعطاف پذیرو انعطاف ناپذیر و با توجه به آزمون های اقتصاد سنجی دو تابع کاب- داگلاس و ترانسندنتال به عنوان توابع برتر شناخته شد. ارزش تولید نهایی هر متر مکعب آب بر مبنای تابع تولید کاب- داگلاس و ترانسندنتال به ترتیب برابر با 1689 و 1093 ریال می باشد. هزینه تمام شده هر متر مکعب آب آبیاری 625 ریال می باشد. اختلاف موجود بین ارزش اقتصادی و هزینه تمام شده آب می تواند یکی از دلایل مصرف بیش از حد و عدم صرفه جویی آب در تولید محصول یونجه باشد. کشش خود قیمتی تقاضای آب برابر با 72/2- است که مبین کشش پذیری تقاضای این نهاده نسبت به تغییرات قیمت آب است. بنابراین، ممکن است استفاده از سیاست های قیمت گذاری، ابزار اقتصادی مناسبی در کاهش مصرف آب بشمار آید. طبقه بندی JEI : Q 1 ، Q 11 ، Q 12
ارزش گذاری اقتصادی آب برای مزارع بزرگ و کوچک گندم (مطالعه موردی: شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، میانگین ارزش تولید نهایی(سایه ای)آب در شهرستان طبس در سال زراعی 93-1392 با استفاده از تخمین اقتصادسنجی توابع تولیدکشاورزی برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز ازطریق تکمیل پرسش نامه و نمونه گیری تصادفی از 100 گندمکار جمع آوری شد. پنج شکل از توابع تولید شاملِ کاب داگلاس، ترانسندنتال، ترانسلوگ، لئونتیف و درجه دوم تعمیم یافته با استفاده از داده های تحقیق، برآورد شد. میانگین کشش تولیدی و تولید نهایی آب به ترتیب 56/0و28/0 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که گندمکاران، تولید کنندگان عقلایی هستند. میانگین ارزش اقتصادی آب معادل 2930 ریال برای هر مترمکعب برآورد شد که با بیشترشدن اندازه مزارع افزایش می یابد، درحالی که گندمکاران درسال زراعی92-1391آب بهایی معادل890 ریال بابت هر مترمکعب آب در شبکه آبیاری شهرستان طبس پرداخت کرده بودند. به نظر می رسد تفاوت در ارزش تولید نهایی آب با قیمت پرداختی کشاورزان، به عنوان یک عامل مهم، موجب از بین رفتن انگیزه کشاورزان درسرمایه گذاری برای افزایش راندمان آبیاری و استفاده از فناوری های نوین آبیاری شده است. افزایش مناسب قیمت آب بها به همراه اجرای یکپارچه سازی اراضی از مهم ترین پیشنهادهای این تحقیق بوده است.