مطالب مرتبط با کلیدواژه

دوگانه انگاری


۲۱.

رهایی" و فراروی از دیالکتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحول اجتماعی دوگانه انگاری دیالکتیک رهایی غایتباوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۴۸۷
سخن از رهایی به مثابه بخش مهمی از بحث تحول اجتماعی، جایگاه ویژه ای در تفکر سیاسی جدید دارد. پیوند این بحث با فلسفه تاریخ در دو سده اخیر، که فصل بزرگی از آن به خط فکری آغازشده از هگل بازمی گردد، موجب شده است که سخن از رهایی با محورهای اصلی این سنت فکری ارتباط تنگاتنگی بیابد. "دیالکتیک" با وجوه هستی شناختی، شناخت شناسانه و روش شناختی اش محور اصلی پیوند یادشده است. در این مقاله ضمن بررسی نسبت دیالکتیک با بحث رهایی و دشواری هایی که از این نسبت متوجه نظریه های معطوف به رهایی شده، ضرورت نقد و فراروی از دیالکتیک در دستیابی به نظریه های راهگشاتر به بحث نهاده شده است.
۲۲.

منطق فهم دوگانه انگاری ها در سنت سیاسی کلاسیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران کلاسیک دوگانه انگاری منطق فهم خود و دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵ تعداد دانلود : ۳۹۸
مقاله حاضر به منطق فهم اندرکنش سنت سیاسی کلاسک ایران با دوانگاریها پرداخته است. پرسش این که چه الگویی از مواجهه ابعاد رسمی و غیر رسمی قدرت در رویارویی با مفاهیم زوجی، در دوره ی زمانی فوق را می توان صورتبندی نمود؟فرضیه آنکه منطق مواجهه با مفاهیم زوجی از الگوی عام،کلی و از پیش تعیین شده پیروی ننموده و تابعی از بسامد نسبت مفاهیم «خود و دیگری» می باشد. برای آزمون فرضیه، داده های تاریخی دوران کلاسیک شامل دوره ی ایران باستان، قرون نخستین و میانه اسلامی بر اساس رویکرد اسملسر انتخاب گردیده ومبتنی بر روش جامعه شناسی تاریخی- تفسیری ( راهبرد کاربست مفاهیم برای تفّهم علم الاجتماع تاریخی) با بکارگیری نسبت مفاهیم «خود و دیگری» در اندیشه مارتین بوبر به بحث گزارده شده است. یافته های پژوهش با ابتنای بر روابط «من - تو» و «من – آن» در مناسبات«خود و دیگری » منتج به الگوهای چند گانه گردیده و قابل مصورسازی است. واژگان کلیدی : ایران، کلاسیک ، دوگانه انگاری، منطق فهم ، خود و دیگری.
۲۳.

روش شناسی علوم اجتماعی در اسلام با نگاهی به دیدگاه مسعود العالم چودهاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۲۳۶
هدف این مقاله طرح مؤلفه های اساسی روش شناسی علوم اجتماعی در اسلام است. به این منظور، با بهره گیری از روش اسنادی و در قالب مقایسه تطبیقی، دیدگاه های اندیشمندان غرب (کوهن و پوپر) و مسلمان (چودهاری) مقایسه می شود تا بتوان به چگونگی سلسله مراتب معرفتی، بر اساس جهان بینی اسلامی دست یافت. نتایج تحقیق نشان می دهد که جهان بینی اسلامی ماهیتاً توحیدی است؛ در حالی که اندیشه غربی مبانی دوگانه انگارانه دارد. انسان در جهان بینی اسلامی، بر اساس دانش الهی (لوح محفوظ) و با تکیه بر دو جنبه از توانایی های خود، یعنی عقلانیت و خلاقیت، جهان اجتماعی را می سازد. نظریه ای در این مسیر «اسلامی» است که جهان بینی آن را بازبینی و تأیید کند. بنابراین، نظریه پردازی، در جهان بینی اسلامی، با تکیه بر سطح جهان بینی انجام و واقعیت جامعه اسلامی، بر اساس نظرهای بنیادین در لوح محفوظ، تبیین و اداره می شود. این مطلب بر خلاف منطق اثباتی و دوگانه انگارانه غرب و به ویژه دیدگاه پوپر است که در آن، پارادایم و فلسفه به واقعیت اجتماعی توجه دارند و تغییر در واقعیت به تغییر پارادایم و فلسفه می انجامد.
۲۴.

تبیین دوگانه انگاری مرتبه ای در نفس شناسی صدرایی و جایگاه آن در میان نظریات فلسفه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس ملاصدرا فلسفه ذهن دوگانه انگاری نفس شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۳۷۴
ملاصدرا نفس را به عنوان امری مجرد اثبات می کند. اما این گونه نیست که امری متمایز از بدن باشد و دوگانه انگاری جوهری لازم بیاید. یعنی اثبات نفس و یا قوای نفس مانند خیال، هویت انسان را دوگانه نمی کند. بلکه حتی فرض تجرد نفس با وحدت نفس و بدن هم سازگار خواهد بود. ملاصدرا حقیقت انسان را این گونه نیز نمی بیند که جوهری مادی است که از دو ویژگی حالات ذهنی و حالات بدن برخوردار است. حال این پرسش مطرح می گردد که با توجه به نظریات فلسفه ذهن، نظریه ی ملاصدرا در باب نفس، دوگانه انگاری جوهری است یا این همانی نفس و بدن یا دوگانه انگاری ویژگی ها؟ اساساً آیا می توان آن را در این نظریات موجود گنجاند و چه نسبتی با این نظریات دارد؟ ملاصدرا نفس را جوهری واحد می داند که در مرتبه نازل تر ظاهر شده است و در این مرتبه نازل همان قوا است. واکاوی نفس شناسی صدرایی جایگاه نظریه وی در میان نظریات فلسفه ذهن و تمایز آن را با نظریات مشابه مانند نظریه دوگانه انگاری جوهری، دوگانه انگاری ویژگی و تئوری این همانی ذهن و بدن، روشن می سازد. از نظریه ملاصدرا می توان با عنوان دوگانه انگاری مرتبه ای تعبیر کرد. در این مقاله این نوع دوگانه انگاری تبیین و تمایزش از تقریرهای گوناگون دوگانه انگاری جوهری و دوگانه انگاری ویژگی و این همانی ذهن و بدن مشخص شده است تا جایگاهش در میان نظریات موجود در خصوص نفس روشن گردد.
۲۵.

تعارض جهان بینی و عمل در حکمرانی آرمانی ژانوس در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جهان بینی حاکم آرمانی دوگانه انگاری ژانوس شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۳۰۹
شاهنامه فردوسی روایتی صادقانه از سیاست در ایران باستان و جهان بینی حاکم بر آن به شمارمی آید. اگرچه نمی توان شاهنامه را منحصراً متنی سیاسی دانست، روایت های آن بازگوکننده بخش هایی از زندگی سیاسی و سیاست ورزی ایرانیان است، بر این اساس می توان برخی از ویژگی های سیاست ورزی ایرانیان را در شاهنامه بازیابی کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل تعارض میان جهان بینی و عمل سیاسی و به تعبیری آشکارسازی ویژگی بنیادین ژانوسی بودن سیاست عملی حتی در حکومت های آرمانی در شاهنامه است. در این پژوهش مفروض اصلی این است که جهان بینی دوگانه انگار تأثیری بر عمل سیاسی ندارد. بنابراین پرسش مقاله این است که در شاهنامه فردوسی تعارض میان جهان بینی و عمل شاهان آرمانی و دوچهرگی سیاست چگونه مطرح شده است؟ فرضیه ما این است که چهره ژانوسی سیاست در شاهنامه با برداشتی روان شناسانه، به شخصیت حکمران نسبت داده می شود که نوعی بلاتکلیفی در قضاوت نهایی در خصوص پایبندی حکمران آرمانی به جهان بینی به وجود آورده است. برای آزمون این فرضیه، از روش تفسیری استفاده شده است.
۲۶.

تبیین پاسخ صدرا به معمای شکاف تبیینیِ جوزف لوین مبتنی بر آموزه تجرد ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجرد ادراک شکاف تبیینی دوگانه انگاری مراتب ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۳۴۱
با عنایت به دیدگاه صدرا در خصوص تجرد ادراک و استدلال هایی که بر آن اقامه نموده است، پاسخی مستدل به معمای شکاف تبیینی فراهم می گردد. تبیین صدرا از ادراک و نفس در تقریر دوگانه انگاری جای می گیرد، اما تقریر او با توجه به شأن مجرد نفس و اینکه نفس منشأ هر گونه آگاهی است، به گونه ای منسجم تر مسئله ادراک و کیفیت آن را توجیه می کند. از سوی دیگر، لوین با طرح معمای شکاف تبیینی، بر تمایز میان ماهیت درد و فرایند عصبی تأکید می کند. از دیدگاه او، یک شکاف توضیحی میان تحقق پدیده ادراک و فرایندهای عصبی متناظر با آن ایجاد می گردد که این شکاف را نمی توان بر اساس داده های عصبی موجود پر کرد. هدف از این پژوهش، بررسی میزان کامیابی حکمت متعالیه در ارائه پاسخی مستدل به این مسئله و پر کردن شکاف توضیحی مذکور به واسطه قواعد علم النفسی حکمت متعالیه است. به نظر می رسد دیدگاه صدرا در خصوص تجرد ادراک با توجه به ارائه آن در تقریر دوگانه انگاری و با نگاهی که صدرا به نفس به مثابه حقیقتی متمایز با بدن مادی، اما در عین حال متحد با آن دارد، پاسخی مستدل برای معمای شکاف تبیینی فراهم می کند.
۲۷.

خوانشی اجتماعی از الاهیات خلافت اسلامی عراق و شام (داعش) (جستاری در الاهیات اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الاهیات اجتماعی تحلیل نظام دانایی داعش آخرالزمان دوگانه انگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۴۰۰
داعشی ها از آن جمله تندروهای مذهبی هستند که برخورد عملی آن ها با دیگران حاصل تحقق دو رویکرد نظری در اندیشه ی آن هاست: نخست اینکه دریچه ی اندیشه و ذهن خود را به روی دیگر اندیشه ها بسته اند، ازاین رو توجهی به دیگر دیدگاه ها و رویکردها نمی کنند؛ دوم اینکه بر همین پایه، هر دیدگاه و جریانی را که با دیدگاه های دینی آن ها همخوانی نداشته باشد، تکفیر می کنند. اگر این دو امر در هر جریان فکری دینی تحقق پیدا کند، در حوزه ی عمل و ارتباط با دیگران، به رفتارهای خشونت آمیز منجر می شود. این مقاله تأملی نظری در زمینه ی الاهیات اجتماعی است که یک گرایش بین رشته ای برای برقراری تأملی سازنده بین جامعه شناسی و الاهیات محسوب می شود. با مطالعه ی داعش که یکی از چالش های فکری معاصر جهان اسلام به شمار می آید و با استفاده از تحلیل جهان بینی نظام دانایی بر روی این پدیده فکری و اجتماعی، توانستیم این شکل از افراط گرایی اسلامی را از آن نظر که یک فکر است، تحلیل کنیم و سه جهان بینی متفاوت را که الاهیات اجتماعی محسوب می شوند، از دل این جنبش بیرون آوریم؛ این جهان بینی ها، حس در اقلیت بودن، دوگانه انگاری خودحق پنداری و همچنین جهان بینی آخرالزمانی را شامل می شود و با بررسی بستر اجتماعی ظهور داعش، زمینه ی ظهور این جهان بینی ها را نشان داده ایم. همچنین در نتیجه گیری، به ارتباط این جهان بینی ها و ظهور آن ها در عرصه ی عمل پرداخته ایم.
۲۸.

تلاش برای شناسایی؛ تفسیری بازنمایانه از روابط ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تلاش برای شناسایی بازنمایی روایت هویتی دوگانه انگاری مساله هسته ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۷۸
معمولاً رابطه دولت ها برحسب رفتارهای مبتنی بر بیشینه سازی قدرت و منفعت تبیین می شود. این مقاله مدل متفاوتی برای تبیین روابط دولت های ایران و آمریکا معرفی می کند که متمرکز بر «تلاش برای شناسایی» است. دولت ها می خواهند هویتشان به عنوان یک واحد حاکمیتی مستقل، (هویت طلبی) احترامشان به عنوان یک عضو برابر در جامعه بین الملل (برابری طلبی) و عزتشان به عنوان عضوی با ویژگی های خاص (عزت طلبی) در عرصه بین الملل به رسمیت شناخته شود و برای کسب شناسایی مورد نظرشان مبارزه و تلاش می کنند. دولت ها نه تنها برای کسب منافع مختلف بلکه برای دفاع از کیستی خود دست به اقدام می زنند؛ منافع دولت ها صرفاً مادی و فردی نیست و دولت ها با خود-توصیفی خواهان تأیید روایت تاریخی خود توسط دیگران و پذیرفته شدن در جامعه بین الملل نیز هستند.  این مقاله با استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان تلاش می کند نشان دهد؛ «مبارزه برای شناسایی» انگیزه اصلی شکل گیری و تداوم منازعه در روابط ایران و آمریکا و عامل تعیین کننده در روابط تقابلی این دو دولت بوده است و می کوشد با تمرکز بر بازنمایی ها از خود و دیگری با توجه به روایت های هویتی هر دولت توضیح دهد چگونه این دولت ها خود و دیگری را شناسایی می کنند. برای این منظور از بستر خاص مناقشه ایران-آمریکا در پرونده هسته ای استفاده شده است.
۲۹.

واکاوی تطبیقی مظاهِر «دوگانه انگاری و یگانه انگاری» حقوق داخلی و بین المللی در سیر تطوّر آموزه های حقوقی و رویه جامعه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دوئالیسم مونیسم دوگانه انگاری یگانه انگاری مناسبات حقوق داخلی و بین المللی تطور آموزهای حقوقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۰۱
مناسبات بین حقوق داخلی و بین المللی، همواره معرکه آراء قائلین به دو گفتمان سنتی دوگانه انگاری (دوئالیسم) و یگانه انگاری (مونیسم) بوده است. به رغم قدمت نظریات مطروحه، گفتمان واحدی در این باره وجود ندارد ولی به هر روی، کشورها و سازمان های بین المللی، هرچند بعضاً حتی بدون آن که تصریح بدارند، به سمت یکی سوق یافته اند. جستار حاضر از رهگذر تبیین آموزه های حقوقی تطور یافته و کنکاش در رویه کشورها و سازمان های بین المللی، به عنوان تابعان فعال جامعه بین المللی دریافته که مقتضی است تا صرف نظر از هرگونه اطلاقی به مناسبات حقوق داخلی و بین الملللی پرداخته شود. کنش گران جامعه بین المللی، رویه ای یکتا در این باره ندارند و به ندرت می توان عملکردی یافت که یکی را به طور مطلق پذیرفته باشند بلکه به اقتضاء قضیه مطروحه، در هر وضعیت یکی از دو گفتمان یاد شده در عمل، اِعمال شده است. باری، این رویکردها در عمل خیلی به هم نزدیک می شوند به نحوی که «دوگانه انگاری» ارتباط وثیقی با «یگانه انگاری با برتری حقوق بین المللی» دارد. این دو رویکرد در عمل، متابعان بیشتری دارد و خود برآمد نگاه هژمونیک کشورها در مورد حاکمیت خویش و البته غلبه رویکرد مکتب تحققی (پوزیتیویستی) است.
۳۰.

مواجهه نیچه با حقیقت: مقدمه ای بر یک وحدت انگاریِ ایدئالیستیِ پویشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیچه حقیقت ذات گرایی ایدئالیسم دوگانه انگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۳۴۰
نیچه حقیقت را چه می داند؟ این پرسش پروبلماتیک اصلی مقاله حاضر است که در پرتو آن تلاش شده است تا در چارچوب مقتضیات و محدودیت های این متن،در مقام یک مقاله، مقدمه ای بر طرح برداشتی وحدت انگارانه، ایدئالیستی و پویشی از نیچه عرضه شود. در این راستا، ابتدا در مقام مقدمه به بحران پیش روی هر شکلی از نیچه پژوهی اشاره ای گذرا خواهد شد تا بدین طریق، بتوان امکاناتی را برای صورت بندی ایده اصلی مقاله به دست داد. سپس با تمرکز بر کارکردهای مختلف حقیقت نزد نیچه (به ویژه با ارجاع های متعدد به آثار متاخر او) و مواجهه دوگانه (منفی/ ایجابی یا انتقادی/ جانبدارانه) او با این مفهوم به ترتیب به سه نقد اصلی او به حقیقت، ذیل سه عنوان خواهیم پرداخت: 1- نقد دوجهانیت، 2- نقد ذات گرایی و 3- نقد ثبات گرایی. در نهایت به کمک نتایج حاصل از این مباحث، طرحی ابتدایی از برداشت وحد انگارانه- ایدئالیستی- پویشی از نیچه در انتهای مقاله ترسیم خواهد شد.
۳۱.

نقد رویکرد معرفتی چرچلندها در بحث از ماتریالیسم حذف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماتریالیسم حذف گرا فیزیکالیسم دوگانه انگاری تقلیل گرایی قیاس ناپذیری نفسِ غیرمادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۸
ماتریالیسم حذف گرا تبیین رفتار بر اساس حالت های ذهنی را نمی پذیرد و تأکید دارد که رفتار انسانی را صرفاً باید بر اساس رویدادهای عصبی تبیین کرد. طرفداران این دیدگاه برای کنار گذاشتن باور به حالت های ذهنی، آن را دیدگاهی عرفی می نامند که در برابر علم عصب شناسی قرار دارد. مقاله پیش رو با تحلیل مبانی معرفتی ماتریالیسم حذف گرا نشان می دهد که این دیدگاه نوعی انحصارگرایی وجودشناختی است که در تبیین سرشت ذهن، ناتوان است. همچنین استدلال خواهد شد که با انکار وجود حالت های ذهنی نه تنها جایی برای روان شناسی به عنوان یک حوزه معرفت بخش علمی و کاربردی باقی نمی ماند، بلکه جایی برای مفاهیم محوری علوم اجتماعی نیز نمی ماند. روان شناسی علمی با فرض وجودِ اشخاص در زیست جهانی اجتماعی پیش می رود و این فرض که اساس تشکیل روان شناسی علمی است نمی تواند فیزیکالیستی تعبیر شود. ادعای ایجابی مقاله این است که صرفاً با تعامل دو علم روان شناسی و عصب شناسی است که امکان فهم دقیق هویت انسان فراهم می شود. باور به حالت های ذهنی غیرمادی هیچ منافاتی با علم عصب شناسی یا سایر علوم تجربی ندارد و تعریف انسان بر اساس نفس مجرد، مبنای وجودشناختی بی بدیل و منسجمی برای دفاع از روان شناسی علمی است.
۳۲.

مواجهه شیلر با اندیشه های زیبا شناسانه ی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روشنگری دوگانه انگاری حس و عقل کانت شیلر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۶۷
شیلر نقد قوه ی حکم کانت را آغازی برای پژوهش های فلسفی خویش درباب هنر و زیبایی قرار می دهد. در این میان، آنچه بیش از همه او را به تأمل واداشت، غلبه بر «دوگانه انگاری» کانتی در خصوص «ضرورت و آزادی» و «حس و عقل» بود. او این «دوگانه انگاری» را بخشی از معضلات و مشکلاتی می داند که گریبان انسان مدرن را گرفته است. روشنگری و مدرنیته را سبب ساز این مشکلات می داند. این تحقیق با رویکردی توصیفی تحلیلی به مواجهه شیلر با آراء زیبا شناسانه کانت می پردازد و نشان می دهد که چگونه می توان از دل ضرورت به آزادی رسید و چگونه می توان تقابل میان جزء و کل، وظیفه و میل، طبیعت و انسان را از میان برداشت. در این راستا شیلر تلاش کرد کار ناتمام کانت را در پیوند عقل نظری و عملی، به نتیجه برساند، و بر «دوگانه انگاری» اندیشه های وی فائق آید. در این پژوهش خواهیم دید که شیلر به واسطه مفهوم بازی از تقابل ماده صورت / حس عقل فراتر می رود و به "دوگانه انگاری" وحدت می بخشد . شیلر از هنر به مثابهجایگاه تحقق بازی برای وحدت بخشیدن به این دو عنصر و در نتیجه وحدت بخشیدن به انسان بهره می گیرد . وحدتی که خود چیزی نیست جزء بازی
۳۳.

تحلیل انتقادی دیدگاه رایل درباره ی مسأله ی تعامل نفس و بدن و رابطه ی آن با انکار نفس، بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
دوگانه انگاری افراطی نفس و بدن در فلسفه ی دکارت مسأله ی رابطه ی آن دو را پیش آورد. یکی از نقدهایی که مخالفان دوگانه انگاری بر این دیدگاه وارد کرده اند همین مسأله بوده است. گیلبرت رایل نیز در کتاب مفهوم ذهن (1949) که در رد دوگانه انگاری دکارتی نوشته است این اشکال را مطرح کرده است. این مسأله توسط خود دکارت و معاصرانش نیز مطرح و پاسخ داده شده است. اما راه حل هایی که دکارت برای حل این مسأله ارائه داد قانع کننده نبودند و او در نهایت برای حل (منحل کردن) این مسأله فکر نکردن به چگونگی این رابطه را پیشنهاد داد. صدرالمتألهین با برداشتن شکاف بین نفس و بدن و با استفاده از مبانی خاص خود از جمله اصالت و تشکیک وجود، حرکت جوهری و ... و همچنین با مطرح کردن وسائطی چون روح بخاری و بدن مثالی به دنبال پاسخ مناسبی به این مسأله بود. در این دیدگاه نفس و بدن دو موجود متمایز منفصل نیستند؛ بلکه آن دو مراتب یک حقیقت واحدند. اگرچه بر اساس دیدگاه صدرا می توان پاسخ بهتری به مسأله ی تعامل نفس و بدن ارائه داد اما این دیدگاه نیز با اشکال ها و ابهام هایی مواجه است. به نظر می رسد فیلسوفان علی رغم همه ی تلا ش هایشان نتوانسته اند پاسخ در خوری به این مسأله دهند اما این امر نمی تواند دلیلی بر انکار وجود نفس باشد.
۳۴.

تحلیل انتقادی دیدگاه رایل درباره جوهریت نفس، با استفاده از مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۳
گیلبرت رایل در کتاب مفهوم ذهن (1949) با رویکرد فیزیکالیستی و تحویل گرایی اش به انکار جوهریت نفس و این همانی نفس و حالات نفسانی پرداخت. او با مبنا قرار دادن دوگانه انگاری دکارتی، اعتقاد به وجود نفس در کنار حالات نفسانی را خطایی مقوله ای خواند که فیلسوفان گرفتار آن شده اند. به عقیده ی او نباید آنگونه که حالات فیزیکی را به بدن نسبت می دهیم حالات نفسانی را نیز به جوهری به نام نفس نسبت دهیم. نفس تنها نامی است که برای مجموعه حالات نفسانی وضع شده است و واقعیتی ورای زبان ندارد. در این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی – انتقادی دیدگاه او نقد و بررسی می شود. مشکل اصلی رایل تصور او از چگونگی پیدایش نفس و نحوه ی ارتباط آن با بدن است. به نظر می رسد با استناد به دیدگاه صدرا درباره نحوه ی پیدایش نفس و رابطه ی آن با بدن می توان تبیین متفاوتی ازجوهریت نفس وتمایز آن باحالات نفسانی ارائه داد که اشکالات رایل متوجه آن نباشد. بر این اساس جوهری به نام نفس وجود دارد که حالات نفسانی قائم به آن است. شماره ی مقاله: ۱۰
۳۵.

سه بیان از «دیرند» در فلسفه برگسون؛ صورت بندی دلوزی از فلسفه برگسون چه «تفاوتی» دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برگسون دوگانه انگاری یگانه انگاری بیانگری دلوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۶۴
فلسفه برگسون را گاه دوگانه انگار دانسته اند و گاه یگانه انگار. بهای جانبداری از هریک نیز نابوده انگاشتن بعضی مفاهیم و تصریح های برگسون به نفع بعضی دیگر بوده است. در این میان، کسانی کوشیده اند فلسفه برگسون را هم زمان دوگانه انگار و یگانه انگار بخوانند، اما کوشش ها نه تنها نابسنده بوده بلکه بر دشواری های پیشین نیز افزوده است؛ زیرا گاه فلسفه برگسون را به فلسفه ای وحدت وجودی بازبرده و گاهی بر بنیادی دیالکتیکی استوار ساخته و گاه دیگر آن را به نوعی دوگانه انگاریِ متعارف بدل کرده است. ژیل دلوز، با طرح آموزه «تفاوت»، خوانشی از فلسفه برگسون به دست داده است که بر اساس آن فلسفه برگسون لحظات مختلفی از دوگانه انگاری و یگانه انگاری دارد که در هریک، دیرند «بیانی» دیگرگونه می پذیرد: از دوگانه انگاری مطلق به یگانه انگاری نهفته و سپس به دوگانه انگاریِ بازیافته. هدف این مقاله این است که ضمن برجسته کردن تفاوت اساسی خوانش دلوز با بقیه خوانش های وحدت وجودی یا دوگانه انگار یا دیالکتیکی از فلسفه برگسون، نشان دهد که توضیح نسبت این لحظات و به ویژه توضیح منطق گذارِ واپسین به دوگانه انگاریِ بازیافته مستلزم فراخواندن آموزه ای است که گرچه دلوز خود آن را پرورانده، در خوانش اش از برگسون آن را چندان برجسته نکرده است. به این ترتیب، مدعا این است که توضیح منطقِ تفکیک لحظه های فلسفه برگسون در خوانش دلوز و نیز منطق گذار از هریک به دیگری، به جای ملاحظه دو بیان از دیرند، مقتضی در شمار آوردن بیان سومِ دیرند همچون تفاوت فی نفسه است. این گونه است که بیان پذیری هریک از وجوه دیرند در سه گونه تفاوت میسر می گردد: دیرند همچون امر ناب در تفاوت ماهوی، دیرند همچون امر فراگیر در تفاوت شدّی و دیرند همچون امر خلاق در تفاوت فی نفسه.
۳۶.

نسبت رویکردهای مختلف به ذهن با امکان هوش مصنوعی قوی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
نظریه هوش مصنوعی قوی در عصر حاضر، یکی از نظریات پرچالش و بااهمیت است که طرفداران و منکران بسیاری دارد. پاسخ به این مسئله، مستلزم داشتن رویکردی درباره رابطه ذهن/نفس و بدن است. تفاوت رویکردها به تفاوت پاسخ به امکان و عدم امکان هوش مصنوعی قوی منجر می گردد. فلاسفه ذهن غربی و اسلامی درباره رابطه ذهن/نفس و بدن تحلیل های متفاوتی ارائه داده اند. این تحقیق بر آن است که با روش تحلیلی - توصیفی نسبت میان دیدگاه های معروف درباره رابطه ذهن/نفس و بدن را با امکان هوش مصنوعی قوی بررسی و ارزیابی کند. این نتیجه به دست آمد که نه تنها دوگانه انگاران بلکه حتی برخی یگانه انگاران فیزیکال نیز نمی توانند به درستی از امکان هوش مصنوعی قوی دفاع کنند.
۳۷.

سنجش انتقادی فهم جان سرل از طبیعت گرایی زیست شناختی براساس حیث التفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبیعت گرایی زیست شناختی ذهن مغز آگاهی حیث التفاتی مادی انگاری دوگانه انگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۵
جان سرل با صورت بندی نظریه طبیعت گرایی زیست شناختی می کوشد توضیحی قانع کننده برای رابطه بین حالت های ذهنی و بدن (مغز) و حل و فصل مشکل کهن ذهن−بدن ارائه دهد. خاستگاه اصلی طبیعت گرایی زیست شناختی، نظریه های زیست شناسی و فیزیکی، به ویژه دو نظریه تکامل زیستی و اتمی ماده است؛ بنابر نظر سرل، حالت های ذهنی همانند آگاهی و حیث التفاتی، بخشی از جهان طبیعی هستند و فرایندهای زیست شناختی مغز، یعنی فرایندهای سلول های عصبی سبب ایجاد آگاهی و نیز حیث التفاتی می شوند. هدف این مقاله سنجش انتقادی مفهوم سرل از طبیعت گرایی زیست شناختی مبتنی بر موضوع مرتبط با «حیث التفاتی» است؛ ازاین رو نخست با توضیح نظریه طبیعت گرایی زیست شناختی سرل نشان داده می شود که مبانی اصلی این نظریه عبارتند از اینکه همه پدیدار های ذهنی، مانند احساسات و عواطف، افکار و اندیشه ها معلولِ فرایندهای فیزیکی و شیمیایی موجود در مغزند و نیز پدیدار های ذهنی صرفاً ویژگی های سطح بالاتر مغزند. سپس با بیان اشکالات این نظریه مشخص می شود که آیا برخورد با آنها (اشکالات) از موضعِ طبیعت گرایی زیست شناختی امکان پذیر است؟
۳۸.

تأملی بر مدعای رورتی در خصوص دین: دین به مثابه توقف کننده گفتگو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوزه خصوصی حوزه عمومی دوگانه انگاری توقف کننده گفتگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۴
رورتی مدعی است متافیزیک دانان و عالمان دین با تفکیک حوزه عمومی(سیاست) از حوزه خصوصی(دین) هم رأی و متفق القول اند. درحالی که متافیزیک دانان درصدند این هدف را با کشف ذات عمومی و خصوصی دریابند، نظریه پردازان تلاش می کنند این کار را با اولویت دهی عمومی به جای خصوصی و یا برعکس انجام دهند؛ اما رورتی با ایجاد خط انشقاقی بین حوزه خصوصی و حوزه عمومی مدعی است حوزه سیاست نیازی ندارد مبانی خود را از معیارهای فردی حوزه خصوصی که دین نیز بدان تعلق دارد کسب نماید. وی محوریت حقیقت با مشی معرفتی و دینی را از صحنه اندیشه برمی دارد و به جای آن گفتگو (همبستگی با«ما» های مختلف) را می نشاند که در آن هیچ عضوی بنیادی تر از دیگری نیست و هیچ عضوی مجاز به قضاوت در خصوص صلاحیت دیگری نیست. به زعم رورتی استدلال های دینی به مثابه شناختی محدود، نگریسته می شود که غیرقابل مذاکره است و به مثابه یک متوقف کننده گفتگو عمل می کند. اینجاست که دین نه تنها طریقی برای رد مرجعیت بقیه جهان می شود بلکه همچون طریقی جهت انسداد اراده توافق بین انسان ها عمل می کند. فرض ما این است دیدگاه رورتی در مورد دین که مبتنی بر نظریه تقدم سیاست بر دین است با ایده آلش در باب جامعه ای که هم نخبگان کثرت گرایی دینی برایش اهمیت دارد و هم حفظ همبستگی سیاسی، متناقض است. 
۳۹.

یگانه انگاری یا دوگانه انگاری هویت شخصی انسانی از نگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباط نفس و بدن هویت شخصی یگانه انگاری دوگانه انگاری علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۹۴
علامه طباطبایی یکی از فیلسوفان نظریّه پرداز در حکمت متعالیه است که به دیدگاه او درباره نفس، از جمله هویّت شخصی انسان، پرداخته نشده است. در این مقاله به گزارش، تحلیل و نقد دیدگاه علّامه طباطبایی درباره یگانه انگاری یا دوگانه انگاری هویّت شخصی انسانی پرداخته می شود. در این راستا باید به ارتباط میانِ نفس و بدن و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر و هویّت شخصی منتَج از آن پرداخته شود؛ زیرا نکته اساسی در بررسی ارتباطِ میانِ نفس و بدن، ارتباط علّی میانِ آنهاست. به نظر می رسد که قائلان به دیدگاهِ ارتباط علّی میانِ نفس و بدن، از جمله علّامه طباطبایی، باید قائل به دوگانه انگاری میانِ نفس و بدن باشند. امّا با توجّه به مبانی وجودشناختی علّامه طباطبایی و پذیرش حرکت جوهری در نزد علّامه، خلاف فرض اوّلیّه، این نتیجه به دست می آید که نفس و بدن دو مرتبه از یک حقیقتِ مشکِّک و سیّال اند. لذا، از نظر علّامه، با توجّه به مبانی اصالتِ وجودی، هویّت شخصی انسان به صورتِ یک جوهر واحد سیّال خواهد بود. نگاه وجودشناختی علّامه به هویّت شخصی انسان́ شاخصه اصلیِ شاکله بحث و موجب تمایز دیدگاه او از سایر دیدگاه ها درباره نحوه ارتباطِ نفس و بدن در فلسفه ذهن است. در این مقاله روشن خواهد شد که دیدگاه علّامه، با وجود اختلاف عمیق در مبنا، به یگانه انگاری جوهری و دوگانه انگاری ناظر به ویژگی ها نزدیک است.
۴۰.

نقد نقدهای بدن محورانه فرد فلدمن در برابر استدلال های دوگانه انگارانه سول کریپکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن بدن دوگانه انگاری فیزیکالیزم سول کریپکی فرد فلدمن نظریات این همانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۴
فیلسوفان ذهن فیزیکالیست در قرن بیستم سیاهه ای دراز دامن از نظریاتی رنگارنگ در دفاع از تبیینی مادی از ذهن و رویدادها و حالات ذهنی پیش کشیدند. نظریات این همانی تنها پاره ای از این فهرست طویل بود. سول کریپکی، با طرح چند استدلال، نظریات این همانی و تبعاً فیلسوفان ذهن فیزیکالیست را به چالش کشید. در این مقاله به بررسی مجزای نقدهای کریپکی بر دو نظریه «این همانی شخص و بدن» و «این همانی مصداقی» می پردازم. کریپکی علیه چند تقریر از نظریات مادی انگارانه این همانی در فلسفه ذهن استدلال آورده است: در نظریه نخست اعا می شود هر شخصی با بدنش این همان است؛ در دومی، هر رویداد یا حالت ذهنی جزئی (یا مصداق حالت ذهنی) با یک رویداد یا حالت فیزیکی جزئی (یا مصداق حالت فیزیکی) این همان دانسته می شود. دیدگاه های متمایز و متفاوت کریپکی درباره جهان های ممکن، دال های صلب و ویژگی های ذاتی در شکل گیری و پیش بُرد دوگانه انگاریِ ویژه او نقشی تعیین کننده دارد. من نخست به این پیش زمینه های مفهومی و بعد به استدلال های او می پردازم. سپس نقد مفصل و موشکافانه فلدمن را بر این دو تقریر، نقل، واکاوی و نقد می کنم. به نظر می رسد دفاع فلدمن از این همانی شخص- بدن در برابر نقد کریپکی، دست کم دو اشکال دارد و می کوشم با طرح یک استدلال شهودی و نیز یک مثال نقض آن دو اشکال را توضیح دهم. سپس به طرح جایگزین لویس و نظریه همتای او در برابر استدلال کریپکی و باز به نقدهای فلدمن می پردازم. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا استدلال های دوگانه انگارانه کریپکی در برابر حملات مادی انگارانه فلدمن تاب و توانی دارند یا نه. خواهم کوشید نشان دهم از چه رو ادعاهای مادی انگارانه فلدمن در نقد استدلال های کریپکی صائب نیست و همچنان ضدمادی انگاری یا دوگانه انگاری از قوت تبیینی و جاذبه نظری برخوردار خواهد بود.