مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
یادگیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هوش بازاریابی بر سازمان های نوپا با نقش میانجی یادگیری سازمانی می باشد. این پژوهش یک مطالعه کاربردی با روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و مسئولان امر بازاریابی در کارخانجات تولیدی و خدماتی در شهرک صنعتی پرند در استان تهران می باشد که شامل 180نفر می باشند. حجم نمونه توسط فرمول کوکران برابر با 123 نفر برآورد و به شیوه ی تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش توسط پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و توسط آزمون رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل گردید. روایی پرسشنامه به صورت صوری و محتوایی برآورد و پایایی ابزار توسط ضریب آلفای کرونباخ سنجش گردید که در تمامی پرسشنامه ها و ابعاد بیش از 70/0 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که یادگیری سازمانی بیش از هوش بازاریابی بر توفیق بازاریابان و مسئولین بازاریابی سازمان های نوپا اثرگذار بوده است نتایج دقیق حاکی از آن است که یادگیری سازمانی در ابعاد؛ مجموع توفیق در امر بازاریابی، تجزیه و تحلیل بازار و انتخاب بازارهای هدف، قویتر از هوش بازاریابی بوده است، اما هوش بازاریابی تنها در دو بعد؛ ترکیب عناصر بازاریابی و تلاش های بازاریابی قویتر از یادگیری سازمانی عمل نموده است.
نقش یادگیری سازمانی در نوآوری و ایجاد مزیت رقابتی پایدار
حوزه های تخصصی:
به دلیل تشدید رقابت و افزایش وابستگی به سرمایه گذاران خارجی، نوآوری باز به یک استراتژی اجتناب ناپذیر و رایج برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار تبدیل شده است. تحقیقات متعددی در مورد مزیت نوآوری باز انجام شده است، مزیت نوآوری مکانیسمی است که از طریق آن نوآوری باز به مزیت رقابتی پایدار تبدیل می شود. این مطالعه با تکیه بر چارچوب قدرت استراتژی- مزیت رقابتی و دیدگاه مبتنی بر دانش، به بررسی نقش میانجیگر یادگیری سازمانی دوسوتوان در رابطه بین نوآوری باز و مزیت رقابتی پایدار و همچنین نقش تعدیل کننده ظرفیت مدیریت دانش می پردازد. بر اساس داده های جمع آوری شده از ۲۶۹ شرکت هایتک چینی در سال ۲۰۲۱، دریافتیم که نوآوری باز از طریق تقویت یادگیری سازمانی از جمله یادگیری اکتشافی و استخراجی و همچنین توازن میان آن ها به مزیت رقابتی پایدار کمک می کند. علاوه بر این، ظرفیت مدیریت دانش به طور مثبت روابط نوآوری باز با یادگیری اکتشافی و استخراجی و همچنین ترکیب آنها را تعدیل می کند. در پایان تحقیقات و مفاهیم عملی مورد بحث قرار می گیرد.
افزایش شاخص های عملکرد شرکت با استفاده از به کارگیری سرمایه هوشمند و یادگیری سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی عوامل تاثیرگذار سرمایه هوشمند بر عملکرد شرکت می باشد.طراحی/روش/رویکرد. ما از روش تخمین GMM بر اساس داده های پانل پویا شرکت های پذیرفته شده در بورس صنایع الکترونیک تایوان از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷، استفاده کردیم.یافته ها: یافته های این مطالعه نشان می دهد که سرمایه انسانی، سرمایه نوآوری، سرمایه فرآیند و سرمایه مشتری، همگی به طور معناداری عملکرد شرکت را از طریق مکانیسم یادگیری سازمانی بهبود می بخشند.محدودیت های تحقیق / دستاوردها: پیشنهاد می شود تحقیقات آینده ، مطالعات خود را به صورت بین کشوری و در ساختارهای مختلف صنایع الکترونیک به منظور تعیین تفاوت های منطقه ای در توسعه فعالیت های صنایع الکترونیک انجام دهند.نوآوری/ارزش. نتایج تجربی نشان می دهد که سرمایه انسانی، سرمایه فرآیند و سرمایه مشتری به طور معناداری عملکرد شرکت را بهبود می بخشند، در حالی که سرمایه نوآوری به طور معناداری مانع از بهبود عملکرد شرکت می شود.
تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمند سازی و بهره وری نیروی انسانی در میان کارکنان صنعت خودرو
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمند سازی و بهره وری نیروی انسانی در میان کارکنان صنعت خودرو می باشد. جامعه آماری پژوهش تمام کارکنان و کارشناسان نمایندگی های خودرو در استان اردبیل به تعداد 220 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 136 نفر به دست آمد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه به صورت تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و lisrel با آزمون های معادلات ساختاری انجام گرفته است نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که یادگیری سازمانی بر توانمند سازی تاثیر معنی داری دارد و یادگیری سازمانی بر بهرهوری نیروی انسانی تاثیر معنی داری دارد نتیجه گرفته می شود که توانمند سازی و بهره وری نیروی انسانی از طریق یادگیری این وضعیت را تشدید می کند که باید مورد توجه قرار گیرد.
بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی و رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
8 - 33
حوزه های تخصصی:
از انگیزه های مهم فارغ التحصیلان رشته حسابداری برای ورود به حرفه حسابرسی کسب تجربه و یادگیری است. رضایت شغلی پرسنل تازه کار حسابرسی تا اندازه زیادی مرتبط با یادگیری و آموزش آن ها در موسسات حسابرسی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و رضایت شغلی حسابرسان تازه کار می باشد.پژوهش صورت گرفته شده از نوع کمی و در دسته مطالعات توصیفی قرار می گیرد. جهت جمع آوری اطلاعات پژوهش ابزار پرسش نامه مورد استفاده قرار گرفته شده است. به دلیل نامعین بودن حجم جامعه تعداد 385 پرسش نامه در سال 1399 از حسابرسان تازه کار شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی دریافت شد. سپس داده های جمع آوری از نظر آمار توصیفی مورد بررسی و سپس مورد تحلیل رگرسیون قرار گرفت. پژوهش حاضر چهار یافته عمده داشت. یافته اول بیانگر رابطه مثبت میان تعاملات محیط کار با رضایت شغلی حسابرسان است. یافته دوم نشان داد راهنمایی و سرپرستی رابطه مثبت و معناداری با رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی دارد. یافته سوم بیانگر رابطه مثبت میان سیستم های اطلاعاتی حمایتی با رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی است و نهایتا یافته نهایی ناشی از رابطه مثبت میان یادگیری سازمانی و رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی دارد. نتایج پژوهش نشان داد یادگیری سازمانی باعث افزایش رضایت شغلی حسابرسان تازه کار می شود. این امر نشان دهنده توانایی موسسات حسابرسی برای ایجاد رضایت شغلی در میان پرسنل تازه کار خود از طریق آموزش به آن ها می باشد.نتایج پژوهش حاضر علاوه بر پوشش خلاء پژوهش های موجود در این حوزه یافته های این پژوهش می تواند به عنوان معیار جذاب برای موسسات حسابرسی جهت حفظ استعدادهای جوان و جایگزین کردن آن ها با کارمندان مسن و بازنشسته باشد.
فراتحلیل رابطه نقش مدیریت دانش در یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور توصیف، تحلیل و ترکیب ارائه شده در زمینه بررسی نقش مدیریت دانش بر روی یادگیری سازمانی انجام شده است.
روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه اسناد مکتوب اعم از پایان نامه ها، پژوهش ها و مقالات مندرج در مجلات علمی پژوهشی فارسی با موضوع همبسته با نقش مدیریت دانش بر روی یادگیری سازمانی را تشکیل می دهند. اسناد و مدارک جمع آوری شده در بین سال های 1386 تا 1401 به رشته تحریر درآمده بودند. آثار منتشر شده در پایگاه اطلاعاتی مگیران، گوگل اسکولار، ایران داک، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی جستجو شدند. از بین 67 مقاله جستجو شده، 10 مقاله به خاطر مرتبط نبودن عنوان، 7 مقاله به خاطر مناسب نبودن چکیده، 8 مقاله به خاطر مناسب نبودن محتوا کنار گذاشته شدند و کار تحلیل با 42 مقاله و پایان نامه انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش فراتحلیل و با کمک نرم افزار CMA3انجام شد. برای سنجش اندازه اثر از آزمون های(X2)، (t)، (Z)، (F) و شاخص (g) هجز و (Z) فیشر و برای سنجش سوگیری انتشار از نمودار قیفی استفاده شد.
یافته ها: نتایج فراتحلیل نشان دادند که مدیریت دانش با یادگیری سازمانی دارای میانگین اندازه اثر 0/556 است که رابطه ای بالاتر از حد متوسط بین دو متغیر را نشان می دهد. این یافته نشان می دهد که یادگیرندگانی که در مسیر یادگیری به موفقیت دست پیدا می کنند، برای ادامه یادگیری انگیزه بیشتری دارند. یکی از نقش های مدیریت دانش در یادگیری سازمانی این است که مدیریت دانش زمینه دستیابی به تجارب موفقیت کارکنان در سازمان را فراهم می کند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که مدیریت دانش بر روی یادگیری سازمانی نقش مستقیم دارد و مقدار اندازه اثر 0/566 اندکی بالاتر از مقدار متوسط است. نتایج حاصل از ترکیب اندازه اثرهای پژوهش های اولیه، حاکی از تأیید نقش مدیریت دانش بر روی یادگیری سازمانی است که بر اساس ملاک کوهن، میزان این نقش بالاتر است. همچنین نتایج تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنی دار بین اندازه اثر مدیریت دانش و یادگیری سازمانی است.
شناسایی عوامل موثر در شکل گیری شهر یادگیرنده در منطقه 6 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۱۵۶-۱۳۹
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی مفهوم شهر یادگیرنده و شناسایی عوامل موثر در شکل گیری این مفهوم در منطقه 6 شهرداری تهران انجام گرفته است. به این منظور، ابتدا مفاهیم یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده بررسی شده و سپس چارچوب نظری تحقیق بر مبنای ادبیات پیشین مشخص گشته است. این چارچوب شامل پنج متغیر اصلیمأموریت و استراتژی، آموزش خلاقیت و یادگیری، رهبری و توانمندسازی (مشارکت)، توسعه ارتباطات و همچنین نیروی کار دانشی است. همچنین بررسی ادبیات نشان می دهد که برای ایجاد و استمرار شهر یادگیرنده بایستی چند نهاد اصلی در شهر به عنوان نهادهای یادگیرنده فعالیت نمایند که عبارتند از: شهرداری، مدارس، مراکز آموزش علمی و کاربردی بزرگسالان، دانشگاه ها و سازمان های خصوصی متوسط و کوچک. در ادامه با استفاده از چارچوب نظری تحقیق پرسشنامه ای شامل 92 سئوال برای سنجش متغیرهای شهر یادگیرنده در هر کدام از نهادهای شهری در منطقه 6 شهرداری تهران طراحی و بین 100 پرسشگر توزیع گردید. در مقاله حاضر، داده های حاصل از پرسش نامه های توزیع شده با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، t تک نمونه ای برای توزیع های نرمال و آزمون علامت برای توزیع های غیر نرمال و تحلیل واریانس (ANOVA) تجزیه و تحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان دهنده جایگاه منطقه 6 شهرداری تهران بر مبنای ابعاد شهر یادگیرنده از نظر کارشناسان است. در انتهای مقاله، به بحث در مورد اهمیت مفهوم یادگیرندگی در شهر پرداخته شده و راهکارهایی جهت توسعه مفهوم شهر یادگیرنده ارائه می شود.
مدل جامع سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در نظامهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
27 - 50
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از منظر هدف توسعه ای و کاربردی است و برای ارائه مدل جامع سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در نظامهای آموزشی انجام شده است. پژوهش از نظر ماهیت و روش گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و استراتژی تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) است. جامعه مورد مطالعه، خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آموزش و پرورش بودند و نمونه گیری به شکل هدفمند (گلوله برفی) انجام و در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام دادن مطالعات اکتشافی و کتابخانه ای، ابعاد و مؤلفه های متغیرهای پژوهش با روش دلفی و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته که به رأی و نظر خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آشنا با موضوع رسیده بود، گردآوری شد و براساس روشهای آماری کیفی با نرم افزار SPSS22 تحلیل و نهایتاً تناسب مدل به اجماع خبرگان رسید. در ادامه تحلیل عاملی تأییدی هر یک از متغیرهای پژوهش با نرم افزار PLS 3 به صورت جداگانه برای هر متغیر انجام شد تا تعیین شود که داده ها با یک ساختار عاملی معین هماهنگ اند یا خیر. یافته های پژوهش شامل توسعه مفهوم سرمایه فکری و یادگیری سازمانی، شناسایی و معرفی ابعاد مرتبط با سرمایه فکری(سرمایه انسانی، ساختاری، ارتباطی و نوآوری با بیست و یک مؤلفه) و شناسایی و معرفی ابعاد یادگیری سازمانی(فرایند یادگیری سازمانی، ویژگیهای یک سازمان یادگیرنده و سطوح یادگیرندگی سازمان با دوازده مؤلفه) است. از آنجایی که ساخت روایی مشترک متقاطع، میزان پایایی مرکب و میانگین واریانسهای استخراج شده در سطح قابل قبول بود، مدل مناسب تشخیص داده شد.
نقش هم آفرینی در یادگیری سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
یادگیری سازمانی از ملزومات سازمان های مدرن برای رویارویی با تغییرات فزاینده و پاسخگویی سریع به تغییرات محیطی است. تحقق معنادار یادگیری سازمانی وابسته به حضور برخی متغیرها در جهت تسهیل و گسترش آن است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه بین هم آفرینی و یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 341 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، تعداد 210 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده بین طبقات مختلف توزیع شد که از مجموع آن ها، 186 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هم آفرینی طاهرپور (1400) و پرسشنامه یادگیری سازمانی فام و اسوایزسزک (2006) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد و برای پرسشنامه هم آفرینی 91/0 و برای یادگیری سازمانی 94/0 برآورد شد. نتایج تحلیل نشان داد تغییرات مؤلفه های گفتگو، خطرپذیری و شفافیت پیش بینی کننده تغییرات در میزان یادگیری سازمانی می شود. یافته ها نشان داد مؤلفه گفت وگو، یادگیری سازمانی را افزایش خواهد داد؛ اما مؤلفه دسترسی، قابلیت پیش بینی تغییرات مربوط به یادگیری سازمانی را نداشت. همچنین هم آفرینی با ضریب مسیر استاندارد (81/0) و آماره t (08/9) با یادگیری سازمانی در سطح 001/0 رابطه مثبت و معنی داری دارد و الگوی مفهومی پژوهش از برازش لازم برخوردار بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت هم آفرینی با ایجاد گفتمان، تسهیل جریان انتشارات اطلاعات، ایجاد تدابیری برای شفافیت و انعطاف پذیری بین اعضای هیأت علمی دانشگاه، زمینه های ارتقای یادگیری سازمانی را فراهم می کند.
رابطه هوش معنوی با یادگیری سازمانی معلمان شهر دماوند
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی با یادگیری سازمانی معلمان شهر دماوند بود. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نوع داده کمی و به لحاظ ماهیت پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 340 معلم شهر دماوند بودند که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 181 معلم انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد هوش معنوی هیلدبرانت (2011) و یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007) بود. به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه ها بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی و ...) و استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) با نرم افزار Spss-V23 استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد هوش معنوی (تفکر انتقادی و وجودی، تولید معنی شخصی، آگاهی، توسعه حالت آگاهی) به ترتیب به میزان 219/0، 251/0، 285/0 و 263/0 با میزان یادگیری سازمانی معلمان شهر دماوند رابطه دارد. همچنین بعد آگاهی بیشترین سهم و بعد تفکر انتقادی کمترین سهم را در تبیین و پیش بینی یادگیری معلمان دارا بود.
طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های لیدرشیپ و نقش میانجی گر فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
697 - 712
حوزه های تخصصی:
زمینه: رهبری نقش حیاتی در پویایی سازمان دارد. میزان موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، مقدار تلاش کارکنان جهت موفقیت سازمان و تأثیرگذار بودن رهبر بر کارکنان وابسته به رفتارها و سبک رهبری می باشد. توسعه نوآوری و یادگیری سازمانی برای دستیافتن به مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد سازمانی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که سبک های رهبریِ مدیریت، یکی از عوامل مؤثر در این زمینه هست.
هدف: با توجه به اهمیت موضوع عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری این پژوهش بر آن است تا به طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری و نقش واسطه ای فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی بپردازد.
روش: روش پژوهش با رویکرد استقرایی و از نوع کیفی می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان دانشگاهی بودند که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری گلوله برفی 12 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های سویه های سبک های رهبری در 8 مقوله، ابعاد و مؤلفه های فرهنگ نوآورانه سازمانی در 5 مقوله، ابعاد و مؤلفه های یادگیری سازمانی در 7 مقوله شناسایی شد. براساس یافته های این پژوهش، با استفاده از سبک رهبری مناسب و پیاده سازی فرهنگ نوآورانه و تقویت یادگیری سازمانی می توان عملکرد سازمانی را توسعه و بهبود بخشید.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد که از طرح های با پتانسیل بالا و بر اساس مدیریت شایسته سالاری و دانش و تخصص در رده های حساس و با اهمیت بالا در راستای توسعه پروژه های تعلیق شده و آینده نگر استفاده گردد تا عملکرد سازمان از طریق توسعه پروژه ها و احساس نیاز جامعه به این پروژه ها در جهت نیل به اهداف سازمان بکار گرفته شود.
بررسی رابطه ابعاد سرمایه فکری با یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۰
99 - 116
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مؤلّفه های یادگیری سازمانی بر اساس ابعاد سرمایه فکری در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه انجام شده است. با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی، 70 نفر عضو هیئت علمی به صورت طبقه ای متناسب با حجم هر یک از دانشکده ها به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده از دو پرسشنامه محقق ساخته سرمایه فکری و یادگیری سازمانی استفاده شد. برای روایی پرسشنامه ها نیز از متخصصان مدیریت بهره گرفته شد. میزان پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی روی یک نمونه 30 نفری، پرسشنامه سرمایه فکری 813/0= α و پرسشنامه یادگیری سازمانی 828/0 =α به دست آمد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از تحلیل مانوا و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که: بین ابعاد سرمایه فکری با مؤلّفه های یادگیری سازمانی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین سرمایه انسانی، ساختاری و مشتری، رابطه پیش بینی کننده معنی دار با مؤلّفه های یادگیری سازمانی دارند
بررسی تأثیر عملکرد مدیریت منابع انسانی بر عملکرد کارکنان با نقش واسطه ای یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه های پیام نور استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
35 - 53
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی سنجش تأثیر عملکرد بالای مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان با توجه به یادگیری سازمانی بوده است. پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، تحقیقی توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه های پیام نور استان گیلان به تعداد 650 نفر بود. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 248 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. به منظور بررسی فرضیه ها، از تکنیک مد ل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار LISREL8.54استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که عملکرد بالای مدیریت منابع انسانی تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمان دارد. یادگیری سازمان تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمان دارد. عملکرد بالای مدیریت منابع انسانی تأثیر مثبتی بر یادگیری سازمان دارد و عملکرد بالای مدیریت منابع انسانی با توجه به یادگیری سازمانی بر عملکرد کارکنان دانشگاه های پیام نور استان گیلان تأثیرگذار است.
بررسی تأثیر آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی با میانجیگری یادگیری سازمانی در نظام آموزش عالی (در قالب الگویابی علی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
157 - 181
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی با میانجیگری یادگیری سازمانی در نظام آموزش عالی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل همه اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه به تعداد 486 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، نمونه آماری این پژوهش (214 نفر) به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد شده سامسون و ساکو (2011)، سرمایه اجتماعی ناپاهیت و گوشال (1998) و یادگیری سازمانی نیف (2001) است. روایی ابزار از نظر متخصصان و پایایی مطابق آلفای کرونباخ گزارش شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها مدل یابی معادلات ساختاری است. نتایج پژوهش نشان داد که اثر مستقیم آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی (41/0) مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم آموزش مجازی بر یادگیری سازمانی (73/0) مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم یادگیری سازمانی بر سرمایه اجتماعی (29/0) مثبت و معنی دار است. اثر غیر مستقیم آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی در آموزش عالی با میانجیگری یادگیری سازمانی (21/0) مثبت و معنی دار است. اثر کل آموزش مجازی بر سرمایه اجتماعی نیز (62/0) مثبت و معنی دار است.
تاثیر استراتژی های هم رقابتی، یادگیری سازمانی و کسب وکار بر توسعه خدمات جدید فروشگاه های زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
169 - 187
حوزه های تخصصی:
رقابت روزافزون در عصر کنونی و روبرو بودن با نیازها و خواسته های متنوع و متغیر مشتریان،امکان تغییر و ابتکار در محصولات و خدمات شرکت ها را امری بسیار مهم و ضروری ساخته است. خدمات جدید را می توان هسته اصلی مزیت های رقابتی شرکت ها به حساب آورد. انطباق با محیط متلاطم، نیازمند جریانی مداوم از توسعه و ارائه محصولات جدید است. بر این اساس در پژوهش حاضر تاثیر استراتژی های هم رقابتی، یادگیری سازمانی و کسب وکار بر توسعه خدمات جدید مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت یا روش گردآوری داده ها، توصیفی (غیر آزمایشی) از شاخه مطالعات میدانی به شمار می آید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با بهره گیری از شاخص های پیشینه تحقیق است. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر خبرگان و اساتید مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ به میزان 899/0 تایید گردید. جامعه آماری این پژوهش، مدیران فروشگاه های زنجیره ای استان تهران مشتمل بر 699 فروشگاه از فروشگاه های زنجیره ای افق کورش، شهروند، رفاه، اتکا، میادین میوه و تره بار شهرداری، هایپراستار، نجم خاورمیانه، هایپرسان، هایپرمی، ایران مال و شهر فرش می باشد و تعداد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دسترس و با استفاده از فرمول کوکران 248 فروشگاه زنجیره ای انتخاب گردید. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد: استراتژی های هم رقابتی، یادگیری سازمانی و کسب وکار بر توسعه خدمات جدید در فروشگاه های زنجیره ای استان تهران تاثیر دارد.
طراحی و تبیین الگوی اجرایی تقویت صادرات غیر نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
265 - 281
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش طراحی و تبیین الگوی اجرایی در راستای تقویت صادرات غیرنفتی در استان گیلان به روش تحقیق آمیخته است. در بخش کیفی جامعه آماری شامل اساتید حوزه مدیریت بازرگانی بین الملل و مدیران دستگاه های اجرایی و در بخش کمّی شامل شرکت های صادرکننده محصولات غیرنفتی در استان گیلان است. با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند در بخش کیفی 17 نفر از خبرگان و روش نمونه گیری تصادفی 311 نفر از مدیران ارشد شرکت های تولیدی استان گیلان انتخاب شدند. متغیرهای پژوهش عبارتند از: عملکرد صادراتی، جهت گیری کارآفرینانه، جهت گیری بازاری، یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و مزیت رقابتی. مطابق یافته های پژوهش جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 288/0)، جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 181/0)، یادگیری سازمانی (ضریب بتا: 125/0)، نوآوری سازمانی (ضریب بتا: 232/0) و مزیت رقابتی (ضریب بتا: 234/0) بر عملکرد صادراتی تأثیر دارند. همچنین، جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 262/0)، جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 146/0)، یادگیری سازمانی (ضریب بتا: 137/0) و نوآوری سازمانی (ضریب بتا: 36/0) بر مزیت رقابتی تأثیر دارند. جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 387/0)، جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 275/0) و یادگیری سازمانی (ضریب بتا: 203/0) بر نوآوری سازمانی تأثیر دارند. جهت گیری کارآفرینانه (ضریب بتا: 171/0) و جهت گیری بازاری (ضریب بتا: 198/0) بر یادگیری سازمانی تأثیر دارند. نتایج این تحقیق نشان داد عملکرد صادراتی محصولات غیرنفتی تابعی از روابط علّی بین جهت گیری کارآفرینانه، جهت گیری بازاری، یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و ایجاد مزیت رقابتی است.
طراحی مدل شکست سکوت دفاعی کارکنان خلاق در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق ارائه مدلی برای شکستن سکوت دفاعی کارکنان خلاق در سازمان های دولتی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و یک تحقیق آمیخته اکتشافی از نوع کیفی – کمی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل 20 نفر از خبرگان (اساتید دانشگاه و محققین آشنا با موضوع تحقیق) و مدیران و معاونین سازمان های دولتی و جامعه آماری در بخش کمی شامل 345 نفر از مدیران و معاونین و کارشناسان خبره سازمان های دولتی استان ایلام می باشد. روش نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی روش نمونه گیری خوشه ای می باشد. ابزار گردآوری در بخش کیفی مصاحبه های باز با خبرگان و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تحلیلتم و تکنیک دلفی فازی و در بخش کمی نیز از معادلات ساختاری استفاده شد. در مجموع 94 تم فرعی و در قالب 20 تم اصلی شناسایی شدند. 20 تم اصلی که به عنوان عوامل تاثیرگذار بر شکستن سکوت دفاعی کارکنان خلاق در سازمان های دولتی شناسایی شده اند عبارتند از: سیاست های تسهیل گر، عوامل انگیزشی، امنیت شغلی، مدیریت مشارکتی، حاکمیت نظام شایسته سالاری، سبک رهبری، ارتقاء مهارتهای فردی، یادگیری سازمانی، تقویت اخلاق حرفه ای، کیفیت روابط، سلامت روابط، اعتماد متقابل، معنویت در محیط کار، جو خلاق و انتقاد پذیر، فرهنگ همکاری، مشاوره و روانشناسی مثبت سازمانی، کاهش فشارهای روانی، ایجاد تغییرات نگرشی، تغییر استراتژی های سازمانی، تقویت تفکر استراتژیک.
مرور نظام مند ارتباطات سه گانه؛ قابلیت های پویا، آینده نگری استراتژیک و یادگیری سازمانی با استفاده از رویکرد بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین تاثیرات بین قابلیت های پویا (موسوم به DC)، آینده نگری استراتژیک (موسوم به SF) و یادگیری سازمانی (موسوم به OL) از طریق مرور سیستماتیک و تحلیل بیلبیومتریک است که مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پایگاه های داده حاصل از جستجو و فهرست بندی بوده و روش تجزیه تحلیل، ابزارها و نقشه های علم سنجی با استفاده از نرم افزارهای VOSviewerبوده است تعداد مقالات مورد بررسی، 423 مقاله منتشر شده در پایگاه وب آو ساینس ، اسکوپوس و گوگل اسکولار است.سازمان ها باید تغییرات را با تقویت قدرت رقابت خود، از طریق تعدیل قابلیت های موجود یا به دست آوردن قابلیت های جدید برطرف سازند. در این بین، «آینده نگری استراتژیک» اطلاعات و بینش های ارزشمندی در مورد تحولات یا تغییرات آتی در محیط کسب وکار سازمان ارائه می دهد. بعد از آن، «یادگیری سازمانی» اطلاعات به دست آمده را در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک ادغام می کند. گنجاندن مفاهیم «آینده نگری استراتژیک» و «یادگیری سازمانی» در چارچوب «قابلیت های پویا» بسیار مهم و حیاتی به نظر می رسد. سویه های تحقیقاتی شناسایی شده و جهت گیری تحقیقات آینده، می تواند محققان و متخصصان را برای ایجاد رویکردهای جدید در حوزه های مورد بررسی و ترکیب آن ها به منظور آن ها جای زیادی برای توسعه علمی و عملی دارد. جهت پر کردن این شکاف نیاز است تا با ترکیب حوزه های بدست آمده خلاهای موجود را پر کرد. یکی از کاربردهای عملیاتی قابلیت های پویا، تسهیلِ بهبود عملکرد و حفظ ثبات ,و تاب آوری سازمان می باشد.
بررسی رابطه علی چابکی سازمانی و توانمند سازی با نقش میانجی فناوری اطلاعات و سازمان یادگیرنده کارکنان هیئت های اسکیت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
191 - 204
دنیا، به ویژه دنیای سازمان ها، حالت ثبات ندارد. ما تغییراتی را شاهدیم که نه تنها سریع تر از گذشته به وقوع می پیوندد بلکه ناپیوسته اند. ه دف از انج ام ای ن پژوهش، بررسی تاثیر چابکی سازمانی بر توانمند سازی با نقش میانجی فناوری اطلاعات و سازمان یادگیرنده کارکنان هیئت های اسکیت کشور می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بر اساس زمان حال نگر، از نظر هدف کاربردی، و به لحاظ جمع آوری اطلاعات میدانی می باشد. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان هیئت های ورزشی اسکیت کشور بودند که تعداد 500 نفر را شامل می شد. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان تعداد 225 نفر بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. از 250 پرسشنامه توزیع شده 220 پرسشنامه قابل بررسی بود. از پرسشنامه های چابکی سازمانی گابریل، ناوارو، آکوستا و ونسلی (2015)، سازمان یادگیرنده مدل سنگه، ساخته شده توسط توسلی (1391)، فناوری اطلاعات چناوپس، کریریت وکانگ (2006) و توانمندی سازی کارکنان متیوز، دیاز و کول (2003) برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش استفاده شد. از روش آمار توصیفی برای توصیف میانگین ها و انحراف معیار و از آمار استنباطی مدل معادلات ساختاری برای بررسی رابطه علی بین متغیر ها استفاده گردید. نتایج معادلات ساختاری نشان داد چابکی سازمانی بر توانمند سازی با نقش میانجی فناوری اطلاعات و سازمان یادگیرنده کارکنان هیئت های اسکیت کشور تأثیر دارد. بنابراین برای توانمندی سازمانی کارکنان هیئت های ورزشی اسکیت کشور سازمان چابکی سازمانی، فن آوری اطلاعات و سازمان یادگیرنده نقش بسزایی دارند.
بررسی رابطه یادگیری سازمانی با کیفیت تدریس معلمان: مطالعه موردی شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
170 - 179
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی با کیفیت تدریس معلمان مدارس شهر بندرعباس انجام شد.روش: تحقیق حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان زن و مرد مقطع متوسطه دوم شهر بندرعباس به تعداد 800 نفر در سال تحصیلی98 -1397 تشکیل داد. جهت تعیین تعداد نمونه آماری از جدول کرجسی و مورگان (1970) استفاده شد و با توجه به تعداد جامعه آماری تعداد افراد نمونه آماری پژوهش 261 نفر تعیین گردید. با توجه به این که جامعه آماری شامل دو گروه زن و مرد بود برای انتخاب نمونه آماری پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. جهت گردآوری داده های تحقیق نیز از پرسشنامه کیفیت تدریس کوشی (1392) و یادگیری سازمانی نیف (2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss ویراست 20 در سطح معنی داری 05/0 و با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین یادگیری سازمانی با کیفیت تدریس معلمان رابطه معناداری وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که از بین متغیرهای نه گانه وارد شده به مدل مورد نظر متغیرهای فرهنگ یادگیری سازمانی، کار گروهی، اشتراک دانش، رهبری مشارکتی، توسعه شایستگی کارکنان به صورت مثبت و معناداری توانستند کیفیت تدریس معلمان مدارس را پیش بینی کنند.(P<0.001)نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش یادگیری سازمانی در مدارس موجب می شود که الگوهای ذهنی جدید و گسترده ای در میان معلمان پرورش یابد و آنها می آموزند که چطور با یکدیگر بیاموزند.