مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
ساختار فضایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در رابطه با بررسی خواص مورفولوژیکی ساختار شهری در شهر تبریز است. سوال اصلی تحقیق این است که آیا خواص مورفولوژیکی در ساختار شهر تبریز در دوره قاجار و پهلوی موثر بوده است؟ پیچیدگی فرآیند تشکیل شهرها و ساختار مورفولوژی شهری شهر تبریز، مهمترین مسائل در این پژوهش است. نگاهی به تغییر ساختار و شکل شهرها به وضوح نشان می دهد که شهرهای ما به عنوان یک مطالعه جدی مورد توجه قرار نگرفته و آزمایش نشده اند. از سوی دیگر شهر و شیوه های مطالعه آن نادیده گرفته می شود و ناشناخته مانده است. روش تحقیق حاضر بصورت استفاده از "نحو فضایی" که ترکیبی از روشه های توصیفی و تحلیلی می باشد. برای تجزیه و تحلیل مورد مطالعه، رویکرد مورفولوژیکی تحلیلی "نحو فضایی" برای بررسی فضایی ساختار شهر تبریز مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مورفولوژی در پیکربندی و ساختار شهر تبریز بسیار موثر است و رشته های پیکربندی در چارچوب فضایی شهری تحت تاثیر قرار گرفته و با وجود رشد و توسعه ی سریع شهری که امروزه در بسیاری از شهرهای ایران بخصوص شهر تبریز، توسط طراحان شهری رخ داده است، برنامه ریزان در تهیه طرح های توسعه در رابطه با این خواص غفلت می کنند. هدف اصلی این پژوهش این است که ویژگی های مورفولوژیکی برنامه های توسعه شهری (از جمله شهر تبریز) در هر دوره ای قادر به هدایت و کنترل نیروهایی هستند که بر عملکرد آنها تأثیر می گذارند.
بررسی تحولات ساختار فضایی در مورفولوژی شهر طی ادوار تاریخی. نمونه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
51 - 70
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهر زنجان در گذر زمان و تحت شرایط مکانی و زمانی و سایر عوامل اقتصادی و اجتماعی به تدریج توسعه و شکل یافته است. اما در این میان برای این که بتوان درک درستی از چگونگی تاثیر تغییرات ساختار فضایی بر مورفولوژی شهر به دست آورد ضرورت شناخت پیشینه و سیر تحول کالبد فضایی آن تاکنون بوده است؛ تا از این طریق بتوان عوامل موثر بر بروز تحولات فضایی را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با هدف بررسی دگرگونی های ساختار فضایی در طی ادوار تاریخی با استفاده از روش تحلیل نقشه بر اساس تحلیل تغییرات میزان هم پیوندی انجام پذیرفت بدین منظور با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تغییرات مورفولوژی شهر زنجان پرداخته که در آن بخشی از اطلاعات مربوط به دوره های مختلف تاریخی نیز به کمک روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. روند تحلیل طی دوره های مختلف رشد و توسعه شهر به کمک نرم افزار Atocad، Arc GIS، تهیه و میزان هم پیوندی و تفاضل هم پیوندی در دو سطح بافت مرکزی و شهر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل های انجام گرفته در قالب جدول و نقشه استخراج شد. بدین ترتیب با بررسی تغییرات پارامتر هم پیوندی، در دوره های مختلف این نتیجه حاصل شد که تغییرات ارزش هم پیوندی مرتبط با دگرگونی های کالبد - فضایی در ساختار شهر است. چنانچه خیابان کشی های دوره سوم، عدم برقراری اتصال رینگ های حلقوی بین بافت قدیم و جدید و یا عدم پیوند محورهای واسطه به استخوانبندی اصلی شهر (در دوره پنجم)، تمرکززدایی از مرکز شهر (در دوره ششم)، اوج افزایش میزان میانگین هم پیوندی در شهر و بافت مرکزی به ترتیب (358/1، 372/1) و همچنین تفاضل هم پیوندی به ترتیب (212/2، 994/1) در دوره پنجم، گسترش الگوهای شطرنجی در دوره های پنجم و ششم، اجرای طرح های ترافیکی در دوره هفتم، عامل اصلی تغییر ارزش های هم پیوندی بوده است که مجموعه این عوامل دگرگونی های فضایی را در شهر طی گذر زمان پدید آورده است. همچنین در این پژوهش با انجام مقایسه نتایج به دست آمده با نمونه مشابه آن در شهر مشهد این نتیجه حاصل شد که بافت مرکزی شهر زنجان برخلاف شهر مشهد از میزان میانگین هم پیوندی بالاتری نسبت به شهر برخودار بوده است بطوریکه در شهر زنجان میانگین هم پیوندی بافت مرکزی نسبت به شهر به ترتیب (245/1 و 209/1) و برعکس در شهر مشهد به ترتیب (95/0 و 007/1) بوده است. نتایج دو تحقیق نشان داد که معضلات فضایی در بافت مرکزی این دو شهر به گونه متفاوت از یکدیگر بوده است که در این تحقیق بدان پرداخته شده است. بر اساس این تحلیل می توان گفت که ویژگی های ساختاری هر شهر منحصر بفرد بوده و الزاما قابل تعمیم به سایر شهرها نخواهد بود. بنابراین در این تحقیق پیشنهاد می شود که تغییرات ساختار فضایی هر شهر بنا بر ویژگی های خاص خود مورد مطالعه قرار گیرد.
بررسی تأثیر جدایی گزینی فضایی- اجتماعی گروه های شغلی و تحصیلی بر ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
249 - 264
حوزه های تخصصی:
منطقه کلان شهری تهران به علت نرخ رشد غیر طبیعی بالا و مهاجرت اقشار مختلف با ویژگی های اجتماعی- اقتصادی متفاوت به آن، توزیع فضایی ناهمگون جمعیت در سکونت گاههای مختلف آن را ارائه می دهد که خود سبب جدایی گزینی فضایی- اجتماعی و شکل گیری ساختار فضایی خاص شده است. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر جدایی گزینی فضایی- اجتماعی دو گروه شغلی و تحصیلی بر ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران و نحوه تغییرات آن در دوره زمانی سال های 90-1385 بر اساس رهیافت ریخت شناسانه است. روش شناسی این پژوهش از نظر روش کار، پژوهش کمّی، از نظر هدف، توصیفی محور و از نظر نوع، کاربردی است؛ به این جهت، براساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال های 1385 و 1390 مرکز آمار ایران، 3 دسته روش شامل شاخص ضریب جینی جهت سنجش میزان نابرابری گروه های اجتماعی مذکور، روش تراکم هسته ای (کرنل) جهت تحلیل نحوه توزیع فضایی گروه ها در سطح منطقه کلان شهری تهران و از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی جهت تعیین رابطه بین سهم طبقات گروههای اجتماعی با میزان فاصله هر یک از واحدهای فضایی از شهر اصلی منطقه کلان شهری (کلان شهر تهران) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص ضریب جینی، نابرابری متوسط رو به پایین طبقات شغلی و تحصیلی و توزیع فضایی طبقات گروههای اجتماعی را بر طبق شاخص کرنل، گذار از ساختار فضایی تک مرکزی به چند مرکزی در برخی از طبقات مشخص می نماید و تحلیل رگرسیونی نیز بیانگر روند کاهشی میزان تأثیرپذیری سهم طبقات گروه های بررسی شده، در هر یک از واحدهای فضایی با فاصله گرفتن از شهر اصلی در اغلب طبقات است.
سنجش جدایی گزینی فضایی شهر قم و ارتباط آن با ساختار فضایی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
217 - 238
حوزه های تخصصی:
جدایی گزینی شهری مانعی قابل توجه برای دستیابی به شهری فراگیر، همه شمول، منسجم و یکپارچه است. آثار و پیامدهای مرتبط به جدایی گزینی شهری نه تنها متوجه خانواده های فقیر می شود بلکه همه ساکنان و همچنین شکل و ساختار شهرها را متاثر خواهند کرد. درک رابطه بین ساختار فضایی شهر و الگوهای جدایی گزینی از عواملی هستند که باعث تحقق پذیری بیشتر در اجرای طرح ها و موفقیت بیشتر مدیریت شهری می گردد. بنابراین هدف کلان این پژوهش سنجش میزان جدایی گزینی بین طبقه های اجتماعی شهر قم و تحلیل ارتباط آن با ساختار فضایی شهر است. روش تحقیق کمی بوده و رویکرد آن توصیفی_تحلیلی می باشد. به همین منظور ابتدا به سنجش میزان جدایی گزینی چند گروهی بین طبقه های بالا، متوسط و پایین شهر پرداخته شد. نتایج نشان داد که میان قشرهای موجود در شهر جدایی گزینی متوسط وجود دارد. همچنین با بررسی شاخص های ساختار فضایی شامل توزیع، خوشه بندی و تجمع بر پایه داده های آماری جمعیت و فعالیت 1390 بر مبنای 758 حوزه آماری شهر قم نتایج گویا بود که شهر قم از یک ساختار متمرکز و خوشه ای برخوردار است. جهت یافتن ارتباط بین میزان جدایی گزینی و توزیع جمعیت و فعالیت از همبستگی دو متغیره موران استفاده شد که نتایج نشان می دهد بین میزان آنتروپی جدایی گزینی محلی طبقه پایین شهر و میزان آنتروپی جمعیت و فعالیت با مقدار شاخص موران به دست آمده (36/0) ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد و میزان جدایی گزینی طبقه بالا و متوسط با توزیع جمعیت و فعالیت با مقدار موران بدست آمده به ترتیب برابر با ( 36/0-) و (24/0-) ارتباط منفی و معکوسی وجود دارد و همچنین با استفاده از رگرسیون فضایی برای یافتن تاثیرگذارترین طبقه در شکل گیری ساختار فضایی شهر قم نتایج بدست آمده حاکی از این بود که طبقه بالای شهر با (27/0= ) بیشترین تاثیر را داشته و در مراتب بعدی طبقه پایین و متوسط شهر تاثیرگذار بوده اند.
تحلیلی بر نقش قنات سرچشمه در تحولات ساختار فضایی شهر زنجان در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
103 - 118
حوزه های تخصصی:
همجواری ایران با کمربند خشک و بیابانی نیمکره شمالی از یک طرف و استقرار کو ههای البرز و زاگرس در مسیر توده های بارشی از طرف دیگر، موجب شده اند که مسئله آب و کمبود بارش از دیرباز به مسئله ای اساسی در مکان گزینی و توسعه زیستگاه های انسانی، به ویژه مکان برای ایجاد شهرهای آن تبدیل شود. به همین دلیل، اغلب شهرهای ایران در وابستگی و مجاورت منبع آب شکل گرفته اند. هدف این پژوهش یافتن تأثیر حضور قنات در شهر زنجان با محوریت «قنات سرچشمه» و پاسخ گویی به این پرسش است که قنات مذکور چه نقشی در تحوّلات ساختار فضایی و روند توسعه شهر زنجان در عصر قاجار داشته است؟ این پژوهش از نوع پژوهش های تاریخی است که با روش توصیفی تحلیلی پژوهش شده و گردآوری اطّلاعات در آن با استفاده از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفته است. هسته اوّلیه شهر زنجان در مجاورت رودخانه زنجان چای شکل گرفته است. با این حال، این رودخانه فقط برای کشاورزی در اراضی پیرامون آن مورد استفاده قرار می گرفت و آب شُرب مورد نیاز شهر از طریق چاه های آبِ حفرشده در منازل و چشمه های دامنه های ارتفاعات شمالی شهر تأمین می شد. علاوه بر افزایش جمعیّت شهر که موجب افزایش نیاز آبی شهر شده بود، خشک شدن چشمه ها و چاه ها در اثر وقوع خشک سالی های متوالی، عامل دیگری بود که ضرورت احداث قنات در زنجان عصر قاجار را بیشتر کرد. از این رو، در این دوره قنوات متعددی در بیرون و درون حصار شهر احداث شدند. در میان قنات های شهر زنجان، «قنات سرچشمه» یکی از بزرگترین و پُرآب ترین آن ها بود. این قنات که دارای هشت شعبه بود، با حضور در محلّات شهر و جاری شدن در معابر آن، زمینه ساز تحوّلات زیادی در ساختار فضایی شهر زنجان گردید. از جمله چنین تحولاتی می توان به تغییر جهت توسعه شهر از حالت طولی به عرضی، تقسیم بندی قطاعی شهر به بخش های یوخاری باش(بالاشهر) و اَشاقی باش(پایین شهر)، شکل بخشی به محلّات جدید، تعیین جهت معابر، تأثیر بر مکان گزینی کاربری ها و تأسیسات دولتی اشاره کرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر پراکنده رویی شهری و ارتباط آن با ساختار فضایی شهر؛ نمونه مورد مطالعه: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۷
89 - 112
حوزه های تخصصی:
پراکنده رویی پدیده ای است که در نیمه دوم قرن بیستم شکل گرفته و امروزه به عنوان یکی از موضوعات محوری در بسیاری از کشورها مطرح است. پراکنده رویی پیامدهای مثبت و منفی فراوانی را به همراه داشته است و می توان گفت که با توجه به ساختارهای گوناگون و ویژگی های متفاوت جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و جز اینها، دلایل پراکنده رویی از شهری به شهر دیگر متفاوت است. ارومیه از شهرهایی است که در سال های اخیر با سرعتی شتابان گسترش یافته است. به منظور بررسی میزان پراکنده رویی در ارومیه، پس از مروری بر متون نظری و تجربی مرتبط، بر اساس تلفیقی از نظریات اوینگ و دیگران (2002)، تورنس (2008) و فرنکل و اشکنازی (2007)، با استفاده از 19 متغیر نشانگر پراکنده رویی و انجام تحلیل عاملی در 30 ناحیه ارومیه، در نهایت این شش عامل، که پراکنده رویی را در این شهر تبیین می کنند، معرفی شده اند: اختلاط کاربری، تراکم، بی قاعدگی نواحی ساخته شده، مرکزیت، دسترسی، و فضای فعالیت. مقایسه پراکنده رویی با روند گسترش کالبدی ارومیه در سال های مختلف، نشان می دهد نواحی ای که در دوران آغازین شکل گیری شهر به وجود آمده اند، پایین ترین میزان پراکنده رویی را دارند؛ و با هرچه نزدیک تر شدن به نواحی ساخته شده در سال های اخیر، می توان دید که عمدتاً روند گسترش شهر به سمت پراکنده رویی بیشتری میل می کند. همچنین بررسی ساختار تک مرکزی شعاعی ارومیه و مقایسه آن با پدیده پراکنده رویی، مشخص می سازد که گسستگی ایجادشده در ساختار فضایی ارومیه باعث شده است که عمدتاً در نواحی خارج از ساختار شهر پراکنده روییِ زیادی مشاهده شود.
بررسی رابطه بین تخلف ساختمانی تغییر کاربری و ساختار فضایی شهر تهران با استفاده از تحلیل رگرسیون فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
23 - 41
حوزه های تخصصی:
تخلف ساختمانی تغییر کاربری یکی از انواع تخلفات ساختمانی عمده در شهر تهران است که طی دو دهه اخیر، تصمیم گیری های مدیریت شهری نه تنها به تعدیل مقدار این نوع تخلف ساختمانی نیانجامیده است بلکه منجر به کاهش اهمیت رعایت ضوابط و مقررات کاربری زمین شده است. تأثیر قابل توجه تصمیمات کاربری زمین بر نظم و تعادل ساختار شهری، بررسی راه حل های ممکن برای پیشگیری از وقوع این تخلف در سطح شهر را ضروری می سازد. در این مقاله با فرض وجود ارتباط بین چگونگی پراکنش تخلف ساختمانی تغییر کاربری در شهر تهران و ساختار اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی آن، به یکی از راه حل های ممکن برای پیشگیری از وقوع این تخلف اشاره می شود. در این زمینه با استفاده از روش تحلیل رگرسیون فضایی، ارتباط بین شاخص های اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی معرف ویژگی های مناطق مختلف شهر تهران و مقدار تخلف تغییر کاربری گزارش شده به شهرداری مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که مجموع مساحت تخلف تغییر کاربری در مناطق، با متوسط متراژ واحد مسکونی، قیمت زمین و ساختمان، ضریب مالکیت خودرو، مساحت متوسط قطعات زمین، متوسط تراکم ساختمانی و مساحت کاربری اداری رابطه ای هم جهت، با سطح اطمینان 99% و 95% دارد.
نقد ساختارگرایانه فرم و عملکرد بنای تاریخی قلعه دختر فیروزآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلعه دختر فیروزآباد با عملکردهای کاخ و قلعه به عنوان بنایی ارزشمند از اواخر دوره اشکانی و مظهر تجلی خلاقیت های معمارانه ای است که در طول سالیان گذشته الگوی بناهای عظیمی شده است. بنابراین باید به عنوان سند تکامل تاریخ معماری ایران به درستی شناخته شود که در این مقاله به نقد ساختارگرایانه آن پرداخته خواهد شد. پرسش های جهت دهنده تحقیق پیرامون تحلیل و یافتن نسبت رابطه و کشف راهکارهای معمارانه به کار رفته برای هماهنگ سازی کارکردهای دوگانه کاخ و قلعه و نیز نمایان سازی خلاقیت های فضایی موجود در معماری آن شکل می گیرد. در جهت پاسخگویی به این پرسش ها، به توصیف و تکمیل اطلاعات موجود از بنا به عنوان پایه تحلیل های اصول فضایی حاکم بر قلعه دختر پرداخته می شود که نتیجه آن ها در قالب ارائه الگوها و نمودارهای فضایی بیان گردیده است و منتج به وضوح غلبه کارکرد قلعه بر کاخ در طراحی خواهد شد. با قرار دادن این نتایج در کنار قیاس با بناهای دوره های زمانی متأخر و متقدم تر، ریشه یابی برخی از اساسی ترین الگوهای معماری ایران حاصل می شود که از مهم ترین اهداف شکل گیری پژوهش حاضر است. آشنایی با شیوه های معمارانه هماهنگ سازی عملکردهای گوناگون، هدف بنیادین دیگری است که کوشش شده است از طریق روش کیفی و با ابزار مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و تحلیل های معماری محقق شود. در نهایت ریشه یابی برخی الگوهای سازمان دهی فضایی ماندگاری چون روابط فضایی ایوان و گنبدخانه در بنای قلعه دختر شناسایی شد.
تببین دگردیسی ساختار فضایی شهر اصفهان در ارتباط با دگرگونی قدرت از صفویه تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
307 - 338
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهرها یکی از عناصر تأثیرگذار در امر توسعه شهرها در دوره های مختلف بوده است. در شهرهای ایرانی، ساختار فضایی شهرها گاه به صورت ارگانیک و در طی دوران تاریخی و براساس مقتضیات زمانه، همچون نیازهای اقتصادی-اجتماعی و دینی-مذهبی آن ها شکل می گرفته و در مواردی، این ساختار از برنامه ها و طرح های حکومتی آن دوره بسیار تأثیر می گرفته است. با توجه به تغییرات سریع شهر و فضاهای شهری در دوره های معاصر، شکل دیگری از تحلیل فضای شهری باید مورد توجه قرار گیرد که در مطالعات کلاسیک تحلیل فضای شهری کمتر بدان پرداخته شده است. شهرهای تاریخی بهترین بستر را برای این گونه تحلیل فراهم می آورند؛ بنابراین شناخت ساختار فضایی شهر، رابطه آن با قدرت و تأثیر دگرگونی قدرت بر دگردیسی ساختار فضایی اصفهان هدف این پژوهش است. این پژوهش با انتخاب شهر اصفهان به عنوان نمونه مورد مطالعه ازیک سو در یک سطح کلان و با روش تفسیر-تاریخی، بررسی سِیر تحول تاریخی استخوان بندی شهر اصفهان انجام یافته است و از سویی دیگر با روش تحلیلی-توصیفی و استفاده از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدید میدانی و مصاحبه و به کمک نرم افزارهای ArcGIS، Auto CAD و Depth map با تکنیک چیدمان فضایی (Space Syntax) با استفاده از نقشه های تحلیلی چیدمان فضایی و به کارگیری مفهوم ارزش هم پیوندی انجام یافته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که ساختار فضایی اصفهان از دوره صفویه که با برنامه ریزی حکومت مقتدر شکل گرفته، در دوره های بعد با دگرگون شدن قدرت تغییرشکل داده و کماکان عناصر اصلی ساختار فضایی نقش اصلی در شهر دارند و از هم پیوندی بالایی برخوردار هستند.
واکاوی سازوکار انقباض شهری و وابستگی آن با فرهنگ برنامه ریزی (مورد پژوهی: منطقه8 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارهای شهری همواره متحمل دگرگونی های دائمی بوده و متاثر از عوامل درونی و بیرونی، رشد و انقباض را در جمعیت خود تجربه کرده اند. برنامه ریزی برای شهرهای درحال انقباض دیگر تحت پیش گزاره های رشد شهری معنادار نیست و نیازمند تغییر به پارادایم دیگری است. از این رو چالش شهرهای در حال انقباض، پتانسیل ایجاد زمینه تغییر در فرهنگ برنامه ریزی را نیز دارا می باشند. انقباض شهری به عنوان پدیده ای که به لحاظ تجربی انگاشت پردازی شده، ناشی از میان کٌنِش محرک های متغیر انقباض در سطوح مختلف فضایی است که به کاهش جمعیت در مقیاس محلی منجر گشته و ممکن است با افت اقتصادی و تغییرات جمعیتی نیز همراه باشد. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی عوامل و محرکه های تأثیرگذار بر انقباض شهری در حال رخداد در منطقه ۸ کلانشهر تبریز و نیز بررسی پیامدها و اثرات ناشی از این پدیده بر برنامه ریزی می باشد که منجر به عدم توانایی منطقه در جذب و نگهداشت جمعیت شده است. بدین ترتیب در راستای دستیابی به هدف پژوهش از روش تحقیق ترکیبیِ متوالیِ اکتشافی بهره گرفته شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که پدیده انقباض شهری ناشی از مؤلفه هایی است که در بستر برنامه ریزی ساختار فضایی بررسی شده و متناسب با شرایط و ویژگی های هر محیط، تعیین می گردد. در منطقه مورد مطالعه نیز عوامل و محرکه های کاهش جمعیت شناسایی شده به ترتیب در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، آلودگی محیطی و منظر شهری بیش ترین میزان اثرگذاری بر رخداد این پدیده را دارا می باشند.
بررسی پایداری و ساختار فضایی محلات و بافت های فرسوده و ناکارآمد شهر اصفهان با استفاده از روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
11-18
حوزه های تخصصی:
نفوذپذیری و مشکل دسترسی ازجمله مشخصههایی است که برای بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری ب رشمرده م ی شود ، با این وجود در کمتر مطالعهای این موضوع به گونه ای روشمند و غیر روایی مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر، با بررسی ساختار فضایی شهر اصفهان به کمک روش چیدمان فضا، تلاش کرده است تا ضمن معرفی رو ش ی مناسب در مطالعه و تحلیل شرایط ساختاری عرصههای سکونتی شهرها، جایگاه محدودهها و محلات فرسوده و ناکارآمد اصفهان را میزان قابلیت حرکت و ارتباط در « هم پیوندی » نیز در ساختار فضایی شهر موردبررسی قرار دهد. در این رابطه با استفاده از شاخص شهر اصفهان، همچنین محدودههای هدف، به صورت کمی در سطح کلان، میانی و محلی مدل سازی شده و میزان ارزش هم پیوندی محدودههای هدف در قیاس با کل شهر با استفاده از پنج آماره میانگین، کمینه، بیشینه، انحراف معیار و اختلاف میانگین هم پیوندی شهر و محدودههای هدف، تحلیل شد. یافته ها نشان میدهد که ارزش هم پیوندی ساختار فضایی محدوده های هدف در هر سه سطح ذکرشده پایین تر از سایر محلات شهر است، که این مسئله مؤید ناپایداری، ضعف دسترسی و نفوذپذیری این محدوده ها در شهر می باشد. لذا نتایج حاصل از تحلیل با روش چیدمان فضا به شکلی روشمند ارتباط معنی دار و مستقیمی را بین ساختار ف ضایی محلات دارای بافت فرسوده و سایر محلات، با وضعیت آن ها نشان می دهد که این نکته حکایت از کارآمدی روش مذکور در مطالعهی موضوعات مشابه دارد.
سلامت محیط زیست شهری: از ساختار فضایی شهر تا مشارکت شهروندی (نمونه موردی: منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دست یابی به محیط زیست سالم شهری یکی از اهداف توسعه پایدار شهری است. سلامت محیط زیست شهری تحت تأثیر شرایط و ساختار فضایی شهر بوده و از طرف دیگر عامل انسانی به عنوان محیط اجتماعی در ایجاد و تغییر سلامت محیط زیست شهری نقش بسزایی دارد، بنابراین جهت ارتقاء سلامت محیط زیست شهری، تحلیل و تبیین ارتباط بین محیط انسان ساخت و محیط اجتماعی ضروری است. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین ساختار فضایی منطقه یک شهرداری تهران با مشارکت شهروندی در ارتقاء سلامت محیط زیست محلات شهری میپردازد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و متغیرهای اصلی این پژوهش شر ایط اجتماعی، وضعیت اقتصادی، شرایط کالبدی - فیزیکی و مشارکت شهروندی است. ابزارهای جمع آوری دادهها به صورت مورد تحلیل قرارگرفته است. GIS و SPSS پرسشنامه و استفاده از دادههای ثانویه از مراکز آماری است که با استفاده از نرم افزار نتایج این پژوهش نشان میدهد که بین ساختار فضایی سالم شهری و مشارکت شهروندی در ارتقاء سلامت محیط زیست شهری همبستگی وجود دارد، و الگوهای فضایی محیط زیست سالم با الگوی مشارکت شهروندی در ارتقاء سلامت محیط زیست شهری منطبق است.
مطالعه جایگاه بازار در فرآیند تغییر ساختار فضایی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
77 - 108
حوزه های تخصصی:
بازار از دیرباز ازنظر اقتصادی و فرهنگی اجتماعی، مهم ترین بخش و هسته اصلی شهر کاشان بوده است. در طی یک صد سال اخیر با وقوع توسعه شهری، کاشان دچار دگرگونی های ساختاری مهمی شده که نتیجه آن گسستگی بازار از بستر شهری، به حاشیه رانده شدن آن و درنتیجه عدم رونق کسب و کار است. این تغییرات که به طور عمده با ساخت خیابان همراه بوده اند، باعث شده تا بخش هایی همچون بازار نو مسگرها تخریب شود و یا مانند بازار پانخل راه انزوا پیش بگیرد. هدف مشخص کردن تأثیر تغییرات ایجادشده ناشی از ساخت خیابان ها بر ساختار فضایی شهر و نقش بازار در آن ساختار است؛ لذا پژوهشی توصیفی تبیینی و ازنظر کاربست، کاربردی است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله که بر مطالعه ساختار فضایی شهر استوار است و ترکیبی از روش های کمی و کیفی است، شامل سنجش پیکره بندی شهر بر اساس روش نحو فضا و همچنین مطالعه کارکردی بازار که نتایج آن در قالب رویکردی کل نگر و تفسیری و بر پایه خصوصیات تاریخی و نقش بازار و اجزاء آن در ساخت کلی شهر توصیف و تبیین می شوند. برای نیل به هدف، وضعیت ساخت فضایی شهر در سه دوره مختلف در طی سده حاضر بازسازی و مطالعه خواهد شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از دهه 1300 تا دهه 1340 و با ساخت مجموعه ای از خیابان ها، جایگاه بازار در ساخت شهر منسجم، در آغاز این سده تضعیف شده است و مجموعه ای از خیابان های یادشده ساخت فضایی شطرنجی شکل جدیدی را شکل داده اند که نقش بازار در آن کم رنگ شده است. با ادامه تغییرات، هم توسعه شهر و ساخت فضایی جدید که به سوی غرب و جنوب غربی رشد یافته سبب شده بازار در نسبت با شهر تاریخی در انزوا قرار گیرد و هم بازار تحت تأثیر خیابان های پیرامون خود تغییرات وسیعی کرده است. به نظر می رسد تحت تأثیر چنین خیابان هایی، بازار از بافت شهری پیرامون خود منفک شده و عناصر و اجزاء بازار یکپارچگی اولیه خود را از دست داده اند.
متدولوژی متکی بر طراحی در محیط مجازی خاص، جهت تدوین ارتباط کیفیت فضایی و ساختار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
21 - 34
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : ارتباط بین کیفیت فضایی (ترجیحات مکانی) و ساختار فضایی موضوعی پذیرفته شده است و تحقیقات متعددی برای تعیین رابطه دقیق میان دو متغیر مهم علم معماری انجام گرفته است. بااین وجود، به دلیل پیچیدگی درونی هر دو متغیر و همچنین پیچیدگی ارتباط آن ها، نتایج تحقیقات اغلب غیرقطعی است و نظریه ای کمّی و مورد اجماع در مورد رابطه این دو متغیردر دسترس نیست.
هدف پژوهش : مطالعه حاضر شیوه ای جدید برای کشف و تدوین ارتباط بین ترجیحات مکانی و پیکربندی فضایی پیشنهاد کرده و صحت و کارایی این شیوه پیشنهادی را می آزماید.
روش پژوهش: دراین شیوه محیط مجازی مخصوصی ایجاد می شود که در کنار کنترل متغیرهای مداخله گر، امکان تغییرات به صورت مستمر و طراحی در محیط را فراهم می آورد. از متخصصین خواسته می شود در این محیط به طراحی پرداخته و کیفیت فضایی را افزایش دهند؛ سپس روند تغییر متغیرهای ترجمه کننده ساختار محیطی در طول روند طراحی و افزایش کیفیت فضایی بررسی شده و ارتباط این دو شاخص تبیین می گردد.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد متدولوژی پیشنهادی در یافتن ارتباط بین کیفیت فضایی و ساختار فضایی موفق عمل می کند. همچنین نشانگر وجود همبستگی بالای آماری بین برخی تجزیه وتحلیل های ایزوویستی و روند افزایش کیفیت فضایی است. از سوی دیگر براساس نتایج حاصل در برخی چیدمان های فضایی، مکان هایی با دید بیشتر و اتصالات بصری، و دسترسی و پیچیدگی کمتر از کیفیت بالاتری برخوردار هستند.
سنجش میزان محرمیت در انواع ساختار فضایی خانه های تاریخی با استفاده از روابط ریاضی نحو فضا (مطالعه موردی: خانه های قاجاری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
71 - 86
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی خانه های سنتی ایران از الگوهای مختلفی چون دو طرف ساخت (دو توده مقابل هم)، دو طرف ساخت (دو توده عمود بر هم)، سه طرف ساخت و چهار طرف ساخت تشکیل شده است. این گوناگونی ساختار فضایی، رعایت محرمیت را که یکی از مهم ترین معیارهای ساخت در خانه های سنتی ایران هست، تحت تأثیر قرار می دهد. ازاین رو هدف این پژوهش، سنجش میزان محرمیت در این چهار الگو در خانه های قاجاری شیراز هست. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کمی-کیفی ست و ابزار مورداستفاده در تجزیه وتحلیل خانه ها روابط ریاضی نحو فضا هست. به طوریکه ابتدا هشت خانه قاجاری از میان این الگوها انتخاب شد، سپس به وسیله نرم افزار A-Graph، گراف توجیهی خانه ها استخراج شدند و نهایتاً بر اساس روابط ریاضی نحو فضا میزان محرمیت هر الگو محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی چهار طرف ساخت دارای بیشترین میزان محرمیت نسبت به سایر الگوهاست.
تحقق ساختار فضایی مطلوب شهری با ایجاد هسته های جدید (مورد مطالعه: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
19 - 34
حوزه های تخصصی:
ساختار چندهسته ای با کالبد، اقتصاد و وضعیت شهرهای کنونی به خصوص کلان شهرها تناسب بیشتری دارد. این ساختار به مفهوم عدالت در برنامه ریزی شهری و اقتصاد شهری در شهر نزدیک تر است. در شهرهای چندهسته ای برنامه ریزی کاربری زمین و توزیع سفرهای شهری منطقی صورت می گیرد. هدف پژوهش، شناسایی پهنه های مناسب به منظور ایجاد هسته های جدید در ساختار فضایی شهر اهواز است. تحقیق ازنظر هدف، کاربردی است. داده های استفاده شده شامل بلوک های آماری سال 1395 و لایه کاربری اراضی شهر اهواز هستند. برای وزن دهی شاخص ها (شامل نسبت زمین های بایر، تراکم ساختمانی، فاصله از مرکز شهر، نسبت کل کاربری ها در محله، تراکم ناخالص مسکونی و نسبت شاغلین) از روش AHP، برای رتبه بندی محلات به منظور تعیین هسته جدید از روش کوپراس و برای تهیه نقشه ها از روش تراکم کرنل استفاده شده است. محلاتی که پتانسیل توسعه و ایجاد گره و هسته شهری را دارند، در حاشیه شهر هستند. محلات گلبهار، کیانشهر، منازل شهرداری، الهیه، کمپلو جنوبی، گلدشت، پردیس 3، پردیس 2، کریشان و منازل فولاد در رتبه های یک تا 10 قرارگرفته اند. هسته های شناسایی شده با ایجاد کاربری ترکیبی، ایجاد زیرساخت حمل ونقل عمومی به تقویت رویکرد شهر فشرده در شهر اهواز نیز کمک می کنند.
ارزیابی انعطاف پذیری ساختار فضایی شهری در برابر تحولات مربوط به شبکه معابر (نمونه مطالعاتی: ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
177 - 192
حوزه های تخصصی:
معابر شهری به عنوان یکی از اساسی ترین عوامل شکل دهنده ساختار فضایی شهرها می باشند. هدف از تهیه طرح های توسعه توسط برنامه ریزان شهری علاوه بر حل معضلات موجود، ترسیم آینده ای مطلوب و بهینه برای شهرها می باشد. ساختار فضایی در سطح کلان ابزار مناسبی در این خصوص محسوب می گردد. بنابراین توجه به سیاست ها، اهداف کلان کالبدی و عملکردی توسعه شهر امری اجتناب نا پذیر است. چرا که تغییر در ساختار فضایی شهری به منزله تغییر در سیاست ها و اهداف توسعه آتی شهر خواهد بود. امری که قانونگذار نیز به شکلی در ماده 5 از قانون تاسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران دیده بود. با این وجود در رابطه با سنجش انعطاف پذیری طرح های توسعه شهری نسبت به تغییرات ناشی از اعمال سیاست های شهری تحقیقات کافی صورت نگرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات ساختار فضایی شهر ساری متاثر از تصمیمات کمیسیون ماده 5 شورای عالی شهرسازی و معماری و میزان انعطاف پذیری ساختار فضایی این شهر، به عنوان مرکز یکی از استان های مهم ایران که از نظر تحولات جمعیتی و فعالیتی، از سوی نیروهای مختلف در معرض فشار است در برابر تغییرات مربوط به شبکه معابر مورد بوده است. بدین ترتیب ابتدا ساختار فضایی شهر با تاکید بر معابر از دل خروجی های طرح استخراج و سپس آستانه تحمل آن بر اساس الگوهای طراحی شده تعیین شده است. همچنین در این تحقیق با در اختیار داشتن اطلاعات قبل و بعد از اعمال نظرات کمیسیون ماده 5 بر روی شهر به طور مشخص بر روی معابر از آزمون مک نمار در جهت بررسی معنادار بودن تغییرات استفاده شده است. نتایج این آزمون حاکی از آن است که از بین 193 محور موجود در شهر که در 5 دسته تقسیم شده اند بعد از تغییرات کمیسیون ماده5، 32 محور دارای مغایرت و 161 محور بدون مغایرت باقی ماندند و مقدار کای دو به دست آمده از آزمون، 2.89 می باشد.بنابراین ضرورت توجه به آستانه ی انعطاف پذیری ساختار فضایی شهری در جلسات کمیسیون ماده 5 امری ضروری می باشد.
تحلیلی بر ساختار فضایی مناطق کلان شهری از منظر قابلیت های هم افزایی اقتصادی، مورد پژوهی: منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1059 - 1081
حوزه های تخصصی:
مناطق کلان شهری به دلیل وجود قابلیت های گوناگون از نظر اقتصادی همواره موردتوجه برنامه ریزان و سیاست گذاران بوده اند. این مناطق در ادبیات جهانی به عنوان موتور توسعه کشورها شناخته می شود. ازاین رو، بررسی وضعیت ساختار فضایی نظام فعالیت مناطق کلان شهری که بازنمایی از اقتصاد این مناطق و بیانگر میزان توسعه یافتگی اقتصادی است، ضرورت دارد. نوع ساختار فضایی، بیانگر توسعه منطقه است که هر چه این ساختار فضایی به سمت روابط کارکردی و دوسویه پیش برود، بیانگر توازن منطقه ای و مکمل بودن و هم افزا بودن نظام فعالیتی در منطقه است. روش پژوهش در این تحقیق ترکیبی است. برای سنجش ساختار فضایی ابعاد مورفولوژیکی، کارکردی و جهت تحلیل نظام فعالیت اقتصادی از منظر تخصص گرایی از نظریه جغرافیای اقتصادی جدید بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار فضایی منطقه کلان شهری از بعد مورفولوژیکی تک مرکزی است که گرایش به سمت چند مرکزیت دارد و از بعد کارکردی به دلیل شکل گیری مراکز ضعیف کارکردی، گرایش بسیار ضعیف به سمت ساختار فضایی کارکردی دارد. بررسی شاخص های هم افزایی نشان می دهد که شاخص های تخصص گرایی، تنوع گرایی و تمرکزگرایی در تهران روند کاهشی دارد اما این موضوع در سایر شهرستان های منطقه کلان شهری شامل کرج، ساوجبلاغ، ری، پاکدشت، رباط کریم و شهریار تقویت شده است که بیانگر اهمیت اقتصادی این شهرستان ها برای ایفای نقش هم افزا است. اما ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران قابلیت های کمی جهت پشتیبانی از روابط هم افزا میان بازیگران منطقه کلان شهری دارد. در نهایت، فقدان یکپارچگی، انسجام کارکردی و توزیع نامتوازن فعالیت ها موجب ناکارآمدی ساختار فضایی منطقه کلان شهری جهت هم افزایی اقتصادی شده است.
بازیابی ساختار فضایی شهر همدان در دوره قاجار با اتکاء به منابع مکتوب، آثار معماری و شواهد باستان شناسانه
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
326-293
حوزه های تخصصی:
با وجود اهمیت، جایگاه و نقش والای شهر همدان در تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران در عصر قاجار، مطالعات هدفمندی که سازمان فضایی و ساختار اجتماعی این شهر را در آن دوره مشخص کند به انجام نرسیده و پرسش های فراوانی درخصوص چگونگی تحولات بافت تاریخی آن بی پاسخ باقی مانده است. پژوهش حاضر در پی آن است که با اتکاء به منابع مکتوب، آثار معماری و شواهد باستان شناسانه به پرسش هایی درخصوص تحول و توسعه ساختار فضایی شهر همدان در عهد قاجار پاسخ گوید. در نیل به این هدف، تلاش شده ضمن بهره برداری از کلیه منابع مکتوب مرتبط با این شهر در دوره مذکور تحولات بافت شهری و ویژگی های ساختاری فضاهای آن مشخص و عوامل اثرگذار بر رشد و توسعه شهر در این دوران مشخص شود. دستاورد این پژوهش، روشن ساخت که همدان به واسطه پیشینه کهن، موقعیت خاص جغرافیایی، بهره مندی از قابلیت های زیست محیطی مناسب ازقبیل منابع آب فراوان و نیز به دلیل قرارگیری در مسیر راه های مهم تجاری-زیارتی در دوره قاجار، ازجمله شهرهایی بوده که اهمیت و جایگاه اجتماعی و اقتصادی شایسته ای کسب کرده و جمعیت بالنسبه زیادی را در خود جای داده و توجه گروه های مختلف اجتماعی، به ویژه بازرگانان را به خود جلب کرده است؛ بدین ترتیب شرایط مناسبی جهت احداث و پیدایی آثار و یادمان های متعدد معماری با کارکردهای مختلف (تأسیسات دفاعی، محله های مسکونی، میادین و میدانچه ها، بازار و کاروان سراها، مساجد، مدارس، حمام ها، کلیساها و...) به وجود آمده و فضای شهری، به ویژه به جوانب جنوب و جنوب شرق توسعه و گسترش چشمگیر یافته است.
الگوی راهبردی تعدیل نابرابری های فضایی استقرار جمعیت با بهره گیری از توانمندی های اقتصادی و گردشگری درمناطق کویری و بیابانی ایران(مطالعه موردی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۸
71 - 94
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین الگوهای دستیابی به پایداری توسعه در مناطق کویر و بیابان ، حفظ .و ماندگاری جمعیت در این نواحی می باشد از اینرو، این پژوهش با هدف بررسی و تدوین الگوی راهبردی تعدیل نابرابری های فضایی استقرار جمعیت در مناطق کویر و بیابان با نگاهی ویژه به استان اصفهان پرداخته است این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و روش تحقیق موردنظر در این پروژه از نوع روش تحلیلی- ترکیبی می باشد. یافته های حاصل از انجام تحقیق حاکی از آن است که توزیع نامتوازن جمعیت و فعالیت های تولیدی- خدماتی در سطح استان به طوری که تمرکز حدود دوسوم آن ها در کمتر از 10 درصد ناحیه مرکزی اصفهان منجر به شکنندگی اکوسیستم و آلودگی منابع آب، خاک و هوای این منطقه شده است. از این رو محققان در صدد برآمدند تا با بهره گیری از پتانسیل های غنی استان در زمینه اقتصادی به ویژه حوزه گردشگری ، زمینه را برای احیای مناطق خالی از جمعیت و خصوصا روستاهایی که جمعیت آنها مهاجرات نموده اند ، نمایند. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که بر اساس توانمندی های اقتصادی-گردشگری تعداد 60 نقطه سکونتگاهی شرایط مناسبی را دارند که می توانند به عنوان سکونتگاه هایی که به صورت پایدار اقتصاد و جمعیت را در استان حفظ نمایند به شمار آیند. این تعداد سکونتگاه در شرایط وضع موجود تعداد 30276 نفر را در برمی گیرند؛ که در قالب 9158 خانوار در سطح استان توزیع گشته اند. ضمن اینکه این میزان شامل 16442 نفر زن و 18664 نفر مرد می باشد. در کنار نقاط سکونتگاهی ، محقق به پهنه بندی محدوده موردنظر در قالب 5 سطح، بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و بسیار نامناسب پرداخته است که بر اساس معیارهای اقتصادی-گردشگری و بر اساس توانمندی های موجود در استان اصفهان مشخص گردیده است. بر این اساس مناطقی از شمال غربی و همچنین نیمه جنوبی استان بهترین پهنه ها برای ایجاد سکونتگاه ها و یا تقویت سکونتگاه های موجود می باشد.