مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
برندسازی
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
531 - 553
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بین سازمان ها محیطی به شدت رقابتی به وجود آمده است. پویایی تکنولوژی و پیچیدگی های محیطی باعث شده است که سازمان ها، برای بقا در این محیط رقابتی، به فکر تمایز باشند و ویژگی های منحصربه فردی را برای خود ایجاد کنند تا بتوانند از رقبا پیشی بگیرند و به دنبال راه هایی باشند تا سود بیشتری کسب کنند. یکی از ابزارهایی که در این زمینه استفاده می شود، امضای برند است. امضای برند ابزار مدیریتی مؤثری برای سازمان دهی ویژگی های مطلوب سازمان هایی است که می خواهند این ویژگی های مطلوب را به ذی نفعان خاص خود در بازار جهانی انتقال دهند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش، صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از شناسایی 18 خبره، داده ها تجزیه وتحلیل شد و نمونه گیری مجدد تا رسیدن مقوله ها به اشباع نظری ادامه یافت. بر این اساس، نمونه گیری و جمع آوری داده ها تا مرحله ای ادامه یافت که داده های جدید مرتبط با مقوله به دست نیامد و مقوله نیز دامنه مناسبی پیدا کرد. ابزار جمع آوری داده ها برای شناسایی دسته ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار بود. برای بررسی روایی، از مدل Cresol به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار استفاده شد.یافته ها: برای ارائه مدل پژوهش، از رویکرد نظریه داده ها با روش اشتراوس و کوربین استفاده شد که با نرم افزار اطلس تی و با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسعه یافت.نتیجه گیری: نتایج پژوهش به ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرفی پدیده محوری و همچنین، ارائه راهبردهای امضای برند و شناسایی پیامدهای آن منجر شد. در این پژوهش مدل امضای برند بر اساس سه محور هویت برند، شخصیت برند و نام و لوگو ارائه شد. در این مدل، شرایط علّی بسیار مهمی که امضای برند را توجیه می کنند، عبارت اند از: افزایش رقبا، تنوع و تعدد برندها، تغییرات تکنولوژیک، شناسایی فرصت های بازار، رقابت پذیری و به روزرسانی فضای کسب وکار. همچنین، نتایج مدل نشان می دهد که زیرساخت های حقوقی و مدیریتی، عوامل استراتژیک، سیستم اطلاعات بازاریابی و مسئولیت اجتماعی، عوامل بسیار مهمی هستند که در توجیه امضای برند نقش مداخله ای دارند. از طرفی، مدیران باید سه استراتژی آگاهی از برند، تبلیغات و استراتژی های بازاریابی را در نظر داشته باشند. در این بین، مدیران می توانند با یادآوری برند و اطلاع رسانی برند، در آگاه سازی مشتریان از برند تلاش کنند و با برپایی نمایشگاه ها و انجام تبلیغات آموزشی و مجازی گسترده و مؤثر، برای معرفی هر چه بیشتر و بهتر برند شرکت خود بکوشند.
اعتباریابی مدل برندسازی کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از ارزشمند ترین داشته های هر سازمان، برند آن است که کارکردهای گوناگونی برای بازنماییِ درخورِ سازمان، کارکنان و محصولات آن دارد. در این میان کتابخانه ها و به ویژه کتابخانه های دانشگاهی در هماوردی با رقیب های اطلاعاتی خود با چالش های بسیاری برای بازنمایی ارزش های کلیدی خود در عصر اطلاعات رویاروی هستند که می توانند با برندسازی با آن ها مقابله کنند. با همه پژوهش هایی که در جهان انجام شده اند، برندسازی و بایسته های درونی و بیرونی ساخت آن در کتابخانه ها، با کمبود پژوهش های پایه و کاربردی در این زمینه روبه رو هستند. بنابراین نیاز است که چگونگی برندسازی کتابخانه های دانشگاهی برای بازنگری در برند سنتی آن ها بررسی شود. برای این هدف، پیش تر پژوهشی با روش «نظریه داده بنیاد» انجام شده و مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی در قالب یک مدل به دست آمده است. هدف این پژوهش سنجش اعتبار مدل برندسازی کتابخانه های دانشگاهی در بافت وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری (عتف) و ارائه مدل اعتباریابی شده برندسازی آن ها بود.روش: رویکرد این پژوهش، کمّی با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه بود. جامعه پژوهش مدیران، معاونان، کتابداران کتابخانه های مرکزی و نیز اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی زیر پوشش وزارت عتف بودند. برای بررسی فرضیه های پژوهش آزمون ناپارامتریک دوجمله ای به کار رفت، چرا که داده ها نرمال نبودند. بررسی اعتبار مدل پژوهش نیز با کاربرد گونه دومِ روشِ «مدل سازی معادلات ساختاری»، یعنی «حداقل مربعات جزئی (پی ال اس)» و با دو روش «نظریه اندازه گیری» و «نظریه ساختاری» انجام شد.یافته ها: عامل های مؤثر بر ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی در دو بُعد درون دانشگاهی و برون دانشگاهی جای می گیرند. در بُعد درون دانشگاهی، نخست ابعاد درونی کتابخانه ها مانند معماری ساختمان کتابخانه، منابع و خدمات اطلاعاتی کتابخانه، برندسازی کتابداران، فعالیت های بازاریابی و مدیریت کتابخانه مطرح هستند. سپس ابعاد بیرونی کتابخانه ها هستند که با نقش سازمان مادر کتابخانه و نقش نظام آموزش عالی نمود یافته اند. در بُعد برون دانشگاهی، نخست وضعیت پرورش علمی و رفتاری جامعه اطلاعاتی کتابخانه است که از نقش کتابخانه های دیگر در پرورش علمی نسل تازه و شخصیت رفتاری و اطلاع یابی ناهمسان جامعه اطلاعاتی تازه کتابخانه اثر می پذیرد. سپس وضعیت فضای اطلاعاتی جامعه است که از وضعیت اقتصاد ملی و وضعیت نشر دیجیتال کشور اثر می پذیرد. دستاوردهای ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی نیز تصویرسازی برند، برتری برند و وفاداری رفتاری برند برای کتابخانه ها هستند.نتیجه گیری: رویکرد چیره در ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی، «رویکرد هویتی» است؛ یعنی برند، ماهیتی در پیوند با هویت کتابخانه دارد. تصویر برند نیز بر پایه تجربه کاربران از کاربرد کتابخانه است و کتابخانه و کارکنانش مرکز ساخت برند و ارزش ویژه آن هستند. در این میان نیز نشانه هایی از «رویکرد اقتصادی» (به دلیل اهمیت کاربرد ابعاد آمیخته بازاریابی) و نیز «رویکرد مشتری پایه» (به دلیل نقش کلیدی بهره داران در ساخت برند) دیده می شوند.
ارائه چهارچوبی برای برندسازی دانشگاه های صنعتی با استفاده از مدل لنکستر و کرت ریل (مطالعه موردی دانشگاه صنعتی شریف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۹
87 - 112
هدف پژوهش، ارائه چهارچوبی برای برندسازی دانشگاه های صنعتی با استفاده از مدل لنکستر و کرت ریل است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی اکتشافی و به لحاظ اجرا، از نوع میدانی است. نمونه پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و شامل 23 نفر است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته است. نتایج تحقیق نشان داد که برندسازی دانشگاه شامل سه مفهوم هویت گذاری، هدف گذاری و پاسخ است. هر مفهوم دارای سه مقوله اصلی، واقعی و ارزش افزوده است. برای هر مقوله، یک یا چند متغیر ارائه شده است. در مفهوم هویت برند از نظر قانونی منحصربه فرد شده و در بازار رقابتی دارای هویت مستقل است. مقوله اصلی شامل نام گذاری، مقوله واقعی شامل لوگو و مقوله ارزش افزوده شامل مأموریت های دانشگاه است. مفهوم هدف، شامل خدمات و تولیدات دانشگاه و الزامات آن است. مقوله اصلی شامل محصولات یا خدمات و دانشجویان، مقوله واقعی شامل کارکنان و اساتید و مقوله هدف افزوده شامل بازاریابی و فارغ التحصیلان است. مفهوم پاسخ تفسیر عملکرد بازار برند دانشگاه در بازار است. مقوله اصلی شامل سریع ترین واکنش فرد، مقوله واقعی شامل تصویر یا تصور فرد و مقوله ارزش افزوده شامل ارزش اصلی برند دانشگاه است. در ادامه، راهبردهای به دست آمده برای برندسازی دانشگاه های صنعتی، دسته بندی های شده است.
مدلسازی کمی عوامل مؤثر بر برندسازی ویژگی های شخصیتی داوطلبان ورزشی در رویدادهای ورزشی دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۲)
106 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مدلسازی عوامل مؤثر بر برندسازی ویژگی های شخصیتی داوطلبان ورزشی در رویدادهای ورزشی دانشگاهی ایران بود. تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه هدف توصیفی – تحلیلی و از نظر شیوه اجرا از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی (کمی و کیفی) است. روش پژوهش: فرایند مصاحبه ها تا رسیدن داده ها به اشباع نظری ادامه یافت و 15 مصاحبه از خبرگان از جمله برگزارکنندگان رویدادهای ورزشی، افرادی که سابقه داوطلبی در رویدادهای ورزشی دانشگاهی و استادانی که در زمینه برندسازی شخصی تجربه داشتند، انجام گرفت. جامعه آماری را در بخش کیفی خبرگان از جمله برگزارکنندگان رویدادهای ورزشی، متخصصانی که سابقه داوطلبی در رویدادهای ورزشی دانشگاهی داشتند و ارتقا پیدا کرده بودند و استادانی که در زمینه برندسازی شخصی فعالیت داشتند، تشکیل دادند. جامعه آماری در بخش کمی شامل همه افرادی که سابقه داوطلبی ورزشی داشتند و برگزارکنندگان و مسئولان کمیته های رویدادهای ورزشی بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس انتخاب شد و 216 پرسشنامه به صورت الکترونیکی توزیع شد. به منظور بررسی برازش مدل مسیری- ساختاری از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل تحقیق نشان داد شرایط علی، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر تأثیر مثبت و معناداری بر برندسازی شخصیتی داوطلبان ورزشی داشتند که سهم شرایط زمینه ای با ضریب اثر استاندارد 487/0 بیشتر از سایر عوامل بود. نتیجه گیری: با اجرای راهبردهای شناسایی شده از پژوهش حاضر می توان شاهد افزایش اعتمادبه نفس و ارتقای جایگاه داوطلبان ورزشی شد و همچنین بهبود و کارایی هرچه بیشتر را در برگزاری و مدیریت رویدادهای ورزشی شاهد بود.
ارائه مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
531 - 553
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بین سازمان ها محیطی به شدت رقابتی به وجود آمده است. پویایی تکنولوژی و پیچیدگی های محیطی باعث شده است که سازمان ها، برای بقا در این محیط رقابتی، به فکر تمایز باشند و ویژگی های منحصربه فردی را برای خود ایجاد کنند تا بتوانند از رقبا پیشی بگیرند و به دنبال راه هایی باشند تا سود بیشتری کسب کنند. یکی از ابزارهایی که در این زمینه استفاده می شود، امضای برند است. امضای برند ابزار مدیریتی مؤثری برای سازمان دهی ویژگی های مطلوب سازمان هایی است که می خواهند این ویژگی های مطلوب را به ذی نفعان خاص خود در بازار جهانی انتقال دهند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش، صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از شناسایی 18 خبره، داده ها تجزیه وتحلیل شد و نمونه گیری مجدد تا رسیدن مقوله ها به اشباع نظری ادامه یافت. بر این اساس، نمونه گیری و جمع آوری داده ها تا مرحله ای ادامه یافت که داده های جدید مرتبط با مقوله به دست نیامد و مقوله نیز دامنه مناسبی پیدا کرد. ابزار جمع آوری داده ها برای شناسایی دسته ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار بود. برای بررسی روایی، از مدل Cresol به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار استفاده شد. یافته ها: برای ارائه مدل پژوهش، از رویکرد نظریه داده ها با روش اشتراوس و کوربین استفاده شد که با نرم افزار اطلس تی و با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسعه یافت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش به ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرفی پدیده محوری و همچنین، ارائه راهبردهای امضای برند و شناسایی پیامدهای آن منجر شد. در این پژوهش مدل امضای برند بر اساس سه محور هویت برند، شخصیت برند و نام و لوگو ارائه شد. در این مدل، شرایط علّی بسیار مهمی که امضای برند را توجیه می کنند، عبارت اند از: افزایش رقبا، تنوع و تعدد برندها، تغییرات تکنولوژیک، شناسایی فرصت های بازار، رقابت پذیری و به روزرسانی فضای کسب وکار. همچنین، نتایج مدل نشان می دهد که زیرساخت های حقوقی و مدیریتی، عوامل استراتژیک، سیستم اطلاعات بازاریابی و مسئولیت اجتماعی، عوامل بسیار مهمی هستند که در توجیه امضای برند نقش مداخله ای دارند. از طرفی، مدیران باید سه استراتژی آگاهی از برند، تبلیغات و استراتژی های بازاریابی را در نظر داشته باشند. در این بین، مدیران می توانند با یادآوری برند و اطلاع رسانی برند، در آگاه سازی مشتریان از برند تلاش کنند و با برپایی نمایشگاه ها و انجام تبلیغات آموزشی و مجازی گسترده و مؤثر، برای معرفی هر چه بیشتر و بهتر برند شرکت خود بکوشند.
طراحی و تبیین مدلی برای برندسازی در سازمان های آموزشی (مورد مطالعه: مدارس سرآمد شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 92
حوزههای تخصصی:
برندسازی در حوزه خدمات از موضوعات بسیار مهم و پرکاربرد بازاریابی و رقابت در بازار است که می توان در مدارس (به عنوان سازمان های خدماتی) از آن بهره برد. پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدلی برای برندسازی در مدارس، با رویکرد آمیخته اکتشافی (کیفی – کمی) انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس سرآمد شهر اصفهان بود. در بخش کیفی تا اشباع داده ها، به شیوه نمونه گیری هدفمند با 29 مدیر و معلم مصاحبه شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. در بخش کمی نیز، یک پرسش نامه محقق ساخته و برخاسته از بخش کیفی تدوین گردید که روایی صوری و محتوایی آن بر اساس نظر متخصصان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 205 نفر برآورد گردید. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در نهایت با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، برای برندسازی مدارس سرآمد، مدلی متشکّل از مؤلّفه های مدیریت و رهبری، دید آموزشی مدیر، نیروی انسانی، محیط آموزش و یادگیری، حمایت و پشتیبانی، دانش آموزان، مشارکت، امکانات و تسهیلات و کانون فعالیت ها به دست آمد. با استفاده از نتایج به دست آمده؛ مدیران آموزش و پرورش می توانند در راستای تقویت مدارس در حیطه های شناسایی شده گام بردارند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برند شهری، شهر سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
253 - 277
حوزههای تخصصی:
شهر سهند علی رغم دارا بودن پتانسیل هایی برای حضور در عرصه برندسازی شهری و خلق برندی منحصربه فرد برای بهره مندی از مزیت های برندینگ شهری، هنوز جایگاه مناسب خود را در این زمینه نیافته است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برند شهری،شهر سهند است. ازنظر هدف گذاری کاربردی و ازنظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا مؤلفه های تببین کننده برند شهری با استفاده از نظرات 30 نفر از اساتید و کارشناسان سازمان های مربوطه از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات 18عامل به عنوان عوامل تأثیرگذار قوی بر برند شهری، شهر سهند از مدل سازی تفسیری-ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص های رسانه های جمعی، کالبدی و محیط زیست جزو تأثیرگذارترین مؤلفه های برند شهری و شاخص های شهرت مطلوب، حس غرور و افتخار به شهر، حس تعلق، جذابیت شهر، تسهیلات گردشگری، مهاجرت و مشارکت جزء تأثیرپذیرترین عوامل به شمار می آیند. همچنین نتایج حاصل از میک مک نشان می دهد که شاخص های تأثیرگذار جزء متغیرهای کلیدی هستند که این عوامل از قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی برخوردارند و بیشترین تأثیر را بر توسعه برند شهری در شهر سهند می گذارد و همچنین سایر شاخص ها جزء متغیرهای پیوندی است که از قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردارند. بنابراین جهت انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است
گونه شناسی ذهنیت های مدیران سازمان اوقاف و امور خیریه از مدیریت برند و ارتقای تصویر سازمان اوقاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 33
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان های غیر انتفاعی نیز به موضوع تصویر برند توجه کرده اند زیرا ارتقای عملکرد سازمان در گرو بهبود تصویر سازمانی آن است. با وجود اهمیّت و ضرورت برندسازی در سازمان اوقاف، به دلیل عدم هم گرایی ذهنی و تفرق دیدگاه های مدیران سازمان، موضوع برندسازی و ارتقای تصویر سازمان مغفول مانده است . در واقع، اتفاق نظر کاملی در این موضوع در سازمان وجود ندارد و همین امر موجب نداشتن برنامه مؤثر در این زمینه شده است. پژوهش حاضر، با هدف شناخت گونه های ذهنیتی مدیران سازمان اوقاف در رابطه با مدیریت برند و بهبود تصویر سازمان اوقاف انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت آمیخته با استفاده از روش کیو انجام شده است. جامعه نظری شامل مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان اوقاف و امور خیریه سطح ستاد است. روش انتخاب نمونه بر مبنای ترکیبی از نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند بوده که شامل 37 نفر از آن ها می شود. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه و پرسشنامه کیو استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی کیو و نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان از هفت ذهنیت دارد که با عنوان جامع گرایان، وظیفه گرایان، ترویج گرایان، راهبردگرایان، تحول گرایان سازمانی، برندسازان داخلی و محافظه کاران نام گذاری شدند. ذهنیت های استخراج شده تفسیر شدند و اولویت های آن ها در موضوع برندسازی برجسته شد. بر اساس نتایج این پژوهش، نقطه شروع برنامه ریزی در حوزه ارتقای برند سازمان اوقاف توجه به اشتراکات ذهنیّت ها و عدم توجه به موضوعات واگرا است که در این زمینه پیشنهادهای اجرایی ارائه شدند.
قابلیت های برندسازی مراکز خدمات اطلاعاتی و دانشی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش کیفی به دنبال یافتن قابلیت های برندسازی کتابخانه ملی ج.ا.ا بر اساس مدل 4p است.
روش: پ ژوهش در قالب رهیافت نظام مند و با بهره گیری از نظریه داده بنیاد انجام شده است. به این منظور مصاحبه های عمیقی با 13 نفر از «اعضای هیأت علمی و کارمندان ارشد» کتابخانه ملی ج.ا.ا صورت گرفت.
یافته ها: «هویت و واقعیت منحصر به فرد» و «جایگاه برتر کشوری» مؤلفه های محوری پژوهش هستند. بهره مندی مطلوب از مؤلفه های آمیخته بازاریابی، شرایط علّی پژوهش به منظور رسیدن به برند برتر کشوری محسوب می شود. همچنین بهره مندی از فرصت های قانونی بی بدیل به عنوان عامل مداخله گر و پویایی بازار اطلاعات و سیاست ها و قانون های دولتی به عنوان عوامل زمینه ای در این پژوهش مطرح شده اند.
اصالت/ ارزش: این پژوهش سبب روشن شدن ارزش اطلاعاتی و خدماتی مراکز خدمات اطلاعاتی و به طور خاص، کتابخانه ملی می شود. همچنین مرور مجدد فلسفه وجودی این سازمان ملی و شفاف شدن نقش متمایز آن در بافت و ساختار پژوهشی، از نتایج این پژوهش است.
آینده نگاری برندسازی کلان شهر تبریز با رویکرد برنامه ریزی سناریومبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روندها نشان می دهد که شهرها و کلان شهرها در حال تبدل شدن به بازیگران اصلی در بین نواحی جغرافیایی به جای کشورها هستند. رقابت بین شهرها برای نشان دادن و متمایزکردن خود به عنوان بهترین انتخاب برای گردشگران آینده نگر، سرمایه گذاران، دانشجویان و بازرگانان و همچنین افراد مستعد هر روز شدت می گیرد و شهرها تمرکز خود را بر این می گذارند که چطور در این رقابت گوی سبقت را از سایر رقبا بربایند. در زمینه ی رقابت های روزافزون دنیای امروز، برندها باارزش ترین دارایی ها تلقی می شوند و مدیران و مسؤولان در شهرها و سازمان های مختلف از شاخص محبوبیت برند خود به عنوان عاملی برای موفقیت استفاده می کنند. در این راستا، یکی از گام های کلیدی و آغازین برای خلق برند برای هر شهر، ارزیابی تصویر شهر موجود و عوامل مؤثر بر آن است. در این گام باید ابعاد و عوامل مهم و تأثیرگذار بر تصویر شهری شناخته و ارزیابی شوند. باید توجه داشت که در فرایند برندینگ شهری و شناخت ابعاد تصویر شهری باید به مزیت رقابتی شهر توجه شود. با عنایت به این امر، در این پژوهش با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی مهم ترین پیشران های مؤثر بر برندسازی کلان شهر تبریز و تدوین سناریوهای محتمل پرداخته شده است. براساس نتایج حاصل از تحلیل های نرم افزار میک مک از مجموع 31 عامل اولیه، 10 عامل به عنوان پیشران های کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند. همچنین، براساس تحلیل های کمّی نرم افزار سناریو ویزارد، 3 سناریوی قوی، 16 سناریوی باورکردنی و 250 سناریوی ضعیف به دست آمد. در بین این سه گروه سناریو، بالاترین روایی مربوط به سناریوهای گروه اول، یعنی سناریوی طلایی بود.
بررسی تاثیر تبلیغات در رسانه های دیجیتال بر برند سازی بر شرکت رامک
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر که بر اساس نظرسنجی انجام شده از 400 مصرف کننده محصولات لبنی رامک بوده است، تلاش گردید تا نقش و تاثیر تبلیغات بر برند شرکت رامک بررسی شود. برای این منظور پرسشنامه ای شامل دو قسمت تهیه شده که پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 82% بدست آمده است. آزمون فرضیه ها با آزمون های t، همتوزیعی، برنولی و کای دو و با استفاده از نرم افزارهای آماریSPSS انجام شد. نتایج نشان می دهد که، نمونه آماری تحقیق همگن بوده و با واقعیت جامعه هم خوانی داردو بیش از 62% از پاسخ دهندگان بیشتر از چهار سال است که بامحصولات رامک آشنایی دارند. نزدیک به 50% پاسخ دهندگان کیفیت را موثر ترین عامل در انتخاب محصولات لبنی می دانند. تبلیغات به همراه دردسترس بودن، قیمت و بسته بندی از عوامل موثر بعدی در این انتخاب بوده اند. با توجه به نظر شرکت گنندگان در تحقیق تبلیغات در معرفی برند رامک تاثیر مثبت داشته است.
تعیین مدل برندسازی شخصی کارکنان فدراسیون های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین مدل برندسازی شخصی کارکنان فدراسیون های ورزشی ایران بود. روش تحقیق کیفی (نظریه داد-بنیاد)، و جامعه آماری پژوهش شامل: صاحب نظران، خبرگان، کارشناسان و اساتید در زمینه موضوع این تحقیق بودند. به منظور نمونه گیری تحقیق، از روش نمونه گیری گلوگه برفی استفاده شد. ابزار تحقیق مصاحبه بود که از 16 نفر به عمل آمد. روایی ابزار پژوهش(مصاحبه)، توسط اساتید متخصص، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از روش توافق درون موضوعی استفاده شد؛ که مطابق این روش مقدار آن برابر با 89/0 بود. جهت تحلیل داده ها، از روش نظریه داده-بنیاد استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که عوامل مهم برندسازی شخصی کارکنان فدراسیون های ورزشی ایران شامل: عوامل علی (بهبود مهارت و خلاقیت، اخلاق و رفتار حرفه ای و چشم انداز مناسب)؛ عوامل زمینه ای (فرهنگ و جو حاکم در فدراسیون و ارتباطات موثر)؛ شرایط مداخله گر (قوانین و مقررات حاکم و سیستم مدیریت منابع انسانی)؛ راهبردها (سیستم مدیریتی مناسب و حفظ منابع انسانی) و در نهایت پیامدها (بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی فدراسیون و بهبود وضعیت شخصی) بود. این مقوله ها شامل: 27 مفهوم و 121 عامل یا کد باز بودند. بر اساس یافته های این پژوهش، نتیجه می گیریم که با تاکید بر این یافته ها و مفاهیم شناسایی شده، باید سیاست گذاری های کلان و اقدامات موثری جهت ارتقای سطح کیفیت زندگی کارکنان صورت پذیرد و همچنین مدیران با حمایت مالی و اقتصادی از آن ها، شرایط را برای بروز نبوغ و خلاقیت های فردی به وجود آورند.
تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های آنلاین است، لذا پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات توسعه ای می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 10 نفر از خبرگان بازاریابی و اساتید دانشگاهی بوده است که به صورت هدفمند و غیرتصادفی و بر اساس رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از تئوری داده بنیاد و در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیو دی ای ورژن 20 استفاده شد. از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی از 10 مصاحبه ، شامل 11 مقوله و تعداد 52 شاخص، جهت تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی به کار گرفته شده است. ماحصل تحلیل داده ها، ارائه الگوی پارادایمی شامل شش مؤلفه شرایط علی (فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت زمان و مدیریت هزینه)، شرایط زمینه ای (زیرساخت فروشگاه های اینترنتی)، شرایط مداخله گر (تحریم و مشکلات اقتصادی و مدیریت ریسک)، راهبردها (استفاده از نیروی انسانی متخصص و استفاده از تاثیرگذاران)، پدیده محوری (بازاریابی رسانه های اجتماعی) و پیامدها (پایداری در استفاده از شبکه اجتماعی، ارزش ویژه برند) بوده است. برای هر یک از مقوله های اصلی شناسایی شده نیز تعدادی شاخص شناسایی شد.
ارائه مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
91 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه فضای رقابتی شدیدی بین سازمان ها حاکم است و پویایی فناوری و پیچیدگی های محیطی نیز باعث شده است تا سازمان ها برای بقاء در این محیط رقابتی به فکر تمایز و ایجاد ویژگی هایی برای محصولات خود باشند تا بتوانند از رقبا پیشی گرفته و بدنبال راه هایی برای کسب سود هرچه بیشتر باشند، یکی از مواردی که در این راستا مورد استفاده قرار می گیرد، بحث برندسازی است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش متشکل از خبرگان حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات جهت شناسایی مقوله ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار است. برای بررسی روایی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار بهره گرفته شد. در این پژوهش جهت ارائه مدل تحقیق از رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین استفاده شده است، که با نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تدوین شده است. نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبرد های برندسازی محصولات فناورانه و شناسایی پیامدهای آن است. در این پژوهش مدل برندسازی محصولات فناورانه بر اساس سه محور معماری برند، جایگاه برند و اعتماد به برند ارائه شده است.
طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
221 - 262
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رقابت کسب وکارها، برند کارفرما تصویری ایده آل از سازمان را در ذهن کارکنان فعلی، بالقوه و سایر ذینفعان شکل می دهد و منجر به وفاداری کارکنان می شود. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران با رویکرد آمیخته می باشد. داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از اساتید، خبرگان حوزه برند و رئیس، معاونین و مدیران مرکز آمار که به صورت هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی با استفاده از فرمول کوکران 340 نفر از مدیران، کارکنان مرکز آمار ایران و شرکت های همکار با مرکز آمار ایران (مشتریان شرکتی) جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، به روش گراندد تئوری و از طریق کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) با استفاده از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی توصیفی استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و24 Smart PLS انجام شد. آزمون های برازش، نشان از اعتبار مدل داشت. یافته های پژوهش حاضر متشکل از 6 بعد، 17 مؤلفه و 51 گویه به طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران منج ر شد و در نهایت هفده مؤلفه در تبیین مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران نقش دارند.
سنتز پژوهی عامل ها و ملاک های برندسازی آموزش عالی: ارائه یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سنتز پژوهی عامل ها و ملاک های برندسازی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می باشد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی؛ رویکرد پژوهش، کیفی از نوع سنتز پژوهی و راهبرد مورد استفاده بر اساس فراترکیب چارچوب های نظری و پژوهش های مرتبط پیشین می باشد. جامعه پژوهش شامل اطلاعات برندسازی آموزش عالی کشورهای در دسترس می باشد. نمونه پژوهش شامل 160 پژوهش در سطح خارج از کشور و 29 پژوهش در سطح داخل کشور می باشد. برای فرایند تحلیل داده های سنتز پژوهی، از روش کدگذاری مورد استفاده در تحلیل محتوای استقرایی استفاده شده است. پژوهش پس از بررسی پیرامون موضوع برندسازی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی، مهمترین عامل ها و ملاک های برندسازی را از پژوهش های انتخاب شده، شناسایی و استخراج کرده است. پژوهش در مرحله بعد، بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهشی، تمامی عامل ها و ملاک های ارائه شده را در مفاهیم و مقولات رویکرد برندسازی لنکستر و کرت ریل جایگذاری کرده است. مدل برندسازی لنکستر و کرت ریل، دارای سه مفهوم هویت، هدف و پاسخ بوده که هر کدام شامل سه مقوله اصلی یا هسته، واقعی و ارزش افزوده می باشد. بر این اساس، یافته های تحقیق نشان می دهد که، برندسازی دانشگاه در قالب دو مرحله برنامه ریزی خلق ارزش ویژه برند (مفاهیم هویت و هدف) و سنجش ارزش ویژه برند (مفهوم پاسخ) صورت می گیرد. مرحله برنامه ریزی خلق ارزش ویژه برند شامل متغیرهای نامگذاری، مکانیابی، لوگو، ماموریت های آموزشی، پژوهشی، سیاستگذاری، بین المللی سازی، امور مالی و زیرساخت ها، امور کارکنان و پرسنلی، محصولات و خدمات، دانشجویان، بازاریابی و فارغ التحصیلان می باشد. در ادامه، تحقیق استراتژی های هر کدام از متغیرهای مذکور را پیشنهاد داده است. همچنین، یافته های مرحله سنجش ارزش ویژه برند دانشگاه شامل دو بخش بیرونی و درونی می باشد. مهمترین استراتژی های سنجش ارزش برند بیرونی شامل اعتبار علمی دانشگاه، شهرت دانشگاه احساس و عاطفه دانشجویان نسبت به دانشگاه ، وفاداری برند و آگاهی برند و مهمترین استراتژی های سنجش ارزش برند درونی شامل امور فارغ التحصیلان، خدمات دانشجویی، توانمند سازی دانشجو، زیرساخت ها و ابعاد مالی دانشگاه است. در ادامه، مهمترین شاخص ها برای سنجش ارزش ویژه برند دانشگاه در دو بعد درونی و بیرونی ارائه داده شده است. در نهایت باید در نظر داشت که، موفقیت در اجرای برندسازی دانشگاه و اثربخشی آن مستلزم فراهم سازی زیرساخت های مناسب، آمادگی کافی در سطوح دانش، مهارت و نگرش در میان اساتید و دانشجویان و طراحی مناسب براساس نیازسنجی دقیق در جامعه ی هدف است.
ارزیابی عناصر شهرهای اسلامی- ایرانی در برندسازی مکانی بافت های تاریخی (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک شهر اغلب دارای پندارهای قابل شناسایی خاص یا ارزش های درونی ادراک شده از ساکنان آن است. برندسازی شهری ریشه در خلق و برجسته کردن هویتی از ارزش های متنوع دارد که همواره با شنیدن نام یک شهر، تصویری در ذهن ما تداعی می شود؛ این تصویر می تواند شامل ابعادی چون تصویر اجتماعی، تصویر اقتصادی، تصویر کالبدی یا تصویری که از گذشته تاریخی آن شهر داریم، شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی عناصر شهرهای ایرانی-اسلامی در برندسازی مکانی در بافت تاریخی شیراز است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی است و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس انجام شده است. روش گردآوری داده ها به دو صورت اسنادی و از طریق فیش برداری (شامل کتاب، مقالات فارسی و لاتین، پایان نامه ها) و میدانی (پرسشنامه و برداشت میدانی) به دست آمده است. پس از تبیین شاخص های مرتبط با موضوع، پرسشنامه ای ساختاریافته در قالب طیف لیکرت تدوین و توسط کارشناسان تکمیل شد. در این پژوهش 9 مورد از عناصر بافت تاریخی شیراز که جزو عناصر سازنده شهر ایرانی-اسلامی هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاه چراغ با شاخص اولویت 85/0 رتبه اول، ارگ کریم خان نیز با شاخص اولویت 83/0رتبه دوم، بازار وکیل با شاخص اولویت 64/0 رتبه سوم و مدرسه خان با شاخص اولویت 11/0 رتبه نهم را در برندسازی مکانی بافت تاریخی شیراز دارند. براساس نتایج به دست آمده مسائل مربوط به دلپذیری، محرک بودن و هیجان انگیز بودن فضا در ایجاد تصویر ذهنی مطلوب تأثیر زیادی داشته است. شاه چراغ بزرگ ترین مزیت گردشگری شیراز است که بازدیدکنندگان می توانند با انجام برنامه ریزی و مهیاکردن شرایط محیطی مناسب از این موهبت ویژه استفاده کنند. با این حال تخریب های گسترده و ساخت وسازهای خارج از اصول شهرسازی می تواند ضربه جبران ناپذیری بر این پتانسیل ویژه برندسازی شیراز وارد سازد. در راستای برندسازی شهری شیراز، برخورد ضابطه مند و بر اساس اصول شهرسازی، شناسایی واقعیت های جامعه و تلاش برای رفع موانع و کمبودها و مشارکت و نظارت ذی نفعان، مشارکت و همکاری همه سازمان های تأثیرگذار اقتصادی، مدیریت شهری، سازمان های فرهنگی و آموزشی و سازمان های مردم نهاد ضروری هستند.
ارائه مدل ساختاری کاهش نفرت از برند در صنعت لوازم خانگی ایران با رویکرد ترکیبی فراترکیب و مدل سازی ساختاری تفسیری
حوزههای تخصصی:
در گذشته، محققان حوزه مدیریت برند بیشتر به جنبه ها و نگرش های مثبت نسبت به برند توجه داشته اند. اما امروزه، تأثیرات منفی مشتریان نسبت به برند و درک منفی از آن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، زیرا این موضوع می تواند سودآوری سازمان ها و رضایت مشتریان را افزایش دهد. هدف این پژوهش، ارائه مدلی مفهومی برای کاهش نفرت از برند در میان مشتریان است. در این پژوهش، در ابتدا با توجه به رویکرد فراترکیب، با جستجو در پایگاه اسکوپوس و استفاده از واژگان کلیدی مرتبط با نفرت از برند، 488 مقاله یافت شد. با حذف مقالات نامرتبط و نامطلوب بر اساس چرخه صورت گرفته در نهایت 91 مقاله مرتبط باقی ماند. در این بررسی، 10 عامل مؤثر بر کاهش نفرت از برند شناسایی شد و با نظرات 13 خبره و استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل مفهومی به منظور کاهش نفرت از برند در صنعت لوازم خانگی ایران طراحی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل کیفیت ارتباطات، پاسخگویی به شکایات و خدمات پس از فروش به عنوان عوامل زیر بنایی مدل شناخته می شوند. بهبود این عوامل می تواند ساختار کاهش نفرت از برند را تقویت کند. این یافته ها با پژوهش های قبلی همخوانی دارد و نشان می دهد که توجه به مسائل زیست محیطی و بهبود آن ها تاثیر مثبتی بر مسئولیت اجتماعی برند، بروز بودن محصول و تحویل به موقع دارد. این عوامل می توانند تجربه مشتری را بهبود بخشند و تناسب قیمت و کیفیت را بهتر درک کنند، که در نهایت منجر به تبلیغات دهان به دهان مثبت و کاهش نفرت از برند خواهد شد.این پژوهش به مدیران صنعت لوازم خانگی پیشنهاد می کند تا با تمرکز بر عوامل پایه ای و توجه به مسائل زیست محیطی، در کاهش نفرت از برند موفق تر عمل کنند. یافته های این پژوهش سرنخ های مهمی برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه فراهم می کند تا با شناخت بهتر این عوامل، مدل های مفهومی پویاتری را ارائه دهند.
بررسی اثرات برندسازی در توسعه گردشگری شهر جدید پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای مدیریت شهری جهت توسعه، مدیریت و برنامه ریزی برای دستیابی به توسعه گردشگری از منظر برندسازی است که ضمن شناسایی و معرفی سیمای و منظر شهر به جذب گردشگران نیز منجر می شود. بر همین اساس بررسی آن در ابعاد مختلف وجودی از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. هدف از این مقاله بررسی اثرات برندسازی در توسعه گردشگری شهر جدید پردیس است. در همین راستا، مهم ترین ابعاد و شاخص های برندسازی با استفاده از نظرات خبرگان و کارشناسان مورد ارزیابی قرار گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل یافته ها از دو روش استفاده شده است. این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی تدوین شده است. برای بررسی میزان ارجحیت ابعاد از روش ای اچ پی فازی و برای رتبه بندی شاخص ها از روش کوکوسو بهره گرفته شد. یافته های تحقیق منعکس کننده این مطلب است که در بین ابعاد مورد مطالعه طراحی محیطی، زیرساختی و بازاریابی به ترتیب امتیاز برای توسعه گردشگری با رویکرد برندسازی از ارجحیت بیشتری نسبت به سایر ابعاد شناسایی شدند. از سوی دیگر شاخص هایی مانند امکانات حمل ونقل عمومی؛ کارآفرینی و ایجاد اشتغال؛ حفظ و صیانت از تنوع قومی و فرهنگی؛ تبلیغات در سطح ملی و جهانی؛ ایجاد تصویر ذهنی مناسب از شهر و ثبات مدیریتی اشاره کرد که می تواند در روند توسعه برندسازی گردشگری شهر پردیس موثر واقع گردد.
پیشران های توسعه گردشگری خلاق با تأکید بر نقش برندسازی شهری استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
188 - 230
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های توسعه گردشگری خلاق با تأکید بر نقش برندسازی شهری در استان کرمانشاه انجام شده است. رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) بود که در بخش کیفی از روش تحلیل تم و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی را مدیران و کارشناسان میراث فرهنگی و گردشگری، شهرداری ها، فعال بازاریابی/ حوزه گردشگری، اعضای هیئت علمی دانشگاه و کارآفرینان استان کرمانشاه تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 22 مصاحبه با مشارکت کنندگان انجام شد و اشباع نظری حاصل گردید. در بخش کمی پژوهش جامعه آماری شامل مدیران فعال در حوزه ی کسب و کارهای گردشگری استان کرمانشاه به تعداد 284 نفر بود که از جدول مورگان تعداد 163 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل محتوای استقرایی طی سه رویه کُدگذاری باز، کدگذاری ثانویه و مقوله ها، به شناسایی 153 کد اولیه، 17 کد مفهومی و 5 عامل منتج شد.