مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بنگاه های کوچک و متوسط
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی و ارائه الگوی کارکردهای اتحادراهبردی برای بنگاه های کوچک و متوسط موفق می پردازد. کارکردهای اتحادراهبردی شامل تقویت مزیت رقابتی، تقویت قابلیت های کارآفرینانه و نوآورانه، سرمایه اجتماعی، و بین المللی شدن بنگاه های کوچک و متوسط می شوند. روش انجام این پژوهش به صورت آمیخته (کیفی و کمّی) است. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان صنعت قطعه سازی باتجربه در اتحادهای راهبردی بهره گرفته شد. نمونه ها به صورت هدفمندانتخاب شدندو حجم آن ها با توجه به ماهیت پژوهش کیفی، تا اشباع داده ها (دوازده نفر) ادامه یافت. در بخش کمّی، الگوی به دست آمده در بخش کیفی در قالب پرسشنامه در اختیار 100 نفر از مدیران و کارشناسان صنعتی باتجربه در اتحادهای راهبردی در صنعت قطعه سازی استان تهران قرار گرفت. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، سازه طراحی شده تاییدشد. در نهایت، نتایج به دست آمده در چهار دسته کلی؛ تقویت مزیت رقابتی، تقویت قابلیت های کارآفرینانه و نوآورانه، تقویت سرمایه اجتماعی، و بین المللی شدن بنگاه جای گرفتند. از بین چهار مولفه شناسایی شده، الگوی تقویت قابلیت های کارآفرینانه، تقویت سرمایه اجتماعی، بین المللی شدن بنگاه، و تقویت مزیت رقابتی به ترتیب بیش ترین تاثیر را در شکل گیری اتحادهای راهبردی دارند. این پژوهش، به شناسایی و ارائه الگوی بومی از کارکردهایی منجر شده است که بنگاه های کوچک و متوسط برای بهره مندشدن از آن، وارداتحادبا شرکت های بزرگ می شوند.
پذیرش تکنیک های حسابداری مدیریت در بنگاه های کوچک و متوسط
حوزه های تخصصی:
دنیای امروز، عصر اطلاعات است و اهمیت اطلاعات بر کسی پوشیده نیست. وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه، رکن مهم پاسخ گویی و تصمیمات اقتصادی آگاهانه و از ملزومات بی بدیل توسعه اقتصادی محسوب می شود. بازار سرمایه به عنوان موتور محرکه اقتصاد بر محور اطلاعات قرار دارد. جریان درست اطلاعات در این بازار منجر به اتخاذ تصمیمات صحیح و منطقی از سوی مشارکت کنندگان می شود و درنهایت، توسعه اقتصادی و بهبود رفاه اجتماعی را به ارمغان می آورد. گزارش گری مالی یک ابزار ارتباطی اصلی بین شرکت و گروه های مختلف ذینفع در شرکت است. منافع زیادی را که سیستم حسابدای مدیریت برای شرکت های تولیدی به همراه دارد، موجب شده تا این پژوهش با هدف بررسی پذیرش روش های حسابداری مدیریت در بنگاه های کوچک و متوسط انجام گیرد. شرکت های کوچک و متوسط به عنوان موتور محرک اقتصاد کشور محسوب می شوند. این که این شرکت ها در ارزیابی های مالی خود زیان ده نباشند و همواره در مسیر پیشرفت قدم بردارند نیازمند بررسی دقیق و حتی بازنگری در روش های مدیریتی و حسابداری می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر روند تأمین مالی بنگاه های کوچک و متوسط با استفاده از مدل لاجیت با رویکرد پنل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنگاه های کوچک و متوسط نقش پررنگی در بهبود رشد اقتصادی، کاهش نرخ بیکاری، پیشرفت تکنولوژی و ارتقا صادرات یک کشور دارند. لذا با توجه به اهمیت بنگاه های کوچک و متوسط در اقتصاد هر کشور، فراهم آوردن بستری برای تشکیل و مهم تر از آن رشد و دوام این بنگاه ها بسیار ضروری است. هدف مقاله حاضر؛ بررسی عوامل مؤثر بر دسترسی به منابع مالی بنگاه های کوچک و متوسط در شهرک های صنعتی استان های آذربایجان شرقی، تهران و اصفهان است و این مطالعه به دنبال پاسخ به این پرسش است که مؤثرترین عامل بر دسترسی منابع مالی در این بنگاه ها چیست؟ لذا در این مقاله با استفاده از مدل لاجیت با رویکرد پنل، میزان اثرگذاری عوامل تاثیرگذار در دستیابی بنگاه های کوچک و متوسط به منابع مالی در شهرکهای صنعتی فعال در سه استان منتخب طی دوره زمانی94-1385 مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد متغیرهای نرخ سود تسهیلات، اندازه بنگاه، سن بنگاه، مقدار وام و زمان سررسید وام از مهم ترین عوامل اثرگذار بر دسترسی بنگاه ها به وام در نمونه مورد مطالعه در این مقاله است
نقش راهبردها و خط مشی های توسعه کسب و کارها بر عملکرد بنگاه های کوچک و متوسط (SMEs)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اقتصادی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
155 - 203
حوزه های تخصصی:
بنگاه های کوچک و متوسط (SMEs) به دلیل داشتن ظرفیت های بسیار ارزشمندی در زمینه ایجاد اشتغال با هزینه سرمایه گذاری کم و راندمان بالا، همواره مورد توجه سیاست گذاران کشورهای مختلف قرار داشته اند. با توجه به وجود بیکاری شدید و ضرورت اشتغال زایی به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های سال های اخیر خط مشی گذاران در ایران، پژوهش حاضر به نقش مؤثر راهبردها و خط مشی های توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط در تسهیل فرایند راه اندازی بنگاه ها و بهبود فضای کسب و کار کشورها می پردازد. در این مقاله، تأثیر خط مشی های توسعه کسب و کارها بر توسعه عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط از دو بُعد توسعه راهبردی و توسعه عملیاتی مورد بررسی قرار گرفتند که هر دو بُعد از ضرایب بسیار بالایی برخوردار بودند و اثرگذاری و ارتباط معنی دار آن ها مورد تأیید قرار گرفت. همچنین مشاهده شد در بُعد توسعه راهبردی، متغیر «ارتقای سطح رضایت مندی ذی نفعان» و متغیر «ارتقای بهره وری کار و سرمایه» به ترتیب بالاترین و پایین ترین ضریب را کسب نمودند. در میان متغیرهای مربوط به توسعه عملیاتی هم متغیر «افزایش فروش محصولات و خدمات» بیشترین و متغیر «مدیریت ریسک و تقویت کنترل های داخلی» کمترین عدد را به خود اختصاص دادند که هر دو متغیر، بار عاملی مناسبی بر مکنون مربوط به خود را دارا هستند.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر سطح ریسک حسابرسی مالیاتی در بنگاه های کوچک و متوسط (SMEs) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۸
5-39
حوزه های تخصصی:
امروزه کسب وکارهای کوچک ومتوسط نقش عمده ای دراقتصاد کشور ایفامی کنند و باتوجه به ظرفیت قابل توجه این بنگاه ها و سهم کلان آن ها در میزان مالیاتهای پرداختی، فرارمالیاتی و افزایش ریسک دراین بنگاه ها تأثیر بسزایی بردرآمدهای مالیاتی خواهدداشت، لذا برآورد و تحلیل ریسک این دسته از فعالان اقتصادی ازجمله نیازهای ضروری نظام مالیاتی کشور است. این مقاله با پژوهش درسطح بنگاه های کوچک و متوسط کشور و بهره گیری از مدل ارتقاء یافته تحلیل ریسک سازمان همکاری و توسعه اقتصادی بدنبال شناسایی عوامل مؤثر برسطح ریسک حسابرسی مالیاتی آن بنگاه ها دردوره زمانی سال های 1396 لغایت 1397 است. در راستای این تحقیق براساس نظرات خبرگان مالیاتی و جامعه حسابداران رسمی کشور، ابتدا از تکنیک دلفی فازی و مدل پستل درشناسایی عوامل مؤثربر سطح تمکین وروش ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه ای فازی و روش دیمَتِل در اندازه گیری سطح تمکین استفاده شده است. درگام بعدی، اندازه گیری سطح تمکین و طبقه بندی آنها بر حسب چهارگروه عمده از تکالیف مؤدیان مالیاتی شامل ثبت نام، تسلیم اظهارنامه، ارائه اسنادومدارک و پرداخت مالیات انجام شد و در خاتمه با استخراج و شناسایی معیارهای مؤثر برسطح ریسک مالیاتی بنگاه های کوچک ومتوسط، نسبت به ارزیابی و اولویت بندی آنها اقدام گردید.
تأثیر گرایش به کارآفرینی و عملکرد مالی بنگاه های کوچک و متوسط استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۸۸
231 - 252
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد گرایش به کارآفرینی بر عملکرد مالی بنگاه های کوچک و متوسط (SMEs) استان آذربایجان غربی با توجه به نقش پویایی محیط است. برای تحقق این هدف با استفاده از ابزار پرسش نامه در قالب یک پژوهش پیمایشی و توصیفی به بررسی تأثیر پنج بعد گرایش به کارآفرینی شامل نوآوری، ریسک پذیری، رقابت تهاجمی، پیشگامی و استقلال می پردازیم. به عبارت دیگر، این پژوهش در پی پاسخ به این سؤالات است که آیا ابعاد گرایش به کارآفرینی تأثیر مثبتی بر عملکرد مالی بنگاه های کوچک و متوسط دارند؟ نقش متغیر پویایی محیط در این روابط چیست؟ این سؤالات با استفاده از روش های رگرسیون چندگانه و رگرسیون سلسله مراتبی مورد بررسی قرار می گیرند. یافته ها نشان می دهند که رابطه بین چهار زوج نوآوری عملکرد مالی، ریسک پذیری عملکرد مالی، پیشگامی عملکرد مالی و رقابت تهاجمی عملکرد مالی مثبت و معنا دار است. اما استقلال هیچ رابطه معنا داری با عملکرد مالی ندارد. در ضمن، پویایی محیط رابطه بین چهار زوج نوآوری عملکرد مالی، ریسک پذیری عملکرد مالی، پیشگامی عملکرد مالی و رقابت تهاجمی عملکرد مالی را تعدیل می کند، اما این متغیر رابطه بین استقلال و عملکرد مالی را تعدیل نمی کند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت بنگاه های کوچک و متوسط با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای فازی مطالعه موردی: بنگاه های مستقر در نواحی و شهرک های صنعتی شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۹۱
291 - 318
بنگاه های کوچک و متوسط نقش تعیین کننده ای در ایجاد فرصت های شغلی و رشد اقتصادی دارند. شناسایی و معرفی عوامل کلیدی مؤثر بر موفقیت این بنگاه ها می تواند آنها را در ایفای نقش های محوله و برون رفت کشور از رکود تورمی یاری رساند. به منظور ایجاد دید جامع از محیط فعالیت این بنگاه ها و تسهیل فرایند اتخاذ استراتژی، در این پژوهش با انجام مطالعات میدانی و استفاده از روش های آماری و همچنین فرایند تحلیل شبکه ای فازی عوامل کلیدی مؤثر بر موفقیت بنگاه های کوچک و متوسط مستقر در شهرستان ارومیه شناسایی و اولویت بندی می شوند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و روش مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی است. بر اساس نتایج به دست آمده زیرمعیارهای مربوط به معیار منابع انسانی یعنی تخصص، تحصیلات، مهارت کارگروهی و تجربه به ترتیب با وزن های 16742/0، 1633/0، 14668/0 و 12933/0 بالاترین اولویت را در موفقیت این بنگاه ها دارند.
اهمیت و نقش بنگاه های کوچک و متوسط در اقتصاد
حوزه های تخصصی:
آنچه که تا چند دهه پیش به عنوان یک امتیاز اقتصادی تلقی می شد، عبارت بود از برپایی و فعال نگهداشتن شرکت های بزرگ و به تبع آن دولتی شدن اغلب سازمان ها، و چنین هم استدلال می شد که هرچه این شرکت ها بزرگتر باشند، اقتصاد پویاتر و قدرتمندتر می گردد. اگرچه این تفکر طی چندین دهه رونق گرفت و بر پایه آن شرکت های غول پیکری هم پدیدار شدند، ولی تحولات اخیر و به ویژه فشارهای جمعیتی، نوآوری های لحظه به لحظه، پیچیده تر شدن فرایندهای مدیریتی و تصمیم گیری، و نیاز به تصمیم گیری های آنی موجب به وجود آمدن تغییرات اساسی در ساختار این سازمانهای غول پیکر گردیده است. به همین جهت امروزه اصلاحات اقتصادی از نوع تشکیل و راه اندازی بنگاه های کوچک و متوسط مقیاس در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه به عنوان یک رویکرد راهبردی محسوب می شود و لزوم تغییر نقش دولت، توانمندسازی بخش خصوصی، رقابت پذیری اقتصاد و تعامل با قواعد جهانی سازی و... سیاستگذاری های مبتنی بر آزادسازی اقتصاد و تقویت بخش خصوصی را جهت توسعه فعالیت های اقتصادی ضرورت می بخشد. از این رو برای روشن تر شدن نقش بنگاه های کوچک و متوسط در این مقاله سعی شده است برخی از نقش های آنها و دلایل اهمیت آنها را بازگو کنیم.
عوامل موثر بر نوآوری در بنگاه های موچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
در پژوهش حاضر سعی شده عوامل مؤثر بر نوآوری بنگاه های کوچک و متوسط بررسی شود. این تحقیق از آن نظر مورد توجه است که با شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری می توان سیاستگذاری مناسب در جهت بهبود نوآوری در بنگاه های کوچک و متوسط را جهت بخشد. برای این منظور، پس از مرور ادبیات و دسته بندی عوامل مؤثر بر نوآوری در دو گروه «عوامل درونی» و «عوامل محیطی» و تأیید این مدل از طریق مصاحبه با خبرگان حوزه نوآوری، مدل پژوهش از طریق روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر، مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق را مدیران عالی و مشاوران شرکت های کوچک و متوسط مستقر در پارک های علم و فناوری تشکیل می دهند. همچنین پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و برحسب روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است و هدف آن در درجه اول شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری فناورانه شرکت های کوچک و متوسط و در درجه دوم، اولویت بندی این عوامل است. نتایج این پژوهش نشان مى دهد که بین «عوامل درون بنگاهی» سرمایه انسانی، سیستم ارزیابی عملکرد، استراتژی سازمان، فعالیت های تحقیق و توسعه داخلی، فرهنگ سازمانی، سیستم مدیریت دانش و در بین «عوامل محیطی بنگاه» وجود خوشه های قوی و تخصصی، همکاری با مشتریان و عرضه کنندگان، ارتباط با مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری و نهاد های تأمین مالی خطرپذیر بیشترین تأثیر را بر نوآوری فناورانه بنگاه های کوچک و متوسط می گذارد.
توسعه شبکه های بین بنگاهی راهکار به کارگیری ظرفیت بلااستفاده بنگاه های کوچک و متوسط تولیدی: ارائه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال دهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۰
7 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل بکارگیری ظرفیت بلااستفاده بنگاه های کوچک و متوسط تولیدی است، که برای این منظور از روش تحقیق «نظریه داده بنیاد» استفاده شده است. داده های کیفی جمع آوری شده ازطریق مصاحبه بامدیران بنگاه ها و خبرگان و همچنین مطالعه مستندات مرتبط، طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرارگرفته و مدل تحقیق تدوین گردید. بنابر نتایج تحقیق، هم عوامل سطح ملی و هم عوامل سطح بنگاه بر بلااستفاده ماندن ظرفیت تولیدی مؤثرند. همچنین بکارگیری ظرفیت های بلااستفاده، مستلزم ایجاد و توسعه شبکه های بین بنگاهی است؛ تا از این طریق امکان واگذاری ظرفیت بلااستفاده به سایر بنگاه ها فراهم آید. بنابراین، می بایست هم زمان استراتژی های سطح ملی بسترسازی و حمایت از توسعه شبکه های بین بنگاهی و استراتژی های سطح رشته صنعت ایجاد شبکه های بین بنگاهی اجرایی شوند. اما عوامل محیطی مانند قوانین و مقررات، عوامل اقتصادی،عوامل فرهنگی و عوامل سیاسی، بر موفقیت استراتژی های حمایت از به کارگیری ظرفیت های بلااستفاده بسیار تأثیرگذارند. پیامدهای به کارگیری ظرفیت بلااستفاده بنگاه ها نیز در دو سطح کلان و سطح بنگاه قابل شناسایی هستند. اشتغال زایی با صرف هزینه و زمان بسیار کمتر، اجتناب از تبعات بیکاری و افزایش بهره وری ملی ازجمله مهم ترین منافع کلان به کارگیری ظرفیت های بلااستفاده است.
عوامل مؤثر بر تولید و اشتغال زایی تعاونی های زودبازده در بخش کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۷
101 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر تولید و اشتغال زایی بنگاه های تعاونی کوچک و متوسط (زودبازده) بخش زراعی، باغی و کارخانه ای مرتبط با بخش کشاورزی و روستایی روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد و همچنین آسیب شناسی و تعیین مشکلات و چالش های پیش روی توسعۀ این بنگاه ها در راستای دستیابی به مهم ترین راهکارهای تسهیل خلق فرصت های کارآفرینی در این بنگاه ها بود. جامعۀ آماری تحقیق شامل 175 تعاونی کوچک و متوسط در روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد بود که فعالیت های مرتبط با بخش زراعی ، باغی و کارخانه ای داشتند و از میان آنها 115 شرکت کوچک و متوسط بر اساس جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش با روش های آماری رگرسیونی و سایر آزمون های تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی انجام گرفت. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه گردآوری و با نرم افزار eviews و spss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به طور خلاصه نشان دادکه تعداد دفعات اخذ وام، تعداد بیشتر اقساط و سرمایۀ اولیه به صورت معناداری در موفقیت تعاونی ها در ایجاد اشتغال تأثیرگذارند. همچنین فرض برابری اهمیت مشکلات از دیدگاه پاسخگویان رد شد. به این ترتیب، چالش های مورد آزمون از دید پاسخگویان با درجات متفاوتی در جهت تضعیف بنگاه های زودبازده تأثیرگذار بودند. در این باره، مشکل نبود سیستم حمل و نقل و انبارداری مناسب بیشترین تأثیر را داشت و بعد از آن مشکل کمبود سرمایۀ اولیه و نقدینگی برای ادامه فعالیت و مشکل نبود تخصص و مهارت کافی در رتبه های بعدی قرار داشتند و کمترین تأثیر مربوط به مشکل نبود اطلاعات کافی در تولید و بازار بود.
تدوین الگوی توسعه شبکه ای بنگاه های کوچک و متوسط: ارائه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1030 - 1049
حوزه های تخصصی:
هدف: بنگاه های کوچک و متوسط، نقش مؤثری در توسعه اقتصادی دارند؛ اما به دلیل محدودیت های متعدد، متأسفانه با ورشکستگی زیادی مواجه می شوند. بر این اساس، هدف مقاله حاضر، تدوین الگوی توسعه شبکه ای بنگاه های کوچک و متوسط است. روش: در پژوهش حاضر، از روش نظریه داده بنیاد برای تدوین مدل استفاده شده است. داده های لازم از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاهی، مدیران و مشاوران سازمان صنایع کوچک و همچنین، بررسی اسناد فرادستی و گزارش های مرتبط جمع آوری شده است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری، نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع مقوله ها ادامه یافت. داده های پژوهش نیز هم زمان با جمع آوری، طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، الزامات قانونی، اهمیت بنگاه های کوچک و متوسط و محدودیت های آنها، از جمله دلایل و ضرورت های حمایت از بنگاه های کوچک و متوسط است. توسعه همه جانبه بنگاه های کوچک و متوسط شامل توسعه کارآفرینی، توسعه بازار، توسعه منابع انسانی، توسعه فناوری و توسعه شبکه ای است. توسعه بنگاه های کوچک و متوسط با توجه به تعداد زیاد و پراکندگی آنها، به تربیت مشاوران توانمند و مشارکت تمامی نهادهای دولتی و تشکل های خصوصی نیاز دارد. همچنین، با توجه به نیاز توسعه بنگاه های کوچک و متوسط به تخصص های متنوع، لازم است که تیم های توسعه با تخصص های مکمل تشکیل شود و هر تیم، شبکه ای از بنگاه های مشابه و مجاور را تحت پوشش قرار دهد. نتیجه گیری: به دلیل تعداد بسیار زیاد و مقیاس کوچک بنگاه های کوچک و متوسط، در عمل، حمایت انفرادی از آنها امکان پذیر و اثربخش نیست. از این رو، توسعه شبکه ای بنگاه های کوچک و متوسط، متضمن این ایده است که برای افزایش اثربخشی مداخلات توسعه ای، شبکه ای از بنگاه های کوچک و متوسط، به کمک گروهی از مشاوران و متخصصان با حمایت و مشارکت جمعی تمامی نهادهای دولتی، عمومی و خصوصی توسعه یابد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه تجارت الکترونیکی (مطالعه موردی بنگاه های کوچک و متوسط تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
145 - 160
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در پی پاسخ گویی به این مسئله اصلی است که مدل پذیرش تجارت الکترونیکی، در بنگاه های کوچک و متوسط چگونه بوده و عوامل مؤثر بر توسعه تجارت الکترونیکی در این بنگاه ها کدامند. برای پاسخ گویی به این مسئله، پس از بررسی ادبیات موضوعی و تدوین مدل نظری پژوهش با استفاده از روش پژوهش اکتشافی، به دنبال پاسخ گویی به سؤال های پژوهش بودیم که در ضمن بررسی سیصدوچهار بنگاه منتخب در شهر تهران با استفاده از ابزار پرسش نامه، مدلی ارائه شده است که دارای چهار دسته عوامل محیط کلان، عوامل محیط صنعت، عوامل محیط داخلی و مشخصات فناوری است. مراحل رشد تجارت الکترونیکی نیز در دو سطح پذیرش اولیه و نهادینه کردن نگریسته شده است. در پایان ضمن بررسی روابط بین این عوامل و شاخص های هر دسته از عوامل، مدل نهایی پژوهش ارائه شده است که در آن، عوامل محیط بیرونی به دو دسته عوامل محیط کلان و عوامل محیط صنعت تقسیم می شوند و هر کدام به صورت منفک بر مراحل پذیرش و توسعه تجارت الکترونیکی در بنگاه های کوچک و متوسط تأثیرگذار است.
ارائه مدل فرآیند مهارت آموزی در تجاری سازی نوآوری- فناوری (بررسی شرکت های دانش بنیان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
54-43
حوزه های تخصصی:
یک بررسی سه ساله در سنگاپور نشان داده است که 17 درصد شرکت های نوپای این کشور ورشکست شده اند درحالی که این نسبت در مورد شرکت هایی که برنامه آموزش نیروی انسانی را انجام داده اند کمتر از یک درصد بوده است. در ایران نیز پیش بینی می شود که با توجه به لحاظ شدن لایحه 1000 میلیارد تومانی حمایت از شرکت های دانش بنیان در بودجه سال 1390، بر توسعه و رونق این بخش از اقتصاد بیش ازپیش افزوده شود. باید توجه نمود که فرآیند تجاری کردن نوآوری نیازمند توسعه و انتظار برای دریافت حمایت های مالی و دولتی و صرف وقت و زمان بسیار است. بنابراین فرایند تجاری سازی ایده ها و نوآوری ها با مشکلات و معضلات فراوانی روبروست به طوری که امروزه تنها یک ایده و نوآوری از 3000 ایده منجر به موفقیت و تجاری سازی موفق می شود ( Rajshree,2011 ). لذا هدف از تحقیق حاضر آن است که مهارت های تأثیرگذار در موفقیت شرکت های دانش بنیان شناسایی و اولویت بندی شود و همچنین فرآیند کسب مهارت تجاری این نوع بنگاه ها، موردبررسی قرارگرفته و مدلی بر مبنای وضعیت موجود این شرکت ها در مسیر موفقیت تجاری سازی دستاورد های خود ارائه شود.
بررسی نقش اعطای تسهیلات به بنگاه های کوچک و متوسط صنعتی در ایجاد اشتغال (مورد مطالعه: کارگاه های صنعتی شهر تهران)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۶ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۱
33 - 58
حوزه های تخصصی:
در برنامه چهارم توسعه اجتماعی- اقتصادی کشور شرایط بازار به گونه ای بوده است که همه ساله به طور متوسط می بایست حدود 900 هزار فرصت شغلی ایجاد می گردید و این در حالی است که طی بیست سال گذشته، متوسط فرصت های شغلی ایجاد شده در هر سال فراتر از سیصد هزار مورد نرفته است. در این تحقیق با توجه به تاکید بیش از پیش دولتمردان بر اشتغال زایی در کوتاه ترین زمان، به بررسی تاثیر وام های اشتغال زایی در بخش صنعت و در بنگاه های کوچک و متوسط پرداخته می شود تا ارتباط این وام ها با اشتغال زایی و تقسیم بندی تاثیرگذاری های آن مورد بررسی قرار گیرد. این تحقیق با روش توصیفی– تحلیلی در میان ۱۶۱ بنگاه صنعتی کوچک و متوسط که به دریافت تسهیلات بیش از صد میلیون ریال به منظور ایجاد اشتغال در دورره زمانی 1384 تا 1388 پرداخته اند، صورت گرفته است. نتایج از رابطه وام دریافتی و میزان اشتغال ایجاد شده با ضریب ۳۷۲/۰ خبر می دهد. نکته نهایی اینکه نحوه مصرف، میزان دریافت وام و هدفی که دریافت کننده از دریافت تسهیلات دارد تفاوت معناداری در میانگین ایجاد اشتغال فراهم نمی آورد. پیشنهاد می گردد برای اثربخشی بیشتر تسهیلات رویکرد بلندمدت و کاهش دخالت دولت مورد توجه قرار گیرد
Abstract
In the fourth socio-economic development program the market conditions was designed to the creation of about 900,000 new jobs opportunities each year. But in the past 20 years, the average opportunities created each year exceed no more than 300,000.Considering the increasing emphasis of politicians on creating employment in the shortest time possible, this study look in to job creation related loans, granted to industry sector and small and medium size enterprises, explores the relation between these loans and job creation, and sees into various effects they have. With a descriptive- analytic approach this study has surveyed 161 industrial enterprises of small and medium size, which have received loans of bigger than a 100 million Rials, during the period of 1384-87 in order to create jobs. The results show a relationship ratio of 0.۳۷۲ between the loans granted and the jobs created. Most employment is created where the loan is used as working capital. The final point is that how the loans is used the amount of the loan, and the intension the payee has for taking the loan, make no making for difference in average job creation. It is suggested for more effectiveness loans consideration on long-term approach and decrease in government interference is required.
رقابت پذیری و صادرات بنگاه های کوچک و متوسط ایران
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
43 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر صادرات و قدرت رقابت پذیری صنایع کوچک و متوسط ایران در راستای توسعه صادرات است. رقابت پذیری برای بنگاه های کوچک و متوسط یک موضوع مهم و محوری است که به عنوان ابزاری برای رسیدن به رشد مطلوب اقتصادی و توسعه پایدار است. این مقاله با استفاده از داده های بنگاه های صنعتی به تفکیک کدهای ISIC سه رقمی دارای 10 تا 149 نفر کارکن به تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر صادرات و قدرت رقابت پذیری این صنایع و رتبه بندی قدرت رقابت پذیری آن ها در دوره 96-1381 می پردازد. در این مطالعه، چهار شاخص قیمت نسبی، دستمزد واحد نیروی کار، نسبت تشکیل سرمایه به تغییرات فروش و ارزش افزوده سرانه شاغلین بنگاه های صنعتی به عنوان عوامل موثر بر تغییرات رقابت پذیری در نظر گرفته شده اند. در این مطالعه از روش اقتصادسنجی پانل دیتا استفاده شده که نتایج نشان می دهد کشش صادرات بنگاه های کوچک و متوسط نسبت به تولید، دستمزد نیروی کار و ارزش افزوده هر واحد نیروی کار به ترتیب برابر است با 48/0، 55/0- و 67/0 است و صنعت فراوری و نگهداری ماهی، سخت پوستان و نرم تنان، دارای بالاترین و صنعت ساخت ملزومات و وسایل پزشکی و دندانپزشکی پایین ترین رتبه رقابت پذیری صادراتی هستند.
پیامدهای سیاسی گسترش بنگاه های اقتصادی زودبازده در ایران؛ مطالعه موردی دولت نهم جمهوری اسلامی ایران (1384 تا 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روشی کیفی و انجام تحلیل تماتیک (مضمونی) به دنبال تحلیل رفتار سیاسی افراد یک واحد اجتماعی در واکنش به رفتار اقتصادی دولت است. دولت ها بعنوان نهادهایی تأثیرگذار با افراد، خانواده ها و جامعه ارتباط برقرار می کنند. هر راهبردی از سوی این واحدهای سیاسی، متضمن پاسخ از طرف دیگر حوزه های بیرونی است. افراد جامعه معمولاً به رفتار دولت ها بخصوص در حوزه اقتصادی واکنش نشان می دهند. بویژه اگر این دخالت دولت، واجد دلالت های هنجارین مانند عدالت باشد. اساساً فعالیت های اقتصادی دولت ها با هدف بسط عدالت است. دولت نهم فعالیت گسترش بنگاه های زودبازده را به منظور گسترش عدالت انجام داد. طبق یافته ها ضریب جینی در مناطقی که منابع مالی هدایت شده اند، کاهش پیدا می کند. دولت نهم در شروع کار خود سعی در توجه بیشتر به مناطق روستایی داشت. با توجه به کاهش ضریب جینی و افزایش احساس برابری در این مناطق، نوعی کنش سیاسی در قالب اجتماع سازی و بسیج سیاسی رخ داد که بعنوان سرمای ه ای اجتماعی برای دولت نمایان شد. این بازنمایی بویژه در انتخابات ریاست جمهوری دولت دهم بعنوان ماحصل این اجتماع سازی و ارتقای سرمایه اجتماعی بعنوان پیامد سیاسی گسترش بنگاه های کوچک در مناطق روستایی شناسایی شده است.
تاثیر محرک های نوآوری بر ظرفیت نوآوری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال چهارم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
91 - 103
در خصوص اهمیت و ضرورت توسعه ظرفیت نوآوری سازمان ها شواهد قوی تجربی و نظری وجود دارد. بر این اساس، عمده پژوهش های سال های اخیر بر شناسایی عوامل موثر بر ارتقای ظرفیت معطوف است. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله به بررسی میزان تاثیر هر یک از محرک های نوآوری (مدیریت دانش، مدیریت خلاقیت و نوآوری، مدیریت فناوری اطلاعات در بنگاه) بر ظرفیت نوآوری در شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فناوری می پردازد. برای سنجش ظرفیت نوآوری بنگاه ها و تعیین ضرایب هریک از متغیرهای تاثیرگذار بر آن از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. داده های پژوهش از میان شرکت های مستقر در پارک های علم و فناوری کشور انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که هر یک از محرک های نوآوری تاثیر مثبت و معنی داری در ایجاد و افزایش ظرفیت نوآوری در بنگاه ها دارند. از بین این متغیرها مدیریت فناوری اطلاعات و مدیریت دانش بیشترین ضریب را به خود اختصاص دادند که به معنی تاثیرگذاری بیشتر بر ایجاد نوآوری، افزایش ظرفیت و محرک های مهم در بنگاه هستند.
بررسی تأثیر بهبود شاخص های محیط کسب و کار بر تأسیس بنگاه-های کوچک و متوسط کشور در راستای تحقق پشتیبانی ها و مانع زدایی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۳
53 - 79
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت کسب و کارهای کوچک و متوسط تولیدی بیش از پیش برجسته شده است، چرا که این کسب و کارها سهم بسزایی در تولید ناخالص کشورها ایفا نموده و به نحوی موتور محرکه اقتصاد محسوب می شوند. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که یکی از عمده ترین عواملی که می تواند در راه اندازی و تداوم عملکرد مطلوب کسب و کارهای کوچک و متوسط نقش ویژه ای ایفا کند، توسعه و بهبود محیط کسب و کار است.
از این رو هدف این پژوهش شناسایی تأثیر بهبود شاخص های محیط کسب و کار بر راه اندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط می باشد. با توجه به این موضوع، در این ﭘﮋوﻫﺶ در بخش کیفی از ابزار مصاحبه و در بخش کمی از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها بهره برده شده است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری و در بخش کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار Smart Pls استفاده گردید.
نتایج پژوهش نشان داد که شروع کسب و کار، اخذ مجوزهای کسب و کار، دسترسی به برق، اخذ اعتبار، حمایت از سرمایه گذاران خرد، پرداخت مالیات، تجارت فرامرزی، اجرای قراردادها، امنیت سرمایه گذاری، سطح فساد، دسترسی به اطلاعات، رقابت پذیری، تحریم، تعاملات بین المللی، سرمایه خارجی، تورم، مداخلات دولت، هماهنگی بین سازمان ها و خروج نخبگان تأثیر معناداری بر راه اندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط داشته اند. این تحلیل نتوانست تأثیر بین شاخص های ثبت مالکیت، ورشکستگی و فضای مجازی بر راه اندازی بنگاه های کوچک و متوسط را تأیید نماید.