مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
آموزش صبر در مدارس می تواند به ایجاد تعادل روانی و بهزیستی روان شناختی جامعه کمک کند. هدف این پژوهش طراحی و تدوین برنامه درسی صبر برای دوره ابتدایی است. این پژوهش با روش سنتزپژوهی انجام شده است و داده های بدست آمده در سه سطح باز، محوری و منتخب کدگذاری شدند تا در نهایت الگوی نهایی بدست آمد. براساس نتایج بدست آمده برنامه درسی صبر (مضمون فراگیر) دارای ابعاد اهداف، مفاهیم، ویژگی های معلم، روش و ارزشیابی به عنوان مضامین سازماندهی است و هر کدام از این مضامین نیز دارای سطوح و مضامین پایه هستند.
بررسی رابطه مصرف بازی های رایانه ای و قلدری آموزشگاهی در بین دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
287 - 313
حوزه های تخصصی:
گردش مالی صنعت بازی های رایانه ای سه برابر صنعت سینما بوده است. نوجوانان از اصلی ترین مصرف کنندگان این بازارند و در معرض آسیب های آن قرار دارند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی میزان مصرف بازیهای خشن و ارتباط آن با میزان و نوع قلدری دانش آموزان دختر و پسر ابتدایی در شهر بجنورد است. داده ها از طریق دو پرسشنامه قلدری ایلینویز و پرسشنامه بازیِ رایانه ای محقق ساخته جمع آوری شد. یافته ها نشان داد که میزان انجام بازی های خشن در بین پسران به طور معناداری بیش از دختران است و میزان وقوع قلدری، زد و خورد و قربانی شدن نیز در پسران بیشتر است. برخلاف انتظار، مهمترین یافته نشان داد که بین انجام بازی های خشن با بُعد قلدری، بُعد زد و خورد و بُعد قربانی شدن رابطه منفی وجود دارد که در دو مورد نخست، در حد معنادار است. یعنی بازی ها نه تنها با افزایش خشونت بلکه با کاهش آن رابطه معنادار دارند. در تبیین این یافته به نظریه هایی اشاره شده است که معتقدند این بازی ها از طریق تخلیه خشونت نهفته در کودکان، موجب آرامش آنها شده و لذا تأثیر مثبتی بر رفتار آنها دارند؛ بویژه اگر شرایط و سبک زندگی به گونه ای باشد که کودکان و نوجوانان امکان تجربه هیجان را در محیط های واقعی نداشته یا کمتر داشته باشند. یافته های این پژوهش اگرچه جریان اصلی را به چالش می کشد، اما برای کاهش قلدری آموزشگاهی استفاده از بازی های خشن را توصیه نمی کند؛ چراکه آسیب های اخلاقی، روانشناختی و جسمی همچنان باقی است، ضمن آنکه راه های دیگری برای پیش گیری و کاهش قلدری در مدرسه وجود دارد.
تبیین نقش سرگروه های معلمان درکیفیت اجرای برنامه های آموزشی دوره ابتدایی: یک مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش سرگروه های معلمان در فرایند اجرای برنامه های آموزشی مدارس دوره ابتدایی بوده است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی با روش تحلیل مضمون بود. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری هدفمند 13 نفر از سرگروه های معلمان شمال استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 99-98 انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه ساختارمندی تا اشباع کامل داده ها صورت گرفت. جهت اطمینان و اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش خود بازبینی و دریافت بازخورد از پاسخ دهندگان استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، فرایند 3 مرحله ای ترکیبی متشکل از روش کینگ و هاروکس (2010)، براون وکلارک (2006) و آتراید- استرلینگ (2001) مورد استفاده قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که در شبکه مضامین، مفهوم استراتژیست آموزش مضمون فراگیری است که جایگاه سرگروه های معلمان را با 5 مضمون سازمان دهنده(مدیریت دانش معلمی، همیاران کانونی، تدریس پژوهی، حرفه پروری و برنامه سازی) و 30 مضمون پایه تشریح می کند.
تبیین روش های آموزش بهداشت در دوره ابتدایی از تجربیات متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت : مطالعه پدیدار شناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : دانش آموزان از سرمایه های عمده انسانی هر جامعه محسوب میگردند و توجه به آموزش روش های بهداشت آنها مخصوصا در دوره ابتدایی نوعی سرمایه گذاری برای آینده قلمداد میگردد. لذا هدف پژوهش حاضر تبیین تجربه متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت جهت شناسایی روش های تدریس آموزش بهداشت در دوره ابتدایی است. روش ها : این پژوهش در سال 1398 به صورت کیفی انجام گردید . بر الگوی تفسیری استوار بود و با استفاده از روش پدیدارشناسی به اجرا درآمد ، شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 15 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت که معیارهای ورود رو داشتند انجام گرفت . به منظور تحلیل داده های مصاحبه شده از روش Colaizzi استفاده شد . یافته ها : به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده شد . یافته ها مشتمل بر 2 طبقه اصلی "روش تدریس مستقیم و غیرمستقیم" و 17 طبقه فرعی "بحث گروهی، پرسش و پاسخ، واحد کار (پروژه)، روش تدریس مبتنی بر ایفای نقش، روش تدریس آزمایشگاهی ، روش تدریس مبتنی بر بازی،گردش علمی یا فعالیت تجربی خارج از کلاس، روش تدریس فرایندی، روش تدریس کاوشگری، روش تدریس مبتنی بر خلاقیت، داستان گویی، حل مسئله، استفاده از مناب ع دیداری و شنی داری، ، کنفرانس، سخنرانی، روش تدریس توضیحی، استفاده از کتاب کمک آموزشی" بود . نتیجه گیری : گردش علمی و فعالیت خارج از کلاس به عنوان روش های آموزش اثرگذار در دروه ابتدایی می باشد. لذا برنامه ریزی و اهمیت دادن در تدوین و اجرای دقیق برنامه های درسی آموزش بهداشت بایستی به روش های گردش علمی و فعالیتهای خارج از کلاس مورد توجه قرار بگیرد .
تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی از منظر توجه به ابعاد و مولفه های بیداری اسلامی (تالیف سال تحصیلی 1399/1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۹
149 - 165
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی با توجه به ابعاد و مولفه های مسئله بیداری اسلامی انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی شامل: تحلیل اسنادی و نیز تحلیل محتوا و رویکرد آن نیز کاربردی است. جامعه پژوهشی شامل دو بخش یعنی:متون مرتبط با ابعاد و مولفه های بیداری اسلامی و سه عنوان کتاب درسی دوره ابتدایی (فارسی، تعلیمات اجتماعی و هدیه های آسمان) چاپ شده در سال تحصیلی ۱۴۰۰/۱۳۹۹می باشد.(مسئله) ابزارهای اندازه گیری فرم فیش برداری و سیاهه (چک لیست) تحلیل محتوا با استفاده از شاخص های آمار توصیفی هستند.(روش) در ادامه مشخص شد که مولفه های ظلم و استکبار ستیزی، آزادی خواهی و جلوگیری از پیامدهای نفوذ استعمار،انسجام، همگرایی و همبستگی اسلامی، معنویت گرایی و تقویت معرفت دینی، شهادت طلبی و میل به ایثار و جهاد در راه خدا، مقابله با رفتارهای خشونت طلبانه، باز تولید فرهنگ مقاومت و ایستادگی و ثبات قدم،تاکید بر حقوق مسلم انقلابیون و مسئله بیداری اسلامی و عدالت گرایی،حق گویی و حق گرایی قرار دارند.همچنین به ترتیب کتب هدیه های آسمان،فارسی و تعلیمات اجتماعی بیشترین فراوانی مربوط به ابعاد و مولفه های بیداری اسلامی را شامل شده و پایه پنجم بیشترین تاکید را در این زمینه داشت. در پایان می توان گفت: محتوای کتب درسی از شناخت و آگاهی نسبتاً خوبی در زمینه های ظرفیت های بیداری اسلامی برخوردار بودند.(یافته)
اثربخشی آموزش خودتنظیمی تحصیلی بر خودتنظیمی تحصیلی و ذهن آگاهی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش خودتنظیمی تحصیلی بر خودتنظیمی تحصیلی و ذهن آگاهی در دانش آموزان دخترمقطع ابتدایی شهر سیرجان در سال 1397 می باشد. پژوهش حاضر آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه کنترل می باشد. در این پژوهش شیوه آموزش خودتنظیمی به عنوان متغیر مستقل و بهبود ذهن آگاهی و ایجاد و یا افزایش خودتنظیمی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام دختران دوره ابتدایی شهر سیرجان است که جمعا 2547 نفردر30 مدرسه می باشد. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش، روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای می باشد. ابزارهای پژوهش شامل دو پرسشنامه: پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(MSLQ) پینتریچ و دی گروت و ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF) است. یافته های پژوهش نشان داد آموزش خودتنظیمی با افزایش ذهن آگاهی و خودتنظیمی تحصیلی در دانش آموزان اثربخشی مثبت دارد. در مولفه خودتنظیمی و ذهن آگاهی بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معنی داری وجود دارد که این نشان می دهد آموزش خودتنظیمی بر ذهن آگاهی اثر بخشی مثبت داشته است. پیشنهاد می شود از آموزش خودتنظیمی به منظور افزایش ذهن آگاهی در کلاس های درس استفاده گردد.
طراحی الگوی برنامه درسی آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی بر اساس نظریه هوش چندگانه گاردنر
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامه درسی آموزش علوم تجربی بر اساس نظریه هوش چندگانه گاردنر در دوره ابتدایی بود. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل محتواست که شامل مراحل: تعریف واحد تحلیل، کاهش داده ها، استفاده از نظام مقوله بندی قیاسی، اصلاح نظام مقوله بندی و یک طرح کدگذاری قیاسی بر اساس داده ها و ارائه گزارش از داده های کیفی بوده است. حوزه پژوهش در این مطالعه، شامل کلیه مقالات و کتب در دسترس، پیرامون آموزش علوم تجربی، نظریه هوش چندگانه گاردنر و دوره ابتدایی است. داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدکه در قالب مدل اولیه و مدل نهایی شامل ابعاد: نیاز، اهداف، محتوا، روش های یاددهی – یادگیری، نقش معلم، ارزشیابی، فضا، مواد و منابع، عوامل مدرسه ای، یادگیری ضمنی و نتایج برنامه و پیامدها بود، شکل گرفت. در این ارتباط و بر مبنای الگوی مفهومی ارائه شده، نیاز بر اهداف تاثیرگذار بوده و محتوا نیز متاثر از نیاز و اهداف بوده است. محتوا بر نقش معلم، روش های یاددهی-یادگیری و ارزشیابی تاثیر داشته و راهبردها تحت تاثیر مراحل که شامل فضا، مواد و منابع و شرایط شامل عوامل مدرسه ای و یادگیری ضمنی دانش آموزان هستند قرار گرفته است.
تحلیل محتوای کتاب فارسی (مهارت های نوشتاری و مهارت های خوانداری) پایه ششم ابتدایی بر اساس بازده های یادگیری گانیه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب فارسی (مهارت های نوشتاری و مهارت های خوانداری) پایه ششم ابتدایی از نظر میزان پرداختن به بازدهای یادگیری گانیه می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری این پژوهش دو جلد کتاب درسی پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 96-95 می باشد؛ نمونه آماری نیز کل جامع در نظر گرفته شده است . یافته ها نشان داد در کتب مورد تحلیل 454 مولفه مربوط به بازده های یادگیری گانیه شناسایی شد. در کتاب فارسی (مهارت های نوشتاری)؛ کمترین درصد فراوانی بازده های یادگیری مهارت های حرکتی با 4/86% و بیشترین تعداد مربوط به بازده یادگیری مهارت های ذهنی به فراوانی درصد 46/96% بوده است و در کتاب فارسی (مهارت های خوانداری)؛ کمترین درصد فراوانی بازده های یادگیری، مهارت های حرکتی 9/66% و بیشترین فراوانی درصد 06/41% اطلاعات کلامی بوده است. همچنین کتاب فارسی (مهارت های نوشتاری) بیشتر از کتاب فارسی (مهارت خوانداری) به مولفه بازده های یادگیری گانیه توجه کرده است. پژوهش حاضر نشان داد میزان توزیع بازده های یادگیری در کتب مذکور به یک اندازه نیست؛ بازده مهارت های ذهنی دارای بیشترین فراوانی است.
فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران از پیک نوروزی
حوزه های تخصصی:
هدف پژهش حاضر، فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهرتهران از پیک نوروزی بود. پژوهش از نوع کیفی و به روش پدیدارشناسانه انجام شد. شرکت کنندگان تعدادی از مادرانِ دانش آموزان دوره اول ودوم ابتدایی شهرتهران بودند که مصاحبه ای نیمه ساختارمند با آنان انجام شد. تحلیل مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و تحلیل مقایسه ای صورت پذیرفت. اطلاعات پس از انجام گفت وگو با 8 نفر از مادران دانش آموزان به اشباع رسید. پس ازکدگذاری باز و تقلیل و ادغام کدهای مشابه، سه مقولهء اصلی و هفت مقولهء فرعی استخراج گردید. مقوله اول عدم تاثیرگذاری مطلوب تکالیف نوروزی بر یادگیری، مقوله ء دوم، نکات مثبت و منفی حذف پیک نوروزی برای دانش آموز و والدین و مقوله سوم، نیاز به بازبینی تکلیف جایگزین بود. مادران دانش آموزان بر این باورند که تکالیف نوروزی کارایی و تاثیرگذاری کافی در یادگیری ندارند. نتایج نشان داد که والدین به تاثیر نامطلوب تکالیف نوروزی بر یادگیری معتقد بوده و به پدیده حذف پیک نوروزی از دو جنبه مثبت و منفی (دوربودن ازمطالب درسی درایام عید/ آسودگی والدین ودانش آموزان) نگاه می کنند.
بررسی وضعیت موجود و مطلوب برخورداری از مهارت های مرتبط با ساحتهای شش گانه سند تحول بنیادین در معلمان دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت موجود و مطلوب برخورداری از مهارت های مرتبط با ساحت های شش گانه در معلمان ابتدایی معلمان ناحیه های 1، 3 و 4 اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی بوده، جامعه آماری شامل 1969 نفر از معلمان ناحیه های 1، 3 و 4 اصفهان بود که تعداد 170 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه از طریق فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان و به صورت نمونه گیری متناسب با حجم انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسش نامه محقق ساخته در مورد مهارت های مرتبط با ساحت های شش گانه که شامل شش خرده مقیاس : مهارت های مرتبط با ساحت های عبادی، اجتماعی، زیستی، علمی -فناوری، اقتصادی- حرفه ای و زیباشناسی (محقق ساخته) که با مقیاس پنج درجه ای لیکرت ساخته شده اند، استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین وضعیت موجود و مطلوب برخورداری ازمهارت های مرتبط با ساحت های شش گانه تفاوت وجود دارد. در این راستا بهبود کیفیت مهارت های مرتبط با ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین زمینه بهبود مهارت های فراگیران را مهیا می سازد، بومی سازی و دانش افزایی تجربی زمینه تحقق شاخص های ساحتهای شش گانه را تسهیل می سازد.
سنجش کیفیت زندگی دانش آموزان دخترپایه ششم ابتدایی در مدرسه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سنجش کیفیت زندگی در مدرسه برای دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعهء آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر بابل که در سال97-1396 مشغول به تحصل بودند، تشکیل دادند. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 340 نفر برآورد شد. ابزار پژوهش، پرسشنامهء کیفیت زندگی در مدرسه (اینلی و بورگ، 1992) بود که روایی و پایایی آن در جامعه ایران تأیید شده است. داده ها با استفاده از آزمون های t تک نمونه ای و آزمون رتبه ای فریدمن مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد دانش آموزان ابعاد رضایت عمومی، رابطه با معلم، فرصت، پیشرفت، ماجراجویی و انسجام اجتماعی را مطلوب ارزیابی کرده اند، اما در بعد عاطفه منفی، میانگین نمونه پژوهشی برابر با میانگین فرضی جامعه است. همچنین رتبه بندی ابعاد کیفیت زندگی حاکی از این است که بعد «انسجام اجتماعی» در اولویت اول و بعد «پیشرفت» در اولویت آخر قرار دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی دانش آموزان پایه ششم در مدارس شهرستان بابل در وضعیت مناسبی قرار دارد.
اثربخشی آموزش خودکنترلی گروهی بر مهارت های یادگیری خودتنظیمی و تاب آوری در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش خودکنترلی گروهی، بر افزایش مهارت های یادگیری خودتنظیمی و تاب آوری در دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی، انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آ زمون با یک گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم مدارس ابتدایی شهر زابل در سال تحصیلی 1399-1398 بود. دانش آموزان پایه ششم یکی از دبستان های دخترانه به عنوان گروه آزمایش (30 نفر) و از مدرسه دیگری نیز پایه ششم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد (29 نفر). جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری دیویدسون و کونر (2003) و یادگیری خودتنظیمی میلر و براون (1999) استفاده گردید. بین دو گروه آزمایش و کنترل در مولفه های خودتنظیمی، تفاوت معناداری وجود داشت (0.05p <). بین دو گروه آزمایش و کنترل در تاب آوری تفاوت معناداری وجود داشت (0.001p <). با توجه به یافته های حاصل می توان گفت که آموزش گروهی خودکنترلی می تواند مهارت های خودتنظیمی دانش آموزان دوره ابتدایی را افزایش داده و تاب آوری آنان را به سطح مطلوبی برساند.
تحلیل محتوای کتب نگارش فارسی دوره دوم ابتدایی از منظر پرداختن به مؤلفه های نگارش خلاق
حوزه های تخصصی:
نگارش را می توان به نگارش خلاق و نگارش ارتباطی تقسیم نمود. در نگارش ارتباطی یا بیانی، پیام با زبانی روشن و ساده و به دور از هرگونه پیچیدگی کلامی ارائه می شود، اما نگارش خلاق، خیال انگیز و سرشار از احساس و عاطفه است؛ از این رو، برجسته ترین متن های نگارش خلاق را می توان در شعر، داستان و قطعه ادبی جستجو کرد. آموزش نگارش خلاق از کتاب «نگارش فارسی» سال چهارم ابتدایی آغاز می شود و تا پایان سال دوازدهم ادامه دارد. در این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است و به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته، نگارش خلاق در کتب نگارش فارسی چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مورد واکاوی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا مؤلفه های نگارش خلاق شامل قالب های ادبی (داستان و قطعه ادبی)، تخیّل در نوشتن، آرایه های ادبی، اشاره به اهمیت احساس و عاطفه از تمام درس ها و تمرین های کتاب نگارش استخراج شد و سپس مورد بررسی قرار گرفت تا روشن گردد مؤلفان کتاب های درسی ابتدایی، به کدام یک از مؤلفه های نگارش خلاق توجه داشته اند. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب هایِ نگارش چهارم تا ششم به مؤلفه های خیال انگیزی و بازنویسی داستان، توجه بسیار شده است. این پژوهش همچنین نشان داد که آموزش آرایه های ادبی، از سال ششم ابتدایی شروع می شود که به نظر می رسد شروع آموزش آرایه تشبیه و جان بخشی از سال ششم قابل نقد باشد.
رهایی یا اسارت: بازنمایی برساخت دانش آموزان از معنای مدرسه
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
96 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود که به زیست جهان دانش آموزان ورود پیدا کند و معنای مدرسه را از دریچه نگاه ایشان کاویده و مورد بازنمایی قرار دهد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش روایی بهره گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل روایت های دانش آموزان از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در صورتی که دانش آموزان در بستر مدرسه پنج مضمون مشتمل بر: «سبک تدریس مستبدانه»، «ساختار و مقررات آموزشی تحمیلی»، «محتوای درسی مُرده»، «کمبود امکانات آموزشی و نامناسب بودن تجهیزات آموزشی» و «رفتار غیرحرفه ای کادر اجرایی مدرسه» را تجربه نمایند؛ آنگاه مدرسه به مثابه فضای اسارت در خواهد آمد. همچنین، یافته ها نشان داد، مدرسه به مثابه تجربه رهایی، مدرسه ای است که در بستر آن دانش آموزان بتوانند چهار مضمون شامل: «سبک تدریس رهایی بخش»، «برنامهدرسی زنده»، «امکانات و لوازم کالبدی مناسب و متناسب» و «کُنش و مَنش مشفقانه کادر اجرایی مدرسه» را ادراک و تجربه نمایند. این نتایج حاکی از آن است که بستر مدارس ابتدایی، یعنی قوانین آموزشی، فرایند معلمی، امکانات کالبدی و آموزشی و برنامه های درسی، نیازمند بازنگری بنیادین بر اساس اقتضائات، الزامات و زیست جهان دانش آموزان را دارد.
بررسی ارتباط بین میزان کاربست نوآوری های برنامه درسی با مهارت های فراشناختی در معلمان دوره ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
67 - 80
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که کیفیت آموزش به عنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر نتایج آموزشی دیده می شود، اثربخشی برنامه های درسی در بسیاری از زمینه های سیاست ملی به کانون توجه تبدیل شده است در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نوآوریهای برنامه های درسی و مهارت فراشناختی در معلمان دوره ابتداییانجام شد. روش تحقیق مورد استفاده در این نوع پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل 1969 نفر از معلمان ناحیه های 1، 3 و 4 اصفهان بود که تعداد 170 به عنوان نمونه مورد مطالعه از طریق فرمول حجم مورگان و به صورت نمونه گیری متناسب با حجم انتخاب شده اند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه گردآوری گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته نوآوری برنامه درسی با 33 گویه و پرسشنامه مهارتهای فراشناختی (1994) و همچنین برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا، و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد. یافته های پژوهش بر این امر دلالت داشت که بین نوآوریهای برنامه های درسی با مهارت فراشناختی(دانش و تنظیم شناختی) و ابعاد آن در بین معلمان دوره ابتدایی رابطه معنی دار وجود دارد. میزان مهارت فراشناختی معلمان بالاتر از سطح متوسط بود.
تبیین ماهیت سطوح تصمیم گیری در آزادسازی برنامه درسی دوره ابتدایی: یک پژوهش کیفی
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
61 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی سطوح مناسب تصمیم گیری در فرایند اجرای آزادسازی برنامه درسی در دوره ابتدایی است. تحقیق استفاده شده از نوع کیفی بوده و و روش سنتزپژوهی(تحلیل محتوا و مطالعه اسنادی) را در برمی گیرد. جامعه پژوهش شامل معلمان،کارشناسان، اساتید دانشگاه های استان آذربایجان غربی و هم چنین اسناد و متون علمی در حوزه تمرکززدایی در سال تحصیلی 98-97 است. در جامعه اول نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب و مصاحبه ساختاریافته تا نقطه اشباع شدگی حجم نمونه ها به تعداد 19 نفر ادامه یافت. در جامعه دوم نیز حجم نمونه انتخاب شده شامل اسناد و متون علمی 15 الی 20 سال اخیر می باشد. یافته ها نشان می دهد که سطوح تصمیم گیری مناسب برای آزادسازی برنامه درسی دارای سطوح چهارگانه اجتماعی، آکادمیک، نهادی و آموزشی است که در آن سطح نهادی به عنوان رابط تصمیم گیری های سطح آکادمیک(نظری) و سطح آموزشی(عملی) عمل می کند و عملکرد آن از بعد نظری- عملی(شبه عملی) جایگاه ویژه ای دارد. در واقع سطح نهادی با تلفیقی از دو سطح تصمیم گیری، به عنوان تدوین کننده نهایی و و فراهم کننده فرصت های یادگیری در کلاس های درس عمل می کند.
تهیه و طراحی مقیاس معلم مراقبتی برای دوره ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۷)
83 - 106
حوزه های تخصصی:
ساخت مقیاس سنجش معلم مراقبتی طی مراحل مختلف( تهیه گنجینه گویه ها، آزمایش میدانی و مدل نهایی) صورت گرفت. حجم نمونه با روش نمونه گیری کوکران برابر با 384 (110 نفر مرد و 274 نفر زن) از میان معلمان ابتدایی شهر اصفهان محاسبه گردید. گنجینه عبارات اولیه از 90 عبارت تشکیل شد که عبارات آن برگرفته از تحقیقات پیشین و نظریه های نظریه پردازان اصلی حوزه مراقبت یعنی نودینگز، لیپمن، گلیگان، و کینگ بود. جهت بررسی روایی سازه ای از تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی استفاده شد. برای تحلیل عاملی اکتشافی نیمی از پاسخگویان انتخاب و ساختار عاملی پرسشنامه به روش مولفه های اصلی و چرخش واریماکس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از یک راهکار 4 عاملی بود. سپس ساختار عاملی حاصل از تحلیل اکتشافی در نیمی دیگر از پاسخگویان با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار لیزرل 8/8 مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه حاکی از برازش مقیاس3 عاملی با 17 گویه بود که عبارتند از جذب و پذیرش احساسات، انتقال انگیزشی و سرمشق بودن و احترام به دانش آموزان. همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه نیز از روش های ضریب آلفای کرونباخ و ضریب بازآزمایی با فاصله ی زمانی یک هفته بر روی نمونه ای 40 نفره استفاده شد.
اختلالات دیکته نویسی در مقطع ابتدایی (مطالعه موردی: اختلال دیکته نویسی معین)
منبع:
آموزش پژوهی دوره سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
9 - 30
حوزه های تخصصی:
دیکته از جمله مهارت های آموزشی و نوشتنی بسیار مهمی است که نیاز به پرداز های متعدد ذهنی دارد. نقص در هر بخش یا فرآیند می تواند منجر به یک خطای نوشتاری شود، شناسایی خطاهای شایع می تواند به فهم بهتر علل این خطاها و ارائه ی راه کارهای موثر برای حذف یا تعدیل آنها در کودکان ابتدایی کمک شایانی کند. در این پژوهش در مورد درمان مشکل درس دیکته نویسی دانش آموزی به نام معین که در پایه اول مشغول به تحصیل است می باشد. با بررسی دلایل و علائم اختلال دیکته نویسی در دانش آموز متوجه شد که دچار اختلال دانش آموز ناشی از نارسانویسی، قرینه نویسی یا وارونه نویسی و عدم تمرکز حواس و بی رغبتی می باشد. راه حل-هایی جهت حل و درمان این اختلال ارائه نمودم که با بکاربستن این راه حل ها تأثیر فراوانی در درمان اختلال دیکته دانش آموز رویت نمودم و متوجه شدم که کارهای صورت گرفته توانسته است تا حدود زیادی از تکرار اشتباهات مکرر وی در دیکته نویسی به ویژه نارسانویسی، وارونه-نویسی و قرینه نویسی و سایر دروس جلوگیری داشته باشد به طوری که خود دانش آموز، خانواده، معلم و همکاران در مدرسه از درمان اختلال دیکته نویسی دانش آموز ابراز خوشحالی کردند. در این زمینه جهت درمان با اختلالات دیکته نویسی دانش آموزان پیشنهاداتی ارائه شده است.
تحلیل محتوای کتاب های علوم دوره ابتدایی از نظر مقوله های سه گانه سواد تغذیه ای
منبع:
آموزش پژوهی دوره چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
69 - 90
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان سلامت جامعه، تأمین نیازهای جسمی و ذهنی از طریق تغذیه مطلوب است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان توجه کتاب های درسی علوم ابتدایی نسبت به مقوله ها ی سواد تغذیه ای است. جامعه آماری پژوهش، کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی و 255 نفر از آموزگاران شهرستان کرمانشاه بودند. روش آماری این پژوهش، تحلیل توصیفی داده ها بود .به این منظور از روش تحلیل محتوای کریپندوروف و روش های آمار توصیفی استفاده شد. مقوله ها از نظر سه هدف دانشی، مهارتی و نگرشی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارتحلیل کتابها، سازه تحلیل محتوا و ابزار گردآوری داده ها برای بررسی نظرات معلمان، پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج تحلیل محتوا نشان داد میزان توجه به مقوله ها در متن کتابها 44%، سؤالات 1/22% وتصاویر9/33% است.میزان توجه به مقوله های دانشی درمتن، تصویرو سؤالات کتابها 2/82 % ، مقوله های مهارتی 6/16% و مقوله های نگرشی 2/1 % می باشد. در بررسی نظرات معلمان مشخص شد که مقوله-های دانشی و تصاویر در کتاب علوم دوم و سوم و مقوله های مهارتی و ارزشی در کتاب علوم پایه سوم بیشتر از سایر کتاب ها بوده است.
بررسی اهمیت و ضرورت آموزش بهزیستی در دوره ابتدایی (بر اساس عناصر برنامه درسی کلاین)
منبع:
آموزش پژوهی دوره پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
83 - 108
حوزه های تخصصی:
مدارس، تنها وظیفه انتقال محتوا به دانش آموزان را ندارند بلکه می توانند با استفاده از متخصصان برنامه درسی، برنام های را که در جهت بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی دانش آموزان باشد تدوین نمایند. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی به دنبال پاسخ به این دو پرسش است که اولاً، چه تحلیلی در زمینه ی توان مدارس برای پرداختن به مقوله ی بهزیستی وجود دارد و افرادی که در این زمینه پژوهش کردهاند چه مؤلفه هایی را برای بهزیستی تعریف کرده اند؟ ثانیاً در وضع کنونی جامعه ما ضرورت آموزش بهزیستی در برنامه درسی نظام آموزشی ابتدایی کشورمان چیست؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که مشکلات شخصی، اجتماعی، آموزشی، فرهنگی و... در کشورمان می طلبد که با به کارگرفتن مؤلفه هایی که از طرف صاحب نظران برای بهزیستی منظور شده است تعریفی دیگر از جایگاه مدارس برای تحقق این امر صورت گیرد و با داشتن اعتقاد به نقشی که مدارس درآموزش بهزیستی دارند، برنامه های درسی به گون های طراحی و اجرا شوند تا با فراهم کردن زمینه های لازم، موجبات بهزیستی برای فراگیران فراهم و این امر در زندگی آنها محقق گردد.