مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
منشآت
حوزه های تخصصی:
بی تردید پیروی از الگوی مکتوبات حکومتی، سنتی دیوانی محسوب می شود و به نظر می رسد به طور کلی در انتقال مکتوب به عنوان یک واحد نوشتاری دیوانی از یک مجموعه به مجموعه دیگر، تفاوت هائی به وجود می آید که عمدتاً تحت تاثیر شرایط و محیط فکری، زبانی، و سیاسی ... کاتب متاخر است و این مسئله، به لحاظ آگاهی های تاریخی و نیز دانش سندشناختی با اهمیت است. انتشار مجموعه اوزبکان و پژوهش در مورد موضوع اسناد و مکتوبات آن - که حکایت از تاثیرپذیری این اثر از مجموعه مکتوبات شرفنامه داشت - نویسنده را بر آن داشته است تا باتوجه به آنچه پیش از این گفته شد، به مقایسه و سنجش مکتوبات مشابهی از هر دو مجموعه که در دو دوره متفاوت به رشته تحریر درآمده اند، دست یازد. بدین منظور تلاش می شود به کمیت و کیفیت انتقال مکتوبات و تفاوت های احتمالی هر دو اثر پرداخته شود. برای مقایسه تفاوت های مکتوب اصلی (شرفنامه) با مکتوب اخذ شده (مجموعه اوزبکان) به چهار موضوع تصحیف، جابجائی کلمات، افتادگی و افزودگی، و تغییر پرداخته می شود. نتیجه گرفته می شود که مجموعه اوزبکان 1 مکتوب از شرفنامه نسخه برداری کرده است. نسخه برگردان رویمر برای چاپ شرفنامه (دست کم در این مکتوبات) در بیش تر موارد در مقایسه با مجموعه اوزبکان دارای برتری هائی است. افزون بر این، رونویسی مکتوب نه تنها تحت تاثیر لغزش های کاتب قرار داشته، بلکه محیط فرهنگی، اجتماعی، زبانی و غیره کاتب نیز در مکتوب جدید خود را نشان می دهد. افزودگی ها و عباراتی که در نسخه رویمر (نسخه اساس رویمر، نسخه کتابخانه استانبول است) وجود ندارد، باید مورد مطالعه مجدد و دقت بیش تر قرار گیرد. زیرا معلوم نیست که اضافه های موجود از کاتب جدید است یا افتادگی های نسخه رویمر.
مقایسه سبکی منشآت قائم مقام و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان پیروان سعدی تنها کسی که در پیروی از شیوه نگارش وی در گلستان گوی توفیق را از همگان ربود، قائم مقام فراهانی، نویسنده منشآت است که با درک روح زبان سعدی و رمز و راز آن،- تأثّر و نه تقلید- توانست نثری زیبا، روان، آهنگین و در عین حال استوار بیافریند. او راز ماندگاری و کهنه نشدن انشای گلستان؛ یعنی برخورداری از ارزش های گوناگون ادبی از قبیل: سادگی بیان، پرمایگی، خوش آهنگی، لطف سخن، بهره مندی هنرمندانه از زبان زنده، پر تحرّک و طبیعت آمیز را دریافت. از وجوه مشترک سعدی و قائم مقام می توان به استفاده به دور از تصنّع از زیورهای کلامی از قبیل سجع، ترصیع و موازنه و نیز بهره برداری از آیات و احادیث و استفاده بجا از اشعار و امثال و زبان زنده و پرتحرّک اشاره کرد. مقاله حاضر با مقایسه سبک شناسانه منشآت قائم مقام و گلستان سعدی در صدد تبیین وجود اشتراک آن دو و نشان دادن میزان توفیق قائم مقام در پیروی از سعدی است.
نقد و تحلیل نسخه خطی منشآت محمد شاه بهمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منشات نویسی یا نامه نگاری که در قدیم به آن ترسل نیز می گفته اند از لوازم مهم در امور دیوانی(دولتی) حاکمان و فرمان روایان بزرگ و محلی به شمار می رفته و به عنوان یکی از فنون نویسندگی در گستره ی فرهنگ و ادب فارسی، جایگاه ویژه ای داشته و سابقه ی دیرینه ای دارد.
با نفوذ زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره و حمایت بی دریغ پادشاهان هند از نویسندگان وشاعران فارسی زبان، آثار فراوانی به زبان فارسی در آن سرزمین تحریر شد؛ از جمله منشآت نویسی فارسی به گونه ای چشم گیر مورد توجه ادیبان و منشیان قرار گرفت. سبک این آثار بیشتر مصنوع، همراه با سجع، آراسته به صنایع لفظی و معنوی، استفاده از اشعار فارسی و عربی در ضمن نثر، می باشد.
اثر حاضر از مولفی گم نام در قرن یازدهم است و تنها نسخه ی آن به شماره ی 16170 در کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود که نگارنده تلاش نموده این اثر را با روش قیاسی تصحیح نماید.
بعد از بررسی ها مشخص گردید که این اثر نیز دارای خصوصیاتی همچون دیگر آثار منشیانه می باشد از جمله: دارای 129 آیه ی قرآنی، 319 بیت فارسی،173 بیت عربی است و نیز بسامد بالای آرایه های: تشبیه، سجع، کنایه، جناس، استعاره، تضاد و مراعات نظیر در این اثر درخور توجه است. همچنین تنیدگی نوشته های متن با آیات، اشعار و امثال از دیگر محاسن این اثر می باشد.
بررسی «سلطانیّات» در مکتوبات مولوی و منشآت جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع نثر فارسی ، مراسلات درباری و نامه های بزرگان است. در مکتوبات مولانا و منشآت عبدالرحمن جامی دسته ای از نامه ها هستند که در این پژوهش به عنوان (سلطانیّات) مورد بررسی قرار گرفته اند. تعریف سلطانیات و تاریخچه آن در ادب فارسی و نیز بررسی شکلی و محتوایی نامه های این دو چهره سرشناس ادب و عرفان مقوله هایی است که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است. نیز بازتاب شخصیت این بزرگان در سلطانیات آنها و همچنین انعکاس مسایل اجتماعی بررسی شده اند.
از آن جا که دیگر آثار مولانا و جامی غالباً صبغه تعلیمی داشته و برخی از جنبه های اجتماعی و خصوصیِ شخصیت آنها ممکن است پنهان مانده باشد، لذا پرداختن به نامه های آنها که صریح و شفاف و دور از پیچیدگی های استعاری و بلاغی شاعرانه اند، می تواند زوایای دیگری از شخصیت آنها را آشکار سازد. روش کار به صورت تحلیلی است و داده ها از منظر شکلی و محتوایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این پژوهش مشخص می کند که به لحاظ شکلی، نثر مولانا آمیخته با سجع و دیگر تکلفات منشیانه است، اما جامی سلاست کلام و صراحت بیان را ترجیح داده است. هر دو عارف نامدار کوشیده اند که از نفوذ کلام خود برای گره گشایی از مشکلات و معضلات مردم استفاده کرده و از این طریق به مسؤولیت های الهی و اجتماعی خود عمل کنند.
جایگاه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی در پژوهش های تاریخی دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منشآت ومکاتیب، از جمله منابع مهم و موثق هر دوره تاریخی محسوب می شوند و در لابه لای فرمان ها و نامه های مندرج در آنها می توان به نکات مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، اقشار و طبقات، مناصب و مشاغل و به طور کلی، ساختار اداری یک حکومت یا دوره مشخص تاریخی پی برد. مجموعه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی نیز یکی از منشآت دوره تیموری است که بین سال های 814 تا 845 هجری قمری تألیف و تدوین شده است.
هدف: هدف مقاله ذکر اهمیت مجموعه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی در شناخت اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی دوره تیموری است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای می باشد.
یافته ها و نتایج: منشآت منشی سمرقندی به عنوان یکی از منشآت دوره تیموری، اطلاعات مفیدی در زمینه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و دینی این دوره ارائه داده و همچنین درباره تشکیلات دیوانی، نهاد قضایی و مذهبی آن دوره، در اختیار پژوهشگران و محققان تاریخ قرار می دهد.
بازشناخت «نامه نامی» اثری ناشناخته از خواندمیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترسل یا شیوه نامه نگاری از گونه های مهم ادبیات منثور است که در دوره صفوی شکوه و رونقی تازه می یابد و آثار متعددی هم در این باره تألیف شده است. از این میان، نامه نامی اثر خواندمیر متوفی قرن دهم، دارای اهمیت والایی است و با این حال در بین متون سبک منشیانه کمتر به آن پرداخته شده است. این اثر مجموعه ای است از مراسلات و منشآت که آن ها را خواندمیر به عنوان دستور کتابت و انشا برای منشیان و مترسلان، از رسایل و مکاتبات رسمی و درباری پیشینیان جمع کرده است. این اثر یکی از متون تاریخی دوران تیموری و آغاز دوران صفوی است و علاوه بر داشتن جنبه ادبی، از نظر تاریخی نیز حائز اهمیت است. نثر این کتاب نمونه زیبایی از نثر منشیانه و مسجع فارسی است.
دمی با نامة نامی: معرفی، تصحیح، و نسخه شناسی منشآت خواندمیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غیاث الدین بن همام الدین معروف به «خواندمیر»، مورّخ، منشی، شاعر، و نویسنده عصر تیموری، نوه دختری «میرخواند»، مؤلف کتاب روضة الصفا، است. نامة نامی ترسّل منشیانه ای است زیبا و خواندنی با نثری آمیخته به نظم، شامل دیباچه، نُه فصل، و هر فصل شامل چندین بخش که در نسخ موجود با نام سطر و لفظ تقسیم گردید. خواندمیر این نامه ها را در چهل و شش یا چهل و هفت سالگی، یعنی 925 یا 927 قمری، زمانی که مقیم هرات بود، برای اشخاص دیوانی اعم از طبقات اعلی و اشراف و طبقات عمومی جامعه به مناسبت های مختلف به نگارش درآورده است. نامة نامی بر اساس شش نسخه تصحیح شده است. نسخة اساس، به شمارة 3411 متعلق به کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران، با قدمت بسیار، غلط کم تری داشت.
نامة نامی، این اثر گران قدر، به واسطة امتیازاتی همچون شیوایی نامه ها و داشتن اطلاعاتی دربارة علایم و اصطلاحات نگارشی تصحیح شد. این کتاب از منظر تاریخی نیز در روشن کردن زوایای تاریک تاریخ عصر تیموری و صفوی و نام بردن از اشخاصی همچون سلطان حسین بایقرا و فرزندان او و کمال الدین بهزاد برای پژوهشگران حائز اهمیت خاصی است.
کاربرد زبان عامیانه یکی از خصایص سبکی منشآت قائم مقام فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قائم مقام فراهانی نویسنده بزرگ ادبیات کلاسیک و یکی از نقاط عطف تاریخِ نثر فارسی است که نثرش سبب تحول در ادبیات مشروطه شده است. کار عمده وی رهاساختن نثر از پیچ و خم عبارت پردازی های رایج در عهد صفوی و تیموری، و پیرایش نهال انحراف از شیو ه متداول نثر مصنوع و کم محتوای آن زمان بوده است. نثر این اثر از نظر شاخصه ها و شگردهای ساده نویسی عناصر زبان عامیانه بسیار ارزشمند است. نوشتار حاضر سبک منشآت قائم مقام فراهانی را از نظر به کارگیری عناصر زبان عامیانه در سطوح مختلفِ مفردات، تعبیرات، ترکیبات کنایی، مثل ها و اشعار بررسی می کند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و در پایان نیز از حیث کمی بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کاربرد مثل ها، اصطلاحات و کنایات مردمی به نثر قائم مقام و به خصوص به منشآت او وجهه ای پویا و زنده داده است. وی با تکیه بر ذوق و فضل خود مسائل روز را با زبان و اصطلاحات رایج دوره و در بافتی آهنگین و ادبی به سبک گلستان ارائه کرده است.
بررسی و مقایسة روند مشروعیت یابی سیاسی سلاطین سلجوقی: طغرل (429-455ه .ق) و سنجر (511-552ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلجوقیان قومی ترک زبان بودند که با تسلط بر ایران و عراق پایه های حکومت قدرتمندی را در این سرزمین ها پی ریزی کردند. آنان پیش از قدرت گیری در قلمروهای اسلامی، دین اسلام را پذیرفته بودند و به همین دلیل نیز، همانند سایر حکومت های پیش از خود در ایران، از همان آغاز از طریق گرفتن تأییدیه از خلفای عباسی به کسب مشروعیت متوسل شدند. طغرل بنیانگذار سلسلة سلجوقی با تأثیرپذیری از وزیر ایرانی خود عمیدالملک کندری، در مناسبات سلطنت و خلافت نسبت به حاکمان پیش از خود، آل بویه، تغییری ایجاد نکرد. وی این اندیشه را پذیرفت که حکومت حقی الهی است که به خاندان عباسی داده شده و از طرف خلیفة عباسی به امرایی همچون طغرل واگذار گردیده است.
در عهد جانشینان طغرل روابط خلافت و سلطنت دستخوش تحولات اساسی گردید، تا آنجا که سنجر به تبلیغ این اندیشه پرداخت که حکومت از طریق ارث و استحقاق شخصی، بی واسطه و مستقیماً از طریق خداوند به وی تفویض گردیده است. بدین ترتیب، نقش خلیفه در ساختار حکومتی سلجوقی به شدت تضعیف گردید و سنجر تنها دلیل احترام به خلافت را پیروی از سنت اسلاف خود عنوان نمود.
بررسی جایگاه منشآت و منشآت نویسی در ایران تا پایان قرن هشتم هجری
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ایران دبیران و منشیان جایگاه ویژه ای در دربارهای حکومتی داشتند. آنها برای رسیدن به مقام دبیری باید واجد ویژگی ها و توانایی های متفاوتی می-بودند. یکی از این ویژگی ها مهارت و توانایی آنها در کتابت و خوشنویسی بود. عده ای از این دبیران پس از مدتی در کسوت دبیری نشستن اقدام به تألیف و تدوین رساله ها و متن هایی پیرامون آموزش و انتقال تجربیات و آموخته های خود می نمودند. در این متون آنها به آموزش موارد مختلفی از جمله نحوه کتابت و خوشنویسی می پرداختند.یکی از این متون، مجموعه های منشآت فارسی بود. معرفی منشآت و سیر تدوین و گردآوری آنها به عنوان یکی از متون آموزشی کتابت و خوشنویسی مسئله ای است که این پژوهش با شیوه توصیفی و با کمک منابع کتابخانه ای سعی در بررسی آن دارد. آشنایی با منشآت، ویژگی های آنها و سیر تکوین و تدوین این متون تا قرن 9 هجری می تواند دستاورد این تحقیق باشد.
تصحیح عباراتی از کتاب منشآت خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از افضل الدّین بدیل بن علی خاقانی شروانی، شاعر بزرگ قرن ششم، علاوه بر دیوانو مثنوی ختم الغرایب، نامه هاو منشآتی به یادگار مانده است. ارزش ادبی این نامه ها همراه با اطّلاعات مهمّی دربارة زندگی شاعر و حوادث عصر او، اهمّیت زیادی به این نوشته ها داده است، اما دشواری ها و غرابت خاص متن به کاستی پژوهش دربارة آن انجامیده است. تصحیح این نامه ها با تلاش محمّد روشن و در سایه راهنمایی ها و گره گشایی های بزرگانی مثل مجتبی مینوی و بدیع الزّمان فروزانفر انجام شده است. می توان گفت این تصحیح، جدّیترین کاری است که تا کنون در زمینة خاقانی پژوهی صورت گرفته است. این جستار با هدف پیشبرد کوشش های فرزانگان مذکور، تأمّلی در ضبط چندین عبارت از این تصحیح است.
منشآت های دوره تیموری (بر اساس تحلیل منشأالانشاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تشریح ارزش های سندی نسخه ای تازه یاب از کتاب منشأالانشایِ باخرزی از آثار دوره سلطان حسین بایقرا (842-911ق.) روش/ رویکرد پژوهش: نسخه تازه یاب معرفی و با سه نسخه از همین اثر متعلق به همین دوره مقایسه شده است یافته ها و نتیجه گیری: نسخه تازه یاب منشأالانشاء کامل تر است و می تواند قابلیت آن را دارد که پژوهش های تازه را در مورد اسناد دوره تیموری بر اساس آن انجام داد .
مکتوبات زنان در دوره تیموریان
حوزه های تخصصی:
مکاتبات از منابع با ارزش در پژوهش های تاریخی و از انواع مهم نثر فارسی محسوب می شوند. به لحاظ تاریخی و انعکاس اوضاع اجتماعی و تاریخ مردم اهمیت شایانی دارند. از یک سو افق های تاریک و زوایای پنهان تاریخی را به روشنی باز می نماید و از سوی دیگر با استفاده از این منابع می توان به بررسی شیوه نگارش مکاتبات دیوانی که در دربارها رایج بوده و تغییر و تحولات نثر فارسی در طول تاریخ پرداخت. مکتوبات به ناگفته های می پردازد که ممکن است در کتب تاریخی و دیگر منابع به آن پرداخته نشده است. برای بازسازی نظام دیوانی و دیوانسالاری و روابط خارجی حکومت ها از مراجعه به این منابع ناگزیریم. بررسی مکاتبات زنان اهمیت دو چندان دارد؛ چرا که اصولاً تاریخ نگاری ایرانیان، سیاسی و نظامی بوده و نقش زنان مورد بررسی واقع نشده است. با استفاده از این منابع می توان بر حوادث پشت پرده تاریخ که زنان در آن نقش داشته و رد پای در متون تاریخی نمی توان برای آن یافت، دست پیدا کرد، همچنین وضعیت خانوادگی، میزان سواد ادبی و سیاسی زنان در طول تاریخ، دخالت و نقش آن ها در حوادث مهم تاریخی، را بررسی کرد. دوره تیموریان یکی از ادوار مهم در زمینه کتابت و انشاء نویسی است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و تحقیق تاریخی، مکاتبات زنان دردوره تیموریان را بررسی کنیم.
معرّفی و بررسی نسخه خطّی«صحیفه شاهی(تقویم المکاتیب)»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسخه های خطّی، گنجینه های گران بهای هر ملّتی است.کشور ما به دلیل داشتن پشتوانه فرهنگی قوی ، در این زمینه بسیار غنی است.نسخ خطّی بسیاری به زبان فارسی کتابخانه های ایران و جهان نگهداری می شود.این نسخه ها در زمینه علوم گوناگونی نگاشته شده است. منشآت و ترسّل یکی از گونه های رایج در تاریخ ادب فارسی و عنوان عمومی آثار و کتاب هایی است که در برگیرنده منشور یا فرمان، اخوانیات، جوابیات، سلطانیات، سوگندنامه ها و عهدنامه ها، فتح نامه ها یا شکست نامه ها است. عصر تیموری یکی از درخشان ترین و پُررونق ترین دوران منشآت نویسی است. در این دوره، انشاءِ منشآت و ترسّلات گوناگون، مقیاس و معیاری برای سنجش مایه های سخن شناسی و ذوق به شمار می رود. منشآت صحیفه شاهی یا تقویم المکاتیب عنوان یکی از منشآت عصر تیموری است که به همّت ملّا حسین واعظ کاشفی سبزواری دبیر و منشی دربار سلطان حسین بایقرا و مؤلّف کتب بی شماری از قبیل جواهرالتّفسیر، انوار سهیلی، روضه الشّهدا و ... تدوین شده است. نسخه های خطّی این کتاب در کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه مَلِک و چندین کتابخانه دیگر نگه داری می شود. با توجّه به اهمیّت ادبی و تاریخی کتاب صحیفه شاهی در این مقاله که به روش توصیفی و تحلیلی انجام پذیرفته، ضمن نگارش مقدّمه ای در تاریخ مراسلات و معرّفی نسخه های خطّی این اثر، بر احیای یکی از مواریث تاریخی و ادبی کشور تأکید شده است.
تطبیق ساختاری ارکان نامه در منشآت میبدی و تفرشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
217 - 240
حوزه های تخصصی:
ترسل و انشاء یکی از گونه های ادبی کهن در ادب فارسی است و از گذشته دارای ساختاری مشخص بوده که در آن بخش های سه گانه صدر، متن و انجام نامه مطابق با قواعد خاصی نوشته می شده است. در دوره های صفوی و تیموری که نثر ساده رایج شد و بیشتر نثرنویسان دانش و معلومات نویسندگان دوره قبل را نداشتند، استفاده از این ساختار معیّن فراموش شد. با این حال، تعدادی از منشیان این دوره می کوشیدند نامه ها را به سیاق دوره قبل بنویسند. این مقاله به بررسی و مقایسه ساختار نامه در منشآت میبدی و تفرشی، دو تن از منشیان نیمه اول دوره صفوی، می پردازد. برآیند پژوهش نشان می دهد که میبدی در تقسیم بندی ساختار نامه به شیوه نویسندگان دوره قبل عمل می کند. استفاده از دعای فارسی و عربی و نعت های مفرد و مرکب در صدر نامه و دعای طول عمر مخاطب و نیز تأکید بر متن نامه در قسمت پایان نامه مطابق شیوه نویسندگان دوره قبل است و از این نظر می توان گفت که میبدی از آخرین پیروان سبک ساختار سه گانه در منشآت فارسی است. اما تفرشی از جمله نویسندگانی است که توجه چندانی به سبک و سیاق نامه نگاری دوره قبل ندارد و مرز بین آغاز نامه و متن آن به وضوح مشخص نیست.
معرفی نسخه خطی منشآت امیر نظام گروسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
معرّفی و انتشار متون برجسته ادب فارسی، موجب رونق و غنای پیشینه علمی، ادبی و تاریخی کشور می شود. بسیاری از نسخ در کتابخانه های داخل و خارج کشور باقی است که به منظور شناسایی ضرورت دارد تصحیح، معرّفی و مورد ارزیابی قرار گیرند. از حسنعلی خان امیرنظام گروسی دو اثر ارزنده ادبی به صورت مکتوب به نام های منشآت و پند نامه یحیویه به جای مانده است که تا به حال معرّفی و مورد تحلیل و بررسی واقع نشده است. منشآت گروسی؛ اثری در نامه نگاری و مکاتیب دیوانی فارسی است که در قرن سیزدهم به سبک قائم مقام فراهانی به نثری ساده و بینابین نگاشته شده است و از نظر انعکاس اوضاع تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دیوانی و... حائز اهمیّت می باشد، لذا بازنگری و معرّفی و شناسایی این اثر در باز آفرینی گذشته فرهنگی ایران، می تواند مؤثّر باشد. در این مقاله سعی بر این است ضمن معرّفی امیر نظام گروسی و نقش وی در ترّقی و اصلاح جامعه و توجه به علوم ادبی و ادبیان، نسخه های اساس و کمکی منشأت وی، نیز معرّفی شده و به بیان مهّم ترین ویژگی های این اثر، پرداخته شود.
منشآت منصب قضا و جایگاه قاضیان تیموری در خطه خراسان بزرگ و انعکاس آن در نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
54 - 71
حوزه های تخصصی:
منشآت یا نامه های تاریخی از ابزارهای اداره امور دیوانی در تاریخ ایران بوده اند. بازشناسی متن این آثار گامی مهم در آگاهی از رازهای موجود در ساختار اداری کهن است. یکی از ارکان مهم ساختار اداری در جامعه ایران در دوره اسلامی، نظام قضایی بوده است. برقراری عدل یکی از مهم ترین اصول اسلامی در جامعه مسلمانان به شمار می رود و شاهان به عنوان نماینده عدالت خداوند بر زمین خود را مسئول برپایی عدالت می دانستند. این مهم از طریق مناصب شرعی و مذهبی به خصوص قضاوت ممکن می شد. در این مقاله به بررسی اسناد انتصاب قاضیان در دوره تیموری در خراسان بزرگ موجود در منشأت مهم این دوره پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های آرشیوی و کتابخانه ای است انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که قاضیان با توجه به اسناد و منابع باقیمانده، طیف وسیعی از اختیارات را از جنبه شرعی و عرفی در جامعه به عهده داشته اند و با توجه به ویژگی شرایط انتخاب قاضی، ارتباط مستقیم با مردم و ارتباط با دربار از جنبه حکومتی و مذهبی مورد توجه بوده اند. برخی از این قاضیان ضمن حمایت از هنرمندان در زمره شعرا، هنرمندان و نویسندگان بزرگ دوره تیموری محسوب می شدند. واکاوی نگاره های تاریخی موجود بر اهمیت این منصب تأکید دارد. اهداف پژوهش: 1.واکاوی وضعیت عدل و دادگستری در دوره تیموری. 2.بررسی نقش منشآت در واکاوی نقش قاضیان و انعکاس آن در نگارگری. سوالات پژوهش: 1- نظام قضایی ایران در تیموری چه وضعیتی داشت؟ 2- منشآت چه نقشی در اختیارات قضات دوره تیموری و بازشناسی وظایف آن ها دارند؟
تحلیل گفتمان منشآت خانوادگی قائم مقام فراهانی بر اساس نظریّه کاربردشناسی اصول ادب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قائم مقام فراهانی از سیاستمداران بزرگ دوره قاجار به شمارمی آید و دارای تألیفات متعدّدی است که مهم ترین آن ها منشآت نام دارد. منشآت، نامه هایی است که در دوره دیوان سالاری به سبک ساده و روان نوشته شده و به عنوان ژانری ادبی این ظرفیت را داراست که بر اساس نظریه کاربردشناسی اصول ادب بررسی شود. از این رو، در این پژوهش، این نظریه در نامه های خانوادگی قائم مقام در منشآت، بررسی و تحلیل می شود تا از این طریق، شخصیّت و نحوه ارتباط وی با افراد خانواده ارزیابی شود. درباره اصول ادب نظریّات متعدّدی بیان شده که در این مقاله از نظریه براون و لوینسون بر اساس راهبرد های ادب سلبی و ادب ایجابی، خطاب های مستقیم و غیرمستقیم؛ و از نظریّه کالپپر در رابطه با راهبرد نقض ادب ایجابی و نقض ادب سلبی، و نقض مستقیم ادب بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این جستار که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده؛ گویای این است که قائم مقام فراهانی از ادب ایجابی (39.75%) برای مخاطبان خود بهره فراوانی برده؛ و از ادب سلبی (2.75%)برای بیان علاقه خود بهره گرفته و وجهه کمتر کسی را تهدید کرده است. نقض ادب ایجابی (7%) براساس عدم همدلی یا برچسب های نامناسب ، درصد کمی را به خود اختصاص داده و نقض ادب سلبی (3.75%) بیشتر ناشی از فروتنی و نقض مستقیم ادب (5.25 %) نسبت به دنیا در این نامه ها بسیار کم شمار است. وی همچنین بیان غیرمستقیم (25.25%) را که دلیل بر رفتار مؤدبانه است؛ بیش از بیان مستقیم (16.25%) به کار گرفته است.
تحلیل محتوای غنایی منشآت خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منشآت خاقانی نمونه ای فاخر از کیفیت نثر فارسی است که با وجود اهمیت بسیار، پژوهشگران کمتر به آن توجه کرده اند. ازسوی دیگر، ادبیات غنایی منثور نیز در مقایسه با نوع منظوم آن، مغفول مانده است و برخی این نوع کلام را برای ادب غنایی، کارآمد ندانسته اند. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیل محتوا و با بررسی جنبه های غنایی متن منشآت ، پرتوی بر شناخت ادب غنایی منثور می افکند. با این هدف، نخست با توجه به گونه های شناخته شده ادب غنایی، مانند حسب حال، مدح، هجو، شکواییه و...، متن کتاب بادقت مطالعه و قطعات دربردارنده محتوای غنایی استخراج و براساس فراوانی معرفی شد. برپایه نتایج، همان اندازه که نثر به طبیعت زبان نزدیک تر است، منشآت نیز سیمای عاطفی خاقانی را آشکارتر بازمی تاباند؛ حسب حال ها، مدایح، هجویه ها و شکواییه ها به ترتیب بیانگر تنهایی و سرگشتگی خاقانی، طبع والایش، ناسازگاری او با محیط پیرامونش و خاطر نازک و سریع التأثیر اوست. نمونه های به دست آمده بیانگر آن است که بر خلاف تصور رایج، نثر فارسی هیچ نقصانی در بیان محتوای غنایی ندارد و گاهی بنابر مقیدنبودن نویسنده به محدودیّت رعایت وزن، نثر غنایی تأثیرگذاری و برجستگی ادبی بیشتری نیز دارد.
پژوهشی در احوال و آثار شمس سُجاسی (بر اساس منشآت منتشرنشده او)(مقاله علمی وزارت علوم)
شمس الدین محمد سُجاسی از شاعران و منشیان نیمه دوم سده ششم و نیمه نخست سده هفتم هجری است که متأسفانه اطلاعات اندکی از احوال او به ما رسیده است. از اشعارش نیز چیز زیادی بر جای نمانده است. درباره او مباحث قابل طرح بسیار است. او همان کسی است که دیوان ظهیر فاریابی را جمع کرده و ظاهراً دیباچه دیوان نیزبه انشای اوست. این البته مسأله ای است که مصححان دیوان ظهیر تاکنون بدان توجهی نکرده اند یا به اشتباه شمس کاشی را جامع دیوان دانسته اند. از دیگر آثار شمس سجاسی ظاهراً یکی هم کتاب فرائدالسلوک است که مصححان آن را بدون نام مؤلف منتشر کرده اند. در این جستار پس از بحث درباره احوال و آثار شمس سجاسی، اشعار اندکی که از او در منابع پراکنده باقیمانده معرفی شده و سپس اطلاعات مهمی که در منشآت منتشرنشده او وجود دارد نقل و تحلیل شده است.