مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه بهینگی


۴۱.

مبتداسازیِ ضمیرگذارِ ساخت ملکی در زبان فارسی بر اساس رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه بهینگی مبتداسازی ضمیرگذار نحو ترازمند ساخت ملکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی کارایی نظریه بهینگی در تجزیه و تحلیل مقوله ساخت ملکی زبان فارسی است. مقاله پیش رو می کوشد با استفاده از نظریه نحو ترازمند (2004; Newson, 2010 Newson,) و در چارچوب نظریه بهینگی (Prince & Smolensky, 1993/2004) نشان دهد که در ایجاد مبتداسازی ضمیرگذار ساخت ملکی در زبان فارسی محدودیت هایی مشتمل بر محدودیت های تقدم، مجاورت و وفاداری اعمال می شوند که ترتیب مرتبه بندی آن ها صورت یا صورت های بهینه را مشخص می سازد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و نمونه های مورد بررسی مشتمل بر زبان محاوره است. مواردی که در این مقاله بررسی می شوند عبارتند از الف) ماهیت سازه مبتداشده در ساخت ملکی ب) وضعیت موضوع اول (فاعل) به صورت اسم خاص یا ضمیر فاعلی محذوف و ج) وضعیت مبتداسازی مضاعف در ساخت ملکی زبان فارسی. یافته های مربوط به تابلوها نشان می دهد که مبتداسازی ضمیرگذار مالک در ساخت ملکی در واقع مبتداسازی افزوده است و نه موضوع. بر مبنای یافته های پژوهش، حضور فاعل به صورت اسم خاص و یا ضمیر فاعلی تأثیر یکسانی بر تحلیل تابلوها دارد. از سوی دیگر، در ساخت ملکی زبان فارسی امکان مبتداسازی مضاعف وجود دارد. این پژوهش نشان می دهد که نظریه بهینگی و یک نظام ترازمند مبتنی بر ترتیب خطی سازه ها در تجزیه و تحلیل ساخت مبتداسازی ضمیرگذار مالک زبان فارسی کارایی لازم را دارد.
۴۲.

کاهش واکه /a/ به /e/ پس از وندافزایی در گویش فارسی مزینانی و تحلیل آن از دیدگاه های متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش رسایی - بنیاد کاهش واکه ای گویش مزینانی هجای بی تکیه نظریه بهینگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۷۱
کاهش واکه ای به طرز قابل توجهی در مطالعات پیشین بویژه از سوی کراسوایت (2000)، هریس (2005) و انگاره [AIU] اندرسون (1996) بررسی و دسته بندی شده است. پژوهش حاضر نیز با هدف گزارش کاهش واکه /a/به/e/ پس از وندافزایی و ترکیب صورت گرفت که در گویش فارسی مزینانی(سبزوار-خراسان رضوی) مشاهده می گردد. این کاهش در چارچوب نظریه بهینگی توصیف وبا رویکردهاو دسته بندی های پیش گفته تبیین شد. لذا، تعمیم زیر از منظر بهینگی به دست آمد: در این گویش، واکه /a/ در هجای فاقد تکیه ناشی از انتقال جایگاه تکیه در اثر وندافزایی و ترکیب با محیط همگون و به واکه /e/ تبدیل شده و این امر با یک درجه افراشتگی آن محقق می گردد؛ چنانچه، در مجاورت واکه /a/ همخوان چاکنایی وجود داشته باشد، کاهش واکه-ای صورت نمی گیرد. مضافا، این تغییر واکه ای از میان دیدگاه های پیش گفته بر تقسیم بندی کراسوایت (2000) منطبق است. بنابر این تقسیم بندی، این کاهش از نوع رسایی بنیاد محسوب می شود؛ زیرا، پس از انتقال جایگاه تکیه در نتیجه وندافزایی، از میزان رسایی آن هسته نیز کاسته شده تا به لحاظ برجستگی با محیط وقوع همگون گردد. از طرفی، بررسی در چارچوب انگاره [AIU] نیز نشان داد که در تغییر/a/ به /e/ با شرط واژگونی هسته روبرو هستیم. از نظر کراسوایت، مقوله [A] در هسته واکه واقع در هجای بی تکیه قرار نمی گیرد، که البته، مثال نقیض آن در کاهش /α/ به /o/ در بافت های بی تکیه گویش مزینانی مشاهده شد. مقایسه داده های این گویش با موارد نظیر آنها در گونه معیار در همین زمینه نیز نشان داد که این گویش دقیقاَ عکس گونه معیار عمل می کند.
۴۳.

بررسی برخی فرایندهای واژ-واجی در زبان ترکی آذری گویش زنجانی بر اساس رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان ترکی آذری فرایندهای واژ-واجی محدودیت های نشانداری محدودیت های وفاداری نظریه بهینگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
در این تحقیق سعی شده برخی فرایند های واژ-واجی یعنی فرایندهای واجی که در مرز تکواژ ها (ریشه و پسوند) رخ می دهد، در چهارچوب بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993) بررسی شود. زبان ترکی آذری، زبانی پیوندی است به طوری که حروف اضافه (پس اضافه) به صورت پسوند به ریشه پیوند می خورند. این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و بر اساس داده هایی صورت گرفته که به صورت مصاحبه از سی گویشور بومی زن و مرد شهر زنجان (بین 15 تا 75 سال) در سه گروه نوجوان، میانسال و بزرگسال (هر گروه ده نفر) جمع آوری شده است. بر اساس نظریه بهینگی، محدودیت های وفاداری و نشانداری مربوط به فرایندهای واژ-واجی مشخص شد و تعامل محدودیت ها برای به دست آوردن صورت بهینه موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد محدودیت ONSET (هجا باید دارای آغازه باشد) و محدودیت HARMONY (واکه پسوند باید از نظر مشخصه پسین و گرد با آخرین واکه ریشه هماهنگی داشته باشد) به عنوان محدودیت های بالارتبه در زبان ترکی آذری گویش زنجانی در نظر گرفته می شود. همچنین محدودیت های وفاداری IDENT-IO (واحد برونداد باید دارای ارزش برابر با واحد متناظر دروندادی اش باشد) در رتبه بندی محدودیت ها دارای رتبه پایینی هستند و تخطی از آن ها گزینه را غیر بهینه نمی کند. همچنین می توان گفت نظریه بهینگی توانایی توصیف فرایندهای واژ-واجی در زبان ترکی آذری را دارد.
۴۴.

محدودیت های واج آرایی در خوشه های همخوانی پایانی در زبان پشتو: تحلیلی مبتنی بر نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محدودیت های واج آرایی خوشه های همخوانی پایانی وام واژه ها زبان پشتو نظریه بهینگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۵
مقاله حاضر خوشه های همخوانی پایانی در واژه های اصیل و وام واژه های زبان پشتو (گونه معیار) را بررسی و برخی از محدودیت های واج آرایی حاکم بر هم نشینی همخوان ها در این خوشه ها را بر اساس نظریه بهینگی تحلیل کرده است. تمرکز پژوهش های پیشین درباره خوشه های همخوانی در زبان پشتو عمدتاً بر خوشه های دو و سه همخوانی آغازی در این زبان بوده است، اما بررسی محدودیت های واج آرایی خوشه های پایانی نکاتی را در مورد نظام آوایی زبان پشتو روشن می کند که تاکنون به آنها پرداخته نشده است. بررسی محدودیت های موجود در خوشه های همخوانی پایانی نشان می دهد که زبان پشتو می تواند در خوشه های همخوانی پایانی که در آن ها تمایز ادراکی همخوان های تشکیل دهنده خوشه اندک است همخوان پایانی را حذف کند. همچنین، در مقایسه خوشه های همخوانی وام واژه ها در زبان پشتو و زبان فارسی تفاوتی در ویژگی های همخوان های خیشومی در این دو زبان در جایگاه پایانه هجا دیده می شود. به این صورت که در یکی به تحمل نقض اصل توالی رسایی و در دیگری به درج واکه در چنین خوشه هایی منجر می شود.
۴۵.

توصیف و تحلیل واژه بست های ضمیری گروه فعلی ماضی در گویش سه قلعه با رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه بهینگی محدودیت واژه بست فعل ماضی گویش سه قلعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۶
هدف پژوهش پیش رو توصیف و تحلیل واژه بست های ضمیری گروه فعلی ماضی با رویکرد بهینگی در گویش سه قلعه است. گویش سه قلعه از گویش های کهن زبان فارسی واقع در شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش به صورت توصیفی -تحلیلی است. بدین منظور، ۱۰ گویشور مرد، مسن و کم سواد به صورت تصادفی انتخاب شده اند و داده های زبانی با استفاده از ضبط گفتار و مصاحبه جمع آوری شد. سپس، داده های موردنظر از جمله های ضبط شده استخراج و براساس الفبای آوایی بین المللی آوانگاری و انواع فعل ماضی در این گویش طبقه بندی، توصیف و واژه بست های ضمیری آن ها تعیین شدند. در گام بعدی، محدودیت های به کاررفته در پیکره زبانی بر اساس محدودیت های پشنهادی آندرسن (1994) جهت تعیین جایگاه واژه بست استخراج شدند. در نهایت، محدودیت های استخراج شده در تابلوهای مخصوص نظریه بهینگی توصیف و تحلیل شدند. بر اساس تحلیل های انجام شده می توان نتیجه گرفت در همه انواع فعل ماضی به غیر از فعل ماضی التزامی، محدودیت «حضور واژه بست در چپ ترین لبه حوزه» Leftmost(cli))) بی رقیب است، اگرچه در فعل ماضی مرکب رتبه بندی محدودیت ها متفاوت با فعل ماضی ساده است. در فعل ماضی التزامی جهت تعیین جایگاه بهینه واژه بست، محدودیت «عدم حضور واژه بست در ابتدای حوزه واجی» (NonInitial(cli)) دارای بالاترین رتبه و تخطی از آن مهلک محسوب می شود. بنابراین رقابت بین محدویت ها در این گویش نشان می دهد که واژه بست ها جهت میزبان گزینی در فعل ماضی از هر سه جایگاه استفاده می کنند که انعطاف پذیری این گویش را در مورد واژه بست گزینی در گونه فعل ماضی نشان می دهد.
۴۶.

تحول فرایند تضعیف در گویش تاتی خلخال (دِرَو) از ایرانی باستان تا به امروز: بر پایه نظریه بهینگی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه بهینگی گویش تاتی خلخال نرم شدگی سایشی شدگی واکدار شدگی حذف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۵۰
کاهش قدرت یک آوا را تضعیف می نامند. در تحقیق حاضر تحول فرآیند تضعیف در گویش تاتی خلخال (دِرَو)  از دوره ایرانی باستان تا به امروز توصیف می شود. فرایندی که در طی آن آواهای ایرانی باستان با درجه گرفتگی کمتری در گویش تاتی به کار می روند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در گویش تاتی خلخال فرایندهایی از جمله سایشی شدگی، واکدار شدگی و حذف در رابطه با همخوان ها وجود دارد. در پژوهش حاضر فرایندهای مذکور بر مبنای نظریه بهینگی تحلیل و مشخص شدند. در فرآیند تحول تاریخی گویش تاتی خلخال صورت های بهینه صورت هایی هستند که در آنها فرآیند تضعیف اعمال شده است. از این رو، این فرایند محدودیت های نشانداری هستند که بر تعیین صورت بهینه حاکم اند..
۴۷.

کشش جبرانی در زبان کردی مرکزی: فرایندی تیره در چارچوب بهینگی متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشش جبرانی حذف همخوان زبان کردی نظریه بهینگی بهینگی متوالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۷
پژوهش حاضر فرایند کشش جبرانی در زبان کردی مرکزی را در چارچوب نظریه بهینگی متوالی مورد بررسی قرار می دهد. در بهینگی متوالی دستور واجی زبان و به طور خاص دستگاه ارزیاب که تعامل محدودیت ها را با اِعمال بر گزینه های رقیب مورد ارزیابی قرار می دهد در هر مرحله از اشتقاق تنها یک تغییر بر درون داد را مجاز شمرده و پس از رسیدن به همگرایی و برآورده کردن همه محدودیت ها گزینه بهینه انتخاب می شود. در زبان کردی مرکزی، تنها همخوان های محرک کشش جبرانی، دو همخوان/h و ʕ/ هستند که در بافت وام واژه های عمدتاً برگرفته از عربی و فارسی، پس از حذف، کشش جبرانی واکه قبل از خود را در پی دارند. پیکره ای از گویشوران کردی سورانی استخراج و واج نویسی شد و واژه های مشابه به بافت موردنظر نیز از فرهنگ لغت استخراج شدند. اینکه کدام همخوان ها در زبان کردی مورایی هستند از اصلی ترین پرسش های مطرح شده در این مقاله است که به دنبال پاسخ برای آن بودیم و درپایان استدلال شد که همخوان های سایشی حلقی و چاکنایی به عنوان عضو اول خوشه های همخوانی مورایی و درنتیجه، غیرمجاز و یا نشان دارند و به عنوان مشخصه ای که وام گرفته می شود می توان با آن برخورد کرد. گویشوران بومی زبان کردی از حذف و کشش جبرانی به عنوان راهکاری استفاده می کنند تا همخوان های مورایی نشان دار در جایگاه مذکور در برخی وام واژه ها را بومی سازی کنند. بهینگی متوالی به عنوان رویکردی اشتقاقی منشعب از بدنه واج شناسی زایشی، در تبیین فرایندی تیره مانند کشش جبرانی دارای کفایت تبیینی بیشتری بوده و با اشتقاقی تدریجی و همگرا صورت های بهینه ای تولید می کند که با محدودیت های فعال در زبان کردی همگرایی کامل دارد و از جنبه رده شناختی نیز دارای توجیه نظری است.
۴۸.

تحلیل خطاهای تلفظی خوشه‌ های همخوان توسط زبان آموزان عراقی زبان انگلیسی براساس نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطاهای تلفظی خوشه های همخوان زبان آموزان عراقی رتبه بندی محدودیت ها نظریه بهینگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۶
این پژوهش، به بررسی خطاهای تلفظی خوشه های همخوان انگلیسی در بین زبان آموزان عراقی زبان انگلیسی با رویکرد نظریه بهینگی می پردازد. به این منظور، 40 دانشجوی سال اول دانشگاه در رشته های مختلف با سن 18 تا 25، براساس نمره هایشان در آزمون تعیین سطح آکسفورد از سطح مبتدی و متوسطه پایین انتخاب شدند. با استفاده از ابزارهای گوناگون مانند آموزش خواندن و آزمون روخوانی با صدای بلند و همچنین با آگاهی از مقوله مشکلات اصلی تلفظ توسط زبان آموزان عربی ارائه شده توسط یاوش (Yavas, 2011)، تحلیل بهینگی در پژوهش به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد که در تلفظ خوشه های آغازه با دو همخوان، *COMPLEX onset به عنوان محدودیت مرتبه بالا در عربی عراقی اغلب نقض می شود، زیرا در عربی عراقی واژه های بسیاری با #CCV شروع می شوند. همچنین، *#CCC هرگز در عربی عراقی نقض نمی شود و شرکت کنندگان سعی در شکستن خوشه داشتند و مرتبه این محدودیت در انگلیسی و عربی عراقی متفاوت است. در تلفظ خوشه پایانه دو همخوان، اگرچه *CCcoda هرگز در عربی عراقی نقض نمی شود، مرتبه این محدودیت در گفتار زبان آموزان تغییر نمی کند. ولی، برای تلفظ واژه ها با ساختارVCCC(C)# ، رتبه بندی دو محدودیت *CCCCcoda و *CCCcoda در گفتار زبان آموزان، مرتبه بالا خواهد داشت، درصورتی که رتبه این دو محدودیت در انگلیسی پایین است. 
۴۹.

مقایسه چگونگی جایگزینی واکه های کوتاهِ وام واژه های انگلیسی و عربی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جایگزینی واج تلفظ وام واژه های عربی تلفظ وام واژه های انگلیسی واکه های افراشته کوتاه محدودیت های نویسه ای نظریه بهینگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۴
جایگزینی یک واجِ زبان وام دهنده با نزدیک ترین آوای موجود در زبان وام گیرنده «جایگزینی واج» نامیده می شود. زبان های انگلیسی و عربی به طور مشترک دارای واکه های افراشته کوتاه /I/ و /U/ هستند که زبان فارسی فاقد آن هاست. هدف این پژوهش توصیفی-تحلیلی که در چارچوب نظریه بهینگی(پرینس و اسمولنسکی، 1993 /2004) انجام شده، مقایسه و تبیین چگونگی جایگزینی این دو واکه در وام واژه های انگلیسی و عربی است. یافته های پژوهش پیشِ رو نشان می دهد دو واکه کوتاه /I/ و /U/ در وام واژه های انگلیسی به ترتیب به نزدیک ترین واکه ها یعنی واکه های افراشته کشیده [i] و [u] تبدیل می شوند. ولی این دو واکه کوتاه در وام واژه های عربی به ترتیب به واکه های نیم افراشته کوتاه [e] و [o] تبدیل می شوند؛ زیرا شیوه تلفظ دو واکه کوتاه /I/ و /U/ به نشانه های نویسه ای کسره و ضمه در زبان فارسی بستگی دارد؛ درحالی که کسره و ضمه در زبان عربی به ترتیب به صورت دو واکه افراشته کوتاه /I/ و /U/ تلفظ می شوند، در زبان فارسی به ترتیب به صورت دو واکه نیم افراشته کوتاه [e] و [o] تبدیل می شوند. بنابراین تحلیل تلفظ کسره و ضمه با بهره گیری از محدودیت های نویسه ای که به اطلاعات نویسه ای دسترسی دارند انجام شد. این محدودیت ها ایجاب می کنند که کسره و ضمه در زبان فارسی همیشه به ترتیب باید به صورت [e] و [o] تلفظ بشوند.
۵۰.

حرکت تکواژ به عنوان راهکار رفع التقای واکه ها در کردی کلهری: تحلیلی در نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت تکواژ التقای واکه ها نظریه بهینگی کردی کلهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۸
حرکت تکواژ پدیده ای بسیار کمیاب است که در کردی کلهری بر پی بست ضمیری سوم شخص مفرد اعمال می شود، و انگیزه آن رفع التقای واکه هاست. فتاحی و کرد زعفرانلو کامبوزیا (۱۳۹۲) به بررسی یک نمونه از این روش از رفع التقای واکه ها در کردی کلهری پرداخته اند. در این پژوهش، افزون بر معرفی نمونه ای متفاوت از نمونه پژوهش مذکور، یافته های جدیدی به دست آمده و با یافته ها و نتایج پژوهشی پیشین در این زمینه مقایسه گردید. همچنین، در این مطالعه تحلیل های مربوط به حرکت تکواژ در چارچوب نظریه بهینگی موازی انجام شده است، تا از طریق کشف محدودیت های مرتبط و رتبه بندی آن ها مشخص گردد که چرا باوجود روش های رایج تری همچون حذف و درج، این مورد از التقای واکه ها در کردی کلهری صرفاً با حرکت تکواژ رفع می شود. پژوهش به صورت  واج نگاری  و بررسی داده هایی انجام شد که از طریق ۲۰ ساعت مصاحبه با ۱۵ گویشور کردی کلهری گردآوری شده بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حرکت تکواژ علاوه بر بافت افعال پسوندی در مجاورت با پی بست تأکیدی نیز حرکت می کند و این حرکت نه فقط در مواجهه با التقای سه واکه، بلکه در التقای دو واکه نیز رخ می دهد. تحلیل های بهینگی نیز وجود محدودیت های فعالی را در این گویش آشکار کرد که رفع التقای واکه ها در این مورد خاص را با روش های رایج تر مجاز ندانسته و به همین سبب، راهکار حرکت تکواژ اعمال می گردد.