مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
دوره ساسانی
انجام بررسی های باستان شناسی، اولین گام برای شناخت سابقه حضور انسان در یک پهنه جغرافیایی کوچک یا بزرگ است. کاوش های باستان شناسی معمولاً بصورت عمومی، نجات بخشی و پرسشنامه محور بوده و نمونه برداری ها به روش های سامانمند، تصادفی و یا پیمایش فشرده یا عمومی انجام می شود. بر این اساس، فصل اول بررسی و شناسایی جزیره ابوموسی در پاییز سال 1391 انجام گرفت. پیش از این تاریخ، گروه های باستان شناسی دیگری تلاش زیادی در نیل به این هدف کرده بودند اما موفقیتی حاصل نشده بود. پیمایش انجام شده در این جزیره از نوع فشرده در مساحت کمی بیش از یک سوم جزیره به انجام رسید. در واقع به دلیل عدم صدور مجوز مقامات کشوری و نظامی جهت بازدید از دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک، بررسی کامل باستان شناختی جزیره ابوموسی میسر نشده؛ بنابراین محدوده بررسی شده به شکل لکه ای انجام گرفت. با بررسی بیش از یک سوم خاک جزیره ابوموسی، گروه باستان شناسی موفق به شناسایی و مستندسازی هشت اثر باستانی شامل هفت محوطه و یک بنای ساختمانی متعلق به دوره پهلوی دوم شد که با توجه به ابعاد کوچک محدوده بررسی شده بسیار قابل توجه است. از نظر موقعیت جغرافیایی بررسی در بخش های عمده ای از شمال جزیره، مرکز آن (به جهت قرار داشتن فرودگاه) و بخش جنوبی جزیره (معروف به بخش عرب نشین)، انجام نشد و آثار شناسایی شده تنها مربوط به بخش های کوچکی از مرکز، غرب و شرق جزیره است. نتایج حاصل از مطالعات اولیه نشان می دهد که نمونه های به دست آمده شامل سفال هایی از گونه های پیش از تاریخ دروغین با تاریخ پیشنهادی دوران ایلخانی تا دوران صفوی و با کمی تردید قاجار، سفال های آبی و سفید و چینی و بدل چینی های صفوی و قاجار (کاملاً مشهود)، سفال هایی از نوع سفال نوک اژدری شکل مربوط به اواخر ساسانی و صدر اسلام و سفال هایی مشابه سفال های هزاره اول ق.م است. بنابراین گاهنگاری پیشنهادی این جزیره بر اساس بررسی های پیمایشی انجام شده در بازه زمانی یاد شده در بالا، قرار می گیرد و ضرورت انجام کاوش در آن دوچندان می شود.
بررسی معماری و عملکرد قلعه های دوره ساسانی با تاکید بر قلعه هزار درب آبدانان
حوزه های تخصصی:
از زمانی که انسان با کاربرد خاک، سنگ و چوب آشنا شد، برای خود سرپناهی فراهم آورد. با شروع عصر یک جانشینی و زندگی گروهی، برخی انسان ها بر دیگران تسلط و قدرت یافتند، به همین سبب برای حفظ قدرت خود از همسایگانشان شروع به ساختن دژ و قلعه به شکل های مختلف کردند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. قلعه ها استحکامات نظامی و غیرنظامی بودند که با استفاده از ویژگی های جغرافیایی طبیعی و در جهت حفظ امنیت، عموماً در ارتفاعات و مرزها ساخته می شدند. استان ایلام دارای آثار تاریخی فراوانی است که قلع ههای گونه ای از این آثار است و با توجّه به موقعیّت جغرافیایی تاریخی این منطقه از تنوّع بیش تری و ویژگی های معماری خاصی برخوردارند. شهرستان آبدانان واقع در جنوب شرق استان ایلام، از منظر باستان شناختی و تاریخی یکی از مهمترین شهرستان های استان به شمار می رود. این منطقه چندین بار مورد بررسی های باستان شناختی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی تاریخی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج نشان داد قلعه هزار درب از جمله قلاع دوره ساسانی است که با توجه به نقشه و پلان آن و وجود طاق های هلالی شکل فراوان، برج های نگهبانی و راهروهای طویل در 4 طرف بنا نشان دهنده این است که این قلعه دارای کاربری نظامی بوده است. ساختار کلی سازه آن مستطیل شکل و مصالح آن قلوه سنگ و سنگ تراشیده و ملات گچ است و تزیینات آن شامل سفال های نخودی رنگ است.
بررسی تن پوش های زنان دوره ساسانی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
35 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تن پوش های زنان دوره ساسانی بود. جامعه پژوهش شامل نقوش زنان در نقش برجسته ها، سکه ها، فلزکاری، مهرها، نقاشی ها و گچ بری ها و موازییک کاری های ساسانی ها می باشد. نمونه پژوهش پوشش زنان ساسانی در داده های فرهنگی این دوره را شامل می شود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی بود. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای (اسنادی) با بهره گیری از منابع مکتوب، بهره گیری از روش میدانی و از طریق ابزارهایی هم چون دوربین عکاسی و فیش برداری صورت گرفت. تجزیه و تحلیل نگاره ها از طریق تحلیلی بر اساس داده های باستان شناختی انجام شد. یافته های باستان شناختی ساسانیان هم چون ظروف فلزی، نقش برجسته ها، سکه ها، مهرها و غیره به روشنی نشان داد، زنان ایرانی با وجود برخورداری از همه فعالیت های سیاسی و اقتصادی گسترده از پوشش و جامه ی ویژه ای استفاده می کردند که این پوشش برخاسته از هنر و فرهنگ شاهان و هنرمندان عصر ساسانی بوده که در اوستا نیز به آن اشاره شده و از همه مهم تر، فرهنگ پوشش ایرانیان در دوره ساسانی تا اندازه ی متفاوت تر از دوره های قبل خود بوده است، به گونه ای انواع لباس های نازک و ابریشمی چین دار مانند پیراهن یا تونیک، شنل، کمربند جایگزین لباس های خشن و ضخیم دوره های قبل خود شده است. در نهایت می توان گزارش کرد که زنان ساسانی هم چون الهه ها آناهیتا، ملکه و شاهزادگان به طبع از اوستا لباس هایی پوشیده تا مچ پا به تن داشتند و موهایی بافته شده با تاجی بر سر و مراوریدهایی بر گردن این هنر را در اکثر داده های باستان شناختی رعایت می کردند.
تبیین اصول حفاظت از منظر فرهنگی پل های تاریخی رودخانه کشکان لرستان (پل های کَشکان، کِلَهُر معمولان، پل دختر و گاومیشان)
حوزه های تخصصی:
پل های لرستان به واسطه قرار گرفتن در مسیر راه های باستانی از اهمیت ویژه ای در دوران های مختلف برخوردار بوده اند. پل هایی که به مقاصد مختلف ازجمله سیاسی، مذهبی و اقتصادی ساخته شده و در روزگارانی علاوه بر ارتباط بین ناحیه های مختلف از طریق عبور از رودخانه های خروشان آن زمان لرستان، نظیر کشکان و برقرار ساختن امنیت راه ها به صورت پل های دره ای نیز عمل می نموده اند. عدم آگاهی مردم محلی، کشور و جامعه بین الملل از ارزش این آثار، تخریب آثار و محیط های وابسته به آن توسط مردم بومی و گردشگران داخلی، عدم وجود برنامه جامع و یکپارچه حفاظت و عدم تخصیص بودجه مناسب برای مرمت آن ها و تک بُعدی دیدن این آثار در بستر طبیعی خودشان در امر حفاظت و مرمت، همگی باعث گردیده که این آثار باارزش و شاخص بومی در فرآیند تخریب قرار گیرند. پرسش های پژوهش عبارتنداز: چگونه می توان تعریف جامعی از منظر فرهنگی پل های تاریخی موجود برروی رودخانه کشکان ارائه داد؟ چگونه می توان به چارچوبِ مدلی نظام مند و ساختارگرا جهت حفاظت از مناظر فرهنگی پل های تاریخی موجود بر رودخانه کشکان دست یافت؟ بر همین اساس هدف پژوهش، شناسایی منظر فرهنگی پل های تاریخی منسوب به دوره ساسانی رودخانه کشکان و ایجاد چارچوبی ساختارگرا ازطریق تجزیه و تحلیل قوانین، منشورها، کنوانسیون و معاهدات ملی و بین المللی برای حفاظت از منظر فرهنگی آن ها است. در این پژوهش، گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته و چهار پل کشکان، کلهر معمولان، پل دختر و گاومیشان2 به دلیل ارزش های تاریخی و معماری به عنوان نمونه های مطالعاتی انتخاب شدند. در ادامه، بعد از خوانش مفاهیم متغیرها، زیرمجموعه های آن ها و تجزیه و تحلیل ازطریق روش پژوهش تحقیق کیفی، تحلیل داده ها و عملیات کدگذاری در سه سطح انجام و توصیه هایی در دو دسته کل گرا و مختص به خود پل های منتخب در جهت حفاظت از منظر فرهنگی آن ها حاصل گردید که آیتم های حفاظتی دسته کل گرا می تواند برای دیگر پل های تاریخی منطقه نیز به کار رود.
مطالعه تطبیقی اوضاع اجتماعی زنان در دوره ساسانی و قاجار
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
29 - 43
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تطبیق نقش اجتماعی زنان در ادوار ساسانی و قاجار بود. جامعه پژوهش نقوش زنان در آثار هنری ، چون سکه ها و نقاشی ها را شامل می شود. نمونه پژوهش پوشش زنان ساسانی و قاجاری در داده های فرهنگی این ادوار بود. طرح پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی تاریخی و تطبیقی است. گرد آوری اطلاعات برمبنای جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای ، اسناد و مدارک موجود و فیش برداری انجام گرفت. پس از جمع آوری داده ها برای تحلیل آن ها از روش کیفی استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد، زنان در هر دو دوره، با قرائت ها و خوانش های فقهی خاص از دین رسمی زمان خود مواجه بوده و در هر دو مرحله نیز مهیای پذیرش تغییرات کلان بُرونی بودند. در مورد نخستین، اسلام و در مورد دومین، موج جهانی سازی و مدرنیسم وارد شد و جایگاه زنان را با تغییراتی روبروکرد. زنان با این که در دو دوره ساسانی و قاجار محدودیت هایی داشتند، اما در لایه های نامرئی اجتماع، به کنش گری، فعالیت اجتماعی و حتی اثرگذاری در امور مهم حکومتی می پرداختند. در دوره ساسانیان، این نقش تا حدود زیادی آشکار و شفاف بود؛ اما در دوره قاجار، آنان برای انجام خواسته های خویش ناگزیر بودند که خواسته خود را با واسطه مردان و اثرگذاری نقش جنسیتی خود اجرا کنند.
بررسی عناصر معماری در آتشکده و مسجد در ایران باستان و دوران اسلامی
حوزه های تخصصی:
با پایان گرفتن حکومت ساسانی، دوره اسلامی در ایران شروع شد، مسلمانان برای اعمال عبادی، نیاز به مسجد داشتند. از این رو آتشکده هایی را به مسجد تبدیل کردند و تعدادی را ویران کردند و جای آنها مساجد ساختند. در دوره های تاریخی متفاوت، عناصر مختلفی به آنها با سبک ها متفاوتی اضافه شد. در این پژوهش سوالاتی چون ویژگی های عناصرِکالبدی و فضایی آتشکده و چگونگی تغییرات آنها و تبدیل شدن به مسجد، به صورت واضح بیان شده است و پژوهشگر علت تغییرات بنا ها را متوجه شد. این پژوهش: به روش تحلیلی توصیفی و با نگرش تاریخی به انجام رسیده است که از طریق جمع آوری اطلاعات، گرد آوری شده است و نتیجه بررسی ها در رابطه با بناهای مساجد و آتشکده ها در دوره های اسلامی، به دین شرح است: مساجد از 4ساختار تشکیل شده اند، ساختار اول شبستان+صحنِ مسجد. ساختاردوم: چهارطاقی+شبستان+صحن. ساختارسوم فقط از یک شبستان و ساختارچهارم، فقط چهارطاقی است .
قلات اسلام آباد: بنای نویافته از دوره ساسانی در شهرستان فهرج-استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
267 - 307
حوزه های تخصصی:
شهرستان فهرج در سوی شرقی استان کرمان و انتهای شرقی منظر فرهنگی بم در حاشیه جنوبی لوت جنوبی قرار دارد. در جریان بررسی، شناسایی و مستند نگاری قلاع و آثار موجود در منظر فرهنگی بم بین سال های 1391 تا 1394 تعداد 42 اثر متعلق به دوره ساسانی و قرون اولیه اسلامی شناسایی شد که یکی از شاخص ترین آن ها بنای موسوم به قلات اسلام آباد است. مهمترین پرسش مطرح در این پژوهش تعیین کاربری و تاریخگذاری بنای قلات اسلام آباد است. این پژوهش دارای رویکرد توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات از طریق پژوهش های میدانی و مطالعات کتابخانه ای است. بر اساس مطالعات صورت گرفته دو احتمال درباره کارکرد این بنا وجود دارد. یکی کارکرد تشریفاتی و کوشک و دیگری کارکرد مذهبی و یک بنای آتشکده. بنای قلات اسلام آباد با دارا بودن فضای مربع مرکزی، ایوان هایی در جهات شرقی و غربی و ورودی با طاق آهنگ در سوی جنوب و ایوانی به صورت قرینه در سوی شمال، به لحاظ کارکرد،کوشک به نظر می رسد که با تعدادی از کوشک ها و آتشکده های دوره ساسانی و قرون اولیه اسلامی قابل مقایسه است. همچنین با استناد بر شواهد موجود در ضلع شرقی، وجود راهرویی پیرامون بنا وجود یک بنای مذهبی را نیز محتمل می سازد. براساس بقایای معماری از جمله؛ وجود ایوان هایی با طاق آهنگ و چفد بیز(شلجمی)، قرینه سازی، مصالح به کار رفته و یافته های سفالی می توان بازه زمانی اواخر دوره اشکانی تا اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی را برای تاریخگذاری بنای قلات اسلام آباد ارائه نمود.
هنر مهرسازی در دوره ساسانی
از جمله آثاری که سهم بارزی درشناسایی فرهنگ و تمدن در بسیاری از مسائل گوناگون ادوار کهن داشته و تحقیق بر روی آنها جوابگوی مجهولات بی شماری است، آثار کنده کاری و مهرها می باشند. نقش مهر در دوره های مختلف متفاوت بوده و این نقش ها نشانه پیشرفت جوامع مختلف است. مهرها با توجه به جایگاه مذهبی، سیاسی و اعتقادی که در جوامع مختلف داشته اند شناخت آنها مجهولات فراوانی را می تواند پاسخگو باشد. دوره ساسانی از جمله دورانی است که به ساخت و کاربرد مهر توجه گردیده، در این پژوهش سعی بر آن است که با بررسی فن شناسی هنری مهر در دوره ساسانی به شناخت اعتقادات، باورها، وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن دوران از طریق نقوش نمادین دست یابیم. با توجه به تنوع فرم جنس و نقش بر روی مهرها به نظر می رسد که مهر در بین تمام طبقات اجتماع ساسانی در زمینه های مختلف از جمله نشانه مالکیت، جنبه دعایی و تعویذ، شخصی، اداری و تجاری مورد استفاده قرار می گرفته است.
کاسه سیمین موزه ملی ایران، رامشگران هندی و پیوند آن با دریای پارس
حوزه های تخصصی:
کاسه سیمین ساسانی موجود در موزه ملی ایران (بخش تاریخی)، شناخته شده به «نگاره رامشگران-نوازندگان»، یکی از نامی ترین آثار باستان شناختی موزه ملی است. بنابر گزارش «علی سامی»، این اثر سیمین ساسانی به سال 1334 ه .ش.، از کلاردشت مازندران خریداری شده است. چهار نگاره اصلی آن، پرتوافکن چهار خنیاگر به همراه چهار ساز شناخته شده در دستان هریک است، افزون تر، نگاره یک «قرقاول» نیز در مرکز این اثر دیده می شود. از این چهار نگاره خنیاگران به عنوان «نگاره زنان رامشگر» در تمامی دانشی کارهای ارزشمند پیشین (بیگانگان) تا به تمامی نمایشگاه هایی (برون مرزی) که این شاهکار ساسانی به نمایش رفت، به توضیح آمده است. پژوهشگران ایرانی و نمایشگاه های اندرونی (کاتالوگ ها) نیز پیرو همان کارهای برون مرزی بوده اند. افزون بر این، گمان هایی درباره چگونگی توضیح نگاره سازهای موجود برروی اثر نیز باید یادآوری شود؛ از این روی، نخست نگارنده با به چالش کشاندن موضوع «زنانه بودن» این چهار نگاره خنیاگران به گواهی «نرینه بودن سه تن» و «مادینه بودن تنها یک تن» از رامشگران خواهد پرداخت. هم چنین توضیحی متفاوت درباره نگاره سازهای این میراث سیمین ساسانی پیشکش خوانندگان خواهد کرد. افزون تر، نگارنده، این اثر ارزشمند باستان شناختی را با کران جغرافیایی دریای پارس (جنوب، نه شمال) درهم تنیده به توضیح خواهد آورد. نویسنده در تفسیر چرایی این نگاره کم مانند از پردازش «گروهی از رامشگران» و هویت آنان، به موضوع نوازندگان هندی یا «کولی های هندی» تمرکز خواهد کرد. هم چنین نگارنده در گواهی دیدگاه خود، به دو کاسه همانند سیمین ساسانی دیگر که بسیار کم دیده شده اند، سنجش وار اشاره خواهد کرد و در فرجام، نکته ای نو را درباره تاریخ گذاری این کاسه های ارزشمند سیمین ساسانی پیشکش خوانندگان خواهد نمود. نگارنده در سنجش میان این کاسه ها، با کشیدن دیوارکی آشکار میان نگاره های آن ها، «موضوع فصلی برگزار شدن» این صحنه های رامشگری را یادآور خواهد شد. در این تفاوت گذاری فصلی، به برگزاری مراسم خنیاگری در فصل زمستان و بهار (یا تابستان) تمرکز خواهد کرد.
نظام دفع آب دشت فیروزآباد در دوران ساسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
137-118
حوزه های تخصصی:
فناوری انتقال آب نقش مهمی در شکل گیری و تداوم حیات مراکز شهرنشینی در دوره های مختلف داشته است. یکی از ویژگی های این فناوری، نظام دفع آب است که تاکنون چنان که باید و شاید بدان پرداخته نشده است. به نظر می رسد ساسانیان در این زمینه، بسیار تلاش کرده و نشان داده اند که این شیوه به عنوان یک زیرساخت، به چه میزان، تعیین کننده، مؤثر و حائز اهمیت برای دیگر شیوه های انتقال آب بوده است. بر همین اساس نگارندگان با توجه به بررسی های میدانی و پژوهش روی شیوه های انتقال آب در دشت فیروزآباد، با پرسش هایی روبه رو شدند. اینکه با توجه به ویژگی های جغرافیایی و زیست محیطی دشت فیروزآباد، چه تدابیری برای دفع آب های سطحی و زیرزمینی در دوران ساسانی و اسلامی در نظر گرفته شده بود؟ اجرای این نظام منسجم، چه تأثیری در شکل گیری و استمرار سکونت گاه ها و اقتصاد دشت فیروزآباد داشته است؟ رویکرد پژوهش تاریخی- توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. مطالعه میدانی، گستره دشت فیروزآباد به مساحت ۲۷۶ کیلومترمربع را شامل می شود. در این گستره، تاسیسات آبی شامل رودخانه، چشمه، آبراه، قنات، پل بند، سیل بند، مسیل و بارش های سالانه بررسی و مطالعه شده است. این مطالعات روشن می کند که در دوره ساسانی نظام دفع آب یکی از عوامل بسیار مهم و تعیین کننده در شکل گیری زیرساخت و توسعه شهرنشینی و دیگر نظام ها و فناوری های انتقال آب در دشت فیروزآباد بوده است. سیاست های دقیق اتخاذ شده توسط ساکنان دشت تا قرن حاضر نگهداری و بهره برداری شده است. علاوه بر این نام های بومی که در این راستا به کار برده شده، بسیار مهم و قابل توجه است. مهم تر آنکه به دلایل شکل گیری شهر اردشیرخوره در بخش شرقی رودخانه پرداخته شده است. پژوهش حاضر به مدد یافته های باستان شناختی و مردم شناسی، شیوه های دفع آب این دشت را شناسایی و مزایای به کارگیری آن ها را معرفی کرده است.
هم پیمانی نیروهای اجتماعی در پی ریزی شهریاری ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلان روایت بنیان گذاری شهریاری ساسانی به ضرب شمشیر اردشیر بابکان و متعاقب آن فتح پی در پی ولایات ایران شهر نیازمند بازنگری جدی است. سرشت شهریاری ساسانی بدون مشارکت و مساهمت دودمان های متنفذ اجتماعی و تا حدودی طبقات شهری که سده ها پیش از استقرار سلسله مزبور در عرصه اداره سیاسی همکاری داشته اند، امکان شالوده گذاری نداشته است. برخلاف تئوری های جدید که در تلاشند ماهیت دولت در ایران را موجودیتی صرفا سیاسی و منتزع از جامعه تلقی کنند؛ می بایست اذعان داشت دولت در عین حالی که گرانیگاه انسجام سیاسی است، کانون اتحاد نیروهای اجتماعی نیز هست. هدف پژوهش حاضر، خوانش دموکراتیک از امر سیاسی در دوره ساسانی نیست؛ در واقع هدف اصلی، بازنماییِ وجه اجتماعیِ دولت ساسانی و نقشی که نیروهای اجتماعی در تاسیس، تثبیت و استمرار آن ایفا نموده اند، خواهد بود. این تحقیق بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد جامعه شناسی تاریخی، علاوه بر نقد و بررسی نظریه های ارائه شده در این زمینه، تأسیس دولت در این دوره را بر اساس هم پیمانی، ائتلاف و عقلانیت بین ساختار سیاسی و نیروهای اجتماعی آن زمان تحلیل نماید و نشان دهد شهریای ساسانی یک دولت هم پیمان با هم یاری خاندان های زمین دار و طبقات مولّد شهری بوده است. بحران های مهمی نظیر ظهور کوشانیان و ایجاد بن بست در مسیر تجارت فراسرزمینی شرق و غرب، تسلط روم بر شهرهای بازرگانی میان رودان، هرج و مرج سیاسی، رکود اقتصادی و آشفتگی های اجتماعی در ایالات ایران شهر در سده پایانی دوره اشکانی از جمله زمینه های مهم پدید آمدن این رخداد بوده است.
راه های خسروانی و آئین نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راه های خسروانی و آئین نوروز سید حسین میثمی [1] چکیده راه های خسروانی یا طروق الملوکیه، نظام موسیقی دوران ساسانی است که به نظر می رسد باربد و نگیسا در تدوین آن نقش داشته اند. در قرون نخستین اسلامی، در چهار منبع به این نظام پرداخته شده است. اسامی تغییریافته ای نیز در دو منبع دوران اسلامی وجود دارد که بین آنها و چهار منبع پیش گفته ارتباطی دیده می شود؛ موضوعی که در تحقیقات گذشته به آن توجه نشده است. اکثر پژوهشگران پیشین درباره معنی و ریشه این اسامی حدس هایی مطرح کرده اند. در این تحقیق تلاش می شود با استفاده از زمینه های فرهنگی و تغییرات اسامیِ راه ها در دوران اسلامی، به چگونگی ماهیت و ارتباط آنها با آئین نوروز و احتمالاً مهرگان پی برد. این تحقیق توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای است. مهم ترین سؤال های تحقیق به چیستی راه های خسروانی و ارتباط آن با آئین نوروز و تغییرات اسامی آن در دوران اسلامی مربوط می شود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که مهم ترین اهداف آئین نوروز، تقویت موقعیت شاه و دریافت مالیات ها و هدایا و آرزوی بهروزی معیشتی است و راه های خسروانی در همین خصوص تدوین و اجرا می شد. به نظر می رسد که هر یک از این راه ها به روزهای هفتگانه نوروز (عام، خاص) و نیایش باران تعلق داشته اند. واژه های کلیدی: خسروانی ها، باربد، نگیسا، نظام موسیقی، دوره ساسانی، نوروز عام، نوروز خاص [1] . سید حسین میثمی، دانشیار دانشگاه هنر تهران /meysami@art.ac.ir meisami617@gmail.com تاریخ تأیید : 16/3/ 1401 – تاریخ تأیید : 1/6/1401
ملاحظاتی در رابطه با آتشکده های منتسب به مِهرنَرسه در جنوب غربی فارس: شاخصی به منظور شناخت نیایشگاه های آتش دادگاه
مِهرنَرسه به عنوان یکی از مهم ترین شخصیت های دوره میانی ساسانی به شمار می رود. در منابع مکتوب تاریخی، ساخت برخی از بناهای دوره ساسانی به وی منتسب گشته که مهم ترین آن ها پنج آتشکده ای است که در جنوب غربی فارس بنا شده است؛ باوجود آن که تابه حال نظریات گوناگونی در رابطه با مکان یابی این آتشکده ها ارائه شده، اما هیچ پژوهشی درمورد ماهیت و ارزش کیفی این بناها صورت نگرفته است. در این پژوهش سعی شده تا در ابتدا شخصیت سیاسی-مذهبی این وزیر ساسانی از جهات گوناگون مورد کنکاش قرارگرفته و سپس با تحلیل منابع مرتبط با آتشکده های مهرنرسه، ضمن شناخت ماهیت و ارزش مذهبی آن ها، چهارطاقی های منتسب به وی براساس نظریات ارائه شده، موردمطالعه قرارگرفته تا برخی از ویژگی های معماری مذهبی ساسانی آشکار گردد. مهم ترین پرسش این پژوهش، رده مذهبی آتشکده های منتسب به مهرنرسه است و این که چه رده ای از آتش های مقدس در آتشکده های منتسب به وی نگه داری می شده است؟ این پژوهش براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و ازمنظر ماهیت و روش تحقیق به صورت تاریخی و توصیفی-تحلیلی است. همچنین روش گردآوری داده ها در آن به صورت کتابخانه ای-میدانی است. براساس نتایج حاصل از این تحقیق به نظر می رسد که آتشکده های برپاشده توسط مهرنرسه از دو گونه مجزا و چهار آتشکده منتسب به وی در ناحیه ابروان با آتش خانوادگی، یعنی «دادگاه» در ارتباط بوده است. بر طبق مطالعات میدانی و شباهت سنجی می توان نظریات ارائه شده را نقد نموده و گروه جدیدی از چهارطاقی های مذهبی ساسانی در فراشبند فارس را به عنوان دربرگیرنده یک یا چند آتشکده منتسب به مهرنرسه معرفی نمود. به نظر می رسد که این نوع از آتشکده ها دارای نقشه پیچیده و فضاهای معماری الحاقی بوده است؛ همچنین احتمالاً این نوع از بناها دارای تعدادی خدمه جهت انجام امورات مربوط به آتشکده بوده اند.
تحولات در عبادتگاه های اوایل دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
۲۹۳-۲۷۶
ایرانیان سال ها توانستند به پیشرفت هایی در معماری دست یافته و در ساختمان معبدهای خود الگوهای خاصی را ایجاد کنند، اما نوع زندگی قبیله ای اعراب سبب شد مسلمانان مهاجم با هنر معماری خاص خود را ایجاد کنند و غالبا از معماری سرزمین های مفتوحه برای ایجاد بناهای مختلف جدید بهره بیشتری گیرند؛ بدین سبب اشتراک ها و شباهت های بسیاری بین بناهای ایرانی در چند سده اول دوران اسلامی با معماری ساسانی را شاهد هستیم. یکی از اقدامات فاتحان عرب برای سرعت بخشیدن به اشاعه دین جدید بین ساکنان ایران، تغییر کارکرد تعدادی از بناهای ساسانی به بناهایی با کاربری جدید در دوران اسلامی بود و از آنجا که مسجد مهم ترین بنای اسلامی محسوب می شود، پژوهش حاضر در پی آن است که به پرسش مربوط به دلیل این تغییر کاربری از دوره ای به دوره دیگر پاسخ گوید. فرض بر آن است که به احتمال بسیار، ایرانیان نومسلمان با این تدبیر، مکان های مهم مذهبی خود را از تخریب های گسترده مصون داشته و حتی در مواردی از آنها به عنوان مکانی برای دفن مشاهیر ملی و چهره های شاخص ایرانی استفاده کرده اند. نتایج پژوهش حاضر روشن ساخت که تغییرات کاربری برخی بناهای ساسانی به بناهای مذهبی اسلامی عموما در نیمه دوم سده ۱ هجری/ ۷ میلادی و با تغییر کاربری برخی نیایشگاه های ایرانی به دست اعراب اتفاق افتاده است.
ساخت و سازهای دوره ساسانی در بیستون: پروژه هایی که هیچگاه به اتمام نرسیدند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
77-106
حوزه های تخصصی:
شواهد زیادی از ساخت وسازهای دوره ساسانی در بیستون وجود دارد که با توجّه به مدارک به دست آمده باید آنها را متعلّق به اواخر این دوره و مشخّصاً همزمان با دوره پادشاهی خسرو دوّم (۵۹۰-۶۲۸ م) بدانیم. این آثار عبارتند از «بنای ساسانی ایلخانی»، «فرهادتراش»، «پل خسرو» و «پل بیستون» که به آن ها باید سه قطعه سرستون منقوش به نیم تنه خسرو دوّم را نیز افزود. نکته حائز اهمّیت در مورد این آثار این است که شواهد به دست آمده از کاوش ها و بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که کار اجرایی همه این پروژه ها به یک باره متوقّف شده و این آثار هیچگاه در دوران ساسانی تکمیل نشده اند، که از جمله آن ها می توان به شواهدی دالّ بر عدم اجرای طاق روی دهانه های پل خسرو و پل بیستون، تکمیل نشدن تراش نهایی فرهادتراش، و یا ساخته نشدن فضاها در کاخ دوره ساسانی اشاره نمود. در این مقاله کوشش می شود با توصیف و مقایسه این آثار و پیشنهاد یک تاریخگذاری نسبتاً دقیق برای آن ها، دلایل احتمالی ناتمام ماندنشان ارزیابی گردد.
سفال ساسانی غرب چهارمحال و بختیاری، بر اساس نمونه های به دست آمده از بررسی باستان شناختی شهرستان فارسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
79 - 102
حوزه های تخصصی:
سفال فراوان ترین ماده فرهنگی و یکی از مهمترین داده های در دسترس باستان شناسان برای تعیین گاهنگاری، وضعیت پیچیدگی های اجتماعی، تولید و تکنولوژی گروه های انسانی گوناگون، تحولات هنری و بررسی برهم کنش های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. از این رو، سفال شناسی و ارائه طبقه بندی های هر چه دقیق تر در این مورد در مناطق گوناگون جغرافیایی گامی آغازین در بازسازی باستان شناختی جوامع دوران گذشته تلقی می شود که باستان شناسی دوره ساسانی در این ارتباط دچار کمبودهایی است. بنابراین، با در دست داشتن حجم قابل توجهی از اطلاعات بدست آمده در این باره از بررسی باستان شناختی شهرستان فارسان پژوهش حاضر با هدف توصیف، طبقه بندی و مقایسه سفال ساسانی این منطقه صورت گرفت. بر این اساس مشاهده شد که سفال ساسانی فارسان دارای شباهتهای روشنی با نمونه های هم دوره بدست آمده از حوزه های فرهنگی همجوار خوزستان و فارس است که این نکته با توجه به خصوصیت نظام سیاسی دودمانی ساسانی، ویژگی های جغرافیایی منطقه و شیوه معیشت غالباً بر پایه کوچ نشینی مردمان آن قابل تبیین است. با انجام این پژوهش، درکی روشن تر از روابط مردمان دوره ساسانی این منطقه با مناطق همجوار با توجه به ویژگی های زیست محیطی و موقعیت جغرافیایی سوق الجیشی منطقه فارسان بر سر راه های ارتباطی بین جنوب غرب مرکز فلات و غرب ایران بدست آمد.
اوج و افول بندر باستانی سیراف با نگاهی بر یافته های باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
111 - 124
حوزه های تخصصی:
سیراف شناسنامه تاریخ دریانوردی ایران و معرف بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی سرزمین ماست. حیات اقتصادی و اجتماعی این بندر مهم و مشهور در دوران رونق و شکوفایی، بیانگر تمدنی درخشان و پویا است که از دوره ساسانی تا چند قرن بعد از اسلام تداوم داشته است. تحولات صورت گرفته در دستگاه خلافت عباسی در قرون سوم و چهارم هجری قمری و تشکیل سلسله ایرانی آل بویه از دلایل این شکوفایی بوده است. در طول تاریخ جغرافیدانان، مورخان و جهانگردان مسلمان به دفعات از آن سخن گفته اند و به توصیف و تعریف آن پرداخته اند، و کاوش ها و بررسی های باستان شناسی زیر آب که اخیراً در آن صورت گرفته، به شناخت بیشتر این بندر باستانی کمک نموده است. شواهد تاریخی نشان می دهند که بیشترین مبادلات و رفت و آمدهای تجاری و فرهنگی در اقیانوس هند در سده های نخست اسلامی به سوی شرق دور و یا غرب این اقیانوس، از طریق خلیج فارس و دریای عمان صورت می گرفته است و فعال ترین مراکز تجاری آسیا و آفریقا و حتی مدیترانه، مراکز بندری مسلمانان از جمله سیراف بوده اند. در این مقاله قصد داریم تا به تحول این بندر و دلایل اوج و افول آن با مدارک باستان شناختی بپردازیم.
پژوهشی بر شهر باستانی فسا در دورۀ ساسانی با استناد به منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناسی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۲۳۲-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
محوطه تُل ضَحاک به عنوان شهر باستانی فسا در دوران تاریخی و اسلامی، در حدود 2 کیلومتری جنوب شهر امروزی فسا در مرکز شرقی استان فارس قرار دارد و در سال 1310 ه .ش.، به عنوان پانزدهمین اثر ملی به ثبت رسیده است. پس از انجام بررسی روش مند باستان شناختی این محوطه در سال 1397 ه .ش.، علاوه بر شناسایی محدوده محوطه (با استناد به پراکندگی داده های سطحی) که به بیش از 500 هکتار می رسد، گاه نگاری و دوره های استقراری محوطه نیز که نشان از سکونت در آن از اواخر هزاره چهارم پیش ازمیلاد، تا قرون میانی اسلامی است، مشخص شد. با مطالعه داده های به دست آمده از بررسی، به ویژه نمونه های سفالی، یکی از دوره های استقراری مهم این محوطه، استقرار مربوط به دوره ساسانی است. پراکندگی مواد فرهنگی مربوط به این دوره (به ویژه سفال) تقریباً در تمام سطح محوطه مشاهده شد. در این پژوهش که روش انجام پژوهش آن توصیفی-تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات آن به دو صورت میدانی و کتابخانه ای است، نگارندگان با هدف بازشناسی سیمای شهر فسا در دوره ساسانی، تلاش می کنند با بررسی منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناسی پیشین در منطقه که در ارتباط با دوره ساسانی منطقه انجام شده است، نتایج آن را با داده های مربوط به استقرار ساسانیِ شناسایی شده از بررسی روش مند محوطه تل ضحاک، درهم آمیخته تا اطلاعاتی از اوضاع سیاسی، اقتصادی شهر فسا در این دوره ارائه شود. نتایج پژوهش های انجام شده مشخص می کند که استقرار مربوط به دوره ساسانی محوطه تل ضحاک فسا بدون شک یک استقرار بزرگ شهری از نوع شهرهایی با شکل ساختاری نامنظم است. شهر فسا با توجه به موقعیت راهبردی مناسب و قرارگرفتن بین چند شهر شاهی مهم آن دوره و هم چنین شرایط زیست محیطی عالی برای فعالیت های کشاورزی و دامداری، به عنوان یکی از شهرهای مهم تجاری و بازرگانی در تمام مدت حکومت ساسانیان در کوره دارابگرد در شرق سرزمین پارس ایفای نقش کرده است.
کتیبه های پهلوی آتشکدۀ ویگل، شواهدی بر فروزان بودن آتشکدۀ ویگل در قرون نخستین اسلامی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۲۵۲-۲۳۳
حوزه های تخصصی:
محوطه تاریخی ویگل و هراسکان در شهرستان آران و بیدگل در شمال استان اصفهان واقع شده است. مطالعات باستان شناسی فصل اول این محوطه منجر به شناسایی بخش چهارطاقی یک آتشکده و قسمتی از راهروی طواف آن گردید. فصل دوم کاوش آتشکده در جهت شناسایی سایر فضاها در اطراف بخش مرکزی آتشکده بود. مطالعات باستان شناسی مشخص ساخت از آنجا که این آتشکده در بافت شهری ساخته شده است، نسبت به آتشکده هایی که دور از محوطه های استقراری ساخته شده اند، اهمیت بیشتری دارد. به جز شواهد معماری، عناصر مذهبی و تزئینی گچی یافت شده در این آتشکده، شناسایی چند کتیبه پهلوی ساسانی برروی دیوارهای راهروی طواف شرقی آتشکده و کشف سفال نوشته های پهلوی (استروکا) بر اهمیت آن افزود. کتیبه های پهلوی برروی ازاره های گچی و دیوارهای با پوشش گل اُخری به خطی خوش نگاشته شده اند و متأسفانه به جز چند کتیبه بیشتر آن ها قابل خوانش نیست و نیازمند پژوهش گسترده ای است. گردآوری اطلاعات درباره آتشکده ویگل و کتیبه های پهلوی آن به شیوه میدانی صورت گرفته و روش پژوهش براساس مطالعات زبان شناسی و توصیفی-تحلیلی است. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: محتوای کتیبه های پهلوی چیست و چه مضامینی را شامل می شود؟ تاریخ تخمینی نگارش این کتیبه ها چه بازه زمانی را شامل می شود؟ با توجه به مطالعات زبان شناسی و باستان شناختی صورت پذیرفته، قرارگیری این کتیبه ها در داخل فضای آتشکده، مضامین کتیبه ها سویه مذهبی دارند و با توجه به نظر پژوهشگران حوزه زبان های باستانی این کتیبه ها احتمالاً در قرون اول و دوم هجری قمری نگاشته شده اند. با توجه به تاریخ گذاری کتیبه ها به نظر می رسد آتشکده ویگل که از روزگار ساسانی حیات داشته، تا قرون اولیه هجری قمری فروزان و دارای اعتبار بوده و پس از آن با اشاعه دین اسلام به مرور این آتشکده دستخوش تغییرات ساختاری و هویتی شده و احتمالاً در قرن شش هجری قمری بر اثر رخ دادهای تاریخی برای همیشه متروک گردیده است.
معرفی و تحلیل بنای آتشکده شیان، اسلام آباد غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
79 - 98
حوزه های تخصصی:
آثار معماری دوره ساسانی شامل بناهای مذهبی و غیرمذهبی است. با توجه به اینکه آیین زرتشتی، دین رسمی ایران در دوره ساسانی بوده است، بناهای مذهبی مرتبط با این دوران از جایگاه مهمی برخوردار بوده اند. آتشکده شیان نمونه ای از آتشکده های دوره ساسانی استان کرمانشاه است که ویژگی معماری آن عبارت است از یک چهارتاقی با راهروهای پیرامونی و مصالح معماری بنا شامل قلوه سنگ، لاشه سنگ، گچ وملات گچ است. ابعاد بنا ۱۴/۵×۱۴/۵ متر و با پلان مربعی شکل است. تاکنون هیچ گونه گزارش و مطالعه دقیقی در مورد این بنا به چاپ نرسیده و اندک اطلاعات منتشر شده، از طریق نوشته ها و مدارک موجود در پرونده ثبتی بنا و برخی گزارش های کاوشگران بنای شیان است. در این پژوهش کلیه مدارک موجود گردآوری و اساس کار بر فعالیت میدانی متمرکز گردیده است. همچنین، بنا از نظر پلان، مصالح و دیگر ویژگی های معماری به دقت بررسی و مطالعه شد. هدف این پژوهش، معرفی بنای آتشکده شیان به عنوان نمونه شاخص آتشکده های کمتر شناخته شده غرب کشور است. شناسایی دقیق مشخصات این اثر می تواند بازسازی آتشکده های غرب ایران را هموارتر سازد. به علاوه، بررسی این بنا در تعیین گاهنگاری و کاربری بناهای مشابه این منطقه نیز مؤثر است. با توجه به ویژگی های معماری بنای شیان، مصالح و اجزای به کار رفته در معماری، همچنین سایر یافته های منقول و غیرمنقول به دست آمده، می توان این بنا را یک نیایشگاه مذهبی یا آتشکده ای از دوره ساسانی قلمداد نمود.