مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
آیین
حوزههای تخصصی:
ترس انسان از ناشناخته ها و تلاش برای غلبه بر این ترس، برای داشتن آینده روشن و دستیابی به آرزوها همواره انسان را وادار کرده به پیشگویی روی بیاورد. پیشگویی قدمتی برابر با عمر انسان دارد؛ به دیگر سخن، بررسی تاریخ و تمدن بشر نشان می دهد پیشگویی از نخستین دوره های حیات بشر تا روزگار معاصر همواره به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ بشری حیات و جریان داشته است. شاید بتوان گفت کهن ترین منابع مکتوبی که می توان ردّپای پیشگویی را در آن جست و جو کرد، اساطیر ملل است. بررسی اساطیر ملل مختلف نشان می دهد یکی از بن مایه های مهم و اثرگذار در روند شکل-گیری روایت های اساطیری، پیشگویی است که به گونه های مختلف در داستان ها نمود یافته است.
نگارنده در این جستار کوشیده است با رویکردی تحلیلی به بررسی جایگاه پیشگویی در اساطیر ملل مختلف بپردازد و این عامل مهم و تأثیرگذار در روند شکل-گیری اساطیر ملل را از جنبه های گوناگون مانند اشخاص پیشگو، مکان، اهداف، ابزار و آیین های پیشگویی، تحقق یا عدم تحقق آن را بررسی و تحلیل کند.
کارکردهای تعلیمی اسطوره در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های اخلاقی و تعلیمی یکی از گسترده ترین مفاهیم و مقاصد شعر فارسی است و شاعران برای تأیید، تثبیت و پروراندن این آموزه ها از پشتوانه های مختلفی بهره برده اند. هدف این مقاله بررسی کارکردهای تعلیمی باورهای اسطوره ای در مثنوی معنوی است که در دو حوزه باورها و موجودات اسطوره ای، چگونگی بهره گیری مولوی از آن ها و ویژگی ها و نحوه کاربردشان در راستای ادبیات تعلیمی بررسی شده است. در مثنوی مولوی، عرصه اسطوره در راستای مقاصد تعلیمی و اخلاقی بسیار گسترده است. مولوی از ویژگی های رفتارها و باورهای اسطوره ای مانند جادو و انواع آن، کوبیدن بر طبل هنگام ماه گرفتگی و... برای تبیین گزاره هایی مانند نکوهش نفس و دنیادوستی و پرهیز از فریب خوردن از آن ها و بیدار شدن از خواب غفلت استفاده کرده است. در حوزه موجودات اسطوره ای نیز جن و پری و غول از پربسامدترین موجودات در مثنوی محسوب می شوند که مولوی از آن ها نیز در راستای اهداف تعلیمی و برای بیان گزاره های اخلاقی مانند اعتماد نکردن به هر چیز و دعوت به هوشیاری و ضرورت تقویت بینش درونی بهره گرفته است. بهره برداری تعلیمی از اسطوره ها علاوه بر عمق و ژرفا بخشیدن به این اثر، آن را از یکنواختی موجود در متون اخلاقی و تعلیمی نجات می دهد. ذهنیت تعلیمی مولوی توانسته است که از این حوزه فکری بشر در راستای مقاصد تعلیمی با خلاقیت و مهارت بهره ببرد.
کارکردهای تربیتی و فرهنگی آیین های زورخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن اشاره به نگرش آیینی به جامعه و فرهنگ، مفهوم آیین و پانزده ویژگی مهم آن، تبیین شده و مبنایی برای بحث در خصوص آیین های گوناگون زورخانه ای ارائه شده است. همچنین با معرفی زورخانه و پیشینه آن، برخی کارکردهای تربیتی و فرهنگی آیین های زورخانه ای به مثابه مکانی فراورزشی و تربیتی، تشریح شده است.
پرسش های مقاله عبارتند از: کارکردهای آیینی و فرهنگی زورخانه ها کدامند؟ زورخانه ها در تربیت افراد و در تقویت و توسعه تربیت فرهنگی جامعه ایران چه نقشی دارند؟ آیا در شکل ظاهری بخش های گوناگون زورخانه، حرکات و اعمال حاضران و نیز در تأسی به امور قدسی و اذکار و دعاها، به وجوه تربیتی این موارد توجه شده است؟ عناصر زیباشناختی آیین های زورخانه ای، از جمله لباس های متحدالشکل، موسیقی و ریتم حرکات ورزشی و ...، چه نقشی در تربیت ایفا می کنند؟
در بررسی آیین های مرسوم ورزش زورخانه، رویکردی توصیفی و مردم نگارانه در تحلیل موضوع به کار رفته و مفروض اساسی آن، اثربخش بودن آیین های زورخانه ای در تربیت شرکت کنندگان در این آیین است. در پایان، این نتیجه گرفته شد که اجرای آیین های زورخانه، این محل را از یک مکان صرفاً ورزشی فراتر برده و کارکردهای فرهنگی و تربیتی مؤثری به آن بخشیده است.
بررسی و تحلیل تجلّی زمان و مکان مقدّس اساطیری در عرفان (با توجّه به متون برگزیده، نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تعریف و تبیین وجوه تشابه و تفاوت اسطوره و آیین و عرفان، تجلّی و تأثیر و ردّپای محسوس و نامحسوس زمان و مکان مقدّس اساطیری و آیین های مربوط به هر یک در برگزیده نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری قمری مورد تبیین و تحلیل قرار گیرد. با توجه به برخی بنیادهای مشترک اسطوره و عرفان در آفاق تاریخ تفکّر بشر، و در پرتو ضمیر ناخودآگاه مشترک وی، زمان و مکان قدسی و آیینی نیز به مثابه دو مقوله مشترک بین اسطوره و عرفان، کارکردهایی مشابه و مشترک یافته اند که این تشابه و اشتراکات در متون عرفانی ادوار گوناگون، تجلّی یافته اند. کارکردهایی از قبیل ترک دنیا، شهود حق، ادب دانی، بازگشت به زمان ومکان ازلی،احساس آرامش، تزکیه، درک حضورخدایان وطلب خواسته ها.
محبت و هویت در آیینه نمایش جهانی اربعین مطالعه ماهیت، کارکردها و ساختار پیاده روی اربعین از منظر ارتباطات آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین های مذهبی یکی از فرصت های ویژه اصحاب ادیان و مذاهب برای اعلام موجودیت خود به هویت های دیگر و هم چنین موقعیتی مناسب برای بازنمایی و برساخت اهالی مذهب از وضعیت فرهنگی و اجتماعی خود است. در میان فرق اسلامی، مذهب تشیع به عنوان یک اقلیت بزرگ که محبت اهل بیت(:) از ارکان با اهمیت آن است، طول تاریخش را در جامعه مسلمانان همراه با طرد و درحاشیه بودگی تحمیلی از جانب اکثریت اهل سنت گذرانده و کمتر فرصت خودنمایی یافته است. آیین های حسینی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مراسم جمعی و اجتماعی شیعیان می باشند که از حیث: تأسیس، تکوین و کیفیت اجرا عمدتاً با زمینه هایی از فرهنگ عامه عجین گشته اند. آیین پیاده روی اربعین که هرساله مصادف با 20 صفر و همزمان با اربعین شهادت حضرت سیدالشهداء(7) در مسیرهای منتهی به کربلای معلی برگزار می شود، با توجه به حضور میلیونی اقشار و ملیت های گوناگون شیعه از اقصی نقاط جهان، خصوصاً در سال های اخیر گسترش چشم گیری داشته و به یکی از بزرگ ترین اجتماعات آیینی جهان تبدیل شده است. در این پژوهش با عنایت به ویژگی ها و امتیازات ویژه این آیین شیعی، تلاش کردیم تا با تماس مستقیم با واقعیت درحال اجرا از طریق روش کیفی مردم نگاری، سه رکن اساسی ماهیت، ساختار و کارکردهای آیین پیاده روی اربعین را با تفسیرهای مشارکت کنندگان اصلی اش یعنی: زائران، مروجان و مجریان این آیین از منظر چارچوب مفهومی ارتباطات آیینی مطالعه کنیم. شایان ذکر است علی رغم توجه به پیشینه این آیین در تاریخ اجتماعی شیعیان عراق و هم چنین زمینه های فرهنگی موجود، تمرکز اصلی این پژوهش به روی مشارکت کنندگان ایرانی قرار داشته است. نتایج حاصل از دو مرحله تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها و مشاهدات میدانی به روش های مضمون بندی داده ها و کدگذاری نظریه ای نشان داد: این آیین شیعی در ارتباط تنگاتنگی با سه مفهوم کلان محبت اهل بیت، نمایش جهانی و هویت شیعی قرار دارد.
بازخوانی نقش مناظر آیینی در هویت بخشی به شهرهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
5-12
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: از دیرباز فضاهای آیینی نقش مهمی در شکل دهی به منظر شهرها و پایه های اعتقادی و فرهنگی جوامع بشری ایفا می کرده اند. به گونه ای که برخی از تاریخ دانان یکی از علل اصلی تشکیل شهر را معطوف به عملکرد آیینی و معنوی آن می دانند. فضاهای آیینی به واسطه تجربه مشارکت و هم حسی فضایی یکی از قوی ترین تجربه های فضای جمعی هستند که در فرهنگ ما ایرانیان با داشتن مناسبات نزدیک با عوامل طبیعی چون آب و درخت و بهره مندی از ماهیت جمعی و آیینی، کیفیت مثبت محیطی را برای تقویت تعاملات و روابط اجتماعی فراهم کرده و به تبع آن امکان شکل گیری ذهنیت واحد ساکنان از شهرشان را ایجادکرده اند. با آغاز دوران اسلامی مناظر آیینی به شیوه ای خاص در منظر شهرهای ایرانی تداوم یافته و زمینه ساز شکل گیری تحولاتی در کالبد شهرها، حیات اجتماعی شان، ادراکات شهروندان از آنها و به طور کلی هویت شهر ایرانی شدند. هدف: هدف اصلی در پژوهش حاضر واکاوی چرایی و چگونگی تأثیر مناظر آیینی بر هویت شهرهای ایرانی، به واسطه ادغام محتوای شکلی (طبیعی) و ذهنی (اجتماعی) مشترک آنها است. روش تحقیق: ابتدا به منظور تبیین چرایی و علت اثرگذاری مناظر آیینی، الگوی شکلی و معنایی مشترکِ طبیعت گرایانه و اجتماعی این مناظر مورد مطالعه قرار گرفته و اثرگذاری آنها بر هویت شهرها به صورت نقاط عطف اجتماعی و معنایی بررسی شد. سپس برای مشخص ساختن نحوه و چگونگی این تأثیرگذاری، مطابق با مفهوم سازمان فضایی شهر که مفهومی ذهنی و مبتنی بر ارتباطات دو جزء اصلی مرکزیت و کل های کوچک (محلات) است، حوزه اثرگذاری این مناظر بر هویت شهر در سه سطح مرکزیت شهر در شهرهای آیینی (کلان)، شبکه ای از مراکز محلات آیینی در سطح شهر (میانی) و مرکز محلات آیینیِ مستقل (خرد) مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه گیری: در بسیاری از شهرهای ایرانی، الگوی شکلی مشابه مناظرآیینی، سبب توسعه شهر و محلات آن در اطراف آنها شده و سپس با دارا بودن مشخصه ها و آثار ذهنی مشترک ناشی از ماهیت آیینی، اجتماعی و معنایی شان نقش برجسته ای را در زمینه ادراک منظر توسط ساکنین در محلات و شهرها بر عهده گرفته اند و به بخشی از وجه ممیزه شکلی و ذهنی شهر تبدیل شده اند.
حقوق عرفی کشت در خور بیابانک
حوزههای تخصصی:
در تقویم کشاورزی مردم خور بیابانک روز پانزدهم مرداد، سرآغاز صیفی ک اری از جمل ه ش لغم است که این امر با آداب ویژه ای جشن گرفته می شود. مقاله حاضر با تکیه بر مشاهدات مش ارکتی نگارنده و تحقیق میدانی پیرامون این موضوع شکل گرفته و سعی شده است ضمن بی ان ای رادات پژوه ه ای پیشین درخصوص این موضوع، توصیف دقیقی از این آیین ارایه شود و قواعد عرفی و حقوقی و اعتقادات و باورهای جشن کاشت شلغم بررسی و ارایه گردد.
بررسی واژگان خاص آیینی در منظومه ی زراتشت نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
153-170
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به معرفی و بررسی واژگان خاص مذهبی در منظومه ی «زراتشت نامه» زرتشت بهرام پژدو می پردازد. زرتشت بهرام پژدو، نامدارترین شاعر زرتشتی پارسی گوی، از سده ی هفتم است. مجموعه ی اشعار شاعران زرتشتی که به فارسی نو پس از اسلام شعر گرفته اند، بسیار کم مورد توجه و پژوهش قرار گرفته است. حال آنکه به دلیل ویژگی های خاص، از دیدگاه های مختلف محتوایی، واژگانی، سبکی، ... جای بررسی فراوان دارد. این نوشتار، به بررسی واژگان بسیار خاص مذهبی استفاده شده در منظومه می پردازد، نه آنچه که معنای آن، یا معنای اول آن برای خواننده روشن است. این واژگان که یا در واژه نامه ها نیامده اند، یا تنها با شاهدی از این شاعر، نقل شده اند، از این منظر، ویژه شمرده می شوند. گذر واژه از دوره ی باستان و میانه به فارسی نو، تحولات آوایی و معنایی آن با استفاده از منابع معتبر، مورد بررسی قرار می گیرد. واژگان کلیدی: ادبیات فارسی زرتشتی، زبان های باستانی ایران، زراتشت نامه، زرتشت بهرام پژدو
طرح واره کنش مقدس در سور سروده های عروسی (بر اساس سور سروده های لارستان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم خرداد و تیر ۱۳۹۷ شماره ۲۰
169-194
حوزههای تخصصی:
ازدواج و آداب و رسوم مادی و شفاهی وابسته به آن، همچون تولد و مرگ در اندیشه و فرهنگ اقوام و ملل مختلف، بسیار اهمیت داشته است. این آیین در مقوله آیین های وابسته به تشرف جای دارد و دگرگونی از یک مرحله در زندگی مقدس را به مرحله دیگر نشان می دهند. نشانه ها و نقش مایه های موجود در این گونه آداب و رسوم، چه از جنبه فرهنگ مادی و چه از نظر فرهنگ شفاهی با بینش فلسفی و دینی قوم در پیوند است. محتوای این گونه اشعار عام، علاوه بر نشان دادن ماهیت برگزیدگی هر یک از زوجین، بیانگر جریانات حسی و عاطفی آن ها در نوع زندگی نوین است. از آنجا که هر نوع تغییر همواره ذهن بشر را به مخاطره می انداخته است، در این جریان، با ابزار سورسروده ها، فرد را نیایش گونه نظرکرده ای می خواندند که از میان جمع جدا شود و از جهان دخترانگی و پسرانگی به دنیای زنانگی و مردانگی و سپس مادرانگی و پدرانگی رهنمون شود. پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی به گردآوری و بررسی ساختار سورسروده های منطقه لارستان می پردازد و پس از دسته بندی انواع آن، از جنبه ساختار، کارکرد و پیوند این گونه های بومی را با آداب و رسوم واکاوی می کند. حاصل کار نشان می دهد که سورسروده های عامه همچون ادب روایی عام دربردارنده نیایش ها و ستایش های ایزدان و ایزدبانوان با دو جهت حماسی و غنایی است و فارغ از هر نوع دلهره از تغییر آیین و اندیشه و نگرش رسمی جامعه، با مقاومت ذهن جمع را بازتاب داده است.
بررسی و تحلیل سبک فکری و محتوایی سه آیین شاهنامه فردوسی با ایلیاد و ادیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸۰
132-160
حوزههای تخصصی:
ایلیاد و ادیسه هومر، همانند شاهنامه فردوسی، تجلی گاه فرهنگ و سنت های اجتماعی و جهان اندیشگی مردمان سرزمینی است که این آثار را در آنجا پدید آورده اند؛ بنابراین، با واکاوی مختصات فکری آیین هایی که در این آثار بازتاب یافته اند، می توان روحیات، افکار و عقاید مردم دو سرزمین باستانی ایران و یونان را باز شناخت. در این پژوهش کوشش شده است ضمن بررسی آیین های باستانی ایران و یونان از جمله: آیین سوگند و پیمان، مهمان نوازی و پیشکش دادن و آیین موسیقی، فرهنگ باستانی این دو تمدن دیرینه از منظر مؤلفه های انسان شناسی، جامعه شناسی، دین شناسی، روان شناسی، واکاوی شود و جنبه های اشتراک و افتراق آنان مورد بحث و مداقه قرار گیرد. نتیجه بررسی نشان می دهد که میان تمدن های بزرگ تاریخ باستان، که نژاد و منشأ تاریخی یکسانی دارند، تشابهات و افتراقات نه چندان عمیقی در آثار به جای مانده از آنها دیده می شود. تشابهات بیشتر از لحاظ ساختار و شیوه آداب و رسومی که در لایه های ظاهری آیین انجام می دادند، دیده می شود و علل افتراق آیین را می توان به فاصله زمانی می ان آثار و نوی سندگان شان و بعد مکانی نسبت داد، که این امر بر درون مایه های فکری و معنوی آیین ها تأثیر بسزایی دارد.
ستی، شکلی از مرگ های آیینی متوالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
139 - 158
بررسی آیین های مشترک بین مردم سرزمین های گوناگون و یافتن ریشه های آن ها، ما را به وجود اشتراکاتی در فرهنگ ملل مختلف راهنمایی می کند. خودسوزی زن بیوه در مراسم سوزانده شدن جسد همسرش و همراهی با او، تحت عنوان آیین «ستی» انجام می شده است. ستی و شکل های مختلف آن بین هندوان با قدمت 1000 تا 500 سال پیش از میلاد رواج داشته است.این آیین در مرگ های متوالی و شکل جبری آن در گورخانه های بسیاری، چهره غیرانسانی خود را نشان داده و در شکل ظاهرا خودخواسته نماد عشق، وفاداری و عفت و پاکی در منظومه های عاشقانه ای با عنوان «ستی نامه» یا با عنوان های دیگر در هند و ایران به تصویر کشیده شده است. این مقاله با هدف پرتوافکنی بر زوایای ناشناخته آیین ستی و به روش توصیفی-تحلیلی تنظیم شده است. این پژوهش با توجه به اسناد موجود و مطالعات باستان شناسان در مناطق مختلف به وجود تشابه هایی در انجام و چگونگی آن در هند با آنچه در بین مردم مصر، چین، روسیه، روم و تاتار بوده، دست یافته و نشان داده است پیش از آنکه «ستی» امری خودخواسته باشد، امری جبری بوده و ابتدا در خاندان های سلطنتی و پادشاهی، بنابه دلایل خاصی صورت می گرفته است.
تأملی بر نمودهای منظر آیینی در استان کرمان
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
13 - 20
حوزههای تخصصی:
ضرورت مسئله: مناظر آیینی حاصل تعامل اجتماع با محیط پیرامونی بوده و نقشی روایتگر در بازگویی وجوه فرهنگی جوامع مختلف در زمینه هایی نظیر باورها، اعتقادات و آیین ها دارند. آیین به عنوان یک مؤلفه فرهنگی، از عوامل بازشناسی یک گروه انسانی از گروه دیگر است و عامل مهمی در شکل گیری شهرهای ایرانی و حیات اجتماعی آنها به شمار می رود. برگزاری آیین ها در قالب تعامل میان انسان و محیط پیرامونی ، سبب اضافه شدن بعد معنایی به کالبد فضا شده و برهم نهی دو وجه عینی و ذهنی ناشی از این تعامل مناظر آیینی را ایجاد کرده است. از این رو منظر آیینی عامل مهمی در زمینه شناخت و ادراک منظر شهرهای ایرانی است و این مسئله ضرورت پرداختن به مناظر آیینی و آیین ها را در شناخت منظر شهرها روشن می سازد.<br />طرح مسئله: بازتاب باورهای اسطوره ای و طبیعت گرایانه ایرانیان در آیین ها، شکل گیری ارتباطی نزدیک میان مناظر آیینی و عناصر طبیعی را به همراه داشته است. صورت یافتن معنای مجرد طبیعت گرایی، به شکل همنشینی آب، درخت و مکان مقدس در مناظر آیینی دیده شده و این الگو در امتداد تکامل جهان بینی و تحولات فرهنگی و مذهبی ایرانیان استمرار یافته است. شکل برگزاری آیین ها به عنوان اعمال جمعی برخاسته از باورهای مشترک، ماهیتی اجتماعی به مناظر آیینی بخشیده؛ به گونه ای که برخی فضاهای عملکردی با پذیرش وجه معنایی برخاسته از آیین ها مبدل به فضاهای جمعی شده و بعد اجتماعی به شکل سنت تفرج-زیارت در این مناظر تجلی یافته است. در استان کرمان الگوی شکلی مشابه و طبیعت گرای مناظر آیینی در کنار تداوم ابعاد معنایی و اجتماعی، موجب شکل گیری نقاط عطف کالبدی و معنایی شده و این مناظر در قالب عملکردهای مختلف نظیر مرکز شهر، ورودی روستا، توقفگاه و... بر نحوه تعامل افراد با محیط اثرگذار بوده اند.<br />پرسش ها و روش جمع آوری اطلاعات: این نوشتار با پرسش از چرایی و چیستی اثرگذاری آیین ها و مناظر آیینی بر ادراک منظر شکل گرفته و به بررسی مشخصه های مختلف منظر آیینی و نمودهای آن در شهرها و روستاهای استان کرمان می پردازد.<br />نتیجه گیری: دو مشخصه اصلی طبیعت گرایی و جمع گرایی مناظر آیینی به شکل الگوی کالبدی و معنایی مشترک بر تعامل ایرانیان با محیط پیرامونی شان تأثیر گذاشته است. چگونگی و شکل اثرگذاری مناظر آیینی در استان کرمان در قالب نقاط عطف منظرین و عملکردهای متفاوت دیده می شود که گاه به شکل فضاهایی مستقل در بستر طبیعی دیده شده و گاه در متن شهرها، روستاها و در پیوند تنگاتنگ با سایر فضاها شکل می گیرند و در هر حال بر نحوه ادراک و شناخت منظر اثر می گذارند.
نقش گردشگری آیینی در نگهداشت فرهنگ عزاداری حسینی؛ مطالعه موردی شهرک ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
103 - 133
حوزههای تخصصی:
آیین ها و مراسم سوگواری مذهبی، از مهم ترین منابع رسیدن به هویت، ریشه های فکری، و سبک زندگی افرادی است که به طور جمعی در منطقه مشخصی برای اجرا و حفظ آن می کوشند. آیین عزاداری حسینی در شهرک ماسوله، اجرای آیینی سنتی است که پس از ورود اسلام به این منطقه، لباس نمادین خود را به قامت سوگواری های مسلمانان نشانده و شیوه آیینی سنتی را برای ابراز همدردی با امام حسین(علیه السلام) و یارانش به روز کرده است. این پدیده فرهنگی که به عنوان میراث معنوی ثبت شده است، برای حفظ و صیانت و از بین نرفتن جلوه های عملی آن، نیاز به دیده شدن دارد. گردشگری آیینی با ویژگی نمایشی خود، تکرار و بازنمایش جریان رویداد و کنش و واکنش آیینی را در مقابل چشمان گردش گ ران روایت کرده و به عنوان رس انه ای قدرتمند در نگهداشت ویژگی های ناب و منحصربه ف رد مناطق عم ل می کند. پژوهش حاضر، از نوع توصیفی و پیمایشی است که با ابزار مصاحبه و پرسش نامه و به روش نمونه گیری دردسترس و گلوله برفی در بین 340 نفر از گردشگران داخلی و خارجی حاضر در آیین های عزاداری حسینی شهرک ماسوله در سال 1396 انجام شده است. نتایج بررسی و تجزیه وتحلیل خروجی از نظرات گردشگران با استفاده از نرم افزار های SPSS و Excel، بیانگر نقش بسزای گردشگری آیینی در حفظ و صیانت از آیین های سنتی و لزوم تجهیز زیرساخت های گردشگری منطقه است. در راستای هدایت هدفمند گردشگران و بهره گیری از رویداد گردشگری آیینی، برگزاری تور های تخصصی و برنامه ریزی شده یکی از پیشنهاد های اصلی این پژوهش است.
الگوی رنگ در معابد و مساجد هند
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
18 - 25
حوزههای تخصصی:
رنگ، عنصر شاخص و کلیدی در فرهنگ و آیین هندویی است. مردم هند در زندگی روزمره از پوشش ظاهری تا لوازم و مبلمان خانگی، اثاثیه شهری، تزئینات مختلف در آرایش سر و صورت، دست و پا، رنگ آمیزی و استفاده از گل های رنگارنگ طبیعی و مجسمه ها و نقاشی های رنگین بر در و دیوار خانه ها، نماهای شهری، وسایل نقلیه (چون دوچرخه، موتور، ریگشا، تاکسی و اتوبوس)، فضاهای داخلی و خارجی ساختمان معابد و هم چنین معابد کوچک خصوصی حتی در شکاف درختان از رنگ استفاده می کنند. رنگ های سفید، قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و سیاه به صورت نمادین با زندگی آیینی – مذهبی آنان که به فرهنگ تبدیل شده عجین است. زندگی سنتی- مذهبی که رنگ در آن جایگاه ویژه ای دارد چنان در سرزمین پهناور هند و جمعیت عظیم آن ریشه گسترده که بر جامعه مدرن امروزی و اقشار تحصیل کرده و روشنفکران نیز تأثیر گذاشته است. بعضی از رنگ ها منسوب به خدایان است و برخی دیگر که در رنگ آمیزی معابد به کار رفته ابتدا ریشه در طبیعت داشته و به تدریج و بر اثر تکرار به نماد تبدیل شده و به عنوان رنگ های مقدس جاویدان شده اند. ریشه یابی این رنگ ها و تأثیرپذیری از اقلیم و آیین در معبد و مسجد نشان می دهد که در تفکر مذهبی- آیینی هندوان برخی از رنگ ها به خدایان نسبت داده شده که گاه این ها منشأ طبیعی دارند. آیین هندو با توجه به نمادگرایی ویژه خود، برای بسیاری از رنگ ها ارزش های نمادین قائل است که حضور این رنگ ها در معابد و بعضاً تأثیر آن در مساجد هند آشکار است. رنگ در مساجد و معابد اولیه بیشتر تابع رنگ طبیعی مصالح بومی و اقلیمی است؛ اما به تدریج معابد با رنگ های نمادین تزئین می شود. برخی از این رنگ ها از جمله سفید، سبز، آبی و گاه صورتی در مساجد نیز به چشم می خورند.
سینمای دگرگون جایگاه خرد و شهود در ساخت و تماشای فیلم شاعرانه*
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۹
3 - 10
حوزههای تخصصی:
سینما، هنری رویاآفرین و دگرگون کننده نسبت میان ذهنیّت و عینیّت، واقعیّت و خیال است. روایت بازتولید شده زندگی انسان ها، در قالب سیر داستانی یا مستند، درآمیخته با جهان بینی فیلم ساز. در میان دسته بندی های سینمایی، سینمای شاعرانه بیشترین سهم را در برانگیختن ذهنیت مخاطب و پرورش نیروی تخیل او دارد. پدیده فیلم شاعرانه، مبتنی بر نوعی نگاه رؤیا گونه و بازآفرینی جهانی دگرگون و ویژه نسبت به جهان واقعیت است. با این دیدگاه، تماشای یک فیلم شاعرانه به مثابه شرکت در آیینی است که تماشاگر خویش را در تجربه بازآفرینی و خلق دوباره اثر، سهیم می کند. هنجارگریزی و آشنایی زدایی این نوع سینمایی، از نظر روانی، فضایی معبدگونه و اساطیری برای تماشاگر ایجاد کرده و زمینه های زایش جهانی تازه و آرمانی را در رؤیاهای مخاطب، به وجود می آورد. این رخداد، محصول دریافت های شهودی فیلم ساز از زندگی و جهان هستی است که پیوسته، ایجاد پرسش کرده و تماشاگر را به تأویل وامی دارد. سینمایی اندیشمند و کاشف هستی حقیقت که وظیفه کشف چیستی حقیقت را به تماشاگرش واگذار می کند. دنیای رؤیاها، افسانه ها، اسطوره ها و آیین ها، منابع مناسبی برای الهام بخشی به فیلم شاعرانه بوده اند.
پیشگامی ایرانیان در فرهنگ و دانش های بشری از نگاه فریدون جنیدی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰
3 - 8
حوزههای تخصصی:
بسیاری از علوم و فنون که در اختیار انسان امروزی است با تجربه و تلاش ایرانیان کشف و به انجام رسیده است. شایان توجه است که زنان در این عرصه پیشگام بوده و سهم بسزایی داشته اند. نیاکان ما در سرزمین آفتاب با درایت و بینش برتر نسبت به سایر ملل، فرهنگ و تمدنی شگرف آفریدند که نور آن تاکنون در شرق و غرب عالم پرتو افشانی می کند اما دریغ و افسوس که خود، ریشه این میراث گرانبها را به درستی نشناخته و چه بسا آن را تحفه بیگانگان می دانیم. به استناد شاهنامه فردوسی و متون کهن پارسی، ریشه و بنیاد دانش هایی چون بهداشت و پزشکی، مهندسی، نجوم، خانه سازی، آبیاری و کشاورزی، بافندگی و... را اقوام ایرانی- آریایی با تلاش متکی بر باورهای راستین کشف نموده، آموخته و بشریت از آن بهره گرفته اند، از این روست که سهم بسزایی از تمدن جهان مدیون هوش، ذکاوت و سخت کوشی ایرانیان است. بزرگانی چون استاد جنیدی سراسر عمر گران مایه خویش را صرف معرفی و آموختن گنج های پنهان و فراموش شده در تاریخ بشری نموده اند. این نوشتار بخشی از کوشش های ایشان را بازگو نموده، باشد که بر پایه خودباوری و شناخت میراث پر بارِ نیاکان، بار دیگر سرآمد اندیشه و باورهای ناب باشیم تا جلوه های خورشید شرقیِ ایرانی بر سپهر گیتی نورافشانی کند.
اسبان ورجاوند؛ تطوّر ارجمندی اسب نزد هندی ایرانیان، پیش و از پس مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسب جایگاهی بس ارزنده و نقش بسیار پررنگی در میان تیره های هندی ایرانی داشته است. این جایگاه ارزندۀ اسب در متن های دینی هندیان و ایرانیان یعنی وداها و اوستا بازتاب و نمود چشمگیری داشته است. این بازتاب را در متن های کهن همچون ریگ ودا و نیز یشت های کهن می توان دید. افزون بر این، در میان سکاها نیز اسب اهمیت فراوانی داشته چنانکه سکاها با خاکسپاری های پر زرق و برقِ درگذشتگان خود همراه با اسب های سپندشان چه در نزد مردمان دورۀ باستان و چه در نزد پژوهشگران امروزی نام و آوازه ای سخت پیدا کرده اند. این پژوهش به این پرسش و مسئله می پردازد که چه عامل هایی باعث شده است که اسب در متن های دینی هندی ایرانیان جایگاه سپندی پیدا کند؟ نتایج این پژوهش برپایۀ نظریۀ ماتریالیسم فرهنگی ماروین هریس نشان می دهد که اسب در آغاز به دلایل اقتصادی وجهی سپند پیدا کرده و در متن های آیینی مهم جلوه می کند چنانکه این ارجمندی در یافته های باستان شناسی محوطه های گوناگون نیز بازتاب یافته است. بااین حال اسب رفته رفته نقش آیینی خود را از دست می دهد چنانکه اشاره به اسب در متن های متأخر پهلوی رنگ می بازد و چندان جلوه گری نمی کند و صرفاً نقش جنگاورانۀ آن مهم جلوه می کند. داده های این پژوهش به روش اسنادی تهیه شده و با رویکردی تفسیرگرایانه به تحلیل این موضوع می پردازد.
آیین و مذهب در کردستان در آیینه آثار سفرنامه نویسان غربی در ایران
حوزههای تخصصی:
با آغاز دوره حکمرانی قاجارها، روابط ایران با کشورها غربی بیش از پیش گسترش یافت و سفرا و مسافران بسیاری از این کشورها نوشته های در مورد ایران و ایرانیان از خویش به جا گذاشتند که علی رغم نگاه گاهاً متکبرانه و حقارت آمیز به زندگی ایرانیان و کج فهمی های ناشی از عدم آشنایی به این فرهنگ، اما گزارش های آنها حاوی نکات مهم با جزئیات فراوانی از امور روزمره و وضعیت معیتشی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان است که کمتر مورد توجه نوشتارهای ایرانیان بوده است. کردستان به عنوان بخشی از خاک ایران، به دلیل جذبه های باستان شناختی آن و قرار گرفتن در مسیر عثمانی مورد توجه این سیاحان بوده و آنها گزارش های جالبی از وضعیت آیین و مذهب مردمان این سرزمین ارائه می دهند. مقاله حاضر در تلاش بود به روش تحلیلی و توصیفی با استفاده از داده های سفرنامه های غربیان به بررسی وضعیت آیین و مذهب در میان کردها و سرزمین کردستان با تأکید بر دوران سلطنت ناصرالدین شاه بپردازد.
بررسی دلایل ایجاد قدمگاه در دهستان ایسین شهر بندرعباس
جوامع دینی و آیینی به طور معمول، اماکن مقدسی دارند که دارای مجموعه ای از نمادها، شعائر و اعمال مذهبی است. این نشانگاه های زیارتی، کارکردهای اجتماعی و فرهنگی فراوانی دارند. علل و عوامل بسیاری، افراد را به سمت این اماکن مقدس سوق می دهند که شاید انبساط خاطر از فضای معنوی، ایجاد آرامش و پالایش روحی با انجام آداب زیارت، از مهم ترین عوامل شمرده شود، اینجاست که مکان مقدس با دین و آیین، ارتباط تنگاتنگی پیدا می کند. نظر به این موضوع در این مقاله به بررسی دلایل ایجاد قدمگاه در دهستان ایسین شهر بندرعباس می پردازیم.
تحلیل انتقادی آرای الیاده در باب تفکیک امر قدسی از غیرقدسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرچا الیاده (1907-1986) ضمن اتخاذ رویکرد وجودی نسبت به اساطیر استدلال می کند که تلقی انسان بدوی در خصوص اسطوره به مثابه امری راستین و تکرارپذیر مرتبط با ساختارِ وجودی اوست. به همین سبب، وی با نقد تلقی روانکاوی فروید در باب ناخودآگاه بودن فراشد اسطوره سازی، به طرح این موضوع می پردازد که اسطوره اساساً تبیینِ نظری آیین هایی است که به صورت خودآگاه به بازتکرارِ نمادین عمل آفرینش پرداخته اند. در این راستا، الیاده به پیروی از دورکم، اما به شیوه ای متفاوت از وی، به تفکیک امر قدسی از غیرقدسی می پردازد و تصریح می کند که به زعم وی هستی و اعیان آن به واسطه تجلیِ امر قدسی ظهور یافته است. بر این اساس، مقاله پیش رو می کوشد ضمن بررسی خاستگاه های نظری اندیشه الیاده استدلال های وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی نگارنده با تأکید بر مفروضات نظری الیاده و روش شناسیِ پدیدارشناختیِ بدوی، دیدگاه او را نسبت به اسطوره محل تأمل می داند و معتقد است آنچه الیاده به مثابه ساختارِ وجودی بشر مطرح می کند اساساً برساخته ای فرهنگی است.