هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل بکارگیری ظرفیت بلااستفاده بنگاه های کوچک و متوسط تولیدی است، که برای این منظور از روش تحقیق «نظریه داده بنیاد» استفاده شده است. داده های کیفی جمع آوری شده ازطریق مصاحبه بامدیران بنگاه ها و خبرگان و همچنین مطالعه مستندات مرتبط، طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرارگرفته و مدل تحقیق تدوین گردید. بنابر نتایج تحقیق، هم عوامل سطح ملی و هم عوامل سطح بنگاه بر بلااستفاده ماندن ظرفیت تولیدی مؤثرند. همچنین بکارگیری ظرفیت های بلااستفاده، مستلزم ایجاد و توسعه شبکه های بین بنگاهی است؛ تا از این طریق امکان واگذاری ظرفیت بلااستفاده به سایر بنگاه ها فراهم آید. بنابراین، می بایست هم زمان استراتژی های سطح ملی بسترسازی و حمایت از توسعه شبکه های بین بنگاهی و استراتژی های سطح رشته صنعت ایجاد شبکه های بین بنگاهی اجرایی شوند. اما عوامل محیطی مانند قوانین و مقررات، عوامل اقتصادی،عوامل فرهنگی و عوامل سیاسی، بر موفقیت استراتژی های حمایت از به کارگیری ظرفیت های بلااستفاده بسیار تأثیرگذارند. پیامدهای به کارگیری ظرفیت بلااستفاده بنگاه ها نیز در دو سطح کلان و سطح بنگاه قابل شناسایی هستند. اشتغال زایی با صرف هزینه و زمان بسیار کمتر، اجتناب از تبعات بیکاری و افزایش بهره وری ملی ازجمله مهم ترین منافع کلان به کارگیری ظرفیت های بلااستفاده است.