ریخت-الگوی بهینه مسکن در بافت تاریخی مبتنی بر آموزه های پیکره بندی و میزان انطباق پذیری الگوهای مسکن میان افزا در محله طاهر و منصور کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
33 - 63
حوزه های تخصصی:
نظام پیکره بندی مسکن در بافت های تاریخی به پیروی از قواعد اقلیمی و در راستای پاسخ دهی به هنجارهای فرهنگی و اجتماعی شکل گرفته و به رغم تشابهات شکلی، از قواعد خاصی پیروی می کند. طی دهه های اخیر و به دنبال دخل و تصرفات شتاب زده در بخش قدیمی شهرها، موضوع انطباق پذیری مسکن جدید، به یکی از دغدغه های اصلی و چالشی در جامعه تخصصی تبدیل شده است. بررسی الگوهای ساخته شده، راوی چهره ای نازیبا از پیکره بندی و عدم انطباق مسکن نوساز با بخش تاریخی و نبود همزیانی میان آن ها است. پرسش پژوهش آن است که انطباق پذیری و انعطاف پذیری چگونه بر پیکره بندی فضایی اثرگذارند؟ و الگوهای مسکن میان افزا در محله طاهر و منصور کاشان، به چه میزان توانسته به انطباق پذیری با بستر تاریخی پاسخ دهد؟ پژوهش با بررسی نظام پیکره بندی مسکن در بافت تاریخی کاشان در بازه 1335 تا 1398ش و ارزیابی میزان انطباق پذیری الگوهای جدید با قواعد موجود در محله طاهر و منصور، در پی ارتقاء کیفی مسکن در بافت تاریخی است. پژوهش کیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، ارزیابی های میدانی و تحلیل است. نخست عوامل مؤثر بر پیکره بندی و انطباق پذیری الگوهای مسکن مطلوب بررسی شده و سپس عکس های هوایی محدوده مطالعاتی در محیط Autocad ترسیم و مبتنی بر ماهیت، برای تحلیل معیارها از نرم افزار Depth Map و GIS استفاده شده است. مبتنی بر یافته ها، تغییر الگوی ساخت خانه ها از چهار طرف ساخت (حیاط مرکزی) در دهه 1330ش. به دو طرف ساخت تا دهه 1350، کوچک شدن مساحت ساختمان، افزایش چشمگیر تراکم ساخت و برهم ریختن یکپارچگی و انسجام فضایی به ویژه از دهه 1370 به این سو، به عنوان عوامل اصلی انطباق ناپذیری الگوهای میان افزار با بافت تاریخی مطرح اند. نتایج مبین آن است که چهار شاخص فرم، مساحت، فشردگی و یکپارچگی و انسجام فضایی که برآمده از هنجارهای فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی هستند، رابطه بین عملکرد و فضا را سامان دهی نموده و ساختار شکلی و پیکره بندی بافت تاریخی را تضمین می کنند.