مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
تشبیب
نقد و تحلیل ساختار گرایانه غزلواره های انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انوری از پیامبران شعر فارسی است که شهرتش مرهون سرودن قصاید برجسته ای با بن مایه مدح است. اگرچه قصیده با شاعران برجسته ای چون فرخی، عنصری و منوچهری پایان دوره کمال خویش را طی کرد، انوری شاعر در قرن ششم به ویژه در تغزل و تشبیب با شگردهای هنری خاص از نرم و هنجار تشبیب های شاعران گذشته خارج شد و بر این اساس باید او را مبدع دسته خاصی از قصاید دانست.ده قصیده از مجموع قصاید دویست و هفت گانه انوری، وجود دارد که از نظر ساختار تغزلاتی (تشبیب) به یک حکایت روایی شبیه اند که می توان آن ها را غزل- روایت یا غزلواره نامید. در این قصاید شاعر در آغاز به صورت تک گویی (Monologue) به مجموعه تصاویر و وقایعی چون شکوه از نابسامانی روزگار و معیشت، گردش نابهنجار فلک و درماندگی خویش می پردازد که این آشفتگی ها در نهایت باعث ترک دیار و یار می شود. در ادامه این حکایت روایی؛ زنی بادیه نشین سحرگاه یا در دل شب بر شاعر وارد می شود که او را به گفت و گوی (Dialogue) عاشقانه سوق داده و شعر ارتجالی خویش را تقدیم شاعر می کند. بیت یا ابیات تخلص این دسته از قصاید، شعر و سخن معشوق بوده که ممدوح شاعر را مدح می نماید. امتیاز این قصاید در این است که در نزد قدما شعر پارسی- بجز فرخی و آن هم به صورت ابتدایی و ساده- سابقه ندارد. در این مقاله نگارنده سعی می کند ضمن مقایسه این دسته از قصاید دهگانه انوری با موارد مشابه آن در دیوان فرخی، این قصاید را از نظر ساختار و عناصر روایی چون شخصیت، زمان، مکان، طرح و گفت و گو در حوزه ساختار گرایی نقد و تحلیل کند.
نقد و بررسی مدیحه سرایی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار مدحی یکی از موارد محل نزاع در غزلیات حافظ است. برخی محققان، مدیحه گویی این شاعر را منکر شده و ابیات مدحی را افزوده ی کاتبان شمرده اند. برخی نیز برای حفظ قداست شاعر، ابیات و غزل های مدحی وی را تأویل و توجیه کرده اند. بررسی دیدگاه های محققان و تطبیق آن با غزلیات حافظ، نشان میدهد سبب اصلی دیدگاه انکاری یا تأویلی به غزل های مدحی حافظ دو چیز است: تصور عدم انسجام در ساختار غزل و بیتوجهی به معنی ثانوی ابیات، بدین صورت که هر بیت را مستقل فرض کرده آنگاه گزاره های خبری یا انشایی هر بیت را در معنی واقعی آن تصوّر کرده اند. با توجه به اینکه معدودی غزل ها از آغاز به مدح پرداخته اند و موارد دیگر با طرح یا مقدمه ای نظیر تشبیب و تغزل قصاید همراه است، غزل های مدحی حافظ را به دو دسته ی با طرح و تمهید یا بدون طرح و تمهید تقسیم کرده ایم، معانی ثانوی جملات را نیز ذیل هر یک طبقه بندی نموده ایم. حاصل سخن آنکه معنی ثانوی جملات و هماهنگی آن با ساختار کلی غزل، بیانگر آن است که غزل مدحی حافظ، ساختار منظم و هدفمندی دارد و وجود اشعار مدحی در دیوان، نه تنها از عظمت و حرمت شاعر نمیکاهد، بلکه با تبیین ارزش هنری این اشعار، درک بهتری از رندی وی به دست میآید.
انقلابی در برابر مدح در شعر سبک آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصاید مدحی، با ساختار و جهان بینی مشابه، رایج ترین شکل شعر در سبک خراسانی را تشکیل می دهد، اما سبک دوره ای بعدی، یعنی سبک عراقی، بیشتر با غزل و مضامین تغزّلی عرفانی شناخته می شود. پیگیری منشا و کیفیت این تغییر نیازمند تحقیقیات تاریخی و ادبی است که این مقاله به شیوه ی تحقیق ساختارگرایانه و نیز تحلیل محتوا آن را دستور کار خود قرار داده است. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، شاعران سبک آذربایجانی در حد واسط دو سبک خراسانی و عراقی با ساختارشکنی در شکل و سنّت های رایج قصاید مدحی و بر هم زدن تناسب عادی مدح، با روی کردی جدید به مفاهیمی که مستقیما در تقابل با روحیه ی ستایش گری و خواهندگی قرار می گیرند. پا به پای عرفان و غزل انقلاب عظیمی در شعر فارسی ایجاد کردند. این مقاله پس از بررسی کوتاهی بر ساختار رایج و سنّت های عادی قصاید مدحی و نیز آفات مدح بر شعر فارسی، به تشریح عوامل و تحرّکاتی در شعر سبک آذربایجانی می پردازد که در تقابل با ساختار و عادات مرسوم مدح قرار دارد.
بررسی قصیده های نعتیه و منقبتیة میرزا محمد رفیع سودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران اردو زبان که آثار شاعران بلند مرتبه فارسی زبان را چه در شکل و چه در محتوای اغلب قالب های شعری اردو سرمشق خود قرار دادند، پس از گذشت سال های زیاد و کسب مهارت، نمونه های قابل تأمل و پر مغز و نغزی را از خود به یادگار گذاشتند. در قصیده سرایی هم از همان آغاز عده زیادی از این شاعران طبع آزمایی کردند. در این بین، میرزا محمد رفیع سودا، علاوه بر دیگر موضوعات این قالب شعری چون مدح، ذم، هجو، در تشبیب های بهاریه و عاشقانه، موضوع نعت رسول خدا، حضرت محمد(ص)، و منقبت ائمه اطهار(ع) را هم به طور ویژه سر لوحه کار خود قرار داده و قصیده های ارزش مندی با آرایه های ادبی مناسب و به جا با محتوای بسیار خوب و جذاب از خود به یادگار گذاشته است. در این مقاله، با روش توصیفی و تحلیلی، اجزای چند قصیده نعتیه و منقبتیه او و مهارتش در پرداختن به اجزای گوناگون یک قصیده، از قبیل مطلع، تشبیب، تخلص، تجدید مطلع و مقطع توصیف و تحلیل شده است و مشخص شده که او در مدح ممدوحِ مقدس و دینی به جایگاه و اهمیت او وقوف کامل داشته و اغلب با در نظر گرفتن همین قداست و اهمیت، به خوبی از عهدة ستایش و تعریف او برآمده است. انکسار و خضوع او در تمام قصیده ها در مقابل این بزرگواران و انتظار کرم و بخشش و شفاعت از آن ها به جای چشم داشت مادی، که عموماً از یک ممدوح غیر دینی متصور است، از ویژگی مهم شعر سودا به شمار می رود.
نگاهی انتقادی به شیوه شاعری رشیدالدین وطواط
حوزه های تخصصی:
رشیدالدین وطواط از جمله قصیده سرایان قرن ششم هجری است که تبحر خاصی در به کارگیری صناعات ادبی داشته و شعر گفتن برای او ابزاری برای به نمایش درآوردن مهارت های بلاغی بوده است. شعر او در میان محققان معاصر چندان مقبولیت نیافته و اغلب کسانی که در حوزة آثار کلاسیک فارسی تحقیق کرده اند بیشتر کتاب حدائق السحرو دیدگاه های انتقادی وطواط در این کتاب را مدنظر داشته اند و به شعر و شرح حال او نپرداخته اند. در این تحقیق به روش تحلیلی و توصیفی با توجه به منظومه فکری و فرهنگی شعر وطواط، نقاط ضعف و قوّت شعر و دلایل عدم مقبولیت آن و نیز بدعت ها و بدایع شعر او و نیز جایگاه اشعار او در گستره شعر فارسی مورد ارزیابی قرار می گیرد. حاصل پژوهش نشان می دهد هرچند که وطواط توانایی به کار گیری هر نوع و هر قسم و یا از هر پایه و درجه الفاظ و عباراتی را که می خواست در شعر داشت، امّا همین لفظ اندیشی، او را از ارائه تجربه های خالص شاعری دور کرده است. شعر او به غیر از تشبیب ها، تا حدودی غزل ها و تخلص های خاص او چیزی به سنت شعر فارسی نیفزوده است. اشعار وطواط نمونة بارز دور شدن از شعر حقیقی و در عوض حرکت به جانب صنعت گرایی است.
بررسی فقهی «تشبیب» از دیدگاه فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیستم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۰
71 - 94
حوزه های تخصصی:
امروزه، رفاقت های نامشروع زنان و مردان در کشورهای اسلامی رایج شده و به تبع آن اشعار بسیاری در توصیف زن و عشق به او سروده شده و در رسانه ها پخش می شوند. این فرهنگ، خلاف توصیه های شریعت به عفاف است. این موضوع (تشبیب) گرچه در آثار علمای متأخر چون شیخ انصاری اشاره شده است، ولی به منظور پیشگیری از ابتذال نیاز به تبیین و روشنایی حواشی آن در جامعه ی امروز، احساس نیاز می شود. شیخ انصاری در<em> مکاسب</em> با عنوان «تشبیب المرأه» عنوان شده است. از حاصل این پژوهش می توان دریافت که حکم اولیه ی تشبیب از دیدگاه فقها حلیت است، اما به دلایل دیگری چون تهییج شهوت، ترویج فحشا، هتک حرمت زن و... حرام است. فقهای اهل سنت ساختن شعر یا نثر در تشبیب زن معروف را حرام امّا روایت آن را مشروط به عدم ایذاء و هتک حرمت زن و محارمش، مباح دانسته اند، لذا فقهای فریقین در این موضوع اختلافات و اشتراکاتی دارند.
سیر تحول تعریف تشبیب در آثار صاحب نظران متقدّم و متأخر فارسی و عربی و نقد آن تعاریف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
131 - 142
حوزه های تخصصی:
در بررسی و تبیین ساختار قصیده، همواره به بخش های مختلف آن توجه شده است. قصیده به جز بخش اصلی، بخش هایی چون تشبیب، تخلّص و شریطه نیز دارد که همواره توجه اهل ادب را به خود جلب کرده است. تشبیب را باید راه ورود به قصیده و یکی از مهم ترین بخش های آن دانست که به دلیل قرارداشتن در پیشانی قصیده برای ترغیب و تهییج مخاطب نقش مهمی را به عهده دارد و همواره یکی از موضوعات بحث انگیز و محل اختلاف اهل فن بوده است؛ اما با همه کوشش ها، اهل ادب هنوز تعریف جامع و مانعی از آن به دست نداده اند. در این پژوهش هدف این است که ضمن بیان دیدگاه ها و آرای متقدمان و متأخران، بررسی و دسته بندی و نقد این تعاریف، تعریف کامل تر و دقیق تری از تشبیب بیان کرد تا بتوان به درک روشن تری از آن دست یافت. بنابراین این پژوهش می کوشد برای دستیابی به این هدف پاسخی برای پرسش های زیر بیابد: 1 - تعاریف ارائه شده در کتاب های بلاغی تاچه حد شناسای تشبیب های فارسی است؟ 2 - آیا بنابر بیشتر کتاب های بلاغی، تشبیب و نسیب و تغزل مترادف و هم ردیف هستند؟ 3 - آیا می توان در تشبیب ویژگی خاصی مکمّل ویژگی ها و تعاریف آن در کتاب های بلاغی یافت؟ 4- آیا هر مقدمه قصیده ای را می توان تشبیب دانست؟
سیر تحوّل «تشبیب» در شعر سبک های خراسانی و عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
117 - 138
حوزه های تخصصی:
قصیده که از کهن ترین قالب های شعر فارسی است، از دیدگاه بلاغیون به چهار بخشِ «تشبیب»، «تنه ی اصلی»، «تخلّص» و «شریطه» تقسیم می شود. این پژوهش در پی بررسی سیر تحوّل تشبیب قصیده در دو سبک خراسانی و عراقی است و برای دست یابی به نتیجه ی مطلوب، این موضوع را از جوانب گوناگون مطالعه خواهد کرد؛ بنابراین با بررسی آثار منظوم و منثور دو سبک خراسانی و عراقی در پی پاسخ به پرسش هایی از این قبیل است: تشبیب قصاید در طول دوره ی مطالعاتی این پژوهش چه تغییر و تحوّلاتی یافته است؟ تحوّل تشبیب بر چه اساسی بوده و چه عناصری در این زمینه مؤثر بوده اند؟ دیدگاه شاعر به عنوان یک شعرشناس درباره ی مقدّمه ی قصاید چه بوده است؟ آیا تشبیب از دیدگاه نویسندگان متون منثور با دیدگاه شاعران متفاوت است؟ «وجود مضامین اشعار فارسی در محتوای تشبیب در متون سده های ششم تا هشتم هجری علاوه بر تأثیرپذیری و پیروی از مضامین اشعار عرب»، «معرّفی و شناسایی تشبیب»، «بررسی تحوّلی نو در شناخت تشبیب در اواخر قرن هشتم» و «شباهت ساختاری و محتوایی تشبیب در متون منثور» از نتایج این پژوهش به شمار می آیند.