مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
مفهوم
منبع:
فقه سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۸۳)
31 - 54
حوزههای تخصصی:
آیت الله بروجردی در ماهیت مفهوم، دیدگاهی بدیع دارد: اولاً، مفهوم را برخلاف منطوق که ناشی از وضع الفاظ و سایه سار آن است، ناشی از دلالت فعل متکلم مبنی بر اخذ قیدی در کلام خود می داند. ازاین رو مفهوم را تحت اصول عقلایی که در افعال اختیاری جریان دارد، قرار می دهد. ثانیاً، نزاع اصولی در آن را نزاعی کبروی می شمرد. ثالثاً، این نظر خود را به اصولیان پیشین نسبت می دهد و براساس آن شیخ انصاری و اصولی های پس از او را مورد نقد قرار می دهد. هرسه محور دیدگاه ایشان دراین مقاله نقد و بررسی شده است. در ضمن این بررسی، نظریه استعمال الفاظ در اصول فقه، با نظریه افعال گفتاری در فلسفه زبان، مقایسه شده است.توجه ایشان به جنبه رفتاری استعمال الفاظ دستمایه این مقایسه قرار گرفته است.
ش یرهای سنگی مناطق مرکزی فلات ایران
انسان به شیوه نمادپردازی در طول دورههای مختلف تاریخی بهتر توانسته است مفاهیمی را نمودار سازد که به گونه ای دیگر قابل بیان و توصیف نبودهاند. شیر و نقش آن از زمانهای قدیم بسیار موردعلاقه ایرانیان بوده و در هنر و تفکر مردم باستان نمودی بارز داشته است. این نقش اصیل و کهن به صورت های گوناگون در هنر، ادبیات و مذهب تجسم یافته و معانی مختلفی داشته است. شیرهای سنگی، تندیسهایی از جنس سنگ هستند که در مناطق مختلف فلات ایران پراکنده و در فرم های مختلف کوچک، بزرگ و حالت های نشسته، ایستاده و گاهی خوابیده هستند. در این پژوهش به بررسی ویژگیهای فرمی و مفهومی شیرهای سنگی فلات مرکزی ایران پرداختهایم. این تحقیق به روش کتابخانهای-اسنادی و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفته است. از بررسی های انجام گرفته چنین برمی آید که شیرهای سنگی مناطق مرکزی به لحاظ فرمی خطوطی نرم و بدنی صیقلی دارند و نقوش و اسلیمیهایی بر روی شیرهای مناطق مرکزی فلات ایران نقر شده است. شیرهای استان اصفهان با الهام از صورت انسانی، حالاتی از خشم، ملاطفت، آرامش و لذت دارند. به لحاظ مفهومی، شیرهای سنگی این مناطق میتواند نمادی بر شجاعت و دلاوری، نگهبان و در مذهب شیعه، نمادی از حضرت علی و رمز ولایت خدا بوده است.
غلبه رویکرد مفهومی بر رویکرد وجودشناسانه و پیامدهای تربیتی آن در دوره معاصر (با تأکید بر اندیشه های نیچه و هایدگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به واسطه ماهیت دو رگه اش از وجوه وجودی و مفهومی فارغ نیست. با اندیشه های سقراط رگه مفهومی زبان کانون توجه قرارگرفت و رگه وجودی آن مغفول ماند. از نظر هایدگر و نیچه با غفلت از رابطه فوزیس و لوگوس، و فراموش کردن نقش زبان در به ظهور آوردن وجود و ناتوانی آن در همراه شدن با صیرورت هستی، ذاتِ خودپوشاننده رگه وجودی به محاق رفت؛ و با فروکاستِ هستی شناسی به معرفت شناسی توسط کانت بستر لازم برای سیطره زبان مفهومی فراهم آمد. این روند با تحویل ریاضیات به حساب و کارهای افرادی چون فرگه و برنتانو سرعت گرفت و با کارهای راسل، وایتهد و ویتگنشتاینِ ِنخست در شکل دادن به زبان صوری که برای هر نام تنها و تنها یک نامیده داشته باشد وارد مرحله تازه ای شد تا بشر را دچار چنان فقری کند که گشتل را چون تقدیری محتوم بپذیرد. در این عصر عسرت، نیچه و هایدگر راهی می گشایند. آنها با اهتمام به زبان وجودی و احیای تفکر انتولوژیک در مقابل تقدیری که زبان مفهومی و تفکر انتیک برای انسان و جهان مقدر کرده است امکانی فراهم می سازند تا گونه ای دیگر از انسان و شکلی دیگر از عالم، به روشنگاه ظهور بیایند.
عقد در آیینه اندیشه «استاد جعفری لنگرودی»
منبع:
دانشنامه های حقوقی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵
۲۹۲-۳۰۵
حوزههای تخصصی:
عقد به عنوان یکی از منابع تعهد، بیشترین کاربرد را در روابط حقوقی جامعه دارد و براین اساس تحلیل و بررسی ارکان و عناصر عقد دارای اهمیت است. در قانون مدنی عقد تعریف شده و شرایط اساسی آن در ماده ۱۹۰ بیان شده است، ولی برای تحلیل عناصر تشکیل دهنده عقد به عهده حقوقدانان است؛ استاد جعفری لنگرودی در آثار خود تحلیل درخوری در این خصوص ارائه دادهاند؛ بر این اساس هدف از این مقاله بررسی تحلیل به عمل آمده استاد جعفری لنگرودی است که با تدقیق در آرا و نظریات وی و با روش توصیفی به بررسی موضوع پرداخته شده است و نهایتاً به این نتیجه میرسیم که خوانش جدید و بدیعی از مفهوم عقد و عناصر آن را ارائه کرده است، به گونهای که با استفاده از این نظریه ماهیت وصیت تملیکی را ایقاع، و نیز ماهیت معامله فضولی را طرح عقد نامید.
مفهوم شناسی امام و امامت از منظر قرآن و حقوق اسلامی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با عنوان مفهوم شناسی امام و امامت از منظر قرآن با هدف تبیین مفهوم امام و امامت از نظر لغوی و اصطلاحی و ارائه نظرات و دیدگاه های معصومین و علمای امامیه و عامّه درباره ی واژه امام و امامت و ارتباط امامت و نبوّت در قرآن نگاشته شده است. از مهم ترین یافته های مقاله حاضر این است که امام پیشوا و رهبر معصوم الهی است که حجّت و خلیفه ی خدا در زمین بوده و امامت، ریاست عمومی در امر دین و دنیاست و مقامی دینی ست در ادامه ی مناصب پیامبری که مشتمل بر تربیت مردم در حفظ مصالح دینی و دنیوی آن ها می باشد. نظر علمای عامّه این است که امام، جانشین پیامبر در اقامه دین و حفظ شریعت بوده و رهبری عمومی در مسائل دینی و دنیوی را بر عهده دارد و شامل نبی، خلیفه، حاکم، امام جماعت و هر کسی که به او اقتدا شود ولو باطل می شود، امامت از فروع دین بوده و دارای مراتب مختلفی است و علما، خلفا، حکّام، قضات و امام جماعت هر کدام در مرتبه ای از مراتب امامت قرار دارند و نصب امام بر عهده مردم گذاشته شده است اما دیدگاه معصومین و علمای امامیه این است که امام پیشوای معصوم و منصوب از طرف خداوند اس، حقوق اسلامی، قرآنت و دارای روحیه ی صبر، یقین، رحمت، کشف و شهودات است و علاوه بر این که مقتدای مردم در گفتار و عمل کرد خود است به تدبیر امور جامعه و اجرای مقررات نیز می پردازد و با تشکیل حکومت الهی و به دست آوردن قدرت های لازم سعی می کند احکام خدا را عملاً اجرا نماید و اگر نتواند رسماً تشکیل حکومت دهد تا آن جا که در توان دارد در اجرای احکام می کوشد، مقام امامت تحقّق بخشیدن به برنامه های الهی اعمّ از حکومت و اجرای احکام الهی و تربیت و پرورش نفوس انسانی در ظاهر و باطن است و بالاتر از نبوّت بوده و هر دو به نصب الهی می باشند.
قنات، ردّ حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
3 - 3
حوزههای تخصصی:
زندگی در دشت های مرکزی ایران که در هزاره اخیر اغلب از کویرهای خشک با گرمای تابستانی زیاد تشکیل شده، فاقد توجیهات متعارف برای سکونت است. ندرت آب و اقلیم سخت برای مردمی که معیشت آنها وابسته به زمین است، جاذبه ای برای ساخت شهر و روستا ندارد. اما شهرهای بزرگی همچون یزد، کاشان، سمنان، دامغان، بیرجند، زابل، بم و کرمان در اطراف کویرهای مرکزی ایران برپا شده اند که صدها شهر کوچکتر و بسیار روستاهای وابسته را در اطراف خود دارند. پاره ای از این آبادی ها که به دلایل امنیتی و تجاری بر سر راه های تاریخی پدید آمده بودند، نیز در گذر زمان و هزاره اخیر که اقلیم این منطقه به خشکی گرائید، جمعیت بیشتری گرفتند. درحالی که زندگی گذشتگان که بسیار وابسته تر از امروز به وضع طبیعت بود، مانعی برای کوچ و سکونت در مناطق برخوردار نداشت. مردمان این نواحی برای سازگاری با تغییر اقلیم و تداوم حیات خود به بهره گیری از فنونی پرداختند که تدریجاً عنصر اصلی منظر زندگی آنان شد؛ قنات شاید، مهمترین آنها باشد.تاریخ قنات را به اساطیر ایرانی نسبت می دهند. قنات، فن انتقال آب زیرسطحی به سطح زمین بدون بهره گیری از انرژی است. کوره ای شیبدار میان مظهر قنات تا مخزن آب در زیرزمین حفر می شود و آب در شیب ملایم کوره به سمت بیرون جریان می یابد. شیب کمتر کوره نسبت به سطح زمین، در محل تقاطع آنها، مظهر قنات را پدید می آورد. فقدان آب های جاری در اقلیم خشک، قنات را در اهمیت فوق العاده ای در جامعه قرار می دهد. همه حیات روستا و شهر به آن وابسته می شود. لذا مشاغل مرتبط با قنات، همچون مقنی و میراب از ارج و مقام بالای اجتماعی برخوردار می شوند. حفاظت آب و مسیر قنات، در زمره قواعد اخلاقی قرار می گیرد که آلوده کردن یا آسیب آن گناه است. خدمات بهره وری قنات همچون ایجاد روشنایی در مظهر و حوضچه های فرعی برای استفاده شست وشو سنت خیرین می شود. اسامی مرتبط با قنات همچون مقنی زاده و قنواتی به مثابه نمود شأن اجتماعی بر حرفه مندان وابسته گذارده می شود. فرهنگ احداث قنات، نماد عمل صالح و باقیات صالحات از سوی ثروتمندان و حاکمان رایج می شود.این همه سنت ها و فرهنگ هایی که در ارتباط با قنات پدید می آید، حاکی از وجود «بسته مفهومی» مرتبط با قنات در ذهن ایرانیان کویرنشین است. «مفهوم» قنات، همچون مخزن آن، سرشار از معناهایی است که در طول قرون در ارتباط با کارکرد و نقش حیاتی آن در زندگی اهالی مرکزی سرزمین ایران به وجود آمده؛ هریک از معناها در محیط بیرونی ذیل صورتی انعکاس یافته که امروزه «نمود» آن خوانده می شود.رشته چاه هایی که به کوره قنات می رسند تا خاک کوره را در زمان حفاری تخلیه کنند و هوا را به مقنی کوره برسانند، مهم ترین نمود «مفهوم» پیچیده قنات است. حلقه هایی ساخته شده از خاک کوره که گرداگرد دهانه چاه ریخته شده تا هم از ورود آب های سطحی به قنات و تخریب آن جلوگیری کند و هم نشانه خطر باشد برای جلوگیری از سقوط به درون چاه. تصویر رشته چاه های قنات عنصر جدانشدنی از مفهوم حیات در فلات مرکزی ایران است. صورت بدیعی در کویر که همچون «ردّ حیات» از تکاپوی انسان ها در طول قرن ها برای بقا حکایت می کند. عکس روی جلد اثر مرحوم «گئورگ گرستر» است که در سال 1355 (1976م.) بر فراز قنات های یزد عکاسی شده است. وی در شرح عکس خود نوشته است: «درحالی که بر فراز ایران سفر می کردم، به این فکر بودم که مناظر فرهنگی و طبیعی سرزمین پارس با بیابان های نمکی و باغ های بهشتی اش برای تماشا از آسمان آفریده شده اند. آبادی هایش با قنات ها و آبراه های زیرزمینی اش مثال بارز معماری بدون معمار هستند». این عکس بازنمایی مداخله آهنگین پیشینیان ماست در دل صحرایی که به ظاهر خالی است. اما ردّ حیات از غوغایی که در زیر زمین نهفته حکایت می کند. این عکس به لطف فرزند ایشان خانم Anya v. Schweinitz-Calonder که مدیریت مؤسسه Georg Gerster Air Photography را برعهده دارد به پاس علاقه پدر ایشان به سرزمین ایران برای چاپ در اختیار مجله منظر قرار گرفته است. از ایشان سپاسگزاریم.
ارزیابی و تحلیل نقدهای وارد شده بر آراء کاتوزیان در مورد استبداد ایرانی، جامعه کوتاه مدت و تضاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدعلی همایون کاتوزیان از پژوهشگران و صاحب نظرانی است که در ارتباط با جامعه، سیاست و تاریخ در ایران قلم فرسایی کرده است و در کنار تولید آثار مهم، دیدگاه ها و نظراتی را معطوف به تاریخ ایران ارائه کرده است.در اینکه کاتوزیان، محققی ساعی و صاحب نظر به حساب می آید تردیدی وجود ندارد و بخاطر همین، نقدهای فراوانی بر کتاب ها و آراء ایشان وارد شده است. نقطه قوت کاتوزیان در مسئله مند کردن تاریخ، سیاست و جامعه ایرانی و ارائه «وجه پروبلماتیک» این حوزه است.ایشان نظرات و دیدگاه هایی مطرح کرده که از دید خودش نظریه به حساب می آیند؛مثل «نظریه استبداد ایرانی»، «جامعه کوتاه مدت یا جامعه کلنگی» و «تضاد دولت و ملت» و غیره. یافته ها حکایت از این دارد که منتقدان کاتوزیان، دیدگاه های وی را، نظریه به حساب نمی آورند.برخی وی را صرفا تکرار کننده و بکار برنده نظریه مارکس، انگلس و ویتفوگل معرفی می کنند.برخی هم دیدگاه وی را با کمبود مصداق همراه می کنند.برخی هم دیدگاه کاتوزیان را محدود به حوزه سیاست و دولت می دانند که دیگر حوزه ها را ندیده است.در مجموع اینکه اشکالات روشی و محتوایی به نظرات کاتوزیان وارد کرده اند.در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به ارزیابی و تحلیل این نقدها پرداخته می شود.
رابطه معنا و روش در علم دینی و اسلامی؛ با تأکید بر دیدگاه استاد آیت الله مصباح یزدی
حوزههای تخصصی:
پژوهش در هر دانشی مبتنی بر روشی است و اعتبار یافته های یک علم، کاملاً وابسته به روش به کار رفته برای تحصیل قضایا و گزاره های آن علم است. از این رو، مباحث مربوط به روش شناسی را باید یکی از ارکان مهم و اساسی فلسفه علم به شمار آورد. در مورد علم دینی و اسلامی نیز این پرسش مطرح است که برای تدوین آن از چه روش یا روش هایی می توان بهره برد؟ مقاله پیش رو که با استفاده از روش عقلی و توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، کوشیده است تا نشان دهد پاسخ به پرسش روش شناسی در زمینه علم دینی و اسلامی، بستگی دارد به معنا و مفهومی که ما برای «علم دینی و اسلامی» در نظر می گیریم. در مورد تعریف، معنا و مقصود از علم دینی و اسلامی، احتمالات مختلفی وجود دارد که اقتضای روش شناختی آنها نیز کمابیش متفاوت است.
بومی سازی؛ جستاری از روش تا مفهوم
حوزههای تخصصی:
حاصل پروژه مدرن سازی در غرب، ظهور دو دنیای مدرن و غیرمدرن است؛ دنیاهایی که هیچ تناسبی با هم نداشت و در مقابل هم قرار می گرفت. این تضادها، در دو سطح سیرت و صورت جریان و تداوم یافت. محصول پیدایش این دو دنیا، بروز انسان جدید و قدیم، توأم با دوگانگی هایی مانند: علم-جهل، تغییر- ثبات و نظایر آن است. بروز این دوگانگی ها، که یکی انسان را به سوی تکثر حقیقت و دیگری به حقیقت مطلق می کشاند، بحرانی را پدید آورد که همه عرصه های حیات انسان را در قالب دو وجهی نوگرایی- سنت گرایی بازتاب داد. به تدریج و همپای تمدن غرب، دوگانگی های ناشی از جدال عمیق سنت و مدرنیسم، از مرزهای آن گذشت و پا به کشورهای غیرغربی سنتی گذاشت و تأثیرات شگرفی را بر حوزه اندیشه و عمل سیاسی در کشورهایی چون ایران برجای نهاد، از جمله این تأثیرها، رؤیارویی مفاهیم جدید و قدیم سیاسی در ایران معاصر است. برداشت های بسیار سطحی از مفاهیم غربی و کاربست آنها در جامعه ایرانی فاجعه هایی چون تقابل نگاه سخت افزاری و نرم افزاری درعلوم انسانی و بحران در روش شناسی علوم اجتماعی را در پی داشته است. تلاش های زیادی برای گذر از این بحران، که می توان آن را «بحران علوم انسانی ایران» نام نهاد، صورت گرفت، ولی نتایج درخور توجهی نداشت. لذا عدم دست یابی به الگوی مناسب بومی سازی، همچنان ضرورت پرداختن به آن و رسیدن به راه حلی در این زمینه را گوشزد می کند.
مسئله توحید ذاتی و ارتباط آن با کاشفیت وحدت مفهوم از وحدت مصداق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ضمن اثبات حکایت و کاشفیت مفهوم واحد از مصداق واحد و ابطال جواز انتزاع مفهوم واحد از مصادیق کثیر، شبهه ابن کمونه بر برهان توحید رد و توحید ذاتی حق تعالی تبیین میشود. شبهه ابن کمونه بر مبنای اصالت و تباین وجودها و به مسلک اصالت ماهیت، وارد است و بر مبنای اصالت و تشکیک خاصی وجود، دفع میشود. روش این پژوهش، توصیفی تحلیلی با رویکرد انتقادی است. مهمترین نتایجی که این تحقیق به آنها دست یافته عبارتند از: 1. مفهوم و مصداق ذاتاً واحد هستند 2. انتزاع مفهوم واحد از مصادیق کثیر از حیث کثرت، ممتنع است 3. حقیقت مشترک، مبدأ انتزاع مفهوم واحد است 4. وحدت مفهوم از وحدت مصداق کاشفیت دارد 5. نسبت عنوان وجوب وجود به حقیقت وجود، نسبت ذاتی به صاحب ذاتی است و مفهوم وجوب وجود، از حاق وجود واجب، بدون حیثیت تقییدی و تعلیلی، انتزاع میشود 6. شبهه ابن کمونه بر برهان توحید واجب الوجود بر مبنای امتناع انتزاع مفهوم واحد از مصادیق کثیر دفع میشود 7. در فرضی که واجب الوجود، وجود صرف یا بسیط دانسته شود، شبهه طرح نمیشود.
تحلیل نشانه شناسانه از مؤلفه های مؤثر بر تفسیر و شکل گیری مفهوم جهت کاربست در هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات هستی شناسی کم توجهی به فرایندهای شکل گیری معنا در ذهن انسان است. هستی شناسی دارای ساختار ارجاعی است و تنها با برقراری روابط بین مفاهیم سعی دارد معنا را بازیابی کند؛ اما به مسئله شناخت و فرایندهای تفسیر و شکل گیری مفهوم در ذهن و خلق معنا در انسان توجهی ندارد. هدف پژوهش حاضر این است که با استفاده از الگوی سه وجهی نشانه پیرس و تمرکز بر مؤلفه تفسیر این الگو، مؤلفه هایی را که در شکل گیری مفهوم در ذهن انسان و خلق معنا تأثیر دارند شناسایی و برای کاربرد در هستی شناسی معرفی کند. برای رسیدن به این هدف از عاشورا به عنوان یک چندمعنایی استفاده شده است. روش: این پژوهش کیفی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، صفحات شخصی اینستاگرام پنج گروه (افراد پرطرفدار، مداحان، پدیدآورندگان آثار عاشورایی، مردم عادی، و افرادی با نگاه متفاوت) به عنوان جامعه پژوهش، انتخاب و یادداشت های منتشرشده در صفحات ایشان با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. در گام دوم 10 نفر از پدیدآورندگان آثار عاشورایی درزمینه های نقاشی، ادبیات، خوشنویسی، فیلم و کاریکاتور انتخاب و تجربه زیسته آنها در خلق آثار با روش پدیدارشناسی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 29 مقوله اصلی و 292 مقوله فرعی از تحلیل محتوای کیفی، 6339 یادداشت صفحات اینستاگرام در گام نخست و 8 مقوله اصلی و 47 مقوله فرعی از تحلیل مصاحبه های پدیدآورندگان آثار عاشورایی در گام دوم، شناسایی و استخراج شدند. نتیجه گیری: تفسیر فردی از یک واقعه و تشکیل مفهوم و الگوهای ذهنی در وی به سه جهان ( جهان شخصی، جهان اجتماع و جهان فناوری) وابسته است که تجربه ها و پیش داشته های ذهنی و همچنین بافتی که فرد در آن قرار دارد را شکل می دهند. مفهوم، بافت محور است و تفسیر آن فقط به تفسیرگر فردی بستگی ندارد؛ بلکه وابسته به بافت اجتماعی است. ترجیح شخصی انسان، تنها راه تفسیر نشانه ها وعامل تعیین کننده اصلی در شکل گیری نظام های معنایی مانند هستی شناسی ها نیست. بافتی که انسان در آن به سر می برد، قواعد اجتماعی و همچنین عادت ها، محدودیت هایی را برای تفسیر ایجاد می کند. براین اساس، استفاده از نظام ارجاعی و قواعد منطق و همچنین به کارگیری ابزارهای هوش مصنوعی و علوم رایانه به تنهایی نمی تواند در هستی شناسی به بازنمایی معنا کمک کند؛ بلکه ویژگی های فردی، بافت، پیش داشته های ذهنی و مؤلفه های موجود در سه جهان شخصی، اجتماعی و فناورانه در شکل گیری مفهوم و ساخت معنا مؤثر، و توجه به آن ها در هستی شناسی به ویژه در موضوع های چندمعنایی و بافت محور مانند عاشورا ضروری است.
تاریخ مفهومی؛ آشکارسازی نزاع های ایدئولوژیک و فهم معنای نوین از متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تاریخ مفهومی» نظریه و روشی به نسبت جدید است که متأثر از سنت فلسفه قاره ای و تاریخ گرایی نوین می باشد. این نظریه و روش با نقد تاریخ گرایی سنتی برای «مفهوم» جایگاه و نقش ویژه ای قائل بوده و بر آن است که با مطالعه، خلق، تحول و تطور مفاهیم می توان به بازنمایی منازعات ایدئولوژیک در یک ساختار سیاسی پرداخت. تاریخ مفهومی ازآنجاکه به سرگذشت تاریخ می پردازد، تاریخی، و به این سبب که منازعات گفتمانی را میان نیروهای دخیل در رقابت های سیاسی آشکار می کند، به سیاست مرتبط می شود. در این نوشتار، تلاش می شود تا به جایگاه و نقش این نظریه در فلسفه قاره ای با تأکید بر آرای راینهارت کوزلک، نامدارترین پژوهشگر این حوزه پرداخته شود. کوزلک در پروژه فکری خود با عنوان تاریخ مفاهیم، به چیستیِ مفهوم، تمایز آن با کلمه و چگونگی تأثیرگذاری مفاهیم بر رخدادهای سیاسی پرداخته است. او بر این باور است بدون مفاهیم، جامعه و همچنین عرصه های سیاسی کنش، موجودیت نخواهند داشت و معتقد است هر مفهوم در نظام اندیشگانی دارای پاد-مفاهیمی است که با غلبه بر آنها می تواند واجد معنایی خاص باشد و حضور خود در عرصه مفهومی اندیشه سیاسی را تثبیت کند. براساس این ایده، جهان پُر است از جفت هایی که در جبهه مخالف هم قرار دارند و هر مفهومی با استناد و تعریف مفهوم مخالفش تعریف می شود. بر همین مبنا کوزلک پاد-مفاهیم را در مقابل مفاهیم قرار می دهد و از وجود میدان های معنایی سخن می گوید که می تواند تلاش نیروها و گروه های سیاسی برای غلبه گفتمانی خاص را توجیه و تبیین نماید. تاریخ مفهومی به عنوان روش نیز می کوشد تا به کشف معنای مفاهیم در پسِ لایه های انباشته شده در طیِ زمان نائل آید
کاوشی اصولی پیرامون مفهوم تعلیل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
67 - 92
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در صدد تبیین، تحلیل و نقد مفهوم تعلیل است. در بررسی مفهوم تعلیل چهار دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول پذیرش مفهوم به نحو کلی است که به دلیل اجماع و ظهور جمله در انحصاری بودن علت و بازگشت جمله تعلیلیه به جمله شرطیه تمسک شده است. دیدگاه دوم عدم پذیرش مفهوم به نحو کلی است که برای اثبات این ادعا به بازگشت تعلیل به لقب یا وصف استدلال شده است؛ و نیز عدم ظهور علت در انحصار ابتلای به تعارض نیز به عنوان دلیل دیگر ذکر شده است. دیدگاه سوم تفصیل منسوب به شیخ انصاری رحمه الله است که بین تعمیم و تخصیص فارقی بیان نموده و مفهوم را با تفصیل خاص خود میپذیریند و قول چهارم پذیرش مفهوم فی الجمله میباشد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه میرسد که نظر صحیح، مفهوم فی الجمله داشتن برخی از تعلیل هاست، از این رو تعلیل ظهوری در مفهوم بالجمله نخواهد داشت.
واکاوی حقیقت مفهوم مخالف و ملاک تحقق آن در مدرسه اصولی فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
93 - 120
حوزههای تخصصی:
تمسک به «مفاهیم» در استنباط بسیاری از احکام فقهی، از اهمیت آن در فرایند اجتهاد عامه و خاصه حکایت دارد. مفاهیم، از جمله مسایل مشترک میان فریقین در علم اصول فقه است، کلیات این بحث میان امامیه و اهل سنت مشترک است که به بررسی چیستی مفهوم، ضابطه مفهوم و اقسام مفهوم میپردازد. در علم اصول فریقین «مفهوم» به دو دسته «موافق» و «مخالف» تقسیم میشود. موضوع این پژوهش درباره حقیقت، خاستگاه و ملاک تحقق مفهوم مخالف میان فریقین است که با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای به آن میپردازد. اینکه مفهوم مخالف در نظرگاه عامه و خاصه از قبیل مدلول مطابقی یا التزامی کلام است یا هیچ یک از این فرضیات نیست، بلکه از مدالیل تکلم است، و اینکه ملاک و ضابطه مفهوم داشتن جمله در اندیشه اصولیان فریقین چیست، موضوعی است که اثر حاضر در تبیین آن میکوشد.
نگاشت سازه های اسلامی- ایرانی ایفای مسئولیت اجتماعی با استفاده از تکنیک استخراج استعاره زالتمن (زیمت)(مقاله علمی وزارت علوم)
نسبت دادن سازه های ذهنی بومی به مفاهیم وام گرفته از زبانهای خارجی، موجب ایجاد شکاف ادراکی می شود. «ایفای مسئولیت اجتماعی»، از جمله مهم ترین مفاهیم وام گرفته زبان فارسی از زبانهای خارجی است. هدف پژوهش حاضر، نگاشت سازه های اسلامی-ایرانی ایفای مسئولیت اجتماعی با استفاده از تکنیک استخراج استعاره زالتمن (زیمت) است. روش: پزوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از منظر صبغه، کیفی است. جامعه آماری پژوهش، افراد در سطح شهر تهران، روش نمونه گیری از نوع در دسترس و حجم نمونه شامل 15 نفر است. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مفهوم ایفای مسئولیت اجتماعی دارای 26 سازه است. سازه های حفظ محیط زیست، رعایت اخلاق کار، احترام به حقوق مصرف کنندگان، احترام به حقوق شهروندان، خدمت به جامعه و حمایت از قشر کارگر، پرتکرارترین سازه های اسلامی-ایرانی ایفای مسئولیت اجتماعی اند. نقشه اجماعی مفهوم ایفای مسئولیت اجتماعی نیز شامل 36 جفت سازه است که جفت سازه های ایفای مسئولیت اجتماعی- حفظ محیط زیست و ایفای مسئولیت اجتماعی- رعایت اخلاق کار، پرتکرارترین جفت سازه های اسلامی- ایرانی ایفای مسئولیت اجتماعی اند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، حفظ محیط زیست، مهم ترین سازه اسلامی- ایرانی مرتبط با ایفای مسئولیت اجتماعی است.
بازنمایی مفهوم عوام در خاطره نگاری های عصر مشروطه بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطه ایران که انقلابی برای برپایی قانون و برابری عموم بود، از جمله رویدادهایی است که می توان به ناگفته های آن در تأثیری که بر نوع نگاه به عامه مردم داشت، از دل خاطرات خودنوشته طبقه مسلط و متوسط جامعه دوره مشروطه پی برد. نگاه عوامانه و ارزشیِ پایین به مردم از سوی خاطره نگاران که فارغ از هرنوع فشار سیاسی، به ثبت رویدادهای این دوره پرداخته اند، گویای آن است که علی رغم ورود ایران به دوره جدیدی از نظام حاکمیت، تغییری در نظام فکری مردم و جایگاه آنان در اندیشه خاطره نویسان طبقه مسلط و متوسط ایجاد نشد و عامه مردم در این دوره، جایگاه ارزشی پایینی داشتند؛ به ویژه در خاطره نگاری های به جای مانده از طبقه مسلط، داوری های ارزشی شدت بیشتری دارد و عامه مردم همسطح حیوانات و حشرات دانسته شده اند. اگرچه نگاه ارزشی پایین به عامه مردم پیش از نظام مشروطه نیز وجود داشت و از مهم ترین شرایط تبیین علۤی نگاه ارزشی عوامانه به مردم بر اساس روش داده بنیاد، فقدان دانش و آگاهی سیاسی مردم، فقر اقتصادی و نداشتن تحصیلات و گرایش به خرافات و باورهای غلط بود، با استقرار نظام مشروطیت عامل اصلی نگاه عوامانه و دسته بندی جامعه ایران به دو گروه ملتِ بیدار در برابر ملتِ خفته، نداشتنِ درک صحیح از مفاهیم مشروطیت و تزلزل در همراهی با نظام مشروطه بود و همه مفاهیم و مقوله ها به نوعی به آن اشاره دارند. دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که داوری های ارزشی پایین درباره مردم و مقایسه آنان با حیوانات با ناکامی نظام مشروطیت شدت گرفته است و تنها در زمان جنگ جهانی اول است که نگاه نقادانه جای خود را به نگاه دلسوزانه و تقویت حس ملی گرایی و به تصویرکشیدن فقر اقتصادی مردم می دهد؛ اما با روی کارآمدن رضاخان باز هم شاهد جهت گیری های تند برخی منابع درباره مردم و در ردیف قراردادن آنان با حیوانات هستیم.
بررسی مفهوم و ماهیت دلالت سیاقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
دلالت سیاقی دلالتی است که از سیاق کلام فهمیده می شود و لازمه کلام است ولی مستقیماً در کلام گوینده بیان نمی شود. اقسام دلالت سیاقی عبارتند از: دلالت اشاره، دلالت ایماء یا تنبیه و دلالت اقتضاء. در خصوص جایگاه این دلالت که مفهوم یا منطوق است و یا خود شق سومی از دلالت است سه دیدگاه در بین اصولیون وجود دارد. عده ای این دلالت را مفهوم می دانند، گروهی آن را منطوق غیر صریح نامیده اند و برخی از اصولیون نیز می گویند که این نوع دلالت درکنار دلالت مفهومی و دلالت منطوقی نوع سومی از دلالت می باشد.
مفهوم و قلمرو شهروندی از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
65 - 104
حوزههای تخصصی:
در اندیشه های شهروندی موجود، معیار در سنجش مثبت و منفی دولت ها، در رعایت مؤلفه های شهروندی قلمرو و چارچوب مرزها، رکن اساسی به حساب می آید. این سنجش به لحاظ تأثیرگذاری سازمان های بین المللی اهمیت ویژه یافته که عمل کشورهای اسلامی به نحوی از این قاعده مستثنا نبوده است. در تحقیق حاضر به این پرسش پاسخ داده می شود که: اعتبار قلمروهای ترسیمی از منظر قرآن کریم چگونه است و مؤلفه های شهروندی موجود با آموزه های قرآن کریم هم خوانی دارد یا نه؟ بر اساس یافته های این تحقیق، خطابات قرآن کریم فرازمانی و فرا مکانی بوده و بر نفی قلمروهای ترسیمی تأکید دارد و مؤلفه های شهروندی با آنچه قرآن در روابط اجتماعی انسان با تأکید بر کرات انسان بیان داشته تفاوت ماهوی دارد؛ گرچه ممکن است در مواردی ازنظر شکلی یا محتوایی هم خوانی وجود داشته باشد. درنتیجه با استفاده ازآنچه قرآن کریم بیان داشته می توان به برتری شهروندی قرآنی و پیام جهانی شان، آن را به عنوان یک الگوی مطلوب ارائه کرد و این امر با در نظر داشت کرامت انسانی که قرآن روی آن تأکید دارد قابل تحقق است.
مقایسه ساختار و مفهوم در آثار نقاشی برگرفته از قصه ضامن آهو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
40 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ضامن آهو ازجمله مضامین روایی ارزشمند شیعی است که مبنای خلق آثاری در حوزه هنرهای تجسمی در ایران بوده است. «حسن اسماعیل زاده»، «محمد فراهانی»، «محمدتجویدی»، «محمود فرشچیان»، ازجمله هنرمندانی هستند که این مضمون را در آثار نقاشی خود بازنمایی کرده اند. آثار این هنرمندان دارای شباهت ها و تفاوت هایی در ساختار، مفهوم و شیوه روایی است؛ از این رو، مقاله حاضر در نظر دارد تا ضمن پاسخ به چیستی تفاوت ها و شباهت های یاد شده، شکل و میزان تأثیرهریک از آثار هنرمندان مذکور را بر ارتقاء جایگاه این مضمون و بویژه نقطه اوج آن یعنی «ضمانت آهو» را بررسی نماید. هدف: آگاهی از ساختار، مفهوم و شیوه روایی و ویژگی های کیفی آثار نقاشی مورد بررسی از طریق شناخت تفاوت ها و شباهت ها در ساختار و مفهوم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش: در این پژوهش، مقایسه تطبیقی تعداد چهار اثر نقاشی با موضوع و مضمون ضامن آهو به روش توصیفی–تحلیلی صورت گرفته است؛ هم چنین از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی، پایگاه های اطلاعاتی و مشاهده آثار نقاشی جهت گردآوری و ارزیابی داده های پژوهشی استفاده شده است. یافته ها: شباهت آثار ذکر شده بیشتر در ساختار یعنی در رنگ فرم، نور، پیروی از الگوی بصری یکسان و به لحاظ موضوعی پرداختن به، نقطه اوج این ماجرای ضمانت آهو قابل پی گیری است. اما تفاوت های قابل تشخیص، عموماْ در کیفیت بیان مفاهیم است که به واسطه توانمندی های تکنیکی هنرمندان در استفاده از انواع نشانه ها و عناصر نمادین حیوانی، گیاهی، رنگ و مانند آن شکل گرفته است. بر این اساس تفاوت های ایجاد شده در یک ارتباط مستقیم با کیفیت ساختار در جهت مثبت و ارتقاء مفهوم قابل ارزیابی است .
بازنمود مفاهیم و ساختار ادبی قرآن در معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از طلوع اسلام، سبکهای معماری سرزمینهایی که به قلمرو اسلام پیوستند، بهگونهای تغییریافت که حاصل آن شاهکارهایی چون مساجد بزرگ شد. تفاوت محتوای بیان و فرم معماری جدید بهشکلی است که نمیتوان سهم و تأثیر اسلام را در دگرگونی آن، نادیدهگرفت. تأثیری که منشأ آن به معارفی بازمیگردد که کلیاتش در کتاب آسمانی قرآن نمود یافتهاست. چگونگی این تأثیر و کشف پیام اثر معماری ازطریق سنت، عرفان و یا اشراق بررسی شدهاست. اما پرسش این است که آیا میتوان از زاویهدید قرآن نگریست و درمعماری اسلامی، راهی را برای بازنمود حقایق نهفته در قرآن جستجوکرد؟ بنابر آنچه بیانشد، پژوهش حاضر برآنست تا با بهرهگیری از روش تطبیقی نامتوازن، چگونگی تأثیر قرآن بر معماری اسلامی را ازطریق عناصر ادبی آن نشاندهد. در این بررسی با تبیین جایگاه قرآن و نیز معماری اسلامی بهعنوان یک هنر در عالم هستی، مشخصمیشود که معماری همچون مخلوقات هستی جایگاهی برای بروز حقیقت است که بهدست انسان از عالم غیب در عالم حس بیان شدهاست. ازاینرو، معماری بازنمود همان حقیقت واحدی است که در کتاب قرآن در قالب الفاظ از جانب پروردگار آورده شدهاست. ازآنجاکه زبان در بیان قرآنی و همچنین معماری با آراستگی همراه است، میتوان برای آنها نظامی ادبی قائلشد. جنبه ها و عناصر ادبی این نظام در قرآن، باوجود بیان و زبانِ مردمی، ساده و روان و قابل تشخیص است و میتوان از خصوصیات این عناصر در معماری ازطریق تناظر میان مفاهیم کلیدی مشترک در ادبیات معماری و قرآن بهرهبرد و کیفیت حقیقت مانندی آن را ارتقا بخشید. بررسی تناظر درونمایه در قرآن و مفهوم در معماری، ساختار در قرآن و سیستم نظمدهنده در معماری و فرم در قرآن و فرم در معماری و بیان موارد کاربردی آنها، نمونه هایی است که بازنمود ساختار ادبی قرآن را در معماری اسلامی و تأثیرپذیری آنها را از قرآن نشانمیدهد.