مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سبک عراقی
حوزه های تخصصی:
بررسی و نقد و تحلیل تشبیه مرکب و بحث درباره انواع آن در غزل سبک عراقی، می تواند راهگشای علاقمندان به مطالعات ادبی جهت فهم بهتر آثار غنایی این دوره باشد. تا آن جا که بنده کنکاش نموده است، تحقیق مستقلی در این زمینه از سوی محققان صورت نگرفته است. بنابراین به منظورتحقق این هدف 10% غزل های دوازده شاعر معروف و موثر این دوره (به جز غزلیات مولوی که به سبب گستردگی بیش از حد به 5% بسنده شده است) مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است. بسامد تشبیهات مرکب در دیوان شاعران این دوره، دارای اوج و حضیض است و با نزدیک شدن به پایان این دوره، از میزان تشبیهات مرکب در غزلیات کاسته می شود. فراوانی این نوع تشبیه در شعر شاعرانی همچون سعدی، خواجو، کمال الدین اسماعیل، عراقی و عطار بیشتر از دیگران است؛ اما تنوع اغراض تشبیه که بیانگر نگرش فکری و جهان بینی شاعر است، در غزلیات مولانا از همه وسیع تر و گسترده تر است؛ ضمن این که حداقل یک سوی تشبیهات مرکب برخی از شاعرانی که شعرشان صبغه عرفانی دارد، از نوع عقلی است. سعدی در زمینه تشبیه مرکب تمثیلی و خواجو و انوری در تشبیه مرکب تخییلی از سرآمدان روزگار خود هستند.
نوآوری های هنری در عاشقانه های بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکید مقاله پیش رو بر تفاوت شیوه شاعران ایرانی دوره صفویه و شعرای هندی دوره گورکانی در سده یازدهم هجری است که از آن با نام های سبک اصفهانی و سبک هندی یاد می شود. نگارنده بر این باور است که تفاوت اصلی، در میزان روی کرد شاعران این روزگاران به شعر شاعران و مضمون های مرسوم ادبی (motiv) در سبک عراقی رایج در ایران است. بیدل دهلوی تماس با سبک عراقی را در همان حد وزن و قافیه و بی یادکرد مکرر از نام شاعر پیش از خود نگه می دارد و با «رستاخیز ادبی»، سبک ادبی خاص خود را بنیان می نهد. در ادامه مقاله، تفاوت مضمون های رایج در سبک عراقی و شعر بیدل در جدولی مقابل هم آمده و نمونه های شعری آن نیز گفته شده است
نارسیسیسم یا خودشیفتگی در شعر خاقانی
حوزه های تخصصی:
بررسی تشبیه تفضیل در شعر عماد فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله، یکی از صور خیال شاعرانه، یعنی تشبیه تفضیل را، در شعر عماد فقیه کرمانی، بررسی میکند؛در آغاز، به جایگاه و ارزش تشبیه، در نقد بلاغی میپردازد، آنگاه به شیوههای نوسازی تشبیه اشاره میکند و یکی از مهمترین آنها را، تفضیل میداند.تشبیه تفضیل در شعر عماد، از لحاظ کمّی، با سه تن از شاعران سبک خراسانی مقایسه میشود؛به ویژگیهای تشبیه افزونی تشبیه تفضیل در بیتهایی که به صامت«ت»ختم میشود، گزاره دیگر بررسی مقاله است.همه این بررسیها با انتخاب نمونهای 10 و 20 درصدی از شعر عماد تحقق مییابد.سخن آخر آنکه افزونی و شماره گسترده تشبیه تفضیل در شعر عماد، به عنوان شاعری در محدوده سبک عراقی، میتواند یکی از ویژگیهای سبکی شعر عماد فقیه را، از دیدگاه صور خیال شاعرانه رقم زند.
"
خدای خوانی و آمرزش خواهی در شعر سعدی
حوزه های تخصصی:
تقریباً همه سعدی شناسان، این شاعر بزرگ را معلم اخلاق و استاد ترویج مبانی تربیتی و آموزشی می دانند و به رغم برخی انتقادها و نکته گیری ها، باز شان والای او را در رواج اصول اخلاقی ستوده اند. به همین دلیل، ماندگاری سعدی تضمین شده و قطعی است.
سعدی که از هر فرصت مناسبی در آثار گونه گون خود از گلستان تا قصاید و مواعظ برای بیان و ترویج اصول و مفاهیم اخلاقی استفاده می کند، از خدای خواهی و طلب آمرزش و مغفرت در پیشگاه خداوند، به عنوان یکی از الزامات رویکرد اخلاقی خویش یاد می کند و اتفاقاً آنجا که باب نصیحت پادشاه و ممدوح را باز می کند، این فرصت خدای خوانی و آمرزش خواهی را بهتر قدر دانسته و رسالت خویش را به انجام رسانیده است.
کوشش حاضر، باز کاوی و بررسی این شگرد هنری و اخلاقی و معنوی سعدی است.
نمودهای گوناگون سوز هجران در ادب غنایی (سبک عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هجران بن مایه اصلی ادب غنایی است و توصیف لحظه های فراق و وداع؛ تصویرگری اشک و آه حاصل از این جدایی، از جلوه های پرجاذبه ادب فارسی شمرده می شود. به طور کلی در ادب غنایی مضمون هجران به دو بخش وداعیه ها و فراق نامه ها -اعم از کوتاه و بلند- قابل تقسیم بندی است که اغلب به سه شکل عمده در اشعار، نمود پیدا می کند: گله از هجران، ستایش هجران و توصیف دوران محنت بار هجران که هر کدام مصداق های متفاوتی دارند: یار، دیار، خانواده، دوستان و... . در این پژوهش، نمودهای گوناگون سوز هجران در دو بخش وداعیه ها و فراق نامه ها در سبک عراقی و در قالب های مختلف شعری -اعم از قصیده، مثنوی، غزل، قطعه و...- مورد تحلیل موضوعی و محتوایی قرار می گیرند.
مقایسه سبک شناختی غزلی از سعدی و بیدل دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های نسبتا درست و بایسته در شناخت سبک و سیاق آثار ادبی، بررسی و مقایسه سبک شناسانه آن آثار است.در این مقایسه می توان دو اثر ادبی را در یک سبک دوره (Period style) با هم مقایسه کرد، مانند غزلیات خواجوی کرمانی و حافظ که هر دو در مکتب تلفیق (زیر مجموعه سبک عراقی) قرار دارند و گاهی می توان دو اثر ادبی را که به دو دوره سبکی جداگانه تعلق دارند با هم مقایسه و ارزیابی کرد.در مقاله حاضر غزلی از سعدی به عنوان نماینده سبک عراقی (شعر ایرانی) و غزلی از بیدل دهلوی (نماینده شعر فارسی بیرون از ایران) که شباهتی کامل از نظر وزن و قافیه و ردیف دارند، مورد مقایسه قرار گرفته اند.در این مقاله نشان داده ایم که بیدل هنرمندانه کوشش کرده است مصداقی از «رستاخیز ادبی» را در استقبال هایش از شعر شاعران ایرانی نشان دهد. بنابراین با وجود شباهت های بلاغی و هنری میان شعر او و سعدی برخی تفاوت ها در نوع اندیشه و نگرش و نیز نوع تصویرسازی ها به چشم می آید.نتیجه این ارزیابی و مقایسه، درون مایه های اصیل هر دو سبک و رمز و راز جایگاه ارزشمند دو سبک و دوره مستقل از هم را نشان می دهد.
ردیف در سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیف حاصل تکرار است و از دیر باز تاکنون برای اهداف گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است. هر چه شعر فارسی مسیر تکامل را طی می کند، از ردیف های ساده در می گذرد و از قصیده سرایی سبک خراسانی، گرایشی به غزلسرایی که سرشار از عواطف و احساسات و نیازهای انسانی است، نشان می دهد و هر چه دامنه غزل گسترش بیشتری مییابد، بسامد ردیف چشمگیرتر می شود و شاعران سبک عراقی برای نمایش قدرت طبع و قریحه ذاتی خویش، ردیف های متنوع و دشوارتری را برمی گزینند. در این مقاله برخلاف نظر بیشتر قدما (که ردیف را مانع آزادی تخیل می دانستند)، با بیان دلایلی چون«کیمیاگری ردیف در تأثیر موسیقایی شعر، تسهیل در انتقال مفاهیم، ایجاد ارتباط و القای عاطفی بین شاعر و خواننده، ایجاد محوریّت کلام، تأکید بر تصویرسازی»، بررسی و منافعِ کاربرد ردیف های (حرفی، اسمی، ضمیری، مصدری، صفتی، قیدی، فعلی و جمله ای ..)، در دیوان قصیده پردازان سبک خراسانی و دیوان غزلسرایان مشهور سبک عراقی پرداخته ایم .
سبک هندی و پنج گنج نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری سبکی نظیری از حافظ
حوزه های تخصصی:
نظیری نیشابوری از شاعران پیش گام سبک هندی است. شعر نظیری نشانه هایی از سبک های پیشین به ویژه عراقی را در خود دارد. او در میان شاعران سبک عراقی، به شعر سعدی و حافظ، بیشتر از دیگر شاعران توجه داشته است. البته میزان تأثیر پذیری شعر نظیری از غزل های حافظ با هیچ شاعر دیگر قابل مقایسه نیست، زیرا نظیری سعی داشته در تمام وجوه شعر خود را به شعر حافظ نزدیک کند، ازجمله واژگان و ترکیبات، موسیقی بیرونی و کناری، صُوَر خیال و زیبایی های ادبی، مفاهیم، اندیشه ها، و عواطف شعری. در این پژوهش سعی شده تأثیرپذیری غزل نظیری نیشابوری از غزل حافظ، در تمام محورهای مذکور، دقیقاً بررسی و آشکار شود تا اثبات گردد که تقلید و پیروی از شیوه غزل سرایی حافظ، بعد از حیات وی، پیوسته ادامه داشته و در سبک بازگشت ادبی به اوج رسیده است.
سعدی و نیت مولف (بحثی در هرمنوتیک)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بحث در هرمنوتیک یعنی نیت سعدی در اشعارش دارد و ثابت میکند: متن غزلیات سعدی متن بسته یا خوانندهگراست یعنی احتیاج به تاویل و تفسیر ندارد. یعنی معنی قطعی و نیت مولف آشکار است. ابیات سعدی در عین هنری بودن صریح و قطعی است طوری که تبدیل آن به نثر دشوار است. در غزلیات سعدی معمولا لحن و حالت یکی است یعنی همان احساس گوینده مستقیما به خواننده منتقل می شود. این مشخصات و برخی مشخصات دیگر ساختاری و سبکی، سعدی را از ادامه دهندگان سبک خراسانی معرفی میکند که برنامه آنان لفظ نیک و معنی آسان بود. در واقع او شعر را از خراسان به فارس آورد. قبل از او شعر دری در فارس مرسوم نبود. سعدی در جایی است که در پشت او سبک خراسانی و در پیش او سبک عراقی است. وی عواطف و احساسات را به سبک خراسانی تزریق کرد و لازمه آن توجه به نوع جدید ادبی غزل به جای قصیده بود.
نسبت تألیفات بلاغی شرف الدین رامی با اشعار سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی از بلاغت در سده هشتم هجری و هم زمان با دورة رواج سبک عراقی در شعر پارسی سخن به میان می آید توجه به شرف الدین رامی و تألیفات بلاغی وی ناگزیر است. از رامی سه اثر در بلاغت بر جای مانده است: تحفة الفقیر یا بدایع الصنایع، حقایق الحدایق، و انیس العشاق. مشخصة کلّی این آثار، مانند دیگر آثار بلاغی سده های هفتم تا نهم هجری، عمدتاً، تقلید ها و تحریر هایی است از کتاب های بلاغی پیشین، یعنی آثار رادویانی، وطواط، و شمس قیس رازی.
به موازات توجه به سیر تاریخی تحولات بلاغی، تحلیل نوآوری های بلاغیون در هر دوره در ارتباط با تحولات زیبایی شناسی شعر آن دوره ضروری و نمایانگر میزان توانایی نظریات نوظهور بلاغی در نقد زیبایی شناسیک شعر پارسی است.
آیا آرای مطرح شده در آثار بلاغی شرف الدین رامی منطبق با تحولات شعر سبک عراقی است؟ برای پاسخ به این سؤال، آثار بلاغی رامی تحلیل شده و، در ضمن آن، به میزان نسبت نظریات بلاغی مطرح شده در آن ها با شعر سبک عراقی پرداخته شده است
تأملی بر دقایق بازی شطرنج در سبک آذربایجانی و عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران و عارفان، به لحاظِ برخورداری از پشتوانه غنیِ فرهنگی – ادبی، و برای اجتناب از تکرار و به تبع آن ملال آوری کلام و همچنین برای اظهار فضل، از مضامین گوناگونی برای بیان مطالب و مافی الضمیر خود بهره می برند. یکی از این مضامین– که با قید احتیاط می توان گفت که ریشه در فرهنگ کهن ایرانی دارد- استفاده از اصطلاحات بازی شطرنج است. بسامد استخدام و مضمون آفرینی با این بازی، در قرن های ششم تا نهم – که در سبک شناسی مقارن با سبک آذربایجانی و عراقی است- بستر مناسبی برای عرضه ظرایف و دقایق این بازی بوده است.
نوشته حاضر بر آن است تا با بازخوانی دقیق آثار بزرگان شعر و عرفان، به تحلیل روش درست این بازی و پیچیدگی ها و ظرایف آن بپردازد. حاصل پژوهش نشان می دهد که در سبک آذربایجانی، بیش از سبک عراقی به جزئیات و دقایق این بازی پرداخته شده است؛ دقایقی که شاید در طول تاریخ ادبیات بی سابقه باشد. ضمناً در این میان، مولوی و خاقانی از این جهت، یک سر و گردن بالاترند.
ﻧﮕﺮﺵ ﺗﻌﻠیﻤی ﺍﺧﻼﻗی ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺭﻧﮓ ﺳیﺎﻩ ﺗﺎ ﭘﺎیﺎﻥ ﺳﺒﮏ ﻋﺮﺍﻗی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ سیاه از جمله رنگ های پیشینه داری است که تاکنون فقط به استخراج جلوه ها ی گوناگون آن در اساطیر، ادیان و متون عرفا نی پرداخته شده و به محتو ا و رسالت تعلیمی- عرفانی آن در سبک های شعری مختلف پرداخته نشده است. بر همین بنا ، در این پژوهش ارزش وجایگاه این رنگ در شاخه های ادبیات تعلیمی، تمثیلی و فولکلور با شیوه آماری-تحلیلی در دو سبک اول شعر فارسی (خراسانی و عراقی) بررسی شده است. در دیوان شاعران سبک خراسانی، این رنگ بر ای توصیفات ساده ، طبیعی و تشبیهات حسی به کار گرفته شده اما به محض تغییر نگرش ها در سبک عراقی، به ویژه در منظومه های عرفانی-تعلیمی و اخلاقی مانند مثنوی، دیوان حافظ و بوستان ، رنگ مذکور با زبان استعاره و مجاز برای آموزش و ارشاد مخاطب و تنبیه و تمثیل به کاررفته است.
اثبات رخداد های سبکی با استفاده از آمار استنباطی (مطالعة موردی: تشبیهات حروفی در سبک عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی با مطالعة بسامد ها سر و کار دارد؛ از همین رو، به کارگیری تحلیل های آماری در ارزیابی های سبک شناسانه بسیار سودمند است. از آنجا که آمارهای توصیفی، همیشه نمی توانند نوسان های سبکی را توضیح دهند، استفاده از روش های آمار استنباطی از دقّت علمی بالایی در ارزیابی پدیدار های سبکی برخوردار خواهد بود. سبک سنجی، اصطلاحی است که برای پژوهش های سبک شناسانة مرتبط با رایانه وضع شده است. در مقالة حاضر، نگارنده می کوشد رابطة میان فشردگی زاویة ساختمان تشبیه در شعر سبک عراقی را با بسامد انواع تشبیهات حروفی از لحاظ ساختمان در دیوان شاعران این سبک با توجّه به گذار زمان، ارزیابی کند. از همین رو، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار رایانه ای spss به تحلیل استنباطی آمار ها می پردازد. با توجّه به نتایج کمّی برآمده از نرم افزار spss که گویای ضریب همبستگی570/. و سطح معناداری 004/. در تبیین رابطة میان متغیّر ها (فشردگی زاویة تشبیه و بسامد تشبیهات حروفی) است و مقایسة این اعداد با شاخص های تعریف شده برای ضریب همبستگی (دامنة میان 1+ و 1 ) و سطح معناداری (کوچک تر از 01/. تا 05/.)، رابطة مثبت و مستقیم میان متغیّرها تأیید می شود؛ به زبان سبک شناسی، یعنی فشرده تر شدن زاویة تشبیه و خیالی تر شدن آن در شعر سبک عراقی به معنای افزایش بسامد تشبیهات حروفی دارای ساختمان بسته تر و خیالی تر بوده و این رخداد سبکی از هنجار های مسلّط بر سبک دوره پیروی کرده است.
مقایسه شیوه شاعران سبک اصفهانی و سبک هندی در میزان رویکرد به شعر سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای مطرح در گستره سبک شناسی، مقایسه آثار ادبی مشابه با هم در دوره های گوناگون تاریخی است که نتیجه این شباهت ها و تفاوت ها، رمز و راز برتری شاعری بر دیگری و نیز میزان تأثیرگذاری های زبانی و تاریخی و فرهنگی بر متن ادبی، نشان خواهد داد. با نگاهی گذرا به اشعار سبک هندی و اصفهانی، به وضوح می توان گرایش فزاینده سرایندگان آن ها را در به کارگیریِ شگردها و فنون شاعری نسبت به پیشینیان دریافت. فنون و ابزاری که در جنبه های مختلف (فرمی و محتوایی) سبب فاصله گیری گفتار سراینده بر روی زنجیره زبان، از هنجار و زبان معیار و نزدیکی آن به زبان ادب و شعر می شود. در این راستا، تعیین سبک یک شاعر نیز، تشخیص و شناسایی همین ابزارها و شگردها در بسامد است که از شاعری به شاعر دیگر متفاوت هست و این چنین است که سبک های فردی به وجود می آید . بر این اساس، باید گفت که تفاوت اصلی شیوه شاعران سبک اصفهانی و هندی در میزان رویکرد شاعران این روزگاران به شعر شاعران و مضمون های مرسوم ادبی ( motiv ) در سبک عراقی رایج در ایران است. بیدل به عنوان سرآمد سبک هندی می کوشد که تحت تأثیر سبک اصفهانی نباشد (نظریه اضطراب تأثیر)؛ به گونه ای که این رویکرد در برابر شاعران سبک عراقی با شدّت کمتر و در برابر امثالِ صائب با شدّت بیشتر، صورت گرفته است.
کاربرد ادبی و هنری حرف الف در پهنه ادب پارسی (با تکیه بر اشعار جامی و شاعران سبک عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آ، الف، ا، (همزه)، اولین حرف الفبای زبان فارسی و عربی است و نیز نخستین حرف از حروف جمّل و ابجد بوده و به حساب جمّل نماینده عدد یک است. الف، رمز برج ثور است. الف در ادبیات عرفانی و کلامی و فلسفی کنایه از ذات یکتای احدیت، روح اعظم، عالم تجرید و تفرید و سرّ بیچون ... است. حرف الف به واسطه شکل و جایگاه خاص و برخی از ویژگیهای منحصر به فرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی بویژه در اشعار شعرای سبک عراقی است. در اکثر اشعار این شاعران، الف؛ سابق، پیشوا، صدرنشین، نامور است. الف؛ نمادِ قد موزون، استوار، مستقیم و رعنا است. الف؛ مظهرِ سرافرازی، سربلندی، لاغری، ضعف، قیام، استقامت، قائم بودن است. الف، عاشق بالای خود است. الف چون سرکش دارد، پس سرکش است. الفِ زبان دار و دوزبان، در عین داشتن زبان، خاموش است. الف، فقیرترین به حساب می آید. الف؛ نماد بی چیزی، فقر، گدایی، عدم و ترک اوصاف است. الف؛ عریانی، شادابی، بی سری، میان بستگی و آراستگی را به ذهن متبادر می کند. الف؛ مظهرِ تنهایی، تجرد، تفرد، صداقت، درستی و پاکی است. الف، بی حرکت و ساکن است. آفرینش الف با نقطه آغاز می شود. جمله حروف و اعداد بر محور حرف الف می گردند. الف، اولین حرف آفرینش است. الف، نمادِ خُردی و کوچکی و ریزی هم است. الف یکی از مشبه به های پرکاربرد ادب پارسی است و شعرا در تصاویر و مضامین شعری، خار، هلال ماه، عصا، قلم، انگشت، سرو، ماه نو، کمر باریک و... را به الف مانند می کنند. در این مقاله سعی شده است به کاربرد ادبی و هنری الف در اشعار شاعران سبک عراقی با تکیه بر اشعار جامی پرداخته شود.
سیر تحوّل «تشبیب» در شعر سبک های خراسانی و عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
117 - 138
حوزه های تخصصی:
قصیده که از کهن ترین قالب های شعر فارسی است، از دیدگاه بلاغیون به چهار بخشِ «تشبیب»، «تنه ی اصلی»، «تخلّص» و «شریطه» تقسیم می شود. این پژوهش در پی بررسی سیر تحوّل تشبیب قصیده در دو سبک خراسانی و عراقی است و برای دست یابی به نتیجه ی مطلوب، این موضوع را از جوانب گوناگون مطالعه خواهد کرد؛ بنابراین با بررسی آثار منظوم و منثور دو سبک خراسانی و عراقی در پی پاسخ به پرسش هایی از این قبیل است: تشبیب قصاید در طول دوره ی مطالعاتی این پژوهش چه تغییر و تحوّلاتی یافته است؟ تحوّل تشبیب بر چه اساسی بوده و چه عناصری در این زمینه مؤثر بوده اند؟ دیدگاه شاعر به عنوان یک شعرشناس درباره ی مقدّمه ی قصاید چه بوده است؟ آیا تشبیب از دیدگاه نویسندگان متون منثور با دیدگاه شاعران متفاوت است؟ «وجود مضامین اشعار فارسی در محتوای تشبیب در متون سده های ششم تا هشتم هجری علاوه بر تأثیرپذیری و پیروی از مضامین اشعار عرب»، «معرّفی و شناسایی تشبیب»، «بررسی تحوّلی نو در شناخت تشبیب در اواخر قرن هشتم» و «شباهت ساختاری و محتوایی تشبیب در متون منثور» از نتایج این پژوهش به شمار می آیند.
تأثیر باباطاهر همدانی بر سبک عراقی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
189 - 212
حوزه های تخصصی:
باباطاهر همدانی، شاعر نام آشنای ادب فارسی در قرن پنجم است که به دلیل متصل نشدن به جریان شعر درباری روزگار خود، و عریان مانند از همه تعلقات دنیوی، آن گونه که بایست در نظام پژوهش های ادبی ما به او توجه نشده است، هرچند که عامه مردم، شعرهای بسیاری را از او به یاد و خاطر خویش دارند. در مقاله حاضر، میزان تأثیرگذاری این شاعر را در شعر شاعران پس از خود- به ویژه در دوره سبک عراقی- از سه زاویه ترکیب سازی، شباهت های لفظی و همانندی های معنایی نشان داده ایم. اگر حتی این همانندی ها از روی «توارد» هم باشد، باز نشان می دهد که فکر و بیان باباطاهر از گونه ای است که در شعر دوره بعد، مورد توجه و به کارگیری شاعران دیگر هست.
تحلیل و بررسی اندیشه های تعلیمی گیسودراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی در سبک عراقی به یکی از آموزه های اصلی تبدیل می شود و شایسته است تا اندیشه های تعلیمی شاعران این سبک با نگاهی دقیق تر مطالعه شود. در شرح و بیان این موضوع، پرسش تحقیق درباره چگونگی جایگاه آموزه های تعلیمی در نزد شاعران این سبک است. از آنجا که با این رویکرد به اندیشه تعلیمی گیسودراز پرداخته نشده است، نویسندگان در این پژوهش با روش تحلیل موضوعی و با استناد به منابع دست اول می کوشند تا آموزه های گیسودراز در حوزه های مختلف را ارائه دهند؛ اعتراض به ناملایمات هستی، تعلیم مهرورزی و جایگاه محبت در آموزش انسان و تعلیم کتاب و کتابخوانی از آن جمله است. این موارد با زبانی ساده و روان به پیروی از سعدی بیان شده است. درواقع آموزش و تعلیم از مضامین تأثیرگذار در دیوان اشعار او به شمار می آید.