مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
خوشه بندی
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
115 - 128
حوزه های تخصصی:
دمای خاک و چگونگی تغییرات آن نسبت به زمان و مکان یکی از مهم ترین عواملی است که نه تنها تبادل ماده و انرژی را در خاک تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه می توان گفت میزان و جهت کلیه ی فرآیندهای فیزیکی خاک به صورت مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به دماست. دمای خاک به عوامل متعددی از جمله توپوگرافی، تابش خورشید، دمای هوا، میزان رطوبت خاک، نوع و ویژگی های حرارتی خاک نظیر ظرفیت گرمایی، ضریب هدایت حرارتی و گرمای ویژه بستگی دارد. هدف از پژوهش کنونی شناسایی ساختار مکانی دمای رویه ی زمین در حوضه ی زاینده رود می باشد. برای این منظور داده های دمای سطح زمین سنجنده ی مودیس تررا برای بازه ی زمانی 1379 تا 1393 به صورت روزانه از تارنمای سازمان فضایی ناسا دریافت گردید. داده های دمای سنجنده ی مودیس تررا در تفکیک مکانی 1 × 1 کیلومتر و با سیستم تصویر سینوسی در دسترس می باشد. با برش زدن داده ها بر روی حوضه ی زاینده رود تعداد 48347 یاخته در درون حوضه قرار گرفت. مبنای قضاوت ما برای بررسی دما در حوضه همین تعداد یاخته ها(48347) بود. پس از برش زدن و آماده سازی داده ها بر روی حوضه ی زاینده رود، میانگین بلندمدت دمای حوضه برای هر یک از ماه های سال محاسبه گردید و به طور جداگانه نقشه های هر یک از فصول در نرم افزار مت لب ترسیم گردید. یافته ها نشان داد کم ترین میانگین دمای رویه در ماه دی و بیش ترین میانگین دمای رویه در ماه مرداد دیده می شود. همچنین خوشه بندی ماه های سال به روش پیوند وارد بر روی آرایه ی میانگین ماه های سال در ابعاد 48347×12 نشان داد روی هم رفته سه دوره فصول از نظر دمای رویه در حوضه ی زاینده رود قابل شناسایی است. در مجموع یافته های این پژوهش شناخت ما را از وضعیت ساختار دمای رویه در حوضه ی زاینده رود بالا برد.
بررسی روند توسعه فیزیکی کلانشهر کرمانشاه و ارائه الگوی بهینه جهات رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
91 - 112
حوزه های تخصصی:
شهر سکونتگاهی فضایی، انسان ساخت و گسترش یابنده است. نظامی که فرآیند رشد و توسعه، تغییرات شکلی و ساختاری را به خود دیده و آن را مدیریت می کند. انطباق یا هماهنگی این نظام با یکدیگر برای پایداری شهر امری اجتناب ناپذیر است. شهر کرمانشاه به عنوان نهمین کلانشهر منطقه ای ایران طی دهههای اخیر با گسترش کالبدی و جمعیتی شدیدی مواجه بوده است. این پژوهش به بررسی کم و کیف این وضعیت و ارائه الگوی بهینه جهات رشد این شهر می پردازد. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. برای انجام این مقاله در بخش نخست از تصاویر ماهوارهای لندست TM و ETM+ طی بازه ی زمانی سالهای 1365، 1370، 1377، 1386، 1389 و 1394 استفاده شد. به منظور آشکار سازی تغییرات سطوح و طبقه بندی تغییرات در سه کلاس پوششی: 1. کاربری زمین مسکونی و شهری 2. اراضی کشاورزی 3. بایر و فضای باز، از نرم افزار ENVI و روش طبقه بندی نظارت شده با حداکثر احتمال (Maximum Likelihood) و میانگین ضریب کاپای بیش از 95 درصد برای کلیه طبقات و تصاویر استفاده شد که نشان از صحت بالا دارد. نتایج نشان می دهد که گسترش سطوح شهری و جمعیتی طی سه دهه (65 94) از 3221 هکتار مساحت و 560514 نفر جمعیت به 11432 هکتار و 905602 نفر جمعیت ، یعنی حدود رشد 4 برابر کالبدی و افزایش 1.61 برابری جمعیت رسیده است که بیانگر توسعه کالبدی و جمعیتی سریع طی دوره مذکور بوده است. در بخش دوم بیش از 20 نقشه معیار در رابطه با پارامترهای مؤثر بر گسترش کالبد شهری تهیه و پردازش شدندکه با استفاده از دو روش خوشه بندی فازی (Fuzzy Clustering) و منطق فازی (Fuzzy Logic) در دو محیط نرم افزاری MATLAB و Arc GIS اقدام به همپوشانی لایه ها و جهات بهینه نمایان شدند. در نهایت مشخص گردید که جهات توسعه فیزیکی شهر کرمانشاه در آینده دارای وضعیتی "متوسط و نسبتا مناسب" است.
تحلیل فضایی تغییرات اقلیمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل فضایی تغییرات اقلیمی دما در ایران انجام شد. ابتدا با استفاده از آزمون من-کندال و شیب سن، روند تغییرات شناسایی شد. سپس با استفاده از روش های تحلیل مولفه های اصلی و خوشه بندی، گستره ایران از لحاظ روند تغییرات سالانه شاخص های فرین در چهار خوشه دسته بندی شد. 38 ،33 ، 18 و 11 درصد از ایستگاهها به ترتیب در خوشه های 1، 2، 3 و 4 قرار گرفتند. شدیدترین روندهای افزایشی در ایستگاههای خوشه یک، که در نواحی پست و کم ارتفاع ایران استقرار دارند رخ داده است. میانگین ارتفاع آنها 535 متر است. ایستگاههای خوشه 2 روند افزایشی متوسط و ایستگاههای خوشه 3 روند افزایشی ضعیفی را تجربه کرده اند. ایستگاههای خوشه 2 غالبا در نواحی شمال غرب و غرب ایران استقرار یافته اند، اما ایستگاههای خوشه 3 نظم خاصی را از نظر پراکندگی فضایی نشان نمی دهند. ایستگاههای خوشه 4 بر خلاف سه خوشه دیگر، روندهای آشکاری را نشان نمی دهند. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که بین عامل ارتفاع و شیب روند شاخص های فرین گرم همبستگی معکوس وجود دارد. یعنی هرچه ارتفاع کاهش می یابد، شیب روند افزایش می یابد. بنابراین ایستگاههایی که در نواحی پست و کم ارتفاع قرار گرفته اند نسبت به نواحی مرتفع، تغییرات اقلیمی شدیدتری را تجربه کرده اند. همچنین تغییرات اقلیمی شاخص های حدی گرم قوی تر از شاخص های حدی سرد و روند افزایش دماهای کمینه بیشتر از دماهای بیشینه است. علاوه بر آن، تعداد شب های گرم با شیب بیشتری نسبت به تعداد روزهای گرم افزایش یافته است.
کاربرد ضرایب هم بستگی مبتنی بر کاپولا و اطلاعات متقابل در خوشه بندی سری های زمانی و تشکیل پرتفوی شاخصی ارتقایافته با استفاده از رویکرد بهینه سازی استوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
497 - 522
حوزه های تخصصی:
هدف: تشکیل پرتفوی شاخصی ارتقایافته، به عنوان یکی از استراتژی های مدیریت سرمایه گذاری، سعی در ترکیب مزایای دو رویکرد فعال و غیرفعال دارد. این پژوهش، به دنبال ارائه یک مدل دومرحله ای است که بتواند در مرحله نخست، عملکرد شاخص را با تعداد کمتری از سهام تشکیل دهنده شاخص بازسازی نماید و در مرحله دوم، اوزان پرتفوی شاخصی ارتقایافته را محاسبه کند.روش: در مرحله نخست، با استفاده از یک مدل برنامه ریزی ریاضی صفر و یک به منظور خوشه بندی سری های زمانی، پرتفوی ردیاب شاخص شکل گرفت. معیارهای ضرایب هم بستگی مبتنی بر کاپولا و همچنین اطلاعات متقابل به عنوان شاخص های شباهت سری های زمانی در این مرحله استفاده شدند. در مرحله دوم، اوزان سرمایه گذاری در سهم های منتخب، به گونه ای مشخص شد که بازده مازاد پرتفوی نسبت به پرتفوی شاخصی ایجادشده در مرحله اول (نماینده شاخص)، بیشینه شود. عدم قطعیت ناشی از تخمین بازده مازاد سهم ها در مرحله دوم، با استفاده از رویکرد بهینه سازی استوار در نظر گرفته شده است.یافته ها: نتایج آزمون خارج از نمونه روی شاخص 50 شرکت فعال تر بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی بهار 1394 تا بهار 1397 با استفاده از خطای ردیابی و نسبت بازار، نشان از این موضوع دارد که علاوه بر موفقیت معیارهای شباهت ذکرشده در خوشه بندی سری های زمانی و تشکیل پرتفوی مبتنی بر شاخص، در سطح اطمینان 99 درصد، پرتفو های شاخصی ارتقایافته مبتنی بر ضرایب هم بستگی کاپولای نرمال، تی و کلایتون دارای اختلاف بازده مثبت معنادار با شاخص هستند.نتیجه گیری: استفاده از ضرایب هم بستگی مبتنی بر کاپولا و همچنین رویکرد بهینه سازی استوار به منظور درنظرگرفتن عدم قطعیت پارامترها، در تشکیل پرتفوی شاخصی ارتقایافته، موفق عمل می کند.
مدل سازی الگوهای حاکم بر پراکندگی چاه های آب با استفاده از آمار فضایی (مورد مطالعه: حوضه ماهیدشت، کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم قابلیت های فراوان آمار فضایی در مدل سازی و تبیین عوارض مختلف محیطی و شناسایی الگوهای حاکم بر پراکندگی آن ها، در مطالعات پیشین از این قابلیت ها استفاده ی چندانی به ویژه در حوزه ی مطالعات آب به عمل نیامده است. هدف مطالعه حاضر مدل سازی الگوهای حاکم بر پراکندگی چاه های آب در حوضه آبریز ماهیدشت در استان کرمانشاه با استفاده از آمار فضایی است. مبنای مورد استفاده برای شناسایی این الگوها «موقعیت» و «مقادیر» چاه ها است که برای انجام آن از پنج تکنیک رایج در آمار فضایی از جمله میانگین نزدیک ترین همسایه، آمار عمومی G ، شاخص موران I ، ترسیم خوشه و ناخوشه و تعیین کانون های داغ/سرد استفاده شده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش از شرکت سهامی آب منطقه ای استان کرمانشاه اخذ شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که الگوی حاکم بر پراکندگی چاه های کشاورزی والگوی حاکم بر پراکندگی مقادیر زیاد (عمق زیاد چاه ها) در حوضه آبریز ماهیدشت از الگوی خوشه ای پیروی می کنند. الگوی کلی پراکندگی چاه های حوضه ی مورد بررسی از دهه 1330 تا دهه 1380 از تصادفی به خوشه ای تبدیل شده است. تحلیل های مربوط به خوشه و ناخوشه و کانون های داغ و سرد نیز نشان دهنده بحرانی بودن مناطق شمال و شمال شرقی حوضه به لحاظ برداشت بی رویه ی منابع آب زیرزمینی هستند.
واکاوی و کشف الگوهای همکاری بانک های ایران با فین تک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
161 - 188
حوزه های تخصصی:
همکاری بانک و فین تک به یکی از موضوعات مهم در مطالعات کسب وکارهای فناوری مالی و تحول در سیستم بانکداری تبدیل شده است، بااین حال تاکنون پژوهش دقیقی پیرامون وضعیت و الگوی همکاری بانک های ایران با فین تک ها انجام نشده است. هدف این پژوهش کشف الگوهای همکاری بانک ها با فین تک ها از منظر بانک هاست و بر این اساس سؤال اصلی پژوهش بدین شرح است: چه الگوهای همکاری میان بانک های ایران و فین تک ها وجود دارد؟ در این پژوهش تلاش گردید تا ضمن توزیع پرسشنامه در میان 144 نفر از مدیران ارشد بانکی و تولید داده های موردنیاز، وضعیت همکاری 16 بانک ایرانی با فین تک ها در چهار بخش همکاری، نوآوری، بانک و فین تک مطابق با چارچوب مفهومی مدنظر موردبررسی قرار گیرد. به منظور تحلیل داده های به دست آمده، از الگوریتم های خوشه بندی که یکی از کاربردی ترین روش های داده کاوی است استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می دهد: اول اینکه الگوی همکاری بانک های موردمطالعه در پنج خوشه بهینه تقسیم بندی می شود: الگوی سرآمدانه، الگوی تحول طلبانه، الگوی شتابانه، الگوی زیرکانه و الگوی سرمایه گذارانه. دوم اینکه به دلایل گوناگونی از جمله عدم توسعه گونه های مختلف فین تک و مدل های کسب وکار مربوط به آن، اکثر بانک های موردمطالعه در یک خوشه قرار می گیرند و رفتار نسبتاً مشابهی دارند. سوم اینکه نتایج خوشه بندی نشان می دهد عامل دولتی و خصوصی بودن بانک ها نمی تواند به عنوان عامل متمایزکننده در رابطه بین بانک و فین تک مطرح شود.
تحلیلی بر کارکردهای هوش مصنوعی در علوم اسلامی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم دی ۱۴۰۰ شماره ۴۳
123 - 108
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی سبب شد که حجم عظیمی از داده های علوم اسلامی به محیط دیجیتال منتقل شدند. به گونه ای که برای بهره برداری از این حوزه و عبور از تنگناهای تولید علوم اسلامی و تدبر در آن و افزایش سرعت،حجم و حتی دقت کار ناگریز به هوش مصنوعی روی آوردند،از این رو در این مقاله با استفاده از فناوری ها و فرآیندهای کشف دانش نهفته داده ها به کارکردهای متنوع هوش مصنوعی از جمله داده کاوی، متن کاوی و خوشه بندی چه در کتاب مقدس قرآن کریم و چه در دیگر متون اسلامی پرداختیم،و به عنوان نمونه ای عملی در این زمینه به نرم افزار های مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور یعنی؛ جامع الاحادیث و درایه النور اشاره کردیم .و روش این پژوهش کتابخانه ای وبصورت توصیفی _تحلیلی بود،که آن را با روش عقلی_برهانی جمع آوری کردیم و موضوع این تحقیق تک رشته ای و ساده است ،که بدین وسیله به هدف بنیادی آن رسیدیم ،که خود باعث گشایش دریچه ای جدید در بازیابی معارف قرآنی و حدیثی و...بود و امکان خلق ایده های بدیع و راهکارهای مفید پژوهشی را در ذهن پژوهشگران این حوزه ایجاد کرده است.
ارایه مدل بهبودیافته LRFM به جهت خوشه بندی مشتریان بانک ها بر مبنای الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
317 - 365
حوزه های تخصصی:
خوشه بندی روشی رایج برای تجزیه و تحلیل داده های مختلف در بسیاری از زمینه ها است، از جمله میتوان به شناسایی آماری، بانکداری،داده کاوی، تجزیه و تحلیل تصویر و …اشاره نمود. خوشه بندی فرآیند گروه-بندی اشیای مشابه به گروه های مختلف یا به بیان دقیق تر، تقسیم مجموعه ای از داده ها به زیر مجموعه های مجزا است. نکته ی اصلی، مشخص نبودن تعداد گروه ها در خوشه بندی است، بگونه ای که در خوشه بندی متخصصین، سلیقه ای عمل می نمایند. این رساله به دنبال ارایه ی راه کاری برای خوشه بندی پویای مشتریان بانک، بر مبنای الگوریتم ژنتیک با لحاظ نمودن روش LRFM می باشد. به عبارت دقیق تر، الگوریتم ژنتیک سعی خواهد کرد از بین فیلدهای اطلاعاتی مختلفی که در مورد مشتریان بانک در پایگاه داده وجود دارد؛ فیلدهای مناسبی را در کنار ویژگی-های به کار رفته در روش LRFM قرار دهد تا نتایج مناسب تری را در خوشه بندی مشتریان بانک به دست آورد، تصمیم گیری در مورد تعداد گروه های موجود نیز بر عهده ی الگوریتم ژنتیک خواهد بود. پیاده سازی-های مختلف الگوریتم ژنتیک با استفاده از تابع های مختلف جهش و پیوند انجام پذیرفته تا دستیابی به بهترین حالت پیاده سازی گردد. شایان ذکر است تمامی روش های پیوند و جهش (به دلیل تعدد زیاد) قابل آزمون نیستند. لیکن، روند به گونه ای طراحی شده تا در پیاده سازی، بهبود نسبت به روش پایه LRFM و برخی روش های رقیب حاصل گردد.
خوشه بندی و بررسی عملکرد الگوهای یادگیری در صنایع با سطح فناوری بالا و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
91 - 118
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت نوآوری، امروزه سازمان ها در تلاش اند با ارتقای آن به مزیت رقابتی و سهم بیشتر بازار دست پیدا کنند.در چنین شرایطی، افزایش قابلیت های یادگیری سازمان می تواند بهترین راه برای دستیابی به این موفقیت و همچنین بهره برداری از فرصت ها و انواع مختلف نوآوری باشد. بدین منظور شناسایی سبک های مختلف یادگیری و نوآوری کمک بسزایی در این امر دارد لذا در تحقیقات پیشین دو سبک نوآوری و یادگیری از طریق علم، فناوری و نوآوری (STI)و یادگیری از طریق انجام، استفاده و تعامل (DUI) مورد بررسی قرارگرفته شده اند. در این تحقیق نیز سعی شده است با شناخت الگوهای یادگیری و نوآوری در728 شرکت فعال در دوحوزه با سطح فناوری بالا (صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات) و متوسط(صنعت نفت و گاز و قطعه سازی خودرو) در ایران به عنوان یک کشوردرحال توسعه زمینه ای در راستای اتخاذ سیاست های توسعه و ارتقای توانمندی نوآوری را فراهم نماید. لذا با تبیین شاخص های مناسب ارزیابی الگوهای یادگیری با روش تحلیل کلاس پنهان، چهار خوشه 1-سبک یادگیری تلفیقیDUI متوسط+ STI خوب، 2-سبک یادگیری DUI،3-سبک یادگیری تلفیقی(STI+DUI) قوی،4-سبک یادگیری STI متوسط شناسایی شده است.در آخر تاثیر الگوهای فوق بر عملکرد شرکت ها با روش رگرسیون لجستیک، مورد آزمون قرار گرفته و مشخص می شود سازمان هایی که از سبک یادگیری تلفیقی STI+DUI تبعیت می کنند از موفقیت بیشتری در رشدمالی، گستردگی عرضه کالا و نوآوری برخوردارند.
مروری نظام مند بر پژوهش های بهبود الگوریتم کا-میانه برای خوشه بندی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوشه بندی به عنوان یک فرایند جهت شناخت ماهیت و ساختار داده ها در بسیاری از حوزه های علوم و فناوری های مرتبط با آن نقش مهمی در سازماندهی داده ها دارد. یکی از الگوریتم های پرکاربرد و ساده خوشه بندی، کا-میانه است. پژوهش حاضر با هدف مرور نظام مند تحقیقات در زمینه بهبود الگوریتم کا-میانه برای خوشه بندی داده ها صورت گرفته است. این پژوهش با یک راهبرد جدید بر مبنای کاستی های الگوریتم کا-میانه به بررسی تحقیقات انجام شده در این زمینه و نقش آن در سازماندهی داده ها در محدوده سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ می پردازد. برای این منظور میزان توجه پژوهشگران به رفع هر یک از کاستی های این الگوریتم برای بهبود طی سال های مزبور در قالب پرسش های پژوهش تدوین شده است. در این پژوهش با استفاده از استراتژی جست وجو، پالایش، و استخراج مقاله ها در نهایت، ۴۷ منبع مرتبط شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بیشترین تحقیقات صورت گرفته با غلبه بر کاستی حساس به مراکز خوشه اولیه در جهت بهبود الگوریتم کا-میانه انجام شده است. همچنین، از ۴۷ تحقیق مورد بررسی، الگوریتم بهبودیافته کا-میانه در ۳۵ تحقیق بر روی داده های غیرمتنی و در ۱۲ تحقیق بر روی داده های متنی اعمال شده است. سرانجام، نتیجه حاصل از بررسی ۶ تحقیق از تحقیقات صورت گرفته نشان داد که حجم داده ها رابطه ای مستقیم با عملکرد الگوریتم بهبودیافته کا-میانه دارد. به عبارت دیگر، این الگوریتم باید به نوعی اصلاح شود که با اعمال بر روی حجم متفاوت داده ها خوشه بندی کارآمد و دقیقی انجام دهد.
توسعه مدلی برای تخمین و دسته بندی عملکرد آموزشی دانشجویان کارشناسی با استفاده از ترکیب شبکه های عصبی چندلایه (مطالعه موردی: دانشگاه قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و پیشرفت دانشجویان، به عنوان سرمایه های آینده این کشور، همواره مورد اهمیت و توجه نظام آموزش و پرورش بوده است. چه بسیار دانشجویانی هستند که خلاقیت و استعدادشان شکوفا شده است و در عوض، ما سالیانه با تعداد کثیری از دانشجو مواجه هستیم که استعدادهایشان تلف شده و از موفقیت دور شده اند. امروزه، با افزایش دانشجویان در مقاطع مختلف دانشگاهی و تنوع رشته های تحصیلی، لزوم هدایت صحیح دانشجویان بیش تر از قبل احساس می شود. بدین منظور داده کاوی آموزشی در سال های اخیر موردتوجه ویژه مسئولان نظام آموزش و پرورش قرارگرفته است. تاکنون روش ها و تکنیک های دسته بندی متنوعی در حوزه داده کاوی و یادگیری ماشین به منظور دسته بندی و پیش بینی عملکرد دانشجویان به کار گرفته شده اند. اما این دسته بندهای تکی برای پیش بینی عملکرد در فرآیند آموزش محدودیت هایی از قبیل پیچیدگی و عدم ثبات دارند. برای مقابله با این مشکل دسته بندهای جمعی به عنوان روش های نوین و کارآمد مطرح می شوند. سیستم های دسته بند جمعی نتایج چندین دسته بند تکی را ترکیب می کنند و مدلی با عملکرد بهتر ارائه می دهند. در این پژوهش یک دسته بند جمعی جدید با استفاده از شبکه های عصبی چندلایه و خوشه بندی SOM به منظور تخمین و دسته بندی معدل دانشجویان دوره کارشناسی ارائه شده است. همچنین از روش ترکیبی میانگین گیری و رأی اکثریت برای ترکیب نتایج دسته بندهای تکی استفاده شده است. نتایج ارزیابی بر روی داده های واقعی دانشگاه نشان می دهد که مدل پیشنهادی ارائه شده در این پژوهش دقت و کارایی بیشتری نسبت به روش های دسته بندی منفرد مشهور و پرکاربرد دارد. همچنین مدل پیشنهادی در مقایسه با روش های جمعی معروف، عملکرد بهتری در دسته بندی معدل دانشجویان داشته است.
تحلیل گویش سنجیِ اصطلاحات خویشاوندی در برخی استان های فارسی زبان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاحات خویشاوندی از دیرباز برای مردم شناسان از بعد روابط و تعاملات اجتماعی و برای زبان شناسان از بعد ساختاری، رده شناختی و تاریخی اهمیت داشته اند. در این پژوهش با به کارگیری روش های گویش سنجی (سگای، 1973) شامل ماتریس فاصله، نقشه های مقیاس چندوجهی، خوشه ای و دندروگرام، شباهت ها و تفاوت های ۷0۴ نمونه اصطلاح خویشاوندی مربوط به ۳۲ روستای استان های یزد، همدان، شیراز، کرمان و اصفهان تحلیل و گونه های زبانی خوشه بندی می شوند و فاصله شان با یکدیگر و با فارسی معیار اندازه گیری و ناحیه های زبانی شناسایی می گردند. ابزار تحلیل رایانشی نرم افزار گب مپ (نربون و همکاران، 2011) است. برمبنای نتایج، کم ترین تنوع در اصطلاحات وام گرفته شده از زبان عربی شامل عروس، عمو، خاله و عمه دیده می شود. بیشتر تفاوت ها بین گونه های زبانی تلفظی است و نه واژگانی. درخوشه بندی برمبنای ۱۰ گروه، بیشترین تنوع در گونه های استان اصفهان دیده می شود. فاصله گویشی بین گونه های استان کرمان کم است، به غیر از گونه ای در جیرفت که به گونه های استان همدان نزدیک است؛ وجود اقوام لر و لک در هر دو منطقه می تواند از دلایل این شباهت باشد. گونه های استان همدان نیز یک خوشه زبانی تشکیل می دهند؛ به غیر از یک گونه که به فارسی معیار نزدیک تر است. بزرگترین خوشه زبانی گونه هایی در استان های کرمان، فارس، یزد (نزدیک نواحی مرزی) و گونه های غربی و جنوب غربی استان اصفهان در مرز فارس را شامل می شود. به عبارتی، در نواحی مرزی بین این استان ها شاهد پیوستار گویشی هستیم. گونه هایی در اصفهان، همدان و یزد کم ترین فاصله با فارسی معیار را دارند. کشه و تل آباد در استان اصفهان که احتمالاً به گویش راجی و اردستانی از گونه های فلات مرکزی نزدیک اند، با هیچ گونه ای خوشه بندی نشده اند و جزیره گویشی به شمار می آیند.
خوشه بندی مشتریان در حوزه بانکداری الکترونیک با بهره گیری از تراکنش های الکترونیکی و اطلاعات دموگرافیک (مورد مطالعه: بانک رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت مشتریان و شناسایی سرویس های سودده با توجه به تنوع مشتریان بانک و گوناگونی سرویسها در نظام بانکی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. مدیریت ارتباط با مشتری در حال حاضر هسته مرکزی را در دنیای تجارت به خود اختصاص داده است، امروزه درگاه های الکترونیکی بانک ها با استفاده از شبکه های تبادل گوناگون اطلاعات نظیر ساتنا، پایا، چکاوک، صیاد و . . . به یکدیگر متصل هستند. مهمترین شبکه بین بانکی مورد استفاده در ایران شبکه شتاب می باشد. دراین پژوهش با استفاده از فنون داده کاوی به بخش بندی و رتبه بندی مشتریان در شبکه شتاب با استفاده از یک مدل بهبود یافته داده کاوی مبتنی بر تازگی خرید، تناوب خرید و مبلغ خرج شده برای خرید پرداخته شده به نحوی که بانک ها بتوانند در این شبکه رفتار مشتریان خود را تحلیل و ارزیابی نموده و به تدوین سیاستهای موثر در برخورد با مشتریان بپردازند. به این منظور داده های مورد نیاز از پایگاه داده سوئیچ کارت بانک استخراج و با روش کریسپ تجزیه تحلیل های مورد نیاز و عملیات داده کاوی بر روی آن انجام شد. این داده ها در پایگاه داده های بانک رفاه موجود بوده و با استفاده از دستورات زبان دستکاری داده ها از پایگاه دادههای موسسه استخراج گردید. همچنین جهت بررسی مطالعات مشابه و افزایش اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی، اطلاعات مرتبط با مدل مورد نظر گردآوری شد. نهایتاً R+FMW مدلی جهت خوشهبندی مشتریان بانک و تراکنش های آنها ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مدل توسعه یافته R+FMW از دقت بالاتری نسبت به مدل RFM پایه برخوردار است و با استفاده از این مدل بانک ها می توانند مشتریان فعال در شبکه تبادل بین بانکی(شتاب) را شناسایی کنند و مشتریان و کانال های ارتباطی پرهزینه را از جنبه ی میزان کارمزد و اطلاعات دموگرافیک تشخیص دهند.
تحلیل مشتریان رویگردان از بانک و خوشه بندی سایر مشتریان بر اساس میزان شباهت با مشتریان رویگردان
حوزه های تخصصی:
در نظام بانکی که چرخه ورود و خروج وجوه نقد در قالب سپرده پذیری و پرداخت تسهیلات اصلی ترین فعالیت آن محسوب می شود، حفظ مشتریان اهمیت بالایی دارد. بدین منظور مدیران بانک ها بصورت قابل توجهی به حوزه امور مشتریان تمرکز نموده و در این راستا داده کاوی و روش های تحلیل متنوع آماری می تواند نقش موثری در تصمیم گیری داشته باشد. در این پژوهش روشی پیشنهاد خواهد شد که در آن از یک الگوریتم مبتنی بر ضریب همبستگی، شاخص های موثر بر مشتریانی که اخیرا از بانک خارج شده اند، را شناسایی خواهد نمود و سپس با استفاده از قابلیت رگرسیون خطی، مدل خروج مشتریان استخراج و نهایتا متناسب با شباهت مشتریان با مدل رگرسیون، مشتریان در 6 خوشه طبقه بندی خواهند شد. در همین راستا تحلیل هایی درخصوص سایر شاخص ها و انتظارات مدیریتی برای تمرکز و حفظ مشتریان ارائه شده است.
بررسی و تعیین اولویت های صادراتی محصول رب گوجه فرنگی ایران و مؤلفه های اثرگذار بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
107 - 143
حوزه های تخصصی:
نظریه های تجارت بین الملل بر اهمیت تخصصی شدن کشورها برای بهره گیری از شبکه جهانی تجارت و منافع حاصل از آن تاکید دارند. توسعه صادرات بخش کشاورزی ایران می تواند افزون بر ارزآوری، نقش مهمی در تامین امنیت غذایی داشته باشد. یکی از رویکردهای بررسی توسعه صادرات، واکاوی ظرفیت های صادراتی ایران از مسیر مزیت نسبی و کارایی صادراتی و تخصصی شدن می باشد. از این رو در پژوهش پیش رو، به بررسی ساختار بازار، اولویت گذاری بازارهای هدف، وضعیت رقابت قیمتی و کیفیتی، مزیت نسبی و تجاری، بررسی کارایی بازارهای هدف صادراتی با استفاده از رویکرد الگوی جاذبه مرزی تصادفی، خوشه بندی بازارهای صادراتی، بررسی عامل های مؤثر بر صادرات رب گوجه فرنگی ایران در چارچوب الگوی جاذبه و بررسی عامل های مؤثر بر کارایی صادراتی رب گوجه فرنگی با استفاده از الگوی پانل پروبیت کسری در دوره زمانی 2020-2001 پرداخته شد. نتایج نشان داد که با وجود بالاتر بودن قیمت صادراتی رب گوجه فرنگی ایران نسبت به میانیگن قیمت جهانی، به دلیل کیفیت بالای این محصول، صادرات ایران از رقابت کیفیتی برخوردار است. بررسی وضعیت الگوی تخصصی شدن، بیانگر افزایشی بودن درجه تخصصی شدن صادرات رب گوجه فرنگی ایران است که در کنار افزایش سهم ایران در بازارهای جهانی، افزایشی بودن کارایی صادراتی، وجود مزیت نسبی در طول دوره بررسی و رقابت کیفیتی، پیشنهاد می شود بازارهایی که بیشترین کارایی و مزیت را دارند (که در خوشه های 3و 4 قرار دارند)، در اولویت قرار گیرند. همچنین در کشورهای با کارایی صادراتی پایین تر با انجام مطالعات موردی دقیق به منظور شناخت کامل و جامع بازارهای هدف، فاصله بین ظرفیت صادراتی و میزان واقعی صادرات جبران شود و هزینه نفوذ به بازارهای جدید، برای حفظ و تقویت کارایی بازارهایی که ایران موفق به حضور در آنها شده است، صرف شود.
مقایسه برنامه های راهبردی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور با رویکرد کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور عموماً با استفاده از الگو های برنامه ریزی راهبردی معرفی شده توسط خبرگان و دانشگاه ها تهیه می شود. این برنامه ها پس از تدوین در قالب اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه انتشار می یابد. این اسناد دارای ویژگی هایی هستند که مانند الگوهای برنامه ریزی مورداستفاده می توانند مشابه یا متمایز باشند. وجود ویژگی های مشابه در اسناد، امکان گروه بندی آن ها را فراهم می کند. در این بررسی سعی می شود با استفاده از روش های کمّی (آماری) اسناد مشابه را در گروه های همگن گروه بندی کنیم. به همین منظور ویژگی های محتوایی و شکلی اسناد برنامه ریزی 8 دانشگاه مختلف شامل 3 دانشگاه دولتی تهران، تربیت مدرس و فردوسی، 3 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی غیر دولتی علم و فرهنگ، سوره و اشرفی اصفهانی و 2 دانشگاه خارجی آکسفورد و کورنل موردبررسی قرارگرفته و وجود یا فقدان این ویژگی ها در اسناد مذکور تعیین شده است. با استفاده از روش چند متغیره آماری خوشه بندی، این دانشگاه ها در 4 خوشه ی متفاوت گروه بندی شده اند. به منظور تعیین الگوی مورداستفاده در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه های منتخب، ویژگی های 12 الگوی متفاوت برنامه ریزی راهبردی موردبررسی قرارگرفته و میزان تشابه هر یک از آن ها با اسناد موردبررسی تعیین شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد، در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی که در 4 گروه، گروه بندی شده اند، هر یک از اسناد احتمالاً از یک الگوی مشخص و متمایز با سایر گروه ها استفاده نموده اند. نتیجه ی این بررسی کمّی می تواند به عنوان مقدمه ی تحلیل کیفی اسناد موردبررسی استفاده شود. علاوه بر این، نتایج بررسی نشان می دهد که هیچ یک از دانشگاه های ایرانی بررسی شده، الگوی خاص مربوط به دانشگاه خود را طراحی نکرده اند. به عبارت دیگر، الگو های به کاررفته در برنامه ریزی دانشگاه های موردبررسی، عموماً اقتباسی بوده و رویکرد طراحی خاصی برای آن دانشگاه مورد توجه نبوده است. این امر می تواند موفقیت دانشگاه ها را در عملیاتی کردن اسناد برنامه های تنظیمی با چالش مواجه سازد.
طراحی شبکۀ توزیع دارو با استفاده از الگوریتم ژنتیک دوسطحی و کدینگ مبتنی بر اولویت (مطالعۀ موردی: شرکت پخش سراسری آدورا طب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع دارو علاوه بر تأثیر ذاتی آن بر حوزۀ سلامت، جنبۀ مطالعات اقتصادی نیز دارد؛ به این معنا که یکی از تصمیمات استراتژیک پیش روی شرکت های پخش دارویی، طراحی زنجیرۀ تأمین دارو است، به نحوی که با کمترین هزینه بهترین پوشش دهی و عملکرد را داشته باشند. به این منظور در این پژوهش، مدلی بر پایۀ کمینه سازی هزینۀ توزیع و هزینۀ احداث و مبتنی بر فرضیات نزدیک به قواعد حاکم بر زنجیرۀ تأمین دارویی کشور توسعه داده شده است. به دلیل پیچیدگی حاصل از مدل و نیز بالابودن ابعاد مسئله در شرایط واقعی، با استفاده از الگوریتم ژنتیک دوسطحی و ترکیب آن با کدینگ مبتنی بر اولویت و نیز روش های خوشه بندی، مدل حل شد. به منظور بهینه سازی عملکرد الگوریتم از تنظیم پارامترها به روش تاگوچی استفاده شده است. برای بررسی کارایی مدل در عمل، یک مطالعۀ موردی بر شرکت پخش دارویی آدوراطب اجرا شد. برای شرکت مطالعه شده، شبکۀ توزیع مناسب و نیز الگوی توزیع بهینۀ داروها مشخص شده و ازنظر هزینه با وضع موجود این شرکت مقایسه شده است. مکان یابی بهینۀ توصیه شده نسبت به وضع موجود، حکایت از کاهش چشم گیر سطح هزینه ها دارد.
طراحی مدلی تلفیقی برای خوشه بندی اقلام انبار و تخصیص آن ها به محل انبارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
153 - 195
حوزه های تخصصی:
مدیریت و عملیات انبارداری یکی از بخش های ضروری در سازمان های تولیدی و خدماتی است. انبارداری یکی از اجزای اصلی هزینه بر در فعالیت های سازمان و سزاوار توجه بیشتر محققین به این حوزه است .این تحقیق مسئله انبارش بر اساس خوشه بندی اقلام را با در نظر گرفتن کلیه عوامل مؤثر در ذخیره سازی محصولات در انباری با محصولات حجیم و متنوع بررسی نموده است. هدف اصلی این تحقیق کاهش هزینه های حمل ونقل به هنگام جمع آوری و تحویل سفارش ها و استفاده مؤثرتر از فضای انبار می باشد. از تکنیک تحلیل خوشه ای کامینز برای حل مسئله خوشه بندی و از مدل برنامه ریزی ریاضی تخصیص تعمیم یافته برای حل مسئله تخصیص دسته های اقلام به محل های انبارش استفاده گردیده است که یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح باهدف مینیمم کردن هزینه حمل ونقل به هنگام جمع آوری و تحویل سفارش ها است. این تحقیق با شناسایی و در نظر گرفتن شاخص های تأثیرگذار و با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی تخصیص تعمیم یافته و فرموله کردن شرایط واقعی مسئله و حل آن بصورت بهینه توانسته است رویکردی جامع را در خوشه بندی و تخصیص اقلام ارائه دهد و مدیران شرکت ها می توانند از این مدل برای کاهش هزینه های انبار خود استفاده نمایند. نوآوری تحقیق حاضر استفاده از خوشه بندی در مسئله تخصیص محل های انبارش به اقلام انبار و سپس مدل سازی ریاضی آن می باشد. مدل پیشنهادی در شرکت خانه سازی مشهد اجرا شد. به منظور اعتبارسنجی مدل، تعدادی مسئله شبیه سازی شده از مسئله واقعی طرح و با نرم افزار گمز حل شد.
طراحی الگوی شایستگی محوری مدیران صنعت گاز ایران مبتنی بر نتایج ارزیابی مدل تعالی سازمانی (EFQM) به روش هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موفقیت سازمان ها در تحقق اهداف استراتژیک بسیار وابسته به نحوه عملکرد مدیران آن سازمان می باشد و این موفقیت بیش از هر چیز ارتباط مستقیم به انتخاب و انتصاب مدیران شایسته و با دانش در راس هرم سازمانی دارد. مدیریت بر مبنای شایستگی رویکردی قوی در توسعه و نگهداشت سرمایه های انسانی سازمان در بلندمدت بوده و مدلهای شایستگی ابزاری مفید برای شناسایی و توسعه دانش، مهارت و توانایی های مورد نیاز مدیران به شمار می رود. به صورت کلی شایستگی"مجموعه دانش، مهارت، نگرش، توانمندی، علایق و ویژگی های شخصیتی می باشدکه کارکنان را قادر می سازد به صورتی اثربخش، فعالیتهای مربوط به شغل را انجام دهند و عملکرد شغلی را در حد انتظار و یا فراتر از حد انتظار انجام دهند." مطابق با شایستگیهای تعریف شده درکانون ارزیابی مدیران شرکت ملی گاز ایران و با توجه به ماهیت آموزش پذیر بودن شایستگیها، سه دسته شایستگی ارتباطی، مدیریتی و رهبری، شناختی و یک دسته شایستگی آموزش ناپذیر شخصیتی تعریف شده است. در این مقاله تلاش شده تا در حوزه شایستگی های مدیران صنعت گاز به مجموعه ای از شایستگی های محوری مدیران ارشد سازمان دست یابیم که براساس عملکرد مدیران در تعالی سازمانی حاصل شده است. این شایستگی های محوری چراغ راه سازمان در دستیابی به اهداف استراتژیک بوده و می تواند به صورت هدفمند در کمترین زمان و با حداقل هزینه اثربخشی مناسبی در روند توسعه مدیران سازمان ایفا نماید.
تعیین اولویت های رقابتی ایران مبتنی بر شاخص رقابت پذیری جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
245 - 268
حوزه های تخصصی:
افزایش رقابت پذیری ملی به عنوان یکی از اهداف سند چشم انداز بیست ساله مورد توجه بسیاری از سیاست گذاران و مسئولین بوده است. لذا هدف این پژوهش ارائه چارچوبی جهت تعیین اولویت های رقابتی کشور جمهوری اسلامی ایران و تعیین کشورهای محک با استفاده از شاخص رقابت پذیری جهانی است. از این میان شاخص رقابت پذیری جهانی(GCI) که امکان شناسایی نقاط قوت و ضعف رشد اقتصادی، توسعه و رقابت پذیری را برای کشورها فراهم می آورد. اگرچه در این شاخص به هر یک از زیر شاخص ها با توجه به مراحل توسعه، وزن متفاوتی اختصاص داده شده، اما وزن های ثابتی برای ستون های هر دسته در نظر گرفته شده است. حال آنکه تأثیر هر یک از ستون ها در میزان رقابت پذیری کشورها متفاوت است. از طرف دیگر، به دلیل تفاوت در سیاست ها و اولویت های رقابتی کشورها، نیاز است تا کشورهایی که از نظر محیط رقابتی به یکدیگر شبیه هستند، با یکدیگر مقایسه شوند. از این رو در این پژوهش به منظور تعیین میزان تأثیرگذاری هر یک از ستون ها در رقابت پذیری، ابتدا کشورها را با استفاده از روش خوشه بندی فازی C میانگین خوشه بندی می کنیم. سپس با استفاده از روش وزن دهی CCSD وزن هر یک از ستون ها را در هر خوشه تعیین می کنیم. وزن به دست آمده در واقع بیانگر اولویت های لازم برای اصلاحات سیاسی برای هر کشور در هر خوشه است. در ادامه به منظور رتبه بندی کشورهای هر خوشه، از روش آراس استفاده می کنیم. بر اساس نتایج به دست آمده ستون های رقابتی بازار نیروی کار، ثبات اقتصاد کلان و زیرساخت به عنوان اولویت های اول کشور شناسایی شدند. همچنین کشورهای لاتویا تایلند و قبرس کشورهای برتر در خوشه ایران بوده اند که می توانند به عنوان کشور محک مورد استفاده قرار گیرند.