مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
کاربری زمین
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
157 - 196
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش مناطق کلان شهری به عنوان یک پدیده جهانی در حال تبدیل به فرم غالب شهرنشینی به ویژه در کشورهای درحال توسعه است. علیرغم اهمیت فزاینده این فرم رشد شهری، مطالعه چندانی در خصوص پویایی های چندبعدی عوامل و سازوکارهای محرک پراکنده رویی شهری-منطقه ای مشاهده نمی شود. در پژوهش حاضر، ساختارها و سازوکارهای اثرگذار بر فرایندهای غیررسمی موجد رشد و گسترش فضایی فزاینده منطقه کلان شهری تهران مورد واکاوی قرار گرفته است. این پژوهش، کیفی بوده و برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات براساس رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد ساخت گرا صورت گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل فن سالاران علمی و دولتی ( اعم از استادان دانشگاه، مدیران شهری و کارشناسان شهرداری، استانداری، اداره راه و شهرسازی، سازمان ملی زمین و مسکن، جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و ... ) بوده و روش نمونه گیری آن به صورت غیرتصادفی هدفمند و بر مبنای روش نمونه گیری گلوله برفی است. مطابق نتایج، در کدگذاری اولیه 289 عبارت کلیدی، در کدگذاری متمرکز 130مفهوم، در کدگذاری محوری 64 مقوله فرعی و نهایتاً درکدگذاری نظری 34 مقوله اصلی گسترده شناسایی شد. در مجموع، با توجه خروجی کدگذاری نظری، تمامی مقولات اصلی گسترده در قالب 7 مقوله اصلی کلان یکپارچه و الگوی نظری پژوهش را شکل دادند. با توجه به تحلیل داده ها، 4 ساختار اقتصادی و اقتصاد سیاسی ، ساختارها و دلایل بنیادین، ساختارهای قانونی و ساختارهای قضایی-حقوقی در سطح کلان و ساختارهای سازمانی-نهادی، بخش خصوصی و اجتماعی در سطح میانی بر فرایندهای غیررسمی زمینه ساز تصرف زمین و رشد و گسترش فضایی منطقه کلان شهری تهران اثرگذارند
سنجش تحلیلی پتانسیل های ترافیکی در مناطق شهری ایران؛ مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن بوده تا با بهره گیری از ترکیب معیارهای کالبدی، اقتصادی- اجتماعی و ترافیکی بتواند پتانسیل ترافیکی در شهر ارومیه را موردسنجش و تحلیل قرار دهد. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، 25 شاخص در قالب 3 معیار کالبدی، ترافیکی و اقتصادی- اجتماعی انتخاب گردیده و جهت محاسبه ضریب اهمیت شاخص ها از روش BWM استفاده شده که پرسش نامه آن بین 50 نفر از نخبگان در دو مرحله (1- انتخاب بهترین و بدترین شاخص 2- تکمیل پرسش نامه مقایسه زوجی ارجحیت بهترین شاخص بر سایر شاخص ها و ارجحیت دیگر شاخص ها بر بدترین شاخص) توزیع گردیده و نتایج در نرم افزار GAMS استخراج شده است. بیش ترین وزن به دست آمده، مربوط به شاخص فاصله از هسته های شهری و کم ترین وزن مربوط به شاخص متوسط قیمت زمین بوده است. برای اینکه بتوان پتانسیل ترافیکی را در مناطق پنج گانه شهر ارومیه به تصویر کشید، مدل SECA در نرم افزار Lingo با مقادیر مختلف β اجرا گردیده است. یافته های به دست آمده گویای آن بوده که 13 درصد محدوده شهر در پهنه پتانسیل ترافیکی خیلی کم، 32 درصد در پهنه ترافیکی کم، 21 درصد در پهنه ترافیکی متوسط، 19 درصد در پهنه ترافیکی زیاد و 15 درصد در پهنه پتانسیل ترافیکی خیلی زیاد واقع شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن بوده که پتانسیل ترافیکی در مناطق شهری ارومیه به ترتیب از بیش ترین تا کم ترین مربوط به مناطق چهار، پنج، یک، سه و دو بوده است
تبیین نقش توزیع کاربری زمین و محیط ساخته شده بر فعالیت بدنی و سلامت ساکنین محلات شهری، مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
125 - 148
حوزههای تخصصی:
با رشد نرخ شهرنشینی و افزایش بیماری های جسمی و روانی ناشی از کم تحرکی افراد، تلاش برای ایجاد بسترهای افزایش فعالیت بدنی شهروندان به یکی از موضوعات اساسی برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. در تحقیق حاضر که در کلان شهر اصفهان انجام شد ابتدا مشخص گردید که میانگین شاخص توده بدنی افراد نمونه، در وضعیت اضافه وزن قرار دارد (=25.89). همچنین شاخص سوخت وساز فعالیت در هفته بر میانگین کل دقیقه فعالیت در هفته (=3.92)، نشان داد وضعیت فعالیت افراد در سطح متوسط قرار دارد. سپس با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نقش مؤلفه های محیط ساخته شده بر فعالیت فیزیکی افراد در دامنه های مختلف بررسی گردید. تأثیر فعالیت بدنی بر سلامت ساکنان نیز ارزیابی شد. محدوده موردمطالعه مناطق 15 گانه اصفهان بوده و پرسشنامه در میان 402 نفر از ساکنان این مناطق توزیع گردید. مقادیر پایایی، روایی و برازش کلی مدل در حدود مناسب بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد تمامی متغیرها در سطح اول مدل ازجمله "تنوع کاربری"، "دسترسی به کاربری ها و خدمات"، "اتصال پذیری خیابان"، "امکانات پیاده روی و دوچرخه سواری"، "زیبایی شناختی"، "ایمنی" و " امنیت"، تأثیر مثبت و معنادار بر "محیط ساخته شده" داشته و در بین آن ها "امکانات پیاده روی و دوچرخه سواری بیشتر از سایر مؤلفه ها متغیر محیط ساخته شده را تعریف می کند. در سطح دوم، میانگین فعالیت فیزیکی در دامنه ها و شدت های مختلف اندازه گیری شده و ضرایب مسیر محیط ساخته شده بر هر دو دامنه فعالیتی (امور روزمره – ورزش و تفریح) مثبت و معنادار بودند. نتایج در سطح سوم مدل نشان داد "فعالیت جهت ورزش و تفریح" بیشتر از فعالیت جهت امور روزمره بر سلامت ساکنان تأثیر می گذارد.
بررسی روند، جهت و عوامل مؤثر بر انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
180 - 201
مقدمه: انتقال کاربری زمین به معنای تغییرات در مورفولوژی های کاربری اراضی، از جمله مورفولوژی غالب و مورفولوژی مغلوب یک منطقه خاص، طی یک دوره زمانی معین ناشی از تحولات اقتصادی اجتماعی است. در واقع، فرایندی است که انواع مختلف کاربری زمین به صورت فضایی با هم درگیر می شوند و بین عوامل طبیعی و توسعه اجتماعی اقتصادی، تعامل پیچیده ای شکل می گیرد و دولت های چندسطحی سعی می کنند با تغییر مورفولوژی کاربری زمین، تضادها و تعارضات نوظهور که عمدتاً ناشی از تغییر عرضه و تقاضای انواع کاربری زمین است را کاهش دهند تا به فعالیت های مختلف انسانی پاسخ گو باشند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی فرایند، روند و جهت انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران است. تحقیق حاضر به دنبال شناسایی نیروهای محرک انتقال کاربری زمین منطقه کلان شهری تهران و میزان اثرگذاری عوامل بر تغییرات طولانی مدت در ساختار و عملکرد کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران است.مواد و روش هابراساس اهداف پژوهش، تحقیق حاضر ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد. پارادایم به کارگرفته شده کمی گرا است. به دلیل استفاده از داده های عددی، تحلیل های آماری، به کارگیری متغیرهای وابسته و مستقل و وابستگی تحقیق به منطق استقرایی در جهت شناسایی، توصیف و تبین انتقال کاربری زمین، از پارادایم کمی گرا استفاده شده است. از نظر بازه زمانی، پژوهش از نوع مطالعات طولی است، چراکه کاربری زمین را در دو بازه زمانی حال و گذشته بررسی کرده است. روش جمع آوری داده های مورد نیاز تحقیق حاضر، کتابخانه ای و مطالعه اسناد است. برای جمع آوری داده های مورد نیاز برای بررسی میزان انتقال کاربری زمین و متغیرهای تأثیرگذار بر انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران از داده های مرکز آمار، اسناد فرادست و تصاویر ماهواره ای استفاده شده است. برای بررسی روند و جهت انتقال کاربری زمین از ماتریس انتقال کاربری زمین بهره گرفته شد که با نرم افزار TerrSet نقشه انواع انتقال استخراج و از طریق نرم افزار GIS نقشه های مورد نظر تهیه شد. در راستای شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال کاربری زمین در این منطقه از مدل سازی رگرسیون وزن دار جغرافیایی (GWR)، حداقل مربعات معمولی (OLS)، مدل رگرسیون لجستیک در محیط نرم افزارهای GIS و TerrSet استفاده شد.یافته هاطی 20 سال اخیر، منطقه کلان شهری تهران تحت تأثیر نیروی محرکه رشد جمعیت و افزایش نرخ شهرنشینی و به تبع آن، افزایش فعالیت های انسانی، رشد و توسعه سریع اقتصادی قرار گرفته است. فرایندی که انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران طی کرده است ابتدا روندی کاهشی برای اراضی کشاورزی، جنگل و مرتع و روندی افزایشی برای زمین های ساخته شده و پهنه های آبی است. روند کاهشی اراضی کشاورزی در مرکز و شمال شرقی منطقه، روند کاهشی مراتع در نیمه غربی و جنوب منطقه و روند کاهشی جنگل در جنوب شرقی منطقه است که جهت انتقال از اراضی کشاورزی، جنگل و مرتع به زمین های ساخته شده است. در ارتباط با شدت انتقال می توان گفت که در بیشتر نواحی روندی طولانی مدت و فعال را نشان داده که در بیشتر شهرستان ها شدت انتقال از اراضی کشاورزی، جنگل و مرتع به اراضی ساخته شده فعال است و تنها در شهرستان های فردیس، ورامین، ری، طالقان، اسلامشهر، دماوند، پردیس و شمیرانات شدت انتقال در اراضی کشاورزی فعال است. همچنین، بررسی ها نشان داد مناطق فعال در افزایش مراتع در شهرستان های فردیس، ورامین، اسلامشهر و ری مشاهده شده است. تغییرات فضایی تراکم جمعیت، بیشترین اثر مثبت را بر انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران داشته است. متغیر تأثیرگذار دیگر، شیب منطقه است که به عنوان عامل کلیدی و بازدارنده از عوامل طبیعی محسوب می شود و در نواحی مرکزی، شمال غربی و جنوب شرقی که شیب مناسبی در منطقه کلان شهری تهران دارد تاثیر بیشتری بر انتقال کاربری زمین گذاشته است.نتیجه گیریاز نتایج بررسی ویژگی های انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران چنین حاصل شد که مورفولوژی کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران دچار تغییر و تحولاتی طی دوره 20ساله شده است که پدیده انتقال زمین های کشاورزی، مرتع و جنگل به زمین های ساخته شده شکل گرفته است که می توان آن را ناشی از سیاست ها و برنامه ریزی نادرست کاربری زمین در سطوح چندگانه دانست که نتوانسته اند میان عرضه و تقاضا تعادل برقرار سازند. فرایندی که انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران طی کرده است به این صورت بوده که منطقه کلان شهری تهران شاهد تغییرات کمی، تحولات ساختاری و نحوه پراکنش کاربری های کشاورزی، مراتع، جنگل و زمین های ساخته شده و بایر در فضا بوده است. این منطقه با روند کاهشی زمین های کشاورزی، مرتع و جنگل و روند افزایشی زمین های ساخته شده اعم از زمین های شهری و صنعتی مواجه شده که ناشی از افزایش تقاضا است. در منطقه کلان شهری تهران برای انتقال از زمین های کشاورزی، مرتع و جنگل به زمین های ساخته شده و بایر بوده است، به گونه ای که رابطه میان انتقال زمین های کشاورزی، مرتع و جنگل در منطقه کلان شهری تهران در بازه زمانی با انتقال زمین های ساخته شده و بایر از نوع رابطه دوسویه و مثبت است.در نهایت، عوامل و نیروهای محرکه انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران را با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و حداقل مربعات معمولی و رگرسیون وزن دار جغرافیایی پرداخته شد. در مدل لجستیک از میان 10 متغیر مستقل به ترتیب فاصله از مراکز روستایی با ضریب تأثیر 4/207، فاصله از زمین های ساخته شده با ضریب تأثیر 1/205، شیب با ضریب تأثیر 3/001- و تولید ناخالص داخلی با ضریب تأثیر 0/9175 بیشترین تأثیر را بر انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران داشته اند. در مدل حداقل مربعات معمولی تراکم جمعیتی به عنوان یک عامل اجتماعی در منطقه کلان شهری تهران دارای ارتباطی مستقیم و قوی با انتقال کاربری زمین است. پس از آن، شیب و ارتفاع به عنوان عوامل و نیروهای محرکه طبیعی دارای ارتباطی قوی، اما منفی با انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران دارند. با پیاده سازی مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی متغیرهای تراکم جمعیت، فاصله از زمین های ساخته شده، فاصله از مراکز روستایی و شیب منطقه قدرت بیشتری در انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران داشته است. در مجموع، برای حل معضلات موجود در حوزه انتقال کاربری زمین باید سیاست های زمین از بعد کمی به بعد کیفی تغییر کند و دولت این موضوع را بیش از پیش جدی بگیرد تا از منابع طبیعی و زمین های باارزش حفاظت شود. علاوه بر این، باید به منافع عمومی توجه بیشتری شود و یک سیستم شفاف اطلاعات کاربری زمین و نظارت عمومی بر سیاست گذاری ها تعبیه شود. همچنین، برای کاهش بیش از حد انتقال زمین های کشاورزی به زمین های ساخته شده شهری و صنعتی باید بین زمین های اکولوژیکی و زمین های زراعی با زمین های ساخته شده، تناسب ایجاد شود و تخصیص فضا به صورت بهینه صورت پذیرد. در کنار این، می توان به ترویج کشاورزی مدرن، توسعه درون زا و افزایش کارایی تولید کشاورزی مبادرت کرد. در نهایت از طریق تثبیت، بهره برداری، احیا، اصلاح و حفاظت از زمین های کشاورزی، جنگل و مراتع، به یکپارچه سازی انواع کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران اقدام لازم انجام گیرد.در پاسخ به اثرات منفی انتقال کاربری زمین در منطقه کلان شهری تهران بر توسعه اقتصادی روستایی، می توان فرصت های شغلی اضافی و فعالیت های حمایتی معیشتی ایجاد کرد تا وابستگی به منابع طبیعی به حداقل برسد. می توان از طریق برنامه ریزی کاربری اراضی روستایی و فناوری های پیشرفته، تولید اقتصادی انبوهی را شکل داد تا از انتقال زمین های کشاورزی و خرد کردن این اراضی جلوگیری کرد و فشار حاکم بر زمین را کاهش داد و کارایی زمین ها و منابع طبیعی را بهبود بخشید.
امکان سنجی تحقق الگوی توسعه TOD در منطقه شهری ساری با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
43 - 66
حوزههای تخصصی:
در ایران و شهر موردمطالعه یعنی ساری، بی توجهی به رابطه متقابل حمل ونقل عمومی و توسعه شهری، منجر به توسعه ای نابسامان شده است. هدف اصلی این پژوهش امکان سنجی تحقق الگوی توسعه TOD در ساری با استفاده از رویکرد آینده پژوهی است. این پژوهش از روش کمی برای رسیدن به هدف استفاده کرده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش از روش های مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه است که میان 50 نفر از متخصصین در زمینه برنامه ریزی شهری و حمل ونقل به روش نمونه گیری خوشه ای، توزیع گردیده است. جهت تحلیل اطلاعات نیز از تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل های آماری و تکنیک سوآت استفاده شده است. ابتدا چهار ایستگاه اتوبوس بلوار کشاورز، بلوار پاسداران، بلوار آزادی، بلوار امام رضا در شهر ساری انتخاب شده اند. بر اساس معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی این چهار ایستگاه موردقیاس گرفته اند و با کمک روش AHP ایستگاه اتوبوس بلوار امام رضا به عنوان بهترین ایستگاه برای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی انتخاب شده است. سپس سوات تحلیلی برای آن تدوین و بر اساس رویکرد آینده پژوهی کیفی، نسبت به ارائه سناریوها اقدام گردید. از نقاط مثبت این ایستگاه می توان به تراکم مناسب مسکونی، وجود ایستگاه های اتوبوس متنوع در محدوده 800 متری و پتانسیل افزایش تراکم اشاره کرد. نقاط ضعف این ایستگاه شامل کمبود پارکینگ در اطراف ایستگاه سواری، کمبود کاربری فضای سبز و عدم جداسازی معابر پیاده و سواره اشاره کرد. از مهم ترین راهبردهای آن نیز می توان به هوشمند سازی سیستم حمل ونقل عمومی، توزیع و جانمایی مناسب کاربری ها و ارتقای کیفیت حمل ونقل عمومی اشاره کرد.
تأثیر توسعه اراضی شهری بر الگوی سیمای سرزمین و ریسک اکولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۲
129 - 148
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر زمین های کشاورزی آسیب جدی دیده که باعث تخریب سیمای سرزمین شده است. هدف از این پژوهش این است که آسیب های به وجود آمده در چهار شهر ارومیه، میاندوآب، نقده و مهاباد مورد بررسی قرار گرفته شود. این تحقیق از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. برای بررسی و تحلیل تعاریف نظری سیمای سرزمین و کاربری اراضی، روش کتابخانه ای جستجو در منابع اینترنتی، پایان نامه ها و مقالات معتبر فارسی و خارجی استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا تصاویر مورد نیاز تحقیق، در دامنه زمانی و مکانی معین از ماهواره لندست تهیه شد. دوره بررسی در یک دوره 30 ساله بین 1990 میلادی تا 2020 بود. این تصاویر از ماهواره لندست و سنجنده های TM وTIR/OLI در تاریخ های یکسان از سال تهیه شد. پس از اخذ داده ها، ابتدا تصاویر استفاده شده و بر روی آنها پیش پردازش انجام گرفته شد. سپس با استفاده از نرم افزارهای مورد نیاز نقشه های تغییرات کاربری استخراج شد. در مرحله بعد برای بررسی میزان ریسک اکولوژی هر طبقه وزن هایی برای هر طبقه در نظر گرفته شد و با کمک نرم افزار Fragstats 4.2 و بر اساس درصد بدست آمده مشخص شد که هر منطقه چه میزان ریسکی را دارد و با طبقه بندی میزان ریسک ها در محیط Gis به بررسی راحت تر مناطق بر اساس روند افزایشی یا کاهشی ریسک اکولوژی پرداخته شد. نتیجه گیری کلی از تحقیق با توجه به نقشه های کاربری اراضی برای ما نشان داد که از سال 1990 تا 2020 از مساحت مراتع و باغات و زمین کشاورزی و آب کاسته شده و بر مساحت فضای شهری و زمین بایر افزوده شده است؛ هم چنین در نقشه های ریسک اکولوژیکی نیز در طی همین دوره از سال 1990 تا 2020 از مناطق دارای ریسک خیلی پایین و پایین کاسته شده و بر مناطق دارای ریسک بالا و بسیار بالا افزوده شده است.
پایش تحولات نظام کاربری و پوشش زمین با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای (مورد مطالعه: زیرحوضه آبریز کوهپایه-سگزی در ایران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین بستر تمامی فعالیت های انسان و یکی از نهاد های اثربخش در نظام های تولید و دستیابی به پایداری توسعه به شمار می رود. از سوی دیگر با بروز تحولات اجتماعی و اقتصادی در جوامع انسانی و بهره برداری نامتعارف از منابع، شرایط ناپایداری زمین تشدید می یابد. سنجش تحولات بهره برداری از زمین با موضوعاتی همچون نظام کاربری زمین و پوشش اراضی و الگوهای پایش همراه است. الگوهای کاربری زمین و پوشش اراضی، با فراهم سازی پایش و شناخت روند تحولات نظام بهره برداری از طریق بکارگیری فنون سنجش از دور، امکان اصلاح و تغییر سیاست گذاری، مدیریت مطلوب و آینده نگاری منابع محیطی را تسهیل می نماید. هدف این پژوهش، پایش تحولات نظام LULC در زیرحوضه آبریز کوهپایه-سگزی با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای در دوره زمانی 2000 الی 2023 میلادی (1379-1402 خورشیدی) و به روزرسانی اطلاعات مکانی است. نتایج ارزیابی نقشه های نظام کاربری و پوشش اراضی با بهره گیری از الگوریتم درخت تصمیم گیری نشانگر افزایش وسعت بیش از 97 درصد اراضی ساخته شده، 173 درصد اراضی مرتع، 230 درصد عرصه های آبی، 72 درصد اراضی کشاورزی و کاهش وسعت بیش از 14 درصد از اراضی بایر است. البته 913 هکتار از اراضی بایر، 244 هکتار از اراضی مرتع، 44 هکتار از اراضی کشاورزی و 155/0 هکتار از عرصه های آبی به اراضی ساخته شده تغییر یافته است. پایداری منابع محیطی به ویژه کاهش روند تغییر کاربری و پوشش اراضی و تثبیت نظام بهره برداری مستلزم اعمال مدیریت مطلوب از منابع با بکارگیری الگوهای حفاظت از زمین با مشارکت و توانمند سازی جوامع محلی روستایی است.
تحلیل عوامل مؤثر بر تغییرات نظام کاربری زمین با تأکید بر اقتصاد سیاسی فضا (مورد مطالعه: بخش لواسان، دهستان لواسان کوچک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تغییرات کاربری اراضی به چالش بزرگ در مناطق روستایی تبدیل شده است. در روستاها خبری از اصالت، محیط بکر و آرامش فراگیر نیست، چرا که فرهنگ خاص و نجیب روستائیان جای خود را به سرمایه داری سیری ناپذیر سود و فایده داده است، سرمایه داری موذیانه ای که اصالت بخش ترین قلمروها را به تسخیر خود در آورده است. در این پژوهش عوامل مؤثر بر تغییرات نظام کاربری زمین در مناطق روستایی دهستان لواسان کوچک با رویکرد اقتصاد سیاسی فضا بررسی شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی انجام گرفته است. در بخش تحلیل میدانی جهت تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری اراضی از تصاویر ماهواره ای و در بخش اسنادی از تکنیک دلفی استفاه شده است. برای ارزیابی عوامل، از 44 گویه در قالب 8 شاخص اقتصادی، سیاسی، کالبدی، مسکونی، کشاورزی، تجاری اداری، حمل و نقل تاسیسات و فرهنگی، ورزشی و توریستی و جهت تحلیل و سنجش میزان اهمیت پیشرانها از روش تحلیل دلفی، آزمون کای اسکوئر و میانگین استفاده شده است. نتایج اوزان شاخص های اجماع، قطعیت، اهمیت و اولویت، نشان می دهد که دسترسی به سیستم حمل و نقل، توریست پذیری منطقه و رشد سرانه تاسیسات بیشترین اهمیت و کیفیت مسکن از نظر دسترسی به تأسیسات زیربنایی، رشد و نوع کاربری تجاری، توریست پذیری منطقه و دسترسی به سیستم حمل و نقل بالاترین اهمیت را داشته اند.
پایش دمای سطح زمین و تحلیل دمای بازیابی شده در سطح کاربری اراضی در پارس آباد مغان با استفاده از تصاویر سنجنده ETM و OLI(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
34 - 51
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین از کلیدی ترین پارامترهایی است که می تواند اطلاعات باارزشی از خصوصیات فیزیکی سطح زمین و هوای اطراف آن مهیا کند. این تحقیق با هدف بررسی و ارزیابی دمای سطح زمین و تحلیل آن دررابطه با کاربری اراضی توسط الگوریتم پنجره مجزا در شهرستان پارس آباد با دو تصویر ماهواره ای لندست 5 و 8 برای روز 24 آگوست 1990 و 2020 انجام شد. نتایج نشان داد که در سال های 1990 و 2020 عموماً بخش های غرب و شمال غرب شهرستان، دارای پوشش های جنگلی و پوشش گیاهی نسبتاً متراکم درحالی که بخش های جنوب غرب عموماً اراضی کوهستانی و بایر است. شاخص پوشش گیاهی سال های 1990 و 2020 در بخش های شرقی محدوده موردمطالعه دارای شاخص NDVI بالاتر از 3/0 بوده که گویای پوشش گیاهی با تراکم متوسط به بالا است. بیشینه شاخص پوشش گیاهی در سطح محدوده در ماه آگوست به 55/0 رسیده که عموماً مربوط به اراضی باغی و کشاورزی و یا محدوده های جنگلی متراکم در شمال و شمال شرق محدوده است. از طرف دیگر بخش های وسیعی از شهرستان پارس آباد به ویژه در جنوب و جنوب غرب این شهرستان فاقد پوشش گیاهی بوده و درواقع اراضی بایر به شمار می روند. همچنین نتایج ارزیابی دمای سطح زمین نشان داد دمای بازیابی شده میانگین فضایی سطح زمین در روز 24 ماه آگوست سال 1990 که برای ساعت 11.30 دقیقه به وقت محلی با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا به دست آمده است، در محدوده شهرستان پارس آباد برابر 8/31 درجه سانتی گراد بوده است درحالی که این دما در همین روز و همین ساعت در سال 2020، برابر 33 درجه سانتی گراد بوده است.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های تغییر در حوزه کاربری زمین (موردکاوی: محله فهادان بافت تاریخی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
305 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف: هسته اصلی برنامه ریزی کاربری زمین، هدایت و تلاش برای تأثیرگذاری در جهت تغییرات کاربری زمین است. هدایت این تغییرات، مستلزم شناسایی و تحلیل روابط نیروهای محرک می باشد. در سال های اخیر، عوامل متعددی در بافت تاریخی یزد منجر به تغییر کاربری مسکونی به کاربری های انبار، صنعتی، تجاری و گردشگری شده است. این تغییرات سریع و کنترل نشده، می تواند در آینده تهدیدی در برابر حفظ میرات فرهنگی و تاریخی باشد. پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های تغییر کاربری زمین در محله فهادان بافت تاریخی یزد و تعیین الگوی نظام کاربری زمین است.روش: این پژوهش، از نوع کاربردی، آمیخته و پیمایشی است. جهت استخراج عوامل تغییر کاربری زمین، از منابع کتابخانه ای و جهت تحلیل و تشخیص عوامل کلیدی و پیشران های تغییر کاربری زمین در نمونه مطالعاتی از تکنیک دلفی و روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزارMICMAC استفاده شده است. یافته ها: عوامل تغییر کاربری زمین بر اساس میزان تأثیرات متقابل، در 4 دسته عوامل پیشران، دووجهی، مستقل و وابسته ارائه می شود. عوامل نقش غالب اقتصادی شهر، سیاست های دولتی و محلی، دسترسی به شبکه معابر، توان رقابت پذیری بین المللی، پیشنهادات طرح های فرادست، فرسودگی بنا، میزان تقاضا برای هر نوع کاربری یا فعالیت، وابستگی به اقتصاد نفتی، سوداگری و رانت زمین، پیشران ها و عوامل کلیدی می باشند که هر تغییری در این عوامل باعث تغییر در سایر عوامل و هر تغییری در سیستم، باعث تغییر در این عوامل می شود.نتیجه گیری: ثبت محله تاریخی فهادان در مقیاس جهانی، تحولات سریع و شکل گیری عدم قطعیت ها در کاربری زمین آن را در پی داشته است. عدم قطعیت و حالت بینابینی، اغلب عوامل، الگوی ناپایدار نظام کاربری زمین این محله در آینده را در پی دارد.