
مطالعات زیست بوم اقتصاد نوآوری
مطالعات زیست بوم اقتصاد نوآوری دوره 3 پاییز 1402 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم اثر گذار بر بهره وری، نوآوری و تحولات تکنولوژِی است. در واقع نوآوری برای افزایش بهره وری ضروری است و تبدیل ایده های جدید به راه حل های اقتصادی جدید (محصولات، فرآیندها و خدمات جدید) اساس مزیت های رقابتی پایدار برای شرکت ها است. هدف این مطالعه بررسی رابطه نوآوری و بهره وری در کشورهای در حال توسعه است. بدین منظور از روش داده های تابلویی برای دوره زمانی 2011 - 2019 استفاده شده است. در این مطالعه از متغیرهای نوآوری، بهره وری، شاخص آمادگی فناوری مرزی، هزینه های عمومی آموزش و شاخص ظرفیت های تولیدی و تولید ناخالص داخلی استفاده شده است. نتایج الگو نشان می دهد نوآوری با بهره وری رابطه مثبت و معنادار دارد. پارامتر تخمین زده شده نوآوری برابر 0.16 است که بیانگر این است که یک درصد افزایش در نوآوری ، بهره وری 0.16 درصد افزایش می یابد. همچنین شاخص آمادگی فناوری اثر مثبت و معنادار بر بهره وری دارد. آمادگی فناوری موجب ایجاد رفاه و موقعیت های شغلی جدید و همچنین افزایش رقابت پذیری صنایع در عرصه داخلی و بین المللی می شود و اثر مثبت آن مطابق انتظار تئوریک تحقیق است.
اثرات سرمایۀ انسانی و سرمایۀ اجتماعی بر نوآوری در کشورهای منتخب عضو اوپک: رهیافت (Panel ARDL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان نوآوری تأثیر اساسی و شگرف بر رشد و توسعه اقتصادی یک کشور می گذارد که این امر سبب شده است بیشتر محققان و سیاستگذاران به خلاقیت و نوآوری به عنوان راه حلی نوین برای توسعه توجه کنند .به همین دلیل، مطالعات متعددی در ارتباط با عوامل اثرگذار بر نوآوری در سطح خرد (شرکت ها و بنگاه ها) و هم در سطح کلان (در سطح کشورها و مناطق مختلف) صورت گرفته است. ازاین رو هدف این مطالعه بررسی اثرات سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بر نوآوری در کشورهای منتخب عضو اوپک شامل کشورهای ایران، عربستان، کویت، قطر و امارات متحده عربی طی دوره زمانی 2021- 2012 با استفاده از رهیافت خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی ترکیبی (Panel ARDL) می باشد. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان داده است که در کوتاه مدت، از بین متغیرهای تحقیق، تنها دو متغیر سرمایه انسانی و مخارج تحقیق و توسعه در کوتاه مدت اثر مثبت و معنادار بر شاخص نوآوری جهانی داشته اند و سایر متغیرها در کوتاه مدت اثر معناداری بر شاخص نوآوری کشورها نداشته اند. همچنین بررسی ضرایب بلندمدت متغیرها نشان می دهد که به جز متغیر مخارج دولتی، متغیرهای سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، تولید ناخالص داخلی و مخارج تحقیق و توسعه اثر معنادار و مثبت بر شاخص نوآوری جهانی در کشورها داشته اند. بنابراین پیشنهاد می شود در برنامه ریزی های کوتاه مدت برای شاخص نوآوری در جامعه بایستی افزایش سرمایه انسانی و مخارج تحقیق و توسعه در اولویت باشند. همچنین مخارج دولتی در بخش هایی افزایش یابد که پتانسیل و ظرفیت نوآوری در آن بخش ها بالا باشد.
اثر نرخ مشارکت اقتصادی و سرمایه انسانی برتوسعه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه انسانی یکی از عوامل کلیدی در توسعه کارآفرینی است. کمبود منابع مالی در کشورهای درحال توسعه، خود اشتغالی را به عنوان یک راهکار برای کاهش بیکاری، رشد اقتصادی و توسعه منطقه ای مهم و ضروری می داند. در شرایط بحران اقتصادی، توسعه کارآفرینی به عنوان راهکاری موثر برای خروج از بحران و ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی توسط دولت ها مورد توجه قرار می گیرد. در این مطالعه، به منظور بررسی اثر نرخ مشارکت اقتصادی و سرمایه انسانی بر توسعه و پایداری فعالیت های کارآفرینانه از داده های 20 کشور درحال توسعه طی سال های 2009-2019 استفاده شده است. با استفاده از داده های پانل و روش گشتاورهای تعمیم یافته در داده های پانل رابطه بین متغیرها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که توسعه انسانی هرچه بیشتر باشد توسعه کار آفرینی بیشتر می شود. همچنین، نرخ مشارکت اقتصادی بیشتر، کارآفرینی بیشتر را به دنبال دارد. متغیر تورم اثر مثبت ولی کوچک برشاخص کارافرینی دارد و متغیر رشد اقتصادی اثر منفی و معنی داری بر شاخص کارآفرینی دارد. بنابراین طبق نتایج سرمایه انسانی قوی احتمال موفقیت در راه اندازی کسب و کارها و استفاده از رویکردهای مناسب در مواجه با ریسک ها و نوسانات را در پی دارد. مشارکت اقتصادی فزاینده در اقتصاد برای کارآفرینان مزیت هایی همچون تنوع در نیروی کار، دسترسی بیشتر به نیروی کار و افزایش قدرت خرید نیروی کار را به دنبال دارد.
الگوی توسعه شرکت های دانش بنیان با رویکرد تخصصی سازی هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف سیاستگذار در سطح کلان، ارتقا فعالیت های دانش بنیان در مناطق مختلف کشور و توسعه متوازن استان ها است. تفاوت در نهادهای دانشی، خوشه های صنعتی و سطح فعالیت پارک ها و نهادهای نوآوری در استان های مختلف منجر به تفاوت در سطح فعالیت شرکت های دانش بنیان شده است. مطالعه حاضر با هدف حمایت از شرکت های دانش بنیان و توسعه فعالیت آنها بر مفهوم تخصصی سازی هوشمند تمرکز کرده است. مبتنی بر این رویکرد فعالیت های نوآورانه در استان ها باید متمرکز بر مزایای رقابتی، ظرفیت های بالقوه و زنجیره ارزش در منطقه باشد. از این رو این پژوهش بر حمایت از شرکت های دانش بنیان متناسب با شرایط منطقه و با هدف جهت دهی به فعالیت در حوزه های اولویت دار منطقه تاکید دارد. این مطالعه با تمرکز بر استان هرمزگان، حوزه های در اولویت و مزیت های منطقه را از طریق مطالعه اسناد رسمی استانی شامل سند آمایش استان هرمزگان و سند مسئله شناسی راهبردی استان بررسی کرده است. سپس از طریق مصاحبه با 21 نفر از فعالان حوزه به شناسایی چالش هایی که شرکت های دانش بنیان با آن مواجه هستند پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده و با کدگذاری مفاهیم مستخرج از مصاحبه ها و متون سیاستی، الگوی معنادار مضمون ها بر اساس داده های جمع آوری شده تعیین شده است. در گام اول پژوهش حوزه های اولویت دار و جذاب استان تعیین شد. سپس حوزه فعالیت شرکت های دانش بنیان بررسی شد و مبتنی بر ماتریس جذابیت-توانمندی، حوزه های فعالیت با جذابیت زیاد توانمندی زیاد و جذابیت زیاد توانمندی کم شناسایی شده است. نتایج نشان داد توسعه فعالیت های دانش بنیان در منطقه متلزم آن است که مواردی مانند تسهیل مجوزدهی به شرکت های فعال در حوزه های اولویت دار، کمک به تکمیل زنجیره تامین در حوزه مربوطه، توجیه بازیگران به حمایت از شرکت ها در حوزه های تاکید شده و استفاده از دانش سایر استان ها در حوزه های مربوطه پیگیری شود.
بهبود عملکرد شرکت ها با تأکید بر نقش نوآوری باز و جبرفناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، نوآوری باز در دو بُعد داخلی و خارجی مطرح شده است و مفهوم جبر فناورانه نیز به سطح درک سازمان از روش های نوآورانه دیگر سازمان ها در زمینه حل مسائل و مشکلات خود، میزان پایش محیط خارج سازمان توسط شرکت، میزان نفوذ و قدمت فرهنگ سازمانی حاکم، تلاش سازمان درجهت تزریق رویه ها و سیستم های نوین کاری و مدیریتی، میزان علاقه مندی کارکنان شرکت به ایجاد تغییرات، و کیفیت تجربیات کارکنان در زمینه تغییرات انجام شده در گذشته اشاره دارد. ازآنجاکه شرکت ها به دنبال دست یابی به مزیت رقابتی ازطریق مدیریت دانش و نوآوری هستند، این پژوهش با هدف پاسخ به چگونگی بهبود عملکرد شرکت با تأکید بر نقش نوآوری باز و جبر فناورانه انجام شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر گردآوری داده ها کمّی و ازحیث انجام روش، توصیفی همبستگی است. در این تحقیق جامعه پژوهش متشکل از 600 نفر از کارکنان شرکت کاله و حجم نمونه از جامعه مفروض براساس جدول کرجسی و مورگان 234 نفر است. نتایج این پژوهش، ارتباط مستقیم و مثبت نوآوری باز و جبر فناورانه بر عملکرد شرکت را نشان می دهد.
بررسی سیاست های توسعۀ زیست بوم نوآوری هوش مصنوعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی یکی از فناوری های نو ظهوری است که در سال های اخیر تا حد بسیاری نگاه ها را به سمت خود معطوف کرده است. اثرات شگرف اقتصادی این فناوری و از طرف دیگر، مخاطرات و چالش های بالقوه این فناوری باعث شده است سیاست گذاران در کشورهای مختلف جهان توجه ویژه ای را به سیاست گذاری مناسب در راستای توسعه زیست بوم نوآوری هوش مصنوعی معطوف کنند. پژوهش حاضر با بررسی دقیق سیاست های توسعه زیست بوم نوآوری هوش مصنوعی در 6 کشور ایالات متحده، چین، انگلیس، روسیه، هند و امارات و همچنین مصاحبه با خبرگان حوزه های مختلف پیرامون هوش مصنوعی در کشور، نسبت به شناسایی کارکرد های اساسی هوش مصنوعی، بازیگران زیست بوم نوآوری هوش مصنوعی در ایران و نقش ها و روابط موجود بین آن ها اقدام نموده و با ارائه نگاشت های ساختاری و کارکردی، چندین سیاست برای توسعه زیست بوم نوآوری هوش مصنوعی در ایران ارائه می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زیست بوم نوآوری هوش مصنوعی دارای 41 بازیگر اصلی حکومتی، دولتی، نیمه دولتی و خصوصی است که در خلال 7 کارکرد عمده سیاست گذاری، آموزش، تامین مالی، تحقیقات، شبکه سازی، فعالیت های نوآورانه و استارتاپی و توسعه زیرساخت فنی ایفای نقش می کنند. همچنین نتایج پژوهش حاکی آن است که برای توسعه متناسب زیست بوم نوآوری هوش مصنوعی کشور و جلوگیری از عقب ماندگی نسبت به دیگر کشور های جهان در بهره مندی از مزایای بالقوه هوش مصنوعی، به ارتباطات متقابل و هماهنگی سطح بالای نهادهای فعال در 3 بخش عمده دولت، صنعت و دانشگاه نیاز است.