مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
پیش دبستانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه برنامه درسی برای دوره های آمادگی و مقایسه آن با وضع موجود انجام گرفته با توجه به این که در ایران برای دوره آمادگی الگوی نسبتا جامع که دارای چهارچوب و سر فصل های مشخصی باشد و بتواند به همه جوانب کودک توجه نماید وجود ندارد. در این پژوهش با ارایه یک الگو، با عنوان «الگوی برنامه درسی رشد گرا و خلاقیت محور» برای کودکان دو زبانه آذربایجان و منطبق ساختن آن با سر فصلهای دروس ابتدایی به رشد همه جانبه کودک و خلاقیت توجه بیشتر شده است روش تحلیلی و استنتاجی برای تعیین عناصر الگوی بهینه و روش پیمایشی برای اعتبار یابی الگو مورد استفاده قرار گرفت.نتایج پژوهش:-1 عناصر الگوی بهینه برنامه درسی شامل:اهداف کلی و جزیی، محتوا، سازماندهی محتوا، فعالیت های یادگیری، روشهای آموزشی و پرورشی، ارزشیابی، نقش مربی، نقش مدیر، نقش والدین در الگوی پیشنهادی می باشد.-2 اعتبار یابی الگوی پیشنهادی، بر اساس نظر اساتید مرتبط،%99.62می باشد.
ارزشیابی میزان کیفیّت برنامه های مراکز پیش دبستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزشیابی میزان کیفیّت برنامه های مراکز پیش دبستانی شهر تهران بود. در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد و با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 40 مرکز پیش دبستانی شهر تهران انتخاب شدند. داده های پژوهش به روش های مصاحبه و مشاهده از محیط و فضای مراکز و کلاس های پیش دبستانی جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان داد تعامل مربیان با کودکان در مراکز پیش دبستانی کیفیّت لازم را ندارند. تنها در بخشی از مراکز پیش دبستانی، نسبت مربی به کودک تناسب لازم را دارد و نیز نسبت تعداد کودکان به کلاس در نیمی از مراکز پیش دبستانی از تناسب لازم بهره مند بود. مربیان مراکز پیش دبستانی در حد متوسط از مهارت های مورد نیاز حرفه مربیگری بهره مند بودند و بیش از نیمی از مربیان مراکز، آموزش های لازم در حوزه تخصصی گذرانده اند. همچنین روش های یاددهی ـ یادگیری مربیان در مراکز پیش دبستانی در حد متوسط کیفیّت لازم را دارند. میان کودکان، مربیان و والدین در حد متوسط تعامل مناسب وجود داشت و کادر آموزشی مراکز به طور متوسط از ویژگی های مطلوب و کیفیّت کاری بهره مند هستند. محیط فیزیکی مراکز پیش دبستانی از نظر سلامت و ایمنی کیفیّت لازم را دارد.
قضاوت اخلاقی کودکان پیش دبستانی پنج و شش ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قضاوت اخلاقی به چگونگی نظر شخص درباره مقررات، آداب، رسوم، و هنجارهایی که مردم باید در تعامل با دیگران رعایت کنند و برداشت او از آن ها اشاره دارد. این پژوهش با هدف بررسی قضاوت اخلاقی کودکان پیش دبستانی (پنج و شش ساله) انجام شد. بدین منظور از دانش آموزان پیش دبستانی (پنج و شش ساله) شهر فاروج، نمونه ای 108 نفری به صورت تصادفی ساده برای مصاحبه بالینی، با استفاده از چهار داستان اخلاقی (دروغ، خسارت مادی، دزدی، و عدالت)، انتخاب شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کودکان پیش دبستانی (پنج و شش ساله) در آیتم های دروغ، خسارت مادی، و دزدی توجه بیش تری به قصد و نیت (انگیزه درونی) دارند و در آیتم عدالت اعتقاد به ناعادلانه بودن (برابری تقسیم کار) داشتند. میزان توجه به قصد و نیت با افزایش سن افزایش می یابد و میزان توجه به نتیجه و اثر کار با افزایش سن کودک کاهش می یابد. کودکان بزرگ تر (شش ساله ها) در همة آیتم ها توجه بیش تری به قصد و نیت در قضاوت اخلاقی خود داشتند. در هر سه آیتم، دختران توجه بیش تری به نتیجه و اثر در مقایسه با پسران داشتند، ولی پسران در مقایسه با دختران به قصد و نیت (انگیزه درونی) توجه بیش تری داشتند. در آیتم عدالت، دختران در مقایسه با پسران، به طور معنی داری به عادلانه (منصفانه) بودن اعتقاد داشتند (جهت گیری اطاعت). یعنی پسران در مقایسه با دختران به برابری در انجام دادن کارها توجه بیش تری داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که، با افزایش سن، کودکان به قصد و نیت توجه بیش تری نشان دادند که با یافته های پیاژه هم سو بود، اما این که کودکان در این پژوهش در سنین پنج و شش سالگی به قصد و نیت توجه داشتند و همچنین پسران در رشد اخلاقی جلوتر از دختران بودند مغایر با یافته های پیاژه بود.
نقش تعداد هجاهای کلمه در پیش نیازهای یادگیری خواندن: شواهدی از آگاهی واج شناختی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این بررسی مطالعه تأثیر تعداد هجاهای کلمات بر آگاهی واج شناختی کودکان بود. نمونه پژوهش80 نفر از کودکان (40 دختر و 40 پسر با میانگین سنّی 5/5 سال) فارسی زبان پیش دبستانی ساکن شهرستان رامیان از توابع استان گلستان بودند که از نظر بهره هوشی، تمیز شنیداری، زبان و رفتاری کنترل شده بودند. ابزار این پژوهش مجموعه آزمون های آگاهی واج شناختی محقق ساخته (امیِری مقدم، 1390) بود. داده ها با استفاده از آزمون تی مکرر و آزمون واریانس مختلط تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای تعداد هجا و جنسیّت تنها در خرده آزمون های آگاهی هجایی تأثیر معناداری داشتند (001/0>P)، به این معنا که تعداد هجاهای کلمات تنها بر آگاهی هجایی کودکان (و نه آگاهی درون هجایی و واجی آن ها) تأثیر داشت و عملکرد دختران در این سطح به مراتب بهتر از پسران بود. از طرفی، تنها در خرده آزمون های آگاهی هجایی بین متغیرهای تعداد هجا و جنسیّت تعامل معناداری وجود داشت(05/0>P). به عبارت دیگر، در این خرده آزمون ها عملکرد دختران درباره هر دو گروه کلمات دو هجایی و سه هجایی به مراتب بهتر از پسران بود. یافته های حاضر حاکی از این هستند که احتمالاً کودکان پیش دبستانی قبل از آموزش رسمی آگاهی واج شناختی را در حد واحدهای درون هجایی و واجی در حد مطلوبی کسب نمی کنند و شکل گیری آن ها مستلزم آموزش جدی است.
آسیب های تربیت دینیِ کودکان مقطع پیش دبستانی از نظر متخصصان علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر این است که از طریق مصاحبه با صاحب نظران علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی آسیب های تربیت دینی کودکان پیش دبستانی را شناسایی نماید. پرسش های تحقیق عبارت اند از: آسیب های تربیت دینی کودکان در مقطع پیش دبستانی کدام است؟ راه حل های مناسب برای درمان این آسیب ها چیست؟ و چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نظرات مصاحبه شوندگان حوزه های مختلف وجود دارد؟ مطالعة حاضر از جمله تحقیقات کیفی است. در این مطالعه از مصاحبة نیمه باز و روش نمونه گیری هدفمند برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 18 نفر است که 8 نفر متخصص علوم تربیتی و روان شناسی، 4 نفر علوم دینی، 2 نفر ادبیات کودک و 4 نفر مربی پیش دبستانی هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی یا رابطه ای بهره گرفته شد، به این صورت که نتایج از درون داده ها به دست آمده اند. عمده ترین آسیب های شناسایی شده در این مطالعه عبارت اند از: عدم توجه به اصل دین یابی، عدم توجه به تجارب دینی فردی، در نظر نگرفتن اصل فطرت، عدم دین محوری در برنامة تعلیم و تربیت، عدم رعایت آزادی در تعلیم و تربیت به ویژه تربیت دینی، رعایت نکردن میانه روی و سرانجام عدم به کارگیری تخیل و استفاده از زبان هنر.
مقایسه تاثیر داستان های فکری فیلیپ کم وداستان های فکری مرتضی خسرونژاد بر رشد خلاقیت کودکان دوره آمادگی شهرتهران در سال تحصیلی 1389-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر داستان های فکری فیلیپ کم وداستان های فکری مرتضی خسرونژاد بر رشد خلاقیت کودکان پسر دوره آمادگی شهرتهران است.بدین منظور از نمونه ای متشکل از39 کودک دوره آمادگی در شهر تهران که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند،استفاده گردید.ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون خلاقیت تورنس(فرم تصویری ب)بود.نتایج تحلیل کوواریانس وآزمون تعقیبی توکی نشان دادکه بین گروه کودکانی که به روش داستان های فکری فیلیپ کم و گروهی که به روش داستان های فکری مرتضی خسرو نژاد آموزش دیده اندبا گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد(f=32/63, pواژگان کلیدی: پیش دبستانی ، خلاقیت، فلسفه برای کودکان
اثربخشی مهدهای قرآنی و مراکز پیش دبستانی عادی در پیشرفت مهارتهای خود تنظیمی و خواندن دانش آموزان پایه اول دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش برنامه درسی مراکز پیش دبستانی و مهدهای قرآنی در مهارتهای خواندن و یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان پایه اول دبستان بود. جامعه آماری،کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه اول دبستان شهرستان فریمان در سال تحصیلی 90-91 بود. از جامعه یاد شده نمونه ای 146 نفری انتخاب شد. برخی از شرکتت کنندگان دوره پیش دبستانی را در پیش دبستانی قرآنی گذرانده بودند، برخی پیش دبستانی نرفته بودند و عده ای هم در پیش دبستانی های عادی بوده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های محقق ساخته و انطباق یافته یادگیری خودتنظیمی و مهارتهای خواندن ویژه کودکان دبستانی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمونهای تعقیبی مربوطه تحلیل شد.
نتایج نشان داد کودکانی که به پیش دبستانی قرآنی رفته اند از توانایی خواندن بالاتری نسبت به بقیه گرو هها برخوردارند و برنامه های پیش دبستانی قرآنی بر پیشرفت مهارتهای خواندن آنان تاثیر مثبتی داشته است (p</05). همچنین دانش آموزانی که قبلا در مراکز پیش دبستان بوده اند نسبت به کسانی که نبوده اند نیز از مهارتهای خواندن بهتری برخوردار بودند (p</05). همپنین نتایج نشان داد که دانش آموزانی که در مهدهای قرآنی بودند از مهارتهای خودتنظیمی با لاتری نسبت به دو گروه دیگر برخوردارند، اما به لحاظ آماری معنادار نیست.
نقد و بررسی «اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی» در برنامه درسی ملّی جمهوری اسلامی ایران از منظر رویکرد اسلامی عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با تأکید بر اهداف تمهید در دوران کودکی در نظریه اسلامی عمل به نقد اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی برنامه درسی ملّی پرداخته است. اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی که به نوعی زبان فنی و رسمی تعلیم و تربیت است، با روش تحلیل مفهومی و تطبیقی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. بر این اساس، در بخش بررسی کلی، نخستین نکته ای که در تنظیم اهداف دوره پیش دبستانی مغفول واقع شده، عدم توجه به مقتضیات روان شناختی و رشدی کودکان در این سنین است. دوم، سلسله مراتب توجه به ارزش ها، مطابق با معیارهای دینی در اهداف رعایت نشده است. سوم اینکه، ابهام مفهومی در بسیاری از واژگان بکار رفته در اهداف ملاحظه می شود. چهارم، اغتشاش در سطح تعریف اهداف – غایت، هدف کلی یا رفتاری- نقد دیگری است که به صورت کلی بر اهداف مذکور وارد است. درنهایت، باید گفت که برخی اهداف با یکدیگر همپوشانی دارند که در این زمینه حذف و اصلاح صورت گرفته است. از سویی در سطحی عمیق تر، تحلیل تطبیقی 58 مورد هدف تفصیلی با 14 هدف تمهید در دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل، نشان می دهد که چهار حالت ممکن در مورد اهداف تفصیلی دوره پیش دبستانی قابل ذکر است. در حالت نخست، میان اهداف معیار و اهداف مورد بررسی هم آوایی نسبی وجود دارد. در حالت دوم، بین اهداف دو مجموعه تقابل وجود دارد. این تقابل در دو سطحِ سطحی و عمیق مورد بازشناسی قرار گرفته و در سطح نخست، رویکرد اصلاح و در سطح دوم، رویکرد اصلاح و حذف پیشنهاد شده است. در حالت چهارم، با اهدافِ معیارِ مغفول در اهداف برنامه درسی دوره پیش دبستانی مواجهیم که پیشنهاد تکمیلی ارائه شده است. در پایان برخی از اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی اصلاح و بازتولید شده اند.
بررسی شیوه های فرزند پروری و جو عاطفی خانواده کودکان مبتلا به اضطراب فراگیر و کودکان فاقد اضطراب
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه شیوه های فرزند پروری و جو عاطفی خانواده کودکان مبتلا به اضطراب فراگیر و کودکان فاقد اضطراب در کودکان پیش دبستانی بود. در این راستا 200 کودک پایه پیش دبستانی که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، که از این بین102 کودک دارای اضطراب فراگیر و 98 نفر باقیمانده فاقد اضطراب بودند. فرضیه های تحقیق به طور کلی عبارت از این بودندکه بین دو گروه از کودکان سالم و مضطرب از لحاظ سبک های فرزندپروری (مستبدانه، سهل گیر، مقتدرانه) والدینشان تفاوت وجود دارد. و همچنین بررسی تفاوت بین دو گروه از کودکان سالم و مضطرب از لحاظ جو عاطفی خانواده. برای سنجش فرضیه ها از سه مقیاس پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI4)، پرسشنامه جو عاطفی و پرسشنامه فرزند پروری دیاناباوم استفاده گردید و یافته ها اکثر فرضیه های تحقیق و همچنین سؤال تحقیق را تأیید کردند و بر یافته های پژوهش های پیشین صحه گذاشتند.
بررسی تأثیر آموزش روش مونته سوری بر خلاقیت کودکان پیش دبستانی 4 و 5 ساله شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این مطالعه تعیین تأثیر آموزش روش مونته سوری بر خلاقیت کودکان پیش دبستان (4 و 5 ساله) است. براساس پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و اجرای آزمون تورنس فرم ب تصویری، اطلاعات لازم جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مراکز آموزشی کودکان 4 و 5 ساله ی شهر تبریز که شامل 500 مرکز پیش دبستانی در سال تحصیلی 93-92 می باشند، تشکیل می دهد. نمونه در این تحقیق شامل 50 نفر نوآموز ( 25 نفر گروه آزمایش و 25 نفرگروه کنترل) می باشد که با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پس از برگزاری کلاس آموزشی مونته سوری طی 3 ماه و تحلیل داده ها با روش کوواریانس، نتایج نشان داد که آموزش به روش مونته سوری بر خلاقیت کودکان 4 و 5 ساله پیش دبستانی مؤثر بوده است. در خصوص ابعاد چهارگانه خلاقیت، روش آموزشی مونته سوری در افزایش ابعاد سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط کودکان مؤثراست.
تخمین واژگان پایه دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، تخمین و ارائه فهرست واژگان پایة دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری از شهر تهران و نمونه گیری به روش ماتریسی و طبقه ای انجام شده است. با توجه به نسبت پسران به دختران در جامعة آماری، سه گروه سی نفره از دانش آموزان (شانزده پسر و چهارده دختر در هر گروه) و درمجموع نود نفر در پژوهش شرکت داده شدند. آزمودنی ها از دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر زیر نُه سال انتخاب شدند. ابزار پژوهش از نعمت زاده و همکاران (1384) اقتباس شده است. در خرده آزمون ادراکی 694 واژه به صورت تصویری و در خرده آزمون واژگانی 830 واژه در قالب پرسش نامه لیکرتی مورد سنجش قرار گرفتند؛ البته، متناسب سازی هایی در خرده آزمون ها برای اجرا روی کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. خرده آزمون ادراکی را دانش آموزان تکمیل کردند. با توجه به تعداد زیاد گویه ها در خرده آزمون ادراکی، هر دانش آموز فقط به یک سوم گویه ها از هر مقوله (اسم، صفت و فعل) و در دو مرحله پاسخ داد. اما خرده آزمون واژگانی را چهارده معلم پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی و تحلیل شدند. معیار سنجش پایگی یک واژه کسب امتیاز 80 درصدی در خرده آزمون واژگانی (4 از 5) و تشخیص صحیح 80 درصد دانش آموزان (24 نفر از 30 نفر) بود. 219 واژه طبق خرده آزمون ادراکی و 81 واژه برمبنای خرده آزمون واژگانی در فهرست واژه های پایه طبقه بندی شدند. با توجه به اینکه 54 واژه در دو فهرست مشترک بودند، درمجموع 246 واژه پایه برای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع پیش دبستانی شهر تهران تخمین زده شد.
رابطه بین مدیریت دانش با خودکارآمدی و خلاقیت معلمان مراکز پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش با خودکارآمدی و خلاقیت معلمان مراکز پیش دبستانی ناحیه دو شهر شیراز در سال تحصیلی 1393-1392 بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مراکز پیش دبستانی ناحیه دو آموزش و پرورش شهر شیراز به تعداد 78 نفر بود و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 66 نفر به عنوان اعضای نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار های گردآوری داده ها شامل پرسش نامه مدیریت دانش جاشپارا (2004) که پایایی آن بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر 89/0 بود، پرسش نامه خودکارآمدی معلمان شوارتزر و همکاران (1991) که پایایی آن بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر 82/0 بود و پرسش نامه خلاقیت رندسیپ با آلفای کرونباخ 76/0 می باشد. برای بررسی رابطه بین ابعاد گوناگون مدیریت دانش شامل خلق، سازماندهی، بکارگیری و تبادل دانش با خودکارآمدی و خلاقیت معلمان از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. هم چنین، برای تعیین قدرت پیش بینی ابعاد مدیریت دانش برای خودکارآمدی و خلاقیت معلمان از تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین تمام ابعاد مدیریت دانش با خودکارآمدی و خلاقیت معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین، از بین ابعاد مدیریت دانش بعدسازماندهی دانش از قدرت پیش بینی معناداری برای خودکارآمدی معلمان و ابعاد سازماندهی و بکارگیری دانش از قدرت پیش بینی معناداری برای خلاقیت معلمان برخوردار بودند.
مطالعه تطبیقی برنامه درسی دوره پیش دبستانی ایران و چند کشور منتخب ازمنظر درس تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
277 - 300
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل برنامه درسی دوره پیش دبستانی کشورهای آمریکا، استرالیا، انگلستان، کانادا، چین و ایران، ازمنظر درس تربیت بدنی بود. د ر این پژوهش، شباهت ها و تفاوت های عناصر برنامه درسی دوره پیش دبستانی کشورهای ذکرشده ازمنظر درس تربیت بدنی، با هدف ارائه پیشنهادهایی برای بهبودبخشیدن به برنامه درسی این دوره و تدوین برنامه درسی تربیت بدنی دوره پیش دبستانی ایران بررسی و مقایسه شدند . این پژوهش، پیمایشی- تطبیقی بود. اطلاعات موردنیاز ازطریق اسناد و مدارک کتابخانه ای ( سند تحول بنیادین آموزش وپرورش ایران، 1390؛ برنامه درسی ملی ایران، نگاشت 1389؛ اساس نامه دوره پیش دبستانی و کتاب راهنمای برنامه ها و فعالیت های دوره پیش دبستانی، 1392)، مصاحبه نیمه سازمان یافته با مربیان، کارشناسان و صاحب نظران کلیدی و همچنین، جست وجو در شبکه جهانی اینترنت و سایت های وزارت آموزش وپرورش کشورهای موردمطالعه گردآوری ش د. نتایج نشان داد که همه کشورهای موردمطالعه اقدام به تدوین برنامه جامعی برای درس تربیت بدنی دوره پیش دبستانی کردند. آن ها در برنامه درسی تربیت بدنی خود عناصر برنامه درسی را به خوبی تبیین کردند. درمقابل، ایران فاقد یک برنامه درسی جامع تربیت بدنی برای دوره پیش دبستانی بود؛ بنابراین، با توجه به نتایج به دست آمده و با هدف کیفیت بخشی به برنامه درسی این دوره پیشنهاد شد تا برنامه درسی جامعی برای درس تربیت بدنی دوره پیش دبستانی ایران تدوین شود. همچنین، پیشنهاد شد که در تدوین این برنامه به اصول و مبانی، اهداف، نتایج، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی، زمان، فضا و تجهیزات مناسب برای درس تربیت بدنی و آموزش و جذب مربیان کارآزموده توجه شود.
تبیین رویکرد های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی مناسب برای برنامه درسی رشد حرفه ای مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین رویکرد های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی مناسب برنامه درسی رشد حرفه ای مربیان پیش دبستانی است. در انجام این پژوهش از دو رویکرد کمّی و کیفی، که در رویکرد کیفی از روش تحلیل محتوا و در رویکرد کمّی از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور، دانشجویان دکتری، مدرسان رشته روان شناسی، برنامه ریزی درسی و آموزش و پرورش دوره پیش دبستانی و همچنین مربیان است. روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و شبکه ای بوده و برای انتخاب مربیان از روش طبقه ای تصادفی استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های کیفی بر اساس تحلیل محتوا مقوله بندی شده و یافته های کمّی با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد از دیدگاه مربیان در رویکردهای یاددهی یادگیری رشد حرفه ای استفاده از روش تدریس خلاق از درجه اهمیت بیشتری برخوردار بوده و انجام فعالیت های شبیه سازی شده، کمترین ارزش را در این عنصر داشته است. در ارزشیابی آموخته ها و توانمندی های مربیان، آزمون های عملکردی از نظر اهمیت در صدر گویه های مربوط قرار گرفته و ترکیب سؤالات تستی و تشریحی کمترین اهمیت را داشته است.
بررسی رابطه گذراندن دوره پیش دبستانی با میزان پیشرفت تحصیلی و ادراک حل مساله اجتماعی دانش آموزان دختر پیش دبستانی
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مواردی که خانواده ها و نظام آموزشی به آن توجه دارند، پیشرفت تحصیلی و توانایی حل مسأله اجتماعی در دانش آموزان می باشد. از انجاییکه دانش آموزان سرمایه اجتماعی هر جامعه محسوب می شوند، از این رو،توجه به آنان و نحوه گذراندن دوره پیش دبستانی و توانایی حل مسأله اجتماعی اهمیت دارد. لذا هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه گذراندن دوره ی پیش دبستانی با میزان پیشرفت تحصیلی و ادراک حل مسأله اجتماعی در دانش آموزان دختر پایه اول دبستان از دیدگاه معلمان پایه اول شهرستان گنبد می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان پایه اول ابتدایی شهرستان گنبد به تعداد 230 نفر که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به کار بودند. لذا، نمونه آماری تحقیق با استفاده جدول کرجسی مورگان برابر با 140 نفر بدست آمد. جهت بررسی و جمع آوری داده های تحقیق، از پرسشنامه توانایی حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002)، پرسشنامه گذراندن دوره پیش دبستانی و پیشرفت تحصیلی شاه محمدی (1392) استفاده شد. برای بیان همبستگی بین متغیر های گذراندن دوره ی پیش دبستانی با میزان پیشرفت تحصیلی و ادراک حل مسأله اجتماعی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن بود که بین گذراندن آموزش دوره پیش دبستانی با میزان پیشرفت تحصیلی و ادراک حل مسأله اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول دبستان های شهرستان گنبد از دیدگاه معلمان رابطه معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش که بیانگر رابطه بین گذراندن دوره پیش دبستانی و پیشرفت تحصیلی و نیز توانایی حل مسأله اجتماعی، می توان اظهار داشت که، گذراندن آموزش های دوره پیش دبستانی، نقشی مهم در سرنوشت کودکان ایفا خواهد کرد.
تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع تک آزمودنی با پیگیری دو هفته ای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف (هوشبهر بین 50 – 70) 8 تا 10 ساله شهرستان شاهرود در سال 97- 1396 بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 4 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) و پرسشنامه عصب روان شناختی کولیج (2002) توسط مربیان تکمیل شد. برنامه آموزش خودتنظیمی به مدت یک ماه در 8 جلسه 45 دقیقه ای با روش های بازی، قصه گویی و نمایش آموزش داده شد. یافته های بدست آمده از تحلیل دیداری نمودارها، درصد تمامی داده های غیرهمپوش و اندازه اثر بیانگر تأثیر آموزش خودتنظیمی در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی بود. بنابراین می توان گفت آموزش خودتنظیمی با بهبود توانایی برنامه ریزی، خودبازبینی و سازماندهی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی آنها مؤثر است.
اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی در سنین پیش دبستان: تجارب زیسته مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
265-275
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : مادران طی سال های پیش دبستان، مهم ترین عامل مؤثر بر پیش آگهی اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی کودکان هستند. ادارک تجارب مادران در زندگی روزمره باعث ارتقاء مداخلات مورد نظر برای کودک و بهبود سطح بهزیستی والدین خواهد شد. بدین ترتیب هدف این پژوهش شناسایی تجربیات مادران ایرانی در پرورش کودک پیش دبستانی مبتلابه اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بود. روش: این پژوهش به روش کیفی و یا روی آورد پدیدارشناسی در سال 1395 طی دوره ای چهارماهه انجام شد. جامعه آماری آن، تمامی مادران دارای کودک پیش دبستانی مبتلابه اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بودند که به کلینیک روان پزشکی ابن سینای مشهد رجوع کرده بودند. از طریق نمونه گیری در دسترس و تداوم تا میزان اشباع، 15 مادر، انتخاب شدند که در مصاحبه عمیق و ساختارنایافته شرکت کردند. مصاحبه ها بر اساس روش کلایزی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : تجارب مادران در سه مضمون اصلی سازمان یافت: نابسندگی دانش و آگاهی، دشواری های درمان، و مشکلات تعامل در شبکه اجتماعی. این سه مضمون اصلی در مقاله به تفصیل مورد بحث قرار گرفتند. نتیجه گیری : پرورش کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، تجربه ای دشوار است که حمایت تخصصی از مادران، طی نخستین سال های تحول اختلال را ضروری می سازد. بدین منظور، هر یک از مضامین پژوهش حاضر، اهداف درمانی بالقوه برای افزایش بهزیستی مادران هستند که می توان آنها را برای ارتقاء مداخلات موجود و در طراحی مداخلات نوین بکار برد.
آرزوهای شغلی کودکان پیش دبستانی و دبستانی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی آرزوهای شغلی کودکان پیش دبستانی و دبستانی شهر اصفهان است. به این منظور 375 دانش آموز شامل 128 دختر و 247 پسر، از نواحی 5 گانه آموزش و پرورش اصفهان به شیوه نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. داده ها به دو شیوه کدگذاری شده و با استفاده از روش مجذور خی تک متغیری، مجذور خی دومتغیری، ضریب همبستگی فی و ضریب همبستگی کرامر در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که دو عامل مهم کلیشه های جنسیتی و سطح منزلت شغلی از عوامل موجود در نظریه رشدی گاتفردسون، در دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی تعیین کننده آرزوهای شغلی آن ها است. هم چنین مشاغل جستجوگرانه جزء اولین آرزوهای دانش آموزان است. شغل والدین به خصوص مادران و آرزوهای آن ها بر آرزوهای شغلی کودکان مؤثر است و دختران مشاغل زنانه و پسران مشاغل مردانه را آرزو می کنند.
مقایسه جهت ترسیم اشکال متحرک توسط کودکان پیش دبستانی و دبستانی با توجه به دست برتری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین و مقایسه جهت ترسیم اشکال متحرک در کودکان پیش دبستانی و دبستانی با توجه به دست برتری آن ها بود روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری 459294 نفر دانش آموز دختر و پسر پیش دبستانی و دبستانی مشغول به تحصیل شهر تهران در سال تحصیلی 88-1387 بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 160 کودک (83 دختر و 77 پسر) با میانگین سنی 7/96 انتخاب شد. ابزارهای پژوهش آزمون دست برتری چاپمن (1987) و مقیاس جهت گیری ترسیم اشکال متحرک (محقق ساخته بر مبنای مقیاس اشکال استدگراس و اندروارت،1980) نتایج نشان داد که جهت ترسیم اشکال نتحرک در کودکان راست دست و چپ دست و نیز در کودکان پیش دبستانی با دبستانی تفاوت دارد،اما تحت تاثیر دست برتری نیست. این نتایج موید تاثیر جهت نگارش فارسی بر ترسیم اشکال متحرک است و می تواند کاربردهای مهمی در آموزش نقاشی و طراحی کودکان چپ دست و راست دست ایرانی داشته باشد.
شناخت مربیان پیش دبستانی از مهارت تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
83 - 105
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت مربیان پیش دبستانی از مهارت تفکر انتقادی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و به روش کیفی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه، کلیه ی مربیّان شاغل در مراکز پیش دبستانی شهر شازند(واقع در استان مرکزی) بود که نمونه از میان آنها بصورت دردسترس و داوطلبانه انتخاب گردید و با 8 مربی پیش دبستانی، مصاحبه ی بدون ساختار و عمیق انجام شد. هم چنین نحوه ی قصّه گویی مربیان، پرسشگری و بحث و گفت وگوی آنها با کودکان مورد مشاهده قرار گرفت و راهنمای برنامه و فعالیت دوره ی پیش دبستانی به عنوان سند بررسی شد. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان داد، مربیان از لحاظ نظری شناخت نسبتا خوبی در بیان تعریف تفکر انتقادی، اهمّیت و لزوم توجّه به آن در عصر حاضر و روش های آموزش آن داشتند. امّا نتایج حاصل از مشاهده بیانگر آن بود که در بحث و گفتگویی که پس از اتمام قصّه با طرح سؤال شروع می شد بیشتر سؤال های مربیان بر روی دانش و یادآوری مطالب تأکید کرده و تعداد کمی از سؤال ها در جهت ترغیب کودکان برای کسب مهارت های تجزیه و تحلیل، ترکیب و ایجاد کردن و ارزیابی امور بود. در واقع مربیان در عمل به علّت عدم شناخت کافی نسبت به فنون پرسشگری از مهارت کافی برای آموزش به کودکان برخوردار نبوده و نمی توانستند کودکان را به نحو مطلوب به سمت تفکر انتقادی سوق دهند.