مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شرکت ملی نفت ایران
حوزه های تخصصی:
استفاده از قراردادهای بیع متقابل برای توسعه میادین نفت و گاز، ساز و کاری تثبیت شده در ایران است. قوانین و مقررات جاری، شرکت ملی نفت ایران را مجاز می دارند تا قراردادهای بیع متقابل را هم برای اکتشاف و هم برای توسعه میادین به کار برد. قرارداد بیع متقابل را می توان به عنوان یک قرارداد «خرید خدمات خطرپذیر» تعریف کرد که در آن، بازپرداخت هزینه های پیمانکار از طریق تخصیص بخشی از نفت و گازی که در نتیجه خدمات ارائه شده از طرف وی تولید شده، صورت می گیرد. قرارداد بیع متقابل بر قلمرو کاری مشخص، سقف هزینه های سرمایه ای، حق الزحمه ثابت و دوره معین برای بازیافت سرمایه استوار است. زمانی که بیع متقابل، هم برای اکتشاف و هم برای توسعه به کار می رود، مشخصات میدان مد نظر برای توسعه در هنگام انعقاد قرارداد نامعین است. بنابراین، توافق در مورد قلمرو کاری، مدت عملیات توسعه، سقف هزینه های سرمایه ای، حق الزحمه ثابت، و دوره بازیافت سرمایه باید به زمانی موکول شود که یک میدان تجاری کشف شده است. این مقاله نخست به نحو اجمال، به استفاده از قرارداد بیع متقابل برای توسعه میادین نفت و گاز ایران می پردازد. سپس مهم ترین ویژگی های این ساز و کار را مورد بررسی قرار می دهد. آنگاه استفاده از بیع متقابل برای اکتشاف، توسعه و چالش های مربوط مورد بحث قرار می گیرند. در پایان، این مقاله برای پرداختن به چالش های موجود مروری بر مدل جدید بیع متقابل دارد که از طرف شرکت ملی نفت ایران ارائه شده است.
ارایه مولفه ها و شاخص های ارزیابی چابکی زنجیره تامین شرکت ملی نفت ایران (مورد مطالعه: شرکت مناطق نفتخیز جنوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با و جود آنکه ضرورت و اهمیت چابکی زنجیره تامین با توجه به لزوم سرعت عمل، پاسخگویی به مشتریان، تغییرات روز افزون بازار و نیازهای مصرف کنندگان و...در بسیاری از صنایع، چه از نظر علمی و چه از بعد تجربی، بر کسی پوشیده نیست، شرکت های نفتی در ایران توجه چندانی به این مسایل و ترسیم و توسعه زنجیره تامین خود ندارند. در مقاله حاضر ضمن مرور ادبیات مربوط به چابکی زنجیره تامین و جایگاه آن در شرکت های نفتی، به مفهوم سازی چابکی در کل زنجیره تامین شرکت ملی نفت ایران، تعیین مولفه ها و شاخص های ارزیابی میزان چابکی در زنجیره تامین و طراحی ارتباطات بین مولفه ها با استفاده از روش های کیفی مانند دلفی و روش های کمی آماری مانند تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری پرداخته شده است.مولفه ها و شاخص های ارزیابی چابکی زنجیره تامین در شرکت های نفتی در ایران به صورت جامع (با در نظر گرفتن همه مدل ها و نظرات مطرح شده در این حوزه) و بومی (با در نظر گرفتن شرایط خاص این شرکت ها در ایران) ارایه شده اند. مهم ترین مولفه های ارزیابی چابکی زنجیره تامین عبارتند از محرک ها، توانایی ها و توانمندسازها و همچنین مهم ترین فرایندهای مورد ارزیابی در زنجیره تامین شرکت های نفتی عبارتند از: تدارکات، توسعه، تولید و اکتشاف و انتقال و تحویل نفت و گاز.
بررسی تاثیر نوع نیاز بر تمایل کارکنان به کارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: ستاد مرکزی شرکت ملی نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف «تعیین تاثیر نوع نیاز بر تمایل کارکنان به کارآفرینی سازمانی در ستاد مرکزی شرکت ملی نفت ایران» اجرا شد. متغیرهای تحقیق شامل انواع نیازها (نیاز به موفقیت/ توفیق طلبی، قدرت، احترام، خودشکوفایی، زیستی، امنیت و اجتماعی) به عنوان متغیر مستقل، و تمایل کارکنان به کارآفرینی سازمانی به عنوان متغیر وابسته، بوده است. برای گردآوری داده های مورد نیاز، از دو پرسشنامه دارای روایی و پایایی که در تحقیقات قبلی مورد استفاده قرار گرفته اند، پس از تصحیح و تعدیل برخی از سوال ها و بازآزمایی روایی و پایایی آنها، به ترتیب برای سنجش نوع نیازها و تمایل کارکنان به کارآفرینی سازمانی، استفاده شد. ضریب پایایی برای هر دو پرسشنامه برحسب آلفای کرونباخ به ترتیب، 85.65% و 86.68% به دست آمد. با بهره گیری از روش تحقیق همبستگی، تحلیل داده های تحقیق با نرم افزار SPSS، و استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره، نتایج آزمون فرضیه های تحقیق در سطح اطمینان 0.95 به دست آمد. بر اساس یافته های روش رگرسیون چندمتغیره، فرضیه های هفت گانه تحقیق و در نتیجه تاثیر انواع نیازها بر تمایل کارکنان به کارآفرینی سازمانی مورد تایید قرار گرفت
بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر رفتار شهروندی سازمانی نیروهای دانشگر شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف «بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر رفتار شهروندی سازمانی نیروهای دانشگر شرکت ملی نفت ایران» به روش توصیفی- علی صورت گرفته است. تعداد 97 نفر از کارشناسان واحدهای ستادی شرکت ملی نفت ایران از طریق روش سرشماری کامل انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و آوالیو و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکوف و همکاران(1990) می باشد که پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرنباخ به ترتیب 89/؛ و 78/. بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین رهبری تحول آفرین و مؤلفه های آن (ترغیب ذهنی، انگیزش الهام بخش، ملاحظه گری، نفوذ آرمانی) با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد که تمامی مؤلفه های رهبری تحول آفرین با مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی (نوعدوستی، وجدان کاری، جوانمردی، نزاکت و آداب اجتماعی) رابطه مثبت و معناداری دارد. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که رهبری تحول آفرین بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تأثیر دارد که مؤلفه های انگیزش الهام بخش و نفوذ آرمانی بیشترین تأثیر را داشته است.
تاریخ تحولات قراردادها در صنعت نفت ایران (با تأکید بر 1353ـ1333)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ تحول قراردادهای نفتی ایران از قراردادهای امتیازی به سمت مشارکتی و سپس خدمتی از ابتدا تا انقلاب سال 1357 به همراه تحلیل های مربوط آن، در مقاله حاضر به رشته تحریر درآمده است. بررسی این سیر تحول به ارتقاء دانش از موضوع مهم قراردادهای نفتی برای انعقاد کارآمد تر قراردادهای کنونی کمک می کند. در حقیقت می توان نتیجه گرفت آنچه امروزه در انعقاد قراردادهای نفتی ایران رخ می دهد چیزی چندان فراتر از بستر تاریخی آن، یعنی تحولات پیش از انقلاب نیست که این به مانند هر پدیده تاریخی وابستگی به مسیر را نشان می دهد. در این راستا باید به دوره بیست ساله مهم 1353 ـ 1333 اشاره داشت. در دوره مذکور هسته اصلی تاریخ تحولات قراردادهای نفتی دنیا، به پیش قراولی نسبی ایران، از پایان قراردادهای امتیازی به سمت قراردادهای مشارکتی و سپس انعقاد قراردادهای خدمتی شکل گرفت. برخلاف عمده نوشتارهای عمومی تاریخی مرتبط با مسأله نفت، در مقاله حاضر سعی شده تا وقایع و تحولات مربوطه بیشتر با رویکرد تخصصی و از زاویه دید تاریخی، اقتصادی و حقوقی بررسی و همچنین تحلیل های لازم نیز ارائه گردند. نتایج بررسی تاریخی مقاله نشان می دهد که الگوی قراردادهای نفتی در بستر زمان و در پاسخ به شرایط رفته رفته کامل تر شده و ایران نقش زیادی را در این تحول در دنیا ایفا کرده است امری که لازم است از این به بعد نیز تداوم یابد.
سازماندهی تولید در شرکت ملی نفت ایران: کاربرد نظریه ی اقتصاد هزینه مبادله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی تبیین رفتار تولیدی شرکت ملی نفت ایران از طریق کاربرد نظریه اقتصاد هزینه مبادله است. مسئله محوری نظریه مذکور را می توان ادغام عمودی و یا همان تصمیم ساخت یا خرید قلمداد نمود. در این ارتباط ساختار سازماندهی شرکت ملی نفت ایران در قبال اجرای طرح های توسعه ای به جهت تولید هیدروکربور (نفت و گاز) را می توان از طریق قراردادهای بیع متقابل (خرید) و سایر قراردادها (ساخت) تحلیل نمود. طبق نظریه اقتصاد هزینه مبادله ساختار سازماندهی با ویژگی های مبادلات به نحوی تنظیم می گردد که هزینه ها ی مبادلاتی ذیربط در کل حداقل گردند. به جهت بررسی این امر و در فضای مربوطه، تحلیل عوامل مولد هزینه های مبادلاتی و اثرگذار بر ساختار سازماندهی تولید در شرکت ملی نفت ایران از طریق کاربرد مدل پروبیت در دستور کار قرار گرفته است. نتایج مقاله از فرضیات اقتصاد هزینه مبادله حمایت نسبی به عمل آورده اند.
قراردادهای بالادستی نفت و گاز نظام جمهوری اسلامی ایران و تبیین دلالت های قانونی و الزامات قراردادهای جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی سیر تحول قراردادهای بالادستی صنعت نفت و گاز کشور در دوره استقرار نظام جمهوری اسلامی, بیانگر آن است که در طی سال های 1371- 1358ه.ش تقریباً هیچ نوع قرارداد متعارف و بلندمدتی منعقد نشده بود. درحالیکه در بازه زمانی1392-1372ه.ش سه نسل از قراردادهای خدماتی ایران موسوم به «بیع متقابل» طراحی و عملیاتی گشته اند. اکنون با توجه به ضرورت طراحی قراردادهای جدید, می خواهیم بررسی نمائیم که اساساً قوانین جاری حاکم بر بخش بالادستی صنعت نفت و گاز کشور دلات بر جواز استفاده از چه نوع قرارداد متعارفی در آن دارند؟ ملاحظات و چارچوب پیشنهادی صاحب نظران در طراحی این نوع قرارداد, چگونه می باشد؟ درنهایت با توجه به ماهیت قراردادهای بیع متقابل، نتیجه می گیریم که الزامات قانونی مسلط بر این حوزه سازگاری بیشتری با اصول قراردادهای بیع متقابل دارد. البته قرارداد جدید می بایست با تمسک به ظرفیت های قانونی موجود ضمن پاسخگویی به دغدغه های منتقدین حسب میادین هیدرکربوری کشور از انعطاف پذیری لازم نیز برخوردار باشد.
هزینه های مبادلاتی سازماندهی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت ملی نفت ایران از نهادهای بسیار مهم کشور است که بررسی رفتار آن اهمیت بالایی دارد. در این راستا بررسی تصمیمات شرکت ملی نفت ایران نسبت به ادغام عمودی فعالیت ها و یا همان تصمیم «ساخت یا خرید» در ارتباط با قراردادهای طرح های توسعه ای بالادستی شرکت مذکور از طریق کاربرد نظریه اقتصاد هزینه مبادله اهمیت دارد. بنابراین برای تبیین ساختارهای درهم تنیده روابط قراردادی بین شرکت ملی نفت ایران و مجموعه پیمانکاران طرح های توسعه ای بالادستی، قراردادهای بیع متقابل به عنوان گزینه خرید و سایر قراردادها به عنوان گزینه ساخت در نظر گرفته شده اند. در گام نخست نتایج به طور نسبی از فرضیات اقتصاد هزینه مبادله به عنوان عوامل تعیین کننده اَشکال سازماندهی حمایت به عمل آورده است. علاوه بر این، توابع هزینه مبادلاتی سازماندهی درونی و بازاری شرکت ملی نفت ایران به عنوان محور بحث نیز برآورد شده اند. با تخمین این توابع هزینه ، تفکیک اثرات ویژگی های مبادله بر اَشکال سازماندهی ساخت یا خرید مقدور گشته که این موضوع سبب گسترش دانش ما پیرامون اثرات نسبی خطرات مبادله بازاری و هزینه های سازماندهی درونی بر روی تصمیمات مرتبط با ادغام شده است. تخمین توابع هزینه ا ی مذکور به منظور برآورد هزینه های مبادلاتی و منافع برون سپاری نیز می توانند سودمند باشند. در ابتدا نیز مفهوم و ماهیت هزینه به بحث گذاشته شده است.
تدوین برنامه توسعه حرفه ای کارشناسان و مدیران آموزش در شرکت ملی نفت ایران: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه برنامه ای منظم به منظور آموزش و توسعه کارشناسان و مدیران آموزش در شرکت ملی نفت ایران با رویکرد حرفه گرایی می باشد. این پژوهش از حیث رویکرد، کیفی و تکنیک مورد استفاده، دلفی می باشد؛ به این شکل که ضمن مطالعه اسناد بالادستی و شرح مشاغل، با خبرگان آموزش نیز مصاحبه (با سؤالات نیمه ساختارمند) به عمل آمده است. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان آموزش آشنا با صنعت نفت و نمونه 10 نفر از آنان را شامل شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل محتوا است. جهت اعتباربخشی نتایج نیز از دو روش بازبینی اعضا و ممیزی خارجی استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که به منظور توسعه و بهسازی شاغلین فعال در حوزه آموزش صنعت نفت، بایستی آموزش ها را در سه سطح متصدی آموزش، کارشناس آموزش و مدیر آموزش ارائه نمود و در هر یک از این سطوح دوره های آموزشی مناسب را در نظر گرفت. برای مثال در سطح متصدی آموزش دوره های آموزش بزرگسالان، مدیریت منابع انسانی، تاریخچه آموزش در صنعت نفت و ...، در سطح کارشناس آموزش دوره های نیازسنجی، طراحی آموزش، راهبردهای اجرایی آموزش و...، همچنین در سطح مدیر آموزش دوره های مدیریت پروژه، مدیریت دانش، سازمان یادگیرنده، سیاست گذاری آموزشی و .... مد نظر قرار گرفته اند.
ارزیابی مقایسه ای عامل ریسک شرکت ملی نفت ایران در قراردادهای IPC، بیع متقابل و مشارکت در تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
131 - 169
حوزه های تخصصی:
قراردادهای نفتی به عنوان اولین حلقه ارتباط بین دولت ها و شرکت های نفتی از اهمیت خاصی در تسهیم ریسک بین طرفین قرارداد برخوردار است. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی مقایسه ای میزان ریسک (ریسک هزینه ، ریسک تولید و ریسک قیمت) شرکت ملی نفت ایران در ترتیبات قراردادی بیع متقابل، قرارداد نفتی ایران (IPC) و مشارکت در تولید و در نهایت انتخاب قرارداد بهینه بر اساس عامل ریسک است. بر اساس نتایج آزمون رتبه ای ویلکاکسون، میانگین ارزش فعلی خالص (NPV) مربوط به شرکت ملی نفت در IPC بیش از ارزش فعلی خالص مربوط به دولت در قراردادهای مشارکت در تولید می باشد. این در حالی است که NPV مربوط به دولت در IPC تفاوت معنی داری با ارزش فعلی خالص مربوط به دولت در قراردادهای بیع متقابل ایران ندارد. سایر یافته های حاکی از آن است که بیشترین ریسک تحمیل شده به شرکت ملی نفت ایران ناشی از افزایش هزینه ها به ترتیب به قرارداد بیع متقابل، IPC و مشارکت در تولید مربوط است. علاوه بر این، ریسک کاهش تولید در بیع متقابل بیشتر از IPC و در قراردادهای جدید نفتی بیشتر از مشارکت در تولید است، به بیان دیگر کاهش تولید بیشترین تاثیر را در قرارداد بیع متقابل بر ارزش فعلی خالص دولت می گذارد. ریسک کاهش قیمت نفت برای شرکت ملی نفت نیز در قراردادهای بیع متقابل و IPC تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشته و در عین حال از قرارداد مشارکت در تولید بیشتر است.
تحلیل ماهیت درآمدهای شرکت ملی نفت ایران و نظام حقوقی حاکم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
517 - 545
حوزه های تخصصی:
اهمیت دریافت های دولت و نظام حاکم بر آن، قانون گذار را بر آن داشته که ضمن نظارت دقیق بر درآمدهای دولت، نحوه استفاده از آنها را مشخص کند. بسته به اینکه هر یک از دریافت های دولت، از منظر قانونی زیر چه عنوانی - درآمدهای عمومی، اختصاصی و درآمدهای شرکت های دولتی- قرار گیرد، قوانین حاکم بر آن متفاوت خواهد بود. شرکت ملی نفت ایران که یکی از مهم ترین شرکت های دولتی است و نقش بسزایی در کسب درآمدهای دولت دارد، مورد توجه قانون گذار بوده و درآمدهایش توسط وی چهارچوب بندی شده است. اکنون پرسش این است که درآمدهای این شرکت تحت چه عنوان قانونی قرار گرفته و از این حیث تا چه میزان آزادی عمل دارد و نظام حقوقی حاکم بر آن چگونه است؟ در مقاله پیش رو، به پرسش های مذکور به طور مستدل و مستند پاسخ داده شده است.
خرق حجاب شرکتی در قوانین و رویه اتحادیه اروپایی در خصوص تحریم شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
43 - 60
حوزه های تخصصی:
تحریم های هسته ای اتحادیه اروپایی، مجموعه ای از اقدامات محدودکننده بود که آثار سوء آن، بیش از هر بخش دیگری از کشور، در صنعت نفت ایران که صنعت اصلی کسب درآمد کشور است، نمایان شد. این اقدامات محدودکننده تا بدان جا پیش رفت که شرکت های مشمول تحریم ها، نه تنها از انجام هرگونه معامله و سودآوری در حوزه صلاحیت اتحادیه منع شدند، بلکه تمامی دارایی ها و منابع آن ها نیز توقیف شد. مقاله پیش رو، می کوشد با بررسی قوانین و رویه قضایی شکل گرفته از دعاوی تحریمی، معیارهای حقوقی تحت شمول تحریم قرار گرفتن را استخراج کرده و با وضعیت شرکت های مورد نظر تطبیق دهد تا تصویر روشنی از چرایی تحریم شدن شرکت های نفتی ایرانی در اتحادیه اروپا ترسیم شود.
کاهش خطر تحریم شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران؛ واکاوی راهکارها با تمرکز بر قوانین تحریمی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره دوزادهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
111 - 146
حوزه های تخصصی:
مطالعه نظام حقوقی حاکم بر اعمال تحریم های اقتصادی یک جانبه، امری است که می تواند نقش مؤثری در ادامه حیات شرکت های هدف تحریم داشته باشد. در این میان یکی از نهادهای فعال در عرصه نظریات تحریمی و اعمال آن ها، اتحادیه اروپاست که از یکی از پیچیده ترین نظام های تحریمی بهره مند است. پرسش اصلی مقاله پیش رو این است که آیا می توان با کسب شناخت نسبت به ماهیت و معیارهای اعمال تحریم، راهکارهایی مؤثر برای کاهش خطر تحریم پذیری شرکت های نفتی فعال در قلمرو این اتحادیه به دست آورد. هدف اصلی این پژوهش، پس از بررسی نظریه خرق حجاب شرکتی به عنوان نظریه اصلی حاکم بر قوانین تحریمی اتحادیه اروپا و شناسایی قوانین لازم الاجرای کنونی این نهاد در حوزه تحریم های شرکتی، ارائه راهکار به منظور کاهش خطر تحریم مجدد شرکت های نفتی ایرانی فعال در قلمرو صلاحیت اتحادیه فوق الذکر است. مقاله حاضر بر این ادعاست که می توان با اعمال تغییراتی در ساختار، شیوه مدیریتی و ارتباط میان شرکت های فعال نفتی با شرکت ملی نفت ایران به عنوان شرکت مادر، خطر شناسایی و شمول تحریم ها را به میزان چشمگیری کاهش داد.
بررسی تجربی مدل حسادت در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اینکه کارکنان در سازمان ها تلاش می کنند تا احساس حسادت خود را سرکوب نمایند، شناخت و درک مفهوم حسادت، پیشایندها و پیامدهای آن برای محققین و سازمان ها امری مهم به نظر می رسد. ازاین رو، تحقیق حاضر درصدد است تا به بررسی نقش حسادت در محیط کار بپردازد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، تحقیقی کاربردی است، ازنظر ماهیت و رویکرد از جمله تحقیقات علّی است و ازنظر روش جمع آوری اطلاعات نیز جزء تحقیقات توصیفی و از شاخه مطالعات پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری در این پژوهش شامل کارکنان واحدهای ستادی شرکت ملی نفت ایران به تعداد 650 نفر است. طبق جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای با حجم 242 نفر انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که روان رنجوری، یک پیش زمینه مهم در توسعه احساس حسادت است. وظیفه شناسی به طور منفی بر احساس حسادت تأثیر می گذارد. رقابت پذیری ادراک شده، احساس حسادت را افزایش می دهد. حسادت، تأثیر منفی بر رفتار شهروندی سازمانی در سطح فردی و تأثیر مثبتی بر رفتارهای زیان آور (غیرکارآمد) در سطح فردی دارد. درنهایت، نتایج نشان می دهد که حسادت تاحدی نقش میانجی گری بین روابط روان رنجوری، وظیفه شناسی و رقابت پذیری ادراک شده از یک سو و رفتار شهروندی سازمانی و رفتارهای زیان آور ازسوی دیگر، دارد.
سقف شیشه ای زنان؛ پنداشت ها و کندوکاوها با کاربست روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای سازمانی، زنان از فرصت های بیشتری برای حضور و رقابت با مردان برخوردار شده اند. با وجود افزایش مشارکت زنان در سازمان ها، پیشرفت و ورود زنان به مقام های عالی با موانعی روبروست که تحت عنوان سقف شیشه ای شناخته می شود. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع پیش روی ارتقای زنان با استفاده از روش کیفی کیو در شرکت ملی نفت ایران انجام گرفت. بدین ترتیب که گزاره های کیو از طریق 19 مطالعه انتخاب شده بر اساس پروتکل پژوهش و منابع رسانه ای مانند نشریات، روزنامه ها، برنامه های تلویزیونی و گفتگو با افراد خبره و نخبگان اکتشاف گردید. در ادامه پرسشنامه ای متشکل از 39 کارت و یک پاسخنامه (نمودار کیو) در اختیار 43 نفر از خبرگان قرار گرفت که نظر خود را برمبنای یک طیف کاملاً موافقم (4+) تا کاملاً مخالفم (4-) مشخص نمایند. داده های جمع اوری شده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی نوع کیو با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که هفت پنداشت و گروه ذهنی در خصوص موانع پیش روی زنان در دست یابی به سمت های مدیریتی وجود دارد. در این الگوهای ذهنی، گزاره های «مهارت کم تر زنان در بازی های سیاسی»، «توانایی کم زنان در تحمل فشارهای روانی مشاغل مدیریتی»، «اولویت خانواده نسبت به کار برای زنان»، «وابستگی زنان از نظر جغرافیایی و محل زندگی به مردان» و «نیازمند بودن زنان به برنامه کاری منعطف» با امتیاز عاملی بیشتر از مهم ترین موانع ارتقای شغلی زنان بودند.
مدلی برای انتخاب مدیران شرکت های دولتی با تمرکز بر بُعد سیاسی؛ مورد مطالعه شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای انتخاب مدیران شرکت های دولتی از طریق مشخص کردن ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های سیاسی و غیرسیاسی اثرگذار بر آن بود. در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته اکتشافی با استفاده از رویکرد فراترکیب ودلفی استفاده شد . جامعه آماری بخش کیفی شامل 46 مقاله از 761 مقاله مرتبط مربوط به بازه زمانی2007 تا 2019 بود که با مرور نظام مند، انتخاب و با تحلیل محتوا کدگذاری شد. در مرحله کمی به منظور بومی سازی مدل، روش دلفی با 18 نفرخبره به کار گرفته شد. در نهایت عوامل موثر بر انتخاب مدیران در قالب هفت بُعد، 20 مؤلفه و 101 شاخص طبقه بندی شد. نتایج پژوهش نشان داد که علاوه بر عوامل غیرسیاسی، مداخله گرهای سیاسی درون سازمانی( مهارت های سیاسی، شبکه های حمایتی درون سازمانی، ائتلاف های درون سازمانی، سیاست زدگی، سابقه فعالیت سیاسی، رﻓﺘﺎرﻫ ﺎی ﺳیﺎﺳی، ادراک کﺎرکﻨ ﺎن از سیاست، اراده سیاسی و ملاحظات سیاسی ) و مداخله گرهای سیاسی برون سازمانی ( اکولوژی سیاسی، فشارهای سیاسی گروه ها، قوم ها و احزاب، شبکه های حمایتی برون سازمانی، تغییرات ریاست جمهوری و نفوذ مقامات دستگاه های حکومتی ) در انتخاب مدیران مؤثر است.
بررسی پیشایندها و پیامدهای غرورِ سازمانی؛ مورد مطالعه شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و آزمون پیشایندها و پیامدهای غرور سازمانی در شرکت ملی نفت ایران بوده و با روش ترکیبی انجام شده است. در بخش کیفی با 19 نفر مصاحبه شد که پس از تحلیل داده ها، الگوی مورد نظر تدوین گردید. در مرحله آزمون کمی مدل پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته طراحی و در بین381 نفر اعضای نمونه که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، توزیع شد . پس از اطمینان از پایایی و روایی سؤالات، برازش داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. در نهایت مشخص شد که انگیزش درونی، تصویر سازمانی، تاریخچه موفقیت آمیز سازمان و مهم بودن خروجی سازمان، پیشایندهای غرورسازمانی است و پیامدهای غرور سازمانی عبارتند از: ماندگاری درسازمان، هویت سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی. همچنین، مشخص شد که دیدگاه مثبت فراسازمانی و تعصب کارمندان و خانواده های آنان نسبت به سازمان در رابطه بین غرور سازمانی و پیامدهای آن نقش میانجی دارد.
الگوی پیشایندها، مؤلفه ها و پیامدهای حسادت کارکنان در محیط کار در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر یافتن عوامل مؤثر بر حسادت کارکنان در محیط کار، بررسی دقیق مفهوم حسادت کارکنان در محیط کار و پیامدهای آن بود. این پژوهش، ازلحاظ هدف، کاربردی است که به روش کیفی، مبتنی بر تحلیل مضمون و با به کارگیری ابزار مصاحبه با رویکردی اکتشافی و به صورت نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان واحدهای ستادی شرکت ملی نفت ایران بود که حداقل پنج سال سابقه فعالیت در این سازمان را داشتند. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی استفاده شد که با 19 نفر از کارشناسان مصاحبه صورت گرفت. برای اعتباربخشی، از راهبرد زاویه بندی ( همسوسازی ) استفاده شد . از دو روش پایایی باز آزمون (شاخص ثبات) و روش توافق درون موضوعی جهت سنجش قابلیت اعتماد استفاده شد که نتایج آن به ترتیب 84% و 86% به دست آمد. پس از تجزیه وتحلیل داده ها، عوامل فردی، بی عدالتی سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل اداری و مدیریتی، عوامل سیاسی و عوامل ساختاری به عنوان " عوامل ایجادکننده " ؛ عوامل عاطفی، شناختی و رفتاری به عنوان " مؤلفه ها " ؛ و پیامدهای فردی، بین فردی، گروهی و سازمانی نیز به عنوان " پیامدهای حسادت کارکنان " در محیط کار مورد شناسایی و بحث قرار گرفت.
مدل بهینه مدیریت استعداد در شرکت ملی نفت ایران براساس نظریه داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ طراحیِ مدل بهینه ی مدیریت استعداد در شرکت ملی نفت ایران انجام شد. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر ماهیتِ داده ها، کیفی از نوع داده بنیاد براساس پارادایم استراوس و کوربین است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان و متخصصان حوزه منابع انسانیِ شرکت ملی نفت ایران بودند. نمونه گیری از آن به صورت نظری(هدفمند) انجام شد که 14 نفر را شامل می گردید. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری داده ها در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی با رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل بهینه (مطلوب) مدیریت استعداد متشکل از شرایط عِلّی است که عبارتند از عوامل (درون و برون صنعتی)، شرایط زمینه ای (توسعه سازمانی)، شرایط مداخله ای (یادگیری سازمانی)، پدیده محوری (مدیریت و توسعه استعداد)، راهبرد عمل (استقرار سیستم جامع مدیریت عملکرد) و در نهایت، پیامدها از سه مقوله پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی تشکیل شده است .