پژوهش حاضر به شناسایی و ارائه الگوی کارکردهای اتحادراهبردی برای بنگاه های کوچک و متوسط موفق می پردازد. کارکردهای اتحادراهبردی شامل تقویت مزیت رقابتی، تقویت قابلیت های کارآفرینانه و نوآورانه، سرمایه اجتماعی، و بین المللی شدن بنگاه های کوچک و متوسط می شوند. روش انجام این پژوهش به صورت آمیخته (کیفی و کمّی) است. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان صنعت قطعه سازی باتجربه در اتحادهای راهبردی بهره گرفته شد. نمونه ها به صورت هدفمندانتخاب شدندو حجم آن ها با توجه به ماهیت پژوهش کیفی، تا اشباع داده ها (دوازده نفر) ادامه یافت. در بخش کمّی، الگوی به دست آمده در بخش کیفی در قالب پرسشنامه در اختیار 100 نفر از مدیران و کارشناسان صنعتی باتجربه در اتحادهای راهبردی در صنعت قطعه سازی استان تهران قرار گرفت. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، سازه طراحی شده تاییدشد. در نهایت، نتایج به دست آمده در چهار دسته کلی؛ تقویت مزیت رقابتی، تقویت قابلیت های کارآفرینانه و نوآورانه، تقویت سرمایه اجتماعی، و بین المللی شدن بنگاه جای گرفتند. از بین چهار مولفه شناسایی شده، الگوی تقویت قابلیت های کارآفرینانه، تقویت سرمایه اجتماعی، بین المللی شدن بنگاه، و تقویت مزیت رقابتی به ترتیب بیش ترین تاثیر را در شکل گیری اتحادهای راهبردی دارند. این پژوهش، به شناسایی و ارائه الگوی بومی از کارکردهایی منجر شده است که بنگاه های کوچک و متوسط برای بهره مندشدن از آن، وارداتحادبا شرکت های بزرگ می شوند.