مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
خوشه بندی
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
15 - 28
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: ارزیابی صحیح و علمی ریسک صدور بیمه نامه یکی از حساس ترین و مهم ترین مراحل ارزیابی ریسک است و انجام آن باعث شناسایی مشتریان پرریسک و تعیین نرخ بیمه نامه، متناسب با ریسک مشتریان و در نتیجه پوشش مناسب خسارت های مالی ادعاشده به وسیله حق بیمه های دریافتی می شود. در این پژوهش روشی جدید برای تبیین دقیق تر و کاربردی تر از ریسک فاکتور ارائه شده است. در این روش که مبتنی بر الگوریتم بدون نظارت خوشه بندی است، ابتدا بازه های مختلف هر عامل مؤثر بر خسارت بررسی و با توجه به میزان تأثیرگذاری بر سطوح خسارت مشتریان به چند ریسک فاکتور تقسیم می شوند. سپس با توجه به میزان ارتباط آن با بازه دیگر عوامل، از لحاظ ایجاد سطوح خسارت مشابه در مشتریان، با آن ها ترکیب می شود و پکیجی شامل بازه های عوامل تأثیرگذار بر سطوح مختلف خسارت را تشکیل می دهد. به این ترتیب به جای یک ریسک فاکتور، پکیج های مختلفی ایجاد می شود که هرکدام از آن ها یک عامل ریسک یا همان ریسک فاکتور در نظر گرفته می شوند.روش شناسی: با استفاده از روش خوشه بندی کا-میانگین، بیمه گذاران به خوشه هایی با ریسک همگن که در واقع ریسک پکیج های متناظر با میزان پرخطر بودن مشتریان هستند، تقسیم شده اند. براساس ساختار الگوریتم کا-میانگین تعداد خوشه های مورد نظر باید از پیش تعیین شود. این موضوع چالش اصلی استفاده از الگوریتم مزبور است. در همین راستا دو رویکرد اصلی اعتبارسنجی سایه نما (ضریب سیلوئت) و روش آرنج برای حل این مشکل ارائه شده است.یافته ها: با توجه به نمودار آرنج و ضریب سیلوئت و همچنین در نظر گرفتن نیاز شرکت های بیمه به ارزیابی کاربردی و منطبق بر واقعیت، 4 خوشه به دست آمد که با توجه به اینکه خوشه 2 و 3 در یک طیف نزدیک به هم و در نتیجه قابل پیوستن به یکدیگر هستند و خوشه با سطح ریسک متوسط را تشکیل می دهند، 3 خوشه به عنوان بهترین خروجی دسته بندی بیمه گذاران لحاظ شد.نتیجه گیری: از بررسی ویژگی های به دست آمده در 3 خوشه مطرح شده می توان پکیج های ریسک ذیل را معرفی کرد.افراد با سنین بالا، متوسط و پایین (چگال در بازه 30 تا 58 سال) با ماشین ارزان قیمت و دارای جنسیت مرد را می توان به عنوان بیمه گذاران با بالاترین سطح ریسک معرفی کرد.افراد با سنین متوسط و بالا (چگال در بازه 32 تا 53 سال) با ارزش ماشین متوسط و بالا را می توان بیمه گذاران دارای ریسک های متوسط در نظر گرفت.افراد با سنین متوسط به بالا (چگال در بازه 51 تا 63 سال) با ماشین گران قیمت را می توان بیمه گذاران با پایین ترین سطح ریسک در نظر گرفت.
شناسایی مؤلفه های ارزیابی پایداری شرکت های بیمه ای در ایران با استفاده از روش دلفی فازی و خوشه بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
137 - 154
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: امروزه پیچیدگی و تغییرات در اکوسیستم کسب وکارها به خصوص صنعت بیمه به قدری سریع شده که لازمه بقا در چنین محیطی تطابق با تغییرات و پایداری است. این مهم هرگونه تصمیم خرد و کلان مدیران کسب وکارها را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین در این شرایط آنچه بسیار اهمیت دارد دانستن میزان پایداری شرکت ها در محیط متغیر امروزی است. بر این اساس این پژوهش بر آن است به شناسایی مؤلفه های ارزیابی پایداری شرکت های بیمه ای در ایران بپردازد و شرکت های بیمه ای در ایران را براساس پایداری طبقه بندی کند.روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث شیوه گردآوری و تحلیل جزء پژوهش های توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش تمامی شرکت های بیمه ای ایران است. برای تعیین شاخص های ارزیابی ابتدا شاخص های ارزیابی مدل GRI که از مطالعه عمیق در ادبیات، سایت گزارش جهانی ابتکار عمل استخراج شدند و اهمیت هریک از معیارها مشخص شد، براساس آن پرسش نامه ای ساختاریافته طراحی شد که بین 12 خبره توزیع و با روش دلفی فازی اعتبار مؤلفه در دو راند سنجیده شد سپس بعد از تأیید مؤلفه ها بعد از دو راند، پرسش نامه ای ساختاریافته تدوین شد و در اختیار 28 خبره قرار گرفت، پس از گردآوری داده ها با استفاده از نرم افزار Spss شرکت های بیمه ای با روش کامیانگین طبقه بندی شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای سنجش پایداری شرکت های بیمه ای در ایران 21 مؤلفه اصلی و 35 مؤلفه فرعی شناسایی شدند. با توجه به پژوهش های انجام شده شرکت های بیمه ای در ایران به لحاظ پایداری در سه خوشه دسته بندی شدند، خوشه اول شرکت های در مرحله تشکیل، خوشه دوم رشد و خوشه سوم توسعه به لحاظ پایداری اند که 17 شرکت در خوشه اول، 6 شرکت در خوشه دوم و 5 شرکت در خوشه سوم است..نتیجه گیری: شرکت ها با ارائه گزارش پایداری در تلاش اند در زمینه توسعه پایدار گام بردارند، صنعت بیمه هم از این امر مستثنا نیست، صنعت بیمه یک عامل تسهیل گر در پیشبرد فعالیت های اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی است و سازوکارها و مشوق های لازم برای تسهیل فعالیت پایدار تجارت در سطح کلان را در اختیار دارد، اما بخش های مختلف صنعت بیمه در برابر ریسک های نوظهور ناشی از عوامل اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی آسیب پذیرند. در سطوح مختلف پایداری اقتضائات هر کسب وکار متفاوت است و هر شرکت بیمه ای متناسب با سطحی از پایداری که در آن قرار دارد و میزان انعطاف پذیری شرکت های بیمه ای نسبت به تغییر و تحولات محیط پیرامونی متفاوت است. بدین منظور شرکت های بیمه ای هر خوشه باید آمادگی لازم را برای این تغییرات داشته باشند.
مقایسه عملکرد شبکه های عصبی خود سازمانده مکانی و غیرمکانی در خوشه بندی داده های اجتماعی-اقتصادی بلوک های آماری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش حجم و ابعاد داده های مکانی و نیاز به درک کامل داده ها، شبکه های عصبی خودسازمانده به ابزاری استاندارد برای کار با داده های بزرگ و چند بُعدی تبدیل شده اند که می توانند در خوشه بندی، بصری سازی و انتقال داده های چند بُعدی در فضایی با ابعاد کمتر استفاده شوند. هدف از پژوهش حاضر، خوشه بندی داده های بلوک های آماری (شامل ده متغیر منتخب اجتماعی-اقتصادی مرتبط با رویکرد توسعه پایدار شهری) با شبکه های عصبی خودسازمانده بدون استفاده از پارامترهای مکانی و به کارگیری مختصات جغرافیایی بلوک های آماری به عنوان پارامتر مکانی در روند خوشه بندی و مقایسه نتایج حاصل شده، است. الگوریتم SOM رایج ترین شبکه عصبی خودسازمانده و الگوریتم Geo-SOMمکانی شده الگوریتم SOM است. روند خوشه بندی هر دو الگوریتم یکسان است و تنها تفاوت این دو الگوریتم به کا رگیری پارامترهای مکانی در روند اجرای الگوریتم Geo-SOM است. در پژوهش حاضر داده ها با الگوریتم SOM و Geo-SOM خوشه بندی شده است. نتایج نشان داد که خوشه های حاصل از دو الگوریتم به طور کامل، متفاوت است. خوشه بندی بلوک های آماری بدون توجه به خصوصیات مکانی و تنها با استفاده از معیار شباهت، منجر به خوشه های ناهمگن می شود و برعکس. با اعمال پارامترهای مکانی نه تنها از معیار شباهت، از ویژگی های مکانی داده ها نیز در فرآیند خوشه بندی استفاده می شود که این مسئله منجر به تولید خوشه های همگن می شود. ارزیابی نتایج با استفاده از ضریب سیلهوته بیانگر خوشه بندی مناسب تر الگوریتم Geo-SOM است؛ به طوری که میانگین ضریب سیلهونه برای الگوریتم SOM برابر 02/0- و برای الگوریتم Geo-SOM برابر 27/ 0است. مقایسه نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت پارامترهای مکانی در خوشه بندی داده های اجتماعی و اقتصادی است.
تجربه اعتماد در زمان بحران: مطالعه اعتماد به پست های شبکه های اجتماعی در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
377 - 393
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در مواجهه با بحران کرونا، تنوع گسترده ای از افکار، احساسات، و نگرش ها در شبکه های اجتماعی به چشم می خورد. این تحقیق برای درک جامع از رفتارها و نگرش های جامعه، به تحلیل محتوای داده های شبکه های اجتماعی به زبان فارسی و مرتبط با کرونا پرداخته است. هدف این مقاله ارزیابی تغییرات الگوها و رفتارهای اعتمادسازی و اعتمادزایی در شبکه های اجتماعی در دوران کرونا است. تحلیل احساسات در شبکه های اجتماعی و اینکه چگونه افراد با اشتراک گذاری نظرات، دیدگاه ها، احساسات و نگرش های خود در قالب پست ها، توییت ها و محتواهای متنی دیگر واکنش نشان می دهند، می تواند به درک روشن تری از الگوهای اجتماعی موجود در زمینه اعتماد به منابع پیام و مرجعیت های خبری، به ویژه در شرایط مواجهه با بحران ها، کمک نماید. روش و داده ها: تحقیق حول تحلیل محتوای داده های شبکه های اجتماعی با استفاده از روش خوشه بندی دومرحله ای صورت گرفته است. نتایج خوشه بندی با بهره گیری از نظریه های ارتباطات مخاطره و بحران و ارتباطات اثربخش تحلیل شده و وضعیت شاخص اعتماد در هر خوشه بررسی شد. یافته ها: با توجه به اهمیت فرهنگ اعتماد در قبول یا رد پیام ها، وضعیت شاخص اعتماد در خوشه ها بررسی شد. نتایج نشان می دهند که پیام های منتشر شده از طریق اینستاگرام و سایت های خبری در هر خوشه مورد اعتماد قرار گرفته اند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که ارسال پیام های مرتبط با کرونا از سوی مراجع حوزه بهداشت و سلامت می تواند اعتماد مثبت جامعه را به دنبال داشته باشد. با این وجود، اعتماد مثبت به حوزه بهداشت و سلامت کمتر از حوزه اجتماعی فرهنگی است. برای ارسال پیام های مرتبط با وضعیت بهداشت، توصیه می شود از گفتمان های غیرسیاسی استفاده شود. پیام اصلی: این پژوهش نشان می دهد پست های منتشر شده از طریق اینستاگرام و کانال های خبری، اثرگذارتر هستند. همچنین فعالان اجتماعی نقش بسیار مهمی در ایجاد یا تضعیف اعتماد مخاطبان به سندها دارند. شناخت الگوهای اجتماعی مرتبط با تجربه اعتماد در شرایط بحرانی که در آن اطلاعات ضد و نقیض گسترده ای وجود دارد، اهمیت دارد و می تواند راهکارهایی را برای مواجهه با بحران های مشابه و نیز ارتقاء تاب آوری اجتماعی فراهم نماید.
خوشه بندی و رتبه بندی پیمانکاران با استفاده از مدل های خوشه بندی و ویکور (مطالعه موردی: مسکن مهر شهر جدید هشتگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۵۴۶-۵۳۵
حوزه های تخصصی:
مدیریت بر اجرای طرح های مسکن مهر که نیازمند سرعت عمل بسیار زیاد و در حجم گسترده است تنها با دریافت و پردازش صحیح و به موقع داده ها و اطلاعات قابل اعتماد محقق خواهد شد. برنامه ریزی های بلند مدت مدیران در تمامی سطوح پروژه های مسکن مهر که مسیر حرکت و نحوه ی عملکرد کلیه ی دست اندرکاران طرح مسکن مهر را تعیین می کند بر مبنای تحلیل داده های موجود انجام می شود. شرکت عمران شهر جدید هشتگرد به عنوان یکی از بزرگترین متولیان طرح مسکن مهر در سطح کشور است و بنابراین اعمال مدیریت صحیح بر اجرای پروژه ها در این شهر بسیار حیاتی می باشد. با توجه به اینکه بیش از 80 پروژه ی مسکن مهر در شهر جدید هشتگرد در حال اجرا می باشد و با عنایت به اینکه عقد تفاهم نامه ها و شروع کار بیشتر مجریان پروژه ها در یک فرصت زمانی اندک صورت گرفته است بنابراین کسب اطلاعات صحیح در خصوص پیمانکاران و پروژه ها جهت اعمال سیاست های بلند مدت و اتخاذ رویه های یکپارچه بسیار حیاتی می باشد. در این تحقیق، ابتدا داده های مناسب در خصوص این پیمانکاران جمع آوری گردید و سپس با استفاده از روش های تحلیل خوشه ای تلاش شد تا یک خوشه بندی مناسب از پیمانکاران انجام گیرد و با اعتبار سنجی از صحت نتایج بدست آمده اطمینان حاصل شد. در نهایت با بکارگیری روش ویکور رتبه بندی پیمانکاران انجام شد.
به کارگیری شبکه عصبی مصنوعی برای قیمت گذاری شناور مجوز طرح ترافیک تهران جهت مدیریت بهینه شهر با هدف کاهش آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۱۵۴-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
خوشه بندی صنایع در محیط فازی از لحاظ توجه به میزان سبزیت زنجیره تامین جهت مدیریت زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۸۶-۷۱
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر به دلیل پیدایش توسعه پایدار، مردم جهان توجه بیشتری به حفاظت از محیط زیست و منابع زیستی دارند. این نگرش مثبت باعث گردیده که مدیران صنایع مختلف در پی رویکرهای عملیاتی جهت ارتقاء عملکرد سازمانی خود با رعایت نکات زیست محیطی به عنوان یک مزیت رقابتی باشند. بدین منظور، هدف این مقاله، ارائه الگویی ترکیبی جهت خوشه بندی صنایع استان بوشهر از لحاظ توجه به میزان سبزیت در زنجیره تامین می باشد. برای این کار، شاخص مؤثر با مطالعه ادبیات موضوعی و مصاحبه با متخصصین شناسایی و سپس با بکارگیری رویکرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، میزان اهمیت هر یک از شاخص های مؤثر بر میزان سبز بودن مدیریت زنجیره تأمین محاسبه گردیدند. سپس با بکارگیری رویکرد فازی سی مینز صنایع موجود در قلمرو مکانی تحقیق خوشه بندی گردیدند. لازم به ذکر است که جامعه آماری این پژوهش را مدیران،کارشناسان صنایع منطقه ویژه پارس جنوبی و نیز اساتید دانشگاهی تشکیل داده اند. جهت اکتساب داده های لازم از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که بسیاری از صنایع بدلیل درجه عضویت بسیار نزدیک هم در خوشه اول و هم در خوشه دوم قرار گرفتند. سپس به منظور تعیین میزان توجه به سبزیت صنایع هر خوشه، آزمون آماری تی استیودنت(t) در سطح معنی داری 0.05 انجام گرفت. نتایج تحلیل بیان می دارد که توجه صنایع عضو خوشه اول به محیط زیست بالاو در خوشه دو متوسط است. لذا، به مدیران صنایع عضو خوشه دو توصیه می گردد که جهت افزایش سطح توجه به محیط زیست، بر شاخص های آموزش و پژوهش، توجه به محیط و هزینه تمرکز بیشتری داشته باشند تا بتوانند علاوه بر افزایش عملکرد، معضلات زیست محیطی را نیز پیشگیری نمایند.
طراحی مدل داده کاوی تلفیقی خوشه بندی-وابستگی جهت بررسی رفتار مصرف انرژی واحدهای صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انرژی ایران دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
65 - 78
حوزه های تخصصی:
با توجه به سهم بالای مصرف برق در صنایع کشور، طی چند سال اخیر طرح های مختلفی از جمله خاموشی های سراسری در اوقات پیک مصرف اجرا شده است. امروزه داده کاوی به عنوان فرآیند کشف الگوهای مفید از پایگاه داده و یکی از روش های مؤثر برای تجزیه و تحلیل، مدل سازی و پیش بینی مصرف انرژی کاربرد فراوانی پیدا کرده است. در این مطالعه، مدلی تلفیقی جهت بررسی رفتار مصرف برق با استفاده از تکنیک های خوشه بندی کا میانگین و قوانین وابستگی جهت کشف و استخراج الگو از مجموعه داده های مربوط به مصرف برق واحدهای صنعتی مستقر در یکی از شهرک های صنعتی استان تهران طراحی شده است. مشاهدات نشان می دهد که طی ماه های گرم سال، میانگین مصرف واحدهای خوشه پرمصرف که حدود 34 درصد واحدهای صنعتی مورد مطالعه را شامل می شود، حدود 4.2 برابر مصرف خوشه کم مصرف و حدود 1.7 برابر مصرف خوشه متوسط است. با بکارگیری مدل پیشنهادی در این پژوهش ضمن شناسایی واحدهای پرمصرف و اعمال سیاست های هوشمندانه و عادلانه در خاموشی اجباری، می توان علاوه بر تشویق واحدهای صنعتی به بهینه سازی مصرف انرژی، از ایجاد خسارت ناشی از توقف های اجباری تولید ممانعت کرد. رویکرد نوآورانه این مدل قادر به کنترل حجم زیادی از داده ها برای برنامه ریزی مناطق مختلف با هدف بهینه سازی در مصرف انرژی آن می باشد.
ارزیابی کارایی شبکه عصبی گازی بافتی در خوشه بندی داده های بلوک های آماری شهر اصفهان مبتنی بر متغیرهای توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوشه بندی داده های بزرگ، ساختارها را آشکار و گروه بندی ها را شناسایی می کند و هدف اصلی آن تفکیک داده ها در خوشه هایی با ویژگی های مشابه است. شبکه های عصبی مصنوعی ابزاری استاندارد برای خوشه بندی داده های بزرگ و چندبعدی هستند. هدف این تحقیق، خوشه بندی داده های بلوک های آماری شامل 21 متغیر اجتماعی-اقتصادی و دسترسی به خدمات مرتبط با رویکرد توسعه پایدار شهری با شبکه عصبی گازی بدون استفاده از پارامترهای مکانی و همچنین با به کارگیری مرکز هندسی بلوک های آماری به عنوان پارامتر مکانی در روند خوشه بندی و مقایسه نتایج حاصل می باشد. الگوریتم شبکه عصبی گازی (NG) متداول ترین شبکه برای خوشه بندی داده های با ابعاد بالا و شبکه عصبی گازی بافتی (CNG) مکانی شده این الگوریتم است. در این مطالعه بلوک های آماری شهر اصفهان با آموزش این دو الگوریتم بر اساس متغیرهای منتخب خوشه بندی شدند. نتایج بیانگر وجود تفاوت قابل توجه در خوشه های حاصل از اجرای این دو الگوریتم است. خوشه بندی با استفاده از الگوریتم NG، منتج به خوشه های ناهمگن می شود و بالعکس اجرای الگوریتم CNG به دلیل استفاده از پارامترهای مکانی منجر به تولید خوشه های همگن می گردد. در این پژوهش ارزیابی کیفیت خوشه بندی با محاسبه متوسط ضریب سیلهوته برای بلوک های آماری انجام شد که الگوریتم CNG با متوسط ضریب سیلهونه برابر 29/ 0 عملکرد بهتری نسبت به الگوریتم NG با متوسط ضریب سیلهوته 02/0- دارد. این نتایج بیانگر تأثیر مثبت پارامترهای مکانی در ایجاد خوشه های همگن در محیط شهری است. خوشه بندی بلوک های آماری شهری با به کارگیری متغیرهای مرتبط با توسعه پایدار و رویکرد مکان مبنا با استفاده از الگوریتم CNG ازجمله نوآوری های این تحقیق به شمار می رود
خوشه بندی روستاهای دارای پتانسیل گردشگری در شهرستان طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
113 - 129
حوزه های تخصصی:
خوشه های گردشگری به مجموعه ای از واحدهای کسب و کار گردشگری اطلاق می شود که در یک منطقه جغرافیایی متمرکز شده و دارای روابط همکاری تخصصی هستند. بسیاری از کشورها با به کارگیری راهبرد خوشه بندی سعی در غلبه بر مسائل و مشکلات موجود کسب و کارهای گردشگری دارند. شهرستان طبس از قدیمی ترین و خاص ترین سکونتگاه های ایران است که به دلیل جاذبه های تاریخی و طبیعی کم نظیری که دارد، از گزینه های محبوب برای گردشگری به شمار می رود. هدف از انجام پژوهش، خوشه بندی روستاهای دارای پتانسیل گردشگری در شهرستان طبس می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و رویکرد غالب آن پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری شامل 36 روستای دارای پتانسیل گردشگری شهرستان طبس در استان خراسان جنوبی است. جهت خوشه بندی روستاها نظرات 30 نفر از متخصصان (کارکنان میراث فرهنگی، بخشداری و فرمانداری) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای رتبه بندی روستاهای مورد مطالعه از مدل آراس و برای نمایش نتایج و خوشه بندی روستاها از نرم افزار GIS استفاده گردید. نتایج نشان می دهد روستاهای هودر، جوخواه، ازمیغان، کریت، دست گران، نای بند، اسفندیار، زنوغان، رباط خان، حلوان، دهنو و عرب آباد دارای پتانسیل قوی برای جذب گردشگری و ایجاد خوشه های گردشگری است و روستاهای خروعلیا، مرغوب، پیکوه، ملوند، حسن آباد، کردآباد، نصرت آباد، پیرحاجات، چیروک، سرند، ماودر نیز از پتانسیل کمتری برای جذب گردشگر برخوردار است. به عبارتی، تفاوت فضایی در سطوح توان جذب گردشگری بین روستاهای شهرستان طبس مشهود است که نیازمند برنامه ریزی یکپارچه توسعه با رویکرد آمایش فضایی است.
تحلیل فضایی محلات شهر بجنورد بر اساس معیارهای مسکن مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
154 - 175
حوزه های تخصصی:
امروزه، مسکن مفهومی فراتر از یک سرپناه پیدا نموده و نقش مهمی در چگونگی کیفیت کالبدی شهرها دارا است. در واقع، یکی از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی مسکن، استفاده از شاخص های مسکن است. این شاخص ها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، می تواند به عنوان راهنمایی مناسب برای بهبود برنامه ریزی مسکن برای آینده مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف سطح بندی محلات شهر بجنورد براساس شاخص های مسکن صورت گرفته است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی - تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای است. در این پژوهش برای رتبه بندی محلات از 11 شاخص مرتبط با کیفیت مسکن بهره گرفته شد و همچنین برای سطح بندی محلات از مدل واسپاس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 42 محله از شهر بجنورد است. بر اساس نتایج حاصل مشخص شد که نیمی از محلات (22محله) شهر بجنورد در وضعیت مطلوب و کاملا مطلوب مسکن به سر می برند، در مقابل 28 درصد از محلات شهر در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارند که تعداد جمعیت موجود در این سطح برابر با 31 درصد از کل جمعیت شهر می باشد. در نهایت وضعیت نامطلوب مسکن قرار دارد که تعداد 8 محله (19درصد محلات) از شهر را در خود جای داده است. مجموع جمعیت موجود در این محلات برابر با 17 درصد از جمعیت شهر است که در پهنه ای به مساحت 973 هکتار (30 درصد مساحت کل شهر) استقرار یافته اند.
نوع شناسی رفتار بخشندگی مبتنی بر شاخص های وفاداری به امور خیریه
ریشه کنی فقر و دستیابی به عدالت را می توان در افزایش مشارکت مردمی در امور خیرخواهانه یافت. بازاریابی اجتماعی خیریه به عنوان عاملی مهم در تغییر رفتاری افراد و افزایش مشارکت های آنها به نفع جامعه و فرد مطرح است؛ بنابراین، رسیدن به اهداف بازاریابی اجتماعی خیریه نیازمند بخش بندی بازار اهداکنندگان است تا برای هریک از بخش ها بتوان برنامه بازاریابی جامع و دقیقی تدوین کرد و درنهایت بر افزایش وفاداری نیکوکاران افزود. پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن سه مؤلفه وفاداری به برند خیریه، وفاداری به کانال توزیع و وفاداری به موضوع اهدایی، به بخش بندی رفتار بخشندگی افراد مبادرت ورزید. این پژوهش از نوع کمّی و با رویکرد اکتشافی انجام شده است و در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. همچنین، با انتخاب شهر قم به عنوان جامعه آماری این پژوهش و استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و به کارگیری ابزار پرسشنامه، 405 نفر از دو منطقه سه و هفت شهر قم بررسی شدند. برای تحلیل داده های به دست آمده از تکنیک خوشه بندی دومرحله ای با نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از وجود پنج نوع رفتار بخشندگی است که هر بخش با توجه به خصیصه های رفتاری، آمیخته های بازاریابی اجتماعی مناسب خود را طلب می کند تا درنهایت باعث وفاداری بالای نیکوکاران شود.
ارائه مدل بهبودیافته یLRFM جهت خوشه بندی بر مبنای الگوریتم ازدحام ذرات و خوشه بندی K-میانگین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
197 - 222
حوزه های تخصصی:
تلاش این مقاله در جهت حل یکی از مشکلات اصلی حوزه ی بانکداری می باشد که ارتباط تنگاتنگی با حوزه ی فناوری اطلاعات دارد. ترکیب بحث مدیریتی این موضوع با حیطه ی فناوری اطلاعات یکی از مباحث مهم حوزه ی مدیریت فناوری اطلاعات را رقم خواهد زد.هدف اساسی این مقاله، خوشه بندی مشتریان بانک است.در ابتدا، تمامی ویژگی های مشتریان از پایگاه داده ی بانک استخراج گردیده که استخراج برای 900 هزار مشتری و به طور تصادفی انجام گرفته است که به عنوان ورودی در اختیار روش پیشنهادی این مقاله قرار خواهد گرفت. تمامی ویژگی-های این مشتریان استخراج شد و با استفاده از نظرات کارشناسان 10 ویژگی (به جز چهار ویژگی روش LRFM) لیست گردید. روش پیشنهادی باید از بین این 10 ویژگی بتواند ویژگی هایی را برای خوشه بندی مشتریان انتخاب کند که تفکیک پذیری بیش تری را در خوشه بندی نتیجه دهد. با توجه به تعداد بالای حالات این مساله، امکان انجام دستی آن وجود ندارد و روش پیشنهادی سعی می کند با بررسی حالات مختلف، برای مشتریان هر بانک الگوی مجزایی را برای خوشه بندی ارایه دهد. همچنین، مشکل انتخاب مقدار مناسب برای تعداد خوشه ها در روش K-میانگین به وسیله ی روش پیشنهادی این مقاله برطرف می گردد. نتایج حاصل، نشان از بهبود آن نسبت به روشRFM و LRFM پایه دارد.کلمات کلیدی:مدیریت ارتباط با مشتریان بانک،خوشه بندی، مدل RFM،مدل LRFM، الگوریتم ازدحام ذرات، روش K-میانگین.
کاربست تکنیک خوشه بندی در واکاوی وضعیت مدیریت دانش در دانشگاه گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
165 - 187
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کاربست تکنیک خوشه بندی به منظور واکاوی وضعیت مدیریت دانش در دانشگاه گلستان بوده است، لذا این پژوهش کاربردی بوده، از حیث هدف توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش محققان نگاهی کل نگر و سیستمی به مقوله مدیریت دانش داشته و پیاده سازی مدیریت دانش را منوط به برخورداری یا نیاز یک گروه خاص ندانسته اند. اعضای نمونه ی آماری، 281 نفر از مدیران، اعضای هیات علمی و یاوران علمی دانشگاه گلستان بودند که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه مدیریت عمومی نیومن و کنراد که پایایی و روایی آن به ترتیب با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی تایید شده بود مورد سنجش قرار گرفتند. در گام اول بر حسب ابعاد چهارگانه چرخه مدیریت دانش وضع موجود مدیریت دانش در دانشگاه گلستان در سه سطح مدیران، اعضای هیات علمی و یاوران علمی با استفاده از تحلیل خوشه ای غیر سلسله مراتبی و نرم افزار رپیدماینر مورد تحلیل قرار گرفت و تعداد خوشه های بهینه بر حسب شاخص دیویس-بولدین به دست آمد، در گام دوم اعضای نمونه آماری قرار گرفته در هر خوشه بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد در هر دو خوشه وضعیت چهار بعد مدیریت دانش در سطح اطمینان 95/0 در پایین تر از عدد 3 قرار داشته و تحلیل ویژگی های جمعیت شناختی خوشه ها با آزمون کای دو در سطح اطمینان 95/0 نشان داد که نتایج به دست آمده با قالب های ذهنی از پیش شکل گرفته تفاوت معناداری دارد. نتایج پژوهش بر پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه گلستان تاکید دارد.
داده کاوی نمره های آزمون متمرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی و کشف الگوها و روابط ناشناخته و شناسایی موارد خارج از الگوها، از حجم عظیم داده های سامانه آموزشی دانشگاه جامع علمی کاربردی بود. بدین منظور نمره های 19207 دانشجو/ درس در 8 درس، 6 استان و 120 مرکز آموزشی که به صورت متمرکز در سراسر کشور در نیم سال دوم تحصیلی98-1397 برگزار شده است، مطالعه و بررسی شد. تحلیل های آماری و داده کاوی با نرم افزار SPSS Modeler انجام گرفت. ابتدا آمارها محاسبه و رابطه ویژگی ها و درس های مختلف بررسی شد. سپس با خوشه بندی K-means، پنج خوشه حاصل شد. خوشه1، مربوط به دانشجویان ضعیف است، این دانشجویان نمره آزمون پایینی دارند. خوشه ۲، مربوط به دانشجویان ممتاز است که تعداد واحد بالا گرفتند و نمره آزمون بالایی دارند. خوشه ۴، مربوط به دانشجویان ممتازی است که تعداد واحد کمتری گرفته اند، این دانشجویان حتی از دانشجویان خوشه ۲ نیز نمره های آزمون بالاتری دارند. خوشه ۵، مربوط به تعداد واحد اخذ شده کم است که دانشجویان مشروط را دربردارد. دانشجویان این خوشه نسبت به دانشجویان ضعیف (خوشه ۱) نمره آزمون بهتری دارند. سپس رابطه متغیرهای مختلف بررسی شد. از بین متغیرها، بین نمره آزمون و معدل رابطه مستقیم وجود دارد. نتایج این پژوهش می تواند در پیشبرد هدف های آموزشی دانشگاه مؤثر باشد.
به کارگیری خوشه بندی مفهومی برای استخراج عبارات کلیدی و اصطلاحات مرتبط: مطالعه موردی متون حوزه ارتباطات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط علمی از انواع و گونه های ارتباطات است که از طریق به کارگیری روش ها و ابزارهای ارتباطی و با هدف تبادل دانش و اطلاعات علمی انجام می شود. به منظور احراز دیدگاهی جامع درباره ارتباطات علمی و پژوهشی و تقویت آن باید اصطلاحات و مفاهیم آن شناسایی گردد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و خوشه بندی مفهومی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی در حوزه ارتباطات علمی با استفاده از تکنیک های متن کاوی است. روش پژوهش حاضر از لحاظ رویکرد، کمی و از لحاظ هدف، کاربردی است. همچنین برای شناسایی و خوشه بندی اصطلاحات کلیدی در حوزه ارتباطات علمی از تکنیک های مختلف متن کاوی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، مشتمل بر چکیده مقالات مرتبط با حوزه ارتباطات علمی مستخرج از پایگاه های اطلاعاتی وب آوساینس و اسکوپوس به تعداد 558 مقاله و روش نمونه گیری، سرشماری بود. ابتدا تمامی اصطلاحات و عبارات اسمی با استفاده از کتابخانه های موجود با کدنویسی به زبان پایتون مورد استخراج و فراوانی واژگان محاسبه گردید. سپس هر عبارت مرکب به واژگان تشکیل دهنده آن تجزیه شده و بر مبنای واژه نامه گلاو و با محاسبه میانگین بردارهای آن کلمات، یک بردار عددی تخصیص یافت. برای اصطلاحات ناشناخته نیز- که در واژه نامه گلاو وجود نداشت- یک عبارت معادل با استفاده از واژگان موجود جهت توصیف آن، جایگزین و بردار عددی عبارت، ساخته شد و خوشه بندی (به روش کا-مینز) بر روی آن واژگان انجام شد. یافته ها نشان داد که از 17930 کلیدواژه مستخرج، تعداد 13651 واژه، عبارت اسمی بود. همچنین 16 درصد از اصطلاحات حوزه ارتباطات علمی، تک واژه ای و 84 درصد آن مرکب بودند. پس از ایجاد بردارهای اصطلاحات مرکب و انجام خوشه بندی، از 792 عبارت یا اصطلاح در حوزه ارتباطات علمی، تعداد 40 خوشه مفهومی ایجاد گردید. پس از تعدیل و حذف خوشه های ضعیف در نهایت تعداد 22 خوشه در حوزه ارتباطات علمی شناسایی گردید. شناسایی مفاهیم اصلی در ارتباطات علمی در قالب خوشه های مفهومی و عناصر آن از نتایج پژوهش حاضر قلمداد می شود. از مهمترین یافته های دیگر پژوهش، تخصیص بردارهای عددی به عبارات ترکیبی از روی بردار واژگان تشکیل دهنده آنها و سپس استفاده از این بردارها برای خوشه بندی و دسته بندی عبارات و همچنین قابلیت بهبود و تصحیح بعضی از خوشه ها بود. این روش در خوشه بندی و دسته بندی مفاهیم امکان توجه به جنبه های معناشناسی و یادگیری را مورد توجه قرار می دهد و به تحلیل دقیق اصطلاحات و عبارات کلیدی در حوزه های مختلف کمک خواهد کرد.
اندازه گیری ریسک سیستمی مؤسسات مالی و بانک ها با استفاده از رویکردخوشه بندی مارکوف و معیارهای سنجش ریسک مبتنی بر مرکزیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۰
115 - 140
حوزه های تخصصی:
ریسک سیستمی، ریسک مرتبط به یک سیستم اقتصادی از سوی یک بنگاه اقتصادی است. معنای این ریسک، این است که بحران ایجاد شده در یک نهاد اقتصادی، می تواند به صورت زنجیره وار، به کل سیستم مالی انتشار پیدا کند. اهمیت سنجش این ریسک، پس از بحران مالی سال 2008 بیشتر از همیشه درک شد و این اهمیت تا جایی بوده است که قوانینی برای اخذ مازاد ذخیره اطمینان از بانک های دارای ریسک سیستمی بالاتر، در آمریکا مصوب شده اند. در میان روش های مختلف سنجش ریسک سیستمی، روش های مبتنی بر مرکزیت، جامعیت بسیار بالاتری دارند. لذا در این تحقیق، از روش ترکیبی یکی از معیارهای جدید مرکزیت به نام مرکزیت نیمه محلی با روش خوشه بندی پویا مارکوف برای سنجش ریسک سیستمی استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده، کارایی روش پیشنهادی نسبت به سایر معیارهای مرکزیت و معیار سنتی CoVaR بالاتر بوده است.
ارائه یک مدل جامع برای سنجش آمادگی کشورها در مواجهه با انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
159 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تعیین جایگاه کشورها به لحاظ آمادگی کشورها در مواجهه با انقلاب صنعتی چهارم است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی، شامل خوشه بندی و طبقه بندی، مدلی آینده پژوهانه را ارائه دهد که بتواند حرکت کشورها به سمت فناوری های صنعت 4.0 را پیش بینی کند.
روش شناسی: در این پژوهش از الگوریتم خوشه بندی چگالی سریع (FDC) برای تقسیم کشورها به خوشه های مجزا و سپس از الگوریتم های kNN و SVM برای مدل سازی و پیش بینی حرکت کشورها به دیگر دسته ها استفاده شده است. هم چنین از الگوریتم های هوش جمعی برای بهینه سازی عملکرد الگوریتم ها بهره گرفته شده است.
یافته ها و نتایج: تشکیل یک شاخص ترکیبی برای دسته بندی کشورها و پیش بینی حرکت آن ها به سمت صنعت 4.0 از دستاوردهای این پژوهش است. در این پژوهش، کشورها بر اساس میزان آمادگی در مواجهه با انقلاب صنعتی چهارم، به سه خوشه بالغ، در حال رشد و کمتر بالغ افراز گردیده و ویژگی ها و روند حرکتی هر خوشه تبیین شد. بهینه سازی الگوریتم های kNN و SVM باعث بهبود عملکرد آن ها نسبت به سایر الگوریتم ها انجام شد.
نتیجه گیری: عملکرد بهتر شاخص ترکیبی پیشنهادی نسبت به الگوریتم های مشابه دیگر، نشان از اثربخشی روش پیشنهادی در پیش بینی حرکت کشورها به سمت فناوری های صنعت 4.0 دارد. با شناسایی خوشه ایران و رتبه کل و رتبه در هر یک از زیرشاخص ها، الگوی حرکتی ایران و پیشنهادات برای ارتقا ارائه شد. موضوعی که می تواند ضمن ارتقای آمادگی فناوری محور کشور به ارتقای قدرت و جایگاه ایران اسلامی در حوزه های مختلف از جمله حوزه دفاع و امنیت ملی یاری رساند
شناسایی محدوده های مستعد ایجاد توسعه حمل و نقل محور در خطوط مترو نمونه موردی خطوط مترو سه گانه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد توسعه حمل و نقل محور[1] نوعی از توسعه به همراه اختلاط کاربری، فشردگی و تراکم بالا است که با دسترسی آسان به حمل و نقل عمومی تعریف می شود. در ایران تعریف این رویکرد به اشتباه به نگاه نقطه ای و ایستگاهی تقلیل پیدا کرده است، معمولاً طراحی محدوده های توسعه حمل و نقل محور به ایستگاه های بلندمرتبه با کاربری تجاری و اداری محدود شده اند و نتوانسته اند خواسته ها و انتظارات مدیران و شهروندان را بر مبنای تعریف این نوع توسعه در شهر محقق کند. در این تحقیق ابتدا شاخص های توسعه حمل و نقل محور تدوین شده و ظرفیت خطوط مترو در شهر اصفهان سنجیده شده اند تا محدوده هایی که مستعد ایجاد رویکرد توسعه حمل و نقل محور هستند؛ شناسایی شود. به عبارتی نقاط ایستگاهی در خطوط مترو اصفهان با ارائه الگوریتم رتبه بندی و آزمون آن، در قالب مناطق مستعد در شبکه مترو اصفهان به صورت اولویت بندی معرفی شده اند. ایستگاه های دروازه دولت، میدان عتیق و میدان آزادی بیشترین امتیاز برای تحقق توسعه حمل و نقل محور را به دست آورده اند. این ایستگاه ها، به دلیل استقرار در مناطق مناسب برای دسترسی عموم به حمل و نقل، جانمایی در نقاط استراتژیک شهر و وجود تنوع عملکردی، منتخب نقاط مستعد در شهر اصفهان بوده اند. همچنین در نتیجه تحقیق از طریق روش خوشه بندی در نرم افزارExpert choise چارچوب برنامه ریزی برای محدوده های مستعد پیشنهاد شده است. به گونه ای که هر خوشه با یک رویکرد منحصر پیشنهاد می شود. [1]. Transit Oriented Development (TOD)