مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
ارزشیابی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نشانگرهای بهبود کیفیت ارزشیابی فراگیران در آموزش عالی فنی و حرفه ای با رویکرد اشتغال زایی بود. این پژوهش با هدف کاربردی و با روش ترکیبی اکتشافی از نوع متوالی به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های فنی و حرفه ای ، صاحبنظران حوزه برنامه درسی و کارفرمایان بوده است که با نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی تعداد 18 نفر از آنها انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل مدرسان دانشگاه فنی و حرفه ای شریعتی تهران در سال ۱۳۹۹ به تعداد ۵۷۱ نفر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم تعداد 230 نفر از آنها انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. برای تعیین روایی سوالات مصاحبه و پرسش نامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسش نامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. طبق یافته های تحقیق در بخش کیفی برای آنکه ارزیابان بتوانند به مطلوب ترین نحو توانمندی های فراگیران را ارزشیابی کنند ، لازم است به آزمون های عملکردی، ارائه بازخوردهای دوره ای، تأکید بر کار عملی و پروژه های گروهی، نظرسنجی از عوامل ذی صلاح و ذی ربط محیط کارورزی جهت ارزشیابی، ارزشیابی بر اساس تمام اهداف آموزشی، ارزشیابی مستمر و ارزشیابی به وسیله-ی هم گروهی ها مبادرت نمایند. همچنین، یافته ها در بخش کمی آشکار ساخت؛ روش های تبیین شده در بهبود کیفیت ارزشیابی عملکرد فراگیران مؤثر است
درآمدی بر تدوین سند حرفه منشی های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
99 - 118
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تدوین سند حرفه منشی های عمومی اجرا گردید. نوع طرح با توجه به ماهیت داده ها کیفی و از نظر هدف، کاربردی است. جهت تحلیل و دسته بندی داده ها از روش دیکوم استفاده گردید. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل تعداد 11 نفر بودند که به روش هدفمند و بر اساس معیار تجربه و تخصص انتخاب گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعه اسناد ملی و بین المللی، مصاحبه ساختارنیافته و نیم ساختاریافته، بحث گروهی و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و فرایند جمع آوری اطلاعات با استفاده از تکنیک اشباع نظری تا مرحله اشباع و تکرار انجام گرفت. جهت اعتباریابی داده ها از روش همسوسازی و به منظور بررسی میزان اجماع نظر خبرگان از شاخص روایی محتوا (CVI) و ضریب نسبی روایی(CVR) استفاده گردید. بر اساس یافته های تحقیق، برای حرفه منشی های عمومی تعداد سه شغل اصلی با عناوین نگارنده مکاتبات، برنامه ریز و سازمان دهنده جلسات، پشتیبان اداری و متصدی امور کارکنان و مشتریان و همچنین تعداد 25 عنوان شایستگی شناسایی گردید. سند مزبور مشتمل بر مسیر توسعه حرفه، جدول دیکوم، استانداردهای آموزش شغل و شایستگی، سطح بندی و کدگذاری شایستگی ها مطابق سند ایسکو است. به نظر می رسد این سند با نیازهای واقعی بازار کار، نظام صلاحیت حرفه ای و رویکردهای نوین بین المللی آموزش های مهارتی مطابقت دارد.
تدوین الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی وحرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
53 - 76
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تدوین الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی وحرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. این مقاله در صدد است به این سوال پاسخ دهد چه مدلی برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی و حرفه ای می توان ارائه کرد؟ برای پاسخ به آن در این تحقیق با روش کیفی از نوع داده بنیاد دیدگاههای16 نفر از صاحبنظران مشغول به کار دردانشکده های دانشگاه فنی حرفه ای، از طریق مصاحبه بررسی شده است.بررسی های انجام شده نشان دادپنچ مولفه،زمان،هزینه،کیفیت، انعطاف پذیری،برای ارزیابی عملکرد، مشفقانه ،مقابله ای برای رویکرد آموزش، محیط عمومی فنی و حرفه ای ، قوانین دولتی ، مطالبات مردمی ، ارزشهای اسلامی ، بلوغ فنی و حرفه ایی برای زمینه، سرمایه انسانی ،منابع مالی ، دانش مداری ،ساختاری برای عوامل فنی حرفه ایی، برنامه ای، موردی، فوق العاده برای استراتژی های ارزیابی، ارتقای سلامت جامعه، ارتقای رضایت مندی عمومی برای اثربخشی، نظارت بر حسن جریان، نظارت بر اجرای صحیح برای کارایی است.
نگرش دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز به تناسب برنامه های درسی تحصیلات تکمیلی با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
27 - 47
آموزش و پژوهش، پیش نیاز توسعه پایدار هر جامعه ای محسوب می شود. تحقق توسعه پایدار، منوط به برخورداری نظام آموزش عالی کارآمد با تربیت نیروهای کیفی-علمی و افزایش سهم تحقیق و پژوهش در جامعه است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های مهندسی، به تناسب برنامه درسی اجراشده با چارچوب برنامه درسی پایدار بود. طرح پژوهش، کمی از نوع توصیفی، پیمایشی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی رشته های مهندسی دانشگاه شیراز بود. گروه نمونه 242 نفری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی، انتخاب گردید. ابزار پژوهش، مقیاس برنامه درسی پایدار بود که پس از محاسبه روایی و پایایی بین دانشجویان نمونه توزیع گردید. برای تحلیل داده ها، از روش آزمون تی تک نمونه ای و از نرم افزار SPSS 19 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که منطق برنامه درسی اجراشده دوره های تحصیلات تکمیلی رشته های مهندسی دانشگاه شیراز، هدف کلی این برنامه درسی و سرفصل های محتوایی دانشی، سرفصل مهارتی و سرفصل نگرشی آن، با منطق برنامه درسی پایدار متناسب ند. اما براساس دیدگاه دانشجویان، نقش مدرس در یاددهی و یادگیری و روش های یاددهی و یادگیری به کاررفته در برنامه درسی اجراشده، منابع آموزشی و کمک آموزشی، فعالیت های یادگیری دانشجویان مهندسی، زمان دوره، فضای آموزشی برای اجرای برنامه درسی، شیوه های گروه بندی دانشجویان و روش های ارزشیابی به کاررفته، با عناصر برنامه درسی پایدار همخوانی ندارند. بر اساس نتایج پژوهش به دست آمده می توان دریافت با توجه به این که آموزش مهندسی پایدار یک مؤلفه حیاتی در مقابله با تغییرات آب و هوایی و ترویج آینده ای سبزتر است، با افزایش تقاضا برای زیرساخت های پایدار، منابع انرژی تجدیدپذیر و فناوری های سازگار با محیط زیست، برنامه درسی مهندسی دانشگاه شیراز باید با این نیازها سازگار شود.
ارزیابی درونی و برونی، برای ارتقای کیفیت در آموزش مهندسی، تجربه های بین المللی و تلاش های ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ویژه نامه
29 - 55
کیفیت شرط بقای مراکز آموزشی مدرن و دریچه ای به سوی جهانی شدن آموزش عالی است. در یکی دو دهه گذشته آموزش مهندسی در سطح جهان، تحولات زیادی را پشت سر گذارده و ملاک های مشخصی برای یک آموزش مهندسی معیار پیشنهاد شده است. امروزه، مراکز آموزش مهندسی پیشرو، برنامه های آموزشی خود را به گونه ای عرضه می نمایند که دانش آموختگانی توانا برای ورود به بازار کار مهندسی، در سطح ملی و بین المللی، به دست دهند. در چنین شرایطی است که ارتقای کیفیت برنامه های آموزشی، در اولویت قرار گرفته است. یکی از دردسترس ترین روش ها برای آگاهی از نقاط قوت و ضعف برنامه های آموزشی و ارتقای کیفیت آن، گذر موفقیت آمیز از فرایند ارزشیابی است. در برداشت تازه ای از «ارزشیابی»، به جای سنجش آن چه دانشگاه عرضه می کند، تمرکز به «دستاوردها»، یعنی آنچه دانش آموختگان کسب کرده اند، معطوف شده است. برای قضاوت در مورد میزان دستیابی دانشجویان به دستاوردهای موردنظر، روش های «ارزیابی درونی» یا خودارزیابی، توسط مؤسسه آموزشی و «ارزیابی برونی»، توسط نهادهای مستقل ارزشیابی، توسعه یافته است. در این مقاله، ضمن مرور وضعیت ارزشیابی آموزش مهندسی در جهان و تشریح سازوکار ارزیابی درونی و برونی، اقدامات صورت گرفته، در بیش از یک دهه گذشته، برای ارزشیابی آموزش مهندسی ایران، مطابق الگوی رایج در جهان، بررسی شده است
روند کمی گسترش آموزش مهندسی در ایران و چالش های ارتقای کیفیت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ویژه نامه
105 - 128
امروزه نظام آموزش عالی به طور اعم و آموزش مهندسی به طور اخص، نقش به سزایی در توسعه پایدار کشورها ایفا می نمایند. از طرف دیگر، تولید و توسعه فناوری های مختلف، شرایط جدیدی را برای نظام های آموزش مهندسی به وجود آورده است و اهمیت آن را دو چندان کرده است. به عبارت دیگر آموزش مهندسی باید مهندسانی تربیت کند که بتوانند با توجه به توسعه پایدار، راه حل های اثربخشی برای برآوردن نیازهای جامعه و انطباق با روندها و ابزارهای جدید فناورانه طرح کنند. از این رو در کنار رشد کمی، ارتقای کیفیت آموزش مهندسی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، هر چند نظام آموزش مهندسی ایران در سال های اخیر از رشد فزاینده ای برخوردار شده است ولی کیفیت آن، با چالش های تأکید بیش از اندازه برنامه های درسی بر دانش نظری، عدم تطابق مهارت ها دانش آموختگان با نیازهای بازار کار، کم توانی دانش آموختگان در مهارت های کارآفرینی و مشکل اشتغال فارغ التحصیلان، روبه رو بوده است. با توجه به نکات یادشده، در این مقاله ضمن بررسی روند کمی دانشجویان نظام آموزش مهندسی، چالش ها و چگونگی ارتقای کیفیت آن مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. همچنین به نقش آرمانی مؤسسه ارزشیابی آموزش مهندسی ایران و وضعیت موجود آن پرداخته شده است. سرانجام پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت عرضه گردیده است.
شناسایی مؤلفه های به کارگیری شایستگی های تربیتی رسانه ای توسط معلمان در دوران پساکرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی چگونگی بکارگیری سواد تربیتی رسانه ای توسط معلمان در دوران پساکرونا می باشد. در انجام این پژوهش دو گروه مشارکت داشتند: متخصصان حوزه های مربوط به شایستگی های تربیتی رسانه ای و معلمان مدارس متوسطه شهر تهران. از گروه متخصصان به روش دردسترس و داوطلبانه نمونه گیری شد و برای انتخاب معلمان، روش طبقه ای چندمرحله ای استفاده شد. نمونه مورد استفاده متخصصان ۱۵ نفر و نمونه معلمان ۱۸۵نفر بود. در فرایند عمل، ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مؤلفه های بکارگیری سواد تربیتی رسانه ای شناسایی و پرسشنامه محقق ساخته طراحی گردید. و در مرحله بعد برای سنجش روایی دراختیار گروه متخصصان قرار گرفت و پس از اطمینان از روایی آن، دراختیار معلمان قرار گرفت تا به سنجش پایایی اقدام شود. نتایج تحلیل عاملی تاییدی برازش آماری مدل با داده های پژوهش نشان داد که مدل شامل الگوی سه عاملی با بارشدن ۲۸ سوال روی سه عامل مدل نظری آماده سازی درس، اجرای درس و ارزشیابی انطباق داشت. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی مولفه های پرسشنامه بدست آمد که مقدار آن مطلوب و ضرایب زیرمقیاس های آن بین (۸۷/۰-۸۱/۰) می باشد. به طور کلی نتایج نشان داد که پرسشنامه بکارگیری سواد تربیتی رسانه ای معلم ابزاری معتبر و با پایایی و روایی مطلوب برای سنجش بوده است
ساخت واعتبارسنجی پرسشنامه ارزشیابی عملکرد معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، ساخت واعتبار سنجی پرسشنامه ارزشیابی عملکرد معلمان می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی از نظر روش، کمی از نوع طرح اکتشافی با رویکرد تدوین ابزار است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس دوره دوم متوسطه نظری شهر ارومیه در سال تحصیلی 98-1397 می باشد که تعداد آنها 831 نفر بوده و از بین آنها به روش تصادفی طبقه ای نسبی و با بهره گیری از جدول کرجسی مورگان، 306 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته می باشد که در هفت بعد بر اساس چارچوبهای تدریس اثربخش دانیل سون و شایستگی های حرفه ای معلمان استرانگ طراحی شده است. روایی این ابزار با استفاده از روایی صوری و تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی و پایایی ابزار، با روش آلفای کرونباخ توسط نرم افزار SPSS 22و LISREL مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در تحلیل عاملی اکتشافی برای تعیین تعداد عامل ها از تحلیل موازی و برای رسیدن به ساختار ساده عامل ها از چرخش متمایل پرامین استفاده شد. مقادیرآلفای کرونباخ به دست آمده برای هر یک از ابعاد، حاکی از همسانی درونی می باشد. ضریب آلفای کرونباخ کل، برای این پرسشنامه 86/0محاسبه شد. بار عاملی گویه های مقیاس و شاخص های برازندگی به دست آمده طی تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد که داده های این پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس برازش مناسبی دارد. باتوجه به نتایج به دست آمده، می توان از این ابزار در ارزشیابی عملکرد معلمان استفاده کرد. همچنین از این ابزار جهت آموزش ضمن خدمت معلمان می توان بهره جست.
ارزیابی برنامه درسی: معنا، روش شناسی و کاربرد
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴
111 - 131
حوزه های تخصصی:
نخستین بار در زمینه نوآوری آموزشی بود که ارزیابی برنامه درسی به عنوان دانش سازماندهی شده و توسعه یافته و به عنوان یک زمینه تخصصی ظهور پیدا کرد. نخست در امریکا و در خلال سالهای ۱۹۳۰ و در دهه ۵۰ در انگلیس تقاضا و تمایل برای ارزیابی برنامه درسی به سرعت رشد کر د. با توجه به سرمایه گذاری های قابل توجهی که به منظور تدوین برنامه های درسی جدید به دلایلی چون نیازهای در حال تغییر و عدم تناسب با سیستم های آموزشی جدید انجام میگرفت، ارزیابی ماهیت و کیفیت اصلاحات برنامه ریزی شده برنامه درسی را الزامی کرد . با وجود اینکه ارزشیابی در برنامه درسی ریشه در ارزشیابی آموزشی، آزمون و اندازه گیری دارد ولی امروزه از آن به عنوان بخشی از برنامه ریزی درسی یاد می شود . به طور مشخص ، ارزشیابی برنامه درسی شکل واحد و شناخته شده ای ندار د؛ به طوری که در بین دو حو زه بسیار پیچیده دانش (ارزشیابی و برنا مه درسی) قرار دارد که هر کدام دارای دسته های متفاوت از رویکرد ها، تعاریف و مدل های متنوع هستند. برای پی بردن به نظرگاه های متنوع در ارزیابی برنامه درسی، به طور کلی، دیدگاه های معرفت شناسی و هستی شناسی وجود دارند که می توانند مبنایی برای بررسی رویکرد های ارزیابی در برنامه درسی و خود برنامه درسی باشند. در این مقاله ، سعی می شود از دو دیدگاه به بررسی یک محصول » ارزشیابی در برنامه درسی بپردازیم: دیدگاه اول، برنا مه درسی را به عنوانیک محصول ثابت می نگرد و به دنبال ارائه مجدد آنچه که رایج ا ست، میباشد و از آن به عنوان دیدگاه سنتی نام برده می شود، این رویکرد ریشه در ایدئولوژی تحصلی ۲ دارد . رویکرد دوم ، و بسیار جدیدتر، که به عنوان تحول در برنامه درسی شناخته شده بر اساس پارایم ساختن گرایی و دیدگاه پژوهش مشارکتی بنا شده است. این دو پارادایم ، در عر صه برنامه درسی و ارزشیابی، دارای تئور یهای متفاوتی در مورد ماهیت واقعیت، ماهیت دانش، فرایند دانش و ارزشگذاری دانش هستند که در مورد آنها اتفاق نظر ندارند.
بررسی برنامه درسی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
69 - 83
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشته تکنولوژی آموزشی انجام گرفت. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی می باشد. جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی دانشگاه های اراک، علامه طباطبایی و تربیت معلم است. حجم نمونه مورد مطالعه 217 نفر برآورد شد که به شیوه طبقه ای تصادفی از هر سه طبقه انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اهداف برنامه های درسی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد از نظر اکثر اعضای هیأت علمی و دانشجویان مناسب می باشد. همچنین اهداف برنامه های درسی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد با دروس ارائه شده مربوط به آن (به استثنای هدف شناخت و کشف مسائل آموزشی با بر خی دروس) تناسب دارد. از بین دروس اصلی، دروسی نظیر سمینار در برنامه ریزی درسی و آموزشی، و از بین دروس اختیاری، دروسی مانند بهداشت عمومی، کلیات اقتصاد، انسان شناسی در اسلام از نظر اکثریت اعضای هیأت علمی و دانشجویان غیرضروری است. از نظر اکثر اعضای هیأت علمی و دانشجویان از بین دروس تخصصی دوره های کارشناسی ارشد دروسی مانند برنامه نویسی کامپیوتری برای آموزش، تعلیم و تربیت اسلامی پیشرفته، و فلسفه و آراء تربیتی غیرضروری می باشد. افزون بر این، اکثر اعضای هیأت علمی و دانشجویان، بازنگری و تجدید نظر در اهداف، عناوین و سرفصل های دروس و برنامه درسی رشته تکنولوژی آموزشی را لازم و ضروری می دانند.
اعتبارسنجی آموزش عالی در هزاره سوم با محوریت برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۷
13 - 48
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، ابتدا، ضمن مروری کوتاه بر رویکردهای اتخاذ شده در رابطه با ارزیابی کیفیت در آموزش عالی، چالش های گریبان گیر نظام های اعتبارسنجی و تضمین کیفیت را مورد بررسی قرار داده و سپس با استفاده از رویکردی تحلیلی سعی بر این دارد تا الگوی مناسب و کارآمدتری را با رویکردی سیستماتیک و با محوریت برنامه درسی، که بتواند پاسخگوی چالش های ارزیابی آموزش عالی در هزاره سوم باشد را؛ ارائه نماید. چرا که برنامه درسی به عنوان قلب مراکز دانشگاهی و مهم ترین عنصر نظام آموزش عالی محسوب شده و در عین حال نقش تعیین کننده و غیرقابل انکار در تحقق اهداف و رسالت های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی ایفا می کند. تمرکز بر برنامه درسی در ارزیابی و اعتبارسنجی، سبب شناخت و تجزیه و تحلیل هرچه بیشتر و بهتر اثر عوامل مختلف (درون و برون سازمانی) بر کیفیت آن و در نتیجه کیفیت دانشگاه می شود. در نتیجه، محوریت یافتن برنامه درسی در الگوی اعتبارسنجی تا حد زیادی می تواند چالش های حاصل از الگوی اعتبارسنجی فعلی را برطرف نماید.
تحلیلی بر منابع سوگیری و خطا در ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس استادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۲
7 - 24
حوزه های تخصصی:
در زمینه ارزشیابی اثربخشی تدریس اعضای هیأت علمی، معمول ترین شیوه گردآوری داده ها به کارگیری مقیاس های ارزیابی توسط دانشجویان است. پتانسیل های موجود برای نتایج نادرست و ابهام در این منبع به تنهایی می تواند به سوگیری و خطای مختلف ارزشیابی منجر شود. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های گردآوری شده از پیشینه تحقیقاتی، مقالات و کتب موجود به بررسی این سؤال پژوهشی پرداخته است که چه خطاهایی ادراک دانشجویان از تدریس استادانشان را تهدید می کند. نتایج نشان داد که حداقل هشت منبع سوگیری و خطا در ارزشیابی دانشجویان از تدریس وجود دارد که عبارتند از: خطا در محتوای ابزار ارزشیابی، خطا در تفسیر معانی و نتایج ارزشیابی ، نمایش، خطا در پایایی ابزار، اهداف چندگانه ارزشیابی، ناهماهنگی در به کارگیری ابزارها، تأثیرات ارزشیابی، خطا در کاربرد داده ها. از این رو، نظام های ارزشیابی کنونی برای انعکاس پیوستار گسترده تری از صفات تدریس در تمام گونه های موجود تدریس، نیازمند تغییر و بازنگری هستند. این مقاله در انتها الگویی برای حل این مشکل پیشنهاد می نماید.
تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر خودکارآمدی عمومی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۴
97 - 113
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر خودکارآمدی دانشجویان انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی که در نیمسال دوم 91-92 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دادند و نمونه پژوهش هم شامل دو کلاس از مقطع کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب گردیدند. تعداد دانشجویان هر کلاس 18 نفر، و کل تعداد نمونه 36 نفر می شدند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درابتدای ترم از هردو گروه در شرایطی یکسان پیش آزمونی به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت یک ترم در معرض متغیر مستقل قرار گرفت و در نهایت در پایان ترم به منظور بررسی تغییرات حاصله پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد که خودکارآمدی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافته است.
طراحی مدل سیستم ارزشیابی الکترونیکی با هدف افزایش مشارکت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
159 - 177
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی اساتید از سوی دانشجویان، یکی از روش های شناخته شده ارزیابی کیفیت آموزشی در محیط های آموزش عالی است. پیاده سازی این امر به دو صورت سنتی (کاغذی) و الکترونیکی امکان پذیر است. پیاده سازی الکترونیکی دارای مزایای بسیاری است که برگزارکنندگان نظرسنجی ها را به سمت استفاده از این روش سوق می دهد؛ اما از طرف دیگر، به دلیل ورود اطلاعات پرسنلی دانشجویان برای ورود به سیستم، اعتماد آنها را نسبت به ناشناختگی اطلاعاتشان کاهش می دهد. این مقاله به طراحی یک سیستم ارزشیابی الکترونیکی می پردازد. سیستم پیاده سازی شده، از یک مکانیزم احراز هویت و اعطای دسترسی استفاده می کند که علاوه بر افزایش اطمینان دانشجویان و در نتیجه افزایش مشارکت آنها در ارزشیابی های الکترونیکی، خطرات ناشی از سرقت اطلاعات احراز هویت کاربران در ارزشیابی های الکترونیکی معمولی را کاهش می دهد و همچنین امکان اعطای دسترسی به ارزشیابی های خاص دانشجو را برای سیستم فراهم می آورد. طراحی این سیستم با استفاده از نمودارهای مدل سازی و زبان UML تشریح شده است.
بررسی وضعیت ارزشیابی کیفیت در آموزش های کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۰
121 - 151
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی و تضمین کیفیت، از جمله مؤثرترین تدابیری است که می تواند نقش تسهیل کنندگی در کیفیت بخشی آموزش عالی ایفا کند. هدف از این پژوهش، بررسی نظام آموزش های کاربردی (اعم از دانشگاه های علمی-کاربردی و فنی و حرفه ای) و بهبود، ارتقاء کیفیت و ارزشیابی و تضمین کیفیت این نوع آموزش هاست. بدین منظور، نظام ارزشیابی و تضمین کیفیت آموزش های کاربردی کشورهای آمریکا، فنلاند، هلند، آفریقای جنوبی، امارات متحده عربی و استرالیا به عنوان نمونه هایی هدفمند و مطلوب از 5 قاره جهان مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از مؤلفه های بررسی شده در این کشورها، پیشنهادهایی برای ارتقاء و بهبود آموزش های کاربردی در ایران ارائه شده است. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق، روش کیفی از نوع تحلیل اسنادی و بررسی تطبیقی است. فرایند ارزیابی درونی در نظام آموزش های کاربردی ایران به طور مستمر نبوده و نیازمند تعیین یک چرخه زمانی مشخص به منظور تکرار فرایند اعتبارسنجی و استفاده از نتایج به دست آمده از اجرای فرایند مذکور است.
تأثیر آزمون سراسری بر تدریس و ارزشیابی از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۰
7 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آزمون سراسری بر تدریس و ارزشیابی از دیدگاه معلمان و روش پژوهش، توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل معلمان تمامی مدرسه های متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393 بود که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 193 معلم به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه تأثیر کنکور از دیدگاه معلمان (فتح آبادی، 1393) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تی (t) تک نمونه ای، تی (t) مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS24 تحلیل شدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آزمون سراسری بر ترجیحات و آموزش و تدریس معلمان (001/0>p)، انگیزه دانش آموزان برای یادگیری (001/0>p)، هدف گذاری و نگرش معلمان (001/0>p)، نحوه ارزشیابی آنان (001/0>p) و نگرش آنان به کلاس های کنکوری (001/0>p) تأثیرات معنی داری دارد. همچنین این یافته ها نشان داد که بین میزان تأثیرات آزمون سراسری بر معلمان زن و مرد رشته های ریاضی و فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی مدرسه های دولتی و غیر دولتی مناطق مختلف آموزش و پرورش تهران تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<p).
تحلیل سوگیری های جنسیتی در ارزشیابی های دانشجویان از تدریس مدرسان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
151 - 176
حوزه های تخصصی:
بر اساس پژوهش ها انواعی از عوامل می توانند نتایج ارزشیابی های دانشجویان از تدریس اساتید را تحت تأثیر قرار دهند. هدف اصلی آزمودن این فرضیه بود که سوگیری جنسیتی می تواند نتایج ارزشیابی های دانشجویان از تدریس اساتید را تحت تأثیر قرار دهد. جامعه آماری اول پژوهش را 769 نفر از مدرسان تشکیل داده اند که طی شش نیمسال گذشته به عنوان استاد در دانشگاه کاشان تدریس کرده اند. برای نمونه گیری افزون بر کاربرد روش خوشه ای، شرط گذاری های لازم نیز متناسب با طرح و هدف تحقیق انجام شد و در نهایت نمونه ای شامل 443 استاد به دست آمد. با توجه به اینکه تعداد 3769 دانشجو طی شش نیمسال این استادان را ارزشیابی کرده بودند در نهایت نمونه ای شامل 23285 سطر داده به دست آمد. ا اول، دانشجویان پسری که استاد مرد داشته اند در مقایسه با دانشجویان دختری که استاد زن داشته اند در هر سه مؤلفه «تسلط علمی و قدرت بیان»، «مدیریت اثربخش درس و کلاس» و «انگیزش دانشجویان و احترام» استادان خویش را ضعیف تر ارزشیابی کرده اند که نشان گر سوگیری دانشجویان پسر علیه استادان مرد است. دوم، پسرانی که استاد مرد داشته اند در مقایسه با دانشجویان دختری که استاد مرد داشته اند در هر سه مؤلفه نمرات ارزشیابی کمتری که نشان گر سوگیری دانشجویان پسر نسبت به استاد غیرهمجنس است.
مطالعه طولی نحوه ارزشیابی دانشجویان مردود از کیفیت تدریس استادان دانشگاه: انتقامی در کار نیست!(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
33 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از پرسش های حساسیت برانگیز در نظام ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید این است که آیا دانشجویانِ ضعیفی که در درس مردود می شوند به صورت نظام مند استادان خویش را ضعیف تر ارزشیابی می کنند؟ به بیان دیگر، آیا این دسته از دانشجویان، هشیارانه یا ناهشیارانه در آینده ارزشیابی خویش از تدریس استاد را سوگیرانه انجام می دهند؟ از آنجایی که نمرات ارزشیابی دانشجویان از اساتید، بر اساس آئین نامه ارتقای مرتبه علمی و بر اساس دیگر دستورالعمل های داخلی دانشگاه ها، تصمیم گیری های دانشگاهی درباره اعضای هیأت علمی را تحت تأثیر قرار می دهند این احتمال وجود دارد که سنجش و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانشجویان توسط اساتید، هشیارانه یا ناهشیارانه دستخوش ملاحظات غیرآکادمیک قرار گیرد. هدف مطالعه پنلی حاضر آزمودن این فرضیه است که دانشجویان مردود در آینده نمره ارزشیابی کمتری به استاد خویش می دهند.روش پژوهش: برای آزمودن فرضیه تحقیق، داده های پیشرفت تحصیلی و نیز ارزشیابی دانشجویان یک ورودی مشخص استخراج شد و پس از شرط گذاری متناسب با طرح و هدف تحقیق، نمونه ای به اندازه 268 دانشجوی مردودی به دست آمد که اطلاعات نمرات درسی و نیز ارزشیابی آنها از استاد درس، طی دو نیمسال متوالی به دست آمد. تحقیق و ماهیت داده ها از نوع طولی و مبتنی بر منطق مطالعه پنلی است. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بر خلاف فرضیه اولیه، میانگین نمرات ارزشیابی دانشجویانِ مردود از استاد خویش در نیمسال بعد به طور معناداری بالاتر از نیمسال قبلی است. در عین حال، پس از کاربرد مدل پارامترهای اثرات تصادفی و کنترل واریانس ناشی از عامل استاد، از یک سو ملاحظه شد که با کاهش یک واحد در «معدل دانشجو» به عنوان شاخص اصلی توان و استعداد تحصیلی، کاهشی به اندازه سیزده صدم در ارزشیابی دانشجو از تدریس استاد قابل مشاهده است. از سوی دیگر، با یک واحد افزایش در نمره دانشجویانِ مردود، افزایش معناداری به اندازه یک درصد در ارزشیابی آنها از اساتید به وجود می آید.نتیجه گیری: از مجموع این یافته ها می توان نتیجه گرفت که اگر چه بین توان و استعداد تحصیلی و نیز نمره دانشجویانِ مردود با ارزشیابی آنها از استاد درس ارتباط وجود دارد اما ارزشیابی این دانشجویان از تدریس استاد بیش از اینکه متأثر از نمره مردودی آنها در ترم قبل باشد مبتنی بر برداشت و ادراک آنها از فعالیت های آموزشی و حرفه ای استاد در ترم بعد است.
تدوین و اعتباریابی برنامه درسی تربیت دینی در مقطع پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
279 - 303
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباربخشی برنامه درسی تربیت دینی در دوره پیش دبستانی می باشد. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب نوع داده ها آمیخته (کیفی-کمی) و از رویکرد ترکیبی اکتشافی متوالی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 16 نفر از خبرگان مطالعات برنامه درسی، کارشناسان تعلیم و تربیت اسلامی و مربیان این دوره و در بخش کمی شامل 200 نفر از کودکان پیش دبستانی می باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند و با توجه به اشباع نظری داده ها انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه می باشد. برای گردآوری اطلاعات در مرحله کیفی (تحلیل مضمون) و در مرحله کمی (مدل یابی معادلات ساختاری) استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 8 به شیوه تحلیل مضمون محور یا تماتیک مبتنی بر تکنیک «شبکه مضامین» و به شیوه استقرائی، طی مراحل کدگذاری (باز، محوری و منتخب) مورد تحلیل قرار گرفت و الگوی پیشنهادی تربیت دینی برای کودکان پیش دبستانی تدوین و از مفروضه های آن برای تهیه پرسشنامه نظرسنجی در مرحله کمی و ارزیابی میزان اعتبار آن استفاده شد. برای اطمینان به روایی ابزار از اجماع نظر خبرگان به روش دلفی و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ بهره برداری گردید (0.83=α). داده ها با روایی همگرای (AVE>0.5) و پایایی مرکب CR>0.7)) گردآوری و برای اعتباریابی الگو، از مدل یابی معادلات ساختاری به شیوه حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزار PLS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که ویژگی های شناسایی شده می توانند به شکل مطلوب مولفه های برنامه درسی تربیت دینی را پیش بینی کنند (0.552=R2). در نهایت، برازش مدل کلی پژوهش تأیید شد (0.438=GOF).
ارزشیابی کیفیت بیرونی سرفصل برنامه درسی مقطع کارشناسی ارشد حسابرسی در ایران: از دیدگاه دانش آموختگان و کارفرمایان
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
126 - 162
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی، محصول فرآیند برنامه ریزی درسی است. ارزشیابی برنامه ها از جمله برنامه درسی، موجب بهبود آموزش می شود. از اینرو هدف پژوهش حاضر، ارزیابی کیفیت بیرونی برنامه درسی مقطع کارشناسی ارشد حسابرسی با استفاده از الگوی دانش، مهارت و نگرش بنجامین بلوم، می باشد. برای این منظور، با مرور تحقیقات پیشین، 80 شاخص سنجش دانش، مهارت و نگرش لازم یک فارغ التحصیل ارشد حسابرسی استخراج شد که با نظرخواهی از 10خبره حسابرسی به روش دلفی فازی مثلثی، 62 شاخص مورد اجماع خبرگان قرار گرفت. سپس با توزیع پرسشنامه حاوی این 62 شاخص در سال 1402 بین دو دسته نمونه آماری بخش کمّی این تحقیق که به روش هدفمند انتخاب شده اند ، نظر 61 نفر دانش آموخته کارشناسی ارشد حسابرسی از دانشگاه های دولتی کشور که شاغل در همین حرفه اند، ونیز 120 نفراز کارفرمایان ایشان(شرکای موسسات حسابرسی که فارغ التحصیلان ارشد رشته حسابرسی در موسسه آنها مشغول به کار هستند)، میزان مطلوبیت بیرونی برنامه درسی ارشد حسابرسی مورد ارزشیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که مطابق نظر دو گروه فوق الذکرکه از لحاظ آماری تفاوت معنی داری ببین نظراتشان نیست، مطلوبیت کیفیت بیرونی برنامه درسی ارشدحسابرسی برای انتقال دانش، مهارت و نیز نگرش لازم به دانش آموختگان این رشته جهت انجام وظایف محوله حسابرسی، نامطلوب است.