مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
کاربری زمین
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه شهری در راستای ایجاد نظم در شهرها و پاسخگویی به نیازهای روزافزون جمعیت شهری از سوی برنامه ریزان شهری تهیه می شوند و دارای ویژگی ها و اهداف متفاوتی هستند. اغلب این برنامه ها، بدون توجه به اهداف و نتایج برنامه های پیشین تدوین می شوند و به ارزیابی میزان موفقیت برنامه های گذشته نمی پردازند. ارزیابی اجرای برنامه های توسعه شهری می تواند موجبات تهیه برنامه هایی کارآمد و پاسخگو را فراهم آورد. در این بین، برنامه کاربری زمین که تاثیر قابل توجهی بر منافع افراد دارد، بیش از همه نیازمند ارزیابی است.
یکی از روش های ارزیابی اجرای برنامه ها، سنجش میزان انطباق میان برنامه پیشنهادی و شرایط کنونی شهر است. این تحقیق با بهره گیری از این رویکرد با اتکا بر سه شاخص کاربری، سطح اشغال و تراکم به ارزیابی اجرای برنامه کاربری زمین شهر لواسان پرداخته است تا مغایرت های بروزیافته در سطح شهر را تشخیص دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که 54 درصد از سطح شهر دارای مغایرت در کاربری هستند. علاوه بر این، 5 درصد از قطعات نیز دارای مغایرت در سطح اشغال و تراکم هستند. مهم ترین دلایل بروز این مغایرت ها را می توان نظارت ناکافی بر روند تغییر کاربری اراضی، عدم توجه شهروندان و مسئولان به منافع عمومی و ابهامات و خلاءهای موجود در برنامه پیشنهادی دانست.
تحلیل رابطه کاربری زمین و رفتار سفر در سطح محلات شهرتهران؛ نمونه مورد مطالعه: محله منیریه، کوی بیمه و کوی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
95 - 106
حوزههای تخصصی:
بالابودن فراوانی مد سفر اتومبیل شخصی و افزایش روزافزون ترافیک در پایتخت ایران، مشکلاتی است که کلانشهر تهران با آن مواجه است. مقاله حاضر با هدف یافتن شاخص های کاربری زمین موثر جهت کاهش فراوانی سفر با اتومبیل شخصی و افزایش فراوانی دیگر مدهای سفر (پیاده و حمل ونقل عمومی)، در پی پاسخ به دو سوال است: آیا تفاوت در الگوی توسعه ای محلات، موجب تفاوت در رفتارسفر می شود، آیا شاخص های گوناگون کاربری زمین، با مد نظر قراردادن تفاوت های جمعیتی- اقتصادی، ترجیحات و نگرش های سفر بر رفتارسفر تاثیر می گذارند؟ مقاله حاضر با روش تحلیلی و اکتشافی، با استفاده از تحلیل عاملی و با تدوین چهار مدل و تحلیل رگرسیونی، تاثیرات معیارهای مطروحه را بر فراوانی سفر به تفکیک مدهای سفر، مورد سنجش قرار داده است. نتایج حاکی از آن است که رفتارسفر و عوامل موثر بر آن در محلات گوناگون، متفاوت است. از سوی دیگر، با وجود آنکه شاخص های تعداد اتومبیل شخصی (شاخص جمعیتی- اقتصادی) و وابستگی به اتومبیل شخصی (شاخص نگرش ها و عادات سفر)، بر رفتارسفر تاثیر به سزایی داشتند، شاخص های کاربری زمین از قبیل عوامل دسترسی به سیستم حمل ونقل عمومی، تنوع کاربری ها و قابلیت دسترسی به مقاصد غیرکاری بر رفتارسفر نیز تاثیرگذار بودند.
یکپارچه سازی برنامه ریزی استفاده از زمین و آب در مقیاس طرح جامع شهری (مطالعه موردی: شهر بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
139-154
ادامه ی حیات شهرها به عنوان موجود زنده و ساکنان آن، در گرو تأمین آب موردنیاز است. ظاهرا عوامل متعددی ازجمله افزایش جمعیت، اقلیم و تغئیرات آن، خشک سالی، الگوی مصرف، میزان منابع آب در دسترس و شبکه تأسیسات بر معادله ی تأمین و مصرف آب مؤثرند. آنچه از گذشته تاکنون در روند ها و رویه هاای رایجِ برنامه ریزی، کمتر موردتوجه قرارگرفته است، ارتباط و پیوند میان شیوه برنامه ریزی استفاده از زمین و مسئله آب و تأثیر انکارناپذیر و قابل توجه شیوه ی توسعه شهر بر مسئله آب است. طرح های جامع شهری به عنوان مهم ترین سند توسعه شهر حلقه ی مفقوده ای به نام آب و محدودیت منابع آبی را دارا میباشند؛ این در حالی است که شمار زیادی از شهرهای ایران در سال های اخیر تحت تنش آبی قرارگرفته اند. به نظر می رسد در صورت عدم یکپارچگی در برنامه ریزی استفاده از زمین و آب، طرهای جامع شهری به مانند گذشته به عاملی آگاهانه در تحمیل مصرف آب و فشار بیش ازپیش به منابع آب زیرزمینی تبدیل می گردند. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است چارچوب یکپارچه سازی برنامه ریزی استفاده از زمین و آب در مقیاس طرح جامع شهری تبیین و تدوین گردد. در این راستا به منظور شناسایی موانع دستیابی به یکپارچه سازی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و هدفمند از سطوح تصمیم ساز و تصمیم گیر دخیل در روند تهیه، تصویب و بررسی طرح ها به جهت استخراج داده ها استفاده شده است و مورد تحلیل قرارگرفته و مدل موانع یکپارچه سازی پیشنهاد شده است. نتایج مدل حاکی از کلان مقوله های رویه ای، نهادی، محتوایی و قانونی مؤثر بر انعکاس محدودیت و مسائل آب در شیوه ی توسعه شهر در قالب طرح های جامع شهری است. مطالعه موردی نیز بیانگر سیطره ی تفکر رایج در برنامه ریزی استفاده از زمین و آب به عنوان دو مؤلفه مجزا است. رویکرد جدید یکپارچه سازی استفاده از زمین و آب، در پاسخ به افتراق عملکردی میان این دو حوزه، مسئله آب را تابعی از شیوه برنامه ریزی استفاده از زمین دانسته و تصمیم سازی و تصمیم گیری های مشترک و غیر موازی را برای حل مسئله ی فرا سازمانی و چندوجهی آب در بستر توسعه ی شهر را ضروری می سازد.
بررسی عوامل و دلایل تغییر کاربری در طرح های هادی روستاهای شهرستان تفت طی سال های 1392- 1389(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۵۵
۹۲-۷۷
حوزههای تخصصی:
فرآیند مطلوب زیست در جوامع روستایی، ضرورت نیاز به برنامه ریزی کاربری اراضی را مطرح می سازد، در این راستا سیاست هایی برای تنظیم تحوّلات کاربری اراضی در روستاها مدنظر قرار گرفت که یکی از مهم ترین این سیاست ها، اجرای طرح های هادی در سطح روستاها برای کنترل کاربری های موجود و پیش بینی کاربری ها آینده می باشد ولی امروزه عواملی از جمله عوامل قانونی، عوامل اقتصادی، عوامل طبیعی و عوامل جمعیتی باعث شده تغییرات گسترده ای در کاربری اراضی بر خلاف طرح های هادی در سطح روستاها انجام گیرد این تحوّلات که غالباً در اثر فعّالیتّ های انسانی روی می دهد، به دلیل نبود برنامه ی منطقی، بی توجّهی به توسعه ی پایدار ، نداشتن مدیریت یکپارچه و بدون در نظرگرفتن محدودیّت های زیست محیطی و ... به یکی از مهم ترین معضلات روستاها در فضای نوین تبدیل شده است. از این رو با توجه به حساسیت مسئله، این تحقیق بر آن است تا مشخص کند که کدام یک از عوامل مذکور بیشترین اثر را در تغییرات کاربری در سطح روستاهای شهرستان تفت دارد و میزان این اثرگذاری در چه حدّ است و آیا می توان این تغییرات را در قالب مدل های رایج مناسبات شهر و روستا تجزیه و تحلیل کرد. پژوهش پیش رو از لحاظ هدف کاربردی- توسعه-ای و از حیث شیوه روش تحقیق ترکیبی و مختلط، حاصل روش های تحلیلی – کیفی گرا (ژرفانگر) و توصیفی- کمی گرا (پهنانگر) می باشد تکنیک جمع آوری داده های توصیفی- آماری مبتنی بر روش های حضوری و کسب آمار مورد نیاز از ادارات و سازمان ها و پردازش با نرم افزار EXCEL بوده و تکنیک گردآوری اطلاعات تحلیلی بر اساس روش های اسنادی- کتابخانه ای (مقاله، کتاب، مجله، وب سایت های اینترنتی و... ) است. یافته های تحقیق نشان می دهد در این تغییر کاربری ها میزان تأثیرگذاری عوامل جمعیتی و طبیعی مهم ترین عوامل بوده و دو عامل دیگر (قانونی و اقتصادی) را تحت الشعاع قرار داده است.
امکان سنجی حمل ونقل عمومی در رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۶
37 - 56
حوزههای تخصصی:
گرایش روزافزون مردم به خودروهای شخصی در شهرها، سبب افزایش حجم ترافیک و آلودگی های زیست محیطی شده است. از اینرو، در دیدگاه های معاصر شهرسازی، رویکرد « توسعه حمل و نقل هوشمند» با گرایش به گسترش حمل و نقل عمومی، یکی از راهکارهای مقابله با این جریان است. تحقیق حاضر سعی در بررسی عملکرد حمل ونقل عمومی در تحقق رشد هوشمند در شهر خوی داشته است. 24 شاخص در 8 مؤلفه برپایه مطالعات کتابخانه-میدانی استخراج شده اند و با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نمونه موردبررسی 383 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکوران محاسبه شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری در سطح 0/01 درصد بین مؤلفه های حمل ونقل عمومی و رشد هوشمند وجود داشته است. به طوری که بیشترین اثرگذاری مربوط به مؤلفه های حفظ آثار تاریخی، ایمنی و اجتماعی به ترتیب به میزان 0/92 و 0/84 درصد بوده است. همچنین، در سطح عامل ها نیز عدم آسیب به فضای باز و آلودگی هوا، تشویق به رشد از درون و کاهش رشد اسپرال و ایجاد فرصت های شغلی بیشترین اثرگذاری را داشته اند. ارتباط با هوشمندسازی، سیاستگذاری و ایمنی به ترتیب با مقادیر 19 و 68 بوده و در مقابل بیشترین سطح مربوط به حفاظت آثار تاریخی و اقتصادی 145 و 105 بوده است. در سطح بارهای عامل ها نیز بیشترین سطح معنی داری مربوط به ایجاد فرصت های شغلی، اصلاح قیمت ها و شبکه حمل ونقل به هم پیوسته با مقادیر 291، 262 و 207 بوده، در مقابل مشارکت بخش خصوصی، تنوع مسیرها بین دو نقطه و همسوی سیاست های کاربری زمین با حمل ونقل به ترتیب با مقادیر 8/11، 2/16 و 9/17 کمترین سطح معنی داری را داشته اند.
پایش تحولات نظام کاربری اراضی و پیش بینی تغییرات بر اساس مدل زنجیره مارکوف (مورد مطالعه: روستاهای حریم شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خزش شهری از ویژگی های شناخته شده اکثر شهرهای کشورهای درحال توسعه است؛ به طوری که این خزش ناموزون، مناطق شهری به نواحی روستایی پیرامونی، منجر به توسعه بدقواره شهر، تخریب اراضی طبیعی و تبدیل اراضی با کیفیت کشاورزی به سایر کاربری ها شده است. در پی چنین ضرورتی پژوهش حاضر با هدف بررسی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی روستاهای حریم شهر سبزوار صورت گرفته است. نوع تحقیق از حیث هدف کاربردی، و روش انجام آن توصیفی-استنباطی و از منظر انجام پژوهش تحلیلی_ترکیبی است. در این پژوهش چهار کاربری عمده فضاهای ساخته شده، باغی، پوشش گیاهی و بایر مورد بررسی و پیش بینی قرار گرفته اند. دوره زمانی تصاویر از سال 1985 تا 2020 جهت بررسی تغییرات کاربری ها و تا سال 2040 جهت پیش بینی در نظر گرفته شده است. جهت پردازش تصاویر از مدل های ضریب کاپا و زنجیره مارکوف در قالب برنامه های GIS، ENVI ، Tersset وSAGA استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که توسعه کاربری های ساخته شده، تغییرات طبقات پوشش گیاهی و باغی و کاهش کاربری بایر را در پی خواهد داشت. پیش بینی مدل مارکوف نشان می دهد،مساحت فضاهای ساخته شده در سال 1985 برابر با 13 کیلومترمربع بوده که در سال 2020، به 42 کیلومترمربع افزایش یافته و پیش بینی می شود که در سال 2040 به 54 کیلومترمربع برسد که نسبت به سال 2020 سالانه رشد 3/1 درصدی را در پی خواهد داشت.
تبیین تحولات کاربری زمین در توسعه پایدار شهر کاشان (سال های 1370 تا 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: برنامه ریزی کاربری اراضی به عنوان قلب فرآیند برنامه ریزی شهری در توسعه پایدار نقش اساسی دارد، به گونه ای که در شهرسازی امروز جهان، برنامه ریزی کاربری از محورهای اساسی شهرسازی و یکی از اهرم های توسعه پایدار شهری به شمار می رود. در چند دهه گذشته، شهر کاشان، با رشد و توسعه شهری و شهرک های صنعتی متعددی مواجه بوده است که این مسئله، موجب تغییرات وسیعی در اراضی شهری کاشان و نواحی پیرامون شده است. در این پژوهش روند تغییرات کاربری اراضی کاشان در چند دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارزیابی کمّی کاربری اراضی شهر کاشان در راستای تحقق توسعه پایدار می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی، روش جمع آوری داده و اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. در این مطالعه، به منظور تحلیل توسعه شهری و تغییرات کاربری زمین در طی دوره های مختلف از سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده TM سال 1370، لندست سنجنده +ETM سال 1390، لندست 8 سال 1400 استفاده شده است. نخست، در مرحله پیش پردازش تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک بر روی تصاویر اعمال شد. در این پژوهش برای طبقه بندی از روش طبقه بندی نظارت شده استفاده می کنیم. در این طبقه بندی از یکسری نمونه های تعلیمی برای طبقه بندی استفاده کرده ایم. سه طبقه کاربری اراضی شامل، اراضی انسان ساخت، اراضی بایر و پوشش گیاهی می باشد. سپس با استفاده از روش ماشین بردار نقشه کاربری زمین برای این سه دوره تهیه و مقایسه شد. برای ارزیابی دقت و صحت نقشه بندی های طبقه شده، ماتریس خطا تشکیل شد و براساس آن دقت کلی و ضریب کاپا محاسبه شد. پردازش و تحلیل تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزار ENVI 5.3 انجام شد و از نرم افزارهای Google Earth، IDRISI و ArcGIS10.8 به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شده است. برای تحلیل تغییرات از تابع Crosstab در محیط نرم افزارIdrisi Selva استفاده شده است. یافته ها و بحث: تغییرات کاربری ها و افزایش فشار ناشی از توسعه کالبدی شهر بر عرصه های طبیعی منجر به تخریب اکوسیستم های منطقه کاشان در طول ۳0 سال شده است. این تغییر کاربری اراضی بیشترین تخریب و فشار را به اکوسیستم زمین های زراعی و باغات و زمین های بایر وارد کرده است. نتایج مقایسه نقشه های کاربری اراضی در دوره های مطالعاتی نشان دهنده تغییر سطح همه کاربری ها است. به طوری که کاربری های انسان ساخت طی دوره 30 ساله پژوهش به روند رو به رشد خود ادامه داده و در مقابل از مساحت زمین بایر و زمین دارای پوشش گیاهی کاسته شده است. چنین تغییراتی موجب شد میزان مساحت این کاربری از 2562 هکتار در سال 1370 به مساحت 4689 هکتار در سال 1400 رسیده و رشدی نزدیک به 18 درصد را شاهد بوده است. در مقابل وسعت زمین دارای پوشش گیاهی از مساحت 3892 هکتار در سال 1370 به مساحت 2733 هکتار در سال 1400 رسیده و حدود 10 درصد از وسعت این زمین کاسته شده است. از دیگر اثرات توسعه، روند کاهشی مساحت زمین های بایر در محدوده مطالعه، از مساحت 5722 هکتار در سال 1370 به مساحت 4754 هکتار در سال 1400کاهش یافته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که مساحت زمین انسان ساخت، از 2562 هکتار در سال1370 به 3419 هکتار در سال 1390 و 4689 هکتار در سال 1400 افزایش یافته است که این میزان توسعه شهری به ضرر کاربری های دیگر به خصوص زمین بایر و زمین دارای پوشش گیاهی بوده است، به طوری که مساحت زمین دارای پوشش گیاهی از 3892 هکتار در سال 1370 به2733 هکتار در سال 1400 کاهش پیدا کرده است. یکی از مهم ترین پیامدهای منفی چنین تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین، کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژیکی و برهم خوردن تعادل زیست محیطی و توسعه پایدار در پیرامون شهر می باشد.
الزامات و ضرورت های برنامه ریزی کاربری زمین در سکونتگاه های روستایی شهرستان رودبار
مدیریت توسعه یک ناحیه بر پایه شناخت امکانات و منابع محلی و بکارگیری منطقی آن ها در جهت رسیدن به اهداف یک برنامه استوار است. آینده نگری و برنامه ریزی بعنوان ابزار مدیریت، همواره از نتایج مطالعات و پژوهش های ناحیه ایی بهره می گیرد تا شرایط مطلوب را برای تصمیم گیری بلندمدت و کوتاه مدت فراهم سازد. در این بین تفکر مبتنی برآمایش سرزمین، مدیریت بر منابع یک ناحیه را از نظمی برخوردار خواهد کرد که تناقض در راهبردها و اهداف در آن کمتر بچشم می خورد؛ اما فقدان این شیوه تفکر باعث آشفتگی در برنامه ریزی خواهد شد. بر همین اساس برنامه ریزی کاربری اراضی در سطوح مختلف ملی، ناحیه ایی و محلی خواهان توسعه هماهنگ محدوده ها وتمامی بخش های اقتصادی است. و با توجه به ویژگی های مقتضیات هر ناحیه، امکانات منطقی برای جانمایی و استقرار نیروهای مولد و بنگاه های اقتصادی آتی را فراهم می سازد. این مقاله باستناد اطلاعات موجود به ضرورت های تهیه طرحی جامع برای تنظیم و تدقیق نظام کاربری اراضی در سکونتگاه های روستایی شهرستان رودبار می پردازد. نتایج حاصل از سرشماری ه ای رسمی نشان می دهد که در فاصله دو سرشماری کشاورزی (1367 و 1382) حدود 18/5 درصد از اراضی کشاورزی شهرستان کاسته شده و روند تغییر کاربری ها همچنان ادامه دارد. ضمن اینکه نظام فعالیت های اقتصادی به تبع تغییرات کلان اقتصادی و جریان های ناحیه ایی از بخش اول بسمت بخش سوم در حال چرخش است. در کنار این مسائل بنظر می رسد عدم آرایش صحیح فعالیت ها و کاربری ها در فضای شهرستان (با توجه به توانمندی های درونی) در بلندمدت آسیب های جدی بر محیط زیست وارد کرده و حصول به توسعه پایدار را با مشکل مواجه کند.
تحلیل کاربری اراضی بافت قدیم سکونتگاه های شهری(مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرکرمانشاه)
در مدیریت شهری جدیدِ دنیا، فعالیت های هسته مرکزی کلانشهرها و بخصوص بافت قدیم شهر در کانون توجه مدیریت و برنامه ریزی قرار دارد. این روندِ بازگشتی یا توسعه ی درونی، شهرها را هر چه بیشتر به توسعه پایدار شهری نزدیک می کند. در این پژوهش سعی بر آن بوده ، ضمن تحلیل وضعیت کاربری اراضی وضع موجود بافت مرکزی شهر کرمانشاه، الگوی مناسب توزیع فضایی کاربری اراضی در راستای توسعه پایدار شهری تبیین گردد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و در انجام آن از روش تحقیق تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و فیش برداری، پرسشنامه و مشاهده میدانی جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آماری توصیفی و نیز مدل SWOT استفاده شده که بر مبنای نتایج حاصل از تحلیل عوامل چهارگانه تکنیک SWOT، محدوده مورد مطالعه دارای 5 نقطه قوت، 6 نقطه فرصت، 7 نقطه ضعف و 7 نقطه تهدید می باشد. ماتریس SWOT بر مبنای امتیاز نهایی شاخص ها چهارگانه (قوت، ضعف، فرصت و تهدید) ترسیم شده که بر مبنای آن می توان در یک رویکرد ساختاری، فرصت ها و تهدیدهای کلیدی خارجی را با ضعف ها و قدرت های داخلی مقایسه نمود و الگوی توسعه کاربری اراضی سازگار با موقعیت داخلی و خارجی را تبیین نمود.
نقش برنامه ریزی کاربری زمین در راستای کاهش مصرف انرژی (نمونۀ موردی: محلۀ سرافرازان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
121 - 146
حوزههای تخصصی:
کشور ایران براساس آمار و اطلاعات دردسترس، در رتبه اول شدت مصرف انرژی جهان قرار دارد. در این بین، شهرها مصرف کننده های اصلی انرژی (حدود دوسوم) به شمار می آیند که شهر مشهد نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. به تبع این مسئله، طی سال های اخیر برنامه ریزی در راستای ایجاد شهرهایی که ازنظر مصرف انرژی بهینه باشند، یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی شهری محسوب شده است؛ در این میان به نظر می رسد، برنامه ریزی کاربری زمین در سطح محلات شهری و ازجمله محله پرجمعیت سرافرازان شهر مشهد می تواند ازطریق تأثیرگذاری بر ابعاد مختلف فرم و ساختار شهر، الگوهای ساختمان، تراکم و حمل و نقل به بهینه سازی مصرف انرژی کمک کند. بدین ترتیب، این پژوهش باهدف وارسی نقش و تأثیر برنامه ریزی کاربری زمین در راستای کاهش مصرف انرژی در سطح محله سرافرازان شهر مشهد انجام پذیرفته است؛ بنابراین این پژوهش در گام اول در پرتو پیمایش کالبدی و اجتماعی (پرسشگری از ساکنان محله) به وضعیت سنجی کاربری زمین محله سرافرازان شهر مشهد از منظر کارایی انرژی اقدام و در گام بعدی مبتنی بر پرسشگری از متخصصان و نخبگان مرتبط با موضوع این پژوهش و آشنا به موردپژوهی به تبیین میزان نقش و تأثیر برنامه ریزی کاربری زمین در راستای کاهش مصرف انرژی در سطح محله سرافرازان شهر مشهد پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین مقوله های اثرگذار کاربری زمین ازجمله فرم و ساختار محلی، حمل و نقل و بخش ساختمان و کاهش مصرف انرژی در سطح محله سرافرازان رابطه ای معنادار، مستقیم و قوی وجود دارد و مقوله های اثرگذار کاربری زمین به طور معنی داری کاهش مصرف انرژی در سطح این محله را تبیین می کند. با وجود این، هرچند کاربری زمین محله سرافرازان در بخش ساختمان تا حدودی در راستای کارایی انرژی حرکت می کند، در دو بخش فرم و ساختار محلی و حمل و نقل اصولاً کاربری زمین این محله در راستای کاهش مصرف انرژی نقش کمتری را ایفا می کند.
تهیه نقشه پراکنش و انبوهی جنگل و سایرکاربری های زمین در منطقه ارسباران با استفاده از داده های ماهواره سنتینل2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
67 - 80
حوزههای تخصصی:
امروزه در کشورهای در حال توسعه، منابع طبیعی به خصوص جنگل ها به منظور اهداف اقتصادی با شدت زیادی در حال بهره برداری هستند که این امر موجب تأثیر بر تنوع زیستی، خصوصیات خاک، کمیت و کیفیت آب و اقلیم جهانی می شود. بنابراین لزوم توجه بیشتر به حفظ و احیاء جنگل ها بیش از پیش احساس می شود. امروزه تکنولوژی استفاده از اطلاعات مکانی حاصل از سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای، اطلاعات جامع و هدفمندی را برای مطالعات محیط زیستی فراهم کرده است. در این پژوهش نیز با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل2 که دارای قدرت تفکیک مکانی، طیفی و زمانی مطلوب می باشند، به بررسی و تعیین سطح، پراکنش و انبوهی جنگل های منطقه ارسباران و سایر کاربری ها پرداخته شد. جنگل های ارسباران در ارتفاعات قره داغ در شمال استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است ومساحت منطقه مورد مطالعه 551211 هکتار می باشد. طبقه بندی منطقه به کاربری جنگل(انبوه، نیمه انبوه، تنک و خیلی تنک)، مرتع، کشاورزی، مسکونی و بایر، باغ و آب با استفاده از الگوریتم های مختلف انجام شد که نتایج نشان داد روش طبقه بندی نظارت شده حدکثر احتمال، بهترین روش برای طبقه بندی جنگل های ارسباران است. بر اساس نتایج به دست آمده مساحت جنگل های با تراکم بیشتر از 5 درصد،131019 هکتار محاسبه است که 39 درصد آن مربوط به جنگل انبوه، 36 درصد نیمه انبوه، 17 درصد تنک و 8 درصد خیلی تنک می باشد. در منطقه مورد مطالعه بیشترین سطح کاربری به ترتیب مربوط به مرتع، جنگل، کشاورزی، مسکونی و بایر، باغ و آب محاسبه شده است. با ارزیابی و تعیین صحت نقشه نهایی، ضریب کاپا 0.88 و صحت کلی 89.8% به دست آمد که این نتایج نشان داد روش طبقه بندی نظارت شده پیکسل پایه، روشی قابل قبول بوده و نقشه به دست آمده قابل اطمینان و کاربردی می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند در تهیه برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت مدیریت پایدار جنگل های کشور استفاده شود که منجر به شناسایی اراضی تخریب شده و جلوگیری از تعرض به اراضی منابع ملی جنگلی خواهد شد و همچنین به عنوان ابزاری مناسب برای برنامه ریزی و تصمیم گیری برای آینده جنگل ها به کار رود.
تحلیل آماری بحران حریق در کاربر ی های شهری (مطالعه موردی کلانشهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
154 - 170
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: آتش سوزی از دیرباز یک تهدید مهم برای ایمنی شهری، محیط فیزیکی و کیفیت زندگی شهری بوده است. یکی از مهمترین چالش هایی که همواره شهرها را تهدید می نماید خطر ایجاد و گسترش حریق در محیط های شهری است. در حال حاضر کلانشهرهای ایران با معضلات گوناگونی مواجه هستند و یکی از معضلاتی که کلانشهرهای کشور با آن درگیر هستند، مسأله بحران حریق و آتش سوزی و از سوی دیگر ضعف زیرساخت های خدماتی موجود در آنها است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل آماری بحران حریق در کاربری های کلانشهر کرج به عنوان چهارمین شهر بزرگ ایران انجام شده است.مواد و روش ها: پژوهش حاضر ماهیت کمی دارد و با استفاده از تکنیک های مرک و کوداس به تحلیل آماری بحران حریق در کاربری های شهری در کلانشهر کرج پرداخته شده است. محدوده پژوهش را مناطق 12 گانه کلانشهر کرج تشکیل داده است و تعداد 10 شاخص مرتبط با بحران حریق در کاربری های شهری در 12 منطقه کلانشهر کرج مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد نیاز که از آمارنامه شهر کرج در سال 1398 گرفته شده است، توسط تکنیک مرک وزن دهی شده و در تکنیک کوداس به کار گرفته شدند. شاخص های مورد مطالعه در این پژوهش کمی تعداد حریق صورت گرفته در کاربری مسکونی، تعداد حریق صورت گرفته در کاربری آموزشی، تعداد حریق صورت گرفته در کاربری بهداشتی و درمانی، تعداد حریق صورت گرفته در کاربری خدماتی، تعداد حریق صورت گرفته در کاربری تجاری، تعداد حریق صورت گرفته در کاربری صنعتی، تعداد حریق صورت گرفته در کاربری انبار، تعداد حریق صورت گرفته در کاربری فضای سبز شهری، تعداد حریق صورت گرفته در وسایط نقلیه و تعداد حریق صورت گرفته در کاربری معابر و گذرگاهها بوده است.یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که منطقه 11 کلانشهر کرج با امتیاز (3/859) بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده و این منطقه در وضعیت سبز قرار گرفته است؛ تعداد حریق های به وجود آمده در کاربری های شهری این منطقه محدود بوده است. در تکنیک کوداس منطقه 6 کرج با امتیاز (-3/566)، منطقه 10 با امتیاز (-2/605)، منطقه 2 با امتیاز (-2/469)، منطقه 7 با امتیاز (-0/488) و منطقه 4 با امتیاز (-0/274) کمترین امتیازات را به خود اختصاص دادند. بیشترین بحران حریق در کاربری های شهری کلانشهر کرج متعلق به منطقه 6 بوده است. تعداد حریق های به وجود آمده در کاربری های شهری مناطق 6، 10، 2، 7 و 4 زیاد بوده است و این مناطق در حالت قرمز قرار دارند. میانگین نزدیک ترین همسایگی امتیاز بحران حریق در کاربری های شهری در مناطق کلانشهر کرج به صورت پراکنده بوده است.نتیجه گیری: بیشترین حریق های مربوط به کاربری مسکونی و آموزشی در منطقه 6، بیشترین حریق های بهداشتی و درمانی در منطقه 4 و بیشترین حریق های خدماتی در منطقه 5 شکل گرفته است، لازم است متولیان شهر توجه ویژه ای به این مناطق داشته باشند. بیشترین حریق های مربوط به کاربری های تجاری شهر کرج در منطقه 3، بیشترین حریق های صنعتی در منطقه 10، بیشترین حریق های کاربری فضای سبز شهری در منطقه 2 و بیشترین حریق های به وجود آمده در معابر و گذرگاهها در منطقه 5 رخ داده است و ضروری است مدیران شهری توجه ویژه ای به این مناطق داشته باشند. بیشترین آتش سوزی های شکل گرفته در شهر کرج و به ویژه در مناطق ذکر شده در کاربری های مسکونی رخ داده است. عوامل متعددی در این زمینه نقش دارند؛ ولی دلیل اصلی وقوع این مخاطره به خاطر عدم رعایت اصولی ساخت و ساز و استانداردهای سازه است که اگر به طور صحیح رعایت شود، شهروندان در دام حریق و حوادث بعد از آن نخواهند افتاد.
سنجش ردپای بوم شناختی به منظور پیش بینی کاربری زمین در رویکرد داده-ستانده پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۷
117 - 151
حوزههای تخصصی:
پیشی گرفتن تقاضای انسان از ظرفیت زیستی زمین باعث تخریب روزافزون محیط زیست شده و همین امر ض رورت انج ام پژوهش دقیق درباره این تغییرات و پیش بینی آن را دوچندان می کند. ردپای بوم شناختی شاخص مناسبی برای پی گیری تقاضای انسان، ظرفیت احیای منابع و جذب زباله در محیط زیست است. مفهوم آن به دنبال ارائه معیاری زمین محور است که اثر مصرف گذشته را محاسبه کند تا تمام فشار بر محیط زیست را در ناحیه زمین لازم برای تأمین مصرف نشان دهد. در نسخه جدید روش های محاسبه این شاخص تلاش شده با استفاده از جدول داده- ستانده پویا، کاربری زمین با توجه به نرخ رشد اقتصادی بالقوه و نرخ رشد اقتصادی واقعی پیش بینی شود. به این منظور در این پژوهش برای نخستین بار ردپای بوم شناختی برای پیش بینی کاربردی زمین در رویکرد داده- ستانده پویا براساس داده های سال 1395، با استخراج جدول داده-ستانده پویا از جدول سال 1395 بانک مرکزی و با توجه به داده های موجودی سرمایه و اطلاعات زمین در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات انجام گرفت. براساس نتایج، طبق نرخ رشد برنامه ریزی شده در برنامه ششم توسعه، سهم هر فرد ساکن ایران از زمین های داخلی بالغ بر 0/42هکتار است. اگر ردپای بوم شناختی با همین نرخ رشد کند تا 17/5 سال بعد، یعنی حدود سال 1412 با اتمام ظرفیت زیستی زمین مواجه می شود. این سال با در نظر گرفتن رشد اقتصادی بدون احتساب نفت 6/4 درصد در سال 1395 به سال 1417 می رسد.
شناسایی حد آستانه دمایی و جزایر حرارتی شهر کرمان با تاکید بر تحولات سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۹
175 - 187
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که رشد و توسعه شهرنشینی و ساخت وسازهای غیراصولی، منجر به ایجاد تغییراتی در اقلیم شهر شده است، لذا هدف این پژوهش، بررسی و شناسایی حد آستانه دمایی و جزایر حرارتی شهر کرمان با تأکید بر تحولات سیمای سرزمین می پردازند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، 5 شاخص (ناهمگنی سیمای سرزمین، پیوستگی و ارتباط بوم شناختی، ارتباط عناصر سرزمین، شرایط زیست محیطی و شرایط عملکردی) با 17 زیر شاخص استخراج شد. در ادامه طی دو دوره (1365-1385-1400) تصاویر ماهواره لندست 8 و سنجنده ODE تهیه و با استفاده نرم افزارEnvi وضعیت پوشش و بررسی نتایج حاصل از بررسی های دمایی سیمای سرزمین در شهر کرمان مشخص شد. در ادامه برای حدآستانه دمایی و جزایر حرارتی شهر کرمان با تأکید بر تحولات سیمای سرزمین از الگوریتم رقابت استعماری (درخت پوشای مینیمم MST) در محیط نرم افزار Matlab 2016 استفاده گردیده است و برای فضایی سازی شاخص های موردمطالعه در سطح شهر کرمان از روش (Tracking Analyst Tools) در فرآیند تحلیل شبکه (Network Analyst Tools) در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که سطح سناریوهای مطرح شده سناریو (ساخت وساز) در پهنه ساخت وساز در سال 1365 از 100 درصد پهنه موجود در سطح شهر کرمان 44/42 درصد به لکه ساخت وساز اختصاص دارد. در سال 1385 این عدد به 49/27 درصد و در سال 1400 به 59/02 درصد رسیده است. نتایج متریک مساحت نشان می دهد که روند کاهشی چشمگیری در طول این دوره از سال 1365 تا 1400 در این بخش اتفاق افتاده است. این روند کاهشی در بین لکه های موجود در این بخش نیازمند بررسی و پیشنهادات ویژه است. سناریو (فضاهای باز) در پهنه فضاهای باز در سال 1365 از 100 درصد پهنه موجود در سطح شهر کرمان به ترتیب 37/56 درصد و 45/1 درصد به لکه باز اختصاص دارد. در سال 1385 این عدد به ترتیب 12/35 درصد و0/98 و در سال 1400 به ترتیب 26/34 درصد و 0/98 رسیده است. همچنین نتایج نشان داد که در جنوب غربی شهر کرمان به علت تعدد قرارگیری مراکز آلوده کننده و شهرک های صنعتی و همچنین قرارگیری وضعیت باد مرکز آلودگی این شهر قرار دارد. نتایج تحلیل مکانی نشان می دهد که در مرکز شهر کرمان نیز به علت حرکت خودرو و تراکم جمعیت برای جابه جایی وضعیت قرار گیری بسیار ناسالمی قرار دارد.
تحلیل و سنجش رابطه بین کاربری زمین و حمل و نقل شهری بر مبنای شاخصه های TOD در منطقه 8 مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲
69 - 85
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی (TOD)، به عنوان یکی از بارز ترین اشکال رشد هوشمند و از مصادیق حمل ونقل پایدار محسوب می شود. روند رشد شهری با کاهش کیفیت خدماتی در نظام حمل ونقل که به حجم ترافیک و نارسایی در خدمات به ویژه در کلان شهرها افزوده است، چالش برانگیز و ناکارآمد به نظر می رسد. هدف مقاله حاضر تحلیل رابطه کاربری زمین و حمل ونقل در قالب سطح بندی سه ایستگاه مترو منطقه 8 کلان شهر مشهد بنام کوهسنگی، شریعتی و بسیج از طریق سنجش شاخصه های انتخابی شامل ویژگی های بلوک، اختلاط کاربری ها، معابر سواره، مسیرهای دوچرخه و تسهیلات حمل ونقل در چهارچوب توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD) است. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی و نوع آن کمی و کیفی است. جمع آوری داده ها از طریق اسنادی- کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه انجام شده است. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل فضایی، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای سطح بندی ازلحاظ رعایت شاخصه های TOD از تحلیل سوات استفاده و برای تعیین اولویت ها از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM) بهره گیری شده است. نتایج این تحقیق نشان داد ایستگاه کوهسنگی با امتیاز نهایی 448/0 بهترین گزینه ازنظر رعایت شاخصه های TOD در منطقه 8 شهرداری مشهد است در اولویت بعدی ایستگاه شریعتی با امتیاز نهایی 312/0 و ایستگاه بسیج با امتیاز 240/0 قرار دارد. بعد از سنجش شاخصه ها و انتخاب ایستگاه نهایی و جداول تحلیل راهبرد تهاجمی SO انتخاب و در راستای این راهبرد پیشنهاداتی ارائه شده است.
ارزیابی اثرات ترافیکی احداث ساختمان های بلندمرتبه بر ظرفیت قابل تحمل شبکه دسترسی پیرامون آن ها (مطالعه موردی: مجتمع تجاری اداری رسالت)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۶
127 - 151
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر بلندمرتبه سازی همواره به عنوان یک پدیده ی مهم و اساسی موردبحث بوده است. بدیهی است تغییر بی رویه کاربری زمین شهری و افزایش تراکم بی رویه در کاربری ها، مسائل و مشکلات بسیاری را در مقیاس شهر ایجاد می نماید. آنچه بیشتر بر این گونه ساخت وسازهای بدون برنامه تأثیر منفی می گذارد، عدم ملاحظه نسبت به موقعیت و یا ویژگی مکان هایی است که تقاضای افزایش تراکم و یا تغییر کاربری برای آن ها صورت می پذیرد. پژوهش حاضر در پی آن است تا نشان دهد، برنامه ریزان شهری می توانند نقش بسیار مهمی در کاهش آثار نامطلوب ناشی از تغییر کاربری زمین، افزایش تراکم و احداث ساختمان های بلندمرتبه داشته باشند، بطوریکه می توانند قبل از اجرای پروژه های ساختمان های بلندمرتبه، ظرفیت قابل تحمل محیط شهری را در سطوح مختلف ارزیابی کنند. در این پژوهش، فرآیندی از ارزیابی اثرات ترافیکی به عنوان روشی برای محاسبه ظرفیت ترافیکی شبکه دسترسی و تعیین کیفیت سطح سرویس ارائه شده که بر اساس آن ظرفیت قابل تحمل محیط شهری از دیدگاه حمل ونقلی مورد ارزیابی قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که میزان حجم ترافیک اضافی از سوی کاربری های مختلف مجتمع اداری رسالت برحسب ضریب سفرسازی آن ها تا حدودی با ظرفیت قابل تحمل شبکه پیرامون آن همخوانی داشته و به آستانه ظرفیت رسیده است. بر این اساس اگر برنامه ریزی و مکان یابی ساختمان های بلندمرتبه متناسب با ظرفیت شبکه حمل ونقل و ظرفیت قابل تحمل محیط شهری انجام شود، می توان انتظار داشت که بخشی از مشکلات مربوط به ترافیک شهری کاهش یافته و گامی به سوی محیط پایدار و برنامه ریزی یکپارچه کاربری زمین و حمل ونقل برداشته شده است.
بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی درشکل گیری کانون های جرم خیزمطالعه موردی: (قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر درشهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل محیط کالبدی شهرها با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجارآن موضوعی است که طی چند دهه اخیر به مطالعات جغرافیایی افزوده شده است و چارچوب علمی و عملی برای تحلیل فضایی _ مکانی بزهکاری و مطالعه ناهنجاری در فضای جغرافیایی فرآهم آورده است. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه متقابل کاربری اراضی و وقوع جرائم مرتبط با مواد مخدر می باشد، روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است؛ برای شناسایی الگوهای فضایی بزهکاری ازآزمون های آماری مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار و تخمین تراکم کرنل درمحیط سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) استفاده شده است. جامعه آماری مجموعه جرائم ارتکابی سوء مصرف و نگهداری مواد مخدر که طی مقطع زمانی (مهر1391لغایت مهر1392) برای آنها پرونده قضایی تشکیل شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد مهمترین کانون های جرم خیز مواد مخدر در سطح شهر سنندج در محله های عباس آباد، فرجه،کانی کوزله، و خیابان شهدا واقع شده اند که جزء محلات غیر رسمی، شلوغ و پر ازدحام شهر سنندج می باشند. انطباق مکان وقوع جرایم با انواع مختلف کاربری ها نشان داد بیشترین جرایم در محدوده کاربری مسکونی،کاربری تجاری و راسته های تجاری نظیر خیابان های امام، سیروس، فردوسی و شهدا رخ داده است. بنابراین ساماندهی کالبدی فضاهای بی دفاع و جرم زا شهر سنندج برای مقابله با ناهنجاری های اجتماعی یک ضرورت محسوب می شود.
ارزیابی و سنجش تاثیر فعالیت ها و انواع کاربری های موجود در محورهای ساختاری و عملکردی بر الگوی سفری شهروندان (مطالعه موردی : منطقه یک شهر همدان)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۳
134 - 154
حوزههای تخصصی:
کاربریها یکی از متغیرهای اصلی و تاثیرگذار در عملکرد محورها و الگوی سفری شهروندان در ساختار شهری هستند. بنابراین نحوه استفاده از زمین و الگوی پراکنش مکانی و فضایی کاربریها که در فرایند برنامه ریزی کاربری زمین مشخص می گردد، الگوی سفری شهروندان را تحت تأثیر قرار میدهد.از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سنجش تاثیر کاربری های موجود در محورهای ساختاری و عملکردی بر الگوی سفری شهروندان در منطقه یک شهر همدان سعی در دستیابی به یک سیستم حمل و نقلی یکپارچه دارد . نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. حجم نمونه برای سه محور عملکردی (شریعتی, میرزاده عشقی, سعیدیه) بدلیل متغیر بودن جمعیت سه محور با استفاده از فرمول (حجم نمونه جامعه نامعلوم) به ترتیب برابر با (225 و 290 و 265) است. اطلاعات برداشت شده به کمک نرم افزار SPSS (تحلیل واریانس یک طرفه Tو تحلیل رگرسیون چندگانه HMR) مورد تحلیل قرار گرفته شده است. . نتایج این پژوهش نشان میدهد که کاربری ها در تعیین عملکرد و الگوی سفری شهروندان نقش زیادی دارند. و در هر محور عملکردی هر کاربری با نوع خاصی از الگوی سفری در ارتباط است و بر آن تاثیر می گذارد. همچنین در بین کاربری های تاثیرگذار نیز بیشترین تاثیر گذاری را کاربری مختلط دارد که الگوی سفری را به سمت الگوی سفری حمل و نقل عمومی با میزان (Beta=.976) جهت می دهد. در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد طراحی سیستم حمل و نقلی یکپارچه در چارچوب سیستم ABC ارائه گردید.
تحلیل توزیع فضایی کاربری های زمین شهری در شهر اهواز، مطالعه موردی: منطقه سه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تحلیل الگوی پراکنش کاربری های زمین در منطقه سه شهر اهواز انجام شد. کاربری های زمین در سطوح منطقه، ناحیه و محله با محاسبه کمی شاخص های فشردگی، هیرشمن- هرفیندال، گسستگی، تنوع سیمپسون، آنتروپی، تراکم زمین ساخته شده و ابزارهای تحلیلی موجود در نرم افزار ArcGIS از جمله تحلیل های ANN، DD و GWR مورد ارزیابی قرار گرفتند. بنابراین تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و روشی توصیفی انجام شد و داده ها با شیوه ای کتابخانه ای جمع آوری شدند. گفتنی است که تاکنون معدود مطالعه ای در ارتباط با ارزیابی الگوی توزیع کاربری ها با استفاده از روش های بکار رفته و همچنین با مورد منطقه سه شهر اهواز انجام شده است. مطالعه نشان داد که سرانه موجود کاربری های زمین در منطقه سه شهر اهواز به میزان 12 مترمربع از سرانه استاندارد بالاتر بود. ناحیه دو دارای بیش ترین تراکم و فشردگی و ناحیه سه دارای بیش ترین پراکندگی بود. با وجود این، الگوی توزیع کاربری های ناحیه سه، ترکیب، تنوع، تمرکز و پیوستگی بیش تری را نشان داد. توزیع فضایی 46 درصد از کاربری ها به صورت بسیار خوشه ای و جهت گیری کاربری ها به سمت مرکز منطقه، از مطلوبیت برخوردار بود. این جهت گیری موجب جذب جمعیت در مرکز منطقه شد. به عنوان نتیجه، کاربری های زمین در منطقه سه شهر اهواز از توزیع مناسبی برخوردار نیستند و لازم است طرحی برای ساماندهی کاربری اراضی چیده شود.
تحلیل روند جنگل زدایی با استفاده از مدل های ماشین بردار پشتیبانی (SVM) و طبقه بندی بیشترین شباهت (MLC) و تاثیر آن بر دمای سطح زمین(LST) و شاخص های طیفی (منطقه مورد مطالعه: محدوده جنگلی تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین اطلاعات مهمی را در زمینه نقش کاربری اراضی و پوشش زمین بر روی فرایندهای بیلان انرژی ارائه میدهد. بنابراین هدف این تحقیق، ارزیابی الگوهای LST در اثر تغییرات رخ داده در کاربری اراضی (LULC) می باشد.منطقه مورد مطالعه با وسعتی معادل 6/300 کیلومتر مربع در منطقه تالش واقع شده است. به این منظور تصاویر لندست در فصول خشک و مرطوب از سال 1365 تا 1401 دانلود گردید. چهار طبقه کاربری با طبقه بندی بیشترین شباهت(MLC) و ماشین بردار پشتیبانی(SVM) در بازه های زمانی 36 ساله شناسایی شد. مقادیر ضریب کاپا برای مدل SVM معادل 7802/0 بوده و برای مدل MLC معادل 5328/0 بوده است. شاخص های طیفی NDVI، NDSI و NDWI برای پوشش گیاهی، خاک بایر و آب محاسبه شده و در سالهای فوق با LST تطبیق داده شدند. تغییرات کاربری زمین طی سال های 1365 تا 1401 عامل مهمی در تغییرات دمای سطح زمین بوده که به طور متوسط از 7/13 درجه سانتیگراد تا 5/39 درجه سانتیگراد در فصل مرطوب و 37/0- تا 07/41 درجه سانتیگراد در فصل خشک متغیر بوده است. پهنه های آبی و پوشش گیاهی کمترین و خاک بایر بیشترین مقادیر LST را نمایش داده اند. بیشترین همبستگی منفی به میزان 74/0- متعلق به شاخص NDVI در سال 1365 بوده و بیشترین همبستگی مثبت به میزان 79/0 متعلق به شاخص NDSI در سال 1365 می باشد. مساحت پهنه جنگلی کاهش 3/20 درصدی و اراضی کشاورزی افزایش 217 درصدی را در 36 سال نشان می دهند. زمین های بایر بیشتر تغییر را داشته و از 2/68 کیلومتر مربع به 12 کیلومتر مربع کاهش یافتند. به طور کلی LST ، به علت افزایش فعالیت های انسانی از قبیل گسترش زمین های زراعی و جنگل زدایی در دوره مورد مطالعه افزایش یافته است.