مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دوره ساسانی
حوزه های تخصصی:
با مطالعه منابع مربوط به دوره ساسانی متوجه می شویم که زن دارای شخصیت حقوقی بود. بر اساس کتاب مذهبی اوستا، از نظر حقوقی زن با مرد برابر می باشد و تفاوتی بین این دو وجود ندارد. هر جا که در اوستا نام مرد می آید، نام زن نیز در ادامه آورده می شود و هر جا که مرد ستایش می شود، زن نیز ستایش می گردد. از نظر قوانین حقوقی، پدر خانواده نمی توانست دختر خود را مجبور نماید از کسی سرپرستی و پرستاری نماید، هنگام ازدواج نظر دختر را جویا می شدند و پدر و سرپرست خانواده حق نداشت دختر را به زور شوهر دهد ولی دختر برخلاف میل پدر می توانست ازدواج نماید. در صورت فوت شوهر، مادر یا کدبانو به سرپرستی خانواده می رسید و ارث دریافت می داشت. دختران و زنان می توانستند به کارهای اقتصادی بپردازند و در صورت لزوم مستقلا و بدون نیاز به قیم و سرپرست در دادگاه شرکت کرده و حق شهادت دادن داشتند.
بررسی و تحلیل شهرها و آبادی های ناشناخته شهرستان آبدانان در قرون اولیه اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آبدانان یکی از شهرستان های استان ایلام واقع در جنوب شرقی آن است. آثار بسیاری از شهرها و آبادی هایی که متعلق به دوره ساسانیان، اوایل اسلام و سلجوقیان می باشد، در بررسی های باستان شناسی که توسط نگارنده صورت گرفته، مشاهده شده است. اما با وجود وسعت زیاد بعضی از این شهرها و آبادی ها، از آنجا که شهرستان آبدانان در مسیر جاده ها و راه های ارتباطی اصلی قرار نداشته، در منابع تاریخی اشاره ای به این شهرها و آبادی ها نشده است. هم چنین از زمان شکل گیری، دوره آبادانی و علل ویرانی و ترک این محوطه ها اطلاعی در دست نیست. از سوی دیگر در بررسی های باستان شناسی به دلیل تشابه آثار هنری، به ویژه سفال دوره ساسانی و اوایل اسلام، به اشتباه بعضی از این شهرها و آبادی ها را به دوره ساسانی نسبت داده اند در حالی که دقت و بررسی علمی بیشتر در یافته های به دست آمده نشان می دهد که گرچه ممکن است بعضی از این شهرها و آبادی ها در دوره ساسانی شکل گرفته باشند ولی اوج شکوه و رونق آنها در دوره اسلامی بوده است و حتی بعضی از آنها در قرون اولیه اسلامی تاسیس شده اند. این تحقیق در مورد بررسی و شناسایی شهرها و آبادی های شهرستان آبدانان در قرون اولیه اسلامی، زمان شکل گیری، دوره آبادانی و علل ویرانی و ترک این محوطه ها با توجه به داده های باستان شناختی است.
درآمدی بر نظام جنسیت و نابرابری اجتماعی در ایران دورة ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باستان شناسی جنسیت شاخه ای از باستان شناسی اجتماعی است که به تحلیل و بررسی نظام جنسیت جوامع و هویت جنسیتی افراد و گروه های مختلف می پردازد. موضوع این پژوهش، بررسی نابرابری اجتماعی میان زنان و مردان در ایران دورة ساسانی است. اعمال گونه ای تبعیض جنسیتی و برتری مردان که بر ساختار اجتماعی و جنسیتی جامعة ساسانی استوار است، در مواد فرهنگی و منابع مکتوب این دوران نمود یافته است. هدف این مقاله، بررسی شرایط عمومی زنان- در مقایسه با مردان- و تبیین نقش و جایگاه آن ها در اجتماع ساسانی با توجه به تحلیل نظام جنسیت در این دوران است. برای این منظور، از تحلیل تطبیقی (مقایسة جایگاه زنان و مردان به عنوان دو گروه جنسیتی متفاوت) بهره گرفته و در کنار شواهد باستان شناختی، از متون دینی و حقوقی ایران ساسانی به عنوان شواهد مکمّل استفاده کرده ایم.
تحلیل چگونگی استمرار معماری چهار طاقی از دورة ساسانی به اسلامی در ایران با تکیه بر روش نقد کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهار طاقی از شکل های ارزشمند معماری ایران در دوران پیش از اسلام و بعد از آن بوده که در ساخت بنا های مذهبی و جز آن به کار رفته است. بنابر شواهد موجود باستان شناسی، این نوع معماری در پیش از اسلام به ویژه از دورة ماد در نقشة آتشکده ها مشاهده شده است. پس از مدتی این شکل از معماری کاربرد عام تری یافت و در بنا ی کاخ ها نیز به کار رفت. طرح چهارطاقی در دوران اسلامی نیز مورد استفاده قرار گرفت؛ هرچند در چهار قرن نخست هجری آثار و نشانه های استفاده از آن بسیار محدود بود. باوجود این، از دورة سلجوقی به بعد با لزوم گسترش فضا های معماری مانند مسجدها، این نقشه در ساخت بنا های مختلفی مانند مسجد، آرامگاه و کاخ و کوشک کاربرد گسترده ای یافته است. نگارندگان در پژوهش حاضر برآن اند تا با توجه به نظریة کهن الگویی یونگ، علل و عوامل انتخاب این شکل از معماری و نحوة انتقال آن از دورة ساسانی به اسلامی را با ذکر شواهدی از جنبة امر قدسی در منابع اسلامی بررسی و تحلیل کنند. به بیان روشن تر، این پرسش مطرح است که آیا معماری چهارطاقی الگویی برگرفته از باورهای مسلط جامعه و یا به تعبیری، اندیشة ناخودآگاه قومی مردمان ایران از دورة پیش از اسلام است که در فرهنگ مذهبی و ادبیات دورة اسلامی راه یافته، ریشه دوانده و سپس در ذهن آدمیان این مرز و بوم تحول یافته و در ساخت دیگر بناها ازجمله کاخ ها، کوشک ها، مسجد ها و بناهای آرامگاهی به کار رفته است. هدف این مقاله، یافتن پاسخی برای این پرسش است.
بررسی و تحلیل جایگاه کار و کشاورزی در ارداویراف نامه؛ از منظر ثواب و عقاب اخروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دین زرتشت کار، تولید و کشاورزی دارای اهمیت بسیاری بود. بخش هایی از ارداویراف نامه، یکی از متون مذهبی این دین، به عِقاب گناهکاران و پاداش نیکوکارانی می پردازد که در زمینه کار، تولید و کشاورزی سهل انگاری کرده، و یا در انجام این امور تلاش و کوشش نموده اند. در این متن دینی، انسان ها به لحاظ اعمال خود و متناسب با آن، در جهان آخرت مستوجب عذاب و یا مستحق پاداش نیک می گردیدند. ارداویراف نامه برآن است تا با نشان دادن عذاب و ثواب اخروی اعمال انسان در جهان خاکی، به مردمان روزگار خویش، به ترویج و تبلیغ اعمال مینویی از جمله کار اقتصادی و کشاورزی بپردازد. این موضوع، از منظر سیاسی مهم تلقی شده، به اقتصاد دولت ساسانی کمک می کرد. احتمالاً، محتوای کتاب ارداویراف نامه، به نوعی بیانگر اندیشه مذهبی و سیاسی پادشاهان ساسانی بوده است. این مقاله، ضمن پرداختن به جایگاه و اهمیت کار و کشاورزی در آیین زرتشت، به این پرسش پاسخ می دهد که چه عواملی موجب گردید متنی مذهبی مانند ارداویراف نامه، به صراحت در مورد کار، تولید و کشاورزی به ارائه کیفر متناسب با عمل بپردازد.
بازسازی تاریخ سیاسی سکستان در اواخر شاهنشاهی ساسانی بر اساس سکه ای نویافته از دوران اردشیر سوم ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناحیه سکستان همواره در دوران ساسانی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. از دوران خسرو یکم تا خسرو دوم ضراب خانه منتسب به این منطقه از فعال ترین ضراب خانه های ایرانشهر به شمار می رفته که نشانگر تسلط کامل ساسانیان بر این منطقه است. پس از مرگ خسرو دوم ضراب خانه این ناحیه در مقاطع گوناگون زمانی فاقد فعالیت بوده است. امروزه سکه ای متعلق به اردشیر سوم در موزه آستانه مقدسه حضرت معصومه (س)قم نگهداری می شود که تنها سکه طلا از این شاهنشاه ساسانی و همچنین نخستین سکه از وی با علامت ضراب خانه سکستان می باشد که تاکنون به دست آمده است. در این پژوهش سعی شده تا ضمن مطالعه این سکه نویافته و سنجش آن در کنار سایر یافته های باستان شناختی به دست آمده از اواخر دوران ساسانی در سکستان، وضعیت سیاسی نواحی جنوب شرقی ایران در دوران پس از خسرو دوم، بر اساس شواهد تاریخی و داده های باستان شناختی موردبررسی قرار گیرد. این مقاله از نظر هدف تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی و ازنظر روش و ماهیت تحقیق نیز پژوهشی تاریخی و توصیفی-تحلیلی محسوب می گردد، همچنین گردآوری داده ها در آن به صورت میدانی-کتابخانه ای است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش به نظر می رسد که ناحیه سکستان در اواخر دوران ساسانی تحت فرمانروایی شاخه اصلی دودمان ساسانی و وفادار به خسرو دوم بوده است. این مقاله از این منظر مورد اهمیت است که می تواند وضعیت گرایش های سیاسی جنوب شرقی ایران در اواخر دوره ساسانی را بر اساس یافته ای نوین تا حدود زیادی روشن سازد.
بررسی و نقد کتاب «شهرهای ساسانی از منظر تاریخ و باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
شهر به مثابه شکل تعیّن یافته روابط اجتماعی و مناسبات انسانی، از جایگاه ویژه ای در تاریخ و باستان شناسی برخوردار است. این اهمیت به اندازه ای است که تأسیس نخستین شهرها و تشکیل اولین نهادهای شهری، به عنوان نقطه عطفی در فرایند تحول و تطور جوامع انسانی تلقی می شود. شهرهای ساسانی که شکل تکامل یافته شهر و شهرنشینی را در آخرین سده های دوران باستان به نمایش می گذارند، در کتابی تحت عنوان شهرهای ساسانی مورد بحث و بررسی واقع شده اند. این کتاب به قلم دکتر رضا مهرآفرین و توسط سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها در سال 1393 انتشار یافته است. اگرچه کتاب مذکور، مجموعه اطلاعات ارزشمندی درباره برخی از شهرهای شناخته شده ساسانی را شامل می شود ولی همانند هر اثر علمی دیگری شامل کاستی هایی است که در مقاله پیش رو بدان ها پرداخته می شود. در نگاهی کلی، نقاط ضعف اثر فوق را می توان در عدم بهره گیری جامع از منابع و پاره ای ایرادات محتوایی خلاصه کرد.
بررسی صنعت شیشه گری در تل ملیان استان فارس بر اساس آنالیز PIXE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت شیشه گری از سابقه و قدمت دیرینه ای در ایران برخوردار است. این صنعت در دوره ساسانی همپا با سایر صنایع به پیشرفت های شایان توجهی در فن ساخت و شیوه تزئین دست یافته است. مطالعات پیشین بر روی صنعت شیشه گری این دوره درخشان تاریخی تنها محدود به طبقه بندی و گونه شناسی اشیا بوده است. شناخت اصولی و فنی از پیشینه صنعت شیشه گری در ایران مستلزم مطالعه ای همه جانبه است که می بایست جایگاه علوم جدید و مطالعات آزمایشگاهی در آن لحاظ گردد. هدف نهایی این تحقیق بررسی ساختار صنعت شیشه گری در تل ملیان فارس از دوره ساسانی است که در این راستا مواد خام و شیوه های تولید در صنعت شیشه گری این دوره بر اساس مطالعات آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته و نیز شناخت تفسیری قطعات موردمطالعه با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آنالیز خوشه ای (Cluster Analysis) امکان دسته بندی قطعات را با توجه به درصد عناصر تشکیل دهنده و مواد به کار رفته در تولید آن ها فراهم نموده است. در راستای تحقق اهداف فوق تعداد 26 نمونه از قطعات شیشه ای به دست آمده از کاوش های باستان شناختی تل ملیان توسط روش PIXE تجزیه عنصری گردید و تحلیل داده های به دست آمده از این تجزیه توسط مقایسه تطبیقی و تحلیل آماری انجام گرفت که منجر به شناسایی دستور ساخت و نوع منبع مورداستفاده جهت تهیه مواد خام برای ساخت خمیر شیشه شد. همچنین با استفاده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) تزئینات و هوازدگی و تأثیر مواد تشکیل دهنده بر این روند مطالعه گردید.
پژوهشی در اختلاف پوشش الهه آناهیتا در نقوش برجسته نقش رستم و طاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
45 - 52
حوزه های تخصصی:
نقش برجسته یکی از مصادیق جاودانه نمودن صحنه تاج گذاری در دوره ساسانی بود که، باعث ایجاد چندین نقش از این دست شده است. پادشاهان ساسانی، صحنه های نقش برجسته زیادی ایجاد کردند. این نقوش، بازگو کننده اعتقادات مذهبی و اندیشه های سیاسی پادشاهان ساسانی در مدت بالغ بر چهار قرن بود. الهه آناهیتا، جزوی از این باور اعتقادی به شمار می رفت که از زمان نرسی، تصویرسازی آن بر نقوش برجسته آغاز گردید. هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه نگرش هنرمندان ساسانی به وضعیت محیطی در زمینه ایجاد نقوش برجسته می باشد؛ به صورت مطالعه موردی، به نحوه پوشش آناهیتا در دو نقش می پردازیم. اقلیم، یکی از تاثیرگذارترین عوامل در نحوه ارائه پوشش در نقوش برجسته آناهیتا در نقش رستم و طاق بستان بوده است. در طاق بستان، آناهیتا پوشاک گرم متناسب با آب و هوای سرد کرمانشاه دارد؛ حال آن که، لباس نازک و چسبان این الهه در نقش رستم، احتمالاً در کنار سایر عوامل مذهبی، از محیط نسبتاً گرم منطقه فارس حکایت دارد. باورهای مذهبی و توصیفات متون زرتشتی نیز در کنار عوامل محیطی از جمله اقلیم، بر نحوه ارائه پوشاک آناهیتا در نقوش برجسته را نباید از نظر دور داشت. حجار و کارفرمایان ساسانی نقوش برجسته یاد شده، خود را ملزم به رعایت توصیفات اوستا از پوشاک و ظاهر آناهیتا دانسته اند. در مقاله پیش رو، در پی پاسخ گویی به این پرسش هستیم که، تفاوت پوشش الهه آناهیتا، در دو مکان نقش رستم و طاق بستان چه دلیلی داشته است؟ فرضیه متناظر با این پرسش نیز چنین است که، مهم ترین دلیل تفاوت در پوشش الهه آناهیتا، تفاوت در اقلیم و توجه بانیان امر به رعایت شعائر مذهبی وابسته به این الهه بوده است.
ساختار درونی روحانیت زرتشتی در دورۀ ساسانی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
147-162
حوزه های تخصصی:
در جامعۀ طبقاتی دورۀ ساسانی، طبقۀ روحانیان یکی از مهم ترین ارکان این جامعه بوده که از نفوذ، اعتبار و محبوبیت بسیاری برخوردار و در سطوح پایین و بالای جامعه، نهادی مهم و تأثیرگذار بوده است. اما با این همه، این نهاد مهم چندان شناخته شده نیست و ابهامات بسیاری دربارۀ آن وجود دارد. با این که گمان می رود در دورۀ یادشده، باتوجه به رسمی بودن دین زرتشتی، نهاد روحانیت آن دارای ساختار مشخص و سلسله مراتب معینی بوده باشد، اما به دلیل مبهم بودن اطلاعات منابع مختلف به غیر از چند لقب و عنوان اطلاع بیشتری از چگونگی این ساختار در دست نیست. باتوجه به اهمیت بسیار زیاد این طبقه، درک درست دورۀ ساسانی، بدون درک و شناخت درست طبقۀ روحانیت آن حاصل نخواهد شد و یکی از اساسی ترین مسائل این طبقه، ساختار درونی آن است که باتوجه به پیچیدگی های ذکرشده، نیازمند پژوهشی مستقل است. در نتیجه، این مقاله با طرح پرسش هایی نظیر ساختار درونی روحانیت زرتشتی به چه صورت بوده است؟ اساساً افراد این نهاد در دورۀ ساسانی و پس از آن با چه عنوان یا عنوان هایی نامیده می شدند؟ این ساختار باتوجه به پویایی جامعۀ دورۀ ساسانی چه تغییراتی به خود دیده است؟ تلاش کرده است به این مسألۀ بسیار مهم ورود کند. مقالۀ پیش رو که اطلاعات آن به شیوۀ کتابخانه ای گردآوری شده و روش پژوهش آن توصیفی-تحلیلی است، تلاش کرده در این زمینه کنکاشی نماید. مهم ترین نتایج این پژوهش عبارتنداز: نهاد روحانیت زرتشتی در دورۀ ساسانی بسیار پویا بوده و در طول این دوره متغیر بوده است؛ روحانیان زرتشتی دورۀ ساسانی را به دو گروه کلی ازنظر حضور پیشه های حکومتی و عناوین رسمی می توان بخش نمود؛ روحانیانی که صرفاً فعالیت مذهبی می کرده اند و روحانیانی که در خدمت دولت یا به عبارت دیگر دارای پیشۀ رسمی بودند. تعیین جایگاه و تقدم و تأخر عناوین رده های بالای این طبقه، مانند «رد»، «دستور» و «موبد» امکان پذیر نیست و رئیس طبقۀ روحانیت (که از اواسط دورۀ موردنظر «موبدان موبد» نامیده می شود) یکی از اعضای طبقۀ موسوم به «بزرگان» در دورۀ ساسانی بوده است.
ساختار معماری باروی قلعه ایرج با استناد به کاوش های باستان شناسی (پاییز ۱۳۹۶)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
15 - 28
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: قلعه ایرج یکی از محوطه های دوره ساسانی ایران در دشت تهران است. این محوطه با باروی مربع-مستطیلی به ابعاد ۱۴۷۰×۱۳۰۰ متر محدود شده است. تا کنون در مطالعات میدانی هیچ گونه بقایای آثار گسترده معماری از فضای درون محوطه یافت نشده است. از این رو نوشتار حاضر در وهله اول تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که «۱. ساکنان این محوطه، با قریب به ۱۹۰ هکتار وسعت، در کدام بخش از محوطه سکونت داشته اند؟». پرسش مهم دیگر این است که «۲. نحوه نظم فضایی بقایای معماری در قلعه ایرج چگونه است؟». در پاسخ به این دو پرسش ۱. با توجه به نبود بقایای معماری در فضای درون محوطه و فراوانی بقایای معماری بر روی باروی قلعه ایرج، گمان می رود سکونت در این محوطه روی سازه های معماری بارو بوده است. به علاوه، ۲. با استناد به مطالعات میدانی، فضاهای معماری روی بارو به صورت نظام مند در سراسر باروی قلعه ایرج دیده می شود و شامل ۸۲۸ اتاق یکسان، راهروی سراسری، ۱۴۸ برج دیدبانی و طاق های بیرونی است. هدف: در نوشتار پیش رو تلاش می شود با استناد به داده های باستان شناسی قلعه ایرج، در وهله اول وجود بقایای معماری روی باروی محوطه اثبات شود و در مرحله بعد، کیفیت فضاهای معماری بارو ارزیابی و راجع به انتظام فضایی آن فرضیه هایی ارائه شود. روش: در تحقیق حاضر از روش توصیفی-تحلیلی برای رسیدن به اهداف پژوهش استفاده شده است. در ابتدا بقایای معماری و عناصر فضایی کشف شده از مطالعات میدانی قلعه ایرج توصیف شده است و در ادامه، با قرار دادن این عناصر فضایی در کنار یکدیگر و یافتن یک کلیت، تحلیل و ارزیابی باستان شناسی انجام شده است تا بتوان راجع به ساختار بارو و نظم فضایی آن گمانه هایی مفروض ارائه داد. نتیجه: پیش تر کیفیت بقایای معماری روی باروی محوطه مبهم و تا حدودی نامشخص بود. به نحوی که گمان می رفت روی باروی قلعه ایرج ساخت وسازهای معماری وجود نداشته است. در نتیجه آخرین مطالعات میدانی باستان شناسی در قلعه ایرج، مشخص شد که نه تنها روی باروی قلعه ایرج بقایای آثار معماری وجود دارد، بلکه با ترکیب داده های کاوش و بررسی های باستان شناسی، سازه های معماری در تمام بخش های باروی قلعه ایرج به صورت همسان اجرا شده و شامل اتاق ها، راهروی سراسری، برج های دیدبانی و طاق های بیرونی است. به علاوه، این انتظام معماری در فازهای متأخرتر به دلایل احتمالاً امنیتی تغییر کرده است.
معماری نویافته دوره ساسانی در منطقه دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های 1385 تا ۱۳۸۶ طی دو فصل کاوش باستان شناختی در محوطه تاریخی ولیران دماوند، بقایای سازه ای مربوط به دوره ساسانی شناسایی شد. این سازه شامل یک برج و بارو و نیز اتاق های متعددی است که در دو سوی یک معبر سازمان دهی شده اند. آثار معماری مکشوف از ولیران، به شناخت دوره ساسانی منطقه دماوند و در افقی وسیع تر به درک ما از گونه معماری دفاعی نظامی و نیز ساختارهای سیاسی و اجتماعی دوره ساسانی کمک شایانی می کند. اهمیت این موضوع در این است که به طور کلی، کاوش ها و بررسی های محدودی درباره قلعه های دوره ساسانی انجام شده و اطلاعات بسیار اندکی درباره ساختار معماری و نظام شکل گیری آن ها در دست است. منطقه دماوند به لحاظ موقعیت جغرافیایی و ارتباطی در طول تاریخ و به ویژه در دوران اشکانی و ساسانی، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. این منطقه در تلاقی طبرستان، ری و قومس قرار داشته و همواره از کانون های مهم فرهنگی به شمار می رفته است. با توجه به آگاهی اندک ما از معماری دوره ساسانی در قلمرو شمالی دولت ساسانی، معماری محوطه تاریخی ولیران می تواند خلأ علمی را در این خصوص تا حدودی جبران کند. نگارندگان مقاله حاضر بر آن اند که با روش توص یفی تحلیل ی، ضمن معرفی معماری محوطه تاریخی ولیران و بیان ویژگی های معماری آن، کاربری و زمان ساخت این مجموعه را مشخص کنند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد معماری مکشوف از محوطه ولیران دماوند، قلعه ای مربوط به اواخر دوره ساسانی است که از آن به عنوان انبار کالا و ذخیره مواد غذایی استفاده می شد و احتمالاً در اوایل دوره اسلامی به طور کامل تخریب شده است.
بررسی و مطالعه مصنوعات شیشه ای دوره ساسانی؛ نمونه مطالعاتی: شیشه های محوطه گنبد جهانگیر و (تپه) گوریه در استان ایلام با استفاده از روش میکروپیکسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ترکیبات عنصری اشیاء شیشه ای اطلاعات سودمندی در باره بررسی فن ساخت، تعیین مواد اولیه و رنگ دانه های استفاده شده در فرایند ساخت را در اختیار پژوهشگر قرار می دهد . در این پژوهش 19 نمونه از اشیاء شیشه ای به دست آمده از محوطه گنبد جهانگیر و گوریه با استفاده از روش میکروپیکسی باهدف اندازه گیری عناصر تشکیل دهنده این نمونه ها آنالیز شده اند . این محوطه در 50 کیلومتری شمال غرب ایلام در دو سوی رودخانه کنگیر واقع شده، در کاوش های باستانی لایه های دوره ساسانی و اوایل اسلام شناسایی شده است . هدف اصلی این مقاله بررسی صنعت شیشه گری دوره ساسانی و ارزیابی مواد اولیه مورداستفاده در ساخت مصنوعات شیشه ای با استفاده از روش میکروپیکسی است که با پرسش هایی در زمینه ترکیبات عنصری نمونه ها، شناسایی و بررسی منابع سیلیس مورداستفاده جهت تهیه خمیره شیشه، نوع ماده گدازآور و عناصر رنگزا و بی رنگ کننده دنبال شده است . نتایج نشان می دهد اکسید سیلیسیم ( %71 -60) ، اکسید سدیم (%20-11) و اکسید کلسیم ( %8 -4) بیشترین سهم را در ترکیب عنصری نمونه ها دارند . با توجه به درصد وزنی اکسید منیزیم (6-3) و اکسید پتاسیم (5-2) در نمونه ها بیشتر از 5/1 درصد است، می توان نتیجه گرفت که مصنوعات شیشه ای این محوطه از نوع شیشه های سیلیکا - سودا - آهک می باشند که از خاکستر گیاهان به عنوان مواد اولیه سودا که نقش مواد گدازآور را در ترکیبات شیشه دارد، استفاده شده است . همچنین بازه تغییرات گسترده در درصد وزنی اکسید سیلیسیم، اکسید سدیم، اکسید پتاسیم و اکسید منیزیم نشان می دهد که برای تأمین ماده اولیه سیلیس و گدازآور سودا در این نمونه ها از منابع اولیه مختلفی در دو محوطه موردبررسی استفاده شده و این مواد اولیه با مواد استفاده شده در نمونه های ساسانی به دست آمده در عراق متفاوت هستند . از دیگر نتایج به دست آمده می توان گفت که تنها عناصر آهن و مس به عنوان عامل رنگزا و اکسید منگنز به عنوان عنصر رنگبر در نمونه ها استفاده شده است که در نمونه های گنبد جهانگیر این اکسیدها به صورت غیر عمد استفاده شده اند، درحالی که در نمونه های گوریه اکسید منگنز به صورت عمدی به خمیره شیشه اضافه شده است .
جنوب غرب ایران در دوره ساسانی (با استناد به باقی مانده بناهای چهارتاقی و مدارک و متون تاریخی و جغرافیایی قرون 3 تا 9 ه .ق.)
حوزه های تخصصی:
دو استان خوزستان و ایلام به واسطه موقعیت جغرافیایی خود همواره درطول تاریخ موردتوجه تمامی حکومت های مستقر و حاکم در ایران بودند. این توجه منحصر به یک یا دو دولت نبود و این اقبال درطول تاریخ حتی پیش از تاریخ به واسطه موقعیت جغرافیایی مناسب و همجواری با بین النهرین ادامه داشت. در برخی از دوره ها بنا به دلایل سیاسی، مذهبی، قومی و... مقرّ قدرت در بخش خارج از جنوب غرب فلات ایران متمرکز بود. حکومت هایی چون هخامنشی و ساسانی از آنجمله هستند. دولت ساسانی با بیش از 4 قرن حکمرانی در گستره ای عظیم در آسیای غربی، همواره توجه ویژه ای به خاک پارس داشت. شهرهای معتبر این دوره چون استخر، گور و شاپور خوره در این حوزه جغرافیایی احداث شدند. شمار قابل توجه نقوش برجسته، بناهای معماری عام المنفعه، آتشکده ها (چهارتاقی ها)، گواه بر این جایگاه استثنائی سرزمین پارس است. اما با تمامی این دلایل، جنوب غرب، مشخصاً خوزستان و ایلام، همچنان در کانون توجه دولتمردان ساسانی بود. در این پژوهش با استناد به متون و منابع مکتوب تاریخی، جغرافیایی و سفرنامه های (تألیف شده در فاصله قرن های سوم تا نهم ه .ق.) و بناهای چهارتاقی و آتشکده های متعدد و قابل توجه در این نواحی این اهمیت و توجه موردبررسی قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی و توصیفی است. با بررسی متون و مدارک باستان شناختی (چهارتاقی ها) و مطالعه در خط سیر ساخت چهارتاقی از جنوب به شمال در کرانه مرزی بین النهرین باستان، و اشاره غالب متون تاریخی به وجود آتشکده های متعدد در این نواحی، می توان به این نتیجه رسید که این بخش از خاک ایران اهمیتی برابر با پارس در حکومت ساسانی داشته، و این مناطق نیاز به بررسی و کاوش های بیشتر در حوزه دولت ساسانی دارد.
تزئینات گچی و گچبری در بیشاپور براساس نویافته های نهمین فصل کاوش
حوزه های تخصصی:
استفاده از گچ به عنوان تزئینات در ساختمان ها عمری طولانی دارد. بررسی آثار بازمانده از دوره های تاریخی نشان می دهد که هنر گچبری از عصر اشکانیان روشمند و از اسلوب ویژه برخوردار شده است. این روش ها در عصر ساسانیان رو به تکامل نهاده و در دوران اسلامی با تغییراتی تداوم یافت. دانسته های ما از هنر تزئینات گچبری دوره ساسانی بیشتر براساس کاوش چند محوطه مهم این دوره ازجمله شهر تاریخی بیشاپور است. بیشاپور مرکز کوره شاپور یکی از کوره یا ایالت های پنج گانه پارس به حساب می آمد در زمان «شاپور اول» دومین شاهنشاه ساسانی تأسیس شد. در کاوش بیشاپور درکنار تابلو های موزاییک منحصربه فرد، گچبری و رنگ آمیزی روی گچ، به ویژه در بخش ارگ شاهی به دست آمده است. یافته های مهمی ازجمله آشکار شدن فضاهای معماری در جنوب ایوان موزاییک در بخشی موسوم به «ارگ شاهی» و یافته های سنگی ازقبیل: هاون، خونک، پیکره های سنگی از جنس سنگ مرمر و مهره های تزئینی، کوره شیشه گری و قطعات ظروف شیشه ای، سفال و فلز ازجمله آثاری هستند که در کاوش فصل نهم به دست آمده است. مهم ترین آثار معماری به دست آمده عبارتنداز: راهروهای ضلع جنوبی ایوان موزاییک، اتاق های همراه با طاقچه های گچبری که بعضاً با رنگ قرمز از جنس گل اخرا نقاشی و تزئین شده اند و هم چنین در این اتاق ها اندود گچ دیوارها و اندود گچی کف فضاهای معماری نیز به دست آمده است. گچبری های به دست آمده بیشتر نوارهای موازی که بیشتر در حاشیه طاقچه ها و ورودی ها به کار می رفته را شامل می شود. تزئینات گچی ایوان موزاییک شامل: اندود گچ و رنگ آمیزی روی اندود و هم چنین آثار و بقایای گچبری است. حال، پرسش اصلی در این پژوهش با این نظر که این قطعات همگی متعلق به دوره ساسانی هستند، با چه روشی ساخته شده اند؟ در این مقاله روش یافته اندوزی داده ها به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته و کوشش شده است تا این یافته ها در بستر هنر گچبری دوره ساسانی شهر تاریخی بیشاپور معرفی و تجزیه و تحلیل شود.
گسترش دین زرتشت در جزیره العرب و روابط پیامبر(ص) با زرتشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های زرتشت، پس از نهادینه شدن در میان ایرانیان، رسماً مورد حمایت دولت ساسانی قرار گرفت. از آن جا که آیین زرتشت، دینی تبشیری بود، به زودی در سراسر قلمرو ساسانیان و تا حدودی سرزمین های هم جوار، از جمله جزیر ه العرب، به ویژه یمن و بحرین رواج یافت. ایرانیان زرتشتی از عصر ساسانی در نواحی جنوب و شرق جزیر ه العرب ساکن شده بودند. استقرار پیروان دین زرتشت و همسایگی با قبایل عرب، زمینه گسترش این دین در بین آنان را فراهم ساخت و بخشی از بزرگان قبایل و اتباعشان به دین زرتشت گرایش یافتند. بر پایه مدارک کنونی، مناسبات تجاری و بازرگانی در فرایند گسترش دین زرتشت، نقشی مؤثر داشته است. نواحی شرقی جزیر ه العرب به دلیل شورش های قبایل آن، همواره تحت نظارت و کنترل حکومت ساسانی بود و مرزبانانی بر آن گماشته می شد. همین امر، اعراب آن نواحی را به مرور تحت تأثیر دین زرتشت قرار داد. نوشتار پیش رو درصدد پاسخ گویی به دو پرسش ساماندهی شده است: 1. گسترش دین زرتشت در نواحی جنوبی و شرقی جزیر ه العرب چگونه صورت گرفته است ؟ 2. مناسبات پیامبر 6 با زرتشتیان جزیر ه العرب چگونه بوده است؟ این پژوهش با رویکرد تبیینی تفسیری و با اتکا و استفاده از منابع تاریخی به بررسی موضوع یادشده پرداخته و نتیجه می گیرد که گسترش دین زرتشت در نواحی جنوبی با سلطه نظامی و لشکرکشی آغاز شد و در نواحی شرقی، به دلیل هم جواری و تحت تأثیر مناسبات تجاری و بازرگانی و همچنین به سبب گماردن مرزبانان از طرف دولت ساسانی این امر محقق گردید. مناسبات و تعاملات پیامبر 6 با زرتشتیان با نامه نگاری آغاز شد و بدون برخورد نظامی ادامه یافت. در منابع تاریخی، اجبار به تغییر یا ترک دین زرتشت در این تعاملات دیده نمی شود و تنها پرداخت جزیه، شرط ماندگاری در سایه دولت اسلامی بوده است.
تحلیل، گونه شناسی و تاریخ گذاری گچ بُری های کاخ کوه خواجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
233 - 261
حوزه های تخصصی:
«کوه اوشیدا» (کوه خواجه) در دشت سیستان، به دلیل موقعیت استراتژیک و منحصر به فردی که دارد، از دیرباز تا به امروز، به صورت متناوب مورد استفاده قرار گرفته است. در دامنه جنوب شرقی این کوه، آثارِ قلعه ای مشاهده می شود که پس از ورود و استیلای مسلمانان بر منطقه، به «قلعه کافران» شهرت پیدا کرده است. بر اساس کرونولوژی نسبی انجام شده بر روی نمونه های سفالین دو دوره استقراری در این قلعه مشخص شد، دوره نخست از سده سوم قبل میلاد تا پایان دوره ساسانی را در بر می گیرد و دوره دوم مربوط به سده ششم تا هشتم هجری قمری است. در پژوهش پیشِ رو که از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است، وضعیت گچ بُری های کاخ کوه خواجه، که از لحاظ شکل به سه گروه مدوّر، مربع و کنگره دار تقسیم می شوند. بر اساس گزارش های باستان شناسی مورد بررسی قرار گرفتند. یک تاریخ متقّن و مورد قبول، برای این گچ بُری ها وجود ندارد و از سوی دیگر مطالعه تطبیقی جامعی نیز پیرامون آن ها صورت نگرفته است؛ علاوه بر مطالعه معماری، بیش از صدها گچ بُری از محوطه های مختلفِ دوران تاریخی، مورد مشاهده، بررسی و مقایسه گونه شناختی قرار گرفتند و مشخص شد که این گچ بُری ها شباهت بسیار زیادی به گچ بُری های محوطه های ساسانی بیشاپور، حاجی آباد و کیش دارند. نکته دیگری که باید بدان توجه شود، الحاقی بودن رواق های بخش شمالی حیاط است که گچ بُری های کاخ کوه خواجه بر روی آن ها قرار گرفته که مطمئناً در دوره دوم ساخت و ساز در کاخ کوه خواجه، به بنا اضافه شده اند؛ این موضوع گواه و شاهدی محکم بر ساسانی بودن این گچ بُری هاست.
بازتاب شکلی نقوش ساسانی در تزئینات گچ بری خانه-قلعه بنی عامری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
19 - 32
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تزئین، یکی از پایه های اصلی هنر معماری است. زیباسازی بنا به واسطه نقوش گیاهی در شیوه های مختلف هنری، پاسخی به نیاز انسان به طبیعت و حفظ آن در محیط بوده است. روستای حاجی آباد یکی از دهکده های هدف گردشگری ورامین است. این روستا در 25 کیلومتری شرق بافت تاریخی شهر ورامین، در دروازه کویر واقع شده است و عمارت هایی به قدمت 400 سال، مربوط به دوره زندیه و قاجار دارد. یکی از این بناها، خانه- قلعه بنی عامری است که در فهرست آثار ملی شهرستان ورامین به ثبت رسیده، ولی در معرض تخریب است. عدم سکونت، متروک ماندن و به تبع آن، عدم مراقبت و مرمت بنا، سبب تشدید آسیب های واردشده و تخریب یکی از برجک های این بنا شده است. به بیان مالکِ این بنا، ساختمان قدمت 250 ساله دارد و متعلق به دوره فتحعلی شاه قاجار است، که با الگویی منطبق بر معماری ایرانی- اسلامی (چهار ایوانی) ساخته شده است. تزئینات متنوع گچ بری این خانه-قلعه متشکل از نقوش گیاهی، حیوانی، هندسی و انسانی هستند. هدف پژوهش: این پژوهش در پی بازخوانی هویت نقوش گچ بری به جای مانده در این عمارت است. لذا برای پاسخ به این سؤال که نقوش گچ بری خانه- قلعه بنی عامری از نظر شکلی متأثر از کدام دوره تاریخی هستند، طبق مطالعات میدانی از روستای حاجی آباد ورامین، تزئینات گچ بری این عمارت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با فرض اینکه نقوش گچ بری این بنا به لحاظ شکلی از دوره ساسانی تأثیر پذیرفته اند، با نمونه های نقوش تزئینی دوره ساسانی تطبیق داده شدند. روش تحقیق: این پژوهش، که به لحاظ ماهیت، تاریخی است، به روش توصیفی-تحلیلی در تطبیق با نقوش برجامانده از هنر دوره ساسانی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای و مشاهده ای انجام شده است. نتیجه گیری: با توجه به پیشینه قوی هنر و معماری در ورامین و بقایای آثاری که متعلق به دوره ساسانی است، و طبق بررسی های انجام شده و شناسایی نقوش استخراج شده از خانه-قلعه بنی عامری، نتایج حاصل نشانگر تشابه قابل توجه نقوش این خانه-قلعه با نقوش دوره ساسانی است. همچنین از منظر کیفیات بصری، عملکرد ظاهری، فن شناسی، محتوایی و معنای نمادین نقوش به تحلیل نگاره های این خانه پرداخته شد که مؤید بازنگری و تقلیدهایی از نگاره پردازی های دوره ساسانی بودند.
بررسی فرضیه بردگی زن در دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
161 - 176
حوزه های تخصصی:
بررسی فرضیه بردگی زن در دوره ساسانی کریم گلشنی راد چکیده کهنترین تحقیق را در مورد وضعیت زن در دوره ساسانی، کریستیان بارتلمه در کتاب زن در حقوق ساسانی انجام داده است. وی معتقد است که در شاهنشاهی ساسانی، بنابر قوانین متداول از قدیم زن شخصیت حقوقی نداشت . یعنی زن شخص فرض نمی شد بلکه شیئی پنداشته می گردید . بطور خلاصه زن دارای حقوقی نبود و همانند بردگان بود.سایر نویسندگان و محققین نیز که بعد از بارتلمه در مورد وضعیّت زن در دوره ساسانی مطلب نوشته اند مانند آرتور کریستن سن و تورج دریایی سخنان وی را تکرار می نمایند.بنظر می رسد آنچه که تاکنون در مورد " وضعیّت زن در دوره ساسانی " توسط اکثر پژوهشگران بیان شده بعلت برداشت نادرست آنها از منابع می باشد. این پژوهشگران، به دلیل وجود سه قاعده یا مسئله مربوط به زنان دوره ساسانی چنین برداشتی ارائه می نمایند که این سه قاعده عبارتند از : 1- ازدواج نروزد یا ازدواج استقراضی 2- مسئله دشتان یا عادت ماهیانه زنان 3- اطاعت و فرمانبرداری زن نسبت به شوهر خود . در این مقاله نشان داده می شود که ازدواج استقراضی فتوای برخی حقوق دانان دوره ساسانی بوده نه قانون کلی.درمورد محدودیتهای مربوط به دشتان نیز باید اظهار داشت موبدان دوره ساسانی درمورد احکام مذهبی محدودیتها و سختگیریهای زیادی نه تنها درمورد زنان بلکه نسبت به مردان نیز اعمال می کردند.دربسیاری از کشورهای امروزی نیز زنان موظفند فرمانبردار همسران خود باشند و این به معنای بردگی زن نمی باشد
جایگاه اجتماعی زنان در دوره ساسانی (به استناد مُهرها و اثر مُهرها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
141 - 158
حوزه های تخصصی:
آگاهی های به دست آمده در زمینه تاریخ اجتماعی در ایران باستان به دلیل شیوه تاریخ نگاری و محدودیت منابع مکتوب همواره مشکلاتی را بر سر راه پژوهشگران قرار داده است. در این میان آثار بر جای مانده از دوره ساسانی(224-651م) به لحاظ کمّی و کیفی اطلاعات بیشتری در اختیار پژوهشگران قرار می دهند. اگرچه سهم زنان به عنوان جمعیتی قابل توجه از جامعه با محدودیت مواجه است. مسأله مورد بررسی در این پژوهش چگونگی بازشناسی وضعیت زنان در دوره ساسانی براساس مهرهای برجای مانده از این دوره است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که به گواهی مهرها، اثرمهرها، سکه ها و سایر آثار هنری دوره ساسانی، زنان علاوه بر مقام ملکه، به مقام پادشاهی نیز رسیده اند. مهرهایی نیز از تصاویر زنان در کنار مردان، صحنه هایی چون صحنه اهدای گل که به عنوان درخواست ازدواج و پیمان بستن تلقی می شوند تصویر شده است. استفاده از نقش مایه های زنان بر روی مهرها و دیگر آثار هنری را می توان تحول و نگرشی جدید نسبت به زنان در جامعه ساسانی تلقی کرد. اهداف پژوهش 1. بررسی جایگاه زنان در جامعه ایران در دوره ساسانی. 2. واکاوی جایگاه زنان در دوره ساسانی با تکیه بر مهرهای این دوره. سؤالات پژوهش 1.زنان در دوره ساسانی از لحاظ جایگاه اجتماعی در چه موقعیتی بوده اند؟ 2.مهرهای برجای مانده از دوره ساسانی چه روایتی از جایگاه زنان در جامعه دارند؟