مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
انطباق پذیری
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 20
حوزه های تخصصی:
مفهوم تاب آوری به سرعت در حال پیشرفت و توسعه در شهرها است. توسعه یک چارچوب ارزیابی برای ارزیابی میزان تاب آوری مناطق شهری می تواند یک روش موثر برای استفاده از مسائل مربوط به تاب آوری در فرآیند برنامه ریزی شهری باشد. براساس هدف پژوهش "بررسی مولفه های تاب آوری شهری با تاکید بر سوانح طبیعی (سیل) در شهر تبریز" مساله این تحقیق اندازه گیری میزان تاب آوری در ابعاد مدیریت شهری و اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی به منظور مقابله با اثرات سوانح طبیعی (سیل) در شهر تبریز و تبیین عملی نقش تاب آوری و یا تقویت تاب آوری عوامل و مولفه های تبیین کننده وضعیت موجود است. روش تحقیق بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. در همین رابطه جامعه ی آماری تحقیق جمعیت مناطق 2، 3، 4 و 7 شهر تبریز که حجم نمونه هم 382 نفر از ساکنین شهر تبریز می باشد. با توجه به جمع آوری داده ها، برای تحلیل آماری از روشهای آماری میانه، مد، میانگین، آزمون (On sample T-test) و از نرم افزار SPSS استفاده شد. برای بررسی وضعیت مناطق مورد مطالعه شهر تبریز نسبت به در وضعیت تاب آوری شهری از مدل ANP استفاده گردید. باتوجه به یافته های تحقیق مشخص شدکه مدیریت شهری در تاب آوری شهری در مواجه با سوانح طبیعی سیل در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و همچنین مشخص شد که الویت بندی مولفه های تاب آوری و بکارگیری آنها در زمان بروز سوانح طبیعی در بازگشت مناطق مورد مطالعه شهر تبریز به وضعیت قبل از سانحه سیل موثر است. همچنین مناطق (2، 3، 4 و 7) شهر تبریز نسبت بهم در وضعیت تاب آوری متفاوتی قراردارند.
بوم آشکارگی؛ پاسخی به انطباق پذیری میراث صنعتی با رویکرد منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۸)
۵۳۲-۵۱۴
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب مفهومی انطباق پذیر در استفاده مجدد میراث صنعت نفت آبادان با رویکرد منظر انجام گرفته است. این پژوهش مبتنی بر روش آمیخته و در دو فاز کیفی و کمی بوده است. داده های بخش کیفی از طریق تحلیل محتوای کیفی منابع مکتوب، مطالعه نمونه های موردی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با ۲۱ نفر از خبرگان حوزه میراث صنعتی و منظر جمع آوری شد. سپس تجزیه و تحلیل داده ها به روش نظریه داده بنیاد طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد و ۳۴۷ کد باز، ۲۸ مفهوم و ۹ مقوله استخراج گردید. در نهایت با توجه به کدهای احصا شده از تحلیل محتوای منابع مکتوب، مطالعه نمونه های موردی و مصاحبه ها، چارچوب مفهومی انطباق پذیری میراث صنعتی با رویکرد منظر ارائه شد. برای اعتبارسنجی مدل منتج از فاز کیفی، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی در فاز تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته های کمی نشان داد، ۹ مقوله اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، زیست محیطی، کالبدی، تکنولوژی، زیرساختی، عامل قوانین و سیاست گذاری با انطباق پذیری میراث صنعتی با رویکرد منظر در استفاده مجدد میراث صنعت نفت آبادان رابطه مثبت و معناداری دارند. این پژوهش استفاده از رویکرد منظر در استفاده مجدد تطبیقی میراث صنعتی را راهکاری برای ارتقای کیفیت بوم آشکارگی می داند که از طریق ایجاد تعادل محیط انسان ساخت با طبیعت و کارکردهای اکولوژیک منجر به برانگیزش حس ارزش گذاری به محیط طبیعی، عیان سازی زیرساخت های طبیعی شهر و قرارگرفتن نظام های طبیعی در معرض ادراک و تجربه انسانی می شود.
تأثیر ویژگی های شخصیتی دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی بر رفتار اطلاع یابی آنها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال هشتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۰
87 - 96
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی تأثیر ویژگی های شخصیتی دانشجویان بر دو عامل رفتار اطلاع یابی آنان (میزان ساعات اطلاع یابی در هفته و استفاده از مجاری دستیابی به اطلاعات) بود.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش این پژوهش پیمایشی- تحلیلی بود و به شیوه همبستگی انجام شد. با استفاده از پرسش نامه 5 عاملی شخصیت، ویژگی های شخصیتی دانشجویان و جهت بررسی رفتار اطلاع یابی دانشجویان از پرسش نامه دیگری استفاده شد. پایایی گویه های این دو پرسش نامه با آلفای کرونباخ به ترتیب 75/0 و 80/0 به دست آمد. جامعه این پژوهش شامل 60 دانشجوی سال آخر یا فارغ التحصیل کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود. جهت تحلیل داده ها از شاخص های آماری میانگین و انحراف معیار از آزمون تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد.
یافته ها: بین عصبیت و ساعات اطلاع یابی در هفته رابطه معنادار و منفی وجود دارد (003/0r = -) و برون گرایی و ساعات اطلاع یابی رابطه معنادار و مثبت با هم دارند (541/0r=). بین انعطاف پذیری و ساعات اطلاع یابی (258/0r=) و بین توافق پذیری و ساعات اطلاع یابی (275/0r=) رابطه وجود دارد اما معنادار نیست. یافته ها مبین آن است که بین استفاده از مجاری دستیابی به اطلاعات و عصبیت رابطه معنادار و منفی وجود دارد (001/0r= -) و بین استفاده از مجاری دستیابی به اطلاعات و برون گرایی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد (483/0r =).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که دانشجویان برون گرا، بیش از دیگران وقت خود را در هفته به جست وجوی اطلاعات و استفاده از کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی بیش از هر مجرای اطلاع یابی دیگری استفاده می کنند و دانشجویان عصبی، کمتر در پی جست وجوی اطلاعات هستند.
رابطه بین جنسیت و فرهنگ سازمانی مورد مطالعه: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
305 - 323
حوزه های تخصصی:
عامل جنسیت می تواند تأثیری شگرف بر سازمان داشته باشد یا حتی یک فرد با مشخصه جنسیتی خاص می تواند از سازمانی به سازمانی دیگر درجه پذیرش متفاوتی از الگوها و فرضیه های اصلی سازمان داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین جنسیت و فرهنگ سازمانی در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی پیمایشی انجام شد. داده های پژوهش در میان مردان و زنان شاغل در کتابخانه ملی و با استفاده از پرسشنامه استاندارد دنیسون با شصت سؤال و چهار بخش گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی، با استفاده از نرم افزار 20/SPSS صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که میان عامل جنسیت و ابعاد چهارگانه فرهنگ سازمانی، که شامل درگیری در کار (مشارکت پذیری)، انطباق پذیری (ثبات و یک پارچگی)، سازگاری (انعطاف پذیری) و رسالت پذیری (مأموریت) هستند، رابطه معناداری وجود ندارد و اختلاف مشاهده شده بین میانگین نمرات برحسب جنسیت با توجه به این ابعاد چهارگانه، که خود شاخص های دوازده گانه در فرهنگ سازمانی دارند، در شاخص های توانمند سازی، تیم سازی، توسعه قابلیت ها، ارزش های بنیادین، هماهنگی و پیوستگی، تغییر پذیری، مشتری گرایی، یادگیری سازمانی، و چشم انداز با متغیر جنسیت معنادار نبوده، اما در شاخص های توافق، جهت گیری استراتژیک، و اهداف و مقاصد این تفاوت معنادار بوده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد میانگین امتیازات کلی «فرهنگ سازمانی کتابخانه ملی بر اساس مدل دنیسون» کمتر از سطح متوسط است. بیشترین امتیاز در بُعد درگیر شدن در کار (مشارکت پذیری)، (با میانگین01/3) و کمترین امتیاز در بُعد رسالت پذیری (مأموریت) (با میانگین 83/2) حاصل شده است.
شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری سازمانی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
39 - 65
حوزه های تخصصی:
هدف : امروزه سازمان ها برای توسعه بایستی بتوانند در برابر نوسانات و چالش ها پیشرو، سازگار و مقاوم باشند، از این رو آشنایی با مفاهیم بنیادی تاب آوری و توسعه آن برای همه سازمان ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا هدف اساسی مقاله حاضر شناسایی عوامل تاثیرگذار بر تاب آوری سازمانی است.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب انجام شده است تا بتواند یافته های مطالعات صورت گرفته در این خصوص را به صورت نظام مند بررسی نماید. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات این مقاله اسناد موجود در این حوزه در سایت های الکترونیکی معتبر در بازه زمانی 2015 تا 2019 و شامل 34 مقاله بود. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز بوده است.
یافته های پژوهش : در این پژوهش تعداد 340 کد شناسایی گردید و سپس کدهای شناسایی شده بر اساس میزان تشابه مفهومی دسته بندی و ترکیب شدند. بر این اساس، کدهای استخراج شده در قالب 24 مولفه و مولفه های شناسایی شده در قالب 8 بعد طبقه بندی شدند.
محدودیت ها: مفهوم تاب آوری در زمینه های مختلف از جمله روانشناسی؛ علوم زیست محیطی؛ نظریه سیستم؛ فناوری اطلاعات، مدیریت استراتژیک و غیره به کار رفته است، از این رو استخراج مقالات مرتبط با «تاب آوری در سازمان» نیاز به اختصاص زمان بیشتری دارد.
پیامدهای عملی: احصاء عوامل موثر بر تاب آوری سازمانی می تواند باعث افزایش توان سازگاری و انطباق پذیری سازمان در مواجهه با شرایط پیچیده محیطی و بحران شود.
ابتکار یا ارزش مقاله: دستیابی به مدلی جامع برای تاب آوری سازمانی با استفاده از روش فراترکیب از نوآوری های این پژوهش است که می تواند به عنوان الگویی برای سایر پژوهش ها مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش (مطالعه موردی: اداره کل استاندارد گیلان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۷ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۹
13 - 24
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش:هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش است. در این پژوهش، مؤلفه های فرهنگ سازمانی، درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و مأموریت می باشند که رابطه آن ها با مدیریت دانش بررسی می شود.
روش پژوهش:تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها، توصیفی و از شاخه مطالعات میدانی به شمار می آید. جامعه آماری تحقیق، کلیه کارکنان اداره کل استاندارد گیلان که درگیر در فعالیت های دانشی سازمان هستند، می باشد. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، 63 نفر به دست آمد و پرسشنامه ای (با ضریب آلفای کرونباخ=868/0)در اختیار اعضای نمونه آماری قرار گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، تجزیه و تحلیل داده های کمی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شد.
یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن بود که هر یک از مؤلفه های فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش رابطه بالایی دارند و رابطه انطباق پذیری با مدیریت دانش بیشتر و قوی تر است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه در نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری، ضرایب همبستگی تحقیق مقداری مثبت می باشد، بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش رابطه مستقیم، معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، بین چهار ویژگی فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و مأموریت) و مدیریت دانش رابطه مستقیم، معنادار و مثبتی وجود دارد؛ ولی رابطه و تأثیر ویژگی انطباق پذیری با مدیریت دانش بیشتر و قوی تر است. بنابراین با حمایت و توسعه بیشتر ویژگی های فرهنگ سازمانی در سازمان می توان به اجرای بهتر مدیریت دانش دست یافت.
ارائه مدل تاثیر فرهنگ سازمانی بر اخلاق حرفه ای در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
117 - 128
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: در شرایط محیطی درحال تغییر و به شدت رقابتی امروز، سازمان ها به منظور حفظ بقای خود باید بیش از پیش توجه خود را بر کارایی و اثربخشی متمرکز سازند. براساس پژوهش های پیشین، فرهنگ سازمانی یکی از عوامل تأثیرگذار بر کارایی و اثربخشی سازمان ها است. اهمیت این موضوع تا جایی است که فرهنگ سازمانیِ قوی و متمایز، یکی از عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها به شمار می رود. فرهنگ سازمانی، قویترین نیروی داخلی است که یک سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد و تأثیر زیادی بر متغیرهای سازمانی از جمله: پیامدهای اصلاح اخلاق حرفه ای دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای فرهنگ سازمانی مبتنی بر پیامدهای اصلاح اخلاق حرفه ای است.
روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران است. با توجه به فرمول کوکران در تعیین حجم جوامع آماری محدود تعداد نمونه آماری، 261 نفر تعیین و اقدام به جمع آوری آراء این افراد شده است. داده های لازم به وسیله پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تمام فرضیه ها تایید شد. هم چنین رسالت با ضریب همبستگی 570/0 و ضریب رگرسیون 676/0 بیشترین تاثیر را بر پیامدهای اصلاح اخلاق حرفه ای دارد و درگیر شدن در کار با ضریب همبستگی 327/0 و ضریب رگرسیون 318/0 کمترین تاثیر را در اصلاح اخلاق حرفه ای از نظر کارمندان داشت.
نقش میانجی حمایت سازمانی در تأثیر ادراک از عدالت، توانمندسازی و انطباق پذیری کارکنان بر تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
145 - 170
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعهد سازمانی به عنوان یکی از مهم ترین نگرش های شغلی همواره مورد توجه محققان و اندیشمندان بوده است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر متغیرهای توانمندسازی کارکنان، ادراک کارکنان از عدالت و انطباق پذیری کارکنان بر تعهد سازمانی انجام شده است که در این بین، نقش حمایت سازمانی نیز مورد توجه بوده است. روش شناسی: این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و توصیفی است که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان منطقه شش شهرداری تهران بودند که نمونه ای تصادفی از آن ها انتخاب شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند و با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هر سه متغیر توانمندسازی روان شناختی کارکنان، ادراک کارکنان از عدالت و انطباق پذیری به طور مستقیم و همچنین از طریق متغیر حمایت سازمانی ادراک شده به طور غیرمستقیم بر تعهد سازمانی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری: باتوجه به مدل ارائه شده در این تحقیق، با تمرکز بر متغیرهای توانمندسازی روان شناختی، عدالت ادراک شده و انطباق پذیری کارکنان می توان موجبات بهبود حمایت سازمانی ادراک شده و تعهد سازمانی کارکنان را فراهم ساخت.
طراحی مدل تدوین استراتژی های انطباق پذیر استوار در شرایط عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب برنامه های استراتژیک پیش بینی آینده را به کمک روش های متعدد مفروض می دارند و یک برنامه ایستا با استفاده از آینده واحد را مبتنی بر برون یابی روندها توسعه می دهند که نتایج قابل قبولی را در یک مجموعه کوچک از آینده های محتمل ارائه می دهد. در حالی که اگر آینده متفاوت از آینده های مفروض باشد، امکان شکست برنامه وجود دارد. علاوه بر عدم اطمینان بالا در پیش بینی آینده، به طور عمده شرایط برنامه ریزی نیز در طول زمان تغییر می کند. برای فایق آمدن بر این مسئله، پژوهش حاضر به دنبال طراحی مدلی برای تدوین استراتژی های انطباق پذیر استوار است تا ضمن ارائه عملکردی رضایت بخش در آینده چندگانه متفاوت (استواری)، هم زمان با دریافت اطلاعات با شرایط جدید انطباق پیدا کند. مبانی پژوهش حاضر تفسیری، رویکرد آن کیفی و از نظر جهت گیری یک پژوهش توسعه ای- کاربردی است. در این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب به بررسی ادبیات حوزه تدوین استراتژی در شرایط عدم اطمینان پرداخته شده است. بر این اساس، پس از بررسی ادبیات پژوهش تعداد 39 مفهوم (تم) و 10 مقوله استخراج شد. در نهایت با استفاده از مقوله ها و مفاهیم شناسایی شده و استفاده از ادبیات پژوهش، مدل نهایی تدوین استراتژی های انطباق پذیر استوار در شرایط عدم اطمینان طراحی شد.
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی در میان کارکنان کتابخانه های دانشگاه تهران: بر اساس مدل فرهنگ سازمانی دنیسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ابعاد فرهنگ سازمانی دنیسون و تعهد سازمانی کارکنان کتابخانه های دانشگاه تهران در سال 1389 انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی به شمار می آید و از حیث ارتباط بین متغیرهای تحقیق از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاه تهران است.
یافته ها: نتایج آزمون فرضیات به روش مدلسازی معادلات ساختاری نشان دهنده آن است که بین فرهنگ سازمانی و ابعاد آن (درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و ماموریت) با تعهد سازمانی کارکنان کتابخانه های دانشگاه تهران رابطه معنی دار وجود دارد.
ریخت-الگوی بهینه مسکن در بافت تاریخی مبتنی بر آموزه های پیکره بندی و میزان انطباق پذیری الگوهای مسکن میان افزا در محله طاهر و منصور کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
33 - 63
حوزه های تخصصی:
نظام پیکره بندی مسکن در بافت های تاریخی به پیروی از قواعد اقلیمی و در راستای پاسخ دهی به هنجارهای فرهنگی و اجتماعی شکل گرفته و به رغم تشابهات شکلی، از قواعد خاصی پیروی می کند. طی دهه های اخیر و به دنبال دخل و تصرفات شتاب زده در بخش قدیمی شهرها، موضوع انطباق پذیری مسکن جدید، به یکی از دغدغه های اصلی و چالشی در جامعه تخصصی تبدیل شده است. بررسی الگوهای ساخته شده، راوی چهره ای نازیبا از پیکره بندی و عدم انطباق مسکن نوساز با بخش تاریخی و نبود همزیانی میان آن ها است. پرسش پژوهش آن است که انطباق پذیری و انعطاف پذیری چگونه بر پیکره بندی فضایی اثرگذارند؟ و الگوهای مسکن میان افزا در محله طاهر و منصور کاشان، به چه میزان توانسته به انطباق پذیری با بستر تاریخی پاسخ دهد؟ پژوهش با بررسی نظام پیکره بندی مسکن در بافت تاریخی کاشان در بازه 1335 تا 1398ش و ارزیابی میزان انطباق پذیری الگوهای جدید با قواعد موجود در محله طاهر و منصور، در پی ارتقاء کیفی مسکن در بافت تاریخی است. پژوهش کیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، ارزیابی های میدانی و تحلیل است. نخست عوامل مؤثر بر پیکره بندی و انطباق پذیری الگوهای مسکن مطلوب بررسی شده و سپس عکس های هوایی محدوده مطالعاتی در محیط Autocad ترسیم و مبتنی بر ماهیت، برای تحلیل معیارها از نرم افزار Depth Map و GIS استفاده شده است. مبتنی بر یافته ها، تغییر الگوی ساخت خانه ها از چهار طرف ساخت (حیاط مرکزی) در دهه 1330ش. به دو طرف ساخت تا دهه 1350، کوچک شدن مساحت ساختمان، افزایش چشمگیر تراکم ساخت و برهم ریختن یکپارچگی و انسجام فضایی به ویژه از دهه 1370 به این سو، به عنوان عوامل اصلی انطباق ناپذیری الگوهای میان افزار با بافت تاریخی مطرح اند. نتایج مبین آن است که چهار شاخص فرم، مساحت، فشردگی و یکپارچگی و انسجام فضایی که برآمده از هنجارهای فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی هستند، رابطه بین عملکرد و فضا را سامان دهی نموده و ساختار شکلی و پیکره بندی بافت تاریخی را تضمین می کنند.
تبیین علّی معنای زندگی براساس ویژگی های شخصیتی، باورهای ضمنی هوش و انطباق پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
19 - 34
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه گری انطباق پذیری در رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و باورهای ضمنی هوش با معنای زندگی صورت گرفت.روش: این پژوهش از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری ارائه شده است. جامعه ی پژوهش دربرگیرنده ی دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز بود. از جامعه آماری مذکور 315 دانش آموز دختر (170) و پسر (145) پایه دهم و یازدهم دبیرستان در سال تحصیلی 99-1398 به روش نمونه گیری دردسترس مورد بررسی قرار گرفتند. آنان به پرسش نامه معنای زندگی (استگر و همکاران، 2006)، مقیاس انطباق پذیری (مارتین و همکاران، 2012)، مقیاس باورهای ضمنی هوش (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، سیاهه شخصیتی نئو (کاستا و مک کری، 1985) پاسخ دادند.یافته ها: در بخش یافته ها نیز مشخص شد که ویژگی های شخصیتی از راه انطباق پذیری بر معنای زندگی اثر دارد. افزون بر این، نشان داده شد که باور به افزایشی و ذاتی بودن هوش بر معنای زندگی از راه انطباق پذیری اثر معنادار دارد.نتیجه گیری: زمانی که در نهادهای آموزشی و تربیتی به ویژگی های شخصیتی، باورهای ضمنی هوش توجه ویژه شود سازگاری افراد افزایش پیدا می کند و آنان را برای موفقیت جنبه های گوناگون زندگی بالاخص معنای زندگی آماده می سازد.
فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش شناسایی ارتباط فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی شهر تهران بر اساس ارکان مدل دنیسون بود. برای رسیدن به این هدف، پژوهش به دنبال شناسایی ارتباط بین مؤلفه رسالت، مؤلفه سازگاری، مؤلفه انطباق پذیری و درنهایت بررسی ارتباط بین مؤلفه درگیر شدن در کار مشارکتی با مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی نهاد بود.روش: این پژوهش در زمره تحقیقات کمّی و از نوع همبستگی قرار دارد. جامعه آماری تمامی کارکنان کتابخانه های عمومی نهاد شهر تهران که به تعداد حدود 360 نفر و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 186 نفر بوده است که بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته، شامل 28 سؤال که برای سنجش ارتباط مؤلفه های فرهنگ سازمانی با مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی نهاد استفاده شده است.یافته ها: وضعیت فرهنگ سازمانی از منظر مؤلفه های مدل دنیسون با میانگین 3/84 در وضعیت قابل قبول است. همچنین بین مؤلفه های مدل دنیسون: رسالت، سازگاری، انطباق پذیری و درگیر شدن در کار مشارکتی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی نهاد ارتباط معناداری وجود دارد؛ از سوی دیگر طبق آزمون رتبه بندی فریدمن درگیر شدن در کار، با 2/69، نسبت به سایر مؤلفه های مدل، بیشترین اثر را بر مدیریت تغییر و رسالت کمترین اثر بر مدیریت تغییر را با 2/40 دارند.نتیجه گیری: مولفه های درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری، رسالت فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر کارکنان مدل دنیسون، نمره بالاتر از متوسط را کسب کرده و وضعیت مطلوبی داشته اند. بنابراین به نظر می رسد فرهنگ سازمانی غالب در کتابخانه های موردمطالعه با مؤلفه های دنیسون همخوانی داشته و لذا با توجه به میانگین مؤلفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر و ارتباط مستقیم این دو باهم می توان نتیجه گرفت که فرهنگ سازمانی از ارکان مهم در فرایند تغییر در کتابخانه های موردمطالعه است؛ و به نظر می رسد برای بهبود و افزایش آمادگی تغییر در کتابخانه های نهاد، بهتر است با آموزش ها و همراهی مدیران ارشد، فرهنگ سازمانی کتابخانه ها برای پذیرش و هم راستایی با تغییرات آماده شود.
شناسایی مولفه های ضروری انطباق قانون کار با مشاغل نوظهور
منبع:
پژوهش های بنیادین در حقوق سال اول بهار ۱۴۰۳ شماره ۳
134 - 151
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی شناسایی مولفه های ضروری انطباق قانون کار با مشاغل نوظهور پرداخته است. این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی اجزاء قانونی مربوط به مشاغل نوظهور پرداخته و نقاط قوت و ضعف آنها در ارتباط با اصول عدالت در روابط کار مورد ارزیابی قرار می دهد. همچنین، تأثیر این انطباق بر مظاهر مختلف اشتغال، از جمله حقوق و مزایا، ایمنی و بهداشت کاری و حقوق کارگران، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. یکی از جنبه های کلیدی انطباق پذیری، به رسمیت شناختن و حمایت از حقوق کارگران در مشاغل نوظهور است. از آنجایی که این شرکت ها اغلب با ساختارهای غیرسنتی و ترتیبات استخدامی کار می کنند، قوانین کار باید برای تضمین برخورداری کارکنان از حقوق اساسی مانند قرارداد جمعی، حفاظت از اخراج ناعادلانه و دسترسی به مزایای اجتماعی قابل انطباق باشد. انطباق پذیری همچنین به تنظیم کار از راه دور گسترش می یابد، روندی که با پیشرفت های تکنولوژیکی و جهانی شدن عملیات تجاری شتاب گرفته است. چارچوب های قانونی باید با چالش های ناشی از ترتیبات کار مجازی تطبیق داده شود و اطمینان حاصل کند که کارگران از راه دور از رفتار منصفانه برخوردار می شوند، از نظارت بیش از حد محافظت می شوند و حق قطع ارتباط پس از ساعات کاری را دارند. در تعقیب روابط کار منصفانه، انطباق پذیری هنگام پرداختن به ماهیت پویای نقش های شغلی در مشاغل نوظهور بسیار مهم می شود. چارچوب قانونی باید از توسعه مداوم مهارت ها و فرصت های آموزشی حمایت کند تا اطمینان حاصل شود که نیروی کار برای نیازهای در حال تحول بازار کار مجهز باقی می ماند.