مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
صلح
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل پیش روی حکومت نبوی، تنظیم روابط سیاسی با یهودیان مدینه بود که به سبب پیمان شکنی، حکومت نبوی را به شکل های گوناگون در تنگنا قرار می دادند. هجرت پیامبر(ص) به مدینه با امضای پیمان نامه صلح آمیز با یهودیان این شهر همراه بود. این پیمان نامه زندگی مسالمت آمیز مسلمانان و یهودیان را به دنبال داشت. اما یهودیان پس از چندی پیمان شکنی کردند و گفته های پیشین خود را انکار نمودند و به حمایت از مشرکان پرداختند. این امر در نهایت منجر به مواجهه پیامبر(ص) با یهودیان و به کارگیری راهبردهای سیاسی امنیتی در تقابل با آنان شد. این پژوهش با رویکردی تاریخی تحلیلی و با استفاده از الگوی سوات (SWOT) به دنبال شناسایی، طبقه بندی و اولویت بندی راهبردهای مدیریت سیاسی امنیتی پیامبر(ص) در مواجهه با یهودیان است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «صلح و زندگی مسالمت آمیز»، «عدالت محوری در حق یهود» و «جنگ و برخورد سخت» سه راهبرد اساسی پیامبر(ص) بوده اند.
خوانش های دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در تبیین دو مقوله «زن» و «صلح»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر شاهنامه فردوسی، به خصوص از منظر دو مقوله «زن» و «صلح»، مورد خوانش هایی به غایت متضاد قرار گرفته است. بی توجّه به اعصار شکل گیری متن و اقتضائات نوع ادبی، یکی شاهنامه را به کرانه آثار فمینیستی می برد و دیگری صد و هشتاد درجه مخالف آن شاهنامه را اثری زن ستیز می خواند؛ یکی صرفاً بر پایه تأملاتِ راوی شاهنامه را اثری در نکوهش جنگ می داند و دیگری بر پایه شواهد ساختگیْ آن را اثری نه فقط در ستایش جنگاوری که طرف دار کشتار جمعی می شمارد. این جستار با نام گذاری «خوانشِ دوقطبی» بر این نوع نقد متن و به دست دادنِ تعریف، آشکارکردنِ روش ها و راه کارها و سبکِ ویژه آن، به این گونه خوانش ها از وجه بیرونی و درونی آن و نیز به علل پدیداریشان می پردازد و به این نتیجه می رسد که خوانش های دوقطبی اگرچه در بادی امر به نظر متضاد و نامرتبط می رسند، اما بواقع از دل یک وضعیت واحد بیرون آمده اند، شباهت های عمده ای با هم دارند، تالی فاسد یک دیگر و پدیدآورنده یا برانگیزاننده یک دیگر ند. آن ها ماهیتاً نه قادر به گفت وگو با هم اند و نه با متنی که مورد نقد قرار داده اند، و صرفاً در چنبره نوعی تسلسل باطل به دور خود می چرخند. این جستار نشان می دهد که خوانش های دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در اصل جنگی نیابتی را پیش می برند و به جای آن که کاشف حقیقتی از متن باشند، تلویحاً وضعیتی خاص و تجربه ای مدرن از ایران معاصر را بازنمایی می کنند؛ وضعیت و تجربه ای که به تناسب و فراخورِ خوانش های دوقطبیِ شاهنامه مبتنی بر نظرگاه و جهت گیری ای دوقطبی اند: ایمان به حقیقت و کارآمدی سنت و انکار آن، ایران را یک پارچه و متحد خواستن و غیر آن، باور به حقیقت تاریخی ایران متحد و عکسِ آن. خوانش های دوقطبیْ برآمده از منش عاطفی و ذهنی جامعه ای دوقطبی است که قدمتش از یک سو و تجربه مواجهه با دوران جدید از سوی دیگر، او را متشائل کرده است، یا متشائل بودنش موجبات دوقطبی شدنِ مواجهه اش با جهان و متن را فراهم آورده است. و در نهایت این جستار با بیان این که چرا خوانش های دوقطبی بیش از هر متنی به شاهنامه معطوف بوده اند، و بر سر چه معنایی از شاهنامه اجماع داشته اند، درک معنای تازه ای از ماهیت فرهنگی و جای گاه بی همتای این اثر در فرهنگ ایران به دست می دهد.
اقتصاد سیاسیِ توسعه صلح محور: چارچوبی از مسیری جدید برای توسعه اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلح، یکی از اخلاقی ترین مفاهیم بشری است و صلح سازی هم مساله ای است که قرنها، موضوع تامل اندیشمندان حوزه های اخلاق و فلسفه بوده است. با این حال، مطالعات متاخر نشان می دهند که صلح، نه موضوعی صرفاً اخلاقی بلکه پدیده ای با عواید اقتصادی است. این مساله، به خصوص برای کشور ما که با تنش های مختلف داخلی و عمدتاً خارجی مواجه است، اهمیت دارد. مقاله حاضر، ضمن بررسی معنای صلح و عواید اقتصادی آن از منظر نظری و تجربی، این موضوع را به بحث می گذارد که ایران به رغم بهره مندی از برخی عواید توسعه اقتصادی در دهه-های اخیر، مدتهاست که هم در تله های مختلف اقتصادی گرفتار شده و هم سطح تنشهای داخلی و خارجی کشور افزایش یافته و در نتیجه، نیازمند گذار به مسیر جدیدی از توسعه اقتصادی است. یافته های مقاله نشان می دهند که برای خروج از تله ها و تنگناهای توسعه کشور، «توسعه صلح محور» مسیر جایگزین مناسبی است. اینکه چگونه می توان توسعه صلح محور ساخت، پرسشی است که در بخش پایانی این نوشتار در قالب یک طرح سه گانه تغییر منافع-ایدئولوژی-نهادها، چارچوبی از پاسخ به آن ارائه شده است.
بررسی اندیشه صلح پارسی هخامنشیان بر مبنای اهداف فرهنگ و آموزش صلحِ یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هخامنشیان (330-550 ق.م) گستره وسیعی را در اختیار داشتند که متشکل از اقوامی با آیین ها، زبان و فرهنگ های گوناگون بود. اداره آنها نیازمند به کار گیری اندیشه ای خاص بود. اندیشه ای که هخامنشیان بر مبنای آن ملل تابعه خود را اداره می کردند به نام صلح پارسی شناخته شده که ابعاد گوناگونی دارد. در جهان امروز نیز بحث صلح و همزیستی مسالمت آمیز اقوام گوناگون موضوعی است که سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) در غالب فرهنگ صلح بر آن تمرکز دارد و در تلاش است مولفاتی را تعریف کند که بر مبنای آن ها جهان در صلح قرار بگیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تطبیقی فرهنگ صلح در دوره هخامنشی بر مبنای اهداف امروزی یونسکو است و به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که فرهنگ صلح براساس تعریف امروزی فرهنگ و آموزش صلح در یونسکو تا چه میزان در دوران هخامنشی نمود یافته است؟ نتایج حاکی از آن است که برقراری اندیشه صلح پارسی منجر به شکل گیری فضایی مسالمت آمیز شد که تا حد بسیاری مبتنی بر اهداف امروزی یونسکو است. مقاله حاضر گردآوری داده ها را از طریق مطالعات کتابخانه ای به سرانجام رسانده و نتایج را از طریق تحلیل توصیف تاریخی ارائه می کند.
تبیین مفهومی اکولوژی صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
۳۶۲-۳۵۱
حوزه های تخصصی:
اکولوژی صلح یک مفهوم علمی نوظهور است که تحت تاثیر گفتمان علمی در مورد امنیت زیست محیطی و صلح آفرینی زیست محیطی شکل گرفته است و از لحاظ فلسفی خواستار "صلح با طبیعت" است که به طور فزاینده ای با مداخلات متعدد انسانی در سیستم زمین به چالش کشیده و در معرض خطر قرار دارد. این مفهوم در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است و مقتضی است که در ایران نیز با توجه به تهدیدات زیست محیطی پیش رو در سطوح محلی، ملی و منطقه ای مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس، مقاله حاضر سعی دارد به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به تبیین مفهومی اکولوژی صلح بپردازد. همچنین تلاش شده است براساس مولفه های اکولوژی صلح برخی پیشنهاد ها جهت صلح سازی و صلح آفرینی در مناطقی مانند خاورمیانه و حوزه دریای خزر ارائه گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد، تهدیدات زیست محیطی می تواند بنا به خاصیت فوریت تهدیدات، فرصت هایی را برای صلح سازی و صلح آفرینی فراهم کند.
درآمدی بر مفهوم گفتمان ژئوپلیتیک صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
1 - 27
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک در طول تاریخ خود با مفاهیمی چون جنگ، رقابت و قدرت همراه بوده است؛ در ژئوپلیتیک سنتی حکومت ها به دنبال قلمرو یابی؛ مدیریت سرزمین و دستیابی به قدرت بودند به گونه ای که ژئوپلیتیک سنتی بیانگر دیدگاه های قدرتمندان از جهان بود؛ اما تحولات صورت گرفته در عرصه های مختلف زمینه ساز شکل دهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه ژئوپلیتیک گردید. اندیشه حاکم بر ساختارها و نظام بین المللی در زمان معاصر با ظهور و تجلی اولویت های مادی و معنوی جدید ازجمله: نیاز بشریت به زندگی در فضای صلح، اهمیت گام برداشتن به سوی توسعه و کرامت انسانی بر پیشگیری از درگیری های مسلحانه و کاهش خشونت های ناشی از جنگ تقدم یافته است. مطالعه و بررسی علمی نحوه استقرار شیوه های عینیت بخشی به چنین هدفی، امروزه از بنیان های اساسی مفهوم ژئوپلیتیک است. بر این اساس، مقاله حاضر درصدد تبیین فرایند ژئوپلیتیک صلح است. این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد شکل گیری هویت های جدید منطقه ای، شکل گیری مجموعه امنیتی منطقه ای، توسعه اجتماعی، ساختارها و کارکردهای نهادهای بین المللی، غالب ساختن گفتمان صلح و عدالت جهانی، مبارزه جهانی با تروریسم، مداخلات بشردوستانه، رعایت مناسبات حقوق بشر و حقوق بین الملل ، گسترش گفت وگوهای بین المللی، تشنج زدایی و اعتمادسازی در کشورها، مناطق و جهان، در حال افزایش است به گونه ای که در رویکردی انسان گرا ؛کاهش رنج های انسان از مهم ترین مزایای ژئوپلیتیک صلح در فضای جغرافیایی به شمار می رود.
استهزای جنگ در آثار آریستوفان (کهن ترین کمدی نویس جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن ترین کمدی نویس جهانِ باستان، که آثارش به دست ما رسیده، آریستوفانِ یونانی است. از یونان باستان در سده پنجم پیش از میلاد، نام کمدی نویسان بی شماری به دست آمده، ولی آثار هیچ یک از آنها، به طور کامل یافته نشده است. بنابراین، یگانه معیار قضاوت درباره کمدی های عصر طلاییِ یونان باستان، نمایشنامه های آریستوفان است. وی را می توان پایه گذار کمدی در جهان دانست. درباره اش اطلاعات اندکی موجود است و حقایق زندگی او را از دل نمایشنامه هایش باید استخراج کرد. او در دوران جنگ فرساینده «آتن و اسپارت» و «آتن و سیسیل» می زیست و در بسیاری از آثارش، بازتابی از این جنگ های فرساینده را به نمایش درآورده است. چهار نمایشنامه از آثار یازده گانه او، به نام های «آخارنی ها»، «صلح»، «پرندگان» و «لوسیستراتا»، دارای طرح داستانیِ آشکاری بر ضد این جنگ ها هستند. آریستوفان در این آثار با استهزای حکمرانانِ جنگ طلب آتنی، رویای مدینه فاضله ا ی را عاری از سودای جنگ، پی ریزی می کند. کمدی های آریستوفان به رغم گذشت بیست و پنج قرن از آفرینش آنها، اجراهای بی شماری در سده گذشته میلادی و قرن بیست و یکم داشته و به زبان های گوناگون جهان ترجمه شده است. یکی از دلایل رویکرد چشمگیر به کمدی های او را می توان ستیزه آشتی ناپذیر وی با جنگ دانست
انعکاس نظریه های عدالت کیفری در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های حقوق کیفری دوره جدید بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
89 - 122
عدالت به عنوان یکی از بغرنج ترین مسائل در زمینه روابط انسانی محسوب می گردد؛ به ویژه زمانی که قرار است از طرف دیوان کیفری بین المللی در جهت «جبران خسارت زیان دیده» و «برخورد با مجرمان و مجازات آن ها»، گام هایی برای تحقق آن برداشته شود. پیچیدگی این موضوع زمانی تشدید می شود که دیوان تحقق عدالت را به موضوع صلح و امنیت و رفاه پیوند می زند. بررسی مفهوم عدالت در پرتو صلاحیت تکمیلی نشان می دهد که اساسنامه رم با توسل به آن در تلاش است تا حدی به تطبیق تکثرگرایی هنجاری بر عملکرد عدالت بین المللی کیفری بپردازد. در عین حال، مفهوم عدالت در اساسنامه رم، ناظر بر شرایط و موقعیت های مختلف می باشد. ضمن اینکه عدالت در مفهوم خاص خود ناظر به احراز تقصیر بزهکار و همچنین اصلاح آن و در مفهوم عام خود شامل منافع بزه دیدگان نیز می شود. از همین روست که دیوان به منظور تأثیر پایدار خود بر عدالت و صلح، اقدام به ایجاد واحدی برای حمایت از قربانیان و شاهدان و همچنین ایجاد صندوق امانی نموده است. دیوان در عین حال عدالت سزادهنده را از طریق مجازات مرتکبان جنایات دسته جمعی به معرض اجرا می گذارد. بر همین اساس، آرای دیوان بیشتر در جهت بازدارندگی با هدف دستیابی به صلح و امنیت بوده است تا تناسب بین مجازات و فعل ارتکابی مجرمانه؛ به طوری که در احکام آن نشانه هایی از جبران نابرابری پیش آمده که همانا مفهوم عدالت سزادهنده به چشم نمی خورد.
منطق حاکم بر صلح و راهکارهای دستیابی به تفکر صلح آمیز اسلامی از دیدگاه امام خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
تفکر پایه عمل است و فکر می تواند جنگ طلبانه یا صلح آمیز باشد و در این دوگانگی انواع تفکر، تفکر صلح آمیز با شرایطی خاص، دارای فضیلت است. بنابراین سؤال این است که اولاً، منطق حاکم بر صلح از دیدگاه مقام معظم رهبری چیست؟ و ثانیاً، راهکارهای دستیابی به تفکر صلح آمیز کدام هاست؟ البته پاسخ به این سؤال از آن نظر اهمیت دارد که نوع مواجهه مذاهب اسلامی در طول تاریخ، متفاوت بوده و گاه بر محور عداوت قرار گرفته و همین موجب تضعیف جبهه اسلام در برابر دشمنان شده است. بنابراین پرداختن به مسئله تفکر صلح آمیز در میان مذاهب اسلامی، اهمیت و ضرورت دارد. فرضیه مقاله این است که منطق حاکم بر صلح، «صلح عدالت محور» بوده و مقام معظم رهبری برای دستیابی به تفکر صلح آمیز عدالت محور، راهکارهایی ارائه نموده است. نتیجه اینکه هر صلحی دارای ارزش نیست و سکوت در برابر ظالم، مطرود است. همچنن راهکارهای دستابی به صلح، «همگرایی»، «تمرکز بر اشتراکات»، «حرکت بر پایه اصول»، «تکیه بر مظاهر وحدت»، و «داشتن نگاه تمدنی» است. تحقق این راهکارها در جامعه، موجب صلح ملت ها شده، تنازعات را کاهش می دهد. بیان نتایج و اثبات فرضیه از طریق مطالعه بیانات مقام معظم رهبری و برخی مکتوبات ایشان انجام شده، سپس با شیوه «تحلیلی» راهبردهای ایشان استنباط، استخراج و تبیین گردیده است.
تحلیل مؤلفه های آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، تحلیل مؤلفه های آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران است که با توجه به نقش گفتمان های غالب سیاسی در بازنمایی صلح و آموزش صلح در جامعه ایران با نگاه انتقادی انجام شده است. بدین منظور، اسناد گفتمانی آموزش در دوره های ابتدایی، راهنمایی و دوره اول دبیرستان (بین سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۳) مورد تحلیل قرار گرفت و به پرسش هایی ازجمله موارد زیر، پرداخته شد: مؤلفه های محوری موجود در آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران چه وضعیتی داشته و چه گفتمانی بر آن غالب است؟ دال های مرکزی و مرزهای ضدیتی گفتمان های مذبور کدامند و چه نقشی در بازنمایی آموزش صلح داشته اند؟ روش پژوهشی مقاله از نوع روش تحلیل گفتمان است که با نگاه انتقادی به تحلیل اسناد رسمی موجود و تولید شده در آموزش و پرورش ایران می پردازد. یافته ها، نشان می دهد مؤلفه های آموزش صلح در اسناد آموزشی این دوران ورود نداشته. همچنین ورود ایده ها و مضامین مربوط به جنگ، دشمنی و نفرت در متون آموزشی این دوران، به کلیشه سازی منفی و مشروعیت بخشیدن به خشونت و جنگ در باور و اعتقادات افراد منجر شده و با ایجاد چرخه خشونت، صلح را به حاشیه رانده است. گفتمان حاکم بر اسناد آموزشی، گفتمان ایدئولوژیک با شور انقلابی شناسایی شد. گفتمان آموزشی در این دوران، به اعتبار دال مرکزی مذهب و حمایت از ستم دیدگان هژمونیک گشته. همچنین در نتایج حاصل از این تحلیل ها، مرزهای ضدیتی، دال مرکزی و وقته ها در قالب الگوی گفتمانی ارائه گردید.
مفهوم صلح در نظریه های روابط بین الملل غربی و مطالعات صلح ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
101 - 134
مفهوم صلح در پرتو تحولات نظری در روابط بین الملل دچار تحول اساسی شده است. این مفهوم یا سازه اجتماعی، از جریان غیراصلی روابط بین الملل هم چون جریان انتقادی قابلیت مطالعه در مطالعات ایرانی- اسلامی را دارد. صلح از قدیمی ترین آرمان های بشری است و از هر ارزش دیگری بیش تر در معرض تهدید و مخاطره بوده است. بنابراین، اولین و مهم ترین هدف در روابط بین الملل حفظ و برقراری صلح است. به علاوه، این مفهوم در عناصر نظری بومی دارای جایگاه مهمی است. یکی از رویکردهای بومی می تواند خط سیر ایرانی-اسلامی باشد. هدف اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی نظری برای بررسی مفهوم صلح بوده است. استدلال این نوشتار نیز، بررسی تحول این مفهوم در نظریه های روابط بین الملل غربی به سوی مطالعات صلح ایرانی- اسلامی است. لذا، واکاوی تحول مفهومی صلح برساخت اجتماعی، در رویکردهای سازه انگاری و جریان انتقادی روابط بین الملل، و در نهایت مطالعه ایرانی- اسلامی صلح از اهم مباحث نوشتار حاضر است
صلح و دیپلماسی محیط زیست در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
233 - 254
با رشد روزافزون مسائل زیست محیطی و گسترش فعّالیت های مختلف در این عرصه، اختلافات بسیاری در این زمینه بروز کرده است. این اختلافات به عنوان یک منبع بالقوه عدم ثبات بین المللی و تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی محسوب می شود. همواره حل و فصل اختلافات بین الملل محیط زیستی در پرتو دیپلماسی و تعاملات بین المللی نمود داشته است. در این راستا مناسبات کشورها و تقویت روابط بین الملل و پایبندی به تعهدات مشترک بین المللی و لزوم تبعیت از قواعد آمره دو مبنای بسیار مهم در تبیین نقش دیپلماسی محیط زیست، توسعه پایدار و ایجاد صلح است. در این راستا دیپلماسی محیط زیست به عنوان رهیافتی موثر در توسعه صلح پایدار در اثر تعاملات منطقه ای و همکاری های بین المللی می باشد. دیپلماسی محیط زیست و صلح می تواند به عنوان یک گرایش میان رشته ای برگرفته از رشته های حقوق بین الملل، حقوق محیط زیست و روابط بین الملل مورد تصویب و تائید نظام آموزش عالی قرار گرفته و در این خصوص با جذب دانشجویان مستعد به تربیت نیروهای متخصص پرداخت. این چارچوب علمی در برخی از دانشگاه های جهان تحت عناوین مختلف در حال اجرا می باشد. در این پژوهش به بررسی چگونگی تاثیر منازعات بین المللی بر محیطزیست و صلح و امنیت بین المللی و همچنین نقش دیپلماسی در حل و فصل اختلافات محیطزیستی از طریق مذاکره و دیپلماسی محیط زیست می پردازیم. در این راستا با توجه به حساسیت این موضوع و اینکه نظام و روح حقوق محیط زیست مبتنی بر اصول پیشگیرانه و جلوگیری است و همواره دیپلماسی ابزار موثر برای مذاکرات تلقی شده، در نتیجه بایستی بیش از پیش نقش دیپلماسی محیط زیست در پیشگیری و جلوگیری از این گونه اختلافات زیست محیطی در نیل به صلح پایدار تبیین شود. با این توصیف فرآیند ایجاد و توسعه صلح و آموزش آن در پرتو دیپلماسی محیط زیست در پرتو همکاری ها و تعاملات بین المللی مورد مداقه قرار می گیرد.
ظرفیت های ترویجی صلح و آشتی در آموزش حقوق کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
255 - 275
در جهان کنونی که آکنده از منازعات و درگیری های گسترده در سطوح ملی و منطقه ای است، صلح و آشتی و متعاقباً ترویج و آموزش فرهنگ آن، گمشده ای است که باید آن را در اعماق تار و پودِ آیین، رسوم و فرهنگ هر ملت با بهره گیری از فرآیند نظام آموزشی و تربیتیِ آن جامعه جستجو کرد. در این میان، حقوق کیفری به عنوان یکی از شاخه های دانش حقوق در نظام آموزشی ایران که بیش ترین اقتباس را از دانش دیرپای هنجاریِ مسلمین: فقه اسلامی داشته است، به رغم آن که به مقوله جرم، مجرم و مجازات نظر داشته و به ظاهر عاری از هرگونه صلح و آشتی و مملو از خشونت و تعدّی قانونی در قالب سزادهی است اما در بطن خود توجه ویژه ای به مفاهیم صلح و سازش و اصلاح ذات البین دارد. در جُستار حاضر تلاش شده است با روشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی و نصوص قانونی، ضمن برجسته ساختن قابلیت ها و ظرفیت های نهفته در مباحث و سرفصل های آموزش حقوق کیفری در ترویج صلح و اشاعه آشتی و نوع دوستی، رویکرد صلح جویانه این دانش در دو حوزه حقوق کیفری شکلی و ماهوی مورد واکاوی قرار گیرد. جلوه های عفو، گذشت و میانجی گری در حقوق کیفری چه در مرحله صدور حکم و رسیدگی قضایی و چه در مرحله اجرای مجازات و کیفردهی، بیانگر تلاش مضاعف برای کاستن از بازتولید خشونت و تقلیل حس خصومت و به دنبال آن تقویت و اعتلای روح صلح و آشتی است به گونه ای که برخلاف تصور رایج عرفی، یک حقوقدان کیفری، متأثر از آموزه های مبتنی بر صلح و آشتی، بیش از آن که مجازات گرا آموزش یافته باشد فردی صلح طلب و کیفرگریز تربیت شده است.
نگرشی نو در بازتعریف مفهوم ژئوپلیتیک صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
127 - 160
تحولات صورت گرفته در عرصه های مختلف زمینه ساز شکل دهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه ژئوپلیتیک، به عنوان دانشی جدید شده است. به نحوی که، سیر تاریخی ژئوپلیتیک نیز بیانگر این است که واژه ژئوپلیتیک در طول تاریخ تداعی کننده مفاهیمی مانند: «بحران، جنگ، رقابت» بوده است. اما امروزه بر خلاف ژئوپلیتیک قدیم، در عصر حاضر، ژئوپلیتیک جدید می تواند به عنوان ابزاری برای توسعه همکاری های بین المللی و صلح مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، نباید مطالعه تاریخی تحولات ژئوپلیتیکی جهان موجب شود تا ما ژئوپلیتیک را متهم به جنگ نماییم؛ چرا که اساساً ماهیت ژئوپلیتیک کاربردی است و می توان از استنتاج های ژئوپلیتیکی در جهت رفع نیازهای بشر و نه الزاماً جنگ استفاده کرد. بر این مبنا، پژوهش حاضر مبتنی بر روش تحلیل محتوا و استفاده از داده های کتابخانه ای در پی پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان مفهوم سازی درست از ژئوپیتیک صلح ارائه داد؟ فرضیه تحقیق این است که به نظر می رسد مفهوم سازی درستی از ژئوپلیتیک صلح در کارهای مورد بررسی صورت نگرفته و تنها به توصیف آن از طریق بیان مثال ها و موارد بسنده شده است. همچنین یافته های تحقیق نشان از آن دارد که نگارندگان با توجه به تعریفی که از ژئوپلیتیک داشته اند، توانسته اند تا حدودی مفهوم سازی درست و قابل قبولی از ژئوپلیتیک صلح را که تا به حال از سوی اندیشمندان ارائه نشده است، تبیین نمایند. به نظر می رسد تبیین درست و قابل فهم از ژئوپلیتیک صلح بتواند عرصه های مختلف علمی و اجرایی را تا حد قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد.
بازتاب فلسفه سیاسی هابز و کانت راجع به صلح در توسل به عدالت کیفری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
مهم ترین هدف سازمان ملل متحد حفظ صلح و امنیت بین المللی است. اما هیچ یک از ارکان سازمان ملل مفهوم صلح را تعریف ننموده اند. افزودن عبارت امنیت بین المللی نیز کمکی به تعریف صلح نکرده است. این مقاله علاوه بر مطالعه مفهوم صلح به بررسی فلسفه سیاسی صلح از دیدگاه هایزوکانت می پردازد. هابز با نگاه بد بینانه خود، صلح را امری ساختگی دانست. دیدگاهی که منشأ رئالیسم سیاسی گردید و به سیاست عملی دامن زد. سیاست عملی با نادیده گرفتن عدالت کیفری برای قربانیان نقض حقوق بشر بر صلح تاکید می کندو مرتکبان جرایم بین المللی را بی کیفر می گذارد.اما کانت با فلسفه اخلاق گرایانه خود صلح پایدار را حاصل احترام به حقوق بشر تلقی کرد. اندیشه ای که در لیبرالیسم سیاسی متبلور شد و عملکرد سازمان ملل را از جستجوی صلح منفی به تلاش برای تحقق صلح مثبت از طریق عدالت کیفری برای جوامع قربانی نقض گسترده حقوق بشر معطوف نمود.رویکردی که حاصل ان ایجاد محاکم کیفری بین المللی و دیوان کیفری بین المللی بود.این امر بیانگر آن است که آینده حقوق بین الملل با ارتقا حقوق بشر ّپیوندناگسستنی دارد.
اسلام و خشونت درجهان اسلام؛ از زمینه های نظری تا اقدامات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
جهان اسلام و بخصوص خاورمیانه یکی از نقاط منازعه خیز جهان است. منازعات در این منطقه دلایل مختلفی دارد اما در تمام انگیزه ها یا رنگ و بوی دینی حضوری پررنگ دارد. یکی از مهمترین دلایل ارتباط این منازعات با مذهب، به رویکردهای متعدد و گاهی متناقضِ مسلمانان به اسلام، و در نتیجه به زمینه های علمی و نظری باز می گردد. ریشه های معرفت شناختیِ خشونت ها در جهان اسلام به طور کلی به تفسیرها و خوانش های مختلف دانشمندان مسلمان از اسلام باز می گردد که طی بیش از هزار سال، حوزه های علمی و معرفتی مختلفی را در قالب سنت های علمیِ مشخص شکل داده است. شش رویکرد یا حوزه مطالعاتی و معرفتی در جهان اسلام وجود دارد که سه رویکرد از آنها می توانند زمینه ساز خشونت باشند یا زمینه های تفسیر های خشونت آمیز در آنها وجود دارد که عبارتند از رویکردهای نقلی، فقهی و کلامی. سه رویکرد دیگر شامل فلسفی، اخلاق و عرفانی، صلح جویانه و مداراگرانه هستند. هدف این مقاله بررسی و تحلیل رویکردهای مختلف علمی و معرفتی به دین اسلام، و نشان دادن زمینه های خشونت یا صلح در هرکدام از آنهاست.
تبیین الگوی استقرار صلح در اروپای پس از جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
اروپا پس از جنگ جهانی دوم دوره ای طلایی را شاهد بوده است؛ دوره ای که با صلح، توسعه و تحول در کارکرد نهاد دولت همراه بوده است. امروزه اروپا به حدی از صلح و همگرایی رسیده است که دیگر مناطق جهان به نوعی آن را الگو و سرمشق می دانند یا حداقل در پی بهره مند شدن از دستاوردها و تجربه های اتحادیه اروپا هستند. بررسی این تجربه می تواند گامی موثر در شناخت الگوی استقرار صلح در سطح منطقه باشد. شناخت الگوی استقرار صلح در اروپا می تواند زمینه بهره مندی دیگر مناطق جهان از تجربیات این منطقه در زمینه صلح سازی را فراهم کند. افزایش مناطق صلح آمیزی مانند اروپا در جهان نیز می تواند گامی عملی برای پیشبرد چشم انداز صلح جهانی باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی سه بحث عمده داشته است: اول اینکه که جنگ و خسارات ناشی از آن، تهدید، ضرورت امنیت، نقش صلح در توسعه و ایده ها از مهمترین دلایل وجودی استقرار صلح در حوزه اتحادیه اروپا بوده اند. دوم اینکه تاسیس صلح در حوزه اتحادیه اروپا به ترتیب از فرایند پیدایش اندیشه صلح، پرورش و کمال یابی اندیشه صلح، عزم و اقدام جهت برقراری صلح و استقرار صلح، پرورش و رشد صلح استقرار یافته و حفظ و پویاسازی صلح تبعیت کرده است. سوم اینکه صلح منطقه ای در اروپا حاصل همگرایی منطقه ای می باشد که منجر به شکل گیری هویت جدید منطقه ای و مجموعه امنیتی منطقه ای جدید شده است.
بررسی بحران های عراق و سوریه در پرتو نظریه های امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۳)
95 - 115
صلح و امنیت از دیرباز در زمره مهمترین موضوعات در عرصه روابط بین الملل بوده و نظریات متنوعی درباره چگونگی دست یابی به آن مطرح شده است. در این میان باید توجه داشت که چالش های صلح و امنیت در مناطق مختلف جهان متفاوت است به عنوان مثال در شرایطی که اتحادیه اروپا در چارچوب امنیت دسته جمعی و وابستگی متقابل اقتصادی به عرصه پساوستفالیا پای گذارده است و چالش هایی چون تروریسم و جرایم سازمان یافته را مهم ترین چالشهای امنیتی خود تعریف می کند، ماهیت چالشهای امنیتی در مناطق دیگر جهان مانند خاورمیانه یا شاخ آفریقا کاملاً متفاوت است. این مقاله به دنبال آن است که با نگاهی اجمالی به چالش های صلح و امنیت در منطقه خاورمیانه، به بررسی دقیق تر بحران های سیاسی عراق پس از سقوط صدام حسین و جنگ داخلی جاری در سوریه در پرتو نظریه های امنیتی بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله چنین است: چالش های امنیتی در عراق پس از سقوط صدام و سوریه پس از آغاز خیزش عربی جدید چیست و در پرتو چه نظریه هایی قابل تبیین است؟ مهم ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که در عراق و سوریه ترکیب پیچیده و چندلایه ای از بحرانهای امنیتی داخلی و خارجی به چشم می خورد که تاثیرات تقویت کننده ای بر یکدیگر دارند و تنها با بهره گیری از رویکردهای تلفیقی قابل تبیین هستند.
نهاد دفاعی و امنیتی اتحادیه اروپا از طرح (2013- 1945)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
135 - 162
از ابتکارات رژیم های امنیتی جدید که بعد از معاهده ماستریخت «1991» دراروپا شکل گرفت، نهاد دفاعی و امنیتی اتحادیه اروپا است که به موجب آن کشورهای اروپایی، متعهد شده اند که با تقویت ارکان اتحادیه از طریق توسعه یک نهاد امنیتی و دفاعی مشترک اروپایی، ضمن پاسخ به نیازهای اروپا، هم زمان به امنیت اتحادیه کمک کنند. از این رو با تشکیل این نهاد، به کشورهای عضو اتحادیه اروپا کمک خواهد شد تا ضمن برقراری پیوندی قوی تر ومتعادل تر با آنسوی اقیانوس اطلس، موجبات تقویت هرچه بیشتر اتحادیه فراهم شود. سیاست دفاعی و امنیتی مشترک، که درحال حاضر به عنوان سیاست دفاعی و امنیتی اروپا شناخته شده است، بخش مهمی از سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا است و درحوزه سیاسی این اتحادیه پوشش دفاعی و جنبههای نظامی را دربردارد. جهت بررسی هویت دفاعی و امنیتی اروپا، میتوان از نظریه رئالیسم نئوکلاسیک بهره گرفت. با وجود اینکه تنها 14 سال از تولد نهاد امنیتی و دفاعی اروپا می گذرد، این نهاد از ژانویه 2003 تا آوریل 2013 تعداد 33 ماموریت نظامی و غیر نظامی را به منظور ارتقاء صلح و امنیت جهانی در سه قاره اروپا، آفریقا و آسیا به اجراء گذاشته است که از این میان 8 ماموریت درسال 2013، 5 ماموریت در سال 2014 و 3 ماموریت درسال 2015 پایان خواهد یافت. (ضمیمه 1) درمقاله حاضر ضمن بررسی گستره سابقه و هدف کشورهای اروپایی از تشکیل یک نهاد امنیتی و دفاعی برای اتحادیه اروپا، سعی برآن شده تا موقعیت این نهاد درجامعه جهانی، به ویژه پیوند آن با ایالات متحده و ناتو از بدو پیدایش تا سال 2013 مورد مطالعه قرار گیرد.
رفتارهای حمایت گرانه و امنیت انسانی؛ با تأکید بر رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۸)
69 - 100
همگام با وقوع چالش ها و تهدیدات نوظهور در عرصه بین المللی، مفهوم امنیت نیز دچار تحول مفهومی شده و ضمن ایجاد نوعی تغییر پارادایمی از الگوی امنیت دولت- محور به سوی الگوهای امنیت انسان- محور، موضوعاتی نظیر امنیت انسانی و محافظت از موجودیت تمام ابناء بشر، اهمیت یافته است. از سوی دیگر چنانچه امنیت موید یک نوع تعادل در ساحت های مختلف دانسته شود، هر عنصر ضد تعادلی می تواند برهم زننده امنیت و بالتبع زمینه ساز ناامنی شود. بر همین اساس یکی از عناصری که هم مولود عدم تعادل و هم عاملی برای ایجاد ناامنی است، مسئله محرومیت و فقر در ابعاد گوناگون است که به منزله یکی از چالش های امنیت انسانی زمینه را برای رشد پارامترهای مخرب امنیت (همچون جنگ، خشونت و قاچاق انسان) فراهم می سازد. روی دیگر سکه بنظر می رسد رفتارهای حمایت گرانه و انسان دوستانه می تواند عاملی جهت ترمیم و کنترل تعادل درعرصه های اقتصادی و اجتماعی باشد. این مقاله درصدد است ضمن تحلیل و بررسی شاخص ها و ویژگی های امنیت انسانی، جایگاه رفتارهای حمایت گرانه را از منظر اندیشه های اسلامی در رفع ریشه های ناامنی مورد بررسی قرار داده و راهکارهایی برای کاستن از نارسائی های امنیتی موجودتبیین نماید.