مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
دوره ساسانی
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
99 - 114
حوزههای تخصصی:
شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی، در شمال غربی ایران قرار دارد. بافت کهن این شهر به سبب وجود آثار متعدد دوران اسلامی شناخته شده است. حجم زیادی از شواهد تاریخی - فرهنگی موجود در بافت شهری ارومیه به دلیل قرارگیری در زیر بخش های شهری و مسکونی، آن گونه که شایسته است مورد مطالعه و شناسایی قرار نگرفته است. در تابستان سال ۱۳۹۷ به سبب عملیات خاک برداری در راستای مرمت و ساماندهی ضلع شرقی مسجد جامع ارومیه، شواهدی از ساختارهای معماری و یافته های منقول فرهنگی به دست آمد که پس از مناقشات بسیار، عملیات مرمت متوقف شد. در تابستان سال ۱۳۹۹ کاوش باستان شناختی باهدف شناسایی بقایای معماری و درک لایه های فرهنگی در محل گودبرداری انجام گرفت. با توجه به اهداف کاوش، به دست آمدن ساختارهای معماری و همچنین هدف گذاری اداره کل میراث فرهنگی استان آذربایجان غربی برای ایجاد سایت موزه در محل کارگاه های کاوش، دو گمانه پیشرو برای شناسایی لایه های فرهنگی پایین تر از ساختارهای دوران اسلامی ایجاد شد که شواهدی از مواد فرهنگی مرتبط با دوره ساسانی به دست آمد. در این نوشتار سعی بر آن است تا ضمن معرفی یافته های فرهنگی به دست آمده، با استفاده از روش گاه نگاری نسبی، به مطالعه و مقایسه یافته های فرهنگی به دست آمده با سایر محوطه های شناخته شده دوره ساسانی در غرب ایران پرداخته شود. روش تحقیق این پژوهش به صورت تاریخی، توصیفی - تحلیلی است و جمع آوری یافته ها با مستندنگاری میدانی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
نقدی بر فنجان زرّین پایه دار موزه تمدن های آسیایی کشور سنگاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
149 - 177
بی گمان دوره ساسانی یکی از باشکوه ترین دوره های تاریخی ایران است؛ این شکوه، از گستره هنر و فرهنگ ایران ساسانی بر بخش بزرگی از جهان، از مرزهای هلنی تا به شرق دور قابل فهم می آید. با وجود این، پیوندهای ایران و شرق دور بویژه با چین، بسی معنادار است. سوای پیشینه پیوندهای تاریخی دو سویه، فروپاشی شاهنشاهی ساسانی و مهاجرت هزاران نوازنده و هنرمند ساسانی به همراه دودمان شاهی (یزدگرد)، سرفصلی نو در اثرگذاری هنر ایران ساسانی بر چین و سپس بر سیلا و ژاپن شد. موضوع این مقاله به «فنجان زرین پایه دار» پرهیاهوی «موزه تمدن های آسیایی کشور سنگاپور» می-پردازد. این زرنگاره در خارج از ایران بنام Golden Shipwreck Tang (اثر کشتی سان زرین دوره تانگ)، برخلاف سکوت خبری داخلی، موضوع مقاله ها، کاتالوگ ها، همایش ها، برنامه های گسترده رسانه ای و حتا سیاسی بوده است. این زرنگاره یادآور ترکیبی از هنر ساسانی-دوره تانگ (چین) است. این اثر، دارای نقش هشت رامشگر-نوازنده با سازهای مختلف با آرایه معروف نقش مروارید است. در تمامی گزارش های پیشین، بر پیدایی آن از یک کشتی غرق شده چینی در نزدیکی جزیره سوماتره (اندونزی) به سده ششم میلادی (دوره تانگ) با مقصد ایران (سپسین تر به سده چهارم هجری با مقصد بغداد) داستان پردازی شده است. نگارنده با به چالش کشیدن این اثر، ضمن «جعلی» دانستن آن، این رفتارهای آگاهانه با پیشینه را، بخشی از «تلاش برای تحریف، تخریب، درآمدزایی» بیگانگان از راه میراث کهنیک ایران زمین با «ابزار کشورهای ثروتمند دارای موزه های نوپا» ارزیابی می کند.
چشم انداز استان مرکزی در دوران باستان
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
6 - 20
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش تاریخی- توصیفی و با تکیه بر متون تاریخی و کاوش های باستان شناسی به بررسی اجمالی تاریخ استان مرکزی در دوران باستان می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سنگ نگاره های پیش از تاریخ این منطقه را منطقه ای پرآب و زیستگاهی مناسب برای سکونت انسان پیش از تاریخ معرفی می کنند، با این حال غیر مسکونی بودن برخی مناطق تا دوران پادشاهی اشکانی در قیاس با دوران پیش از تاریخ قابل تأمل و نیازمند تحقیق بیشتر است. قرار گرفتن درگستره ماد بزرگ و شاهراه تجاری- کاروانی که از خراسان و شرق آغاز و پس از گذر از همدان به میان رودان پایان می یافت اهمیت منطقه را در تصمیم های تجاری و نظامی حاکمان پیش از اسلام دو چندان می ساخت. این منطقه در سده های پایانی دوران ساسانی با ایجاد دژها و آتشکده های متعدد به یکی از مراکز مهم سکونت گاهی و دینی این دوران تبدیل گردید.
گونه شناسی چاه و قنات در فارس دوران ساسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۲)
336 - 350
حوزههای تخصصی:
آثار به جای مانده از نظام های مدیریتی انتقال آب برای شهرنشینی و در مقیاسی گسترده تر کشاورزی، نشان از اهمیت آب برای دولت ها و ساکنان فلات ایران دارد. در این سرزمین خشک و نیمه خشک، آبِ دائمی که بتواند در یک مدت زمان طولانی معضل آب را برای مصارف شهری و کشاورزی حل کند، اندک است. به نظر می رسد فنّاوری استفاده از قنات در مناطق خشک و پرآب، بهترین راه حل برای مبارزه با کم آبی و عبور از پستی و بلندی های زمین های هم جوار بوده است. گونه شناسی این فنّاوری در دوران ساسانی و اسلامی در ناحیه فارس از اهداف پژوهش حاضر است. اینکه تدابیر ساسانیان در خصوص تأمین و نظام مدیریت آب ازطریق حفر چاه و قنات، چگونه بوده است؟ با تغییر نظام سیاسی و دینی، پس از ورود اسلام به ایران، چه تغییراتی در مدیریت نظام انتقال آب به وسیله چاه و قنات به وجود آمد؟ مسائلی است که پژوهش حاضر در پی پاسخ به آن ها است. پژوهش پیش رو با رویکردی تاریخی – تطبیقی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای – میدانی به شیوه شناسی حفر چاه و قنات در دوران ساسانی و اسلامی می پردازد. ساسانیان برای آب و مدیریت آن توسط قنات ارزش فراوانی قائل بوده و از شیوه به خصوص خود در احداث آن بهره برده اند و با ورود اسلام به ایران این فنّاوری به شیوه دیگر، به حیات خود ادامه داده است.
مطالعه تطبیقی گچ بری های سیراف با گچ بری های چال ترخان و تیسفون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
43 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از یافته های بااهمیت در جریان فعالیت های باستان شناسی بندر سیراف گچ بری های تزئینی آن است که کاربرد این گچ بری ها را می توان در مسجد، خانه ها و روی سنگ قبرهای سیراف ملاحظه کرد. نقش های به کار رفته در گچ بری های سیراف نقش های گیاهی و هندسی است که متأثر از هنر گچ بری دوره ساسانی است. غنای تزئینی این گچ بری ها و پژوهش های اندک در رابطه با تأثیر هنر گچ بری ساسانی بر گچ بری های سیراف ازجمله دلایل پرداختن به این موضوع است. هدف این پژوهش شناسایی گونه های تزئینی نقش های گیاهی و هندسی گچ بری های سیراف و بررسی شباهت ها و تفاوت های آن با نقوش گچ بری های دوره ساسانی از چال ترخان و تیسفون است. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که نقش های گیاهی و هندسی متأثر از گچ بری های چال ترخان و تیسفون در گچ بری های سیراف کدام است و دارای چه مؤلفه های ساختاری در شباهت و تفاوت است؟ این تحقیق با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکردی تطبیقی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نقش های گیاهی گچ بری های سیراف مانند نقش گل نیلوفر آبی، برگ کنگر، برگ تاک، درخت نخل، میوه انگور و همچنین کادربندی و حاشیه سازی با نقش های هندسی متأثر از نمونه های دوره ساسانی است. با وجود تشابه نقش های سیراف با نقش های استفاده شده در دوره ساسانی هنرمند سیراف از خلاقیت خود بهره برده و به تقلید صرف نپرداخته است.
سویی به جز شمال، تحلیلی بر وضعیت انحراف از شمال در بناهای مرتبط با آتش دوره ساسانی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
81 - 104
حوزههای تخصصی:
بررسی بناهای مرتبط با آتش در دوره ساسانی مانند آتشکده ها و چهارتاقی ها نشان می دهد که عوامل متعددی برای ساخت این بناها به عنوان مکان مهم انجام مراسم دینی و آئینی درنظر گرفته می شده است و یکی از این عوامل توجه به انحراف از جهت شمال جغرافیایی بوده است؛ در اوستا و متون پهلوی مانند: وندیداد، خرده اوستا، گزیده های زادسپرم، بندهشن، ارداویراف نامه و دیگر متون، جهت شمال دروازه جهنم و جایگاه اهریمن و دیوان دانسته شده است. بر این اساس هدف از پژوهش پیشِ رو با توجه به سکوت اوستا در رابطه با آتشکده ها، روشن ساختن میزان توجه به مسائل دینی، آئینی و اساطیری در هنگام برپا ساختن آتشکده ها است. از این رو، با هدف پاسخ گویی به این پرسش که، آیا می توان انحراف از شمال و ساخته شدن نیایشگاه های مرتبط با آتش در جهات فرعی و قرارگیری عناصر داخلی نیایشگاه ها در جهتی که هنگام انجام مراسم رو به شمال نداشته باشند، را با دلایل دینی و آئینی مرتبط دانست؟ تلاش شده است تا با رویکرد تاریخی-تحلیلی و با استناد به شواهد باستان شناختی و انطباق آن با متون پهلوی و رسوم امروزی زرتشتیان دلایل توجه به انحراف از شمال بررسی گردد. دستاورد مطالعه بناهای مذهبی دوره ساسانی گویای این امر است که با توجه به جایگاه اهریمن و دیوان دانستن جهت شمال در آئین زرتشتی و اساطیر ایرانی، نه تنها در هنگام اجرای مراسم آئینی زرتشتی جایگاه موبدان دارای اهمیت بوده و از رو به شمال داشتن اجتناب می شده است، بلکه در بیشتر موارد بناهای مهم دوره ساسانی نظیر آتشکده ها و کاخ ها نیز در جهات فرعی ساخته می شدند و یا ورودی اصلی به ساختمان در جهتی به غیر از جهت شمال ایجاد می شده است؛ از این رو، می توان این گونه پنداشت که برخی از دلایل آئینی و اساطیری علت توجه به انحراف از شمال درمیان بناهای مذهبی دوره ساسانی بوده است.
تپه نظام آباد و جایگاه آن در ری پایان دوران کلاسیک و آغار دوره اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
35 - 47
حوزههای تخصصی:
با گذار از دوره ساسانی به دوران اسلامی فرهنگ و هنر ایران همچنان به اسلوب پیشین ادامه یافت و کمتر تغییری در آن رخ داد. یکی از محوطه های کلیدی باستان شناختی در کنار بنای تپه حصار دامغان و چال طرخان که دوران گذار از ساسانی به اوایل دوران اسلامی را به خوبی به نمایش می گذارد تپه نظام آباد است. به رغم این اهمیت تاکنون موقعیت این تپه در پرده ای از ابهام قرار داشته و بیشتر پژوهشگران آن را در نزدیک ورامین یا ری قید نموده اند. با این وصف با توجه به عکسی که ارنست هرتسفلد در سال 1925 از تپه نظام آباد گرفته می توان از نظر ریخت شناسی آن را بازشناخت. تپه نظام آباد در حاشیه جنوب غربی شهر تهران کنونی واقع شده است. ما در این مقاله با معرفی این تپه سعی داریم اهمیت آن را نشان دهیم تا برای اقدامات پژوهشی آتی برنامه ریزی مناسبی صورت پذیرد. خوشبختانه امروزه کمترین دخل و تصرفی در این تپه در جنوب شرقی شهرستان اسلامشهر صورت گرفته است و هرچند که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است اما تعیین عرصه و حریم نشده است. با توجه به اهمیت گچبری های منحصر به فردی که از این تپه در موزه ها وجود دارد باید برای حفاظت از تپه اقداماتی صورت پذیرد.
مفهوم و مؤلفه های «هویت» در دوره ساسانی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
56 - 87
حوزههای تخصصی:
دولت ساسانی از اوانِ به قدرت رسیدن اردشیر بابکان در نیمه اول قرن سوم میلادی، هویت ایرانی را مبنایی برای تحکیم پایه های حکومت قرار داد و به منظور ترویج و تبلیغ آن از مؤلفه های مختلف اجتماعی، سیاسی و دینی بهره جست. بر این اساس، از عواملی چون دین، تبار و خاندان و میراث فرهنگی باقی مانده از گذشتگان به عنوان مقوّم های هویت بهره گرفته شد. پادشاهان ساسانی در برساختن مفهوم هویت از خاطرات مشترک تاریخی و باورهای اساطیری ایرانیان بهره بردند و سلسله حکومتگر خود را به عنوان نمودِ تداوم سنت های ایران باستان، که نزد عامه مردم مشروعیت داشت، معرفی کردند. در راستای تبلیغ و تلقین این نظام هویتی، انواع و اقسام ابزارهای فرهنگی مثل سکه، نقش برجسته، کتیبه و معماری به خدمت گرفته شد. به این ترتیب هویت موضوعه ساسانیان چنان در نظام فکری ایرانیان نهادینه شد که پس از سقوط ایشان نیز مبنای عمل امرا و سلاطین مسلمان حاکم بر ایران قرار گرفت.
شناسایی و مطالعه مکانیزم خوردگی و راهکار حفاظت پیشگیرانه از اشیای آهنی به دست آمده از محوطه پَهلوج سوادکوه مازندران
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲)
74 - 84
حوزههای تخصصی:
شناسایی ویژگی های شیمیایی و میکروسکوپی لایه های خوردگی اشیای آهنی باستانی موضوع مهمی برای درک شرایط حفاظتی مجموعه های آهنی حفاری شده است. این مسئله در فراهم کردن سیاست های حفاظتی، به حفاظت طولانی مدت از آثار باستانی کمک می کند. در بسیاری از مجموعه های سراسر دنیا تعداد زیادی از اشیای آهنی به دست آمده از حفاری های مختلف وجود دارد. ایران در تاریخ باستانی متالورژی یکی از مناطق مهم است و بسیاری از مجموعه های فلزی متعلق به دوران مختلف از محوطه های باستانی ایرانی به دست آمده است. در این مقاله لایه ها و محصولات خوردگی تعدادی از اشیای آهنی بررسی شده تا مکانیزم خوردگی در آثار مشخص شود. اشیای آهنی از محوطه باستانی پَهلوج در شمال ایران به دست آمده که احتمالاً به اواخر دوره ساسانی مربوط است. اشیای به دست آمده از این کاوش هم اکنون در موزه کلبادی ساری نگهداری می شود. ریخت شناسی و مکانیزم خوردگی اشیا با میکروسکوپ نوری (OM)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM-EDS)، رادیوگرافی (X-Ray) و پراش پرتو ایکس (XRD) آزمایش شد و نتایج نشان می دهد لایه نازک خوردگی روی سطح اشیا را پوشانده است. قشر خوردگی سطح اشیا نشان دهنده ساختار چندلایه است که می تواند ناشی از تغییر شرایط تدفین در زمان دفن و تغییرات پس از حفاری باشد. محصولات خوردگی اصلی شامل اکسیدها و هیدروکسیدهای متفاوت آهن است و ریخت شناسی و مکانیزم خوردگی در اشیای مطالعه شده، نشان دهنده مدت زمان طولانی تدفین در خاک نسبتاً خورنده است. هدف از شناسایی روند فرسایش، طرح موضوع حفاظت پیشگیرانه و ایجاد شرایط حفاظتی مناسب در حفاری است. ایجاد شرایط محیطی مناسب برای نگهداری نمونه ها پس از حفاری مستلزم محیطی با میزان رطوبت و اکسیژن کم است. استفاده از مواد جاذب رطوبت یکی از ابزارهای کاربردی در کاهش رطوبت است.
نقش ایزد بهرام در تدوین حماسه ملی ایران
حوزههای تخصصی:
بهرام یکی از ایزدان محبوب و مهم آریایی است که ریشه در باورهای پیش زرتشتی دارد. از زمانی که دو قوم بزرگ آریایی هندو- ایرانی در کنار هم زندگی می کردند. ایندره (ورثرغنه) خدای جنگ و پیروزی متعلق به دسته خدایان دئوه ها بود که بعدها توسط زرتشت مطرود گردید؛ اما با پالایشی که در مورد شخصیت این ایزد در دین زرتشتی صورت گرفت، ایندره در هیئت ورثرغنه، (= بهرام) به عنوان خدای جنگ و پیروزی قوم ایرانی مقام خویش را بازیافت.در این پژوهش چگونگیِ ایفای نقش ایزد بهرام در تدوین حماسه ملی ایران موردبررسی و تدقیق قرار می گیرد. با ذکر دلایل و نشانه های تاریخی سعی شده است این موضوع مورد بحث قرار گیرد که، تدوین حماسه ملی در دوره ساسانی با تأکید بر نمادهای این ایزد در جلوه های مختلف آیینی، فرهنگی، هنری، معماری، دیوانی و نظامی صورت گرفته است.
بررسی شیوه های تدفین در عصر ساسانی براساس متون رومی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدفین یکی از مهم ترین نمودهای فرهنگ در روزگار ساسانی در نظر گرفته می شود. متون تاریخی رومی/بیزانسی در زمینه ی تدفین در عصر حاکمیت ساسانیان مطالب متنوعی ارائه کرده اند که می توان این اطلاعات را با یافته های باستان شناختی به صورت موازی بررسی کرد. هدف از انجام پژوهش پیش رو همسنجی اطلاعات تدفین عصر ساسانی درج شده در متون تاریخی رومی/ بیزانسی با یافته های باستان شناختی است. ضرورت دارد که یافته های حاصل از بررسی هر دو دسته مدارک (یافته های باستان شناختی و مطالب متون تاریخی) را پس از بررسی موازی با هم مقایسه و تحلیل نمود. این پژوهش کوشش نموده است تا به این پرسش پاسخ دهد که اطلاعات ارائه شده مورخان دوره ی امپراتوری روم و همچنین بیزانس (اعم از ارمنی/یونانی و رومی) در زمینه ی تدفین در عصر ساسانی؛ تا چه اندازه با مدارک باستان شناسی و متون مذهبی/تاریخی این دوره همخوانی دارد؟ نتیجه آنکه متون تاریخی رومی/بیزانسی بسته به شرایط و بازه ی زمانی نگارش، اطلاعات نسبتاً قابل توجهی در زمینه تدفین ساسانی ارائه داده اند، لیکن روح متعصبانه مذهبی/ملی حاکم بر این متون باعث شکل گیری آثاری نسبتاً مشابه هم و گاهی به دور از واقعیت گردیده است که تناقضِ مطالب، بارزترین وجه آن در نظر گرفته می شود. نویسندگان این متون آگاهی اندکی از تدفین های متنوع ناشی از تفاوت در طبقه اجتماعی، مذاهب گوناگون و موقعیت جغرافیایی و اقلیمی در عصر ساسانی داشته اند لیکن به خوبی واقف بوده اند که ساسانیان زرتشتی با تدفین در خاک مخالف بوده اند و به شدت با آن برخورد می کردند.